صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> یادداشت کوتاه
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۳۳۸۱۳۴
رژیم صهیونیستی به عنوان سگ نگهبان لیبرالیسم در منطقه، ماموریت تامین منافع کشورهای غربی را بر عهده داشت.
پایگاه بصیرت / گروه بین المللی

واکاوی روندها در منطقه نشان می دهد که تحقق سقوط رژیم صهیونیستی شدت گرفته است. شکل گیری مثلتث قدرت از حزب الله لبنان تا حماس و سایر گروه های مقاومت فلسطینی در کنار محور مقاومت، عرصه را بر رژم منحوس صهیونیستی تنگ کرده است. با نگاهی به علل تشکیل این رژیم می توان به خوبی به افول قدرت اسرائیل پی برد.
رژیم صهیونیستی به عنوان سگ نگهبان لیبرالیسم در منطقه، ماموریت تامین منافع کشورهای غربی را بر عهده داشت. ناامن سازی غرب آسیا از طریق تجزیه کشورها و ایجاد اختلاف بین کشورهای مسلمان بخشی از کارگرد این رژیم برای غرب بود تا از طریق روحیه استعماری غرب، بتواند منافع خود را بدست بیاورد.
امروز این وضعیت تغییر کرده است و این کشورهای غربی است که برای موجودیت اسرائیل هزینه می پردازند و به نوعی برای حفظ بقای صهیونیست ها، از جایگاه و نفوذ بین المللی خود استفاده می کند. در این وضعیت نه تنها رژیم صهیونیستی برای تامین منافع غرب توانایی خود را از دست داده است بلکه غرب برخلاف فلسفه وجودی اسرائیل، هزینه برای بقا آن می کنند.
در واقع غرب برای جلوگیری از نابودی و نیستی رژیم صهیونیستی، نسخه ارتباط گیری این رژیم با برخی از کشرهای مرتجح عربی را بکار گرفته است.
 فراموش نشود که برخلاف جو رسانه ای رسانه های محور عبری- غربی، رژیم صهیونیستی در یک انزواگرایی مطلق بسر می برد و در جامعه بین المللی بسیاری از کشورها از سر احترام متقابل، با این کشور ارتباط برقرار نکردند. همگرایی بین برخی از کشورهای منطقه با این رژیم، تلاشی است  برای اعتبار بخشی به حضور آن رژیم در منطقه که بصورت غیر واقعی در حال ترسیم می باشد.
در واقع انتخاب برخی از کشورهای منطقه به عنوان کشور هدف به این جهت است که ازمنظرسیاسی رژیم صهیونیستی به وجود یک خلآ درحاکمیت این کشورها یعنی نبود یک گفتمان اسلامی ناب برخلاف جمهوری اسلامی پی برده است..
اندیشه ای که اگرسال های سال بگذرد وپیشرفت های بسیاری درتمام زمینه های موجود رخ دهد این اندیشه سیاسی اسیرتغییرات دوران نشده بلکه براساس مفاهیم وآموزه های خود درقبال پدیده های پیش رو مطابق نیاز زمانه پاسخگو می باشد. درواقع نبود این مهم درکشورهای عرب منطقه نقطه قوتی جهت رسیدن به اهداف رژیم صهیونیستی درمنطقه می باشد که البته در میزان موفقیت آن نیز شک و تردید های فراوانی وجود دارد.
برخی از کشورهای منطقه نیز برای پر کردن خلا پشتبانی مردم از حاکمیت، به سمت خواسته های آمریکا سوق پیدا کردند و ارتباط با رژیم صهیونیستی را نیز در پیش گرفته اند که  البته جای بحث آن در این پادداشت نیست.
بنابراین سست شدن ستون های موجودتی رژیم صهیونیستی باعث دست و پا زدن این رژیم شده است که دست آوریز شدن به کشورهای فاقد جایگاه مردمی یک نمونه از آن دست وپا زدن هاست.
آنچه می توان از این وضعیت نتیجه گرفت ، تاکید بر این نکته است، عمر رژیم غاصب صهیونیستی رو به افول و نیستی است و این رژیم از جایی ضربه نهایی را خواهد خورد که مخیله خود نمی گنجد.
اختلاف درونی، بیداری کشورهای منطقه، فاقد جایگاه مردمی حتی در خود سرزمین های اشغالی و ... ، خانه صهیونیست های در بیش از پیش سست کرده است.

 

 

 محمدرضا فریدونی  
 

نام:
ایمیل:
نظر: