یکی از زنان نویسنده و فمینیست در غرب در کتاب «سیاست ابدان» می گوید که زنان می آموزند بدنهایشان را جمع کنند اما مردان می آموزند بدنهایشان را بر جهان بگشایند. او این وضع را نماد قدرت بیشتر مردان و تسلط مردانه می داند.
او بدینسان توصیه می کند که زنان حیا را کنار گذاشته و همچون مردان بنشینند و بدنشان را رها کنند. این یک مصداق حیازدایی و مردوارگی است. چرا که او علیرغم ادعای اهمیت دادن به وجود زنانه وجود مرد را ملاک و داور کرده و مانند اکثریت فمینیست ها دچار تناقض می شود.
در مقابل، باید گفت مردان هم حق ندارند حیا را کنار بگذارند. آداب معاشرت در بسیاری کشورهای غربی نیز موید حیا و وقار برای مردان و به ویژه زنان است.
سبک نشستن زنانه و مردانه در کشوری مثل انگلستان هنوز هم متفاوت بوده و ذیل آداب اجتماعیِ دیرینه و کهن است.
زن با مردوارگی، آزاد نمی شود بلکه پژمرده شده و می میرد. به بیان دقیق تر، لطافت و افتخار و استقلال او نابود یا مخدوش می شود.
زن نماد احترام و رییس اول حیا و حرمت در یک کشور به ویژه کشوری اسلامی است. زن ایرانی حتی قبل از اسلام هم سرآمد حیا در جهان بوده است.
با وجود این، دشمنان ایران می کوشند این مزیت و پرچم قدرت فرهنگی ایران را به زیر بکشند.