صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۴۹۵۱
تبیین این نکته که عادی سازی روابط برخی از کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی نشان داد که مسئله فلسطین یک مسئله عربی یا مرتبط با ناسیونالیسم اعراب نیست، بلکه دارای جنبه‌های اسلامی است و نباید سازش چند کشور عربی را به معنای سازش جهان اسلام تلقی کرد. بر این اساس ضروری است

در ۱۳ آگوست ۲۰۲۰، امارات و اسرائیل به توافقی برای عادی سازی روابط بین خود دست یافتند که با محکومیت گسترده فلسطینی‌ها روبرو شد. جریان‌های مختلف فلسطینی، این توافق را "خیانت" توسط ابوظبی و "خنجر" در پشت مردم فلسطین نامیدند. با این حال کمتر از یک ماه از زمان اعلام این توافق، بحرین و اسرائیل نیز به توافقی مشابه دست یافتند تا روابط کامل دیپلماتیک ایجاد کنند. به این ترتیب بحرین پس از مصر (۱۹۷۹)، اردن (۱۹۹۴) و امارات (۲۰۲۰) چهارمین کشور عربی است که توافق نامه عادی سازی با اسرائیل را امضا می‌کند.
شواهد و قرائن حکایت از آن دارند که روند عادی سازی روابط اسرائیل با کشور‌های عربی متوقف نخواهد شد و به احتمال زیاد کشور‌های دیگر را نیز در بر خواهد گرفت. روزنامه اسرائیلی معاریو به نقل از منابع اسرائیلی خبر داده که هدف سیاسی بعدی تل آویو، عادی سازی روابط با سودان است. در این فهرست کشور‌های دیگر همچون کویت، بحرین و عربستان سعودی نیز قرار دارند. با توجه به تداوم این روند، ضروری است که رسانه‌های جبهه انقلاب اسلامی یک خط مشی واحد را در قبال تحولات پیش رو و فضاسازی علیه تسریع روند سازش دنبال کنند.

*سیا ست‌ها وتوصیه‌های رسانه ای:*

*۱. تضاد موجود میان دولت‌ها ـ ملت‌های عربی و عدم توجه حکام این کشور‌ها به دموکراسی و حقوق بشر خود برجسته شود. همچنین ضدیت افکار عمومی مردم کشور‌های عربی با هرگونه سازش و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مورد تاکید قرار گیرد. به این معنا که حکومت‌های عربی بدون توجه به خواست‌ها و مطالبات مردم خود اقدام به عادی سازی روابط با اسرائیل کرده اند. *
*۲. بر سودجویی حاکمان و شخصی بودن پیشبرد روند عادی سازی روابط کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی تاکید شود؛ به این معنا که حکام عربی برای تامین منافع شخص و گروهی خود تن به سازش داده اند و این عادی سازی روابط با اسرائیل به هیچ وجه پشتوانه مردمی ندارد. همچنین بر این مسئله تاکید شود که زعامت جهان اسلام با کشوری است که از مرز‌های کشور‌های اسلامی حفاظت کند، نه آنکه برای منافع خود به معامله با اشغالگران و زورگویان بپردازد. *
*۳. عدم پایبندی رژیم صهیونیستی و آمریکا به وعده‌هایی که به کشور‌های عربی برای عادی سازی روابط داده اند، تبیین شوند؛ *
*۴. تاکید بر این نکته که عادی سازی روابط برخی از کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی موجب می‌شود که چهره واقعی حکام این کشور‌ها آشکار شود. در واقع حقانیت جبهه مقاومت اسلامی که سال‌ها بر وجود رابطه میان این کشور‌ها با اسرائیل تاکید می‌کرد، بر همگان آشکار شده است. *
*۵. تبیین این نکته که عادی سازی روابط برخی از کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی نشان داد که مسئله فلسطین یک مسئله عربی یا مرتبط با ناسیونالیسم اعراب نیست، بلکه دارای جنبه‌های اسلامی است و نباید سازش چند کشور عربی را به معنای سازش جهان اسلام تلقی کرد. بر این اساس ضروری است که هر گونه اعتراضات مردمی در کشور‌های اسلامی نسبت به روند عادی سازی روابط با اسرائیل به صورت گسترده مورد پوشش رسانه‌ای قرار گیرد. *
*۶. این نکته که امارات و بحرین بدون حمایت و اجازه عربستان قادر به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی نبودند و این امر قطعا با چراغ سبز سعودی‌ها صورت گرفته است، برجسته شود. در واقع متهم اصلی که باید در این خصوص مورد سرزنش قرار گیرد، حکومت سعودی است که این کشور‌ها را پیش انداخته تا به عادی سازی روابط با اسرائیل بپردازند. باید توجه داشت که هدف سعودی ها، تلطیف فضا برای اعلام عادی سازی روابط خود با اسرائیل بوده است. به همین دلیل ضروری است که حکومت آل سعود به شدت تحت انتقاد قرار گیرد. *
*۷. بر این نکته که عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به معنای انتقال معضلات امنیتی اسرائیل به این کشورهاست و سازشکاران باید منتظر عواقب جدی این مسئله باشند، تاکید شود. در واقع اگر پیش از این چالش‌های امنیتی اسرائیل در مرز‌های سرزمین‌های اشغالی محصور بود، اینک به تمام کشور‌هایی که به عادی سازی روابط با آن پرداخته اند، گسترش یافته است. *
*۸. این مسئله که هزینه‌های سازش بسیار بیشتر از مقاومت در برابر اشغالگران و زورگویان است، به صورت مستدل تبیین شود. در این خصوص به بیانات و اشارات رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره شود. *
*۹. تغییر رویکرد گروه فتح از مذاکره و سازش به مقاومت و همراهی با گروه‌هایی همچون حماس در ایستادگی در برابر اسرائیل برجسته شود. در واقع گروه فتح متوجه شد که نه اعتماد به امریکا برای فلسطین کارساز است و نه مذاکره می‌تواند موجب تحقق اهداف فلسطینی‌ها شود. همچنین تغییر نگاه گروه فتح از مذاکره و سازش به مقاومت، همچون یک مثال برای کشور‌های عربی سازشکار برجسته شود. به این معنا که فتح به عنوان منادی سازش در فلسطین، عاقبت از پیگیری چنین رویه‌ای نا امید و متوجه شد که مذاکره هیچ دستاوردی نخواهد داشت. *
*۱۰. تا حد ممکن اظهارات علمای اهل تسنن در کشور‌های عربی و مخالفت آن‌ها با عادی سازی روابط انعکاس گسترده داده شود. *
*۱۱. آشکارسازی روابط با رژیم صهیونیستی به معنای کاهش قدرت با منزوی شدن مقاومت نیست، بلکه این اتفاق می‌تواند به خالص شدن گروه‌ها و کشور‌های مقاومت که به صورت واقعی طرفدار نابودی اسرائیل هستند، منجر شود. در نتیجه باید به روند عادی سازی روابط برخی از کشور‌های عربی با اسرائیل به مثابه یک فرصت نگریسته شود که به پالایش حامیان واقعی آرمان فلسطین منتهی می‌شود. *
*۱۳. مطالب سایت‌ها و روزنامه‌های عربی در مخالفت با روند عادی سازی روابط کشور‌های عربی با اسرائیل در رسانه‌های داخلی ایران به صورت گسترده منعکس شوند. 
نام:
ایمیل:
نظر: