محمد زاهدی اصل
اصلیترین وظیفه خبرنگاران و روزنامه نگاران در هر جایگاه شغلی آگاهسازی و اطلاع رسانی است و این کار رسالت سنگینی به حساب می آید، طبیعتا در سایه این آگاهی مردم از ابعاد مختلف و شرایط زندگی خود و سیاستها و سیاستگذاریها آگاه میشوند. همچنین از محدودیتها، تنگناها و ابعاد مثبت و منفی هر اتفاق باخبر شده و با سطح آگاهی بالا به حق انتخاب میرسند، لازمه یک انتخاب اصلح، درست و منطقی آگاهی است. در این آگاهی و آگاهسازی خبرنگاران نقش بیبدیلی دارند که باید به آن بهدرستی عمل کنند. البته در کشور ما نیز همچون تمام کشورها محدودیتها و تنگناهایی در راستای آگاهسازی و اطلاع رسانی مردم وجود دارد، اما عمل بهرسالت خبر رسانی در سطح توان خبرنگاران ضرورت جامعه است. این آگاهسازی در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک و دانشگاهی است، زیرا آموزش به معنای اعم و آموزش عالی بهمعنای اخص نیازمند ایجاد فضای مناسب و بسترهای مهمی است تا به بار بنشیند. امروز آموزش عالی راه خود را میرود و مشکلات جامعه راه دیگری میروند؛ در سایه آگاهی وآگاهسازی میتوان از بسترهای آموزش به درستی استفاده کرد. بهبار نشینی آموزش زمینه و بستری برای توسعه و توسعه یافتگی است و اگر این اتفاق رخ ندهد، قطعا جامعه از توسعه، پویایی، آگاهی و فعالیت باز میماند. نشاط و امید در جامعه که شعار یک جامعه سالم است در گرو آگاهی و اطلاعات درست از وضعیت امروز و ساختن فرداست. این وظیفه بر عهده آگاهان، پیشروان، متفکران و مطلعان، روشنفکران، نخبگان جامعه است و خبرنگاران بهنوعی عضو این مجموعه هستند. جامعه انتظار اطلاعرسانی درست دارد تا مردم با واقعیات و وضعیت جامعه آشنا شوند. در سایه این آگاهی مردم میتوانند برای زندگی و مسیر حرکت و آینده خود تصمیم بگیرند و برنامهریزی کنند. لازمه هر اتفاق، تدبیر و سیاست برای آینده بهتر اطلاعات و آگاهی است و تمام کسانی که در این راستا مسئولیت دارند از جمله خبرنگاران در این امر کمک کننده هستند. بنابراین اگر بناست دولت یا مجلس در زمینهای برنامهریزی یا سیاستگذاری کند یا دستگاههای نظارتی عملی را انجام بدهند باید بهشکل شفاف به خبرنگاران اطلاع رسانی شود. امروز همه به نوعی احساس دل مشغولی نسبت بهآینده و وضعیت فعلی کشور میکنند. بنابراین آگاهسازی و اطلاع رسانی مبنا و منشا هر حرکت در راستای حرکت به سوی توسعه و توسعه یافتگی است. توسعه یافتگی و رسیدن به مراحلی از توسعه بدون آگاهی امکانپذیر نیست. توسعهای که از آن تحت عنوان توسعه درونزا یاد میشود باید از درون جامعه و خود مردم مانند چاهی از ته بجوشد؛ این امر در رابطه مستقیم با آگاهی مردم است. مردم آگاه مبنای توسعه هستند و توسعه برای مردم و بهدست مردم در سایه آگاهی معنا دارد. بنابراین خبرنگاران در راستای توسعه سهم بسزایی دارند و با ادای وظایف و تکالیف خودشان میتوانند در این مسیر کمککننده و تسهیلکننده باشند تا مردم و قشرهای مختلف جامعه نسبت به فردا آگاه باشند.
جنگ شناختی و رسالت خبرنگار
علی بخشی زاده
در مواجهه با جنگهای نرم، شناختی و رسانهای دشمن که با هدف اثرگذاری بر افکار عمومی و تزلزل اراده ملت بزرگ ایران، تمرکز یافته است، جهاد تبیین و روشنگری، مهمترین راهبرد تهاجمی ـــ دفاعی محسوب میشود. در این فرآیند و مسیر، جامعه خبرنگاران عهدهدار نقشی تعیین کننده در تبیین ادراک، افکار عمومی و افزایش هوشیاری جامعه نسبت به زیرلایهها و غایات نبردهای مدرن و امروزی هستند.
بیتردید، اهالی خبر و خبرنگاران در بستر جهاد تبیین بهگونهای شفاف و بیپرده، تصویر صحیح از ایران قوی و مقتدر را به جامعه داخلی و جهانی تبیین و به نمایش میگذارند. ناکام گذاشتن جریان تحریف و مقابله با امواج سیاه نمایی و خط مسموم بن بست انگاریهای رسانههای معاند نسبت به شئون کشورمان، از جمله ماموریت خبرنگاران است و باید در این راستا پیشتازانه به خطشکنی بپردازند. بدیهی است اهالی ساحت خبر، دیدبان و پایشگر جامعه در برابر هجوم دشمنند ودر بستراطلاعرسانی بهموقع، تحلیل و آگاهی بخشی آنان است که در برابر شبهه افکنیها و تشکیکسازیهای دشمن، دژهای جهاد تبیین راست و استوار میشوند.
ناگفته پیداست خبرنگار، تعهد دارد تا حفره فتنههای فکری را تبیین و از وسعت یافتن آن جلوگیری کند. از این رهگذر است که اقدام در تولید روایت اول، هدف اصلی این حرفه تلقی شده و مأموریتها نیز دقیق و هدفمند تعریف میشود.
خبرنگاران، پیشتازان جبهه جهاد تبیین هستند تا شکوه واقعیت و گوهر حقایق انقلاب اسلامی را به جامعه بشناساند و دستاوردهای بیبدیل آن را ثبت کنند و شرح دهند و با اقدام پیشدستانه خود، زمینه سازی و تعمیق حملات نرم و شناختی دشمن را عقیم نمایند. توجه به ظرفیتهای راهبردی کشور، اهتمام به تبیین بایستههای گام دوم انقلاب، ترسیم خط شکنیهای عرصه اقتصاد مقاومتی، ترویج اخبار امید آفرین و نشاطآور، تعمیق امید و ایمان در میان جامعه خاصه نسلهای جوان و تبدیل توانمندیهای نظام به سرمایه اجتماعی ازجمله بایدها و اهداف مهم دیگر است که اهتمام عرصه خبر، تحلیل و تبیین را میطلبد. مقابله با وارونهنماییهای دشمن و خنثی کردن گسلسازی رسانههای معاند در جهت دوقطبی سازی کاذب و انقطاع نسلها، امر خطیر دیگری است که جامعه خبری کشور در بستر اغتشاشات ۱۴۰۱ از آن سربلندبیرون آمد و نسبت به آینده نیز هوشیاری خود را به رخ میکشد. اینک نیز همچون بزنگاههای پیشین و با توجه به انتخابات مهم اسفند ۱۴۰۲، صدا و تصویر خبرنگار و تحلیل بهموقع و دقیق، اساسیترین نقش را در افزایش امنیت روانی، فکری و ملی دارد.
در پایان، روز خبرنگار روز تجلیل از ارزش قلم و روز تکریم سربازان میدان خبر و اطلاع رسانی را به جامعه خبری کشور خاصه همکاران خبرنگار خود در رسانهملی و معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران، تبریک میگویم و یاد شهدای خبرنگار- خاصه محمود صارمی ـ را گرامی میدارم.
ضمیمه قفسه کتاب
تیتر خبرها
جنگ شناختی و رسالت خبرنگار
مجاهد راه مردمسالاری دینی
محمدکاظم انبارلویی
۱- سیصد و پنجاه نفر از دریادلان ارتش جمهوری اسلامی با یک فرمانده شجاع باتجربه، دل به دریا زدند و دور دنیا را با عبور از سه اقیانوس طی کردند. هشت ماه روی آب بودند.
آنها یک رکورد دریانوردی را به ثبت رساندند که حیرت جهانیان را برانگیخت. ما نمیدانیم آنها چه کشیدند و خانوادههای آنها در این ۲۳۲ روز چه رنجهایی را تحمل کردند. حافظ، گویی حال و هوا و درد آنها را با ادراکات الهی درک میکرد که فرمود:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
۲- شصتوپنج هزار کیلومتر دریانوردی، آنهم در امواج سهمگین اقیانوسها، با اعتمادبهنفس، شجاعت، استقامت و با مدیریت کارآمد، برای اثبات این حقیقت که ما میتوانیم، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی را در فراز یکی از قلههای افتخار نشاند و به ملت ایران اطمینان داد با پیشرفتهای محیرالعقول به فرزندان شجاع خود و به نسل جدید اعتماد کند. ایران نهتنها به سواحل آبراههای مرزی خود تسلط دارد بلکه حضور خود را در معرکه آبراههای پرخطر دنیا تثبیت کرده است.
این حضور یعنی دریاهای آزاد فقط متعلق به ابرقدرتها نیست، ایران سهمی بزرگ در این وادی دارد. چهره مصمم و معصومانه فرماندهان نظامی نیروی دریایی ارتش بهویژه کسانی که در این سفر دریایی حضور داشتند، با زبان حال فریاد زدند؛
ای شیخ، ما را فوطه ده، وی آب ما را غوطه ده
ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ثابت کرد مأموریتی که از سوی فرماندهی کل قوا برای آفرینش چنین شکوه خودباوری به آنها دادهشده، بدون کمترین تردید به شکل زیبایی با توکل به خدا و با اعتماد به پشتیبانی ملت و حمایت رهبری بدون نقص و عیب انجام داده است.
۳- سربازان و افسران شجاع نیروی دریایی ارتش دل به دریا زدند تا یک گوهر قیمتی صید کنند. آن گوهر کمیاب و قیمتی، «امنیت» کشوری است که دورتادور آن را حرامیان و کفتارها و گرگهای آمریکایی و اروپایی محاصره کردهاند. اینیک سفر امنیت ساز بود. آنها به ملت قول داده بودند که این گوهر قیمتی را از کام نهنگان بیرون آورند.
سعدی علیه الرحمه در ترسیم این شجاعت آنها فرموده است:
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند
هر که او را غم جانست به دریا نرود
۴- سفر دریایی ناوگروه ۸۶ به دور دنیا یک نقطه عطف
در تاریخ دریانوردی ایران و جهان است و عمق راهبردی ایران را در آبهای جهان نشان میدهد. این رخداد بزرگ تاریخی نشان داد ایران اسلامی «انزواپذیر» و «تحریمپذیر» نیست. به تعبیر مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا؛ کار آنها یک افتخار بزرگ برای ملت ایران است.
درود بر خانوادههای ایثارگر و فداکار فاتحان اقیانوسها که با صبر زینبی، شوهران خود را برای خلق چنین حماسهای یاری کردند تا ملت ایران شکوه خودباوری را در آیینه عزم و اراده آنها به تماشا بنشیند.
قانون برای حفاظت از حقوق مردمان است. مجلس ما معنی قانون را نمیداند. خیال میکند اگر با قیام و قعود چیزی را تصویب کرد، میشود قانون. نمیداند آنچه تصویب کرده، گاهی ضد قانون است. قوه قضائیه که لابد با قوانین آشناست، خوب میداند که الهه محمدی و نیلوفر حامدی تنها رسالت حرفهای خود را انجام دادهاند. بنابراین پس از حدود یک سال بازداشت، در آستانه دادگاه اعلام میکند «اتهام این دو خبرنگار ارتباطی با گزارش مرگ مهسا و حرفه خبرنگاری آنها ندارد». پس به چه ربط دارد؟ نمیدانم چرا دستگاه قضا فکر نمیکند که جامعه ایران بهمثابه یک هیئتمنصفه ناخوانده، آنجا نشسته است و دارد همه چیز را میبیند و از این طرز عدالت زیر لب میغرد. برخی فکر نمیکنند در جامعهای که عدالت برقرار نباشد، هیچ چیز برقرار نیست.
دولت ما کارش از قوه قضائیه و مجلس هم متفاوتتر است. در جامعهای مثل جامعه ایران که مردمانش در تلاش مدرنسازی کشور از دولت پیشی گرفتهاند، رفتار دولت با مردم چنان نخوتآمیز است که میخواهد آنان را تا زمان اصحاب کهف پس براند و کسی هم دم برنیاورد. نمیداند دولتی که از مردمش عقب افتاده باشد، بیخبر از حال مردمان است و به کار جامعه نمیآید. الهه محمدی در دردنامهاش نوشته است که دولت با رفتار خود مرجعیت خبری را به خارج از کشور منتقل کرده، اما وضع بدتر از آن است. دولت با این رفتار، فضای مجازی را جایگاه بروز افکار عمومی کرده است که از هر نوع پاسخگویی و اصول و اخلاق رهاست. دولت نمیداند که این به حالش زیانمند است. مردم میخواهند خطاکاران مجازات شوند؛ اما گفته میشود باید کسانی را مجازات کرد که فیلم خطاکاران را پخش میکنند. فضای مجازی مدام دارد به این حرفها میخندد. این دره عظیم میان دولت و مردم را اگر کوه بریزد هم پر نتواند کرد. هیچکس هم نیست بپرسد چرا دولتی باید در تمام نهادهایش این همه از مردمش فاصله بگیرد؟ دولت از 40 سال تجربه خود با مردم و با جهان هم پند نمیگیرد. سالها برخلاف افکار عمومی خود با جهان رفتار کرده و حاصلش را دیده و دیده که هیچ دولتی با این روند همراه نیست، اما عبرت نمیگیرد.
بدتر این است که با همه اینها میخواهد ظواهر مدرنسازی را هم رعایت کند. مثلا روز خبرنگار، روز معلم، روز فلان و بهمان برگزار میکند. این است که در چنین مواقعی، خبرنگاری زنگ میزند که آقا یادداشتی برای ما بنویسید.
میپرسم به چه مناسبت؟ میگوید روز خبرنگار دیگر! دو روز دیگر روز خبرنگار است. میگویم آقا کدام خبرنگار؟ کدام روز؟ روز چی؟ وقتی روزنامهنگار در زندان است، روز خبرنگار چه معنی دارد؟ ما را دست انداختهاند، شما چرا جدی گرفتهاید؟
به خدا این دو خبرنگار، الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دلسوز به حال این کشور و این مردماند. لابد شما هم دردنامه الهه محمدی را خواندهاید. یک کلمه حرف نامربوط در آن نبود. از هر غیظ و غرضی خالی بود. فکر نکنید چون در بند بود از بیم جان با احتیاط نوشته بود؛ هیچ احتیاطی در آن نبود، اتفاقا خیلی قرص نوشته بود و برای این قرص نوشته بود که درس روزنامهنگاریاش را خوب خوانده است. بیشتر روزنامهنگاران ما در این دو، سه دهه چنیناند. به خدا اگر من جای دولت بودم، میرفتم این خبرنگاران را از زندان درمیآوردم که بیایند طرز حرفزدن را به برخی مدیران یاد بدهند. راستگفتن، صریحگفتن، بیغرضگفتن، با مطالعه گفتن و صبوری را به آنها بیاموزند. ولی به جای این کار، همسر نیلوفر را هم از کار برکنار میکنند.
الهه میگفت بابا من خبرنگارم و در تمام مدت کار حرفهایام، غیر از اینکه حرف مردم را بزنم و قدمی در راه بهترشدن زندگیشان بردارم، هیچ کار دیگری نکردهام. من هیچ ارتباطی با هیچ دولت خارجی نداشتهام و افتخار میکنم که در کنار مردم ماندهام تا صدایشان باشم. میگفت دولت باید برای شنیدن حرف مردم گوش شنوا داشته باشد. در خانه اگر کس بود، همین یک حرف بس بود.