صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۴  ، 
شناسه خبر : ۳۲۸۷۸۴

روزنامه کیهان **

اگر مسیح‌(ع) در میان ما بود .../ حسین شریعتمداری

۱- سفر پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان به کشور عراق اگر چه به تنهایی برای رسانه‌های خبری دنیا، یک خبر پُر جاذبه بود ولی آنچه به این خبر اهمیت بیشتری بخشیده و آن را به خبر اول بسیاری از رسانه‌ها تبدیل کرده است، خبر ملاقات ایشان با حضرت آیت‌الله‌سیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع بود که صبح دیروز در نجف‌اشرف و در منزل حضرت آیت‌الله سیستانی (حفظه‌الله تعالی‌) صورت پذیرفت. کانون‌های مذهبی و مجامع سیاسی جهان پیش‌بینی می‌کردند که در این ملاقات مسائل با اهمیت و تعیین‌کننده‌ای مطرح شود چرا که حضرت آیت‌الله سیستانی به عنوان یکی از مراجع برجسته و عالیقدر جهان تشیع که به دفاع از کیان اسلام شهره هستند و پاپ فرانسیس که رهبری کاتولیک‌های جهان را برعهده ‌دارد، دو سوی این ملاقات بودند.

۲- خانه کوچک و محقر حضرت آیت‌الله سیستانی، شاید برای پاپ اولین پیام این ملاقات بود. یکی از مراجع بزرگوار شیعه که از اقتدار و اقبال فراوانی در عراق برخوردار است در حالی به زندگی در یک خانه کوچک و محقر بسنده کرده است که کاخ‌های افسانه‌ای و اشرافی صدام در آن کشور زبانزد این و آن است.

۳- رهبر کاتولیک‌های جهان در حالی با امنیت کامل وارد عراق می‌شود و به دیدار حضرت آیت‌الله سیستانی می‌رود که چندی قبل تروریست‌های تکفیری ساخت آمریکا، با پشتیبانیِ افشاء شده ائتلاف غربی و عبری و عربی، مردم مظلوم این دیار را به خاک و خون کشیده بودند ولی با فتوای جهاد حضرت آیت‌الله سیستانی جوانان پاکباخته عراق تحت فرماندهی حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و سایر همرزمانشان تروریست‌های تکفیری داعش را قلع و قمع کرده و خاک مقدس عراق و مردم این کشور اعم از شیعه و سنی و مسیحی را از چنگال خونریز آن جرثومه‌های فساد و تباهی

نجات داده بودند.

۴- پاپ فرانسیس در حالی به عنوان میهمان حضرت آیت‌الله سیستانی و مردم عراق وارد این کشور شده و با تکریم و احترام از ایشان پذیرایی می‌شود، که آمریکا نه فقط حرمت حاج قاسم سلیمانی، میهمان بزرگوار و فداکار مردم عراق را نگاه نداشته بود بلکه ناجوانمردانه و دزدانه خون پاک و مطهر او و میزبانش، شهید ابو مهدی مهندس را که اصلی‌ترین نقش را در مقابله با تروریست‌های تکفیری داشتند، بر زمین ریخته بود.

۵- نه تنها مردم مسلمان عراق، امنیت امروز خود را مدیون حضرت آیت‌الله سیستانی مرجعیت بزرگوار و حشد‌الشعبی و شهید سلیمانی و شهید ابو‌مهدی و ... هستند بلکه آسایش و آرامش مسیحیان عراق و ماندگاری کلیساها در این کشور نیز حاصل پاکبازی و ایثار آنهاست. در بخشی از بیانیه دفتر حضرت آیت‌الله سیستانی که درباره ملاقات دیروز حضرت ایشان منتشر شده به این نکته اشاره شده و آمده است: « وی [حضرت آیت‌الله سیستانی] بر اهتمام خود به شهروندان مسیحی که مانند همه عراقی‌ها در امنیت و صلح و کاملاً مطابق با حقوق اساسی خود زندگی می‌کنند تأکید کرد و به بخشی از نقشی که مرجعیت دینی در محافظت از آنها و همه کسانی که در حوادث سال‌های گذشته مورد ظلم و آسیب قرار گرفته‌اند، اشاره کرد. به ویژه در دوره‌ای که تروریست‌ها مناطق وسیعی را در چندین استان عراق تصرف کردند و در آنجا اقدامات جنایتکارانه انجام دادند».

۶- و بالاخره این ملاقات، ماجرای ملاقات حضرت امام - رضوان الله تعالی علیه- با «اسقف ‌هانیبال بوگینینی» نماینده پاپ ژان پل دوم را به خاطر می‌آورد که اشاره‌ای گذرا به آن خالی از لطف نیست؛

 حضرت امام(ره) در آن ملاقات برای پاپ ژان پل دوم پیامی فرستادند که متاسفانه از سوی جناب پاپ بی‌پاسخ ماند. امام خمینی(ره) از پاپ پرسیده بودند اگر حضرت مسیح علیه‌السلام در میان ما بود و تخاصم و جنایات آمریکا علیه ایران و مردم ایران را مشاهده می‌فرمود، جانب ما را می‌گرفت و یا جانب آمریکا را؟ متن سخن حضرت امام، اینگونه است:

« اگر عیسی‌ مسیح الآن بود پیش ما، آقای پاپ و سایر رؤسای روحانی احتمال این را می‌دادند که او متصل بشود به کارتر و به شاه مخلوع و این ملت مظلوم را رها کند؟! این احتمال را آقای پاپ یا سایر روحانیون مسیح، روحانیون همه مذاهب این را احتمال می‌دادند که اگر عیسی مسیح بیاید در بین ماها، این به طایفه مظلومین متصل می‌شود یا به طایفه ظالم‌ها؟ ...قاعده این است که - به حسب مذهب مسیح من حرف می‌زنم، به حسب مقام مسیح من دارم می‌گویم- مقام بزرگ مسیح این اقتضا را می‌کند که اعتراض کند به ظالم، ظالم را از ظلمش باز دارد. شما هم که روحانیت مسیح هستید و ملت‌ها هم که تابع حضرت مسیح هستند، آن ملت‌ها هم باید تبعیت از

حضرت مسیح بکنند. مگر ملت‌ها هم عقیده‌شان بر این است که حضرت مسیح نعوذ‌بالله موافق با ظالم هست؟! و مخالف با مظلوم؟! و من گمان ندارم یک نفر مسیحی پیدا بشود یک همچو حرفی بزند». (۸ آذر ۵۸ ).

گفتنی است حضرت امام(ره) در تاریخ ۴ دی ماه ۵۸ نیز در جمع روحانیون مسیحی با اشاره به نمونه‌هایی از جنایات آمریکا فرموده بودند؛ «آیا آقای پاپ مطلع از این مسائل هست و ما را محکوم می‌کند؟ یا به او بد مسائل را می‌رسانند؟ اگر مطلع هست وای به حال ما و وای به حال مسیحیت و وای به حال علمای مسیح، و اگر مطلع نیست وای به‌ حال واتیکان»!

۷- جنایات آمریکا علیه مردم شریف عراق به ‌اندازه‌ای گسترده و پُر تکرار است که به شماره در نمی‌آید و فهرست آن نیز «مثنوی هفتاد من کاغذ» است. اکنون انتظار آن است که پاپ فرانسیس بعد از ملاقات با

حضرت آیت‌الله سیستانی و مشاهده دلشوره و دغدغه اصلی ایشان که مبارزه با ظلم و تباهی و نجات انسان‌ها از قدرت‌های استکباری خونریز و غارتگر است، برای پرسش بی‌پاسخ مانده خمینی کبیر (رضوان الله تعالی علیه) که به یقین پرسش حضرت آیت‌الله سیستانی (حفظه‌الله تعالی) نیز هست، پاسخی شایسته و بایسته بیابند ... اگر حضرت مسیح علیه‌السلام در میان ما بود، جنایات بی‌شمار آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی که داعیه پیروی از حضرت مسیح‌(ع) را دارند، می‌دید آیا سکوت و بی‌طرفی بر می‌گزید و با سکوت خود جانب آمریکا و سایر قدرت‌های استکباری را می‌گرفت و یا به حمایت و دفاع از ملت‌های مظلوم بر می‌خاست؟ و جناب پاپ فرانسیس در جایگاه رهبر کاتولیک‌های جهان به کدام سو می‌رفت؟

جانب حضرت عیسی مسیح‌(ع) را می‌گرفت یا ...؟!

*********************************

روزنامه وطن امروز **

دولت نسبت به نوسانات نرخ ارز بی‌تفاوت نباشد/دکترجعفر قادری*

 دولت تأمین‌کننده عمده ارز کشور است و می‌تواند با کاهش یا افزایش قیمت آن، بر نرخ نهایی تأثیرگذار باشد. ممکن است در شرایط فعلی و با توجه به محدودیت درآمد ارزی، نقش دولت در نوسانات قیمت ارز کمرنگ‌تر شده باشد اما در زمان‌هایی نشانه‌هایی بر دخالت دولت در قیمت ارز وجود دارد.

چندین عامل بر قیمت ارز تأثیرگذار است، از جمله خریداری و عرضه و پاسخ یا عدم پاسخ به تقاضاها و انتظارات جامعه از دولت اما نکته قابل توجه این است که نوسانات قیمت ارز به بی‌ثباتی در جامعه دامن می‌زند و سبب می‌شود عملا شرایطی به وجود آید که سرمایه‌گذار نسبت به آینده اطمینان نکند و نداند وضعیت نرخ ارز در آینده به چه شکل خواهد بود؛ در نتیجه واردات، صادرات و سرمایه‌گذاری با مشکلاتی رو‌به‌رو می‌شود. از سوی دیگر این بی‌ثباتی و عدم اطمینان سبب می‌شود سرمایه‌داران به جای اینکه نقدینگی را در بازار بورس و سرمایه‌گذاری‌های مفید و مؤثر به کار ببرند، آن را به صورت ارز یا ریال احتکار کرده و منابع ارزی را راکد نگه دارند.  متأسفانه نوسانات قیمت ارز در بازار سبب می‌شود ارز به یک کالای سرمایه‌ای تبدیل شود و در عرصه توزیع درآمد، بهم‌ریختگی به وجود آید؛ کسانی که تولید‌کننده کالای صادراتی هستند و ارز به دست می‌آورند وضعیت مالی بهتر کسب می‌کنند و کسانی که شغلی وابسته به واردات دارند با افزایش نرخ ارز، هزینه‌های کالای وارداتی‌شان افزایش می‌یابد و همین امر باعث می‌شود حتی کالاهای غیرقابل تجارت هم متأثر از نرخ ارز وضعیت بی‌ثباتی پیدا کنند، بویژه در جامعه ما که تولید وابسته به خارج است و برخلاف تصوری که وجود دارد، افزایش نرخ ارز در کشور منجر به صادرات بیشتر نمی‌شود، در حالی که در کشورهایی که تولید مستقل از خارج است، افزایش نرخ ارز منجر به افزایش صادرات می‌شود.  به دلیل آثار مخربی که نوسانات قیمت ارز به همراه دارد، مجلس در جلسات مختلفی که با رئیس کل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و برخی مسؤولان دولتی داشت، تذکر داد نرخ ارز یک متغیر کلیدی در اقتصاد ما است و دولت نمی‌تواند نسبت به نوسانات نرخ ارز بی‌تفاوت باشد، بنابراین دولت باید تمام تلاش خود را بکند تا در نرخ ارز، ثبات حاصل شود. در ضمن دولت تصور نکند با افزایش نرخ ارز به نتایج مطلوبی خواهد رسید، اگر چه با این اقدام درآمد بیشتری خواهد داشت اما از سوی دیگر هزینه‌ها نیز افزایش می‌یابد و بالطبع بیشترین ضرر از تورم ایجادشده در کشور نیز متوجه دولت خواهد بود.

* عضو کمیسیون اقتصادی مجلس

*********************************

روزنامه خراسان**

بایدن  در چنبره  «ترامپیسم»/احمد کاظم زاده

با گذشت بیش از شش هفته از روی کار آمدن دولت بایدن، مواضع  کاخ سفید وبرخی چهره ها وسیاستمداران آمریکایی در خصوص ایران و بازگشت به برجام در رسانه‌های جهان، بازتاب گسترده‌ای داشته است. برای مثال وندی شرمن بازگشت به برجام را غیرممکن خوانده و علت آن را تغییرات ژئوپلیتیکی در دوره پس از برجام ذکر کرده است. همزمان، هنری کیسینجر از سیاستمداران و نظریه پردازان صهیونیست تبار و رئالیست وابسته به حزب جمهوری خواه به جوبایدن توصیه کرده است برای حفظ روابط نوپای رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ضمن تداوم فشار، از گفت و گو با ایران پرهیز کند. در این بین ذکر دو نکته لازم است:1-  اظهارات وندی شرمن که خود از اعضای تیم مذاکره کننده برجام در دوره اوباما بود، در جلسه بررسی صلاحیت اش در مجلس سنا برای احراز سمت معاونت وزارت امورخارجه را می توان نشانه ای دیگر از عقبگرد دولت بایدن از مواضع اعلامی خود در مبارزات انتخاباتی یاد کرد که یکی پس از دیگری چه در زمینه ایران و چه در سایر زمینه ها از جمله پرونده خاشقچی نمود یافت و همچنان که دیدیم محمد بن سلمان را به عنوان عامل و مقصر اصلی این قتل از مجازات تبرئه کرد. در عقبگرد دولت بایدن در قبال سیاست خاورمیانه ای خود و همچنین در اظهارات مجریان آن، یک دلیل مشترک وجود دارد و آن نفوذ و سیطره ای است که مافیای صهیونیسم بر سیاست های آمریکا به خصوص در خاورمیانه دارد و به رغم این که صهیونیست ها نیز در داخل خود در خصوص برخی مسائل مانند این که آیا طرح تشکیل دو دولت برای رژیم صهیونیستی امنیت زاست یا طرح یک دولت با دوملت یا این که آیا برجام امنیت هسته ای این رژیم را تامین می کند یا نبود آن اختلاف دارند، اما هر دو جناح درخصوص حفظ و بقای رژیم صهیونیستی و همچنین برقراری روابط رسمی و آشتی میان این رژیم و کشورهای عربی اتفاق نظر دارند.2- توصیه کیسینجر به جو بایدن مبنی بر این که سیاست فشار بر ایران باید ادامه یابد نیز به این مفهوم است که ادامه روابط شیوخ عرب سازشکار خلیج فارس با رژیم صهیونیستی تنها در سایه پروژه ایران هراسی امکان پذیر است و الا اتحاد و ائتلاف میان دشمنان دیروز و دوستان امروز از هم می پاشد.

معنی دیگر این حرف و توصیه این است که از همان ابتدا پروژه ایران هراسی برای ایجاد یک چنین اتحاد و ائتلاف شکننده ای طراحی و اجرا شده است. با وجود این که هنری کیسینجر به مکتب رئالیسم تعلق دارد که به لحاظ مبانی فکری و پایگاه اجتماعی در تضاد با آموزه های لیبرالیسم است که حزب حاکم دموکرات پیرو آن است اما عموما توصیه ها و نظریه های کیسینجر در بین جناح راست حزب دموکرات نیز طرفدار داشته و به یک شخصیت مورد احترام در دستگاه وزارت امورخارجه آمریکا تبدیل شده است. به نظر می رسد یکی از  عوامل همسویی سیاست خاورمیانه ای آمریکا به رغم دست به دست شدن  قدرت بین احزاب رقیب دموکرات و جمهوری خواه، به کار بستن آموزه ها و توصیه های هنری کیسینجر بوده است. اما با توجه به پیشینه کیسینجر قاعدتا نباید جو بایدن آموزه ها و توصیه های او را به کارگیرد به خصوص با توجه به تفاوت های عمیق و گسترده  ای که بین مکاتب فکری و سیاسی احزاب جمهوری خواه و دموکرات وجود دارد یا کهولت سن زیادی که کیسینجر دارد اما با همه این ها با توجه به نقش و نفوذی که مافیای صهیونیسم بر ارکان  تصمیم سازی، تصمیم گیری و قانون گذاری در دولت پنهان آمریکا دارد، توصیه های وی حتی قبل از اعلام به دولت بایدن از سوی بلینکن، وزیر امورخارجه صهیونیست دولت بایدن به مرحله اجرا در آمده است و بخشی از عقبگردهای سریع و شتاب زده دولت بایدن درخصوص خاورمیانه و ایران از این مسئله ناشی می شود. بایدن روز گذشته  در حالی قانون وضع ملی اضطراری ایالات متحده آمریکا علیه ایران را که از سال 1995 آغاز شده برای یک سال دیگر تمدید کرد که تجربه چند هفته ای حضور وی در کاخ سفید حکایت از  پیچیدگی، بلاتکلیفی های جدی  و چرخش های  او نسبت به شعار های  دوران انتخاباتی اودارد. با این حال اگر بایدن مواضع و توصیه های امثال شرمن و کیسینجر را به کار گیرد، جدا از این که از دولت بایدن و مجریان سیاست خارجی آن به خصوص در وزارت امورخارجه سلب اعتماد و مشخص می شود که هیچ یک از آن ها به اصول و مبانی خود از جمله التزام به تعهدات بین المللی پایبند نیستند ، درعمل  نیزگام در مسیرترامپ گذاشته اند، اقدامی که می تواند تحولات را عملا  از ریل دیپلماسی خارج کند.

*********************************

روزنامه ایران **

دیدار پاپ با آیت‌الله پیروزی تشیع و مسیحیت/ابوالحسن نواب

رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب

مسیری که مذاهب جهان در 900 سال تلــــاش در جهــــت گفت‌وگوی بین ادیان، پیموده‌اند، امروز به نقطه هموار خود رســـیده است و در واپسین روزهای قرن چهاردهم شمسی، باید خدا را شاکر باشیم که مسلمانان و مسیحیان از جنگ‌های صلیبی، به نقطه‌ای رسیده‌اند که شاهد سفر پاپ از کلیسای کاتولیک به کشور عراق به عنوان یک کشور مسلمان باشیم. این سفر در حالی انجام شده است که روزگاری مسیحیان، مسلمانی را یک بدعت‌گذاری می‌دیدند و با آن به مقابله برخاسته بودند.سفر پاپ فرانسیس به عراق، در درجه نخست با هدف التیام روح آسیب‌دیده مسیحیان عراق بود. مسیحیان عراق در پی تهاجم داعش به این کشور، رنج‌های بسیاری دیدند و از جانب این گروه تروریستی تحقیر شدند. آمدن پاپ به عراق تجدید روحیه‌ای برای مسیحیان این کشور بود. او با سفر به کلیساهای تاریخی عراق، بر این نکته تأکید کرد که مسیحیت در این کشور در تهاجم داعش و 17 سال جنگی که همه مردم عراق از آن رنج برده‌اند، شاید آسیب دیده باشد، اما زنده است و توان بازسازی خود را دارد. پاپ فرانسیس در کنار این هدف، هدف دیگری را هم دنبال می‌کرد. این هدف دیدار با آیت‌الله سیستانی، به عنوان مرجع عالی شیعیان عراق بود.

پاپ فرانسیس 4 سال قبل نیز به یک کشور مسلمان، یعنی مصر سفر کرد و در این سفر، برای ترمیم روابط بین اهل سنت و مسیحیان که به خاطر اظهارنظر پاپ بندیکت رو به تیرگی گذارده بود، با شیخ الازهر دیدار کرد. اما دیدار او با آیت‌الله سیستانی از جنسی دیگر بود. او در این دیدار تأکید کرد که تبادل افکار مذاهب، اهمیتی وافر دارد. او در واقع با این دیدار خواهان تقریب افکار مسیحیان کاتولیک و شیعیان شد. نگاه مثبت او به تشیع نیز به تلاش‌هایی برمی‌گردد که جمهوری اسلامی ایران در طول 42 سال گذاشته برای برقراری ارتباط با واتیکان و گرم نگه داشتن این ارتباط داشته است. روابط فعال ایران با واتیکان، مکاتباتی که واتیکان با امام خمینی‌(ره) و مقام معظم رهبری داشته، سفرهایی که مقامات مختلف واتیکان به ایران داشتند و توافق‌هایی که بین دو طرف حاصل شده است، همگی در کنار هم منجر به دیدگاه و رویکرد مثبت واتیکان به مذهب تشیع شده است. ماحصل این رویکرد مثبت سفری است که این هفته به عراق انجام شده و دیداری است که بین ایشان و آیت‌الله سیستانی صورت گرفته است. این دیدار با توجه به مقامی که آیت‌الله سیستانی در جهان دارند و به عنوان یک مدافع حقوق‌بشر شناخته می‌شوند، برای شخص پاپ که او نیز به عنوان چهره‌ای مدافع حقوق‌بشر شناخته می‌شود، اهمیت داشت و البته برای تشیع نیز که حقانیت خود را در صلح و تلاش برای رسیدن به آن به اثبات می‌رساند، برد و پیروزی بزرگی است.

با این حال باید اذعان کرد، نباید از این سفر انتظار داشت معجزه‌ای رخ داده و صلح به عراق بازگردد. زیرا کسانی که به گفتار پاپ درباره صلح اهمیت می‌دهند، کسانی نیستند که عراق را به آشوب کشیده‌اند. کسانی این کشور را دستخوش ناآرامی کرده‌اند که حاضر به ترک آن نیستند و تا زمانی که آنان در عراق حضور دارند، نمی‌توان انتظار بازگشت آرامش به این کشور را داشت.

*********************************

نام:
ایمیل:
نظر: