«آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا یکشنبه در مصاحبه با شبکه «ایبیسی» مدعی شد هنوز نشانهای مشاهده نکرده است که نشان دهد ایران برای برداشتن گامهای لازم جهت بازگشت به برجام آمادگی دارد یا خیر.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه گفت: «من فکر میکنم ایران از آنچه برای بازگشت به تعهدات برجامی مورد نیاز است، آگاهی دارد، اما آنچه ما هنوز مشاهده نکردهایم این است که آیا ایران آماده است یا میخواهد برای انجام آنچه که باید بکند، تصمیم بگیرد یا نه. آزمون این است و ما هنوز پاسخی برای آن نداریم.»
این اظهارنظر آنتونی بلینکن در بردارنده ظرایف مهمی در خصوص نحوه نگاه دولت «جو بایدن» به مقوله رفع تحریمها است و نشان میدهد آمریکاییها هنوز باور ندارند که در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» تخلفی از تعهدات آمریکا صورت گرفته و نخستین شرط بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی، جبران نقض عهد گذشته است.
دولت «جو بایدن»، ظاهراً همسو با طرفداران «دونالد ترامپ» تصور میکند که تحریمها اهرم فشاری ایجاد کردهاند که واشنگتن میتواند آن را ابزار کسب امتیازات جدید از ایران قرار دهد و بر همین اساس، این ایران است که باید گام نخست را برای رفع تحریمها بردارد.
«محمد جواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران خطاب به بلینکن به همین موضوع اشاره کرد و در توییتر نوشت: «آنتونی بلینکن، لغو تحریم های ترامپ یک الزام حقوقی و اخلاقی- و نه یک اهرم مذاکراتی- است. [چنین استفاده ابزاری از تحریمها] به کار ترامپ نیامد؛ به کار شما هم نخواهد آمد. میلیاردها دلار پول مردم ایران که به دلیل قلدرمابی ایالات متحده در خارج به گروگان گرفته شده را آزاد سازید. میراث ترامپ منقضی شده است. رئیس جمهور بایدن، این میراث را رها کنید.»
غیر از ظریف، دهها نفر از سیاستمداران همحزبی جو بایدن هم به او گوشزد کردهاند که رفع تحریمها را نباید امتیاز به ایران قلمداد کرد. مثلاً 53 نفر از سران ایالتی حزب دموکرات و اعضای «کمیته ملی حزب دموکرات» در نامهای به بایدن تصریح کردهاند که رفع تحریمها برای بازگشت به برجام را نباید امتیاز به ایران تلقی کرد. آنها نوشتهاند: «رفع تحریمهای ترامپ که او آشکارا آنها را برای غیرممکن بودن بازگشت به برجام وضع کرد نباید امتیاز به ایران تلقی کرد بلکه باید آن را تلاشی برای بازگرداندن اعتبار آمریکا و تقویت امنیت این کشور دانست.»
این در حالی است که در صورتی که قرار باشد بازگشت آمریکا به برجام اتفاق بیفتد، از منظر طرف ایرانی مسئله مهم رفع یا عدم رفع تحریمها نیست بلکه هوشیاری درباره چگونگی رفع تحریمها (در صورتی که قرار باشد رفع تحریم اتفاق بیفتد) است که اهمیت اصلی را دارد.
تجربه اجرای برجام در دوران «باراک اوباما» نشان میدهد میان «رفع واقعی تحریم» و «رفع کاغذی یا حقوقی تحریم» تفاوت از زمین تا آسمان است. دولت اوباما، علیرغم آنکه به صورت اسمی تحریمهای بانکی و سایر تحریمها را رفع کرده بود دیگر ابزارهای اقتصادی، سیاسی و حقوقی را برای حفظ ساختار تحریم و جلوگیری از انتفاع اقتصادی ایران به کار گرفت.
ایجاد هراس در بانکها درباره انجام تراکنشهای مربوط به ایران، تمدید 10 ساله «قانون تحریمهای ایران»، امضای قانون ویزا برای هراساندن تجار از ورود به ایران و گره زدن انتفاع اقتصادی ایران به مسائل غیرهستهای تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» برای ایجاد هراس در فضای بینالمللی از تجارت با ایران و محدود کردن منافع اقتصادی ایران انجام شد.
به نظر میرسد دولت «جو بایدن» در حال حاضر در تلاش است از طریق متمرکز کردن مسائل پیرامون مذاکرات حول دوگانه رفع یا عدم رفع تحریمها ذهنها را از مسئله اصلی که چگونگی رفع تحریمها و راستیآزمایی آن است منحرف کند. ظاهراً تصور دولت فعلی آمریکا این است که چنانچه بر سر این دوگانه هیجانات کاذب و موانع ساختگی ایجاد کند میتواند رفع تحریمها مشابه آنچه در دوران اوباما اتفاق افتاد را به عنوان امتیاز به طرف ایرانی بفروشد.
این بازی آمریکا در عالیترین سطح جمهوری اسلامی درک و رد شد به نحوی که رهبر معظّم انقلاب در تاریخ 19 بهمن 99 فرمودند: «اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم. آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است.»