حسین شریعتمداری
۱- روز چهارشنبه ۳۱ مرداد ماه رئيس جمهور محترم در جلسه علنی مجلس که دستور کار آن رای اعتماد به وزیران معرفی شده بود، با صراحت -و شاید هم به اشتباه- تاکید کردند تمامی وزرا در هماهنگی با رهبر معظم انقلاب انتخاب شدهاند. اظهارات ایشان با توجه به روش و روال بارها اعلام شده حضرت آقا، واقعی و منطقی به نظر نمیرسید و این احتمال وجود داشت که جناب پزشکیان در بیان منظور خود دچار لغزش زبان و خطای بیان شده باشند ولی رئیسجمهور محترم برای تاکید بر آنچه مطرح کرده بودند، خطاب به نمایندگان اظهار داشتند: «میخواهم بگویم هماهنگ شدیم آمدم اینجا... چرا مرا وادار میکنید چیزهایی را که نباید بگویم، بگویم؟ من را وادار نکنید که وارد جزئیات قضیه بشوم... همه وزرا هماهنگ شدهاند»!
با توجه به روش یاد شده حضرت آقا کمترین تردیدی وجود نداشت که ادعای جناب پزشکیان نمیتواند صحت داشته باشد ولی متاسفانه (تقریباً) هیچ صدائي به اعتراض بلند نشد و هیچکس از رئیسجمهور محترم درخواست نکرد که درباره اظهارات نامتعارف خود توضیح بدهد.
۲- همان روز در یادداشتی با اشاره به چند سند از بیانات حضرت آقا در نفی اینگونه ادعاها و تکذیب دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در موارد مشابه، خطاب به جناب آقای پزشکیان تاکید کردیم؛ «از آنجا که امروزه جنابعالی رئیسجمهور همه مردم و تابلوی تمامیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستید، انتظار آن است که اظهارات مورد اشاره دیروز خود را تصحیح بفرمایید و راه را بر سوءاستفاده دشمنان سد کرده و آنان را مانند همیشه ناکام بگذارید». این درخواست بعد از چند روز در یادداشتی از روزنامه دولتی ایران تحقق پیدا کرد که هرچند باید آن را قابل تقدیر دانست ولی اقدامی دیرهنگام بود و دشمنان با استناد به اظهارات ایشان، مجلس و انتخابات و تعیین وزرا و اختیارات رئیسجمهور را نمایشی معرفی کرده بودند! و...
۳- یادداشت کیهان با هجوم گسترده و پرحجم رسانههای خارجی و برخی از داخلیها روبهرو شد که با استناد به سکوت برخی مراکز مسئول، اعلام میکردند کیهان قصد تضعیف کابینه را دارد(!) و رسانههای بیگانه پا را فراتر نهاده و ادعا میکردند کیهان در پی آن است که اعتراف صریح رئيسجمهور به نمایشی بودن انتخابات و هیچکاره بودن مجلس را نفی کند! بدیهی است که آنچه دشمنان و دنبالههای آنها علیه کیهان میبافتند برای ما اهمیتی نداشت بلکه متهم کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی به مهندسی انتخابات نگرانکننده و غیرقابل تحمل بود آنهم در حالی که با جرأت میتوان گفت آزادیهای مدنی و مردمسالاری دینی در ایران سرآمد همه ادعاهای دموکراسی در جهان و پرچمداران دروغین آن است.
۴- دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیسجمهور محترم و اعضای هیئت دولت با حضرت ایشان به صراحت و وضوح تاکید فرمودند؛ «آقای رئیسجمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. تعداد بیشتری را هم نمیشناختم و نظری نداشتم». همانگونه که ملاحظه میشود حضرت آقا ادعاهای مطرح شده درباره این که انتخاب همه وزرا با هماهنگی ایشان بوده است را به صراحت رد کردهاند و اشاره به تایید برخی و تاکید برخی همان است که همواره به عنوان یک روال تعریف شده و قانونی انجام میگرفته و در هر دو یادداشت کیهان نیز به آن اشاره شده بود. اکنون این سؤال از مراکز ذیربط و شماری از شخصیتهای نظام مطرح است که چرا با بیتفاوتی از کنار ماجرای یاد شده عبور کرده و با سکوت خود به دشمنان تابلودار، فرصت سوءاستفاده و متهم کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به مهندسی بودن انتخابات، نفی آزادیهای مدنی و نمایشی بودن مردمسالاری دینی را دادهاند!
۵- و بالاخره بدون تعارف باید گفت کسانی که از روند ماجرا و روال تعریف شده حضرت آقا در اینگونه موارد اطلاع داشتهاند -که یک مسئول نظام نمیتواند اطلاع نداشته باشد- با سکوت یا کجفهمی خود، به دشمنان نظام فرصت سوءاستفاده دادهاند و به قول شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی برای دشمن کوچه باز کردهاند که جرم بزرگی است و اما، با دشمنان نظام سخنی نیست ولی با همه کسانی که درون نظام تعریف میشوند، این توصیه در میان است که «عذرخواهی پیشکش، بیتفاوت نباشید!».
کشمکش اسب با اسب بخار در عصر هوش مصنوعی
کمیل خجسته
زمانی برندگان عالم کسانی بودند که اسبهای تیزرو و بازوانی ستبر داشتند. آنها چه در آسیا همانند «مغولان» یا در اروپا همچون «هابسبورگها» بودند که توانستند عالمی را تصرف کنند و چنان بر سر ایرانیان بلا آورند که «مولانا» فرمود «این چه میرویم و مغول را سجود و خدمت میکنیم و خود را مسلمان میدانیم.»اما سالها بعد عدهای بهجای این که بر روی اسبهای تیزرو سرمایهگذاری کنند؛ اسب را به «اسب بخار» تبدیل کردند. کشتیهایشان را به اسب بخار مجهز و دیگر نه مناطق اطرافشان که عالم را فتح کردند. هندیها داستانهای تلخی از تهاجم اسبهای بخار به سرزمینشان دارند و بزرگانی چون گاندی و اقبال سردمداران مقابله با آنها بودند.از درون آن جنگها و پیشرفت آن فناوریها، جهان به جهان مدرنی رسید که با مرزهای ملی خطکشی شد و دولتهای ملی شکل گرفت. دولتهای مدرنی که با شش عنصر بر دیگران برتری یافتند: 1. بزرگی جمعیت 2. وسعت سرزمین 3. قدرت اقتصادی 4. نظام سیاسی 5. منابع طبیعی مثل نفت 6. نیروی نظامی.و حالا آن فناوری اسب بخار و عصر انقلاب صنعتی به فناوری اینترنت و عصر هوش مصنوعی رسیده است. در مقابل آن شش عنصر قدرت دولتهای مدرن، عناصر جدیدی در حال شکلگیری هستند: «پلتفرم» اینستاگرام یا تلگرام را در نظر بگیرید. «حاکمیتی» دارد که وسعت جمعیت درونش در قالب «شبکه» بیش از میلیارد نفر است. با رمزارزها و بازیهایی مثل همستر یک «نظام اقتصادی مستقل» برای خود دارد میچیند و بهرهمند از نفت جدید یعنی «داده» است.دولتهای مدرن در مقابل خود رقبای جدیدی پیدا کردهاند: پلتفرمها. به همین دلیل است که ترامپ قبل از حضورش در کمپین انتخاباتی اول تکلیف توئیتر را مشخص میکند. مکرون رئیس تلگرام را بازداشت میکند و زاکربرگ هنوز نتوانسته به کنگره بقبولاند تا رمزارز متا را انتشار بدهد و... حالا در چنین کشمکشی در نظر بگیرید که آن پلتفرمهای دارای عناصر قدرت جدید، مجهز به «هوش مصنوعی» شوند. هوش مصنوعی به دلیل سرعت زیادش در پاسخگویی به همراه توانایی یادگیری و شبیهشدنش به منطق انسانی و مدلهای زبانی توان صاحبان آن را چند برابر کرده است. بیخود نیست که در اجلاس داووس امسال قدرتهای بزرگ امروز جهان موضوع اصلی شان «دستیابی به امنیت و همکاری در جهان چند تکه» بود.بله، آنها معتقدند با ذوب شدن قدرت دولتهای ملی، جهان تکهتکه میشود و برندگان قدرت، مالکان این فناوری خواهند بود. حالا مهم است که این فناوری در دست «مغول» زمانه باشد یا ایرانی موحد «مولانا»دوست.
«جوانان» ظرفیت گرهگشا و بنبستشکن
رحیم زیادعلی
بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار ایشان با اعضای هیئت دولت چهاردهم را باید افق، چشم انداز و دورنمایی از آینده امیدوارانه کشور در حوزههای مختلف ارزیابی کرد.
مقام معظم رهبری در این دیدار با فهرستی سیزدهگانه از توصیههای خود به دولت دکتر پزشکیان، افقی را پیش روی دولت گشودند که توجه و تأمل روی هر یک از آنها میتواند بسیاری از موانع موجود را از میان بردارد. در میان تدابیر و توصیههای رهبری معظم انقلاب، توجه به ظرفیت انسانی کشور، و به صورت ویژه بهرهگیری از ظرفیت جوانان در حوزههای مختلف مدیریتی و کارشناسی دولت اهمیت فراوانی دارد، به گونهای که پس از «قدر دانستن فرصت خدمت به مردم» و «شناخت داشتهها و ظرفیتها به عنوان شرط کارآمدی دولت»، «انتخاب همکاران جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه» را سومین توصیهای عنوان میکنند که با بهرهگیری از این ظرفیت، گرهها باز میشود.
اهمیت این مهم زمانی آشکارتر میشود که یکی از چالشهای حکمرانی که همواره دولتهای مختلف در ادوار گذشته با آن مواجه بودهاند، شکلگیری یک حلقه بسته از مدیران ارشد کشور است که با آمد و شد دولتها، این حلقه همچنان بسته باقی مانده و بعضاً با یک جابهجایی صورت مسئله پاک شده است. این حلقه بسته مدیریتی با هر انگیزه سیاسی، اقتصادی و مواردی از این قبیل اکنون کشور را به جایی رسانده است که دولت چهاردهم، پیرترین دولت همه ادوار پس از انقلاب اسلامی را به خود اختصاص داده است!
توجه و تأکید رهبر معظم انقلاب به بهرهگیری از ظرفیت عظیم جوانان با ویژگیهایی که برشمردهاند، البته ریشه در اشراف دقیق ایشان و تجربیات انباشته از گذشته دارد که جوان مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه ایرانی طی چهار دهه گذشته در بزنگاههای خطیر انقلاب از خود برجای گذاشته است. چه در دوران دفاع مقدس و اداره جنگ تحمیلی که میانگین سن فرماندهان و بسیجیان از ۲۵ سال فراتر نمیرفت، اما چنان مدبرانه و هوشمندانه صحنه را مدیریت کردند که بسیاری از استراتژیستهای نظامی از طراحیهای پیچیده و عبور از موانع آنها حیرت زده شدند؛ و چه پس از آن دوران، هنگامی که این ایمان و انگیزه انقلابی، با تعهد و تخصص ممزوج شد، از جوان ایرانی چنان استعدادی ساخت که در حوزههای مختلف علمی، فناوریهای پیشرفته دفاعی و هستهای، المپیادهای جهانی و حتی ورزشی، او را به قله رساند.
اکنون که جمهوری اسلامی ایران چنین ظرفیت رشک برانگیزی دارد، چرا در مناصب و سطوح بالای مدیریتی جوانان به کار گرفته یا تربیت نشوند. مگر فرماندهان جوان دفاع مقدس در کدام اندیشکده نظامی دنیا، مشق جنگ کرده بودند که بزرگترین ارتشهای جهان را به زانو درآوردند؟ آیا جز ایمان و اراده و اعتماد به آنها بود؟ اکنون که سالها از آن دوران پرافتخار دفاع مقدس گذشته و کشور با همه موانع تحمیلی به ساحل امن آرامش و امنیت رسیده است، چرا نباید آن انگیزهها را بیدار کرد و به کار گرفت؟!
رهبر معظم انقلاب در همین دیدار با اشاره به نامدارانی از تاریخ گذشته ایران مانند خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، ملاصدرا و زکریای رازی، این اشخاص برجسته را نشانه ظرفیت بیکران پرواز فکری ملت ایران توصیف و سپس تأکید میکنند، اکنون نیز میتوانیم از جوانان با استعداد کشور، نابغه پرورش دهیم؛ و بالاخره توصیه به دولت در به کارگیری صد جوان با خصوصیات پیش گفته و تحویل صد مدیر قوی و آماده در پایان دولت، فرصتی است که دولت چهاردهم باید قدر بداند و ضمن توجه به این توصیه دوراندیشانه و راهگشا، گره از حلقه بسته مدیریتی مزمن بگشاید. اکنون که کشور با برخی مشکلات اقتصادی مزمن و انباشته روبهروست، تنها با مدیران جوان، توانمند و پرانگیزه میتوان از سد آن گذشت. مدیران سالخورده و محافظه کار را نمیتوان به جنگ مشکلات بزرگ برد. اعجاز و انگیزه جوانی است که میتواند از این گردنه سخت و صعب، عبور کند.
اشتباه بزرگ اروپا
عبدالرضا فرجی راد
آرمان امروز :گزارشی از سرویس اقدام خارجی اروپا به تصمیم گیرندگان ارائه شده که جنبههای مثبت و منفی معرفی مربیان اتحادیه اروپا به اوکراین را تشریح می کند. در این سند آمده است که کییف انتظار ۱۵۰ هزار سرباز جدید را در نتیجه بسیج ماه مه و همچنین ده تیپ جدید پیاده نظام دارد.
به احتمال زیاد اتحادیه اروپا تصمیم خواهد گرفت که مربیان خود را به اوکراین بفرستد.
بخشی از کار توسط ایالاتمتحده و بخشی توسط خود بوروکرات های اروپایی انجام خواهد شد.
به عنوان آخرین راه حل، این راه حل شامل اعزام مربیان به اوکراین به صورت داوطلبانه و نه اجباری توسط کشورهای عضو خواهد بود. رای واشنگتن، موقعیت مناسب دیگری برای اتحادیه اروپا در حال ظهور است تا بر خطرات یک درگیری مستقیم نظامی با روسیه، در حالی که ظاهراً در حاشیه است، غلبه کند.
اما باید درک کنیم که یک مربی نظامی خارجی میتواند در محل تمرین و شاید در مقر فرماندهی و در ترکیبات جنگی باشد.
نیروهای مسلح اوکراین اکنون به شدت از کمبود افسران، عمدتاً افسران جوان، رنج میبرند. ارتش اروپا میتواند با تشکیل اسکلت نیروهای مسلح اوکراین از شدت این مشکل بکاهد.
در واقع ورود مربیان نظامی اتحادیه اروپا به اوکراین به معنای ورود نیرو از کشورهای اتحادیه اروپا و مشارکت رسمی در جنگ با روسیه است. این اقدام می تواند یک اشتباه بزرگ از سوی اروپا باشد. اشتباهی که می تواند به جنگ بزرگی تبدیل شود زیرا روسیه در این مقطع زمانی توان نظامی خود را تا حدودی از دست داده و نفس هایش به شماره افتاده است.
در این مقطع زمانی مشخصا اروپا این را می داند که روسیه ممکن است برای جلوگیری از فروپاشی از سلاح غیر متعارف استفاده کند و نباید بهانه ای به دست روسیه بدهد.
البته که اگر روسیه از سلاح نامتعارف استفاده کند، در مقابل نیز، غرب بخاطر این اقدام بهانه ای بدست می آورد که روسیه را با تحریم های بزرگ بین المللی و افزایش کمک ها به اوکراین در آستانه نابودی قرار دهد.
سخنی با بانوی محیط زیست کشورمان
عبدالحسین طوطیایی
مقدمتان به پردیسان برای صیانت از بقایای بستر حیات این سرزمین گرامی باد، بستری که در دهههای اخیر آماج تندبادهای مخربی از غفلت قرار گرفته تا نسل حاضر با دستانی خالی و سیمایی شرمسار به پیشباز آیندگان برود. اکنون که نشانهها از آمدن موجی از تغییر به سمت مشارکت بیشتر مردم در مدیریت کشور حکایت دارد، بیتردید قدمهای شما نیز در طلیعه این رویکرد، خبر از آمدن طراوت بر این گستره تفآلود میدهد. آنچه تاکنون در بستر زندگانی سرزمین ما رخ داده است، نیاز به بازخوانی نداشته و خود بهتر میدانید که بر چه عرصه پرچالشی گام نهادهاید. عرصهای که بسیاری از صاحبان میز و امضا برای اثبات شایستگی مدیریت خود تیغ ذبح بر گلوی نازک آن کشیده و هنوز هم میکشند. اگر که تا دو دهه قبل خشکیدن رودها و تالابها فریاد این طبیعت مظلوم در برابر ستمی بود که به بهانه توسعه و سازندگی بر آن میرفت اما اکنون فرونشستهای پیدرپی از تمامی کشور رخ نموده و از مرگ تدریجی سرزمین خبرمان میدهد. سرزمینی که طی هزاران سال و با خون سلحشورانش به امانت به نسل حاضر داده شد.
سرکار خانم انصاری! باور دارم که آمدهاید تا بر تخریب محیط زیست کشورمان خط پایانی بکشید. تخریبی که اوج آن را در سه استان شمالی کشور شاهد هستیم. تردیدی هم ندارم که برای چنین عزمی نیاز به همراهی تمامی مردم کشورمان دارید. مردمی که آگاهانش در روند این دهههای تخریب تنها شاهدانی دست و پا بسته بودند. شاهدانی که نالههای نحیف هشدارشان در غرش بولدوزرها هرگز به گوش نمیرسید. بایستی یقین داشته باشیم مردم اصلیترین سرمایه انسانی بیکران و نیز رایگان برای حفاظت از محیط زیست خود خواهند بود. نکته دیگر تأکید بر ضرورت تغییر نگاه از انسانمحوری به راهبرد اکوسیستممحوری برای صیانت از عرصه زایای حیات است. متأسفانه در چند دهه گذشته بسیاری از پروژههای خرد و کلان که تحت عنوان توسعه و به بهانه اشتغالزایی و... تصویب و اجرا شده، در تضاد با پایداری بستر حیات و با توجیه دستیابی به بهبود زندگی جامعه حال حاضر بوده است، در حالی که جایگاه انسان، تنها با همزیستی عادلانه در اکوسیستم و در تعادل با دیگر صاحبان حیات تعریف شده و هرگز حق مالکیت، تصرف و تغییر کاربری منحصربهفرد در آن را ندارد. کلام آخر آنکه اگر سازمان محیط زیست بخواهد برنامه جامع حفاظت در تمامی سطح کشور را داشته باشد، باید از چندگانگی مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست اجتناب شده و هر دوی آنها در قالب واحدی یکپارچه اداره شوند. وجود همپوشانیهای این دو حوزه موجب اختلال در مدیریتی منسجم خواهد بود. امید آنکه با ادغام عرصه منابع طبیعی با سازمان حفظ محیط زیست از خلأهای مدیریت آنها کاسته شود.
توانمندیهای داخلی منبع انرژی دولت
مسعود رضایی
آقای پزشکیان مهمترین مسئولیت خویش را در مقام ریاستجمهوری، اجرای سیاستهای کلان مقام معظم رهبری و تحقق برنامههای چشمانداز و پنجساله عنوان داشته است، اما همه میدانند که مسیر تحقق سیاستها و برنامهها از روی کاغذ تا صحنه اجرا و عمل و رسیدن به مرحله بازدهی و ثمربخشی، مسیری بسیار دشوار و نفسگیر است.
اینک توصیههای مهم رهبر معظم انقلاب به رئیسجمهور و همکاران ایشان در ابتدای راه دولت چهاردهم را باید راهنما و دلیل راه این دولت در طول دوران مسئولیت چهارساله آینده برای عبور موفقیتآمیز از این مسیر دشوار و تحقق برنامههای خرد و کلان و برخورداری جامعه از دستاوردهای عینی و ملموس این اقدامات دانست. تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم وظیفه همگانی برای حمایت و کمک به دولت در طلیعه سخنان ایشان، حاکی از نقش و اهمیت این موضوع، نه صرفا برای دولت، بلکه برای تمامی کشور به معنای اعم آن است. بدیهی است در حالی که شبکهای از شیاطین بیگانه شبانهروز در حال توطئهچینی و کارشکنی و مانعتراشی برای کشور و ملت ایران هستند، جز با انسجام و وفاق و همکاری داخلی نمیتوان بر مشکلات فائق آمد. صدالبته که معنای وفاق صرفا تایید و تشویق دولت مستقر نیست، بلکه تحقیق و تأمل در سیاستها و عملکردهای دولت و نیز انتقاد سازنده و پیشنهادهای دلسوزانه بخشی بسیار مهم از این همکاری و وفاق را تشکیل میدهد. آنچه مهم است این که رویکردهای خصمانه و کینهورزانه در میان نباشد و موفقیت دولت مستقر، به عنوان موفقیت کشور و نظام در نظر گرفته شود و نه صرفا موفقیت یک شخص یا یک جناح.
اما نکته دیگری که در سخنان مقام معظم رهبری از اهمیت ویژهای برخوردار است و جا دارد که به صورت ویژه مورد توجه دولتمردان قرار گیرد، لزوم آگاهی عمیق و وسیع از مجموعه توانمندیهای داخلی در عرصههای گوناگون است. این موضوع بیتردید به نوعی خودباوری و اعتماد به نفس منتهی میشود که باید از آن بهعنوان مهمترین منبع انرژی برای فعالیت دولتمردان یاد کرد. با نگاهی به تاریخ دو سده اخیر کشورمان باید گفت آنچه زمینه اصلی ضعف و وابستگی کشورمان را تشکیل میداد، فقدان چنین نگاه و تفکری در حاکمیت و جامعه ایران بود. با شکستهای سنگین ایران در جنگهای با روسیه در اوایل دوران قاجار و سپس مواجهه با پیشرفتهای علمی، صنعتی و نظامی در مغربزمین، روحیه ایرانیان درهم شکست و از آنسو، بیگانگان نیز با انواع شیوهها و با بهرهگیری از عوامل خودباخته غربزده، بر شدت این خودباختگی افزودند و بر گُرده ایران و ایرانی سوار شدند و تا توانستند به چپاول و غارتگری پرداختند. انقلاب اسلامی تنها یک انقلاب سیاسی نبود، بلکه مهمتر از آن یک انقلاب روحی، معنوی و روانی بود که ملت خسته از وابستگی و تحقیر را به خروش و قیام واداشت و روح بلند خودباوری را در چهارچوب مفاهیم و فرهنگ اسلامی به کالبد ایران و ایرانی دمید. پس از آن است که ما شاهد خیزش دوباره ملت ایران در عرصههای علمی، صنعتی و نظامی هستیم و دستاوردهای آن را مشاهده میکنیم. امروز مهمترین و سهمگینترین نبرد شبکه شیاطین علیه ایران، جنگ اقتصادی و نظامی نیست، بلکه جنگ روانی است تا بتوانند این روحیه را درهم بشکنند که اگر خدای ناکرده در این جبهه به پیروزی برسند، پیروزی آنها در دیگر جبههها حتمی خواهد بود. تأکید حضرت آیتا... خامنهای بر لزوم شناخت توانمندیهای داخلی و دستاوردهای آن تا حال حاضر و نیز برخورداری از ایمان و اعتقاد کامل به نیروهای توانمند داخلی و ضرورت آموزش و پرورش استعدادهای جوشان و فراوان جوانان این مرز و بوم از این پس، در حقیقت یک ضدحمله کامل و موفق در قبال آن جنگ روانی گسترده دشمنان به حساب میآید، چراکه ضمن تقویت انگیزههای داخلی و افزون ساختن مستمر و شتابنده محصولات و دستاوردهای علمی و فنی داخلی، موج ناامیدی را به جبهه دشمنان روانه میسازد و طعم شکست را در این کارزار مهیب به آنها میچشاند.
درهمین چهارچوب، توجه ویژه به کادرسازی در ردههای مختلف مدیریتی، از جمله نکات مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب است. این وظیفهای است که هر دولتی باید در دستور کار خود قرار دهد و در حقیقت آینده کشور را با تربیت مدیران جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه در زمینههای مختلف تضمین کند. این طیف از مدیران پرورشیافته و مجرب که در صحنه کار و عمل، به صورت طبیعی رشد کردهاند، خود کارشناسانی زبده به شمار میآیند که با اشراف علمی و تخصصی کامل به امور و مسائل تحت مدیریت خود، قادر به حل مشکلات خواهند بود. البته ناگفته نماند که خوشبختانه کشور ما در طول سالیان گذشته موفق به تربیت و تأمین بسیاری از اینگونه مدیران شده است، اما آنچه مورد تأکید است، بیتردید گستردهتر شدن این روند است که میتواند تضمین مناسبی برای آینده مدیریت کشور باشد. درکنار این قضیه، همچنین باید آرزو کرد و امیدوار بود که با رفتوآمد دولتها، مدیران و کارشناسان مجرب و زبده درگیر و دچار نوسانات سیاسی روز نشوند و پستهای مدیریتی در سطوح مختلف بر مبنای گرایشهای سیاسی و ارتباطات خاص توزیع نشوند؛ و در پایان این مقال، جا دارد به این توصیه مهم دیگر مقام معظم رهبری نیز پرداخت که هنگامی که سخن از کارشناس و کار کارشناسی به میان میآید، باید فرق صدف و خزف را دانست و مبادا تزها و تئوریها و توصیههای غربی و شرقی که سنخیتی با شرایط و مقتضیات ما ندارند، بهعنوان طرحها و برنامههای کارشناسانه در نظر گرفته شوند که در این صورت نهتنها مشکلی حل نخواهد شد، بلکه بر مشکلات افزوده نیز خواهد شد. شرط حکمرانی خردمندانه، شناخت و تشخیص صحیح و درست است. اشتباهات در عرصه حکمرانی، تبعات سنگین و بلندمدت بهدنبال خواهد داشت. آقای پزشکیان و دولت ایشان باید حداکثر دقت و مراقبت را در این زمینه داشته باشند. آنچه رهبر معظم انقلاب در دیدار با دولت چهاردهم فرمودند، خطوط و مسیر روشن و دقیقی را در پیش روی این عزیزان قرار داده است و امید آن که دولت آقای پزشکیان بعد از چهار سال، کارنامه درخشانی در پیمودن این مسیر داشته باشد.
محمدكاظم انبارلویی
۱- بزرگی میفرمود؛ هر حقیقتی برای ماندگاری، نیاز به «آیین» یا «مراسم» دارد. پشت هر مراسم و آیینی یک معرفت و یک حقیقتی خوابیده است.
اسلام اساس معرفت و حقیقت خود را در آیین و مراسم تعریف کرده است.
«نماز»، «حج»، «روزه»، «شبهای قدر» و «اعیاد قربان، غدیر و فطر» هرکدام تحت یک آیین و مراسم برگزار میشود. پشت این آیینها روح، معنویت و معرفت وجود دارد. این معرفت متضمن توحید و پرهیز از شرک است.
۲- روضه، عزاداری و آیین زیارت در مذهب ما تحت آیین و مراسم خاص است. از ۱۱۰ جلد کتاب بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی ۶ جلد به مختصات روضه، عزاداری و زیارت اختصاص دارد.
پیادهروی اربعین که این روزها سرخط اخبار جهان اسلام و جهان رسانه رها و آزاد از سلطه غرب قرار گرفت، یک آیین جهان شمول است که آزادگان جهان به آن بهعنوان یک پدیده نگاه میکنند. پدیدهای که یک ضلع آن به «صلح» و «فراصلح» نگاه میکند. به همین دلیل بهغیراز شیعیان و مذاهب اسلامی، ادیان ابراهیمی هم در آن شرکت میکنند.
بشریت در آن تجربه «همسفر بودن» و «همسفره بودن» را برای مقصدی خاص تمرین میکنند. مقصد، آمادگی برای ظهور است. قدمبهقدم این راهپیمایی نوعی بارگذاری برای فرهنگ ظهور است.
۳- یک آوای روحانی و ربانی و معنوی در طول تاریخ، بشریت را از شرک به توحید، از تفرقه به وحدت، از جهل به علم، از توحش به تمدن، از آلودگی روح به تزکیه روح، از فقر به غنا، از رکود به حرکت، از خرافات به حقایق، از ذلت به عزت و از اطاعت طاغوت به اطاعت معصوم میخواند.
پیامبران و اولیای خدا این آوای الهی را نمایندگی میکنند. ملت بزرگ ایران افتخار دارد در این مسیر گام برمیدارد و به این ندای الهی پاسخ شایسته داده است.
حرف ملت ایران با جهانیان این است بیایید از غفلت به هوشیاری، از تزلزل به ثبات، از کفر به ایمان و در یک کلمه از ظلمات به نور برویم.
۴- خدا رحمت کند امام خمینی (ره) را میفرمود؛ «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است» آیینهای نورانی محرم و صفر حقیقت اسلام و حقایق قرآن را زنده نگهداشته است. روزهای آخر ماه صفر رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امام رضا (ع) را داریم.
رسول گرامی اسلام آخرین پیامبر الهی است. او هر آنچه بشریت برای هدایت نیاز داشته در قرآن کریم با امر و وحی الهی آورده است. امامان معصوم هر یک بعد یا ابعادی از اسلام را برای بشر بازگو کردهاند. خدا میداند در طول سال بهویژه در ماههای رجب، شعبان، رمضان، محرم و صفر اقیانوسی از معرفت الهی توسط خطبا، علما، مداحان و ... در مساجد و منابر تولید محتوا میشود. همین تولید است که انقلاب اسلامی را در میدانهای نبرد نرم و نبرد سخت در برابر نقشههای شوم استبداد و استکبار جهانی به تابآوری رسانده است.
بارگذاری فرهنگ ظهور در این بستر شکل میگیرد. بهزودی پرچمهای مهدویت در چهارگوشه جهان به علامت آمادگی بشریت برای پذیرش صلح و امنیت و خروج از سلطه طاغوت به اهتزاز درخواهد آمد.
۵- کاروان الهی پیامبر اعظم با همراهی خوبان عالم بهسرعت به سمت ظهور میرود. آنچه از این پدیده در قاب رسانههای جهانی دیده میشود؛ «نور»، «صدا» و «حرکت» است. این نور خاموش شدنی نیست، این صدا قطعشدنی نیست و این حرکت هرگز بازنمیایستد.
آقا و مولایمان فرمود: «کارزار جبهه حسینی با جبهه یزیدی تمام نشدنی است.»
امیرعباس نوری
روایت رهبر انقلاب از جلسه مشورتی آقای رئیسجمهور درباره وزرای پیشنهادی کابینه، نشان داد روایت آقای پزشکیان از این دیدار در روز رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی، یک روایت غیردقیق و مخدوش بوده است. رهبر انقلاب روز گذشته در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیات دولت چهاردهم با ایشان، درباره این موضوع فرمودند: «آقای رئیسجمهور برای انتخاب وزیران با بنده هم مشورت کردند. من خب! بعضی از افرادی که تعدادی که میشناختم یا صلاحیت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود؛ اینها را تایید کردم. بعضیها را هم تاکید کردم. تعداد بیشتری را هم نمیشناختم؛ گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب! بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام دهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفقیت بزرگی بود و خدا را سپاس میگوییم».
این اظهارات رهبر انقلاب دارای چند نکته مهم است:
1- جلسه آقای پزشکیان با رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی، یک جلسه مشورتی بوده است.
2- رهبر انقلاب برخی وزرای پیشنهادی را میشناختند که نظر ایشان درباره این وزرا، تایید یا تاکید بر حضور آنها در کابینه بوده است.
3- رهبر انقلاب تعداد بیشتری از گزینههای کابینه پیشنهادی را نمیشناختند و درباره آنها نیز نظری مطرح نکردند.
یعنی در واقع آقای پزشکیان فهرست وزرای پیشنهادی خود را خدمت رهبری برده و از ایشان خواسته درباره این گزینهها اظهارنظر کنند. رهبر انقلاب برخی گزینهها را میشناختند و آنها را تایید کردند و نسبت به حضور برخی از آنها در دولت نیز تاکید کردند و درباره تعداد بیشتری از وزرای پیشنهادی که نمیشناختند، اظهارنظر نکردند. خب! این رویهای بوده که قبل از آقای پزشکیان نیز وجود داشته است و روسای جمهور نظر مشورتی رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی را جویا شدهاند اما آقای پزشکیان به هر دلیلی، برآورد اشتباه و همینطور روایت ناقصی از این دیدار را در جلسه رای اعتماد نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی مطرح کرد.
اجازه بدهید صحبتهای پزشکیان در روز رای اعتماد به وزرای پیشنهادی در مجلس را مرور کنیم: «وزیر ارشاد؟ وزیر ارشاد که دیگه اصلا... نمیآمد. آقا بهش دستور داده اومده. حالا من نمیخوام این حرفها رو بزنم. چرا من رو وادار میکنید مثلا حرفی بزنم؟ ایشان (صالحی) را صدا کردم آمد، هی میگفت نه! نه! رفت. رفتم خدمت آقا گفتم این لیسته؛ اینها هستند. گفتم اون (صالحی) نیامد. تلفن رو گرفت گفت بهش بگید پاشو بیاد. یعنی اینجوری نیست. من میخوام بگم هماهنگ شدیم اومدیم اینجا. شما بپذیرید از ما. همه این عزیران را. خانم صادقمالواجرد را اصلا خود آقا گفتن که باشه. آخه چرا دارید منو وادار میکنید یه چیزایی که نباید بگم، بگم. همه این عزیزان با هماهنگی، با به اصطلاح تفاهم اومدن اینجا. خیلی از آدمهایی که یه ذره شک توش بود ما بدون اینکه بگیم نیاوردیم تو لیستها».
خب! با وجود ادبیات خاص آقای پزشکیان و ضعف وی در بیان منظم و منسجم ولی منظور و مراد اظهارت وی در مجلس کاملا مشخص است. آقای پزشکیان درباره نظر رهبر آقا درباره وزرای پیشنهادی به گونهای صحبت کرده که برخی نمایندگان به این نتیجه برسند همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان مورد تایید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند، در حالی که روایت روز گذشته رهبر انقلاب نشان میدهد رهبر انقلاب بیشتر از نیمی از کابینه را نمیشناختند و درباره آنها نظری ندادهاند.
بله! آقای پزشکیان دروغ نگفتند اما روایت را به گونهای مطرح کردند که تصور شد همه وزرای پیشنهادی مورد تایید یا تاکید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند. از این جهت ایشان قطعا در روایت خود از جلسه مشورتی با رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه، تقلب کردهاند و باید بابت این اقدام حتما عذرخواهی کنند. خود آقای پزشکیان میداند اظهاراتش در مجلس چگونه ماهیت جلسه با رهبر انقلاب را قلب کرده است و این روایت چه تاثیری روی رای نمایندگان داشته است. همینطور آقای پزشکیان خوب میداند 70 درصد وزرای پیشنهادی، محصول کمیتههای شورای راهبری خود او هستند اما اظهارات او در مجلس به گونهای بوده که انگار وزرای پیشنهادی او در جلسه با رهبر انقلاب تعیین شدهاند! خب! این ظلم بزرگی به رهبر انقلاب و یک اقدام غیرصادقانه بود.
نکته مهمی که آقای رئیسجمهور باید مد نظر قرار دهد، این است که این روایت غیردقیق از دیدار با رهبر انقلاب، حتما یک نقطه ضعف حرفهای در مدیریت سیاسی ایشان ثبت خواهد شد، چرا که در وهله نخست، در کسوت ریاستجمهوری روایتی غیردقیق از جلسه با رهبر انقلاب مطرح کرد،...
ثانیا این ذهنیت را در بین نخبگان و حتی اعضای کابینه خود ایجاد کرد که رئیسجمهور برای طرح برخی مسائل مهم و حساس، طرف مشورت مناسبی نیست و غیرقابل اعتماد است. این واقعیات را خود اصلاحطلبان و هواداران پزشکیان نیز مطرح کردند. غلامحسین کرباسچی بلافاصله پس از اظهارات پزشکیان در مجلس در توئیتی نوشت: «[اگر] رازی داشتید به پزشکیان بگویید».
به هر حال روایت مخدوش و ناقص از دیدار با رهبری و نظر رهبر انقلاب درباره گزینههای کابینه پیشنهادی، یک نقطه ضعف برای آقای پزشکیان به حساب آمد. البته شاید نگاه واقعبینانه این است که آقای پزشکیان به دلیل ضعف بنیه سیاسی و همینطور نداشتن تجربه مدیریتی و حاکمیتی و همچنین شخصیت متفاوتی که دارد، فعلا از رعایت این ملاحظات بویژه نقل قول از بزرگان، عاجز است اما حتما باید در ادامه به فکر اصلاح این رویه باشد. هرچند که قطعا آقای پزشکیان نباید فراموش کند بابت نقل قول غیردقیق از رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه پیشنهادی، حتما باید عذرخواهی کند. برای رئیسجمهوری که یکی از ویژگیهایش در افکار عمومی، صداقت است، این ماجرا، یک امتیاز منفی تلقی خواهد شد.
در پایان، البته فراموش نمیکنیم رهبر انقلاب رای اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان را یک موفقیت برای دولت تلقی کردند تا آنجا که ایشان این موفقیت را شایسته شکرگزاری به درگاه خداوند متعال دانستند.