صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۶۴۱۴۲

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳

یک روال مرسوم و وظیفه مجلس، در ستایش «وفاق ملی»، شاخص‌های فرهنگ حسینی را در زندگی روزمره درونی کنیم؛ تیتر برخی از یادداشت روزنامه‌های امروز می‌باشد.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد

یک روال مرسوم و وظیفه مجلس

 سید محمدعماد اعرابی 
خرداد 1398 که دیگر تشت ‌بی‌خاصیتی برجام مدت‌ها بود از پشت‌بام افتاده بود؛ بانیان برجام برای فرار از پاسخگویی پشت رهبر انقلاب پنهان می‌شدند و تصویب برجام را به رهبری نسبت می‌دادند. همین اتفاق موضوع سؤال یکی از دانشجویان در دیدار با رهبری شد و ایشان در پاسخ فرمودند: «یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت داده‌اند؛ خُب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را می‌فهمید! آن نامه‌ای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب می‌شود... بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم.» 
البته اصلا جای تعجب نبود چون بانیان برجام پیش از آنکه از رهبری برای برجام مایه بگذارند؛ از «آفریدگار جهان» هم برای برجام خرج کرده بودند! حسن روحانی، بهمن 1394 در مراسم تجلیل از دست‌اندرکاران برجام گفته بود: «به ما می‌گویند برجام که [منعقد] شد، دولت برای مردم رفاه بیاورد. مگر ما برجام آوردیم؟... برجام را خدا آورد... همان خدا هم برای این ملت سربلندی بیشتر و رفاه بیشتر خواهد آورد.» 
حالا اما در ایام انتخاب و رأی اعتماد به کابینه چهاردهم ظاهرا ترفند ناجوانمردانه خرج کردن از رهبر انقلاب خیلی زودتر از گذشته مورد استفاده قرار گرفته و ادعا می‌شود رئیس‌جمهور جدید همه وزرای کابینه‌اش را با هماهنگی رهبر انقلاب انتخاب کرده است.
این ادعا البته مسبوق به سابقه است. شاید برای اولین بار مرحوم حجت‌الاسلام اکبر ‌هاشمی رفسنجانی بود که سال‌ها پس از پایان ریاست‌جمهوری‌اش چنین ادعایی را مطرح کرد. آقای ‌هاشمی در مقدمه‌ای که 30 شهریور 1390 برای کتاب خاطرات سال 1368 خود نوشته بود؛ مدعی شد: «در روز 8 مرداد مذاکره با رهبری به نتیجه رسید و اسامی و مسئولیت تمامی اعضای کابینه با توافق کامل با خط ایشان نوشته شد.» این ادعا از سوی آقای ‌هاشمی در حالی مطرح شد که در صفحات بعدی کتاب خاطرات‌شان و در خاطرات مربوط به 8 مرداد 1368 که قاعدتا در همان زمان و با جزئیات بیشتر به نگارش درآمده، این ادعا جور دیگری آمده است و آقای ‌هاشمی صرفا از هم‌نظر بودن خودشان با رهبری در انتخاب وزرا خبر داده‌اند. این «وحدت نظر» در سال 1368 با توجه به ارتباط نزدیک آقای ‌هاشمی با رهبر انقلاب در آن سال‌ها اصلا پدیده‌ای دور از انتظار نبود. اما با این حال نام برخی افراد در کابینه اول آقای ‌هاشمی مانند «عبدالله نوری» در وزارت کشور و «محمد خاتمی» در وزارت فرهنگ و ارشاد که تفاوت دیدگاه قابل توجهی با رهبر انقلاب داشتند نشان می‌دهد لزوما همه افراد کابینه مورد تأیید رهبری نبوده‌اند. اتفاقا مرحوم ‌هاشمی در خاطرات همان سال خود به اختلاف نظر آنها با رهبر انقلاب اشاره کرده‌اند. آقای‌ هاشمی در خاطرات خود برای تشکیل کابینه دوم‌شان نیز به یک توافق کلی با رهبری آن هم به صورت تلفنی در 14 مرداد 1372 اشاره می‌کنند و تغییرات ایجاد شده را عمدتا به دلیل مراعات حال مجلس اعلام می‌کند. مجلس در مجموع از کابینه اول و دوم مرحوم ‌هاشمی به یک نفر رأی اعتماد نداد. 
28 مرداد 1376 در جلسه رأی اعتماد مجلس به دولت هفتم؛ «محمد خاتمی» رئیس‌جمهور وقت در سخنان خود برای دفاع از کابینه پیشنهادی‌اش، رهبر انقلاب را در کنار مرحوم ‌هاشمی، نمایندگان مجلس و... از افراد طرف مشورت خود برای انتخاب کابینه نام برد و از چیزی فراتر از مشورت کلی خبر نداد. اگرچه حجت‌الاسلام ‌هاشمی در خاطرات سال ۱۳۷۶ خود به بحث و تبادل نظر برای انتخاب وزیر اطلاعات میان محمد خاتمی و رهبر انقلاب اشاره می‌کند. آن زمان میزان فاصله وزیران پیشنهادی آقای خاتمی با دیدگاه‌های رهبر انقلاب بر همه ناظران سیاسی آشکار بود. و البته مجلس به همه وزیران پیشنهادی آقای خاتمی در دو کابینه اول و دوم ایشان رأی اعتماد داد.
سال 1388 در جریان معرفی کابینه دوم محمود احمدی‌نژاد به مجلس شورای اسلامی، یکی از اعضای هیئت‌رئیسه مجلس از لزوم مشورت رئیس‌جمهور با رهبر انقلاب مشخصا برای وزیرانی مانند وزیر اطلاعات، امور خارجه، دفاع، کشور و فرهنگ خبر داد. با این حال مجلس به وظیفه خود برای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی عمل کرد و مجموعا به هفت نفر از گزینه‌های پیشنهادی محمود احمدی‌نژاد در دو کابینه اول و دوم او رأی اعتماد نداد. 
اما در تابستان 1396 وقتی حسن روحانی برای بار دوم به ریاست جمهوری رسید؛ شایعاتی مبنی بر «انتخاب تک‌تک اعضای کابینه با نظر رهبر انقلاب» توسط یک جریان خبری خاص در داخل کشور منتشر شد که مورد استقبال رسانه‌های بیگانه نیز قرار گرفت. این بار با توجه به حجم شایعات منتشر شده و اخبار خلاف واقع، دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب با انتشار مطلبی واکنش نشان داد: «رویه ثابت در همه دولت‌ها، هماهنگی با رهبری در انتخاب وزیران دفاع، امور خارجه و اطلاعات بوده است، و این هم، حسب تکالیفی است که در قانون اساسی برای رهبری در امور سیاست خارجی و دفاعی- امنیتی تعیین شده است... [رهبری] درخصوص اکثریت کابینه نیز در همه ادوار تا آنجا که از سوابق امر بر می‌آید نظری ابراز نمی‌کنند.» این متن اضافه کرده بود اگرچه رهبر انقلاب نسبت به وزارتخانه‌های علوم، فرهنگ و آموزش و پرورش حساس هستند اما در انتخاب وزیران آنها ورود نمی‌کنند. با این حساب رهبری فقط در انتخاب سه وزیر آن هم به شکلی سلبی، اظهارنظر می‌کردند و همچنان انتخاب با رئیس‌جمهور بود. 
خاطرات منتشر شده حسن روحانی از آن زمان نیز همین رویه را تأیید ‌می‌کند. آقای روحانی در خاطراتش آورده است که افرادی مثل محمدجواد ظریف برای وزارت خارجه و عبدالرضا رحمانی فضلی برای وزارت کشور جزو اولین انتخاب‌های او برای کابینه بودند و رهبر انقلاب با هیچ‌کدام از آنها مخالفتی نکردند. آن‌طور که از خاطرات آقای روحانی برمی‌آید رهبر انقلاب حتی در مواردی علی‌رغم مخالفت با گزینه‌ای، چنانچه رئیس‌جمهور بر آن اصرار کند؛ مانع از انتخاب نمی‌شوند. مجلس در مجموع دو کابینه اول و دوم آقای روحانی به 4 وزیر پیشنهادی ایشان رأی اعتماد نداد. 
بر این اساس صحبت آقای پزشکیان در گفت‌وگو با رسانه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری پیرامون نحوه انتخاب اعضای کابینه که فرمودند: «در آخر، طبیعتاً خدمت مقام معظّم رهبری خواهیم رفت و با هماهنگی و مشورت با ایشان به یک جمع‌بندی نهائی خواهیم رسید که این‌ها را بتوانیم معرّفی کنیم.» و در ادامه اظهارات معاونت امور مجلس ایشان مبنی بر: «رئیس‌جمهور محترم به صراحت اعلام کرده‌اند که اعضای هیئت وزیران را با نظر رهبر معظم انقلاب و تأیید ایشان معرفی خواهند کرد.» بیان همین روال مرسوم و طبیعی است که در دولت‌های گذشته سابقه داشته و به معنای ورود فعالانه و با جزئیات رهبر انقلاب در تعیین یکایک افراد کابینه آقای پزشکیان نیست.
با این حال به نظر می‌رسد همان جریان رسانه‌ای که در سال 1396 با خرج کردن از رهبری در ساخت و ساز شایعات برای دستیابی به منافعش فعال بود؛ حالا دوباره مشغول به کار شده است. توجه به این نکته ضروری است که معاون اول، معاون اجرائی، معاون امور پارلمانی، معاون امور زنان و رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور همگی انتخاب‌های شخص آقای پزشکیان بوده‌اند که یا به واسطه شناخت شخصی و یا به توصیه جریان‌های سیاسی همسویش پذیرفته شده‌اند. همچنین آقای پزشکیان شورایی موسوم به «شورای راهبری» برای انتخاب وزرای خود راه‌اندازی کرد که طبق ادعای محمدجواد ظریف به عنوان رئیس این شورا: «از نوزده وزیری که معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، 6 نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیته‌ها و یا شورای راهبری بودند.» و وزرای دیگر مثل وزیر کشور نیز طبق سخنان محمدجعفر قائم‌پناه، معاون اجرائی رئیس‌جمهور انتخاب شخص آقای پزشکیان بوده‌اند. بنابراین کابینه چهاردهم، کابینه‌ای است که مسعود پزشکیان یا شخصا و یا از طریق ساز و کارهای مورد تأییدش مانند «شورای راهبری» برای خود انتخاب کرده است.
اتفاقا با توجه به نقش 60 درصدی «شورای راهبری» در تعیین وزیران کابینه چهاردهم؛ بررسی صلاحیت وزیران در مجلس باید جدی گرفته شود. تعداد قابل توجهی از اعضای «شورای راهبری» افرادی بدسابقه و محکومان امنیتی بودند که برای فعالیت در پایین‌ترین مناصب دولتی صلاحیت نداشتند اما متأسفانه در انتخاب بالاترین مناصب دولتی صاحب نفوذ شدند! اعضای بدسابقه این شورا به دلیل اقدامات‌شان علیه جمهوری اسلامی طی سال‌های گذشته مجموعا به بیش از 26 سال زندان محکوم شده‌اند و لازم است این سؤال را از خود بپرسیم که در کدام نقطه از جهان افرادی که به دلیل اقدام علیه یک نظام سیاسی مجموعا به بیش از 26 سال زندان محکوم می‌شوند؛ مدتی بعد 60 درصد وزیران همان نظام سیاسی را تعیین می‌کنند؟!
مجلس شورای اسلامی وظیفه‌ای جدی برای بررسی صلاحیت‌ها بر عهده ‌دارد. رهبر انقلاب در دیدار با آنها حداقل 12 شرط برای یک وزیر کارآمد برشمردند و اکنون نوبت نمایندگان مجلس است تا با تطبیق سابقه و کارنامه وزیران پیشنهادی با شروط رهبری، پایبندی خود را به رهنمودهای ایشان نشان دهند.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد

در ستایش «وفاق ملی»

دکتر محمود نقدی پور
پس از به پایان رسیدن ماراتن نفس گیر و نه چندان قابل پیش‌بینی رقابت‌های انتخاباتی جذاب 1403 و سکاندار شدن دکتر مسعود پزشکیان در پاستور، اکنون در بزنگاه اخذ رای اعتماد وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستیم. ترکیب کابینه، همان‌طور که ریاست‌ محترم جمهوری وعده داده بود، سلایق و گفتمان‌های مختلف سیاسی را در خود جای داده است: از انقلابی‌ترین‌ها تا رفرمیست‌ترین‌ها در این کابینه پیشنهادی نمایندگانی دارند که قریب به احتمال، تضمین کننده شنیده شدن صدای همه این طیف‌ها در جلسات هفتگی قوه مجریه خواهد بود. دکتر پزشکیان در جریان مناظرات انتخاباتی بارها بر لزوم شنیده شدن صدای فراموش‌‌شدگان و همه سلیقه‌های سیاسی و پرهیز از «دعواهای مبتنی بر هوای نفس» به درستی تاکید داشت و می‌توان این‌گونه توصیف کرد که حضور رئیس‌جمهور در هیئات عزاداری حضرت اباعبدا... (ع) _ولو با رویکردهای سیاسی مخالف ایشان_ و همچنین معرفی برخی از مخالفان مصرحه ایشان به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی، سینه‌ای بی‌کینه دارد و همان‌گونه که وعده داد، گردن خود را در برابر حرف‌ها و وعده‌های‌شان به گرو نهاده ‌است. باید بپذیریم که در دعواهای سیاسی ، مردم و خواسته‌های به حق‌شان به دست فراموشی سپرده شدند و همه تاکیدات دلسوزانه و پدرانه رهبر معظم انقلاب مبنی بر پرهیز از این دعواهای فتنه‌انگیز و بی‌نتیجه و عطف توجهات به خدمت‌رسانی بی‌وقفه به مردم نیز، مورد التفات بسیاری از نیروهای سیاسی جناحین اصلی کشور واقع نشد. در نتیجه این هیاهوها، با قشری از جمعیت ناراضیان خاموش و بلکه معترض به روندهای تصمیم‌سازی و اجرا در سالیان اخیر روبه رو هستیم که زبان سیاسیون را نمی‌فهمد و تنها می‌خواهد که یک زندگی شرافتمندانه و سالم و بی‌هیاهو داشته باشد که شوربختانه در جریان کش‌وقوس‌های سیاسی به دست فراموشی سپرده شده است. این نارضایتی  طی این سال‌ها به زبان اعتراضات مدنی ، اعتراضات صنفی، مشارکت پرور و یا حتی کمرنگ در انتخابات‌ها، ترندسازی‌های مختلف در فضای مجازی و... به ما نشان داده‌ شده است. البته که بخشی از این جریان‌سازی‌ها توسط نیروهای ضدانقلاب به پی رانده می‌شود که مترصد مخدوش‌سازی چهره اصیل انقلاب درخشان و تمدن‌ساز اسلامی ا‌ست، با این حال نباید شیشه کبود بر چشم بنهیم و همه عالم را کبود ببینیم! باید صدای اعتراضات حقیقی مردم را در میان این هیاهوها بشنویم و نخستین سیگنال لازم برای ارسال این پیام به مردم، در جریان معرفی کابینه اجماع و وفاق ملی به مجلس، قابل رویت بود و از این روی، باید به ریاست محترم جمهوری ایران، دست مریزاد گفت. واقعیت امر این است که امروزه، ایران عزیز ما بیش از هر چیزی، به پرهیز از دعواهای سیاسی در داخل و در میان مسئولان و نیروهای سیاسی نیاز دارد و این مهم محقق نمی‌شود مگر با پوشش دادن همه سلیقه‌ها و بازتاب دادن این رویکرد، در چینش کابینه‌ای که زین پس نام وزین «وفاق ملی»را یدک خواهد کشید. صرف‌نظر از سیاه‌نمایی‌ها و غرض‌ورزی‌هایی که می‌کوشد تمام دستاوردهای سترگ نظام مقدس اسلامی را ناچیز و کم‌اهمیت جلوه دهد، باید بپذیریم که در ساختار حکمرانی اجرایی و تقنینی خود چالش‌ها و نقایص جدی داریم که می‌بایست با التفات به رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب_که در سیاست‌های کلی ابلاغی به قوا تجلی و انعکاس یافته‌اند_ و با اتکای به لشکر نخبگان جوان و مستعد و تازه‌نفس ایرانی، این مشکلات یکی پس از دیگری مورد ارزیابی جدی قرار گرفته و به دستان افراد باکفایتی سپرده شوند که به تعبیر رهبر انقلاب تا بن دندان به نظام اسلامی اعتقاد و اعتماد داشته باشند. رئیس‌جمهور محترم در این آزمون نیز تا بدین جای کار،تمام تلاش خود را به کار گرفته  تا افرادی را به سکانداری وزارتخانه‌ها به مجلس شورای اسلامی معرفی کند که علاوه بر تخصص، به مقادیر لازمی از زیور تعهد نیز آراسته باشند.اکنون این نمایندگان مجلس هستند که در تایید لیست پیشنهادی، تصمیم گیر نهایی هستند که البته فراتر از ملاحظات سیاسی و جناحی در تصمیم نهایی باید ملاحظات ملی را در نظر داشته باشند.  

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد

شاخص‌های فرهنگ حسینی را در زندگی روزمره درونی کنیم 

فاطمه نمازی  

عمل به آموزه‌های حسینی در زندگی فردی و اجتماعی یکی از اصلی‌ترین عوامل ماندگاری فرهنگ حسینی است. این عمل به آموزه‌ها نه تنها باعث حفظ و انتقال این فرهنگ می‌شود، بلکه به دلیل تأثیرات مثبت آن بر جامعه، باعث می‌شود این فرهنگ در طول زمان تقویت و پایدار بماند. زمانی که فرد در زندگی روزمره خود ارزش‌هایی مانند عدالت‌طلبی، شجاعت، صداقت، وفاداری و مقاومت در برابر ظلم را که از امام حسین (ع) آموخته است، به کار گیرد، این ارزش‌ها به طور خودکار در رفتار‌ها و تصمیمات او تجلی پیدا می‌کنند. این تجلی عملی، فرهنگ حسینی را از یک مفهوم نظری به یک شیوه زندگی تبدیل می‌کند که می‌تواند نسل به نسل منتقل شود. وقتی فردی به آموزه‌های حسینی در زندگی شخصی و اجتماعی خود عمل می‌کند، به عنوان الگویی برای دیگران در جامعه عمل می‌کند. این الگوپذیری باعث می‌شود دیگران نیز به تدریج به این ارزش‌ها نزدیک شوند و آن‌ها را در زندگی خود پیاده کنند. این روند، موجی از تغییرات مثبت ایجاد می‌کند که می‌تواند به پایداری و ماندگاری فرهنگ حسینی کمک کند. عمل به آموزه‌های حسینی در سطح اجتماعی به معنای اجرای اصولی مانند عدالت اجتماعی، حمایت از مظلومان، ایثار برای جامعه و ترویج اخلاق اسلامی است. این عمل در نهایت باعث بهبود روابط اجتماعی، افزایش همبستگی اجتماعی و ایجاد محیطی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و حسینی می‌شود. وقتی جامعه‌ای این اصول را به عنوان ارزش‌های اساسی خود بپذیرد، فرهنگ حسینی در آن جامعه پایدار خواهد ماند. امام حسین (ع) با قیام خود نه تنها به دنبال اصلاح حکومت بود، بلکه می‌خواست اصلاحات عمیقی در جامعه اسلامی ایجاد کند. شناخت عمیق از فرهنگ حسینی به معنای فهم دقیق و جامع از ارزش‌ها، اصول و مفاهیم نهضت عاشورا و رفتار امام حسین (ع) و یارانش در مواجهه با ظلم و فساد است. برای دستیابی به این شناخت عمیق، چند مرحله اساسی وجود دارد:
مطالعه منابع معتبر: یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت فرهنگ حسینی، مطالعه منابع معتبر تاریخی و دینی است. کتب تاریخی مانند «مقتل‌الحسین»، «لهوف» ابن طاووس، «تاریخ طبری» و «بحارالانوار» از منابعی هستند که وقایع عاشورا را به تفصیل شرح داده‌اند. علاوه بر این، کتاب‌های اخلاقی و عرفانی که به تحلیل معنوی و فلسفی قیام عاشورا پرداخته‌اند نیز بسیار مفیدند. 
تحلیل خطبه‌ها و پیام‌ها: خطبه‌های امام حسین (ع) در طول مسیر کربلا و در روز عاشورا، از مهم‌ترین منابع شناخت عمیق از اهداف و ارزش‌های نهضت حسینی است. این خطبه‌ها حاوی نکات بسیار ارزشمندی درباره فلسفه قیام، هدف از مبارزه با ظلم و دعوت به اصلاح جامعه است. 
بررسی شخصیت‌ها و وقایع: مطالعه شخصیت‌های حاضر در واقعه عاشورا و تحلیل رفتار و تصمیمات آن‌ها می‌تواند به شناخت عمیق‌تری از ارزش‌های حسینی منجر شود. هر یک از یاران امام حسین (ع) با انتخاب‌های خود، بخشی از این فرهنگ را به نمایش گذاشته‌اند. 
شناخت ابعاد معنوی و عرفانی: قیام امام حسین (ع) تنها یک حرکت سیاسی و اجتماعی نبود، بلکه ابعاد معنوی و عرفانی عمیقی نیز داشت. مطالعه آثار عرفانی و تفسیر‌های دینی که به تحلیل این ابعاد پرداخته‌اند، می‌تواند به درک بهتر فلسفه عاشورا کمک کند. 
تفکر و تدبر: یکی از راه‌های دستیابی به شناخت عمیق، تدبر و تفکر در وقایع عاشورا و پیام‌های امام حسین (ع) است. باید با دقت و تأمل در این وقایع و پیام‌ها، به جست‌وجوی معانی عمیق‌تر پرداخت و آن‌ها را با مسائل روزمره و شرایط فعلی تطبیق داد. 
استفاده از راهنمایی علما و استادان: بهره‌گیری از آموزه‌ها و تفسیر‌های علما و استادان برجسته که سال‌ها در زمینه فرهنگ حسینی مطالعه و پژوهش کرده‌اند، می‌تواند به فهم بهتر و عمیق‌تر فرهنگ حسینی کمک کند. جلسات سخنرانی، کتاب‌ها و مقالات این بزرگان منابع ارزشمندی برای یادگیری هستند. 
 شرکت در مجالس و مراسم‌های حسینی: حضور در مجالس و مراسم‌های مرتبط با امام حسین (ع) و شنیدن موعظه‌ها و سخنرانی‌ها از دیگر راه‌های عمیق‌تر‌شدن شناخت از فرهنگ حسینی است. این مجالس فرصتی را برای تفکر و تعمق بیشتر فراهم می‌آورند. 
 چگونگی انتقال فرهنگ حسینی به نسل‌های بعد:
۱- آموزش ارزش‌های حسینی از سنین کودکی
آموزش مفاهیم ساده: از سنین کودکی، مفاهیم ساده‌ای مانند عدالت، صداقت، شجاعت و مهربانی را به فرزندان آموزش دهید. این مفاهیم، پایه‌های ارزش‌های حسینی هستند و می‌توانند از طریق داستان‌های کوتاه، شعر‌ها و بازی‌ها به کودکان منتقل شوند. 
توضیح داستان‌های عاشورا: داستان‌های عاشورا را به زبان ساده و مناسب برای سن کودک تعریف کنید. این داستان‌ها باید به گونه‌ای باشد که کودک بتواند با شخصیت‌ها و وقایع ارتباط برقرار و ارزش‌های حسینی را درک کند. 
۲- ایجاد محیطی بر پایه ارزش‌های حسینی
الگوبودن والدین: کودکان از طریق مشاهده رفتار والدین خود، بسیاری از ارزش‌ها را فرامی‌گیرند. والدینی که خودشان به ارزش‌های حسینی مانند صداقت، شجاعت و ایثار عمل می‌کنند، بهترین الگو برای فرزندان‌شان هستند. 
برگزاری مراسم خانوادگی: برگزاری مراسم‌های مذهبی در خانه، مانند روضه‌خوانی یا مراسم عزاداری در ایام محرم، می‌تواند به تقویت و تثبیت این ارزش‌ها در ذهن کودکان کمک کند. این مراسم‌ها می‌توانند فرصتی برای گفتگو درباره ارزش‌ها و آموزه‌های حسینی باشند. 
۳- تشویق به مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی
شرکت در هیئت‌های مذهبی: تشویق فرزندان به شرکت در هیئت‌های مذهبی و مراسم‌های مرتبط با امام حسین (ع) نه تنها آن‌ها را با جامعه مذهبی پیوند می‌زند بلکه به آن‌ها فرصتی می‌دهد ارزش‌های حسینی را در عمل ببینند و تجربه کنند. 
تشویق به کار‌های خیرخواهانه: فعالیت‌های خیریه و اجتماعی که بر اساس ایثار و کمک به دیگران است، می‌تواند به کودکان و نوجوانان نشان دهد چگونه می‌توانند ارزش‌های حسینی را در زندگی روزمره به کار گیرند. 
۴- گفتگو و بحث‌های خانوادگی
 ایجاد فضای باز برای گفتگو: ایجاد فضایی در خانه که در آن فرزندان بتوانند درباره ارزش‌ها، وقایع عاشورا و مفاهیم دینی سؤال بپرسند و گفتگو کنند، بسیار مهم است. این گفتگو‌ها می‌توانند به تقویت درک و تعمیق ارزش‌های حسینی در ذهن فرزندان کمک کنند. 
تفسیر و تحلیل وقایع عاشورا: به تدریج و با افزایش سن فرزندان، تحلیل عمیق‌تری از وقایع عاشورا و مفاهیم مربوط به آن را مطرح کنید. این تحلیل‌ها باید بر مبنای عقل و منطق باشد تا فرزندان بتوانند ارتباط بین این مفاهیم و زندگی روزمره را درک کنند. 
۵- تشویق به مطالعه و تحقیق
 کتاب‌ها و منابع مناسب: انتخاب کتاب‌ها و منابع مناسب که درباره فرهنگ حسینی و تاریخ عاشورا صحبت می‌کنند، می‌تواند به درک بهتر فرزندان از این فرهنگ کمک کند. این منابع باید متناسب با سن و سطح درک فرزندان باشد. 
تشویق به پژوهش: به فرزندان انگیزه دهید که درباره فرهنگ حسینی تحقیق و اطلاعات بیشتری کسب کنند. این کار می‌تواند از طریق پروژه‌های مدرسه، شرکت در مسابقات فرهنگی یا حتی نوشتن مقاله‌های کوتاه درباره این موضوع انجام شود. 
۶- تربیت اخلاقی و دینی
تقویت ایمان و باور‌های دینی: تقویت ایمان و باور‌های دینی در فرزندان، آن‌ها را به سمت ارزش‌های حسینی هدایت می‌کند. آموزش نماز، روزه و سایر واجبات دینی می‌تواند پایه‌گذار رفتار‌های مبتنی بر ارزش‌های حسینی در فرزندان باشد. 
تقویت اخلاق و رفتار اسلامی: تأکید بر اخلاق اسلامی مانند احترام به دیگران، رعایت حق‌الناس، صبر و بردباری، به طور مستقیم با آموزه‌های حسینی مرتبط است و باید در تربیت فرزندان مورد توجه قرار گیرد. 
۷- ایجاد انگیزه و علاقه
 ایجاد عشق و محبت نسبت به امام حسین (ع): یکی از مهم‌ترین اصول تربیت حسینی، ایجاد عشق و محبت نسبت به امام حسین (ع) و یارانش است. این محبت می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای پیروی از ارزش‌ها و آموزه‌های حسینی باشد. 
تشویق و قدردانی: زمانی که فرزندان به ارزش‌های حسینی عمل می‌کنند، از آن‌ها قدردانی و با تشویق، این رفتار‌ها را تقویت کنید. 
با به کارگیری این روش‌ها، می‌توان فرهنگ حسینی را به طور مؤثر به نسل‌های بعدی منتقل و اطمینان حاصل کرد که این فرهنگ در خانواده‌ها و جوامع پایدار خواهد ماند.
عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد

الزامات سیاست خارجی فعال و هوشمندانه

اصغر زبرجدی 

رهبرمعظم انقلاب در مراسم تنفیذ در حوزه سیاست خارجی نکته بسیار مهم و راهبردی را تصریح فرمودند که لازم است در برابر امواج و حوادث جهانی و به‌خصوص منطقه‌ای، برخورد کشور فعال و اثرگذار باشد. در این چهارچوب اشاره به چند نکته احتمالا مفید باشد.

سیاست خارجی تابعی از آمال و واقعیت‌ها، مقدورات ومحذورات کشور‌ها در بستر جغرافیایی، تاریخی و ذهنی است. به طور طبیعی اغلب کشورها، با طیفی از این مولفه‌ها مواجهند ولی در این بین آنچه موجب تفاوت میان کشورهاست کیفیت و شیوه‌های بهره‌گیری و پیوند دادن ظرفیت‌ها در عرصه داخلی و خارجی است. در مطالعه تاریخ، سیاست و تجارب بین‌الملل این نکته به وضوح اثبات شده کشور‌هایی که نسبت به حوادث و رویداد‌های آینده، آگاهانه و فعالانه و هوشمندانه عمل کرده‌اند؛ از دامگه حوادث به سلامت عبور کرده‌اند. رمز این موفقیت نیز پیش‌بینی، پیشدستی و استفاده هوشمندانه از فرصت‌ها و تبدیل تهدید به فرصت و ایفای نقش فعالانه و موثر در تحولات گوناگون است. جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشور‌هایی است که از نظر ژئوپلیتیک در شرایطی ممتاز و در عین حال متمایز قرار دارد. ممتاز از آن جهت که در قلب انرژی دنیا و چهار راه مواصلاتی جهان و در نتیجه در مرکز توجهات و مطامع قدرت‌های بزرگ قرار دارد و متمایز از این منظر که به لحاظ بافت و ساختار شباهتی به منظومه مناطق اطراف خود نداشته و در دسته‌بندی مناطق جزو استثناهاست. به تعبیری دیگر، ایران شبیه هیچ کشوری جز خودش نیست؛ از این رو محیط امنیتی و پیرامونی آن پر از مسأله‌های مرکب و پیچیده خوش‌خیم و بدخیم تاریخی، قومی، مذهبی و سیاسی است. برای چنین کشوری با این ویژگی‌ها، به دشواری می‌توان برنامه مشخص راهبردی را صورت‌بندی کرد. توصیه منطقی آن است که چند اصل به صورت سیال، فعال و در عین حال متوازن و متعادل پیش برده شود. از این رو سه‌گانه امنیت، منافع ملی و پیشرفت سه عنصر سیاست خارجی ایران با بن مایه عزت، حکمت و مصلحت در پرتو حضور فعال و موثر در برابر امواج حوادث جهانی و منطقه‌ای قابل پیگیری است. توفیق در این سه‌گانه با اتخاذ یک دیپلماسی فعال، نقش‌آفرین و موثر منطقه‌ای و بین‌المللی محقق می‌شود که از محور‌های اساسی تاکیدات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان سیاست خارجی بوده است. البته این موضوع در مراسم تنفیذ چهاردهم نیز مجددا مورد اشاره معظم له قرار گرفت و از محور‌های مربوط به عرصه سیاست خارجی و به عنوان اولویت کاری رئیس‌جمهور محترم و دولت جدید نیز مطرح شد. البته تجربه جهانی نشان داده تحقق این ماموریت مهم فقط بر عهده وزارت امور خارجه نیست، بلکه شمولیت آن در کلیت دستگاه‌های موثر در سیاست خارجی و ترکیبی از دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی، دفاعی و اقتصادی با محوریت امور خارجه است. از این رو بازآرایش دستگاه‌های اطلاعات خارجی و احیای مفهوم خدمات اطلاعاتی از انواع آن از امنیتی گرفته تا بازرگانی، اقتصادی و سیاسی فناورانه برای تقویت سیاست خارجی جهت حضور فعالانه و موثر و پیش‌بینی کننده، آینده‌نگر و آینده‌ساز بسیار ضروری است.
تاکیدرهبرمعظم انقلاب بر اهمیت همسایگان درسیاست خارجی از راهبرد‌های مهم است. اتخاذراهبرد تنوع‌بخشی به‌همراه تحرک‌بخشی در سیاست خارجی و توجه به ظرفیت‌های مکمل وحلقه‌های نزدیک از دستاورد‌های این توصیه راهبردی است. وجود ۱۵کشور جهان در همسایگی، پتانسیل جدی برای تحرک در سیاست خارجی را به هرکشوری می‌دهد که می‌تواند ضمن تعمیق عمق استراتژیک روابط، کشور را در برابر امواج جهانی مقاوم کند. یکی ازحوزه‌های جدی دیپلماسی فعال و آینده‌نگر، عرصه حقوق بین‌الملل است که توجه به آن بسیار مهم و ضروری است. در سال‌های دور به دلیل غفلت و ناآگاهی در حوزه حقوق بین‌الملل، عدم شناخت فرآیند‌ها و قواعد جهانی، حقوق بین‌الملل به نفع قدرت‌ها نوشته شده است که هر نوع ابتکار و فعالیت را برای سایر کشور محدود و برای قدرت‌ها انحصار ایجاد کرده است. اکنون با دستیابی کشور به پیشرفت‌های علمی مانند موضوعات جدید فضایی، سایبری و …قدرت‌های بزرگ سعی در محدود‌سازی دارند که با اقدامات فعال و پیش‌بینی کننده فنی و حقوقی در کنوانسیون‌ها، حقوق معاهدات، مجامع بین‌المللی و اتحادیه‌ها می‌توان نقش‌آفرینی موثر کرد و این موضوع نیازمند تقویت بدنه کارشناسی است. مفهوم دیپلماسی با توجه به رشد فزاینده و روز افزون عرصه سایبری، ارتباطات و توسعه شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌ها تغییرات مهمی داشته است. دیپلماسی عمومی و ارتباط مستقیم با انسان‌ها و جوامع بدون اعمال محدودیت دولت‌ها از دستاورد‌های مهم این دوران تحولی است و ظرفیت جدی برای حضور فعال و موثر در عرصه جهانی است. رساندن پیام ملت‌ها و آگاهی‌های فردی و اجتماعی یکی از عرصه‌های جدی فعال بودن دیپلماسی و بازیگری فعال است. نامه‌های رهبر انقلاب به جوانان غرب و انتشار گسترده و استقبال کم‌نظیر آن نمونه‌های ابتکاری موفق دیپلماسی فعال و موثر هستند که با دستپاچگی مقامات غربی مواجه شد و نشان داد ابزار‌های گسترش‌دهنده سلطه می‌توانند بستری مناسب برای ارتباط با ملت‌های جهان قرار بگیرند. توجه به علم و فناوری‌های روز درسیاست خارجی و دیپلماسی در مقام امکان و ابزار و همچنین به عنوان موضوع دیپلماسی بسیارمهم است. استفاده از ظرفیت علم و فناوری در جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل و تصمیم سازی و بستر همکاری‌های مشترک در پروژه‌های بین‌المللی علمی و اتحادیه‌های علمی و حضور فعال در رویداد‌های بین‌المللی علمی و فناورانه کمک شایان توجهی به پیش‌بینی حوادث و امواج جهانی می‌کند و قابلیت خوبی برای سیاست خارجی فعال ایجاد می‌کند که نباید از این ظرفیت غفلت کرد. تاریخ ایران پر از شکست‌های حاصل از غفلت ازجهان و انفعال و تحیر کشور در پدیده‌ها و حوادث است ونتایج آن مانند جنگ، قحطی، کشته شدن مردم وازدست دادن سرزمین‌ها و تسلط بیگانگان بوده است. تاریخ کسانی را که تاریخ نخوانده‌اند، تنبیه می‌کند. باید به استقبال آینده رفت.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز چهارشنبه ۳۱ مرداد

دلیل اهمیت محور فیلادلفیا

علیرضا توانا

محور فیلادلفیا یا محور صلاح الدین در طول مرز میان باریکه غزه و مصر واقع است‌. طول آن ۱۴ کیلومتر است و از دریای مدیترانه در شمال تا گذرگاه کرم ابوسالم در جنوب امتداد دارد. این محور از لحاظ ژئوپلیتیکی اهمیت زیادی برای اسرائیل داراست زیرا با کنترل این محور عملا مرزی برای غزه و مصر ترسیم نخواهد شد.
با به بن بست رسیدن مذاکرات اسراییل و فلسطین ، در مرحله سوم جنگ پیش بینی می شود که اسرائیل سعی بر کنترل کامل این محور برای همیشه دارد و عملا پیمان کمپ دیوید را نادیده خواهد گرفت.
دولت مصر از طریق رسانه ها اعلام می دارد که این موضوع باعث اختلافات سیاسی قاهره و اورشلیم خواهد شد ؛ اسرائیل با این تفکر که حماس قطعا از طریق گذرگاه رفح و محور فیلادلفیا سعی در بازسازی خود خواهد نمود ، اقدامی برای خروج نظامیانش از این منطقه نخواهد داشت و با کنترل کامل نوار مرزی از بندر ایلات تا دریای مدیترانه دسترسی فلسطین را قطع خواهد نمود و پیش بینی می شود در آینده نزدیک طی یک تفاهم نامه، تسلط های ژئوپلیتیکی خود را تثبیت خواهد کرد.
با این وجود بیشتر از ۳۲۰ روز از تنش بین فلسطین و اسرائیل می گذرد که موجب تخریب زیرساخت های فلسطین و کشته شدن بسیاری از مردم شده است ، آیا سازمان ملل متحد و جهان ناتوان از پایان این تنش ها در منطقه ی خاورمیانه می باشد؟ در سیاست خارجی رفتارشناسی کشورها کمکی موثر در پیش بینی اقدامات آینده ی آنها خواهد داشت و این موضوع روشن است که تمام کشورها در جهت منافع خودشان این اقدامات را انجام می دهند. اما این موضوع بی بدیل است که باید شرایط ویژه اعلام شود تا از کشتار هرچه بیشتر مردم عادی جلوگیری شود. تنها اسکان و درمان جوابگوی بی پناهان جنگ نخواهد بود بلکه اتخاذ سیاست صحیح برای نشستی مشترک و رسیدن به توافقات لازم مورد نیاز می باشد؛ حل مسئله ی فلسطین بدون کشورهای عربی بی معناست و در این میان تنها حضور قطر راهگشا نخواهد بود ، حضور نمایندگان کشورهای عربی به صورت فیزیکی در این موضوع الزامیست و نمی توانند تنها با حمایت های رسانه ای سعی در حل این مسئله داشته باشند ؛ بدون شک باید این مسئله را تحت نظر داشت که اگر دامنه ی جنگ گسترده شود نتایجی جز ویرانی و عقب افتادگی در پیش نخواهد داشت و امنیت برای هیچ کشوری در منطقه به شکل قبل معنا نخواهد شد. در چنین شرایطی حتی کریدورها نیز تحت تاثیر قرار می گیرند.

روزنامه شرق

اقتصاد دیجیتال و سرمایه‌گذاری‌های نامشهود: اهمیت، اندازه‌گیری و برنامه‌ریزی

اسفندیار جهانگرد

اقتصاد دیجیتال به‌ طور درخورتوجهی نقش و اهمیت سرمایه‌گذاری‌های نامشهود را افزایش داده است. فناوری‌های دیجیتال امکان بهره‌وری بیشتر و توسعه سریع‌تر این دارایی‌ها را فراهم می‌کنند و شرکت‌ها را به سمت سرمایه‌گذاری بیشتر در این حوزه‌ها سوق می‌دهند. همچنین در اقتصاد دیجیتال، بازارها به‌سرعت در حال تغییر و گسترش هستند و این باعث می‌شود که ارزش دارایی‌های نامشهود به دلیل قابلیت مقیاس‌پذیری و سرریزهای مثبت بیشتر، افزایش یابد و نقش حیاتی‌تری در رشد و توسعه اقتصادی ایفا کنند.

سیستم‌های آماری در کشورهای مختلف با توجه به ثروت، فرهنگ، چارچوب‌های حقوقی و سیاسی و همچنین ظرفیت آمارگیری متفاوت هستند. قابل درک است که سطح ظرفیت آماری هر کشور از نظر رعایت استانداردها و روش‌های توصیه‌شده بین‌المللی، سیستم‌های جمع‌آوری داده و در دسترس بودن شاخص‌های کلیدی اجتماعی و اقتصادی متفاوت است. دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های نامشهود به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند: اطلاعات رایانه‌ای، مالکیت نوآورانه و صلاحیت اقتصادی. این دارایی‌ها در قالب حساب‌های ملی شامل تحقیق و توسعه، نرم‌افزار و دیگر دارایی‌های نامشهود دسته‌بندی شده‌اند. به‌عنوان مثال، نرم‌افزار رایانه‌ای و پایگاه‌های داده بزرگ به‌عنوان دارایی‌های ثابت نامشهود شناسایی شده‌اند. این دارایی‌ها به همراه تحقیق و توسعه، اکتشاف مواد معدنی و آثار هنری اصلی به‌عنوان محصولات مالکیت معنوی طبقه‌بندی می‌شوند. با این حال، به دلیل پیچیدگی‌های دارایی‌های نامشهود، هیچ تعریف یا روش واحدی برای اندازه‌گیری آنها که خارج از مرزهای دارایی حساب‌های ملی قرار دارد، وجود ندارد. در سراسر جهان، بسیاری از مطالعات سه ویژگی مهم برای دارایی‌های نامشهود شناسایی کرده‌اند: 1) به‌عنوان منابعی با سود اقتصادی احتمالی در آینده در نظر گرفته می‌شوند، 2) فاقد ماهیت فیزیکی هستند، 3) تا حدی قابل حفظ و معامله از طرف یک شرکت هستند. این ویژگی‌ها در تعریف کلی‌تر دارایی‌های اقتصادی که از طریق سیستم حساب‌های ملی ارائه شده، نیز منعکس شده‌اند. اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری نامشهود به معنای ارزیابی دارایی‌ها یا سرمایه‌هایی است که در معیارهای مالی سنتی مانند صورت‌های مالی عمومی یا گزارش‌های سالانه قابل مشاهده نیستند. این نوع سرمایه‌گذاری شامل منابع نامشهودی مانند مالکیت فکری، برندها، روابط با مشتریان، فناوری‌های نوآورانه، دانش فنی، تحقیق و توسعه و مهارت‌های کلیدی کارکنان می‌شود. اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری نامشهود اهمیت زیادی در سازمان‌ها، شرکت‌ها و کشورها دارد، زیرا این اطلاعات به مدیران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا ارزش و عملکرد واقعی را بهتر درک کنند و تصمیمات موفق‌تری اتخاذ کنند. به طور میانگین، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در دارایی‌های نامشهود بیش از یک‌سوم کل سرمایه‌گذاری را در رشد تولید ناخالص داخلی به خود اختصاص داده است. همچنین با مقایسه سیستم حساب‌های ملی ۲۰۰۸ و سیستم حساب‌های ملی ۱۹۹۳، مشخص شده است که با در‌نظر‌گرفتن سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه که قبلا به‌عنوان مصرف متوسط تلقی می‌شد، سهم تشکیل سرمایه ثابت نامشهود در رشد تولید ناخالص داخلی تقریبا دو برابر شده است. ابزارها و روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری نامشهود وجود دارد، از‌جمله مدل‌سازی مالی، استفاده از پرسش‌نامه‌ها، مصاحبه‌های کیفی و استفاده از روش‌های تخمینی مانند روش ارزش‌گذاری مشتری یا برند. یکی از مراجع مهم برای اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری نامشهود، دستورالعمل‌های سازمان ملل متحد در سیستم حساب‌های ملی است که از سال ۱۹۹۳ آغاز و در سال ۲۰۰۸ تکمیل شده است. در این زمینه، کشورهای انگلستان، استرالیا، ژاپن، فنلاند، کانادا، هلند و برخی دیگر از کشورهای اروپایی به شکل یکپارچه در چارچوب استانداردها و مفاهیم تولید‌شده اقدام به اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری‌های نامشهود کرده‌اند. تبدیل نامشهودها به سرمایه‌گذاری، نیازمند دو مؤلفه اصلی است: فناوری و نهادها. فناوری تعیین می‌کند که چگونه دارایی‌های نامشهود ذخیره می‌شوند، در‌حالی‌که نهادها ارزش بیرونی این دارایی‌ها را با اعمال تفکیک‌پذیری ایجاد می‌کنند، بنابراین برای بهبود مدیریت کشور و تحقق اهداف اقتصاد دیجیتال با توجه به اینکه سرمایه‌های نامشهود نسبت به مشهودها، به احتمال زیاد مقیاس‌پذیرتر هستند، هزینه‌های آنها بیشتر اجتناب‌ناپذیرتر است و تمایل آنها به سرریزهای بالا و هم‌افزایی نسبتا شدید است و می‌توانند تحولات اقتصادی شگرفی را رقم بزنند. باید در ایران به فناوری دیجیتال و نهادهای لازم توجه جدی کرد و برای آنها برنامه‌ریزی تحول‌خواهانه کرد.

اهمیت، اندازه‌گیری  و  برنامه‌ریزی

- فراهم‌کردن زمینه طراحی رویکردهای جدید برای تحولات و معماری مالی و سرمایه‌گذاری در حساب‌های شرکت‌ها و دولت.

- فراهم‌کردن زمینه طراحی رویکردهای جدید برای جمع‌آوری داده‌های سرمایه‌های نامشهود از طریق نهادهای آماری.

- قابل مشاهده کردن مؤلفه‌های سرمایه و دارایی‌های نامشهود در آمارهای حساب‌های ملی و غیرملی.

- سنجش دقیق و به‌موقع سرمایه‌گذاری نامشهود در کنار سرمایه‌گذاری‌های مشهود.

درک تأثیرات اقتصادی سرمایه‌های نامشهود بر متغیرهای مهم اقتصادی کشور و کسب‌و‌کارها.

روزنامه رسالت

جنگ آتش‌ها!

محمدکاظم انبارلویی
حزب‌الله لبنان هفته گذشته از یک شهر موشکی حاوی مخازن سلاح‌های موشکی با برد متوسط و بلند و نیز تونل‌های عملیاتی برای ورود به سرزمین‌های اشغالی رونمایی کرد.
شهرک موشکی عماد ۴ به قطع و یقین عماد ۱و۲و۳ و نیز احتمالا عماد ۵و۶ و... هم دارد.
توانایی‌های نظامی حزب‌الله پس از جنگ ۳۳ روزه در ۲۰۰۶ به نقطه‌ای رسیده که در ذهن فرماندهان نظامی آمریکا در سنتکام و در ذهن ارتش تروریستی صهیونیست‌ها نمی‌گنجد. حزب‌الله ۱۸ سال پیش در یک جنگ نابرابر ارتش اسرائیل را به شکستی سنگین وادار کرد که سال‌ها پژوهشکده‌های نظامی در داخل و خارج اسرائیل را به تحلیل علل این پدیده شگرف مشغول کرد.
حزب‌الله پس از عملیات طوفان‌الاقصی ۱۰ماه است در شمال سرزمین‌های اشغالی مشغول تمهید جنگی بزرگ است. موشک‌ها و پهپاد‌های حزب‌الله ۱۰ ماه است مشغول شخم‌زنی نظامی در شمال اسرائیل هستند تا تخم موشک‌های نقطه‌زن انبار شده در شهرک‌های موشکی خود را در آن بکارد. محصول این «کاشت» نظامی یک «برداشتی» است که جهان را شگفت‌زده خواهد کرد.
ژنرال مکنزی، فرمانده سابق سنتکام اخیرا در یک اظهارنظر عجیب گفته است: «حزب‌الله لبنان یک بازیگر نظامی غیردولتی در جهان است. آنها زرادخانه بزرگی از موشک‌های نقطه زن را در اختیار دارند.»
او با اشاره به توانمندی‌های ارتش حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن و قدرت شگرف حماس و گروه‌های جهادی در عراق اعتراف کرده است: «جنگ با ایران جنگ با آتش‌هاست!»
نشریه آمریکایی نشنال اینترست در تحلیلی از آخرین تحولات منطقه در آستانه ضربه تلافی‌جویانه جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله به خاطر ترور اسماعیل هنیه و فواد شکر نوشته است:
- موشک‌های ایران سراسر منطقه را پر کرده است.
- ایران، اسرائیل را در دو حلقه‌ای از آتش محاصره کرده است.
مجموعه جمع‌بندی‌های آگاهان سیاسی و نخبگان نظامی در غرب و تجربیات نظامیان آمریکا در افغانستان و عراق و سوریه این حقیقت را به تصمیم‌گیران نظامی آمریکا در پنتاگون دیکته می‌کند که؛
۱- ایران در جایگاهی از بازدارندگی و اقدام پیشدستانه ایستاده است که هرگونه جنگی – چه درازمدت چه کوتاه‌مدت – به مثابه یک شکست قطعی برای غرب است.
۲- باید ضربه تلافی‌جویانه ایران را مانند ضربه «عین‌الاسد» و نیز «وعده صادق» وفق قوانین بین‌الملل به معنای دفاع مشروع پذیرفت و پاسخ نداد و با سکوت از این مرحله گذشت.
۳- باید برای پایان جنگ در غزه فکری آبرومندانه کرد و از میان دو خسارت و شکست عظیم مبنی بر تداوم جنگ و یا پذیرش آتش‌بس، دومی را انتخاب کرد که خسارت آن به‌مراتب کمتر از تداوم نسل‌کشی و جنایت جنگی در غزه است.
۴- برای ارزیابی توازن قوا و کاهش تشنج در منطقه و صورت‌بندی وزن‌کشی قوای دو طرف پس از عملیات طوفان‌الاقصی تعریف جدید کرده توافقات نانوشته‌ای با دولت جدید در تهران، به بهانه گفتگو‌های برجامی رسید. این توافق براساس این منطق شکل خواهد گرفت که؛ «دستی که نمی‌توان برید باید بوسید.»
دست ایران در منطقه که از آن به‌عنوان جبهه مقاومت و دشمن به‌عنوان نیرو‌های نیابتی ایران یاد می‌کند، بریدنی نیست، بوسیدنی است. کافی است صهیونیست‌ها قدری از جنون و دیوانگی جنگی فاصله بگیرند تا حقیقت آن را کشف کنند.
راهبرد‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در حلقه‌ای از آتش در حال سوختن است. مذاکرات در قعر جهنم درحالی‌که طرف دیگر در بهشت رسیدن به راهبرد‌های خود به سر می‌برد ممکن نیست، آمریکا‌یی‌ها تا دیر نشده باید تصمیم بگیرند. صهیونیست‌ها چاره‌ای جز عقب‌نشینی از غزه و پذیرش شروط حماس ندارند. جمهوری اسلامی ایران در آستانگی مدینه فاضله و خلق تمدن جدید با معیار‌های اسلامی و قرآنی است.
آزادگان جهان با درک پیام امام حسین (ع) در حال شکل دادن به یک «جامعه جهانی حسینی» هستند. میلیون‌ها نفر از ۵ قاره جهان امروز به عراق آمده‌اند، تا «بدن‌وارگی زیارت» را با راهپیمایی اربعین ازنجف پایتخت امیر عدالت در جهان علی (ع) تا کربلا پایتخت امیر آزادگان در جهان امام حسین (ع) در قاب رسانه‌های جهان ثبت کنند.
آن آتش عظیمی که در قلب‌های مستعد جهان در یک جنگ نرم تمام عیار علیه استبداد جهانی شعله‌ور شده، خیلی بزرگ‌تر و سهمگین‌تر از آتشی است که در جنگ سخت در غرب آسیا در جریان است.

روزنامه وطن امروز

«وطن امروز» به بهانه روز جهانی مسجد، شرایط اجتماعی نهاد مسجد را آسیب‌شناسی می‌کند
مسجد و انسان مدرن ایرانی

عباد محمدی

به نظر می‌رسد همه ما ایرانی‌ها حداقل یک بار چنین سوال‌هایی را با خود مرور کرده‌ایم: «چرا در مساجد را قفل می‌زنند؟» یا اینکه «چرا مساجد و دیگر بنا‌های عبادی، محلی برای پناه مسافران و بازمانده‌ها نیست؟» شاید هم در صف‌های نماز جماعت تعداد اندک جوان‌ها و نوجوان‌ها را با تعداد پیرمرد‌های پا به سن گذاشته مقایسه کرده باشیم. حتی ممکن است اگر تعداد دفعات حضورمان را در مسجد آن هم در ۶ ماه گذشته بشماریم، نتایج دردآوری داشته باشد. براستی چرا جامعه دیگر وقت خود را در مسجد نمی‌گذراند؟
این بلاتکلیفی ابهام‌انگیز در حالی است که «مسجد» همواره به عنوان یکی از برجسته‌ترین نهاد‌ها بین جوامع اسلامی فعالیت کرده و سازمان‌دهنده جامعه پیرامونی خود بوده است. بررسی تاریخی جایگاه مسجد در ایران نشان می‌دهد «محیط مسجد» به خودی خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. همچنین می‌توان دریافت پیش از تشکیل سازمان به معنای مدرن امروزی آن، یکی از اصلی‌ترین نقاط سازمان‌دهنده جامعه، مسجد بوده است، اما به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر نسبت جامعه ایرانی با نهاد مسجد رو به سردی رفته است تا حدی که نوعی مرجعیت‌زدایی از مسجد رخ داده است. حال در این مجال باید طرح موضوع کرد که در شرایط زیست جامعه مدرن شده ایران، آیا باید توجه سیاست‌گذار به مساجد به عنوان محیطی اجتماعی باشد که می‌تواند توجه بخش عمده‌ای از جامعه را به سمت خود جلب کند یا باید بپذیریم مسجد در شرایط امروز یک محیط صرفا عبادی است که ایرانی‌ها گاه‌به‌گاه به آن رجوع می‌کنند؟
* مسجد، نهاد اجتماعی یا محلی برای عبادت
نخستین گزاره‌ای که درباره مسجد وجود دارد و این نگرش، شیوه سیاست‌گذاری را جهت می‌دهد، این است که اساسا کارکرد مساجد چیست؟ برخی تحلیلگران معتقدند مساجد از همان نخست صرفا محل عبادت بوده و سایر ساختار‌ها و کارکرد‌ها بعدا به آن اضافه شده است. بر اساس این دیدگاه نباید هدف دیگری برای مسجد جز عبادت قائل شد، چرا که پیوست برخی کارکرد‌ها مسجد را از حالت قدسی خود دور می‌کند. در این نوع نگاه، مساله این می‌شود که چرا مسجد از معنویت تهی شده است، اما طرف دیگر، جایگاه‌های سازمان‌دهنده برای مسجد قائل است و آن را نهاد اجتماعی می‌داند که در کنار محیط معنوی و عبادی دارای ظرفیت‌های مختلف جامعه‌سازی است. برای حامیان این باور سوال این است: چرا فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مسجد به نسبت گذشته دچار کاهش شده است؟
در رابطه با این ۲ دیدگاه باید تأکید کرد حتی نخستین مسجد جهان نیز با هدف اجتماعی و سازماندهی جامعه آن زمان ساخته شد، لذا مهم‌ترین کارکرد مسجد «محل اجتماع مومنان» است که این گویای کارکرد اجتماعی مسجد است، لذا این باور که مسجد کارکردی صرفا عبادی دارد و بنا به شرایط، برخی وظایف به عهده مسجد گذاشته شده است و این وظایف موضوعیت خود را به مرور زمان از دست می‌دهد، چندان مورد پذیرش نیست، چرا که اجتماع مومنان یک شبکه پیچیده و تعاملی را شکل می‌دهد.  
* آمار‌ها چه روایتی دارد؟
به لحاظ آماری، تعداد مساجد کشور توسط سازمان‌های ستاد هماهنگی کانون‌های مساجد، ستاد اقامه نماز و سازمان‌های تبلیغات اسلامی و اوقاف با اعداد متفاوتی اعلام شده است که بین ۷۰ تا ۸۵ هزار باب متغیر است. در بررسی آماری باید دانست تعداد مساجد کشور اگر چه مهم است، اما کیفیت کارکرد مساجد و جایگاه اجتماعی آنها در بین مردم حائز اهمیت بیشتری است. بر اساس گزارش‌ها بیش از نیمی از مساجد کشور دارای امام جماعت نیستند. یعنی ۵۰ درصد مساجد کشور از ظرفیت امام جماعت برخوردار نیستند و به نوعی هیچ فعالیت اجتماعی مستمری در آنها انجام نمی‌شود. حال اینکه تنها در ۳۰ درصد مساجدی که دارای امام جماعت هستند، همه‌روزه ۳ نوبت نماز جماعت برگزار می‌شود. آمار‌ها تصریح می‌کند از حدود نیمی از مساجدی که دارای امام جماعت هستند، حدود ۶۵ درصد مساجد امام جماعت دائم دارند و در ۳۵ درصد دیگر امامان جماعت همواره در مساجد حضور ندارند. تحلیل آمار‌ها نشان می‌دهد وضعیت مساجد فعال در کشور بحرانی است. شاید مساجد به طور موقت و برای برگزاری مناسک مورد بهره‌برداری قرار گیرند، اما می‌دانیم این موضوع یکی از کارکرد‌های مساجد است. به طور کلی کارکرد‌های مسجد را می‌توان در دسته‌های «عبادی»، «آموزشی و تربیتی»، «فرهنگی و ارتباطی»، «اجتماعی»، «سیاسی»، «معماری» و «حقوقی و قضایی» دسته‌بندی کرد که توسط مداخله‌گر‌هایی مانند «امام جماعت»، «چهره‌های سرشناس محل»، «مدیر فرهنگی و اجرایی»، «نمازگزاران» و «فعالان فرهنگی» سازمان می‌یابد.  
عدم حضور روحانیان در مساجد به عنوان امام جماعت در حالی است که بر اساس آمار اعلامی حوزه علمیه، در حال حاضر ۱۶۰ هزار دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه داریم که ۲ برابر تعداد بنا‌های مسجد است. یعنی به ازای هر مسجد در کشور ۲ طلبه حوزه علمیه وجود دارد. البته می‌توان به این آمار گزاره‌های دیگری نیز مانند تعداد کانون‌ها و تعداد پایگاه‌های بسیج را نیز افزود، اما مساله مهم در این باره این است که مسجد از مرکز کانونی جامعه خارج شده است.
* جامعه امور خود را با چه سازوکاری سامان می‌دهد؟
«تقسیم کار اجتماعی» و «تخصصی شدن مشاغل» شاید یکی از مهم‌ترین عواملی است که کارکرد‌های مسجد را دچار تحول کرده است. برای نمونه اگر در گذشته حفظ اموال بیت‌المال از طریق مسجد انجام می‌شد، امروز نهاد‌های تخصصی و نظارت‌های پیچیده برای این امر شکل گرفته است. یا اینکه اگر در گذشته مسجد محلی برای کمک مالی به افراد فرودست جامعه بود، در حال حاضر سازمان‌های مختلفی به صورت تخصصی برای حمایت از مساجد شکل گرفته است. همین مساله برای قضاوت نیز وجود دارد و اگر در گذشته قاضی شرع در مسجد به قضاوت مشغول بود، امروز قوه‌قضائیه به صورت خاص این وظیفه را به عهده گرفته است. طرح این مساله از این جهت نیست که وظایف نهاد‌های تخصصی را به مساجد واگذار کنیم، بلکه باید توجه کرد اگر بخشی از وظایف از نهاد مسجد خارج شد، باید توانست کارکرد‌ها و نیاز‌های جدید را به آن اضافه کرد. رهبر انقلاب نیز در این رابطه تذکر می‌دهند «من نمی‌گویم مثل بعضی از تندرو‌ها باشیم که می‌گویند در مسجد بنشینیم و وزارت کنیم، نه! در مسجد نمی‌شود وزارت کرد»، اما این گزاره به این معنا نیست که مسجد را باید رها کرد تا در یک شرایط انفعالی ادامه مسیر دهد. «اوقات فراغت»، «آموزش فراتحصیلی»، «شبکه ارتباطی» و... می‌تواند بخشی از کارکرد‌هایی باشد که در مسجد سازماندهی می‌شود، لذا برای تحقق این منظور پرسش مهم این است که جامعه کدام امور خود را با مسجد سازمان می‌دهد و چه میزان مسجد را در مرکزیت می‌داند؟ دستگاه سیاست‌گذار باید بتواند برای این پرسش پاسخ پیدا کند. متأسفانه برخی بدون توجه به این پرسش ایده «احیای محله سنتی» را مطرح می‌کنند.
ما نیز به این مساله آگاهیم که ساختار شهر در گذشته به صورت محله‌ای سازمان یافته بود و مسجد به عنوان قلب محله عمل می‌کرد، اما نباید بی‌توجه به تغییرات اجتماعی و سبک زندگی در گذشته ماند. باید دانست در شرایط شکل‌گیری کلانشهر‌ها و میل جامعه برای شکستن معیار‌های محله‌ای، کارکرد سنتی مسجد نیز ماهیت خود را از دست داده است، لذا بخش عمده‌ای از این مساله که اکثر مساجد ما فاقد جایگاه سازمان‌دهنده هستند، به این موضوع بازمی‌گردد که جامعه مدرن شده نسبتی بین خود و مسجد در تنظیم امور اجتماعی پیدا نمی‌کند. این موضوع بیش از آنکه ریشه در «تقسیم کار اجتماعی» و «تخصصی شدن مشاغل» داشته باشد، به این دلیل است که در ادامه فروپاشی محله، مسجد نیز نتوانست جایگاه خود را بازیابی کند. یعنی دیگر جامعه این شرایط را پیش روی خود نمی‌بیند که می‌تواند چند ساعت از وقت خود را در مساجد سپری کرده و با افراد ارتباط برقرار کند، چرا که در کلانشهر‌ها دیگر روابط انسانی مبتنی بر حمایت، همبستگی، رابطه دوستی، اعتماد و... پیش نمی‌رود و جامعه به دنبال تخفیف، سود بیشتر و بهره‌وری است، اما این رویکرد امری مطلق نیست و قراردادی بین کلانشهر و انسان مدرن است؛ اگر انسان وارد یک شرایط اجتماعی دیگری شود، معیار‌های اجتماعی برای او مجددا تغییر می‌کند، لذا باید دانست مسؤول بخشی از تنظیم زیست اجتماعی جامعه ایرانی حوزه علمیه است.  
* محله‌های آرمانی و ایده‌های فانتزی
همان‌طور که عنوان شد، با بر هم خوردن نظم شهر‌ها و با شکل‌گیری انسان جهانی، کارکرد‌های محله تا حدود بسیاری از دست‌رفته احساس می‌شود. برخی سیاست‌گذاران به دنبال احیای محله‌ها برآمده و ایده‌هایی را برای بازگرداندن اعتبار به محله‌ها طرح می‌کنند و مبتنی بر همین سازوکار برای مساجد نقش تعیین می‌کنند. باید دانست اغلب ایده‌های احیای محله بویژه با نگاه‌های سنتی یک نوع نگاه فانتزی است و در این نوع سیاست‌گذاری مساجد نیز بیش از پیش دچار انفعال می‌شوند. نگاه نوستالژیک به محله‌ها نوعی کنش بی‌نتیجه است، لذا نباید تلاش کرد به گذشته بازگشت و باید جهان اجتماعی جدید را خلق کرد که بتوان در آن برای نهاد‌های اجتماعی مانند مساجد نقش قائل شد. در این جهان اجتماعی جدید احیای مساجد با «امام جماعت» رخ می‌دهد. متأسفانه در دهه‌های اخیر برخی سیاست‌ها شرایطی را ایجاد کرد که روحانی مسجد، فقط برای اقامه نماز در مسجد حضور داشته باشد؛ در حالی که امام جماعت، یک کنشگر اجتماعی تمام‌وقت و یک مصلح اجتماعی است که بر محور مسجد و پیرامون آن کنش می‌کند.  
به نظر می‌رسد مهم‌ترین علل این پدیده نیز این است که حوزه برای «اجتهاد و تبلیغ» اهمیت بیشتری قائل است. در این نوع نگاه حوزه، افراد یا شخصیت‌ها علمی می‌شوند یا سخنران‌های خوب! در حالی که امام جماعت یک نقش مداوم و پیوسته اجتماعی را بر عهده دارد.
* حوزه علمیه درباره تعداد مساجد بدون امام جماعت تغییر نظر دهد!
همان‌طور که عنوان شد، در شرایط امروز ایده احیای محله نوعی نگاه نوستالژیک است. از سوی دیگر عدم پشتیبانی و نقش‌آفرینی صحیح نهاد حوزه در زمینه حفظ، احیا و توسعه جایگاه مساجد در بین جامعه ایرانی، عاملی بسیار تأثیرگذار در منفعل‌شدن مسجد است. البته در فهم این مساله، نوع نگاه به مسجد نیز دارای اهمیت است؛ اینکه جایگاه اجتماعی و شأن اجتماعی امامان جماعت چطور دیده شده و چگونه بازنمایی می‌شود؟ زمانی که یک طلبه در مسجد خود را بازمانده از مرکز علمی و تخصصی احساس کند، همواره این بحران وجود دارد که دانش‌آموخته‌های حوزه تمایل داشته باشند آیت‌الله شوند تا امام جماعت یک مسجد؛ لذا نخستین مساله این است که از نگاه‌های فانتزی احیای محله فاصله گرفته و سپس جایگاه مسجد توسط حوزه علمیه با محوریت امام جماعت احیا شود. البته مسجدمحوری لوازم مهمی دارد که نخستین آن، نگاه به مساجد به عنوان «فعالیتی تمام‌وقت» است. باید توجه داشت افراد فعال در مساجد مانند سایر نهاد‌های فرهنگی مانند یک فعال تمام‌وقت در نظر گرفته شده و تأمین مالی شوند. بر این اساس مهم‌ترین زیرساخت در زمینه مسجدمحوری، لزوم تحول در نهاد حوزه است. رهبر انقلاب نیز به تحول در حوزه توجه دارند و یکی از موضوعات مهم در این زمینه را لزوم انطباق حوزه با نیاز‌های مردم مطرح می‌کنند. در واقع نکته مهم در اینجا این است که حوزه و روحانیت نیاز به پیوند جدی با نیاز‌های اساسی مردم دارند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات