صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۱  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۴۹۳
تأملی برای صيانت از عدالت-شکست عملیات فریب-سنگ روی یخ-جزایر حباب‌خیز بورس تهران-آقای تاجزاده؛ دولتها بیشتردر اختیار همفکران شما بوده است-من در چهره این مرد، محمد رسول‌الله را دیدم

تأملی برای صيانت از عدالت
رسالت
: چيزي از روز خبرنگار و يادآوري وظايف و رسالت خبرنگاري نمي‌گذرد؛ خبرنگار، عافيت‌طلب نيست و نمي‌تواند چشمش را به روي حقيقت ببندد؛ به طريق اولي نمي‌تواند خطايي را ببيند و ساکت باشد. شايد روزنامه رسالت در مدتي که جناب حجت‌الاسلام‌و‌المسلمين رئيسي در مسند قاضي‌القضاتي قرار گرفتند يکي از رسانه‌هايي باشد که بيشترين حمايت‌ها را انجام داده که البته جز بر مبناي حقيقت و عدالت‌طلبي نبوده است. بر همين‌اساس و اتفاقا در زمان مبارزه موفق ايشان با فساد و مفسدين، بر خود، فرض و واجب مي‌دانيم که نقاط تأمل‌برانگيزي که احيانا در راه پر پيچ‌و‌خم برقراري عدالت پيش مي‌آيد را با زبان رسا بگوييم تا در مسير برقراري عدالت، ناخواسته عدالت ذبح نشود.يکي از مسائلي که مرا وادار به نگارش اين چند سطر کرد اين بود که رويه دادگاه در علني بودن و رسانه‌اي شدن جلسه قرائت کيفرخواست که اتهامات و ابهامات را در ذهن عموم مردم ايجاد کرد و در ادامه غيرعلني شدن جلسه دفاعيات متهمين و رسانه‌اي نشدن آن، عدالت را به ذهن، متبادر نمي‌کرد.
در اين فقره به اصل دعواي ارزي که بيش از هجده ميليارد دلار بود، ورود نمي‌کنيم و به همين پرونده که تنها يک درصد از حجم پرونده ارزي است مي‌پردازيم. اما فراموش نکنيم مطالبات اصلي بايد حول اصل ماجرا باشد و در اصلي و فرعي کردن قضايا اشتباه نکنيم. به علاوه از رسيدن به سرشاخه‌هاي اصلي و برخورد با آنان هم نهراسيم چرا که هيچ مصلحتي بالاتر از حقيقت‌طلبي وجود ندارد.
کيفرخواستي که در جريان رسيدگي به پرونده مديران بانک مرکزي (ولي اله سيف، سيد احمد عراقچي و سايرين) در دادگاه قرائت شد، از ابعاد گوناگوني قابل بررسي و تحليل است. در اين پرونده، خلاف ساير پرونده‌هايي که تا کنون در دادگاه‌هاي ويژه رسيدگي به مفاسد اقتصادي بررسي شده، تعداد قابل توجهي از متهمين، کساني نيستند که به قصد کسب سود، اقدام به انجام معاملات غير قانوني در بازار کرده باشند. بلکه کساني هستند که با قصد کنترل نرخ ارز در بازار، اقداماتي را انجام داده‌اند که از نظر دادستان، غيرقانوني بوده است. لذا جنس متهمين در اين پرونده با جنس متهمين در ساير پرونده‌ها تفاوت مي‌کند. از سوي ديگر، نوع اقدامات انجام شده در اين پرونده، با نوع اقدامات انجام شده در ساير پرونده‌ها تفاوت‌هاي اساسي دارد. در ساير پرونده‌هاي رسيدگي شده در دادگاه رسيدگي به مفاسد اقتصادي، غيرقانوني بودن عمل، کمتر مورد بحث و ترديد قرار داشت و عمده بحث‌ها راجع به ارتکاب يا عدم ارتکاب اعمال مزبور توسط متهمين بود. در اين پرونده، بيشتر بحث‌ها حول اختيارات بانک مرکزي و نقش آن در کنترل نرخ ارز در کشور است. لذا در حالي که در ساير پرونده‌ها مسائل حقوق کيفري اهميت بيشتري دارند، در اين پرونده مسائل حقوق اداري بيشتر مدنظر قرار گرفته‌اند.
شکست عملیات فریب
صبح نو:
از حدود دو ماه قبل، نمایندگانی از سمت یکی از دول اروپایی راهی تهران شدند و با ارائه طرحی نه‌چندان روشن که بعضاً در رسانه‌ها از آن به توقف در برابر توقف یاد می‌شد، تلاش کردند تا راهی برای توقف گام‌های مقابله‌به‌مثل ایران در برابر بدعهدی غرب بگشایند؛ البته کار به همین‌جا ختم نشد و علاوه بر پیام‌های کتبی، مذاکرات تلفنی متعددی نیز صورت گرفت. نکته مشترک این رایزنی با مورد نخست‌وزیر ژاپن، تلاش طرف غربی برای کشاندن جمهوری اسلامی به سوی مذاکره با ترامپ در حاشیه یک اجلاس بین‌المللی بود؛ اولی در گروه 20 و دومی در گروه 7 و اگر نشد در سازمان ملل. تحریم وزیر امور خارجه ایران یک ضربه جدی به این سناریو زد، چرا که عملاً سفر آقای روحانی به نیویورک را با اما و اگرهایی مواجه کرد. در مرحله بعد، توییت‌های نیمه‌صریح و صریح ترامپ بود که رییس‌جمهوری فرانسه را احمق و سپس نالایق برای نمایندگی این کشور خواند. با این تفاسیر، واضح است که طرح اروپایی برای مذاکره با ایران، دست‌کمی از یک برنامه فریب نداشته تا اولاً در ایده گام سوم برای پاسخ به آمریکا تردید ایجاد کند و ثانیاً تصمیم‌گیران را دچار تردید کنند. این وضعیت که احتمال شرطی‌شدن اقتصاد را بار دیگر به وجود آورده، قطعاً به زیان کشور است و موجب کندشدن اعمال اراده ملی، برای تقویت ساخت درون می‌شود؛ عملیات فریبی چندبعدی که به نظر می‌رسد به شکست انجامیده است.
سنگ روی یخ
جوان:
امانوئل ماکرون طی کمتر از سه ماه گذشته، شش بار تلفنی با حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران گفتگو کرده که برخی از این گفتگو‌ها بیش از ۱۰۰ دقیقه طول کشیده است. اغلب اوقات گزارش‌هایی مبهم درباره این گفتگو‌های پی‌درپی منتشر شده، ولی از صحبت‌های طرفین برمی آید که مسئله توافق هسته‌ای (برجام) که ایران از حدود سه ماه قبل کاهش تعهدات به آن را شروع کرده، محور اصلی گفتگو‌ها است. ترامپ چندین بار خواستار گفتگو با ایران و دستیابی به توافقی جدید به غیر از برجام شده؛ موضوعی که ایران آن را رد می‌کند. اینکه ماکرون از طرف رئیس‌جمهور امریکا، به عنوان میانجی با روحانی گفتگو می‌کند، هیچ‌گاه تأیید نشده، ولی چیزی که مشخص است اینکه رئیس‌جمهور فرانسه تلاش دارد دیدگاه‌های ایران و امریکا را به همدیگر نزدیک کرده و از این طریق، از خروج ایران و فروپاشی قطعی برجام جلوگیری کند. ماکرون در گفت‌وگوی سوم خود که اوایل تیرماه ۱۳۹۸ انجام شد به حسن روحانی، در مورد خروج از برجام یا نقض توافق هسته‌ای هشدار داده و البته گفته بود تلاش خواهد کرد دونالد ترامپ را به تعلیق برخی تحریم‌های ایران ترغیب کند، موضوعی که البته ترامپ هم علیه آن موضع‌گیری نکرد. ترامپ همان موقع بدون تأیید میانجیگری ماکرون به خبرنگاران گفته بود مایل است با ایران برای رسیدن به یک توافق مذاکره کند: «پیام این است که وقتی آماده بودند به ما خبر دهند. هر وقت آن‌ها آماده‌اند، به ما خبر می‌دهند. به همین سادگی.»
جزایر حباب‌خیز بورس تهران
دنیای اقتصاد
: گرچه شائبه تشکیل حباب قیمتی در کل بورس را می‌توان رد کرد، اما نمی‌توان از حباب قیمتی در برخی بخش‌ها چشم‌پوشی کرد. سهام شرکت‌های کوچک‌تر بیش از دیگر شرکت‌ها با خطر ایجاد حباب مواجه هستند. بازار پایه فرابورس را شرکت‌هایی عمدتا با ارزش بازار کوچک‌ و شفافیت کمتر تشکیل می‌دهند که بستر مناسبی را برای جولان نقدینگی فراهم آورده‌اند. رشدهای چندصد درصدی، سهام برخی از شرکت‌های پذیرش‌شده در این بازار از ابتدای سال وضعیت معاملاتی کنونی آنها را به منطقه هشدار نزدیک کرده است.
شاخص کل بورس تهران بازدهی حدود ۴۳ درصدی را از ابتدای سال تا پایان هفته گذشته به ثبت رساند. در حالی‌که برخی کارشناسان به پشتوانه الگوهای تاریخی از حباب در سهام خبر می‌دادند همان‌طور که در گزارش‌های پیشین نیز اشاره شد هیچ‌یک از الگوهای تاریخی نمی‌تواند حکم قطعی را درخصوص وضعیت سهام ارائه کند و تنها می‌تواند علائم هشدار را فعال کند تا بررسی دقیق‌تری از وضعیت ارائه شود. از طرفی آن‌چه در روزهای گذشته بر سهام فشار وارد کرد و مانعی در برابر رشد قیمت بود نه الگوهای تاریخی بلکه ریسک اصلی پیش روی بازار یعنی بازار جهانی است. به‌صورت کلی می‌توان گفت خطایی که در بازار سهام مشاهده می‌شود علاقه بسیار زیاد به کلی‌نگری است. بر این اساس تکیه بر نسبت‌های کلان می‌تواند این اشتباه را به دنبال داشته باشد که سهام به منطقه حباب رسیده است و همچنین حکم قطعی برای کل بورس داده شود. گرچه با ریسک‌ها و فرصت‌های موجود در فضای کلان اقتصادی و سیاسی نوسان سهام توجیه‌پذیر است اما این‌که جزئیات نادیده گرفته شود می‌تواند از طرفی به ارزیابی اشتباه از حباب سهام یا از سوی دیگر به ارزیابی اشتباه از ارزندگی منجر شود. همان‌طور که در هفته‌های گذشته به نقد حکم کلی که بعضا برای حباب قیمتی سهام صادر می‌شد پرداخته شد در این گزارش به سمت دیگر طیف پرداخته می‌شود. نمونه بارز تشکیل حباب قیمتی در سهام را می‌توان سهام زیرمجموعه بازار پایه عنوان کرد. با این حال همین ابتدا لازم است تاکید شود که این حکم حباب در بازار پایه نیز تمامی شرکت‌ها را شامل نمی‌شود. برای برخی از شرکت‌های زیرمجموعه این بازار نیز می‌توان نشانه‌هایی از ارزندگی را به هر بهانه‌ای پیدا کرد. در این شرایط لازم است که معامله‌گران سهام اندکی الگوهای نموداری خود را کنار گذاشته و به واقعیت‌های موجود توجه داشته باشند.
آقای تاجزاده؛ دولتها بیشتردر اختیار همفکران شما بوده است
فارس:
چندی قبل، آقای دکتر احمد توکلی در مصاحبه‌ با روزنامه ایران به برخی ناهنجاری‌های ساختاری و یا رفتاری در طی چهل سال از گذشت انقلاب اسلامی، اشاره نمود. ایشان به طور خلاصه، گریزی به مخدوش شدن اعتماد عمومی بین مردم و حاکمیت – ناکارآمدی سیستم حاکمیتی – ترویج فرهنگ رفاه‌طلبی – عدم احساس آزادی و بهره‌برداری از حقوق شهروندی – رفتار ناشایست برخی نیروی‌های انقلابی با مردم در اوان انقلاب و استمرار آن – تضعیف احساس خیرخواهی حاکمیت نزد افکار عمومی – گسترش فساد و افزایش شدید حجم آن – عدم فرهنگ آزادی‌خواهی در مطبوعات و بالاخره حاکمیت فرهنگ نئولیبرال در عرصه اقتصاد کشور داشت.
مصاحبه آقای توکلی از دو منظر قابل دقت است. نکته اول اینکه ایشان قدری در طرح نظراتشان مسیر افراط را پیموده‌اند. شاید تلاش ایشان برای اثبات درستی دیدگاه‌هایشان و اهمیت آن، باعث گردیده که به بزرگ‌نمایی بیش از اندازه ناهنجاری‌ها و کاستی‌ها بپردازند. اما نکته دوم که در مصاحبه ایشان قابل تقدیر است اینکه، ایشان فارغ از دیدگاه‌های سیاسی و جناحی و بدور از تعصبات معمول به ارزیابی عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی و کاستی‌های آن پرداختند که جای تشکر دارد.
متأسفانه پس از مصاحبه ایشان، نامه‌ای از سوی آقای مصطفی تاج‌زاده نگاشته شد که بویی از داوری منصفانه و بدون غرض نداشت و مطابق معمول مکاتبات نامبرده، مملو از تنگ‌نظری‌ها و اتهامات جناحی و تکراری بود. ای کاش جناب ایشان هم همانند مصاحبه آقای توکلی، به طرح نظراتشان و نقادی مصاحبه با همان سبک و سیاق منصفانه می‌پرداختند که چنین نشد.
لاجرم چون آقای تاج‌زاده با دیدگاه خاص جناحی و سکولار خود به نقد مصاحبه آقای توکلی پرداخته‌، باید با همان سیاق به ایشان پاسخ داد. ایشان نوشته‌اند که ناهنجاری‌های اشاره شده در مصاحبه آقای توکلی طی سالهای پس از انقلاب، قابل اجتناب بود و اراده جدی در حاکمیت برای جلوگیری از آن وجود نداشت. باید سؤال کرد که آیا دولت‌های پس از پیروزی انقلاب به جز دوره هشت ساله آقای احمدی‌نژاد- از دوستان و هم‌جناحی‌های شما بوده است یا خیر؟ دولت زمان جنگ که از مدیران جناح چپ بود و در اوان فعالیت نیز چند وزیر ناهمگون نیز از دولت کناره‌گیری نمودند. دولت مرحوم آقای هاشمی نیز عموما از مدیرانی بود که از چهره‌های مؤثر جریان اصلاحات در سالهای بعد شدند و دولت اصلاحات و دولت روحانی نیز که جای بحث ندارند.
من در چهره این مرد، محمد رسول‌الله را دیدم
جهان نيوز:
انقلاب پیروز شد و امام به ایران آمد. ابراهیم می‌گوید با دوستانم یک سال کارگری کردیم و پول‌ها را پس‌انداز کردیم تا به ایران بیاییم و در جشن یک‌سالگی پیروزی مردم ایران شرکت کنیم. هواپیما در فرودگاه مهرآباد نشست. درها که باز شد، متوجه شد که با پیراهنی معمولی از آفریقا راهی شده و اکنون با سرمای بهمن ایران مواجه است. دنبال امام می‌گردند و می‌فهمند که ایشان در قم ساکن هستند. به او می‌گویند امام تا سالگرد پیروزی انقلاب به تهران می‌آیند. 22بهمن فرامی‌رسد و جشن پیروزی برگزار می‌شود؛ اما امام به تهران نمی‌آیند. پول ابراهیم و دوستانش تمام می‌شود و نمی‌توانند به قم بروند. این‌ها اویس‌هایی بودند که امام‌شان را ندیدند و به کشورشان برمی‌گردند.
سال بعد، دوباره به ایران می‌آیند؛ اما این‌بار به‌دعوت سفارت ایران. در جشن‌های پیروزی انقلاب شرکت می‌کنند و در روز آخر حضور در ایران، به دیدار حضرت امام می‌روند. دوستان ابراهیم می‌گویند او آمد و نشست و چشم دوخت به امام. پلک هم نمی‌زند. صحبت‌های امام تمام می‌شود و او هیچ دوست ندارد این جلسه تمام شود. پس از پایان جلسه و هنگام رفتن، همه مهمان‌ها می‌آیند و از امام خداحافظی می‌کنند. ابراهیم به امام می‌رسد و می‌گوید نمی‌خواهید به مردم نیجریه پیام بدهید؟ امام یک قرآن به او می‌دهد و می‌گوید: سلام مرا به مردم نیجریه برسانید و به آن‌ها بگویید که همه حرف خمینی همین است: قرآن. ما آمده‌ایم قرآن را در کشور خود پیاده و کمک کنیم که دیگران هم قرآن را در کشورشان پیاده کنند. به آن‌ها بگویید خمینی غیر از قرآن هیچ ندارد.
دوستان ابراهیم می‌گویند وقتی در هواپیما نشسته بود، قرآن را در دست گرفته و اشک می‌ریخت. می‌گفت من در چهره این مرد، موسی را دیدم؛ عیسی را دیدم؛ ابراهیم خلیل‌الله را دیدم؛ محمد رسول‌الله را دیدم. از این به‌بعد، دین من خمینی است.

 

نام:
ایمیل:
نظر: