خبر شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی یکی از تلخ ترین خبری برای همه دنیا بخصوص یرای جامعه ایرانی و منطقه بود. موضوعی که حکایت از نفوذ معنوی بالای سردار سلیمانی در مرحله و نتیجه بخش بودن اقدامات سردار دلها و مجموعه تحت مدیریت ایشان در مرحله دوم بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی بلافاصله بعد از شهادت حاج قاسم فرمودند: " ما به حاج قاسم (شهید عزیز) و به ابو مهدی(شهید عزیز) به چشم یک فرد نگاه نکنیم ؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس آموز، با این چشم نگاه کنیم. آن وقت اهمیت این قضیه روشن خواهد شد". بدیهی است که سردار سلیمانی خصوصیات و ویژگی هایی داشته که به عنوان مکتب به آن نگاه میشود.
ویژگی شاخص حاج قاسم سلیمانی
1- نبوغ نظامی، سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاصی برخوردار بود: حاج قاسم مسلط به دانش رزم بود. و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس، به گونه‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، بایستی در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت. سردار حاج قاسم سلیمانی دست کم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقهای در عراق و سوریه (در مقابل جریان سفّاک داعش با همه پشتیبانی‌هایی که از سوی قدرت‌های استکباری و اذنابشان از آن صورت می‌گرفت) و نیز در هر نقطه دیگری از منطقه که حضور او ضرورت می‌یافت.
2- روحیه شهادت طلبی: دست خط حاج قاسم که توسط خانواده وی به رهبر معظم انفلاب تقدیم شد،جملاتی که از طرف سردار دلها بیان شده است نشان می دهد وی شبانه روزی بدنبال شهادت بوده است. بطوری که حتی در خلوت های خود، شهادت را از خدای متعال درخواست می کرد. بخش هایی از دست نوشته سردار دلها که نشان دهنده روحیه بالاییی شهادت طلبی وی است: من به دنبال قاتلم می‌گردم و چقدر مشتاق دیدارشم، او مرا به قله سعادت خواهد رساند. بیا! خواهش می‌کنم بیا! تحملم تمام شد بیا! بیا با تیغ برهنه برنده، گلوی من آماده بریدن و خون من آماده جهیدن از جسم بیا مرا از این زندان رها کن، ای کلید قفل اسارتم، بیا بیا بیا ...
3- ولایت‌مداری: شهید حاج قاسم سلیمانی به غایت ولایتمدار بود و به رهبر و مقتدای خویش عشق می‌ورزید. نگاه او به عنوان یک افسر رشید لشکر اسلام به ولی‌امر مسلمین و فرماندهی معظم کل قوا تنها از حیث رعایت سلسله مراتب نظامی نبود بلکه نگاهی بس فراتر داشت و از جنبه اعتقادی بدین امر می‌نگریست سخن او، نوشته او، نگاه او، تصمیمات، فعالیت ها و اعمال او همه و همه تعقیب کننده خط ولایت بود. بی جهت نیست که عبارت مالک اشتر ولایت در وصف او به کار برده می شود.
4- تعبد و معنویت: حاج قاسم علاوه بر انجام واجبات عبادی به مستحبات نیز توجه ویژه‌ای داشت. از هر فرصتی برای تلاوت آیات قرآن و دعا و مناجات بهره می‌جست. مقید به تهجد و نماز شب بود. گریه ها و راز و نیازهای او در دل شب به روشنی تصویری از یک عارف واصل به دست می دهد عرفان و حماسه هرچند دو رفتار متفاوت میباشند اما وقتی عرفان، وصول به حقیقت از طریق شریعت و حماسه از جنس جهاد فی سبیل الله باشد جانمایه آنها یکی می شود.
به یاد بیاوریم دوران دفاع مقدس را که رزمندگان عزیز ما در اوج داشتن روحیه جنگندگی و سلحشوری و رزم و ستیز با دشمنان، سنگرهای خویش را به نیایشگاه‌هایی بس نورانی و معنوی تبدیل نموده بودند که در آن عاشقانه به ذکر و دعا و مناجات و راز و نیاز با حضرت حق جل و علی می‌پرداختند گویی آنان عرفایی بودند که در طریق سیر و سلوک معنوی، منزل به منزل ره پیمودهاند. قاسم از جنس همان بچه‌ها بود.
5- فرامرزی بودن: فرماندهی بر سپاه قدس فرصتی را برای حاج قاسم فراهم نمود تا تجربیات جدیدی کسب کند. او در این دوران نه تنها با زوایای مختلف جریان مقاومت در منطقه آشنا گردید بلکه به لحاظ هوشمندی و توان فرماندهی و مدیریتی که از آن برخوردار بود به سرعت توانست در این عرصه کارساز و تأثیرگذار گردد. جنگ ۳۳ روزه در لبنان و آشنایی با جریان مقاومت در فلسطین، تراز فرماندهی او را بالا برد و آنگاه وقتی جریان ضد انسانی داعش که بنا به اعتراف سردمداران جنایتکار امریکا ساخته و پرداخته دست آنها بود چهره پلید خود را در عراق و سوریه نشان داد، اوج درخشش سردار ما نیز در مقابله میدانی با این جریان سراسر پلیدی و پلشتی و سرانجام برچیده شدن آن نشان داده شد.
6- یک دیپلمات برجسته: نفوذ بالایی جمهوری اسلامی از جهات گوناگون بخصوص از لحاظ معنوی باعث شده است که امنیت پیرامونی کشور نیز به بالاترین حد ممکن برسد. موضوعی که حاج قاسم با با نبوغ بالایی خود در میدان و مذاکره بدست آورد. از این رو می توان حاج قاسم سلیمانی را جدا از یک فرمانده موفق در میدان عمل، بعنوان یک دیپلمات کارکشته مطرح کرد.
بنابراین تأثیرات منطقهای و جهانی سردار سلیمانی تنها به لحاظ قدرت فرماندهی و اقدامات نظامی وی نبوده است، هر جا که ضرورت می‌یافت، او در تراز یک دیپلمات کارکشته و برجسته ظاهر می‌گشت. جذبه و جذابیتش از یک سو و تسلطش به آداب و فنون مذاکره در عرصه دیپلماسی از سوی دیگر به او قدرت تأثیرگذاری فوق‌العاده‌‍‌ای در این میدان داده بود این ویژگی مکمل فرماندهی نظامی او بود.
7- سختکوشی. 8- نظم و انضباط و دقت در امور. 9- سرعت عمل و به هنگام بودن. 10- بیان تأثیرگذار 11- سنجیدگی و تدبیر در امور. 12-سادگی و صفا. 13- مردمی بودن. 14 ... .
دهها خصوصیت دیگری که مجال پرداختن آن با توجه به محدودد بودن کلمات وجود ندارد. البته برای شناخت حاج قاسم سلیمانی نباید خود را محدود به خصوصیات مطرح شده در گزارشات گوناگون کرد. عظمت حضور مردم در تشیع این شهید بزرگوار، یک نمونه بارز از اخلاص وی بود. اینکه حاج قاسم همواره در تلاش بود، دیده نشود، خدا آن را چنان عزیز کرد که هیچ وقت قاتلین آن تصور نمی کردند.
ترویج مکتب سردار سلیمانی؛ راهبرد تحقق گام دوم انقلاب
رهبر معظم انقلاب همزمان با آغاز ۴۰ سال دوم انقلاب اسلامی بیانیه گام دوم انقلاب اعلام کردند. بنابراین رهبری بعد از تثبیت نظام با هدف ایجاد خلاقیت و نوآوری و فراهم کردن میدان برای نسل‌های بعدی بیانیه گام دوم انقلاب را مطرح کرد تا فرصتی برای جوانانی باشد که مانند جوانان روزهای اول انقلاب، جبهه و جنگ انگیزه داشته باشند.
بدیهی است که در چنین شرایطی بازتعریف و بازآموزی سبک زندگی و شیوه مدیریت سردار شهید قاسم سلیمانی ضروری بنظر می رسد.
سردار حاج قاسم سلیمانی با تربیت نسل دوم انقلاب در میدان عملی جهاد و مبارزه و شکل‌دهی جریان مدافعان حرم، وظیفه انتقال آرمان‌های انقلاب از نسل اوّل به نسل دوّم را به عهده گرفت و این تربیت نسل را نه تنها در میان مردم ایران بلکه در میان جوانان امّت اسلامی و جبهه مقاومت تربیت کرد. نسل دومی که مخاطب بیانیه گام دوم انقلاب هستند اما هنوز وارد میدان‌های مسئولیت‌های خطیر انقلاب و عرصه مبارزه نشده اند؛ در جریان جهاد علیه داعش توانمندی خود را در یکی از حیاتی‌ترین عرصه‌های مبارزه انقلاب نشان دادند. ترویج مکتب حاج قاسم بعنوان یک الگو، بدون شک در تحقق گام دوم انقلاب اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.