"این کابوس چگونه میتواند پایان یابد؟ چند پایان، از یک کودتا تا یک توافق صلح را میتوان برای جنگ روسیه در اوکراین متصور شد."
به گزارش ایسنا، پایگاه پلیتیکو در تحلیلی با موضوع گمانهزنی در خصوص سناریوهای پیش روی جنگ اوکراین مینویسد: «اعلامیه مسکو در روز سهشنبه مبنی بر اینکه تمرکز خود را در جنگ اوکراین از کییف به حوزه دونباس تغییر خواهد داد، ظاهرا نشان از این دارد که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در تدارک برای پیگیری یک پیروزی متوسطتر است. با این حال، با ادامه بمبارانها از سوی نیروهای او در اطراف پایتخت اوکراین، این حدس و گمان به سرعت کنار گذاشته شد.
با اصرار قدرتهای ائتلاف ناتو بر امتناع از مداخله در این جنگ به نفع اوکراین، مقامات غربی به طور فزایندهای سه حالت کلی را برای پایان یافتن این جنگ متصور هستند. صرفنظر از این که کدام یک از این سناریوها – اعم از سرنگونی پوتین، یک توافق صلح حاصل از مذاکره یا تداوم بنبست – حاصل شود، دیگر بازگشتی به نظم قدیمی دوران پس از جنگ سرد در کار نخواهد بود.
سناریوی اول: کودتا و سرنگونی پوتین
مایکل مکفال، سفیر سابق آمریکا در مسکو ارزیابی کرد: پوتین که دارای انگیزه ایدئولوژیک است، یک متفکر اهل تحلیل هزینه و فایده نیست. این معنایش این است که غرب ممکن است همچون وهله اول که غرب نتوانست اقدام چندانی در راستای منصرف کردن پوتین از برگزیدن این جنگ انجام دهد، حالا هم نتواند اقدام چندانی برای متقاعد ساختنش به پایان دادن به آن صورت دهد.
بنابراین، در عوض، واشنگتن و لندن این رویا را میپرورانند که جهان پس از پوتین چگونه میتواند باشد. و این جهان را دوست دارند.
در این چشمانداز، مقاومت اوکراینیها (درضمن دریافت کمک کافی از غرب برای جلوگیری از تشدید تنش) پوتین را گرفتار یک درگیری طولانی مدت میکند.
پوتین برای ماندن در این بازی مجبور است سربازان بیشتری را به خدمت بگیرد. آنها به نوبه خود در کیسههای اجساد به خانه برمیگردند، به نحوی که حتی دستگاه تبلیغاتی او نیز نتواند آن را لاپوشانی کند – و این در ادامه مادران عزادار را بر آن میدارد همانطور که در زمان اشغال ناکام افغانستان توسط شوروی به خیابانها آمدند، دوباره به خیابانها بیایند. در این میان، مجازات فزاینده حاصل از تحریمها، طبقه متوسط روسیه را که اکنون به محصولات جهان سرمایهداری مانند برندهای ایکیا و مکدونالد عادت کردهاند، وادار میکند تا رادیکال شده و علیه جنگ بشورند.
در نهایت، ژنرالها و مقامات ارشد اطلاعاتی روسیه - که بسیاری از آنها در حبس خانگی هستند - تصمیم میگیرند به پوتین مزه سیاستهایش را بچشانند و با توسل به زور از دست او خلاص شوند. به دنبال وقوع یک کودتا و بروز اعتراضات گسترده، نسلی از رهبران طرفدار غرب از هرج و مرج به وجود آمده در مسکو سر بر میآورند.
با این حال واقعیت این است که آخرین باری که روسها به یکباره رهبر کشورشان را سرنگون کردند، سال 1917 بوده و با توجه به عدم وجود مخالفانی سازمانیافته، هیچ تضمینی وجود ندارد کسی که جانشین پوتین میشود ذهنیت متفاوتی داشته باشد. در همین حال، همانطور که نایال فرگوسن، یک مورخ استدلال کرد، تصور اینکه تجربه روسیه باعث شود چین هم نظرش را در مورد تایوان تغییر دهد، ممکن است اشتباه باشد. چین که اقتصاد بسیار بزرگتری نسبت به روسیه دارد، ممکن است از ناتوانی غرب در کنار گذاشتن منابع سوخت فسیلی روسیه و امتناع ناتو از به خطر انداختن مستقیم امنیت اعضایش تنها برای کمک به اوکراین، احساس خرسندی کند.
سناریوی دوم: توافق صلح
امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه، مصرانه گفته است که همچنان دستیابی به یک توافق صلح از طریق مذاکره برای جنگ اوکراین امکانپذیر است. رئوس کلی بالقوه یک چنین توافقی میتواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد و مشخص نیست که غرب - و خود مردم اوکراین – زیر بار اعطای چه میزان امتیازاتی از جانب اوکراین بروند.
کشورهای اروپای غربی انگیزه زیادی برای بازگشت به وضعیت عادی اقتصادی دارند. با بروز نشانههایی از کاهش اثر تحریمها، مجازاتها علیه روسیه لزوما سختتر میشوند و این فقط به روسیه آسیب نمیزند. به نظر میرسد افزایش هزینههای زندگی به عنوان بزرگترین تهدید برای کمپین ماکرون به منظور کسب پیروزی مجدد در انتخابات مطرح باشد و در آلمان، اولاف شولتس، صدراعظم این کشور هشدار داد که چشمپوشی از نفت و گاز روسیه باعث ایجاد رکود خواهد شد.
ویکتوریا نولند، معاون وزیر امور خارجه آمریکا روز چهارشنبه به یک کانال روسزبان مورد حمایت آمریکا گفت: اگر قرار باشد ما یک راهحل حاصل از مذاکره برای این درگیری داشته باشیم، به موجب آن باید نیروهای روسیه از اوکراین خارج شوند، از حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین در آینده محافظت شود و بازسازی اوکراین تضمین شود، در آن صورت تحریمها ممکن است لغو شوند.
او ادامه داد: شما میتوانید سناریویی را متصور شوید که در آن به تدریج در قبال اقداماتی برای خروج نیروهای روسیه از اوکراین، تحریمها را بردارید. ما هنوز تا رسیدن به آن نقطه خیلی فاصله داریم.
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین قبلاً اعلام کرده بود که مشکلی با کنار گذاشته شدن نامزدی اوکراین برای عضویت در ناتو ندارد. پوتین همچنین ممکن است بتواند در ازای خروج روسیه از عمده مناطق اوکراین، برخی از مناطق آن را استخراج کند - مثلاً با تقبل کریمه و دونباس بدون مناقشه بیشتر اوکراینیها کنار بکشد.
اگر اوکراین به دو قسمت تقسیم شود، اتحادیه اروپا میتواند مسئولیت پرطمطراق بازسازی سمت آزاد اوکراین را بر عهده بگیرد. این یک تضاد به سبک آلمان غربی و شرقی ایجاد میکند تا دوباره روی اینکه سبک زندگی پیشنهادی مسکو چقدر بد است، مانور بدهند. (به یاد داشته باشید: ما هنوز خواهان خروج پوتین هستیم). همچنین وجود یک جبهه دوفاکتو بین اتحادیه اروپا و روسیه در محل رودخانه دنیپر نیز به ویژه با در نظر گرفتن سناریوی تصرف اوکراین از سوی پوتین و منتقل شدن این جبهه به مرزهای لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی جذاب به نظر میرسد.
سناریوی سوم: تداوم جنگ
وزارت دفاع آمریکا تخمین میزند که این جنگ میتواند برای یک دهه ادامه یابد. در واقع، هیچ نشانهای مبنی بر اینکه یکی از طرفین آماده مذاکرات صلح جدی در آیندهای نزدیک باشند، وجود ندارد.
زلنسکی حتی از مطرح کردن موضوع عقبنشینی از مواضع و قلمرو تا زمانی که روسها نیروهایشان را به مواضع قبل از 24 فوریه برگردانند، خودداری میکند و یک امتیاز بالقوه دیگر او یعنی متعهد شدن به بیطرفی اوکراین مستلزم برگزاری یک همهپرسی قانون اساسی است که سازماندهی آن غیرممکن است. در همین حال، در ارزیابیهای مقامات اطلاعاتی غرب استدلال میشود که پوتین حتی نمیداند که چقدر اوضاع برای او بد پیش میرود و مشاورانش او را در جهل توام با خوش خیالی نگه میدارند. کاهش اثر تحریمها علیه روسیه عزم مسکو را شدیدتر میکند، در حالی که رهبران غربی هم به شدت از تشدید فشارها بر رایدهندگان کشورهایشان اکراه دارند.
درگیری نظامی جاری در اوکراین چیزی شبیه به یک سوریه در اروپای شرقی ایجاد میکند. ناتو روی امتناع خود از مستقر کردن نیروهایش در عرصه میدانی این جنگ یا شلیک به هواپیماهای روسی در آسمان، محکم و متحد میایستد. اوکراینیها، علیرغم اشتیاق و انضباطشان، تعدادشان برای آنکه بتوانند از کییف و دیگر نقاط کلیدی در برابر آزار و اذیتهای روسیه دفاع کرده و به یک ضد حمله واقعی دست بزنند، خیلی کم است.
یک مقام غربی اظهار کرد: لحظهای فرا خواهد رسید که در آن نیروهای روسی به این نتیجه خواهند رسید که تلاشهایشان در ماریوپل کافی بوده و سپس چشم به عزیمت به سمت شمال و تلاش برای اجرای یک عملیات پوششی گستردهتر خواهند داشت.
جنیفر کافارلا، رئیس کارکنان در انستیتوی مطالعه جنگ مستقر در آمریکا گفت، همچنان که روسها موفق به تصرف شهرها میشوند، بزرگترین امید نیروهای اوکراینی استفاده از تکنیکهای چریکی برای جلوگیری از تبدیل شدن یک عملیات نظامی به یک واقعیت سیاسی است. در ادامه دور کردن منابع روسیه از خطوط مقدمی که تحکیمتر شدهاند یک "تغییر آرایش بسیار پرهزینه" خواهد بود.
پوتین در صورتی که امید زیادی به حفظ عملی اوکراین نداشته باشد، تخریب سیستماتیک را انتخاب میکند و هزینه بازسازی این کشور را بسیار زیاد خواهد کرد. ممکن است روسیه هرگز برنده نشود، اما در آن صورت اوکراین جمعیت و اقتصاد خود را از دست میدهد.
واقعیت این بوده که ناتو برای جلوگیری از جنگ جهانی سوم، به دور از جنگ مانده است. اما یک جنگ طولانی عواقب جهانی دارد. پناهجویان اوکراینی که به غرب سرازیر میشوند، نخواهند توانست به خانههای خود بروند. و آنها تنها تازهواردان به غرب نخواهند بود؛ مردمانی از خاورمیانه، آفریقا و آسیای میانه که تحت تاثیر خطرات سقوط اقتصاد روسیه و توقف صادرات موادغذایی قرار گرفتهاند، مشکل مهاجرت را در دموکراسیهای غربی تجدید میکنند.»