سفر اخیر «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا به اوکراین، به یکی از سوژههای اصلی رسانههای غربی طی دو روز اخیر تبدیل شده است. این سفر در حالی صورت گرفته است که استمرار جنگ از یک سو و اختلاف اعضای ناتو بر سر حدود و ثغور حمایت از کییف در ا ین نبرد، ناتو را در وضعیتی بین جنگ و صلح گرفتار کرده است! طی روزهای اخیر، سیگنالهای متناقضی از سوی اروپاییان در قبال سرنوشت جنگ اوکراین مخابره میشود. مقامات فرانسوی از یکسو، پیوستن اوکراین به ناتو را غیرممکن دانسته و از سوی دیگر، بر استمرار جنگ میان مسکو و کییف تأکید میکنند. سفر بایدن به کییف را باید در چنین فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
روایت ناقض از سفر بایدن
رسانههای آمریکایی و اروپایی، ضمن اذعان نسبت به اضطراری بودن سفر بایدن، صرفاً روی موافقت بایدن با افزایش ۵۰۰ میلیون دلاری کمک تسلیحانی واشنگتن به کییف مانور میدهند، بدون آنکه سخنی درباره ماهیت و مؤلفههای فرامتنی سفر وی به میان آورند. صورتمسئله این است که طولانی شدن جنگ اوکراین و ارسال برخی سیگنالهای متناقض رفتاری از سوی واشنگتن (که منبعث از رویکرد هم جنگ هم صلح) است، زلنسکی را نیز بعضاً به سوی بازیگران اروپایی ناتو (به جای آمریکا) سوق داده است. این مسئله، در جریان سفر زلنسکی به سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و بلژیک نمود ویژهای داشت.
از سوی دیگر، زلنسکی نمیتواند در سخنرانیها و مواضع خود، نارضایتی کییف را از حجم و میزان کمکهای تسلیحاتی غرب به اوکراین پنهان سازد. او (زلنسکی) معتقد است که کمکهای تسلیحاتی غرب کماکان بهگونهای نیست که موازنه نبرد را به سود اوکراین تغییر دهد. واقعیت این است که واشنگتن و لندن به عنوان دو بازیگر آتلانتیکی فعال، دیگر بازیگران اروپایی را وارد یک منازعه طولانیمدت و فرسایشی کردهاند. بدونشک، روسیه تا زمانی که نسبت به عدمگسترش ناتو به شرق اطمینان نداشته باشد، جنگ را متوقف نخواهد کرد. از سوی دیگر، تصمیم سوئد و فنلاند مبنی بر عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، به طور طبیعی مولد تنشهای دیگری در شمال روسیه خواهد بود که به طور طبیعی ۲۷ عضو اروپایی ناتو را درگیر خواهد کرد. اصرار دولتهای بایدن و سوناک بر تبدیلکردن اوکراین به یک گره کور ژئواستراتژیک در منطقه آسیای میانه و اروپا هزینههای راهبردی زیادی را متوجه بازیگران اروپایی خواهد کرد که البته محاسبه آن از عهده دولتهای سردرگم فعلی در قاره سبز برنمیآید.
پیام اصلی بایدن به زلنسکی
پیام اصلی رئیسجمهور آمریکا به زلنسکی در این زمینه مشخص است؛ اینکه رئیسجمهور اوکراین حق ندارد به جای پیروی مطلق از آمریکا در نبرد، حتی ذرهای به متغیری وابسته به بازیگران اروپایی ناتو تبدیل شود! به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی حتی پیروی فرانسویها و ژرمنها در پیشبرد راهبرد «هم جنگ هم صلح» را نیز مورد شناسایی و رسمیت قرار نمیدهد و قصد دارد ارجحیت منافع آمریکا بر اروپا را به زلنسکی یادآوری کند! از این رو، مخاطب اصلی سفر بایدن به کییف، نه اوکراین بلکه بازیگران اروپایی بودهاند. در مقابل، به نظرمیرسد اروپاییان بار دیگر در حال قربانیکردن منافع ملی و حتی منافع امنیت جمعی خود در مسیر خواستههای واشنگتن هستند.
در سال ۲۰۱۴ میلادی، اتحادیه اروپا که از همان ابتدا دل خوشی نسبت به شکست انقلاب نارنجی اوکراین و حضور ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهور شرقگرای این کشور در قدرت نداشت، با دریافت پالسی خطرناک از سوی آمریکا، بازی نافرجام دیگری را در کییف کلید زد. وقوع درگیریهای خونین در اوکراین و از دست رفتن کنترل این کشور از سوی یانوکوویچ و تبدیلشدن کییف به کانونی از آتش و خون، نتیجه این بازی مداخلهجویانه بود. هیچگاه در طول دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سابقه نداشت مقامات روسی بهصراحت از تقابل نظامی با اروپا در صورت گسترش ناتو به شرق سخن به میان آورند؛ اما با تبدیل اوکراین به میدان جنگ، دیگر منازعه نظامی میان روسیه ـ اروپا از یک احتمال بعید به احتمالی ممکن رسیده است. تغییر نقشه امنیتی و استراتژیک اروپا بر اثر مواجهه مستقیم با روسیه، کابوسی است که یادآوری آن، سران اتحادیه اروپا را در جای خود میخکوب میکند.
ادعاهایی که اهمیت ندارند!
رسانهها و منابع غربی مدعی هستند که سفر بایدن به اوکراین، پیشتر به اطلاع مقامهای روسی رسیده بود. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا که رئیسجمهور را همراهی میکرد، با اعلام این مطلب، تاکید کرد که چند ساعت پیش از عزیمت بایدن، این سفر به اطلاع مقامهای روسی رسیده بوده است. هرچند سالیوان تأکید میکند جزئیات بیشتری در این زمینه به طرف روسی اعلام نشده بوده است. او در یک کنفرانس تلفنی با خبرنگاران گفت: «این سفر نیازمند تلاش امنیتی، عملیاتی و لجستیکی از سوی متخصصان در سراسر دولت ایالات متحده بود تا کاری ذاتاً پرخطر را انجام دهند و آن را در سطح ریسک قابل قبول مدیریت کنند.»
پیام صریح کاخ کرمین به آتلانتیکیها
سخنرانی سالانه «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه یک روز پس از سفر از پیش تعییننشده «جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا به اوکراین انجام شد. وی در آغاز سخنرانی خود گفت: «قدم به قدم به تمام اهداف روسیه در اوکراین که از سال ۲۰۱۴ تعیین شده است، میرسد.» پوتین مجدداً غرب را مسئول آغاز درگیری و کشتهشدن تعداد بسیاری از مردم دانست و هدف غرب را کشیدن این درگیری به سطحی جهانی عنوان کرد و گفت: «مردم اوکراین از سوی حکومت این کشور و حاکمان غربی به گروگان گرفته شدهاند. غرب و حکومت اوکراین این کشور را از لحاظ سیاسی، نظامی و اقتصادی اشغال کردهاند.»
وی سیاست غرب در قبال روسیه را انتقامجویانه دانست و اتهامهای مطرحشده از سوی غرب علیه روسیه در کنفرانس مونیخ را «بیپایه و اساس» خواند. او همچنین غرب را به راه انداختن «جنگ اطلاعاتی» علیه کرملین و هدف قراردادن جوانان روس متهم کرد.
سخنان پوتین، منبعث از بازی امنیتی غرب در اوکراین است. اساساً اصرار زلنسکی و دیگر مقامات اوکراینی بر عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی و آغاز پروژه «محاصره راهبردی روسیه» به واسطه «گسترش ناتو به شرق»، مولد بحران تمامعیاری بوده که نه تنها برای کییف، بلکه برای اتحادیه اروپا و آمریکا نیز هزینههای گزاف و بلندمدتی خواهد داشت.