صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۰ - ۰۵:۴۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۱۷۴۱

روزنامه کیهان **

سیاست خارجی دولت جدید/دکترمحمدحسین محترم

۱- اولین نشست خبری رئیس‌جمهور منتخب مردم ایران بعد از گذشت چند روز هنوز نَقل محافل سیاسی–رسانه‌ای جهان است. برخی مراکز سیاسی- رسانه‌ای تلاش دارند تا از سیاست خارجی دولت جدید ایران رمزگشایی و برخی دیگر علیه آن عقده‌گشایی کنند. مواضع رئیس‌جمهور منتخب در اولین نشست خبری و سخنان چند روز اخیر وی را حقیقتاً باید تصویری از یک دولت کارآمد و انقلابیِ برآمده از اصول و ارزش‌های اسلامی و اندیشه‌های ناب بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و مکتب زلال شهید سلیمانی توصیف کرد.
۲- آنچه از فضای سیاسی-رسانه‌ای و مجازی داخلی برداشت شد، نشان می‌دهد که مردم از مواضع آقای رئیسی قانع و امیدوار شدند. رئیس‌جمهور منتخب نشان داد در عین حالی که تلاش خواهد کرد وضعیت کسب‌وکار و معیشت مردم و مشکلات کشور را از طریق توان متخصصان و به‌ویژه جوانان غرورآفرین و منابع سرشار داخلی بدون امید به خارج از کشور کاهش دهد، اما تعامل با جهان و به‌خصوص با همسایگان و کشور‌های منطقه، چه در آسیا و چه در خلیج‌فارس را هم در دستور کار خود دارد. ایران با ۱۵ کشور همسایه، بعد از روسیه و چین بیشترین همسایگان را در جهان دارد که دارای بیش از یک تریلیون دلار واردات در سال هستند.
۳- در فضای سیاسی- رسانه‌ای خارجی درحالی‌که انتخابات و انتخاب مردم ایران مورد استقبال کشور‌های همسایه و منطقه و دیگر کشور‌ها از آمریکای لاتین تا آفریقا و آسیا قرار گرفته، آمریکا و رژیم صهیونیستی و چند کشور اروپایی به‌عنوان دشمنان ملت ایران و رسانه‌های آن‌ها از مواضع رئیس‌جمهور منتخب مردم به‌شدت عصبانی شدند؛ لذا تلاش دارند با برجسته‌سازی عدم ارسال پیام از سوی چند کشور غربی، استقبال جهان از انتخابات ایران را تحت‌الشعاع قرار دهند. عدم ارسال پیام تبریک چند کشور اروپایی و واکنش سلبی کاخ سفید در کنار استقبال سران کشور‌های مختلف از انتخاب آقای رئیسی و ارسال پیام تبریک بیش از ۱۰۰ رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و رئیس‌مجلس و مقام عالی‌رتبه بین‌المللی و سیاسی جهان خود نشان از عصبانیتِ چند کشور غربی که با فضاسازی رسانه‌ای، خود را جامعه به‌اصطلاح جهانی می‌خوانند، دارد. البته این حجم از ارسال پیام تبریک خود نشان از تأیید مواضع اصولی سیاست خارجی رئیس‌جمهور جدید در منطقه و صحنه بین‌المللی از سوی کشور‌های مختلف در مقابل آمریکا دارد. عصبانیت آمریکایی‌ها هم روی این مسئله است که چرا رئیس‌جمهور منتخب مردم ایران آمریکا را به چالش کشید و بر حفظ عزت و کرامت ملت ایران و حل مشکلات با تکیه بر توان داخلی و گسترش روابط با همسایگان تأکید کرده است، آن‌گونه که در رسانه‌های مختلف از جمله با سی‌ان‌ان ادعا و اذعان داشتند: «همه ما دوست داریم ایران بخشی از نظم جهانی ما باشد، اما یک حریف قَدَر برای ما شده و کار کردن با چنین کشوری سخت است»! عمق عصبانیت آن‌ها را نیز می‌توان از گزارش زنده خبرنگار سی‌ان‌ان از سخنرانی آقای رئیسی در مشهد بیشتر درک کرد که اذعان داشت «یکی از چیز‌هایی که ناظران بین‌المللی را متعجب کرده، دید روشن آقای رئیسی درباره سیاست خارجی است که آن را پویا و فعال خواهد کرد و مردم ایران می‌خواهند کشورشان یک کشور مقتدر و مهم در منطقه باشد». وی تأکید می‌کند «وقتی به سخنرانی رئیس‌جمهور جدید ایران گوش کردیم به این نتیجه رسیدیم که اولویت وی احیای اقتصاد این کشور است». رسانه‌های غربی از جمله کوریره ولاسرا پرتیراژترین روزنامه چاپ ایتالیا هم اذعان کردند «ایران رئیسی، برخلاف ایران روحانی، یک کشور سرفراز و مقاوم است که حاضر نیست از دستاورد‌های خود چشم‌پوشی کند». همه این اذعان‌ها و ادعاها، یعنی اینکه دولت جدید ایران منفعل و دنباله‌روی آمریکا و چند کشور غربی و معطل آن‌ها نخواهد بود. نکته جالب اینکه در فضاسازی‌های رسانه‌های بیگانه، بدون توجه به ارسال ده‌ها پیام تبریک از سوی سران کشور‌های جهان از جمله کشور‌های منطقه، ادعا می‌کنند کشور‌های زیادی در منطقه از انتخاب مردم ایران نگران‌اند، اما بعد فقط اسم دو کشور اسرائیل و عربستان را می‌آورند!
۴- رئیس‌جمهور منتخب ایران به آمریکا و کشور‌های اروپایی پیام داد که با تغییر وضعیت ایران با حضور حماسه‌ساز مردم، معادلات بین‌المللی از جمله نگاه ملت‌ها از غرب، به شرق در حال تغییر است و برای هرگونه تعاملی با جمهوری اسلامی، باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و نشان داد که سیاست دولت ایران از «دیپلماسی سیاسی منفعل» با «انتظار برداشتن تحریم‌ها از سوی دشمنان» به «دیپلماسی اقتصادی فعال با کشور‌های همسایه» در جهت «خنثی‌سازی تحریم‌ها» تغییر کرده، نظیر آنچه بعد از خودکفایی در تولید ماسک و واکسن کرونا و بی‌نیازی از واردات آن‌ها رخ داد و آمریکا ژست حقوق بشری به خود گرفت و مجبور شد ادعا کند تحریم‌ها علیه این دو قلم پزشکی را لغو می‌کند!
۵- اوج نشست خبری آقای رئیسی پاسخ «خیر» به ملاقات با رئیس‌جمهور آمریکا بود که این یک کلمه خود ابعاد مختلفی و پیام‌های سیاستمدارانه بسیاری، هم در داخل کشور و هم برای ملت‌های منطقه و کشور‌های جهان داشت. اولین پیام این یک کلمه این بود که مبنای مواجهه دولت جدید ایران با آمریکا دیدار‌ها و قدم زدن‌ها و لبخند‌های ظاهری و به هر قیمتی نیست، بلکه همان سیاست اصولی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی بدون هیچ‌گونه تغییر و تحریفی است که تأکید داشت «خیال نکنید که روابط ما با آمریکا برای ما یک صلاحی دارد. آن‌ها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجی به آمریکا داریم». همان سیاست بدون ضدونقیضی که حضرت امام (ره) بعد از تحقیر کارتر و ریگان، دو رئیس‌جمهور آمریکا از دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه گفت «این تازه اول کار است و ملت ایران تا آخر آمریکا را تحقیر خواهد کرد» و تا آخر عمر مبارک‌شان هم بر «سازش‌ناپذیری» و «تسلیم‌ناپذیری» ملت ایران در مقابل آمریکا تأکید داشت؛ لذا این یک کلمه «خیر» نشان داد که راز بزرگ‌ترین معمای سیاسی عصر جدید یعنی رابطه ایران و آمریکا نه با تحریم‌ها و نه با دیپلماسی و نه با تهدید نظامی گشوده نخواهد شد و تنها کلید آن، سخنان عمیق و روشنگرانه امام (ره) است که فرمود «آمریکا تا آدم نشود...»! ثانیاً این «خیر» یعنی اینکه به فرمایش رهبری «وظیفه ما در مقابل شهادت حاج قاسم سلیمانی این است که حضور فساد برانگیز آمریکا در منطقه تمام بشود». ثالثاً این «خیر» برگرفته از عدم پاسخ رهبر معظم انقلاب به پیام ترامپ بود که توسط نخست‌وزیر ژاپن فرستاده بود. رابعاً این «خیر» جواب بایدن بود که وقتی از او سؤال کردند آیا حاضرید تحریم‌های ایران را بردارید؟ یک کلمه گفته بود «نه»! خامساً این «خیر» نشان داد زمان انفعال و سکوت در مقابل یاوه‌گویی‌ها و توهین‌های آمریکایی‌ها علیه ملت ایران با نگاه عمیق و دقیق رئیس‌جمهور منتخب به مواضع آمریکا به‌عنوان ام‌المصائب دنیا، به پایان رسیده و دیگر اجازه داده نخواهد شد با برداشت‌های سطحی از چگونگی برخورد با آمریکا، با عزت و رفاه و آسایش و آرامش مردم بازی شود. سادساً این «خیر» پاسخی عزتمندانه و محکم به توهین‌های وزارت خارجه آمریکا و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن به ملت ایران بود که یک روز قبل از نشست خبری آقای رئیسی، انتخابات ایران را «ساختگی» و ملت ایران را «تروریست» خواندند و ادعا کرده بودند «آمریکا حق دارد ایران را به هر دلیل تحریم کند»! سابعاً آقای رئیسی این نکته را نیز در ذهن داشت که بایدن چند روز قبل‌تر بلافاصله بعد از دیدار با پوتین تحریم‌های گسترده‌تری علیه روسیه اعلام و اعمال کرد و نشان داد هدف او از دیدار با دیگران، هدفی ظاهری برای بهره‌برداری سیاسی-رسانه‌ای و نه احترام متقابل برای حل چالش‌های موجود است. ثامناً پیامی بود به کشور‌های همسایه و دوست که دیگر آمریکا اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی و کدخدا نیست.
۶-رئیس‌جمهور منتخب ملت ایران با خارج کردن برجام از مرکزیت و محوریت سیاست خارجی و حل مشکلات کشور که «ملت ایران از آن خاطره خوشی ندارد» و با تأکید بر اینکه «ارتباط سفره مردم را با دلار و خارج از کشور قطع می‌کنیم»، به‌خوبی سیاست خارجی دولت خود را ترسیم کرد؛ لذا به نظر می‌رسد از یک‌سو در دولت جدید تکلیف برجام هرچه سریع‌تر مشخص شود و یا آمریکا همه تحریم‌ها را برخواهد داشت و یا برجام برای همیشه به تاریخ خواهد پیوست و ملت ایران دیگر معطل آن نخواهند بود و از سوی دیگر با تغییر احتمالی ساختار وزارت خارجه، گسترش روابط با همسایگان و کشور‌های منطقه وارد مناسبات و گفتمان جدیدی می‌شود و با تقویت اعتماد متقابل، الگویی فراتر از تنش‌زدایی در دستور کار دولت جدید قرار می‌گیرد.
۷-، اما در پایان این نکته بسیار قابل تأمل است که برخی رسانه‌های منطقه با‌اشاره به تحریم رهبری و رئیس‌جمهور منتخب ایران از سوی آمریکا، اذعان داشتند «از نظر ملت‌های منطقه‌این افتخار است فردی رئیس‌جمهور ایران شده که مثل خود ملت ایران مورد تحریم است، برخلاف آنچه در دولت فعلی ایران برخی مسئولان تابعیت آمریکایی دارند و فرزندان آن‌ها در آمریکا و اروپا زندگی می‌کنند»! لذا اینکه رئیس‌جمهور منتخب تأکید داشت که دولت او «دولت وطن‌دوست است»، در حقیقت‌اشاره به این داشت که اجازه نخواهد داد نفوذی‌های وطن‌فروش نظیر آنچه در ۸ سال گذشته شاهد آن بودیم، در سیستم اجرایی کشور و به‌ویژه در بدنه وزارت امور خارجه رسوخ و برای کشور تهدید زایی و بر سر راه‌حل مشکلات مردم مانع‌زایی کنند.

********************

روزنامه وطن امروز**

شوک رسانه‌های خارجی پس از مشارکت نزدیک به ۵۰ درصدی مردم ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری؛
ضربه غافلگیرکننده/مهدی خانعلی‌زاده

انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری ایران، به دلایل مختلف با توجه و تمرکز جدی رسانه‌های بین‌المللی روبه‌رو شد؛ موضوعاتی مانند همه‌گیری کرونا، عملکرد نامناسب اقتصادی دولت حسن روحانی و نارضایتی عمومی از وضعیت معیشتی، در کنار شوک ناشی از رد صلاحیت چند چهره مطرح سیاسی در فرآیند ثبت‌نام. رسانه‌های خارجی- فارغ از رویکرد رسانه‌های فارسی‌زبان معاند که به صورت دستوری اقدام به تولید برنامه‌هایی علیه روند برگزاری انتخابات می‌کردند- نگاه متمرکزی بر این انتخابات داشتند و تحلیل‌های متفاوتی ارائه می‌کردند که بخشی از آن‌ها ناشی از عدم شناخت از ساختار انتخاباتی ایران و بخش دیگر، ناشی از پذیرش برخی واقعیات در نظام سیاسی ایران بود. نکته قابل توجه در این پوشش رسانه‌ای، تاکید بر مقبولیت عمومی انتخابات در میان مردم و افکار عمومی بود که تفاوت محسوسی با روایت رسانه‌های فارسی‌زبان داشت. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، در روز‌های منتهی به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم، یک جریان رسانه‌ای متمرکز به دنبال تحلیل و روایت این رویداد سیاسی در ایران بود. تمرکز جریان فارسی‌زبان معاند بیشتر بر مسائلی مانند کاهش مشارکت، عدم رقابت واقعی و همچنین روایت وضعیت غیرقابل تحمل اقتصادی و بی‌تفاوتی مردم نسبت به رویداد‌های سیاسی در کشور بود، اما این مساله، در رسانه‌های بین‌المللی کاملا متفاوت بود.
سی‌ان‌ان در هفته منتهی به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، در چند برنامه مجزا به بررسی شرایط انتخابات اخیر کشورمان پرداخت. نکته جالب توجه در پوشش تحلیلی- خبری این شبکه معروف آمریکایی، تمرکز بر شناخت نامزدها- و نه اشاره به احتمال مشارکت پایین- بود. فرید زکریا، مجری معروف این شبکه هم در برنامه اختصاصی خود تاکید کرد نظرسنجی‌ها از میزان مشارکت ۳۷ تا ۴۲ درصدی خبر می‌دهد که در استاندارد بین‌المللی قابل قبول است. شبکه الجزیره انگلیسی هم در چند برنامه، به طور جدی به تحلیل فضای رقابتی انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پرداخت و در برنامه «Start Here» از نگرانی طیف‌های مختلف سیاسی برای رای‌آوری نامزد خود خبر داد. اکثر شبکه‌‎های مطرح بین‌المللی هم با همین رویکرد به مساله انتخابات ایران پرداختند. همین مساله یک سوال جدی در میان اصحاب رسانه ایجاد کرد: دلیل عدم تاکید رسانه‌های بین‌المللی بر موضوع میزان مشارکت در انتخابات چیست؟ اهمیت این مساله از آنجا بود که تمرکز جدی رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی و حتی برخی رسانه‌های داخلی بر میزان مشارکت پایین احتمالی بود.

* روایت متفاوت از میزان مشارکت

سی‌ان‌ان، ای‌بی‌سی، الجزیره و چندین رسانه معتبر جهانی دیگر، همگی میزان مشارکت ۸/۴۸ درصدی در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران را مطلوب معرفی کردند و بدون اشاره به این مساله که این میزان، پایین‌ترین نرخ مشارکت در تاریخ انتخابات‌های ریاست جمهوری ایران بوده، به تبعات انتخاب حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور پرداختند. در واقع، اهمیت انتخابات ایران برای این رسانه‌ها، بیشتر از آنکه مرتبط با میزان مشارکت باشد، درباره خروجی و رئیس‌جمهور منتخب بود. علت روایت متفاوت رسانه‌های بین‌المللی و غربی از میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری را می‌توان از این زاویه بررسی کرد که نرخ مشارکت ۴۹ درصدی یک معیار مطلوب و کاملا قابل قبول در دموکراسی‌های غربی است و به همین دلیل، رسانه‌های غربی «بایکوت انتخابات» را فقط در نرخ مشارکت زیر ۳۰ درصد می‌بینند و از همین منظر، انتخابات ایران یک مشارکت جمعی مطلوب برای فعالیت سیاسی مردم و شهروندان ارزیابی شد.
حتی روند برگزاری مناظرات و همچنین درگیری‌های لفظی نامزد‌ها با یکدیگر، به عنوان یک الگوی مطلوب دموکراتیک از سوی این رسانه‌ها مطرح شد که مشابه دیگری در منطقه غرب آسیا ندارد. این رسانه‌ها حتی از آقای رئیسی به عنوان جدی‌ترین نامزد انتخابات که رقبای جدی و سرسختی دارد، نام می‌بردند. رویکرد این رسانه‌های بین‌المللی نسبت به پیروزی آقای رئیسی در انتخابات هم تاکید بر شناخت رویکرد‌های احتمالی او- و نه اشاره به روند برگزاری انتخابات- بود. در واقع، رسانه‌های معتبر غربی با پذیرش این مساله بنیادین که مساله انتخابات در ایران، یک موضوع واقعی و بنیادین است، تمرکز خود را از «مشروعیت‌زدایی امر انتخابات» به سمت «شناخت رویکرد‌های رئیس‌جمهور منتخب» تغییر دادند. انتخاب صفت «تندرو» برای آقای رئیسی نیز در راستای همین رویکرد تحلیل می‌شود. مقامات سیاسی و مخالفان جمهوری اسلامی ایران در کشور‌های خارجی هم چنین رویکردی نسبت به رئیس‌جمهور منتخب داشتند.

* واکنش مقامات خارجی

«یائیر لایپد» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی روز شنبه (۲۹ خرداد) با اشاره به پیروزی حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مدعی شد وی به «جاه‌طلبی‌های هسته‌ای» و آنچه «کمپین تروریسم ایران» خواند، متعهد است.
«لیور حیات» سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی نیز در رشته‌توئیتی با اشاره به اینکه سیدابراهیم رئیسی در لیست تحریم‌های خزانه‌داری آمریکا قرار دارد، مدعی شد وی به پیشبرد برنامه نظامی هسته‌ای ایران متعهد است. حیات در توئیت خود ادعا کرد: انتخاب او اهداف ستیزه‌جویانه ایران را مشخص می‌سازد و باید نگرانی عمیق جامعه بین‌المللی را برانگیزد. وی در ادامه نوشت: برنامه هسته‌ای ایران باید فورا متوقف شود، به عقب رانده شده و به طور نامحدود متوقف شود. برنامه موشک‌های بالستیک ایران باید منحل شود و یک ائتلاف بین‌المللی جامع باید در مقابل «کمپین تروریستی جهانی» این کشور مقابله کند.
«رام بن باراک» رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به پیروزی سیدابراهیم رئیسی در سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، در صفحه توئیترش با مطرح کردن ادعا‌هایی علیه ایران، گفت: انتخاب شدن رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور بعدی ایران اثبات‌کننده تصمیم تهران برای تندروی در زمینه سیاست خارجی، هسته‌ای و تروریسم است. این مقام صهیونیست ادامه داد: چالشی بزرگ پیش روی غرب و اسرائیل قرار گرفته است. «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز در یک گردهمایی با اشاره به پیروزی سیدابراهیم رئیسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، ادعا‌هایی را مطرح کرد و گفت: انتصاب او به این مقام اثبات می‌کند ایران دارد به سمت تندروی، اشاعه تسلیحاتی و تداوم توسعه تسلیحات کشتار جمعی پیش می‌رود که مستعد به خطر انداختن جهان، ثبات منطقه و اسرائیل است. گانتس در پی این ادعا‌ها مطرح کرد: اسرائیل سرسخت خواهد بود و وقتی تهدیدی علیه موجودیت آن پیرامونش وجود دارد، ساکت نخواهد نشست. ما در حال آماده شدن هستیم و به آماده‌سازی طرح‌ها و برنامه‌هایی برای جلوگیری از آن ادامه خواهیم داد. «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز روز دوشنبه (۳۱ خرداد) در جمع خبرنگاران با توجه به پیروزی سیدابراهیم رئیسی در سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران گفت: امیدواریم انتخابات ایران و رئیس‌جمهور جدید ایران بر مذاکرات جاری در وین درباره چگونگی بازگشت به برجام [توافق هسته‌ای]تاثیر نگذارد.
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، انتظار دارد تعاملات آژانس با ایران تغییر کند، گفت: ایران یک کشور مستقل است، اما از دیدگاه من، هیچ مزیتی در سخت‌گیری در روابط با آژانس یا دنبال کردن سیاست تقابل با آژانس برای‌شان وجود ندارد. این فقط در هر سطحی برای ایران مشکل ایجاد خواهد کرد و به نفع‌شان نیست. من پذیرای همکاری با رئیس‌جمهور بعدی ایران و شنیدن نظرات ایران هستم. می‌خواهم در اسرع وقت با رئیس‌جمهور جدید بنشینیم اعتمادسازی کنیم و یک ارتباط را شکل دهیم، چون مسیری طولانی را با هم طی خواهیم کرد.
«کاتسانوبو کاتو» دبیر دولت ژاپن هم روز دوشنبه (۳۱ خرداد) در یک کنفرانس خبری به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٨ خرداد در ایران واکنش نشان داد و گفت توکیو امیدوار است ایران با رئیس‌جمهور جدید به برقراری ثبات در منطقه کمک کند. وی در ادامه اظهار کرد: ما امیدواریم ایران در دوران ریاست‌جمهوری آقای رئیسی نقشی سازنده در کاهش تنش‌ها در خاورمیانه و تثبیت اوضاع ایفا کند. مقام ژاپنی افزود: صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه برای ما اهمیت بسزایی دارد، چراکه ٩٠ درصد نیاز‌های ما در زمینه نفت از خاورمیانه تامین می‌شود.
کاتسانوبو همچنین خاطرنشان کرد: ما خواهان تعمیق روابط دوجانبه با ایران هستیم که در حال حاضر نیز رابطه دوستانه‌ای با ژاپن دارد.
یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری روز جمعه (۲۸ خرداد) ایران مدعی شد «ایرانی‌ها از حق خود برای انتخاب رهبران‌شان در یک فرآیند انتخاباتی آزاد و عادلانه محروم شدند». این سخنگو که به شرط فاش نشدن نامش، با خبرگزاری‌ها صحبت می‌کرد، گفت آمریکا به مذاکرات غیرمستقیم با ایران برای احیای توافق هسته‌ای، برجام، که در وین اتریش جریان دارد ادامه خواهد داد. به گفته او، این مذاکرات «پیشرفتی معنی‌دار» داشته و واشنگتن خواهان پیشرفت بیشتر بر اساس آن است. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در گفت‌وگویی با برنامه «این هفته» شبکه ای‌بی‌سی با تاکید بر مشخص نبودن تاثیر انتخابات ریاست‌جمهوری ایران بر مذاکرات هسته‌ای اظهار کرد: گمانه‌زنی درباره متغیر‌های داخلی ایران درباره چنین مساله‌ای دشوار است. تصمیم نهایی درباره احتمال بازگشت به توافق را رهبر عالی ایران می‌گیرد.
همچنین «مایک پمپئو» وزیر خارجه جنگ‌طلب دولت ترامپ در گفتگو با فاکس‌نیوز با اشاره به نتایج سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران و انتخاب حجت‌الاسلام رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم مدعی شد: رئیسی کسی نیست که با او مذاکره کنیم. این حکومت، حکومتی نیست که با آن تعامل کنیم. ما باید کارزار فشار حداکثری را به کار ببندیم تا این حکومت را مجبور کنیم رفتارش را تغییر دهد.
یک سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز روز دوشنبه (۳۱ خرداد) در واکنش به انتخاب سیدابراهیم رئیسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران گفت: فرانسه انتخاب شدن آقای سیدابراهیم رئیسی را به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار داده است. او در پاسخ به این سوال که آیا رویکرد فرانسه با توجه به نتیجه انتخابات ایران تغییر خواهد کرد، گفت: پاریس مرتبا درباره حقوق بشر در ایران و زندانی کردن شهروندان فرانسوی ابراز نگرانی کرده است.
این سخنگوی وزارت خارجه فرانسه ادامه داد: ما بر تمایل‌مان برای بازگشت به اجرای کامل توافق هسته‌ای وین تاکید می‌کنیم، چون دیپلماسی فرانسه کاملا فعال و آماده آن است.
«اشتفن زایبرت» سخنگوی دولت آلمان نیز در یک کنفرانس خبری در برلین با اشاره به پیروزی آقای رئیسی در انتخابات گفت در حال حاضر مذاکرات وین مهم است که رئیس‌جمهور آینده ایران در آن نقش خواهد داشت. سخنگوی دولت آلمان در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا صدراعظم آلمان به سیدابراهیم رئیسی برای انتخاب به عنوان رئیس‌جمهور جدید ایران تبریک خواهد گفت یا نه، تصریح کرد چیزی برای گفتن در این باره ندارد.
«استفان دوجاریک» سخنگوی دبیرکل سازمان ملل نیز در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به سوالی درباره انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٨ خردادماه کشورمان گفت: ما از نتیجه انتخابات اخیر ایران مطلعیم و می‌دانیم سیدابراهیم رئیسی در آن به پیروزی دست یافته است. بنا بر گزارش وب‌سایت سازمان ملل، وی ادامه داد: آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل مایل به ادامه همکاری با مقام‌های ایرانی درباره مسائل مبتنی بر احترام متقابل، در راستای منافع ایران، مردم این کشور و مردم منطقه است. استفان دوجاریک همچنین در پاسخ به این سوال که آیا گوترش پیام تبریک برای رئیس‌جمهور منتخب ایران فرستاده است؟ گفت: تردیدی ندارم که روند معمول دنبال خواهد شد، اما این کار، اغلب در زمانی نزدیک به تاریخ تحلیف انجام می‌شود و تا جایی که می‌دانم ۶ هفته دیگر خواهد بود.
«فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز گفت ریاض درباره دولت سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور منتخب ایران با توجه به واقعیت موجود در زمین قضاوت خواهد کرد. بن‌فرحان در ادامه اظهار کرد: از منظر ما، حرف آخر را در سیاست خارجی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای می‌زند و سیاست خارجی به هر حال، توسط او مشخص می‌شود؛ بنابراین ما تعاملات و رویکرد خود را نسبت به ایران بر اساس این واقعیت موجود بنا و بر اساس آن دولت جدید را قضاوت می‌کنیم، فارغ از اینکه چه کسی به قدرت رسیده است.
مقام سعودی همچنین در اظهاراتی مداخله‌جویانه گفت نسبت به آنچه سوالات بی‌پاسخ درباره برنامه هسته‌ای ایران می‌خواند، بسیار نگران است.
سازمان عفو بین‌الملل نیز در واکنش به اعلام پیروزی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری بیانیه‌ای منتشر و اتهاماتی علیه وی مطرح کرد.

* نتیجه‌گیری

تا سال‌ها، رویکرد رسانه‌ای غرب مبتنی بر «مشروعیت‌زدایی از ساختار حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران» بود. در این راهبرد، اساسا ساختار سیاسی ایران به عنوان نوعی توتالیتاریسم و حکومت مطلقه نمایش داده می‌شد که تمام رویداد‌های سیاسی در آن هم قابل نادیده گرفتن- از نظر میزان تاثیرگذاری- بود. این راهبرد، در سال‌های اخیر و به طور ویژه پس از توافق هسته‌ای بین دولت اوباما در آمریکا و روحانی در ایران که با کارشکنی ترامپ همراه شد، دچار یک تحول بنیادین شد و به سمت «تحلیل واقعی و تلاش برای مدیریت سیاستمداران در جمهوری اسلامی ایران» گرایش پیدا کرد. کتاب «عزیمت به تهران» که توسط مسؤولان میز ایران در دولت جورج بوش نوشته شده، راهنمای عملیاتی این راهبرد جدید است.
در این راهبرد جدید، ضمن به رسمیت شناختن روند سیاسی در ایران، بازنمایی رسانه‌ای از سیاستمداران ایرانی و روایت مطلوب آمریکایی- غربی از آن‌ها در دستور کار قرار دارد. بر همین مبناست که از همان دقایق اولیه اعلام پیروزی رسمی حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری، رسانه‌های مطرح بین‌المللی مانند سی‌ان‌ان و الجزیره، تلاش کردند صفت «تندرو» را برای توصیف رئیس‌جمهور منتخب، تثبیت کنند و برخلاف رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان، اساسا تاکیدی بر نحوه برگزاری انتخابات نداشتند.

********************

روزنامه خراسان**

دونالد بایدن!/دکتر حامد رحیم پور

بامداد دوشنبه جنگنده‌های F-۱۵ و F-۱۶ با بمب‌های ۵۰۰ و ۲ هزار پوندی به مواضع الحشد الشعبی در منطقه مرزی البوکمال حمله کردند. بر اساس آن چه پنتاگون اعلام کرده، به مواضع وتجهیزات نظامی گردان‌های حزب ا... و سید الشهدای عراق حمله شده است. پنتاگون بدون اشاره به این نکته که آیا کاخ سفید در حمله به مواضع آشکار و مشخص نیرو‌های مسلح عراق که چهار شهید نیز به جا گذاشت، از دولت مرکزی این کشور اجازه گرفته یا نه، ادعا کرده که این حمله به گروه‌های نزدیک به تهران، هشداری بوده مبنی بر مسلح کردن بیش از پیش آن‌ها توسط ایران! اما حمله آمریکا به نیرو‌های مقاومت عراق، فارغ از آمار و ارقام پیرامونی، نشان دهنده چیست؟ بسیاری از تحلیل گران معتقدند پشت پرده حمله اخیر، واکنش آمریکایی‌ها به رژه باشکوه حشد بود که نخست وزیر و فرمانده کل نیرو‌های مسلح عراق نیز در آن حاضر شدند و به بازدید از یگان‌های این سازمان نظامی پرداختند. برگزاری این رژه در کمپ اشرف که حدود سه دهه پیش محل قدرت‌نمایی منافقین بوده، دستاورد مهمی برای ایران محسوب می‌شود و در توازن قوای منطقه‌ای حائز اهمیت است. همچنین می‌توان حضور ایزدی‌ها، اهل سنت و مسیحیان را از نکات قابل توجه رژه دانست که نشان داد آمریکا برای اجرای طرح تجزیه عراق بر مبنای تفاوت‌های قومی ومذهبی کار بسیار سختی دارد. اما برخی معتقدندمهم‌ترین مخاطب پیام این حمله، ایران و محور مقاومت بود. در واقع در حالی که طبق گفته‌های طرف ها، مذاکرات احیای برجام در روز‌های اخیر حاکی از پیچیده‌شدن شرایط است و سرنوشت مذاکرات مبهم به نظر می‌رسد، دولت آمریکا دست به اقدامات تحریک‌آمیز در حوزه‌های مختلف زده است. از توقیف وب سایت‌های حامی مقاومت مانند پرس‌تی‌وی گرفته تا مواضع مقابله‌جویانه‌تر مبنی بر این که آمریکا آماده خروج از مذاکرات وین است و حملات اخیر به مواضع نیرو‌های مقاومت در عراق و سوریه. بایدن با این گونه اقدامات می‌خواهد بگوید تداوم این وضعیت را بر نمی‌تابد و تفاوت چندانی با ترامپ در استفاده از رویکرد‌های مخرب ندارد. به نظر می‌رسد که پیام دوم این حمله، به اسرائیل، لابی اسرائیلی در آمریکا، جمهوری‌خواهان و شرکای منطقه‌ای است؛ به این معنا که سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا با آمدن بایدن قرار نیست تغییر کند و تاکید بر دیپلماسی نباید به معنای چرخشی در این سیاست قلمداد شود. در واقع انجام چنین حملاتی هم نوعی اطمینان بخشی درباره تغییر نکردن راهبرد منطقه‌ای آمریکا به متحدانی است که این روز‌ها در حال واگرایی هستند. هرچند که خود ِ بایدن هم می‌داند رویکرد‌های جنگ محور در منطقه نمی‌تواند اهداف واشنگتن را برآورده کند. چنان که حداقل عربستان سعودی یکی از متحدان اصلی واشنگتن این گزینه را درباره یمن آزموده است. اما فارغ از اهداف اعلامی حمله اخیر آمریکا، باید گفت این اقدام دهن کجی آشکاری به حاکمیت ملی و قانون عراق بود، زیرا اولا الحشدالشعبی از نیرو‌های رسمی و تحت فرمان نخست وزیری است و ثانیا پارلمان عراق به طوررسمی حکم به غیرقانونی بودن و اخراج نظامیان آمریکایی از این کشور داده است. واشنگتن باید به این فهم برسد که پس از عملیات ترور فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی، عملا گزینه‌ای برای اعمال فشار بیشتر بر تهران باقی نمانده است و کنجکاوی بیشتر واشنگتن و متحدان منطقه‌ای اش برای انجام اعمال ایذایی، ریسک بالایی را به همراه خواهد داشت که ممکن است آتش جنگ را در منطقه شعله ور کند، همچنان که گردان‌های سیدالشهدا اعلام کرد از این به بعد به هواپیما‌های آمریکایی در آسمان عراق حمله خواهد کرد. باید دید این وعده محقق خواهد شد یا همچنان شاهدحملات کم اثر (مانند حمله به کاروان‌های لجستیکی که کاملا عراقی اداره می‌شود و تنها نام آمریکا را یدک می‌کشد و اصرار بر نگرفتن تلفات در حملات پهپادی) خواهیم بود. گذشت زمان بسیاری از مسائل را مشخص خواهد کرد.

********************

روزنامه ایران**

مسیر پیموده شده در دستگاه قضایی تکمیل شود/نعمت احمدی*

دستگاه قضایی کشور حتی به گواه مدیران و افرادی که در گذشته در این مجموعه بوده‌اند و یا حتی هنوز در آن مشغول به کار هستند با انواع مختلفی از مشکلات و آسیب‌های درونی مواجه و دست به گریبان است. مسائلی که در برخی حوزه‌های ساختاری و رویکردی با وضعیت انباشت بیش از حد مواجه شده. اکنون که قوه قضائیه در آستانه یک تغییر مجدد مدیریت قرار دارد، توجه به گذشته و مسیر پیموده شده ناظر به این مشکلات بسیار ضروری است. خصوصاً از این حیث که مدیریت فعلی این قوه زمانی کوتاه را در این سمت سپری کرد. به گواه بسیاری از ناظران و حتی منتقدان همیشگی دستگاه قضایی، دوره ریاست آقای رئیسی در کمتر از دوسال و نیم گذشته از حیث پرداختن به مشکلات درونی دستگاه قضایی یک دوره رو به جلو بوده.
به این معنا که می‌توان در این مدت به پارامتر‌هایی اشاره کرد که از نظر استاندارد‌های حقوقی و قضایی در مجموعه قوه قضائیه ارتقا پیدا کردند. امید ناظران این حوزه آن بود که مسیر یاد شده توسط آقای رئیسی تا آخر تکمیل‌تر گردد.
در دیدار دیروز مقام معظم رهبری با مقامات قضایی کشور هم به همین موضوع و تغییرات مثبت رخ داده در دستگاه قضایی اشاره شد. رهبری همچنین تأکید کردند که مسیر پیموده شده باید ادامه یافته و تکمیل شود. اما این موضوع از چه لحاظ اهمیت دارد و در تفسیر و تحلیل آن باید چه مواردی را مدنظر قرار داد؟ مهمترین موضوع این است که مشکلات دستگاه قضایی حداقل در سه دوره مدیریتی قبل از ریاست آقای رئیسی تجمیع و انباشت شده بود. هرچند در هر دوره‌ای تلاش‌هایی برای تغییر و اصلاح را می‌شد دید، اما نکته این بود که آن تلاش‌ها به دلایل مختلف از جمله برداشت نادرست از اصل مسأله و رسیدن به راهکار‌های غیرمؤثر، به جایی نمی‌رسید و باعث تغییر مثبت نمی‌شد. از همین رو ما در یک دوره طولانی مدت حدود سه دهه، شاهد اصلاحات مؤثر و بنیادین در دستگاه قضایی نبودیم. شاید بخشی از این مهم به آن مسأله برمی‌گشت که رؤسای قوه قبل از آقای رئیسی از درون این ساختار نبوده و آشنایی لازم را با مسائل نداشتند. آقای رئیسی به عنوان فردی که درون ساختار قضایی سکان هدایت این مجموعه را به دست گرفته بود، نشان داد که ریشه بسیاری از مشکلات را می‌شناسد و قصد حل بنیادین آن‌ها را دارد. اما این موضوع باز خود نکته مهمی به همراه دارد و آن اینکه حل همه مشکلات در حوزه قضایی به شکل مؤثر حداقل نیاز به یک دهه تلاش مستمر و پیگیر و با برنامه‌ریزی دقیق دارد و طبیعی است که ظرف کمتر از دوسال‌ونیم امکان حل همه آن‌ها فراهم نشود.
از جمله مهمترین این برنامه‌ها طرح تحول نظام قضایی است که باید به دو جنبه مهم آن توجه شود؛ یکی اینکه اجرای آن نیازمند زمانی طولانی و هماهنگی‌های گسترده است. نکته دیگر و مهمتر اینکه خود این طرح نیازمند اصلاحات و احتمالاً تغییراتی در برخی جاهاست. چرا که طبیعی است در مسیر اجرا اشکالات بخش‌هایی از این طرح خود را بروز دهد و نیاز به تجدیدنظر در آن به وجود بیاید. با این توصیف ضروری است مدیریت آتی قوه قضائیه اهتمام لازم را برای ادامه مسیر آغاز شده فعلی داشته باشد، چرا که هر تغییر جهتی در این شرایط به معنای عقبگرد از وضعیت فعلی است.
نکته مهم دیگر در این زمینه مسأله سرمایه اجتماعی است؛ مقام معظم رهبری دیروز در سخنان خود اشاره به این داشتند که طبق برآورد‌ها رضایت عمومی از دستگاه قضایی نسبت به قبل افزایش یافته. هرچند باز هم لازم به تأکید است که هنوز میزان رضایت فعلی با سطح استاندارد فاصله دارد، اما مسیر قوه قضائیه به سمت افزایش سرمایه اجتماعی است. هر نوع تغییری در این مسیر می‌تواند یک شوک منفی دیگر به مسأله سرمایه اجتماعی باشد.
درباره اینکه کیفیت، جزئیات و محتوای اصلاحات در قوه قضائیه چه باید باشد و آیا اینکه سرعت آن مناسب است یا خیر، می‌توان بحث‌های زیادی را مطرح کرد، اما در این برهه زمانی مسأله اساسی‌تر این است که مدیریت بعدی این قوه با اعتقاد به تغییرات آغاز شده و با هدف تکمیل آن‌ها وارد کار شود.

*حقوقدان

********************

روزنامه شرق**

پالس‌های نگران‌کننده‌/جاوید قربان‌اوغلی

رئیس‌جمهور منتخب در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود گفته است: «سیاست خارجی دولت ما از برجام شروع نمی‌شود، به برجام هم محدود نخواهد شد». اینکه سیاست خارجی کشور از برجام شروع نمی‌شود و به آن نیز محدود نشود، گزاره صحیحی است که باید آن را به فال نیک گرفت، از این رویکرد استقبال و برای تحقق آن به ایشان کمک کرد. به عنوان یک کارشناس، ضعف بزرگ سیاست خارجی هشت سال روحانی غفلت (شاید ناخواسته و تمرکز بیش از حد بر برجام و مسائل بین‌المللی) در روابط دوجانبه و خصوصا همسایگان بود. با این حال نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که به دلایل متعدد روابط خارجی کشور گروگان برجام و به بیان درست‌تر پرونده هسته‌ای است. تا زمانی که آن را پشت سر نگذاریم و از این عقبه عبور نکنیم، رفع تحریم‌های فلج‌کننده، روابط معمول اقتصادی با کشور‌ها و نقل‌وانتقال مرسوم پول امری تقریبا دور از دسترس و به روال گذشته تقریبا محال خواهد بود. کمااینکه روابط سیاسی عادی و معمول با کشور‌ها نیز که راهگشای روابط اقتصادی-‌تجاری، سرمایه‌گذاری، انتقال تکنولوژی و رافع معضلات اقتصادی است، تا قبل از به‌نتیجه‌رسیدن برجام، به سفارتخانه‌های پرهزینه و گفتگو‌های دیپلماتیک در پایین‌ترین سطح محدود خواهد شد. ایران از کشور‌های بزرگ، تأثیرگذار و با ظرفیت‌های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بی‌بدیل در منطقه است که تقریبا همه این ظرفیت‌ها بلااستفاده مانده است و رقبای منطقه‌ای ما با استفاده از محدودیت‌های سیاست خارجی کشورمان در جهت منافع خود نهایت بهره‌برداری را از آن می‌کنند. در یادداشت هفته گذشته در همین ستون گفته شد که برخلاف تصور منتج از نوار دکتر ظریف، رئیس‌جمهور و وزیر خارجه نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری رویکرد سیاست خارجی و پیشبرد آن داشته‌اند و از اختیارات قابل توجهی برخوردارند. با این حال بر کسی پوشیده نیست که گرایش سیاسی رئیس قوه مجریه و اینکه او به کدام جناح سیاسی تمایل بیشتری دارد، می‌تواند بر این اختیارات افزوده یا آن را محدود کند. به نظر می‌رسد شرایط کنونی کشور بهترین زمان استفاده از اختیارات حداکثری را در دستان جناب رئیسی قرار داده است. پشتوانه‌های نیرومندی همچون برخورداری از بالاترین سطح اعتماد و حمایت رهبری، حمایت قاطعانه مجلس شورای اسلامی (دعوت ایشان برای کاندیداتوری با بیش از ۲۲۰ امضای نمایندگان)، حمایت قوه قضائیه و تقریبا تمام نیرو‌های نظامی‌–انتظامی و دیگر ارکان اداره کشور ظرفیت‌های بزرگی را برای رئیس‌جمهور منتخب خلق کرده است. مهم‌ترین نیاز کشور در مقطع کنونی به فعلیت رساندن این همسویی سیاسی داخلی در عرصه سیاست خارجی و عبور کم‌هزینه از عقبه‌ای است که ذکر آن رفت. بار‌ها از زبان رهبری شنیده‌ایم که تحریم‌های ظالمانه باید در اسرع وقت ممکن از گرده کشور و ملت که بهای سنگین آن را می‌پردازد، برداشته شود. پیشنهاد نگارنده بررسی دقیق، کارشناسانه و فارغ از شعار گره‌های کور سیاست خارجی است. موافق باشیم یا مخالف، اصولگرا باشیم یا اصلاح‌طلب، باید بپذیریم که بدون حل معضل سیاست خارجی و تعیین تکلیف راهبرد کلان کشور در این خصوص، چرخ‌های اقتصاد، صنعت، توسعه و روابط نرمال با کشور‌ها به شمول همسایگان همچنان در باتلاق تحریم‌ها فرو رفته و هیج اتفاقی در جهت عبور از این شرایط نخواهد افتاد. ۱۲ مرداد چند روز دیگر از راه می‌رسد.

مطالبات تلنبارشده مردم و مشکلات عدیده کشور در داخل و خارج متوجه کسی خواهد بود که بر اریکه بالاترین پله قوه مجریه تکیه زده است. قبلا گفته‌ام و اکنون تکرار می‌کنم که
۱- سیاست خارجی نیازمند تشنج‌زدایی، تصحیح انگاره مخدوش کشور در عرصه بین‌المللی، افزایش قدرت مانور و انتخاب در روابط دوجانبه و جذب منابع مالی جهان است.
۲- کشوری را نمی‌توان در جهان نام برد که با رویکرد سیاست خارجی «تقابل با جهان» مسیر توسعه را پیموده باشد.
در این مسیر دشوار و پرسنگلاخ مدیریت سیاست خارجی سه عنصر احیای برجام، تصویب هرچه سریع‌تر FATF و کاهش تنش با آمریکا از اولویت‌های انکارناپذیر است. مذاکرات وین به دلیل خواسته‌های حداکثری دو طرف به کندی و دشواری پیش می‌رود. پالس‌های مثبت اولیه بایدن و تیم سیاسی‌-امنیتی او به‌تدریج به مرز هشدار و بعضا تهدید ارتقا یافته است. در روز‌های اخیر آنتونی بلینکن، امکان خروج آمریکا از مذاکرات وین را مطرح کرده است. مهلت سه‌ماهه و تمدید یک‌ماهه توافق با آژانس بین‌المللی انرژی پایان یافته و بعید نیست با شیطنت برخی کشورها، ارجاع مجدد پرونده به شورای امنیت سازمان ملل در دستور کار قرار گیرد. موضع نرم (ولو مصلحتی اروپا) از موضع آمریکا هم شدیدتر شده است. براساس شواهد، پرونده هسته‌ای در داخل مجددا به شورای عالی امنیت ملی کشور بازگشته است که مشکلات خود را خواهد داشت. نیروگاه اتمی بوشهر به دلایل پرابهام بدهی ۵۰۰ میلیون دلاری به روسیه تا نقص فنی و عدم دریافت به‌موقع قطعات موقتا از مدار خارج شده است. موضوعی که اهمیت سیاسی آن بسیار فراتر از خروج ظرفیت یک‌درصدی یک نیروگاه در تأمین برق کشور است و به طور یقین از متحد استراتژیک کشور انتظار نمی‌رفت. سرنوشت FATF همچنان به علت برداشت‌های متفاوت از تأثیرات آن بر مدیریت منابع مالی کشور در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. موضوعی که حتی روسیه و چین به‌طور رسمی به ایران گفته‌اند بدون تصویب آن، نمی‌توانند مبادلات مالی عادی با ایران داشته باشند. رئیسی در موضع جدید خود اختیاراتی بسیار فراتر از یک عضو برای اقناع اکثریت مجمع تشخیص مصلحت دارد. اما مهم‌تر از این دو، مدیریت دور از حب و بغض و فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی نوع روابط با آمریکا، کاهش تنش با تأثیرگذارترین قدرت جهان است. نمی‌گویم این امر حلال همه مشکلات کشور است، ولی وظیفه حکومت و اداره کشور داشتن تصویری واقعی و درست از تأثیر مؤلفه‌های موجد وضعیت کنونی کشور و اندازه‌گیری دقیق هر یک از این مؤلفه‌هاست. می‌دانیم اروپا مخالف خروج ترامپ و موافق همکاری با ایران برای حفظ برجام بود. سازوکار اینستکس را برپا کرد، ولی به دلیل مخالفت ترامپ و تهدید شرکت‌های اروپایی از سوی آمریکا این روند اجرائی نشد. کمااینکه تردید و عقب‌نشینی روسیه، چین، هند، ژاپن، کره و... معلول نقش قلدرمآبانه و هژمونیک آمریکا بود. نقش مخرب آمریکای ترامپ در منطقه در رابطه با ایران، قضیه فلسطین و عربستان پیش‌روی ماست. یقینا همه راه‌ها به واشنگتن ختم نمی‌شود و بازشدن همه گره‌ها در عادی‌کردن روابط با آمریکا نیست. سخن در کاهش سطح تنش از طریق گفت‌وگوست. چه ضرورتی است گفتگو‌های وین از طریق واسطه گری چهار کشور انجام شود؟ اینکه آمریکا از برجام خارج شده و عضو آن نیست، توجیهی است که بیشتر ما از آن متضرر می‌شویم. از سوی دیگر تجربه موفق ظریف که یک‌تنه حریف جان کری و سه وزیر خارجه متحد اروپایی او بود، پیش‌روی ماست. طرفه آنکه خبرنگار همان کشوری که به گفته ظریف در همان نوار معروف مخالف توافق هسته‌ای بود و به‌شدت نگران بهبود روابط ایران با غرب و خارج‌شدن از وابستگی لاجرم به شرق است، در مصاحبه‌ای مطبوعاتی از رئیس‌جمهور منتخب با استفاده از شگرد رسانه‌ای غافلگیری از آمادگی ایشان برای دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا «برای رفع مشکلات پیش‌آمده حاضر» سؤال کرد و درحالی‌که رئیسی به تبعیت از سخن نغز سعدی که می‌فرماید «هر راست نشاید گفت» می‌توانست با ایهام به این سؤال پاسخ گوید، کلمه غیرضرور «خیر» را به کار برد. رئیسی در موقعیتی است که می‌تواند به این گره کور در سیاست خارجی ورود کند. این موارد در کنار مشکلات داخلی در عرصه اقتصادی، تنگنا‌های زندگی اقشار فرودست و گسترش دامنه آن به طبقه متوسط، افزایش سرسام‌آور و گیج‌کننده اقلام سبد معیشتی و اجاره‌بهای مسکن، نارضایتی مردم از روند واکسیناسیون در کنار نرخ مشارکت حداقلی در انتخابات اخیر پالس‌های نگران‌کننده‌ای است که باید آن‌ها را جدی گرفت. فارغ از اینکه امروز چه کسی در پاستور نشسته و فردا آن را به چه کسی تحویل خواهد داد، سیاست‌مداران یک واحد جغرافیایی هستند که در چهار دهه گذشته جملگی مسافران یک کشتی بوده و غایت دل‌نگرانی همه آن‌ها ایران و آینده آن است.

***********************************************

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: