تلاش مستمر و فزاینده بعضی کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس برای تغییر نام تاریخی این آبراه و جایگزینی یک عنوان مجعول، فراتر از یک مناقشه صرفاً نامشناختی یا یک حساسیت فرهنگی، ریشه در رقابتهای عمیق ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی منطقه دارد.. درک منافعی که کشورهایی مانند عربستان سعودی از این تغییر نام متصورند، نیازمند واکاوی لایههای گوناگون این راهبرد هویتیـ امنیتی است که به آنها میپردازیم.
در وهله نخست، این اقدام در چارچوب تلاش برای تحکیم هویت عربی در برابر آنچه نفوذ و سلطه تاریخی ایران (پرشیا) خوانده میشود، قابل تحلیل است. ملیگرایی عربی، بهویژه پس از دهههای میانی قرن بیستم، همواره بهدنبال ایجاد یک جبهه متحد در برابر دیگر قدرتهای منطقهای بوده است. تغییر نام خلیجفارس از منظر آنان، گامی نمادین، اما بسیار مهم در راستای عربیسازی کامل این حوزه جغرافیایی و زدودن پیشینه تاریخی و فرهنگی ایرانی از آن است. این امر میتواند در بلندمدت، انسجام درونی کشورهای عربی را در برابر کشورمان تقویت کرده و مشروعیت بیشتری به ادعاهای آنان در دیگر حوزهها ببخشد. با تحمیل یک نام جدید، آنها بهدنبال القای این گزاره خواهند رفت که این آبراه، یک پهنه آبی ذاتاً عربی است و هرگونه حضور یا نفوذ ایران در آن، امری غیرطبیعی و مداخلهجویانه تلقی میشود!
از منظر ژئواستراتژیک، هدف اصلی از این تغییر نام، تضعیف جایگاه و نفوذ منطقهای کشورمان است. خلیجفارس نهتنها یک شاهراه حیاتی برای انتقال انرژی به جهان است، بلکه عمق استراتژیک کشورمان نیز محسوب میشود. با تغییر نام این آبراه، کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی در تلاشند تا بهصورت تدریجی، افکار عمومی جهانی و حتی مجامع بینالمللی را به پذیرش این روایت مجعول سوق دهند. این امر میتواند در آینده، دستاویزی برای محدود کردن فعالیتهای مشروع کشورمان در این پهنه آبی و حتی طرح ادعاهای جدید درباره مالکیت منابع یا جزایر ایرانی باشد. به بیان دیگر، عربیسازی نام خلیجفارس، مقدمهای برای عربیسازی منافع و در نهایت تلاش برای تغییر موازنه نظامی و امنیتی در این منطقه حساس است. این راهبرد با سیاستهای قدرتهای فرامنطقهای که بهدنبال مهار نفوذ ایران هستند نیز همسویی دارد.
علاوه بر این، منافع اقتصادی قابل توجهی نیز در پس این تلاش نهفته است. با جا انداختن نام جعلی، این کشورها میتوانند در جذب سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه طرحهای مشترک اقتصادی در حاشیه این آبراه، با ارائه تصویری از یک حوزه عربی یکپارچه، دست برتر را داشته باشند. همچنین، این تغییر نام میتواند به لحاظ روانی، بر چانهزنیهای مرتبط با بهرهبرداری از منابع مشترک نفت و گاز تأثیرگذار باشد.
بهطور کلی، باید توجه داشت که این تلاش برای تغییر هویت خلیجفارس، بخشی از یک پازل بزرگتر در رقابتهای منطقهای است که هدف آن تغییر ساختار قدرت و بازآرایی نظم امنیتی در خاورمیانه به ضرر منافع ملی کشورمان است. غفلت از این ابعاد راهبردی و تقلیل موضوع به یک اختلاف نامگذاری صرف، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای امنیت و تمامیت ارضی ما در آینده داشته باشد. پافشاری بر هویت تاریخی و حقوقی خلیجفارس، نهتنها دفاع از یک نام، بلکه دفاع از منافع حیاتی و جایگاه ژئوپلیتیکی کشورمان در یکی از مهمترین مناطق جهان است.