صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۹  ، 
شناسه خبر : ۳۳۵۶۸۲

روزنامه کیهان**

بدهکاران طلبکارنما!/ سیدمحمدسعید مدنی
1- تاریخ گواهی می‌دهد که دوران نزدیک به پنج سال خلافت امیر مومنان علی(ع) یکسره در راه عمل به آموزه‌های اسلام و تداوم سنت پیامبر(ص) در‌باره حکومت‌داری و عمل به حرف‌هایی بود که آن روز که سیل جمعیت برای آوردن او به مسجد و بیعت کردن با حضرتش به منزلش هجوم آوردند، خطاب به مردم گفته بود. در نگاه و سنجشی تاریخی به‌روشنی معلوم می‌شود که آن سال‌ها و تمام عمر حکومتی امیر مومنان در مسیر حاکمیت قانون و برپایی عدالت و نبرد با سهم‌خواهان جاه‌طلب(ناکثین) و قانون‌شکنان حرامخوار(قاسطین) و جریانات احمق و پرمدعایی که بازیچه دست جریان نفاق ضد اسلام و عدالت بودند(مارقین)، سپری شد. باندهای زیاده‌خواه و ضدمردم توقع داشتند امیرالمؤمنین(ع) پشت به توده‌های مردم کند و به آنها رو کند و دست آنان را برای قانون‌شکنی و چپاول بیت‌المال باز گذارد. امام علی(ع) تا آخرین سجده و لحظه برخاستن ندای «فزت و رب الکعبه» و پیچیدن آن در کلیت زمان و برای همیشه تاریخ، به آرمان‌های مکتبی و مسئولیت خود در قبال مردم و جامعه اسلامی وفادار ماند. تا آنجا که ‌اندیشمندان غیرمسلمان اما منصف و حقیقت‌جو در‌باره آن بزرگمرد چنین گفته‌اند: «قتل فی المحراب العباده لشدهًْ عدله»!
2-کسانی که هشت سال قلمی را که خداوند در کتاب مجید به نامش سوگند می‌خورد به «ماله» تبدیل کرده بودند‌، تا تنبلی‌ها و کسالت‌ها و روش‌های مبتنی بر نشستن و اداره مملکت با ویدئوکنفرانس و پرهیز از حضور در میان مردم و زدن به قلب مشکلات جامعه و... را توجیه نمایند و بر رفتارهای غلط و سیاست‌هایی که خروجی آن گستاخی دشمنان در خارج و وقاحت مفتخواران و حرامخواران و خرابی وضع اقتصادی و تنگناهای سخت معیشتی مردم در داخل بود، ماله بکشند‌، حالا نیز کماکان اما با لحنی دیگر از آن سیاست‌های غلط دفاع می‌کنند و بی‌آن که شرمنده باشند، رفتار و اقدامات مسئولان انقلابی در دولت و مجلس و قوه قضائیه و شهرداری و... را زیر سؤال می‌برند و ترجیع‌بند حرفشان این است که «... فایده ندارد! شما هم با پی بردن به ظرائف و واقعیات مملکت‌داری، مجبور هستید کوتاه بیایید و به راه قبلی‌ها بروید...»، آری این جماعت و افراد و جریان‌های متبوع و مطبوعشان که با تکیه بر واقعیات و پیشینه و برخلاف ادعاها و شعارها‌، در عمل و به وقت مسئولیت اجتماعی، برای مردم و رای مردم و نظرمردم... ارزشی قائل نیستند و به «حافظه تاریخی مردم» هم باور ندارند‌، حالا که با رای و تشخیص همین مردم بعد از سال‌ها دستشان از مناصب مهم کوتاه شده‌،خیرخواه مردم شده و خواهان هرچه سریعتر حل مشکلات آنها هستند و نقش منتقدان دلسوز را بازی می‌کنند. برای مثال آنان به بهانه حل مشکلات مردم از دولتمردان و مسئولان سیاست خارجی و تیم مذاکره‌کننده می‌خواهند جلوی دشمنان شرور و قدیمی این سرزمین کوتاه بیایند و... به‌جای آنکه در تلاش برای رفع تحریم ظالمانه باشند طوری عمل و رفتار کنند که راه برای بازگشت آمریکای عهدشکن به مذاکرات باز شود! از نظر این جماعت ناآگاه یا مغرض که خواسته و ناخواسته منافع دشمنان را به منافع ملی ترجیح می‌دهند اولویت، بازگشت کدخدا به میز مذاکره است بحث رفع تحریم‌ها در مرحله بعدی اهمیت قرار دارد! به‌واقع اینان می‌خواهند با عوام‌فریبی‌، دولت مردمی را تحت فشار بگذارند تا چنانکه خود همواره رفتار کرده‌اند به رای و اعتماد مردم بی‌اعتنا باشد و برخلاف مسئولیتی که در قبال کشور و انقلاب دارند و برخلاف تعهد و قراری که با مردم و خانواده شهدا و خون شهدا و امام شهدا بسته‌اند عمل کند و فرصت خدمت را به سهل‌انگاری و فرصت جمع‌آوری غنیمت و بستن خود و خانواده و نورچشمی‌های دلبند تبدیل ‌نماید و... و در یک کلام سیاست‌های غیرمردمی چند ساله گذشته تداوم پیدا کند و به ارزش‌های انقلابی و عزتمدارانه و کارساز کماکان بی‌اعتنایی شود و دست باندهای منفعت‌طلب و مافیاهای اقتصادی را باز بگذارد و... 
بالاخره منافع خودشان و دوستان و شرکایشان کماکان محفوظ بماند.
3- در حالی که تا همین چند سال پیش متفکران و ‌اندیشمندانی مثل فوکویاما لیبرال دموکراسی را که ترجمان و معرف تمدن غرب است و بعد از جنگ دوم جهانی در چهره آمریکا متجلی شده به عنوان «پایان تاریخ» اعلام می‌کردند‌، حالا با گذشت زمان و نمایان شدن بسیاری از واقعیت‌ها و عیان شدن چهره واقعی لیبرال دموکراسی و نظام بیرحم سرمایه‌داری، چندی است که 
یکی یکی(و بدون تردید به دنبال وقوع انقلابی گیج‌کننده و فراتر از محاسبات مادی و معادلات خاکی در ایران که به اذعان بسیاری از متفکران غربی و غیرغربی بسیاری از تئوری‌های انقلاب را تحت‌الشعاع قرار داده است،) حرف‌های خود را پس می‌گیرند و در آخرین اظهارات خود صریحا می‌گویند: «پایان دوران آمریکا خیلی زود فرا رسید و اگر نتواند مشکلات داخلی را حل کند دیگر در جهان تاثیرگذار نخواهد بود».
و باز در بخشی دیگر از « مشکلات داخلی آمریکا که مانند موریانه‌هایی که از داخل به جان این کشور افتاده آن را از درون نابود می‌کند.‌‌..» سخن می‌گویند. و طبق نتایج نظرسنجی که موسسات تحقیقاتی آمریکا (مثلا موسسه پو) انجام داده‌اند، «حتی آمریکاییان هم نظام خود را الگویی برای دموکراسی نمی‌دانند» و تازه‌ترین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که سه چهارم مردم آمریکا نیز نگران فروپاشی دموکراسی این کشور هستند و معتقدند این مسئله خطرناکتر از دشمن خارجی است... «و بالاخره همین چند روز پیش یک استاد کانادایی دانشگاه و مدیرعامل‌اندیشکده «کاسکید»(دانشگاه رویال رودز) پیش‌بینی کرد که دموکراسی آمریکا ممکن است تا ۲۰۲۵ دچار فروپاشی شده و باعث ایجاد بی‌ثباتی‌های سیاسی و خشونت‌های گسترده در این کشور شود» و... در چنین وضعیتی که «علم» و «عالم» از حرکت نزولی و رو به انحطاط «غرب» می‌گویند، کسانی که در داخل به قول دکتر شریعتی به درد لاعلاج «کتمان خویشتن 
و بر خویش کافری» گرفتار هستند کماکان پناه بردن به دامن غرب و غربی‌شدن را تنها و تنها راه ماندن و دوام آوردن می‌دانند.این جماعت که خیلی هم ژست واقع‌بینی می‌گیرند و توهم برشان داشته که عالم به علم سیاست هستند و چم و خم مملکت‌داری را می‌دانند، حرکت در مسیر ارزش‌ها و تکیه بر اصول مکتبی برای پیشبرد اهداف را رویاپردازی تلقی می‌کنند و در خلوت خودشان و جمع‌های دوستانه یا به‌طور صریح و در محافل رسمی و رسانه‌های صاحب مجوز، که برخی آنها سیاست کاری خود را از رسانه‌های معاند خارج‌نشین می‌گیرند، به تلویح و اشاره اصل انقلاب از جمله انقلاب تاریخی و شگفتی‌ساز یک ملت بزرگ و با ایمان را امری عبث می‌دانند و ازگذشته خود اظهار ندامت می‌کنند. از نظر صاحبان این تیپ فکری هرگونه تلاش برای خروج از ورطه سیاست‌های استعماری عبث و بی‌نتیجه است. خلاصه این گروه اصلا با این حرف و طرز نگاه شخصیت‌هایی چون شهید مظلوم بهشتی موافق نیستند ولو خود را وارث انحصاری ایشان بدانند و جملات قصار آن شهید روشن‌بین و انقلابی را زینت‌بخش کارهای رسانه‌ای خود کنند وحتی برایش ویژه‌نامه منتشر کنند و...
شهید مظلوم می‌فرمود: «در جمهوری اسلامی حکومت و قدرت برای خدمت است‌، تنها حکومت و قدرتی که در جهت خدمت خالصانه به مردم باشد مشروعیت دارد... برادرها و خواهرها! انقلاب در درجه اول‌، انقلاب ارزش‌هاست و در آن هدف نهایی هم انقلاب ارزش‌هاست. و الا از دگرگونی شکل‌ها کاری ساخته نیست. ما باید مواظب باشیم به عمر کوتاه باقیمانده همه ضدارزش‌های طاغوتی که در جامعه‌مان رسوباتش هنوز باقی مانده پایان بدهیم و جای آنها را به ارزش‌های متعالی اسلام بسپاریم...» (نیشابور، سخنرانی حکومت‌، قدرت و عصمت)
4- امروز یکی از اصلی‌ترین مطالبات مردم که برای سلامتی و افزایش احساس امنیت ضروری و برای صیانت از ارزش‌ها و باورهای انقلابی سخت لازم است برخورد بی‌امان با جریانات مفسد و مخربی است که در حوزه‌های مختلف از اقتصاد و سیاست خارجی و... گرفته تا فرهنگ و ورزش با عملکرد یا «ترک فعل»‌های خود ناراضی‌تراشی می‌کنند و دشمن ‌شاد شده و می‌شوند و نیاز مبرم به برخورد قانونی و قاطعانه با کسانی است که مستقیم و غیرمستقیم مسبب وضع اقتصادی امروز هستند. اگر این کار صورت نگیرد مسببان به‌جای بدهکاری و پاسخگو بودن، به تدریج طلبکار هم می‌شوند و همه توان خود را برای سنگ‌اندازی در مسیر مقابله با فساد به‌کار می‌گیرند و...
5- حرف آخر اینکه به قول شهید بهشتی «از دگرگونی شکل‌ها»، کاری ساخته نیست. این سخنی است دقیق و کاملا جامعه‌شناسانه که می‌گوید تغییر فرم و ظاهر و صورت، تغییری سطحی و روبنایی است، آدم‌ها تغییر می‌کنند و عناوین و القاب عوض می‌شود، بدون اینکه تغییری در افکار و سازوکارها و تعیین مسیرها در عرصه فرهنگ و اقتصاد و سیاست و... رخ بدهد و آن چیزی که مصلحان راستین تاریخ به دنبال آن بوده‌اند، در سطح ایدئولوژیک و اعتقادی «تحول بنیادی در جهان‌بینی و باورها» و در عرصه دولتمداری «تغییردرجهت‌گیری و رویکرد نهادها (به معنای lnstitusion)» است. مردم انقلاب کرده ایران از دولت مردمی سیزدهم توقع دارند در تراز یک دولت اسلامی چنانکه پیامبر(ص) و علی(ع) نشان داده و اصولا انقلاب اسلامی برای تداوم و تحقق آن برپا شده‌،عمل کند و آنچنان‌که خود وعده داده و در این مدت کوتاه نیز قدم‌های بلندی برداشته با همه سختی‌ها و مانع‌تراشی‌ها، به اصلاحات اساسی و تغییر رویکرد نهادی اقدام نماید. بدیهی است در این مسیر دیگر قوا (مجلس و قوه قضائیه) و سایر تشکیلات و...باید با انجام دقیق و مومنانه وظیفه‌،دولت مردمی را حمایت کنند و این توصیه رهبر معظم انقلاب را که اخیرا در سالگرد حماسه ۱۹ دی فرمودند به‌کار گیرند و همواره در نظر داشته باشند که « باید با درک وظیفه کنونی، با امید و وحدت و قدرت به سمت چشم‌انداز روشن آینده حرکت کنیم. در این مسیر مسئولان نیز باید با تقویت و تکمیل ابعاد مردمی، تلاش‌های مشهود خود را برای حل مشکلات گسترش دهند.»
 

***************

 روزنامه آرمان ملی**

عملیات احیا در وین/ سهراب انعامی

نقش‌یابی مـــذاکرات چندجانبه راهبـــردی با قدرت‌های بزرگ در سیاست خارجی ایران را مـی‌توان بخشی از بین‌المللی گرایی راهبردی ایران توصیف و تحلیل کرد؛ بین‌المللی گرایی یکی از ابزارهای تعامل هوشمند، چندجانبه گرایی و حفظ منافع ملی پردامنه است. مذاکرات مربوط به توافق هسته‌ای در تیر ماه 1394 به توافق «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) انجامید. اما با خروج دولت دونالد ترامپ در ۱۸ اردیبهشت 1398، آمریکا به‌طور رسمی از برجام خارج و بازگشت تحریم‌ها به صورت گذشته را اعلام کرد. این پایان کار نبود و با روی کار آمدن دولت جو بایدن دموکرات، مذاکرات احیای برجام در اوایل سال 2021 آغاز شد و پس از 6 دور مذاکره، ادامه مذاکرات به دولت سیزدهم واگذار شد. اکنون مذاکرات احیای برجام از ۸ آذر در وین در سطح معاونان وزیران امور خارجه آغاز شده و دور هشتم مذاکره همچنان ادامه دارد که این بار مذاکرات بدون حضور مستقیم ایالات متحده و با گروه 1+4 انجام می‌شود. اگرچه 6 دور مذاکره فشرده توسط سیدعباس‌عراقچی، معاون سیاسی وقت دولت روحانی توانست چارچوب مشخصی را برای مذاکرات مربوط به احیای برجام ایجاد کند اما با روی کار آمدن دولت جدید در ایران و دگرش در راهبرد مذاکراتی، عملا این دور از مذاکرات با بازگشت به نقطه صفر آغاز شد. در واقع در این دور از مذاکرات درک کارگزاران سیاست خارجی ایران بر این امر استوار بود که می‌توان مسیر و اهداف حداکثری برای منافع ملی در نظر گرفت اما واکنش‌های حداکثری کشورهای 1+4 این ابزار تاکتیکی ایران را محدود کرد و اساسا مسیر دو طرفه مذاکراتی در وین کند شد. باید تاکید کرد که درک و الگوی مذاکراتی و اهداف راهبردی طرف‌های 6 گانه برجام متفاوت، متنوع و حتی می‌توان گفت دور از هم شکل گرفته است و اگر بی‌اعتمادی مزمن را نیز به آن بیافزاییم به محیطی از پیچیدگی خواهیم رسید که دورنمای روشنی را نشان نمی‌دهد. در این قالب، مذاکرات احیای برجام را می‌توان یه عنوان مذاکراتی راهبردی با مولفه‌های تازه قدرت و در عین حال نقطه صفر مذاکراتی تصور کرد که عملیات احیای آن بدون ترمیم سازه‌های قدرت و ایجاد توازن راهبردی امکانپذیر نخواهد بود. در این میان نقش مذاکره کننده ارشد روسیه میخائیل اولیانوف و انریکه مورا به عنوان هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام بیش از پیش اهمیت یافت؛ به نحوی که اولیانوف به‌عنوان واسطه مذاکراتی تلاش کرد تا دیدگاه‌ها و رویکردهای ایران و آمریکا را به هم نزدیک کند. 
روس‌ها که پس از دهه‌ها تلاش توانسته‌اند پایه‌های دیپلماسی مدرن روسی را در خاورمیانه بنا کنند اکنون با بهره گیری از این زیربنا به‌دنبال آن هستند تا به عنوان یک واسطه دیپلماتیک در برجام، نقطه ارتباطی منافع سه ضلعی آمریکا، ایران و اروپا باشند. اما اروپایی‌ها که پیش از این در قامت تروئیکا در مذاکرات برجامی نقش موثرتری داشتند همراه با تغییر در سطوح سیاست داخلی به نظر می‌رسد که در مذاکرات احیای برجام، از یکپارچگی سابق دیگر خبری نیست و تنها این فرانسه است که نقش همیشگی خود در قامت یک پلیس بد را ایفا کرده است. همچنین اگر نگاهی جامع به مذاکرات احیای برجام در وین داشته باشیم، به نظر می‌رسد که مذاکرات در مسیری درست و روبه پیشرفت حرکت می‌کند و در پس برخی رویکردهای متناقض میان ایران، 1+4 و ایالات متحده نوشتار یک متن واحد آغاز و حتی به پایان رسیده باشد به نحوی که الگوی رفتاری دولت بایدن و سکوت اجرایی در قبال فشار تحریمی عملا نشان می‌دهد که ایران و 1+5 به یک توافق موقت در قبال اقدامات اعلامی و اجرایی رسیده‌اند و این توافق مسیر یک توافق گام به گام اجرایی نانوشته خواهد بود تا در یک نقطه معین به شرایط اعلامی رسمی بینجامد. در فرجام می‌توان تاکید کرد که ادراک راهبردی و انتظارات طرف‌های برجامی در مذاکرات وین امروز در وضعیت بسیط قرار دارد و آنچه این این رویکردهای بسیط را در تلاقی منافع ملی در کنار هم قرار خواهد داد، نگاه متوازن و رویکرد جدید بین‌المللی گرایی و تعامل هوشمند ایران به منظور بهره گیری از سازه‌های قدرت ملی برای کاهش تهدیدات در محیط امنیتی، تداوم تعاملات اقتصادی و نهایتا حفظ پیگیری منافع ملی است. 

**************

روزنامه خراسان**

آمار نگران کننده یک جراحت عمیق بر وجدان عمومی/ کورش شجاعی
سالانه 230 هزار سقط جنین بر اساس آمارهای موجود در وزارت بهداشت و طبق برخی پژوهش ها سالانه 300 تا 400 هزار «سقط جنایی یا غیرقانونی» در کشور انجام می شود. به گزارش ایرنا این اعداد و ارقام بسیار نگران کننده و حیرت انگیز و البته «وجدان سوز» را رئیس سازمان اجتماعی کشور روز یک شنبه در «همایش ملی مواجهه با آسیب های اجتماعی» اعلام کرد.دلایل این «جنین کشی های» مغز استخوان سوز هرچه که باشد از بارداری های ناخواسته، روابط نامشروع و... که در جای خود باید بدان ها پرداخت، حکایت از عمق فاجعه ای دارد که مانند «خوره» به جان جامعه افتاده و وجدان عمومی را زخمی عمیق و کاری می زند.حتی اگر آمار سالانه 230 هزار سقط جنین (براساس آمارهای موجود در وزارت بهداشت) را مبنا قرار دهید یعنی روزانه 630 جنین در کشور سقط یا به تعبیر دقیق «اسقاط» می شوند و از بین می روند و ظالمانه و بی رحمانه به کام مرگ کشانده می شوند.
چند سوال از مرتکبان و عاملان جنین کشی 
و حال ابتدا چند سوال از مرتکبان سقط جنین، بدون این که بخواهیم به مباحث شرعی و فقهی این مسئله بپردازیم.
1 – آیا این افراد نمی دانند که هریک از این جنین ها در هر مرحله ای از شکل گیری که باشند، اگر به کام مرگ کشانده نمی شدند، در قامت یک انسان پا به عرصه حیات می گذاشتند؟! انسانی با «حق حیات» که هیچ کسی حق گرفتن این ابتدایی ترین «حق» را از هیچ کسی آن هم «جنین بی گناه» ندارد؟!
2 – آیا عذاب وجدان چنین عملی، زندگی و سرنوشت امروز و فردای مرتکبان و عاملان این عمل ظالمانه و بی رحمانه (اگر نگوییم جنایت) را تحت تاثیر قرار نخواهد داد؟!
3 – مرتکبان و عاملان این جنین کشی ها فردای قیامت در محکمه عدل الهی چه پاسخی خواهند داشت؟!
4 – آثار این عمل بی رحمانه و ظالمانه بر کل جامعه چیست؟!
و اما چند سوال از مسئولان
1 – این همه سازمان و دوایر دولتی و غیردولتی برای نرسیدن به چنین نقطه فاجعه باری یعنی اسقاط 630 جنین در روز (و اگر آمار برخی پژوهش های اعلامی درست باشد اسقاط روزانه 821 و 1095 جنین در روز طبق آمار 300 تا 400 هزار سقط جنین) چه کار مفید و موثری انجام داده اند؟
2 – مسئولان و همچنین مراکز و حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مدارس، رسانه ها و ... برای کاهش آسیب های اجتماعی و حداقل جلوگیری از رشد آمار اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی، مهاجرت، اقدام به خودکشی، کاهش مصرف دخانیات و الکل و ... چه اقدامات هماهنگ ، موثر، کارامد و نتیجه بخشی انجام داده اند؟
3 – بله در همه دنیا حتی پیشرفته ترین کشورها و با بالاترین رشد اقتصادی، آمارهایی بس بیشتر و فاجعه بارتر از این در زمینه های مختلف آسیب های اجتماعی و قتل و غارت و ناامنی و ... دارند اما وجود چنین آماری برای کشور ما با آن سابقه تمدنی و فرهنگی و این صبغه دینی جای نگرانی بیشتر دارد و بر این اساس مسئولان ما باید بیش از دیگران پاسخ گو باشند، ولی آیا هستند؟!
اما نقش فضای مجازی بی در و پیکر
در این میان اما انصاف نیست که نقش و تاثیر فضای مجازی «یله» و بی در و پیکر در ایجاد و افزایش آسیب های اجتماعی و کم رنگ شدن ارزش اخلاقی و وجدانی و دمیدن بر طبل بی بندوباری و افتادن به دام «لذّات آنی» و عادی کردن گناهان فردی و اجتماعی و ... را نادیده بگیریم.بله فضای مجازی برای استفاده های فراوان علمی، آموزشی، تحقیقاتی، پژوهشی ، ارتباطی، اداری، بانکی و ... بسیار مفید و بلکه لازم و ضروری است، اما آیا همه ما دانش، توان و مهارت لازم استفاده از این فضا را داریم؟!
اما خانواده ها
آیا همه پدران و مادران و خواهران و برادران و آدم های موثر و مورد قبول به تمامی وظایف خود در قبال تربیت درست فرزندان این سامان عمل کرده اند تا آسیب های اجتماعی این چنین دامن گیر گسترده نشود؟!
آیا همه مادران و تمامی پدران، ایجاد فضای امن تربیتی و رشد و شکوفایی استعدادها و بالیدن فطرت خداجو و حقیقت گرای فرزندان خود و ارتباط صمیمی با ایشان را اولین وظیفه خود دانسته اند و به خوبی به این وظیفه مهم، حیاتی ، وجدانی و سرنوشت ساز خود عمل کرده اند؟!
آیا همه خانواده و پدران و مادران، آن چنان که باید به گرم و محبت آمیز نگه داشتن کانون خانواده و مأمن بودن خانه و خانواده برای فرزندان و رعایت احترام متقابل ، داشتن نظارت های لازم و به موقع و پاک و سالم نگه داشتن محیط خانه و خانواده همت گمارده اند؟!
سخن در این باب فراوان است و مجالی به گستردگی وجود بی مثال انسان به عنوان اشرف مخلوقات می طلبد و اما سخن پایانی؛ حتی اگر امروز (گرچه خیلی دیر است) همه مسئولان با عزم جزم همت بگمارند، با همکاری و هم افزایی تمام نهادها، سازمان های ذی ربط به کمک خانواده ها، مدارس، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، رسانه ها و ... و استفاده از ظرفیت های فراوان نخبگان و فرهیختگان و دلسوزان با برنامه ریزی‌های علمی ، موثر و هماهنگ ، می‌توانند آسیب های اجتماعی را کنترل کنند و حتی کاهش دهند، به شرط آن که خطر آسیب های اجتماعی را جدی بگیرند و باور کنند که جامعه، پیکری «در هم تنیده» و متاثر از تاثیرات گوناگون دینی، تربیتی، رفتاری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امیدها و ناامیدی های افراد جامعه و مسئولان کشور است. امروز کشور بیش از هرچیز به امید، فردای روشن تر، دین داری عمیق، گفتار صادقانه و رفتار درست و هوشیاری مسئولان، هم افزایی دستگاه ها و نهادها در حل مشکلات و پرداختن و هرچه موثر دانستن امن بودن «کانون خانواده ها» نیاز دارد.

  **************

 روزنامه جوان**

شهدا ریسمان محکم کردن صندلی شما نیستند!/ شیوا نوروزی

تدفین شهدای گمنام در وزارت ورزش بسیاری از مسئولان رده بالای ورزش کشور را دور هم جمع کرد. در این مراسم معنوی همه آمده بودند، از رؤسای فدراسیون‌ها تا وزیر، معاون وزیر و مدیرکل، برخلاف همیشه همه مدیران روی یک موضوع هم‌نظر بودند؛ آرمان‌های والا و راه شهدا، اما از شعار دادن تا عمل به سیره شهدا زمین تا آسمان فاصله است.
آن‌ها که مسئولیت‌های سنگین را در ورزش برعهده دارند و با تصمیمات‌شان سرنوشت این حوزه را تغییر می‌دهند یک‌بار دیگر بر قدم گذاردن در مسیر شهدا و درس گرفتن از سیره آن‌ها تأکید کردند. مصاحبه‌های شبیه به هم این مدیران دیروز بخش اعظم خبر‌های رسانه‌های ورزشی را تشکیل می‌داد. حرف مشترک این اظهارنظر‌ها یک چیز بود؛ حرکت در مسیر شهدا برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ.
تجلیل از شهدا، خانواده شهدا و اهمیت دادن به شهدای گمنام از جمله اتفاقات خوب ورزش کشور است، اما‌ای کاش مدیران حوزه ورزش در عمل نیز همانند اظهارنظر‌های رسانه‌ای‌شان رفتار کنند، نه اینکه تا مراسم ویژه شهدا به پایان رسید همه چیز را به دست فراموشی بسپارند و دوباره به اصل خود برگردند. آقایان در مدح و ثنای شهدا، ساعت‌ها حرف می‌زنند و ورزشکاران را نصیحت می‌کنند، منتها نوبت به خودشان که می‌رسد انگار نه انگار.
وام گرفتن از نام و نشان والای شهدا یکی از حربه‌های همیشگی مدیران ورزشی بوده و هست، آرمان‌هایی که همه باید آن‌ها را رعایت کنند، الا مسئولان! در هیچ بخش ورزش ما خبری از راه و رسم پهلوانی و آرمان‌های شهدا نیست. سرمنشأ این واقعیت تلخ را نیز باید در شیوه مدیریت ورزش جست‌وجو کرد. وقتی در انتخابات فدراسیون‌ها، کاندیدا‌ها برای زدن همدیگر به هر شیوه غیرقانونی و غیراخلاقی متوسل می‌شوند، آرای صاحبان رأی با یک تماس یا یک دورهمی تغییر می‌کند و در نهایت هم گزینه اصلی از بالا تعیین می‌شود، چطور می‌توان دم از سیره شهدا زد! از طرف دیگر ورزش ما پر از افراد عشق ریاست است که برای رسیدن به پست و مقام به هر ریسمانی چنگ می‌زنند، آن هم در حالی که در مسئولیت‌های کوچک‌تر رفوزه شده‌اند. بسیاری به‌رغم نداشتن رزومه مرتبط و فقط به خاطر روابط شخصی، تجاری یا جناحی عهده‌دار مسئولیت‌های بزرگ می‌شوند و خیلی زود خسارات جبران‌ناپذیری روی دست ورزش می‌گذارند. با این حال باز هم اشتباهات خود را قبول ندارند و برای فرار از مسئولیت همه را متهم می‌کنند.
خرج کردن از اعتبار شهدای کشور کار سختی نیست و با گفتن چند جمله کلیشه‌ای و دهان‌پرکن می‌توان پشت این عزیزان سنگر گرفت، ولی نباید اصل ماجرا را فراموش کرد. شهدا هیچ وقت اهل پنهان شدن و سنگر گرفتن پشت نام و اعتبار دیگران نبودند، بلکه برای نشان دادن عزم جزم خود و دفاع از ارزش‌ها، آرمان‌ها و تفکرات‌شان سینه سپر کردند و در سخت‌ترین شرایط هم حاضر به خالی کردن میدان نبودند. آن‌ها در برهه‌های مختلف جان‌شان را کف دست گرفتند و وارد گود شدند و تا زمانی که به هدف‌شان نرسیدند پاپس نکشیدند. این جان‌برکفان برخلاف مدیران امروزی با داشتن مسئولیت‌های بزرگ و درجه‌های سنگین روی دوش خود شخصاً به میدان می‌آمدند و در صف مقدم انجام وظیفه می‌کردند. حالا چطور می‌توانیم رفتار و منش شهدای گرانقدر را با بسیاری از مدیران امروز مقایسه کنیم. اوضاع ورزش به سمتی رفته که افراد برای رسیدن به مقام‌های بالاتر اسیر باندبازی و دست‌های پشت پرده می‌شوند، در غیر این صورت نه‌تن‌ها جایی در مدیریت نخواهند داشت، بلکه باید منتظر ترکش‌های جدا شدن از حلقه مدیریت حاکم نیز باشند. دم زدن از خون شهدا عادت مسئولان شده است، با اینکه خودشان هم می‌دانند هیچ سنخیتی با آن نسل ندارند، ولی برای خالی نبودن عریضه دست از حرف‌های شعاری برنمی‌دارند. در این سال‌ها نه‌تن‌ها تلاشی برای ادامه دادن راه شهدا انجام نداده‌اند، بلکه با رفتار و شیوه مدیریتی خود ورزش را نیز به بیراهه کشانده‌اند. بی‌اخلاقی‌های متعدد و حواشی مختلف امروز ورزش حاصل همین گفتار و رفتار متناقض مدیران پرمدعاست.

**************

روزنامه ایران**

سبقت صادراتی از برجام/ مرتضی عبدالحسینی

جدید‌ترین آمار تجارت خارجی عنوان می‌کند که میزان مبادلات کشور به حدود ۱۲۲ میلیون تن کالا به ارزش ۷۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار در نه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۰ رسیده است. در این بین میزان صادرات کالا‌های غیرنفتی بالغ بر ۹۲ میلیون تن به ارزش ۳۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود ۸ درصدی در وزن و ۴۰ درصدی در ارزش دلاری داشته است. بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که رشد ۸ درصدی در وزن و ۴۰ درصدی در ارزش صادرات کالا‌های غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال ۱۳۹۵ به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. با وجود این و با توجه به افزایش قیمت‌های جهانی کامودیتی‌ها در سال ۲۰۲۱ این سؤال پیش می‌آید که جهش صادراتی تنها به افزایش ارزش دلاری کالا‌ها برمی‌گردد؟ به اعتقاد رئیس کل قبلی بانک مرکزی، عبدالناصر همتی که در صفحه شخصی خودش اعلام نمود، این جهش صادراتی تنها به رشد قیمت فرآورده‌های نفتی برمی‌گردد، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که این همه ماجرا نیست. براساس آمار‌های تفکیکی ۵ گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوه‌های خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیش‌ترین سهم را در ارزش صادرات کشور و رشد آن داشته‌اند. بیش از ۷ میلیارد دلار از افزایش ۱۰ میلیارد دلاری صادرات کشور در نه ماهه ابتدایی سال به این گروه‌ها اختصاص دارند که ۳ مورد آن‌ها با افزایش وزنی صادرات و دو مورد با کاهش رو به رو بوده‌اند؛ بنابراین در کالا‌هایی که عمده ارزش صادرات ما را نشان می‌دهند علاوه بر افزایش قیمت دلاری کالا‌ها با افزایش صادرات وزنی نیز همراه بوده‌ایم که نکته امیدوارکننده‌ای است. گمرک ایران اعلام کرده است که «انتظار داریم تا پایان سال صادرات به ۴۷ میلیارد دلار برسد.» ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که رقم اعلام شده از سوی گمرک ایران برای صادرات تا پایان سال (با احتساب میانگین صادرات در ۹ ماهه امسال) محقق خواهد شد.
رشد ۴۰ درصدی صادرات

براساس اعلام گمرک ایران، در آخرین ماه از پاییز سال ۱۴۰۰، رشد تجارت خارجی همچنان ادامه داشته و در نه ماهه سال‌جاری بالغ بر ۱۲۲ میلیون تن کالا به ارزش ۷۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار بین ایران و کشور‌های جهان مبادله شده است. مقایسه آمار تجارت خارجی کشور در این مدت با زمان مشابه سال ۹۹ حاکی از رشد ۱۱ درصد در وزن و ۳۸ درصد در ارزش مجموع کالا‌های مبادله شده بین کشورمان با سایر شرکای تجاری است. همچنین از کل ۱۲۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تن کالا‌های صادراتی و وارداتی در مدت مذکور، ۹۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تن به ارزش ۳۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار به صادرات اختصاص داشته که نسبت به‌مدت مشابه سال قبل از حیث وزن ۸ درصد و از لحاظ ارزش ۴۰ درصد رشد نشان می‌دهد. طی نه ماهه امسال ۳۰ میلیون و ۱۰۰ هزار تن کالا به ارزش ۳۷ میلیارد دلار نیز به واردات اختصاص داشته که در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۹ از نظر وزنی ۲۰ درصد و از لحاظ ارزش ۳۷ درصد است. براساس آمار‌های گمرک ایران، پنج مقصد مهم صادرات کالا‌های ایرانی در نه ماهه نخست امسال، شامل چین با ۲۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تن کالا به ارزش ده میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، عراق با ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن به ارزش شش میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار، ترکیه با ۱۲ میلیون تن به ارزش چهار میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار، امارات با ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار تن به ارزش سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار و افغانستان با سه میلیون و ۳۰۰ هزار تن به ارزش یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بودند. همچنین پنج کشور مبدأ واردات کالا به مقصد ایران را امارات با ۸ میلیون و ۹۰۰ هزار تن به ارزش یازده میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، چین با دو میلیون و ۵۰۰ هزار تن به ارزش ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار، ترکیه با دو میلیون و ۹۰۰ هزار تن به ارزش سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار، آلمان با ۵۹۳ هزار تن به ارزش یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار و سوئیس با یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن به ارزش یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار تشکیل داده‌اند.
صادرات ۱۴۰۰ در صدر
در نه ماهه سال ۱۴۰۰، میزان صادرات قطعی کالا‌های غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام، نفت کوره، نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی) بالغ بر ۹۲ میلیون تن به ارزش ۳۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود ۸ درصدی در وزن و ۴۰ درصدی در ارزش دلاری داشته است. نگاهی به آمار‌های گمرک ایران نشان می‌دهد صادرات ۳۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری نه ماهه ابتدایی امسال رقم بسیار حیاتی است؛ چراکه بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ نشان می‌دهد رقم صادرات نه ماهه ابتدایی امسال بالاترین رقم از سال ۱۳۹۵ به بعد است. آن‌طور که در نمودار آمده، رقم صادرات ایران در نه ماهه ابتدایی سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ که هنوز تحریم‌های جدید امریکا علیه کشورمان کاملاً اعمال نشده بود و اتفاقاً تجارت در وضعیت امیدواری‌هابه برجام به سر می‌برد، روند پر افت و خیزی داشته و در ابتدا از ۴۲ میلیارد دلار به ۴۴ میلیارد دلار در سال ۹۵ رسیده و در سال ۹۶ به یکباره به ۳۱ میلیارد دلار کاهش پیدا می‌کند. پس از آن نیز در سال‌های ۹۷ و ۹۸ تحت تأثیر تحریم‌های ظالمانه امریکا، صادرات کشور در سه فصل نخست سال به ترتیب به ۳۳ و ۳۲ میلیارد دلار افت پیدا می‌کند که این میزان با تأثیر مضاعف کرونا در سال ۹۹ تا ۲۵ میلیارد دلار نیز پایین می‌آید. رشد ۸ درصدی در وزن و ۴۰ درصدی در ارزش صادرات کالا‌های غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال ۱۳۹۵ به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. متوسط ارزش هر تن کالای صادراتی کشور نیز در نه ماهه ابتدایی امسال ۳۸۲ دلار بوده که که بالاترین رقم از سال ۱۳۹۵ به بعد است. با وجود این رشد نسبی در سال‌جاری، اما همچنان پایین بودن صادرات کشور در مقایسه با سال ۱۳۹۲ و همچنین بالا بودن ارزش هر تن کالا‌های وارداتی (که نشان‌دهنده صادرات مواد خام در مقابل واردات کالا‌هایی نهایی مصرفی یا سرمایه‌ای است) نشان می‌دهد که در زمینه تجارت خارجی همچنان به گذر از تحریم‌ها و فائق آمدن بر شوک‌های کرونایی نیازمندیم.
۵۰ درصد صادرات در اختیار ۵ گروه کالا
بررسی دقیق آمار تجارت خارجی کشور نشان می‌دهد، در میان گروه کالا‌های عمده صادراتی ایران طی مدت مذکور، فصل «چدن، آهن و فولاد» بیشترین سهم از ارزش صادرات کالای غیرنفتی را با رقم حدود ۱۵ درصد به خود اختصاص داده است. طی این مدت حدود ۹ میلیون تن از کالا‌های این فصل به ارزش حدود ۵.۴ میلیارد دلار صادر شده است. فصول «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» و «محصولات شیمیایی آلی» نیز به ترتیب پس از «چدن، آهن و فولاد» با سهم ۱۳ (۴.۶ میلیارد دلار) و ۹ درصدی (۳.۳ میلیارد دلار) بیشترین سهم از صادرات را به خود اختصاص داده‌اند. گروه کالا‌های «میوه‌های خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز براساس جدول در رتبه‌های چهارم و پنجم قرار دارند. در مجموع چیزی در حدود ۵۰ درصد از کل ارزش صادرات کالا‌های غیرنفتی کشور به این ۵ گروه کالایی تعلق داشته است.
آمار‌ها گول می‌زنند؟
پس از اعلام آمار‌های تجارت کشور در سه فصل نخست سال ۱۴۰۰ و اعلام رشد صادراتی، این ابهام به وجود آمد که چنین رشدی با تکیه بر افزایش تعدد صادرات کشور بوده یا اینکه تحت تأثیر افزایش قیمت‌های جهانی با آمار مثبت و گول‌زننده‌ای رو به رو هستم. در همین مورد عبدالناصرهمتی رئیس سابق بانک مرکزی نیز با واکنش به این موضوع در صفحه شخصی خود اعلام کرد که: «نکته مهم این است که در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ قیمت جهانی نفت و فرآورده‌های نفتی چیزی بیش از ۶۰ درصد رشد داشته و اگر ما هیچ تلاشی هم نمی‌کردیم، قاعدتاً با همان صادراتی که در سال قبل داشته‌ایم، می‌توانستیم در سال‌جاری با همان میزان ۶۰ درصد رشد درآمد داشته باشیم؛ بنابراین سؤال مهم بنده این است که سهم تلاش دولت سیزدهم در خنثی‌سازی تحریم چه میزان بوده است». برای بررسی این ابهام که جهش صادراتی تا چه میزان به قیمت‌های جهانی و تا چه حد به عملکرد موفق صادرات غیرنفتی مرتبط بوده مجبور به بررسی آمار جزئی‌تر از کالا‌های صادراتی ایران و قیمت‌های جهانی این کالا‌ها هستیم.
راز جهش صادراتی
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفته شد ۵ گروه کالایی؛ «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوه‌های خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیش از ۵۰ درصد ارزش دلاری صادرات کشور را به خود اختصاص داده‌اند. پس اگر این گروه‌های کالایی تنها به‌دلیل افزایش قیمت‌های جهانی‌شان با افزایش ارزش صادراتی رو‌به‌رو بوده باشند، یعنی برعکس آمار‌ها اتفاق مثبتی در واقعیت نداشته‌ایم. بررسی‌های تفکیکی نشان می‌دهد که ۵ گروه مورد نظر بیش از ۵۰ درصد از ارزش دلاری صادرات در سال‌جاری و از همه مهم‌تر ۷۰ درصد از رشد صادراتی را توضیح می‌دهند. در واقع ۷ میلیارد دلار از رشد ۱۰ میلیارد دلاری صادرات کشور در سال‌جاری به‌دلیل عملکرد این ۵ گروه بوده است. به‌صورت جزئی‌تر گروه «چدن، آهن و فولاد» سهم ۲۸ درصدی در افزایش صادرات در نه ماه نخست سال داشته و گروه «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» نیز سهم ۲۹ درصدی از رشد صادرات را به خود اختصاص داده‌اند. گروه «محصولات شیمیایی آلی»، «میوه‌های خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز به ترتیب سهم ۵، ۴ و ۷ درصدی را از رشد صادراتی کشور داشته‌اند. بررسی‌های این گزارش نشان می‌دهد که از بین این ۵ گروه کالا ۳ گروه با افزایش وزنی در نه ماه سال‌جاری در مقایسه با سال گذشته همراه بوده‌اند و ۲ گروه با افت صادرات وزنی رو به رو بوده‌اند. «چدن، آهن و فولاد»، «محصولات شیمیایی آلی» و «مس و مصنوعات مسی» به ترتیب هر کدام ۳۰، ۱۵۰ و ۴۰ درصد رشد وزنی داشته‌اند و افزایش صادرات آن‌ها را تنها نمی‌توان به افزایش قیمت‌های جهانی بست. بررسی قیمت‌های جهانی این کالا‌ها نیز نشان می‌دهد که قیمت آهن در نه ماهه سال‌جاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشد ۳۰ درصدی و قیمت جهانی فولاد نیز به طور میانگین در همین مدت رشد ۴۵ درصد داشته است، این در حالی است که رشد ارزش صادراتی گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد» در مدت مذکور ۱۱۰ درصد بوده است؛ بنابراین مشخص است که جهش صادراتی تنها با یک تحلیل ساده به افزایش قیمت‌های جهانی مربوط نبوده و لااقل بخشی از این جهش را افزایش وزنی صادرات نشان می‌دهد.

 

**************************************************************

 

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: