صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۶:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۳۶۳۶۵
یادداشت اختصاصی «بشیر اسماعیلی»، کارشناس مسائل بین الملل؛

در حال حاضر طرح مسایلی نظیر تبادل زندانیان غربی در ایران را می توان نوعی محک زدن ایران در راستای این مطلب دانست که آیا در آستانه توافق جدید، می توان امتیازات هر چه بیشتری را از ایران گرفت یا خیر. امتیازاتی که اساسا ارتباطی به ماهیت پرونده هسته‌ای ندارد و اگر غرب در این زمینه جسارت کافی را پیدا کند، تا مسأله موشکی، نیروهای نیابتی منطقه ای و حتی حقوق بشر هم پیش خواهد رفت .
ادعای رویترز مبنی بر تبادل زندانیان ایرانی و غربی پیش از اعلان رسمی حصول توافق، در حالی که مذاکرات هسته‌ای وین همچنان با شدت هر چه تمام‌تر در روزهای اخیر بکار خویش ادامه می‌دهد، نمی‌تواند نشانه‌های خوبی را دار این رابطه تداعی کند.
با وجود ابراز امیدواری‌ها نسبت به احیای برجام، امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان در جدیدترین اظهاراتش از باقی‌ماندن موضوعاتی سخن گفته که «جزو خطوط قرمز» جمهوری اسلامی است. این موضوعات شامل تضمین باقی‌ماندن آمریکا در برجام و ابتکار عملی و قابل اعتماد از سوی آمریکا است. فشارهای رسانه‌ای در خلال روزهای اخیر بر طرف ایرانی جهت اعلان نهایی احیای برجام با هدف کاهش خواسته‌های حداکثری و معقول ایران صورت می‌پذیرد، فرآیندی که در صورت شکست احتمالی مذاکرات، زمینه‌ی مساعدی را برای هجمه به ایران به عنوان عامل اصلی برهم زننده مذاکرات نزد افکار عمومی بین‌المللی رقم خواهد زد.
خطوط قرمز ایران در برجام در واقع همان حقوق بدیهی کشور است که در دوران دونالد ترامپ به هدف فروپاشی سیاسی و اجتماعی کشور تحت فشار اقتصادی از ایران سلب شد و اینک جمهوری اسلامی به دنبال بازگشت آنها از طریق دیپلماتیک است.
حق اساسی صادرات نفت و دریافت پول آن، همچنین حق امکان سرمایه گذاری خارجی در ایران، از جمله حقوقی هستند که به بهانه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، از کشور سلب شده است. پس از شروع مجدد ایران به غنی سازی اورانیوم، شاهد ابراز تمایل طرف‌های غربی و جامعه جهانی به از سر‌گیری مذاکرات برجام بودیم. در عین حال اما غرب به شیوه همیشگی خود تمایل دارد در امر دیپلماسی حداقل امتیاز را به طرف مقابل بدهد و بیشترین امتیاز را از آن دریافت کند.
در حال حاضر طرح مسایلی نظیر تبادل زندانیان غربی در ایران را می توان نوعی محک زدن ایران در راستای این مطلب دانست که آیا در آستانه توافق جدید، می توان امتیازات هر چه بیشتری را از ایران گرفت یا خیر. امتیازاتی که اساسا ارتباطی به ماهیت پرونده هسته‌ای ندارد و اگر غرب در این زمینه جسارت کافی را پیدا کند، تا مسأله موشکی، نیروهای نیابتی منطقه و حتی حقوق بشر هم پیش خواهد رفت.
بنابراین جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن پروپاگاندای رویترز و امثال آن، ضمن حفظ تمرکز خود بر مسایل مرتبط با برجام، نبایستی هراسی از متوقف شدن مذاکرات به دلایل حاشیه‌‌ای داشته باشد؛ اگر آمریکا راهی جز توسل به مذاکره در مهار مسأله هسته‌ای ایران داشت، حتما تا الان بدان متوسل شده بود.
در حال حاضر به نوعی می‌توان گفت که توپ در زمین غرب قرار گرفته است و درعین حال بحران اوکراین نیز تمرکز جهانی را از پرونده هسته‌ای ایران کاهش داده است. به علاوه اینکه ماجرای اوکراین نشان می‌دهد اگر دیپلماسی در جریان مسایل بین‌المللی به بن‌بست برسد، جایگزین آن بحران های خطرناکی خواهد بود که عواقب آن تمام جهان را تهدید خواهد کرد.

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: