سیدمحمود صدری
کشورهایی که از مشخصات اقتدار گرایی بر خوردار باشند لاجرم مجبورند با بخشی از نخبگان خود بر خورد کنند و آن ها را از گردونه حکومتی باز دارند. البته حاکمیت های اقتدار گرا دارای شرایط و وضعیت های مختلفی هستند. بعضی از آن ها به رفاه ملی و توسعه و پیشرفت اهمیت می دهند در عینحالیکه مشخصات توسعه را به طور همه جانبه ندارند.
حکومت های اقتدار گرا چنانچه همراه با انقلاب، قدرت را بدست گرفته باشند از نیروها و نخبگان بر آمده از انقلاب استفاده نموده و به کمک آنها به پیشرفت هایی دست خواهند یافت اما اولا همین نیروی انقلابی در ابتدا، خبرگان قبلی و مخالفان شایسته را کنار گذاشته اند و یا به آنها بی اعتنایی کرده اند ولذا جامعه را از خدمات آنها محروم ساخته اند و ثانیا بخش زیادی از این نیروهای انقلابی در استمرار حرکت انقلابی حذف می گردند چرا که اختلافات نیروهای انقلابی پس از پیروزی بوجود می آید. لذا معروف است که انقلاب فرزندان خود را میخورد .تقریبا در تمام انقلاب ها در نهایت اقلیتی از این نخبگان انقلابی در کنار حکومت باقی میمانند . دسته دیگری ازحاکمیت های اقتدار گرا نظم وانضباط اداری وتشکیلاتی را برای مقابله با دشمنان خود لازم داشته ولذا در سایه این انضباط به دستاوردهایی نائل می شوند. هیتلر در سایه قدرت انسانی بسیار تعلیم یافته که از زمان بیسمارک پایه های آن ریخته شده بود وهمچنین ایدئولوژی سوسیالناسیونال وتهییج حس ناسیونالیستی و استالین با نظم وانضباط آهنین و چند برنامه برای توسعه صنایع سنگین و در سایه نیروهای نخبه سوسیالیسم به بخش هایی از قدرت، بخصوص بازدارندگی نظامی، دست پیدا کردند. کره شمالی هم در زمینه نظامی پیشرفت کرد و کوبا نیز در آموزش و بهداشت دستاورد چشمگیری بر جای گذاشت ولی این دو کشور در دیگر زمینه ها ده ها سال از جوامع نظیر خود عقب مانده اند که این امر ریشه در اقتدارگرایی و به سبب آن توسعه نامتوازن دارد.
۱- در نگاه امام خمینی (ره) «مجلس عصاره فضائل ملت است» و این کاملترین و رساترین سخن در باره مجلس است. مجلس بهعنوان چشم و گوش و بازوی مردم، مقدرات کشور را تعیین و از طرف مردم قانون وضع میکند و بر اجرای قانون نظارت میکند. ملت قوی و بزرگ، مجلس قوی، انقلابی، مردمی، متخصص، متعهد، اهل فن و کارآمد میخواهد، مجلسی که نمایندگانش در عین دارا بودن دانایی و تجربه، تخصص و کارآمدی ساده زیست، فسادستیز، خدوم، امتحان داده، با کفایت، برنامهدار، خوشنام، جوانگرا، شجاع، عاشق خدمت به مردم، بصیرت، مؤمن، انقلابی باشند و در خدمت به مردم سر از پای نشناسند و خود را وقف مردم کنند.
۲- مطالبه و نگاه مردم و نظام به چهار رکن «مشارکت»، «امنیت»، «سلامت» و «رقابت» مطالبه و نگاهی حداکثری است و بر این اساس مطالبه و نگاه سیاسیون و اصحاب رسانه و قلم نیز باید حداکثری باشد. در نقطه مقابل دشمنان مردم ایران به این چهار رکن نگاه حداقلی دارند. دشمنان و بدخواهان مردم ایران در بزرگترین جنگ ترکیبی با استفاده از امپراتوری عظیم رسانهای، ظرفیت بی انتهای دنیای مجازی، مراکز سایبری، شبکه نفوذی، غربزدگان و افراد مرعوب و مجذوب بیگانه از میان ارکان چهارگانه انتخابات دو رکن «مشارکت حداکثری» و «امنیت فیزیکی و امنیت روحی و روانی مردم در انتخابات» را نشانه رفته و در کنار دو رکن مذکور برای عدم استقبال افراد شایسته از ثبتنام نمایندگی مجلس تلاش مضاعف میکنند. به فرمایش مقام معظم رهبری «آن نماینده مجلسی که با پول فلان شرکت و فلان کمپانی و فلان ارباب و فلان پولدار توی مجلس بیاید، مجبور است آنجایی که آنها لازم میدانند، قانون جعل کند، قانون بردارد، توسعه و تضییق در قانون بکند.»
۳- مجلس دوازدهم وظیفه ریلگذاری برای اجرایی کردن برنامه هفتم و تعیین مقدرات پنجساله کشور و نظارت دقیق بر اجرای سیاستها در چارچوب رفع فقر، فساد، تبعیض، تورم و بیکاری را به عهده دارد. مشارکت حداکثری ثبت نامکنندگان و نامزدهای واجد شرایط در انتخابات اولین گام برای پرشور کردن انتخابات و تحقق وظایف مجلس دوازدهم خواهد بود.
میدان ثبت نام آزمون عملی همه افراد صلاحیت داری است که به مردم و کشورشان علاقه دارند و معتقدند با همدلی و اتحاد میتوان دشمن را از توطئه و دسیسه علیه مردم ایران ناامید کرد. باید مقدرات و اداره کشور را خودمان به دست بگیریم و با مشارکت حداکثری دسیسهها و توطئههای دشمن را خنثی کنیم. بی تردید هیچ اتفاقی در سال جاری نخواهد توانست به اندازه یک انتخابات پرشور دشمن را عصبانی کند.
۴- تلاش دشمن برای کاهش مشارکت مردم و نخبگان در انتخابات بر «بزرگنمایی مشکلات» «تمرکز بر تولید و تکثیر شایعات، دروغپراکنی، اتهام زنی»، «حاشیه سازی»، «تلخ کردن ذائقه مردم»، «ایجاد اختلال در بازار برای ناراضی و مأیوس کردن مردم»، «غبارآلود کردن فضای کشور»، «اختلاف افکنی»، «بی انگیزه کردن» و «ناامید سازی» استوار است. در این میان هرگز نباید از قتلگاه فضای مجازی و ظرفیت دنیای یله و رهاشده، بی در و پیکر مجازی غافل شد که بیشک مهمترین، موثرترین، خطرناکترین و کارآمدترین ابزار مخالفان، بدخواهان، معاندان و دشمنان برای تأثیرگذاری بر مردم ایران و پیشبرد اهداف شیطانی آنها است.
در نقطه مقابل تلاش مردم، نخبگان، سیاسیون، احزاب، اصحاب رسانه و قلم برای انتخابات حداکثری و خنثی کردن تلاش دشمن، باید بر «همگرایی»، «وحدت»، «امیدآفرینی»، «اعتمادسازی»، «کاهش تنشهای سیاسی»، نشاط اجتماعی، گرم کردن تنور انتخابات، استوار باشد.
۵- حال که از یکسو قانون انتخابات تغییر کرده و نگرانی برخی از سیاسیون درباره عدم احراز نیز منتفی شده و میدان برای همراهی بیشتر و گستردهتر با مردم و نظام فراهم شده است و از سوی دیگر شاهد تلاش دشمنان در جنگ ترکیبی برای پیشگیری از انتخابات حداکثری هستیم، انتخابات میدان آزمایش خوبی برای تشخیص عیار همت، بصیرت و صداقت سیاسیون، نخبگان، اصحاب رسانه و قلم و مطبوعات است که در مسیر دفاع تمام عیار از منافع ملی، ناکام ساختن دشمنان، تهییج غرور ملی، به میدان آوردن نامزدهای صاحب صلاحیت و انتخابات پرشور، بانشاط و حداکثری به میدان آمده و علاوه بر ایفای نقش برای تحقق اهداف نظام و انتظارات مردم، خشنودی حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه و رضایت خداوند را جلب نمایند.
حسن بیادى
اگر در کشور ایران خبرنگار و رسانه آزاد حرفهای و بدون آلایشهای باندی وجود داشت، آیا دیگر فساد در جامعه نهادینه میشد؟ البته در ارائه یک خبر حدود منافع و اقتدار ملی یک کشور باید مدنظر قرار بگیرد؛ اما تا کجا؟ شاید بیتدبیری دولتها زمینههای فساد را ایجاد کند؛ ولی خودش که برای خودش دزدی نمیکند! اما چنانچه از این بیتدبیری شخص یا افرادی یا باندی خارج از دولت منتفع شدند، این دیگر یک جنایت است و افشای این موارد عین مصلحت است و رسالتی است برای حفظ منافع ملی. چنانچه افشا و برملاکردن و جلوگیری از طریق رسانهها و افراد آزاداندیش و انقلابی صورت نگیرد، به رسالت حرفهای و ملی-میهنی خود عمل نکردهاند و در صورت افشا اگر به جای تشویق و همراهی با آنها با خشونت برخورد شود، آن دولتها دیگر تبدیل به یک نهاد تمامیتخواه میشوند. در کشورهای توسعهیافته که خبرنگار و رسانههای آزاد وجود دارد، نه به صورت مطلق ولی نوعا فساد فرصت جوانهزدن و رشد پیدا نمیکند و قبل از آنکه فسادی بخواهد شکل بگیرد، با تیزبینی و افشاگری خبرنگاران تیزهوش نطفه آن خفه و جلوی بیتدبیریهای سازمانیافته دولتی و نیز دزدی و اختلاس گرفته میشود، و این نیست که چندین طبقه ساختمان بر پایه فساد اداری و تبانی ساخته شود و بعد با هزینههایی بیشتر از ساخت، از بیتالمال یا از جیب مردم تخریب آن در برنامه قرار گیرد و آسیبهای اجتماعی به جامعه تحمیل شود. پر واضح است که وقتی یک سلسله بلوک و ساختمان چندین طبقه در مقابل چشم همگان بدون طی مراحل قانونی و اخذ مجوز ساخته شده، یک سؤال بزرگ را در اذهان مردم و کارشناسان پررنگ میکند که متولیان امر در دوره ساخت کجا بودند و چرا جلوی آب را با بیل نگرفتند و آنگونه که همگان شاهد بودند، خواستند با پیل مانع کار شوند که متأسفانه فاجعه آفرید و تا الان هم هیچکس پاسخگو نبوده و شاهد ضربالمثل عامیانه کی بود، کی بود، من نبودم، هستیم. اینک مردم ماندهاند و ادعای پررنگ مبارزه با فساد مدیریت کلان شهری. بدون تردید فساد در این ساختوسازهای غیرمجاز، با مصالح سست و غیراستاندارد و در برابر دیدگان ناظران قانونی ریشه در دخالت باندهای مخوف و زنجیرهای در سازمانهای مختلف دارد. شاهد سخنم خاطرهای است از روزهای پایانی حضورم در شورای اسلامی شهر تهران که با نظر اعضای شورای سوم شهر تهران و تأیید فرمانداری تهران تصمیم گرفته شد که ساختمانهای غیرقانونی و غیراصولی بخش مرتضیگرد، اول جاده قم تخریب شود و نقشه عملیاتی برای اقدام همهجانبه آماده شده بود که صبح روز عملیات، آقای قالیباف گفتند از ارگانی خاص و شورای تأمین استان دستور اکید آمده که این عملیات متوقف شود.
این در حالی بود که چند روز قبل بخشدار آن منطقه که یک خانم مهندس بود، با اختلاس چندین میلیاردی دستگیر شده بود. اما نکته پایانی؛ همانگونه که رهبر انقلاب فساد را به اژدهای هفت سر تعبیر کردند، بنده بر این باورم که برای مبارزه با این اژدها چارهای جز عزم و اراده ملی و برنامه روشن عملیاتی و به وسیله نیروهای کاربلد و پاک وجود ندارد. اگرچه نقش پررنگ رسانههای آزاد و مستقل را نباید نادیده گرفت. از خداوند منان میخواهم به دادمان برسد و خبرنگاران آزاداندیش و منصف و آگاه را در پناه خود حفظ فرماید. آمین یا رب العالمین.
جواد شاملو
اگر عالمان و هنرمندان و نظریهپردازان و روشنفکران را پزشک جامعه در نظر بگیریم، خبرنگاران پرستاران جامعهاند. پزشک همیشه بر بالین بیمار نیست، گاه میآید و گاه میرود. اما پرستار همواره در دسترس بیمار و در کنار اوست. هر موقع از شب و هر زمان از روز. خبرنگار مثل پرستار کارهای درلحظه را انجام میدهد. با خبر به جامعه مسکن میزند.
با خبر در مواقع اضطراری او را آگاه نگه میدارد. با خبر او را راهنمایی میکند و با خبر وقایع را بهصورت اولیه تبیین میکند. خبر سطحی از آگاهی است که برخلاف علم، در لحظهها و ساعتها و روزها مقید است. مدام باید بهروزرسانی شود و خیلی زود قدیمی میشود. خبرنگاران مثل پرستاران آرام و قرار ندارند، مدام از اینسو به آنسو میروند و شب و روز هم برایشان فرق زیادی ندارد چون خبر شب و روز نمیشناسد. تعطیل و غیر تعطیل هم، عید و عزا هم. سایه خبر از زندگی خبرنگار هیچگاه کم نمیشود.
خبر در دنیای امروز نقش متفاوتی پذیرفته است. کمکم جای دانش را هم گرفته و بسیاری از مردم تصویر خود از جهان را نه از دانش و حکمت و علم، که از اخبار روزمره میگیرند. خبر جای سرگرمی را هم گرفته است. باخبر میتوان مخاطب جذب کرد، باخبر میشود تجارت کرد. مردم از شدت خبر خواندن آرامش ذهنی خود را ازدستدادهاند و کتابهای گوناگونی در مذمت افراط در خبرخوانی نوشته میشود. در چنین فضایی، نقش خبرنگار پررنگتر هم شده است. خبرنگار امروزی باید بداند در ذهن مخاطب، خبر جای وسیعی اشغال کرده است.
خبرنگار امروزی برای اینکه مخاطب خود را بهوسیله اخبار مریض نکند، باید خودش کمی پزشک بشود. باید کمی عالم بشود، کمی هنرمند و کمی روشنفکر. چون خبر جای علم و هنر و تحلیل را گرفته. خبرنگار امروزی باید علاوه بر واقعیت، حقیقت را هم مخابره کند، مثل آوینی. و مثل آن بانوی بیبدیل تاریخ، حضرت زینب کبری سلام الله علیها. او نیز هم پرستار بود و هم بهنوعی و به تعبیری، خبرنگار. او که ما تصویرمان از عاشورا را مدیونش هستیم. او که «ما رأیت إلا جمیلا» را تبدیل به مهمترین تیتر واقعه کربلا کرد.