صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۷:۵۷  ، 
شناسه خبر : ۳۳۵۲۹۴

روزنامه کیهان**

ضربه‌کاری به ویروس تاجدار و رسانه‌های ملکه/ عباس شمسعلی

هنوز مدت زیادی از روزهای تلخ و اندوه‌بار قدرت‌نمایی سهمگین موج پنجم کرونا در کشور نگذشته است. تا همین مرداد و شهریور ماه گذشته شاهد ابتلای روزانه قریب 40 تا50 هزار نفر به کرونا در کشور و فوت 500 تا 700 نفر در یک روز بر اثر این بیماری بودیم.
موج پنجم که بر پایه گسترش سویه دلتا در حال جولان بود از لحاظ قدرت انتشار و میزان ابتلا و مرگ و میر با موج‌های قبلی تفاوت داشت و همزمان با بسیاری از کشورها مردم ایران را نیز به‌شدت گرفتار کرده بود. با وجود آنکه از بهمن‌ماه سال قبل دولت شروع به واردات واکسن تازه کشف شده کرونا کرده بود و اواخر زمستان گذشته و بهار امسال شاهد واکسیناسیون براساس اولویت‌بندی کادر درمان، گروه‌های پرخطر و بیماران خاص و سالمندان بودیم، اما سرعت واردات و تزریق واکسن مطلوب نبود تا جایی‌که برخی پیش‌بینی‌ها از تحقق احتمالی اهداف اولیه واکسیناسیون تا اواخر امسال حکایت داشت. این شرایط همزمان با آمار بالای روزانه مرگ‌ومیرهای کرونایی موضوع واردات واکسن را به یک مطالبه عمومی و البته مستمسکی برای سیاهنمایی رسانه‌های معاند و کانال‌ها و شبکه‌های جیره‌خوار انگلیس و آمریکا و مرتجعین منطقه کرده بود.
در این میان عده‌ای از جمله برخی سلبریتی‌های کم اطلاع و برخی چهره‌های سیاسی غربگرا، حتی عده قلیلی از پزشکان خوش‌باور به غرب و آمریکا بدون اینکه به روی خود بیاورند که آمریکا و برخی از متحدان غربی آن سال‌هاست ناجوانمردانه حتی داروهای بیماران سرطانی و کودکان پروانه‌ای و سایر بیماران کشورمان را تحریم کرده‌اند و بدون‌ اشاره به اینکه وقتی آمریکا و متحدانش در جریان شیوع کرونا محموله‌های ماسک را از یکدیگر می‌دزدیدند! چطور به ما واکسن خواهند داد، دائم بر طبل لزوم واردات فلان و بهمان واکسن آمریکایی می‌کوبیدند آن هم به‌گونه‌ای که انگار از دید آنها این واکسن‌های آمریکایی آب حیات و اکسیر سلامت هستند و تنها دوای درمان کرونا!
از طرفی از آنجا که براساس سیاست حکیمانه اتخاذ شده در کشور برای واردات همین واکسن‌های آمریکایی(که البته در دسترس هم نبودند) به لحاظ بدبینی با پشتوانه‌ای منطقی محدودیت لحاظ شده بود، این افراد این‌طور به جامعه القا می‌کردند که تنها عامل فوت بیماران کرونایی وارد نکردن این واکسن‌های آمریکایی است!
در این میان کم‌کم تحقیقات دانشمندان توانمند کشورمان به ثمر نشست و ایران به حلقه محدود کشورهای تولید‌کننده واکسن کرونا وارد شد. جالب آنکه شوک خبری تولید واکسن کرونای «برکت» در ایران در خردادماه امسال و به موازات آن حرکت امیدوار‌کننده در مسیر تولید چند واکسن ایرانی دیگر باعث شد غربی‌ها و آمریکایی‌ها به تکاپوی لغو برخی محدودیت‌های تامین اقلام کرونایی برای ایران بیفتند.
علی‌رغم اقدامات دولت قبل برای سرعت بخشیدن به واکسیناسیون و واردات واکسن که البته کار راحتی هم نبود شرایط خیلی راضی‌کننده و مطلوب پیش نمی‌رفت و تا پایان کار دولت دوازدهم با وجود تلاش‌های صورت گرفته، طبق اعلام سخنگوی گمرک، آمار مجموع واردات واکسن از ابتدا یعنی 15 بهمن 99 تا 20 مرداد امسال به 21 میلیون دُز رسید. این در حالی بود که مجموع تزریق واکسن در کشور تا نیمه مردادماه امسال هم به حدود 15 میلیون دُز رسیده بود.
در حالی که افزایش واردات واکسن به یک مطالبه عمومی تبدیل شده بود، متأسفانه اظهارنظرهای برخی از مسئولان دولت قبل از جمله ارتباط دادن واردات واکسن با لزوم پیوستن ایران به FATF آدرس غلطی بود که بعدها معلوم شد تا چه حد غیرواقعی و گمراه‌کننده بوده است.
دولت سیزدهم در شرایطی آغاز به‌کار کرد که موج پنجم کرونا در اوج فعالیت خود بود و هر روز تعداد زیادی از هموطنان بر اثر این بیماری جان خود را از دست می‌دادند، صف‌های طولانی در مراکز تزریق واکسن تشکیل می‌شد و به علت کمبود واکسن روند واکسیناسیون عمومی ‌کُند بود، عده‌ای برای تزریق واکسن راهی ارمنستان و... می‌شدند و عده‌ای هم با هزینه‌های گزاف در دام دریافت واکسن‌های تقلبی و قاچاقی می‌افتادند.
از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین اقدامات اولیه دولت جدید تمرکز بر روی مدیریت کرونا بود. ایجاد هماهنگی بهتر بین ارکان دولت درخصوص مسئله واردات واکسن و ورود مستقیم و فعال رئیس‌جمهور به این موضوع از تشکیل مدام جلسات تا تماس رئیس‌جمهور با رؤسای کشورهای دیگر باعث شد در مدتی کوتاه مشکل واردات واکسن رفع شده و تاکنون و در مدتی کوتاه در کنار افزایش تولید واکسن‌های داخلی، بدون پیوستن به FATF یا کرنش در برابر دشمن، مجموع واکسن‌های وارداتی به 150 میلیون دُز برسد. سرعت بخشیدن به تزریق واکسن و گسترش مراکز تزریق نیز کار را به جایی رساند که به‌جای درخواست مردم برای واردات و تامین واکسن یا تشکیل صف‌های طولانی واکسیناسیون این مسئولان بهداشت و درمان کشور بودند که به‌طور مداوم از مردم دعوت می‌کردند برای تزریق به مراکز متعدد، خلوت و دارای تنوع زیاد انواع واکسن مراجعه کنند. اکنون مجموع واکسن‌های تزریق شده به افراد 12 سال به بالا به قریب 118 میلیون دُز رسیده و ۵۹ میلیون و ۶۵۶ هزار نفر دُز اول، ۵۱ میلیون و ۵۴۷ هزار نفر دُز دوم را تزریق کرده و حتی با آغاز تزریق دُز سوم تا دیروز ۶ میلیون و ۷۵۶ هزار نفر هم دُز سوم واکسن کرونا را تزریق کرده‌اند.
با استفاده از واکسن‌های داخلی در کنار تزریق واکسن‌های وارداتیِ غیرآمریکایی به اکثریت قابل توجه جامعه و همراهی گسترده مردم در برنامه واکسیناسیون با وجود برخی اظهارات کم‌رمق جریانات ضد واکسن این روزها شاهد محو شدن رنگ‌های قرمز و نارنجی کرونایی از نقشه کشور و کاهش محسوس تعداد مبتلایان روزانه از 40- 50 هزار نفر در تابستان به زیر دو هزار نفر و کاهش فوتی‌های روزانه از 700 نفر به 30-40 نفر هستیم که ان‌شاء‌الله همان‌طور که این روزها در بیشتر استان‌ها حتی یک مورد فوتی کرونایی هم ثبت نمی‌شود، این تعداد نیز به صفر برسد.
این کاهش محسوس تلفات کرونایی در حالی است که بسیاری از محدودیت‌ها دیگر وجود ندارد و همه مشاغل و مدارس بازگشایی شده‌اند. این موفقیت بزرگ در سایه لطف خداوند متعال و مدیریت صحیح و همچنین واکسیناسیون گسترده و البته تلاش کادر درمان در شرایطی به دست آمده است که این روزها بسیاری از کشورهای دنیا از جمله آمریکا و همان‌ها که عده‌ای در داخل برای واردات واکسن آنها لحظه‌شماری می‌کردند و مدیریت آنها در مهار کرونا را با طعنه به رخ مردم ما می‌کشیدند، گرفتار موج شدید کرونا هستند تا جایی‌که شمار مبتلایان روزانه در آمریکا به 200 هزار نفر و فوتی‌های روزانه آنها به هزار و 400 نفر رسیده است. البته تفاوت ما با این کشورها در این است که آنها زیر شدیدترین تحریم‌ها قرار ندارند و ما در شرایط تحریم و محدودیت‌های ایجاد شده توسط دشمنان به موفقیت مهار نسبی کرونا در این مقطع رسیده‌ایم.
داستان شیوع کرونا در ایران اما یک روی دیگر هم دارد و آن هم، قطار شدن انبوه رسانه‌های مجازی و ماهواره‌ای از رسانه‌های جیره‌خوار و دست‌بوس ملکه انگلیس و دولت و کنگره آمریکا تا بردگان رسانه‌ای آل‌سعود است که یک روز ورود ویروس به ایران یا آمار کرونا در کشور را با سیاه‌ترین روش‌ها و القائات تحقیر‌کننده منعکس می‌کردند و امروز که ملت ایران تا حد زیادی توانسته بر کرونا غلبه کند این رسانه‌های معاند دچار لکنت زبان و تاری‌چشم شده‌اند و به روی خود نمی‌آوردند. طبیعی است که ما از مرگ و بیماری مردم آمریکا و کشورهای دیگر خشنود نیستیم اما چرا همان رسانه‌ها یا همان چهره‌های خودباخته داخلی که روزی مدیریت کرونا در غرب را بر سر مردم ما می‌کوبیدند و واکسن تولیدی در ایران را آب مقطر، واکسن‌های وارداتی از چین و روسیه را بی‌کیفیت و واکسن آمریکایی را آب حیات می‌نامیدند این روزها در برابر موج سهمگین کرونا در آمریکا و غرب سکوت کرده‌اند؟ طبیعی است که این رسانه‌ها و غرب باوران یک‌بار دیگر از همت و اتحاد مردم ما ضربه خورده‌اند.
تا اینجای کار می‌توان مهار نسبی کرونا را موفقیتی بزرگ برای مسئولان و مردم کشور دانست اما از آنجا که این روزها شیوع سویه جدید کرونا یعنی اُمیکرون بیش از 100 کشور را گرفتار کرده است و این ویروس جدید با توانایی گسترش چند برابری نسبت به سویه قبلی به کشور ما نیز وارد شده است، باید یک‌بار دیگر و با درس گرفتن هوشمندانه از فراز و فرودهای موج‌های قبلی در کشور ضمن افزایش رعایت پروتکل‌ها که این روزها به میزان قابل توجهی کاهش یافته و با عمل به توصیه مهم کارشناسان برای تزریق دُز سوم که بر اساس اعلام پزشکان تا 80 درصد از امیکرون جلوگیری می‌کند از گسترش این ویروس جدید و ایجاد قریب‌الوقوع موج جدید پیشگیری کنیم. نکته مهم اینکه با توجه به ورود این ویروس به کشور و زمان سه تا چهار هفته‌ای که کارشناسان برای قدرت‌گیری آن در کشور پیش‌بینی می‌کنند، زمان طلایی تکمیل واکسیناسیون و تزریق دُز سوم که به وفور تامین شده است کمتر از یک ماه است. حال که این ویروس با واکسن و رعایت پروتکل‌ها قابل مهار است باید همه پس از غلبه موفق بر سویه دلتا خود را برای آزمون مبارزه با اُمیکرون آماده کنیم.

***************

 *************

روزنامه خراسان**

سبک و سیره اجتماعی سردار دل ها شهید سلیمانی/دکتر علیرضا مقدسی
سبک زندگی، موضوع تازه ای نیست و همواره در زندگی همه انسان ها نیز وجود داشته و مقوله ای فراگیراست که هر انسانی خواسته یا ناخواسته بدان پایبند است. سبک زندگی هم جنبه فردی و هم جنبه اجتماعی دارد. سبک زندگی اجتماعی تابع وجه اجتماعی است و ازالگوها شکل می گیرد. یکی از این الگوها شهید سلیمانی است. مقام معظم رهبری درباره شهید سلیمانی می فرمایند: «به حاج قاسم به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس آموز نگاه کنیم.» اما سوال این است که مهم ترین ویژگی های اجتماعی سبک و سیره سلیمانی کدام اند؟ در پاسخ می توان موارد زیر را مطرح کرد:
1- مردم مداری 
در برخورد با مردم بسیار صبور و مهربان بود. شهید سلیمانی عمیقاً بر این باور بود که مردم ولی نعمت ما هستند و این انقلاب و نظام حاصل تلاش آنان و متعلق به آنان است. پیوسته بر این امر تأکید می کرد که ما مدیون و وامدار این مردم عزیز هستیم و خدمت به آنان را باید یک افتخار بزرگ بدانیم. شهید سلیمانی عاشق مردمش بود به همین لحاظ مردم هم عاشق او بودند. ایشان پدر مهربان یتیمان و ملجأ دردمندان و پناهگاه محرومان بودند. در حوادث گوناگون در میان مردم حضور می یافت و به یاری آن ها می شتافت. همچنین از نمونه های بارز، همیاری ایشان در حوادثی مانند سیل و زلزله است. خاطره شیرین حضور او در میان سیل زدگان در بهار سال 1398 هیچ گاه فراموش نمی شود. همچنین او یک روز از زندگی خود در ماه را نذر یک جانباز 70درصد کرده بود و به نجف آباد اصفهان می رفت و تمام کارهای جانباز، از حمام بردن تا شستن لباس و نظافت وی را انجام می داد. وقتی در سوریه بود و خبر شهادت آن جانباز را دادند، یک نفر را مأمور کرد که به نجف آباد برود تا هم در مراسم شرکت کند و هم کاری روی زمین نماند.
2- مهرورزی  
یکی از ویژگی های بارز شهید سلیمانی محبت و مهرورزی است. در واقع ویژگی مهم رهبران اجتماعی آن است که نسبت به همه آحاد جامعه مهرورزی را تمام و کمال اجرا کنند و حقیقتاً شهید سلیمانی واجد این ویژگی بودند. به تازگی ویدئوهایی از شهید قاسم سلیمانی منتشر شده است که به وضوح مهرورزی و محبت ایشان را به مردم و جامعه ای که در آن زندگی می کنند و نسبت به همه کسانی که در منطقه زندگی می کنند، در آن فیلم ها می توان دید. از این رو می توان گفت شهید سلیمانی، با مردم با محبت و مهرورزی رفتار می کرد. نمونه اعلای این مهرورزی را می توان در برخورد وی با فرزندان شهدا و خانواده های ایثارگران دوره دفاع مقدس دید. افزون بر این، درباره برخورد با فرزندان این مرز و بوم که به مبحثی مانند پوشش کم اعتنا هستند، برخوردی پدرانه و دلسوزانه داشت که به نظر آموزنده است.
3- خانواده داری
انبوه مسئولیت ها و دغدغه ها و حساسیت های کاری، هیچ گاه باعث نشد که او از توجه به خانواده و وقت گذاری برای آنان در حدی که برایش مقدور بود، فروگذار نماید. شهید سلیمانی عمیقاً به نهاد خانواده خویش عشق می ورزید. تکریم و احترام او به والدین زبانزد خاص و عام بود و رابطه عاطفی اش با همسر و فرزندان، کانون خانوادگی شان را گرم و پر حرارت کرده بود. شهید سلیمانی توجه به بستگان را هیچ گاه فراموش نکرد. این که انسان در اوج داشتن مسئولیتی این چنین خطیر که ذهن و وقت و توانش را مصروف خود می کند، مراقب این نکته باشد که به خواسته های عاطفی خانواده، بستگان و خویشاوندان و دوستان و آشنایان توجه کند، حقیقتاً ستودنی است.
4- جوان گرایی 
شهید سلیمانی ضمن این که تکریم کننده گروه های سنی متفاوت از جمله میان سالان و سالمندان بود و آنان را بسیار مورد احترام قرار می داد اما علاقه خاصی به جوانان داشت. او جوانان را ارزشمندترین و پربهاترین سرمایه کشور می دانست و ارتباط عمیقی با بسیاری از آنان برقرار کرده بود. از دیدن جوانان پر شور میهن به وجد می آمد و برای پیشرفت آنان از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد. به همین دلیل، شهید سلیمانی در مجال های مختلف جوانان را به خودسازی و دوری از تعلقات پست دنیوی فرخوانده است. شهیدسلیمانی با اشاره به موضوع شهادت و اخلاص شهدای مدافع حرم و ستایش اعمال آن ها گفت: «جوانان نباید به دنبال تعلقات پست دنیوی باشند». همچنین «در مقابل تهاجم، عناصر خودی می توانند بایستند. عناصر مومن خودی را، هرجا که هستند، گرامی بدارید.» 
5- تاثیرگذاری اجتماعی
رفتار او بر همه اقشار تاثیرگذار بود. یک روز می خواستند با او عکس یادگاری بگیرند. از خودرو پیاده شد. یک گروه دیگر برای دومین بار برای عکس گرفتن از خودرو پیاده اش کردند. دفعۀ سوم یک خانم جوان خواست با حجاب نامناسب با ایشان عکس بگیرد. پیاده شد و با او هم عکس گرفت. آن خانم گفت باور نمی کردم با من عکس بگیرد. از امروز سعی می کنم حجابم را درست کنم (کریمی، 1399، 58). این چنین سردار دل ها مردمی و مردم دار بود و مردم هم به او ارادت داشتند.

 **************

 روزنامه ایران**

هدف فقط کلانشهرها نیست/ محمود آموزگار
اینکه دولت سیزدهم به ادامه سنت انتخاب پایتخت کتاب پایبند بوده جای امیدواری زیاد و قدردانی دارد. فارغ از این مسأله که بسیار مهم است، فلسفه اصلی برگزاری پایتخت کتاب حتی در عرصه جهانی، گویای انتخاب شهرهایی است که شاید چیزی از بحث کتاب ومسائل فرهنگی درباره‌شان نشنیده باشید.
 با این حال سیاستگذاری یونسکو، به‌عنوان مبتکر برگزاری پایتخت کتاب جهان بر برنامه‌هایی استوار شده که در راستای ترویج و گسترش کتابخوانی هستند. البته در این برنامه، یکی دیگر از اصول مهم، توجه به مطالعه و تلاش برای نهادینه کردن آن است.
این مسأله‌ای است که درباره انتخاب پایتخت کتاب در کشورمان نیز مدنظر است. بنابراین در این انتخاب، شهر برخوردار از بهترین برنامه‌ها برای ترویج کتابخوانی یا حتی شهری که میزان قابل توجهی از شاخص‌های مرتبط با کتابخوانی، از جمله وجود کتابفروشی‌های زیاد و کتابخانه‌های عمومی را دارد از شانس بیشتری برخوردار است.
با این حال سیاستی که یونسکو تعقیب می‌کند مورد نخست است، یعنی شهری که بهترین سیاست‌ها را برای گسترش کتابخوانی ارائه می‌کند. این سیاست در کشور خودمان هم به‌درستی از همان ابتدا دنبال شده و می‌شود.
 از همان بدو امر این سؤال مطرح شد که اگر قرار بر انتخاب شهر برخوردار باشد قاعدتاً منتخب هر ساله تهران خواهد بود. از این رو  بنا بر این گذاشته شد که الزاماً برخوردارترین شهر شایستگی کسب این عنوان را ندارد، بلکه در صورتی می‌توان آنان را انتخاب کرد که برنامه خوبی طراحی و ارائه کرده باشند.
این نگاه، فضای عادلانه تری را برای همه شهرها، حتی آنهایی که در حیطه شهرهای کم برخوردار هستند برای حضور در این رقابت فراهم می‌کند. نگاهی به سابقه برگزاری سالانه پایتخت کتاب گویای این است که بجز انتخاب پایتخت کتاب در سال گذشته که به شهر شیراز رسید، در بین دیگر منتخبان با کلانشهرها روبه‌رو نیستیم. دیگر شهرها، هیچ کدام کلانشهر نبودند ولی برنامه‌های خوبی برای مجاب کردن هیأت داوران برای کسب پایتختی کتاب داشتند.
به‌عنوان مثال، یزد در دوره‌ای به این دلیل پایتخت کتاب سال شد که در پیوند میان مذهب و فرهنگ عملکرد بسیار خوبی داشته که ارزش ویژه‌ای دارد. در برخی روستاهای یزد ما با حمایت ویژه روحانیت برای ترویج کتابخوانی همراه شدیم. امسال هم چنین اتفاقی رخ داده، سنندج هم یک کلانشهر نیست و از اینکه برای اهالی‌اش چنین فرصتی فراهم شده بسیار خوشحال هستم.
این طرح می‌تواند نهادهای فعال فرهنگی شهر را هم‌افزا کرده و با تمرکز زدایی از برنامه‌های حوزه فرهنگ منجر به تقویت عدالت در حوزه فرهنگ شود و همچنین با فضایی که برای این منظور در اختیار بخش خصوصی فرهنگ فراهم می‌کند، در نهایت منجر به پویایی، خلق ایده‌های نو و ابتکار در حوزه کتاب می‌شود.

**************

 

**************************************************************

 

نام:
ایمیل:
نظر: