صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۸  ، 
شناسه خبر : ۳۵۲۰۲۳

آن روز نزدیک است 

حسین شریعتمداری

۱- «‌گیدئون‌لوی‌» خبرنگار و ستون‌نویس مشهور روزنامه «ها‌آرتص» طی سخنانی که در فضای مجازی بازتاب گسترده‌ای داشته و هنوز هم بر تعداد چند میلیونی بازدید‌کنندگان آن افزوده می‌شود، به نکات مهم و بنیادینی در‌باره هویت واقعی صهیونیست‌ها اشاره کرده است. گیدئون‌لوی، می‌گوید؛ «‌من می‌خواهم به سه اصل اشاره کنم که باعث می‌شوند ما اسرائیلی‌ها بتوانیم علی‌رغم واقعیت‌های وحشیانه موجود در آرامش زندگی کنیم‌». او سپس، سه اصل یاد شده را این‌گونه توضیح می‌دهد، بخوانید!
اصل اول:«‌اکثر ما اسرائیلی‌ها - ‌اگر نه همه ما- از عمق جان باور داریم که قوم برگزیده هستیم، پس حق داریم هر کاری را که دلمان می‌خواهد، انجام بدهیم‌»!
اصل دوم: «‌ما در اشغالگری رکورد زده‌ایم. اما هرگز در طول تاریخ هیچ اشغالگری وجود نداشته که خود را قربانی معرفی کند! نه فقط قربانی، بلکه تنها قربانی موجود در صحنه! این هم باعث می‌شود ما اسرائیلی‌ها علی‌رغم جنایات هر روزه، بتوانیم در آرامش زندگی کنیم. زیرا باور داریم که قربانی هستیم‌»!
اصل سوم: « اصل سوم که شاید مهم‌ترین و بدترین هم باشد، انسان‌زدایی سازمان‌یافته از غیر‌یهودیان است. غیر‌یهودیان را انسان و بشر نمی‌دانیم که حقوق بشر داشته باشند‌(!). اگر پوست اسرائیلی‌ها را خراش بدهیم،این سه اصل را می‌توانیم ببینیم‌»!
۲- آنچه گیدئون لوی درباره این اصول از باور صهیونیست‌ها می‌گوید، «‌تحلیل‌» یا برداشت شخصی او نیست، بلکه واقعیتی است که تاریخ چند هزار ساله قوم یهود نیز گواه خالی از ابهامی بر صحت آن است و در کلام خدا نیز بر این واقعیت تلخ تاکید شده است. توضیح آن که، یهودیان (اجداد صهیونیست‌های کنونی‌) ادعا می‌کردند که قوم برگزیده خدا هستند‌(!) و در پاسخ به این سؤال که خداوند متعال پس از شما اقوام و انسان‌های فراوان دیگری نیز آفریده است.چرا باید از میان تمامی آنها، قوم یهود را برگزیده باشد؟! یهودیان در پاسخ به این پرسش می‌گفتند؛ خدا بعد از آفرینش ما، خلع ید‌(!) شده و قدرت تغییر آنچه را که پیش از آن اراده کرده بود ندارد‌(!)
« وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ... و یهودیان گفتند؛ دست‌های خدا بسته است‌(!) و به علت آنچه گفته‌اند لعنت شده‌اند، بلکه دست‌های خدا [‌ید به معنای قدرت است‌] گشاده است‌». (۶۴ مائده‌)
۳- جهان اسلام و به بیان واقع بینانه‌تر، پیروان تمامی ادیان و مذاهب غیر‌یهود (بخوانید غیر‌صهیونیست‌) با چنین انسان‌نماهای درنده‌خویی رو‌به‌رو هستند که خود را نژاد برتر تلقی می‌کنند! و فساد و تباهی و قتل عام دیگران را نه فقط مجاز، بلکه «‌تکلیف دینی‌»! خود می‌دانند! موجوداتی با این مشخصات،- با پوزش از همه سگ‌ها حتی سگ‌های ‌هار!- به سگ‌های ‌هار شبیه‌اند که الزاماً باید در محوطه‌ای حصار کشیده و بیرون از جوامع انسانی نگاهداری شوند! و سلامت جوامع بشری ایجاب می‌کند که در میان مردم نباشند! بی‌حساب نبود که حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- اسرائیل را یک غده سرطانی می‌دانستند و تاکید داشتند که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود‌». و یا به گفته رهبر معظم انقلاب، سگ‌های ‌هاری هستند که به جان مردم مظلوم فلسطین افتاده‌اند...
۴- دیروز رهبر معظم انقلاب با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در قتل‌عام زنان و کودکان مظلوم غزه، فرمودند: «‌اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمان‌ها بی‌تاب می‌شوند نیروهای مقاومت بی‌تاب می‌شوند، کسی جلوی اینها را دیگر نمی‌تواند بگیرد. این را بدانند. توقع نکنند از کسانی که نگذارید فلان گروه فلان کار را بکند. کسی نمی‌تواند جلوی اینها را بگیرد وقتی بی‌تاب شدند». پیش از این نیز حضرت امام تاکید فرموده بودند: «‌بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند‌».
۵- دوشنبه‌ شب هفته جاری آقای امیر‌عبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان که این روزها در اقدامی انقلابی بیشترین وقت خود را به حضور در منطقه و رایزنی با سران مقاومت اختصاص داده است در مصاحبه با شبکه افق سیما گفت: «‌امروز در گفت‌وگو با برخی وزرای خارجه کشورهای اسلامی به این جمع‌بندی نزدیک شدیم که اگر از فرصت‌های محدود و فشرده‌ای که نزد سازمان ملل است استفاده نشود امکان گشایش جبهه‌های جدید علیه رژیم صهیونیستی اجتناب‌ناپذیر است‌». وی تاکید کرد: «‌امروز وقتی از مقاومت صحبت می‌کنیم از مقاومتی می‌گوییم که جنگ‌هایی را پشت سر گذاشتند اما نکته مهم این است که بدترین شیوه برای برخورد را صهیونیست‌ها انتخاب کردند و آن نسل‌کشی کودکان و زنان است. در آمار آمده که بیش از 740 کودک تاکنون به شهادت رسیدند در حالی که در اوکراین 593 کودک کشته شدند. ما به صراحت به طرف‌های آمریکایی گفتیم و اعلام می‌کنیم که آنان نمی‌توانند همه را به خویشتنداری دعوت کنند اما به طور تمام‌قد در کنار جنایت‌کاران اسرائیلی قرار بگیرند. زمان برای این پیام‌های آمریکا رو به پایان است. من هشدار می‌دهم تا دیر نشده به جای ارسال پیام‌های ریاکارانه کشتار کودکان و زنان را متوقف کنید‌». وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که: آیا ایران وارد جنگ می‌شود؟ گفت: «هر احتمالی متصور است. تاکید می‌کنم که هیچ طرفی نمی‌تواند نسبت به تداوم این وضعیت بی‌تفاوت باشد‌».
۶- این روزها، دنیا شاهد حضور سردمداران و مقامات آمریکایی و اروپایی در فلسطین اشغالی و اعلام حمایت آنان از نسل‌کشی صهیونیست‌هاست. تا آنجا که دیروز «‌جنت یلن‌» وزیر خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد که علاوه‌بر کمک به اوکراین می‌توانیم در جنگ اخیر به اسرائیل هم کمک کنیم‌»! و اسپوتنیک، به نقل از یک منبع در پنتاگون اعلام کرد؛ «ایالات متحده یک تیم واکنش سریع متشکل از 2000 تفنگدار دریایی را به سواحل اسرائیل می‌فرستد». بنابر‌این آمریکا و متحدان اروپایی آن در حالی که دیگران را به خویشتنداری‌(!) و خودداری از ورود به دفاع از مردم غزه دعوت می‌کنند، خود به‌گونه تمام‌قد در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده‌اند! از سوی دیگر، ارتش رژیم صهیونیستی که در مقابله با نیروهای مقاومت شکست سنگینی خورده است و تاب مبارزه با آنان را ندارد، به قتل عام مردم بی‌دفاع در غزه روی آورده است و همه روزه تعداد فراوانی از مردم عادی و زنان و کودکان بی‌پناه را به خاک و خون می‌کشد. بنابراین به وضوح می‌توان دید که صهیونیست‌های خونخوار و کودک‌کش از جنایات خود دست نکشیده‌اند. به بیان دیگر، شرایطی را که برای خودداری از گشودن جبهه تازه علیه اسرائیل در نظر گرفته شده بود، زیر پا گذاشته‌اند با این حال آیا مجوز قانونی و منطقی برای ورود کشورهای اسلامی به حمایت از مردم مظلوم فلسطین فراهم نشده است؟!
۷- این کلام از امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که در خطبه ۲۷ نهج‌البلاغه آمده است «‌ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا... به خدا سوگند هيچ مردمى در دل سرزمين‌شان با دشمن نجنگیدند، مگر آن كه به خوارى و شكست افتادند‌». اگر رزمندگان اسلام در مقابل بیش از ۳۰ قدرت ریز و درشت دنیا که در پوشش صدام به مقابله با ایران اسلامی آمده بودند، ایستادگی نمی‌کردند، امروز از ایران اسلامی آزاد و مقتدر نامی در میان نبود. اگر رزمندگان مدافع حرم در سوریه و عراق به مقابله با تکفیری‌های داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل بود نمی‌رفتند، باید در داخل کشورمان به مصاف آنان می‌رفتیم. اگر در سوریه با ائتلاف غربی، عبری و عربی مبارزه نکرده بودیم، امروز ایران اسلامی نیز در معرض دست‌درازی دشمنان بود. امروز هم نیروهای مقاومت در مقابل دشمنان غربی و عبری و عربی از تمامی جهان اسلام به دفاع برخاسته‌اند و انتظار آن است که جهان اسلام نیز به یاری آنان برخیزد...
۸- یکی از ابتکارات بسیار برجسته و تعیین‌کننده در عملیات«طوفان الاقصی»، فیلمبرداری همزمان رزمندگان مقاومت از موفقیت‌های خود در عرصه‌های مختلف عملیات و به تصویر کشیدن حالت‌های ذلت‌بار نظامیان صهیونیست در مقابل حملات برق‌آسای نیروهای مقاومت بود. رزمندگان مقاومت فیلم‌ها و عکس‌هایی که از این صحنه‌ها تهیه کرده بودند را بلافاصله در رسانه‌هایی که در اختیار داشتند و مخصوصاً در فضای مجازی منتشر می‌کردند و از این طریق افکار عمومی جهانیان را از عظمت عملیات طوفان الاقصی و شکست سنگین و ذلت‌بار صهیونیست‌ها با خبر می‌کردند. همین رخداد در ماجرای جنایت‌های هولناک صهیونیست‌ها در بمباران‌های پی‌در‌پی غزه و قتل‌عام فجیع زنان و کودکان نیز تکرار شده است و در نتیجه، به امپراطوری رسانه‌ای غرب اجازه نداده‌اند مانند دفعات قبل، از این نبرد بزرگ تصویری وارونه و گزارشی معکوس به افکار عمومی جهانیان ارائه کند و بر جنایات وحشیانه صهیونیست‌ها سرپوش بگذارد. این‌گونه است که این روزها علاوه‌بر ملت‌های مسلمان، شاهد تظاهرات گسترده و در مواردی صدها هزار نفری ملت‌های غیر‌مسلمان در آمریکا و اروپا علیه جنایات صهیونیست‌ها هستیم. به بیان دیگر افکار عمومی جهانیان هم برای مقابله جانانه با صهیونیست‌های وحشی آماده شده است... و بالاخره همه شواهد حاکی از آن است که روز انتقام نزدیک است. « إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا، وَنَرَاهُ قَرِيبًا... آنها [‌دشمنان] آن روز را دور می‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم‌». (آیات ۶ و ۷ سوره معراج‌)

خط قرمزهای امروز مقاومت
دکتر سید علی علوی
یازده روز از عملیات 7 اکتبر حماس در سرزمین های اشغالی می گذرد، عملیاتی که چنان رژیم وحشی صهیونیستی را به واکنش واداشته که تاکنون نزدیک  به 4000 فلسطینی را در نواز غزه با بمباران های بیرحمانه به شهادت رسانده و ارتش 500 هزار نفری خود را در پشت مرزهای غزه برای عملیات زمینی آماده باش نگاه داشته است. آن طوری که قابل پیش بینی بود رژیم صهیونیستی با تمرکز بر هولوکاست سازی و مظلوم نمایی رسانه ای قصد دارد که جهان را آماده هر اقدامی علیه فلسطینیان، از نسل کشی و کوچ اجباری تا حذف مقاومت از منطقه نماید به گونه ای که اینک پس از 11 روز از کشتار غیرنظامیان و نسل کشی آشکار و اقدام به کوچ اجباری از شمال به جنوب غزه با بمباران های وسیع و بی رحمانه غیر نظامیان آن هم در مقابل چشم همه جهانیان، با کارشکنی آمریکا و انگلیس و فرانسه نه تنها قطعنامه پیشنهادی روسیه برای آتش بس در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب نمی رسد بلکه رژیم صهیونیستی خود را آماده برای عملیات زمینی در غزه نشان می دهد. اگرچه صهیونیست ها در عملیات روانی و رسانه ای خود چنان القا کردند که از همان روزهای اول قرار است عملیات زمینی در غزه را  آغاز کنند اما به نظر می رسد واقعیت های میدان، اعم از موقعیت رزمی پایدار حماس در نوار غزه و همچنین عملیات های حساب شده حزب ا... در شمال سرزمین های اشغالی و مواضع برخی کشورها و مجامع حقوق بشری، صهیونیست ها را وادار کرده به رغم  فشارهای داخلی به نتانیاهو برای عملیات زمینی، در پشت دروازه های غزه فعلا متوقف بمانند.
اما صهیونیست ها چه در سر دارند؟ از حذف مقاومت در منطقه اعم از لبنان و سوریه تا سرزمین های اشغالی، ازکوچ اجباری فلسطینیان از نوار غزه همچون روز نکبت در 1948 تا حذف حماس از غزه و سپردن اداره غزه به تشکیلات خودگردان ابومازن مشابه شرایطی قبل از سال 2007، سناریوهایی است که رسمی و غیررسمی مطرح شده است. در واقع در این که صهیونیست ها با هولوکاست سازی عملیات طوفان الاقصی می خواهند جامعه جهانی را متقاعد به هر اقدامی حتی تولد خاورمیانه جدید نمایند، شکی نیست اما چیزی که به طور قطع می توان گفت این است که متغیر اصلی در آن چه استراتژی آتی رژیم صهیونیستی را تعیین خواهد کرد، واکنش جبهه مقاومت است.در واقع اگر رژیم صهیونیستی با میدان داری شرکای خود بالاخص آمریکا و القای ترس بتواند جریان مقاومت و کشورهای اسلامی را منفعل کند، بدترین سناریوها نیز در این برهه زمانی محتمل خواهد بود لذا به نظر می رسد هوشیاری جریان مقاومت در این مقطع از اهمیت حیاتی برخوردار است.
بر این اساس است که رهبر انقلاب روز گذشته با تأکید بر این که دولت غاصب صهیونیستی به علت این جنایات قطعاً باید محاکمه شود، دولت آمریکا را مسئول سیاست‌های رژیم غاصب دانستند و افزودند: «بر اساس اطلاعات متعدد، سیاست گذار و تنظیم‌کننده سیاست جاریِ این روزهای رژیم صهیونیستی، آمریکایی‌ها هستند و آمریکا در این قضیه مسئول است و باید مسئولیت خود را بشناسد.» رهبر انقلاب با تأکید بر این که بمباران‌ها باید فوراً قطع شود، اجتماعات ملت‌های مسلمان در کشورهای اسلامی و حتی غیرمسلمانان در آمریکا و اروپا را نشانه عصبانیت جدی ملت‌ها از جنایات رژیم صهیونیستی برشمردند و گفتند: «اگر این جنایات ادامه پیدا کند، مسلمانان و نیروهای مقاومت بی‌تاب می‌شوند و دیگر کسی نمی‌تواند جلوی آن ها را بگیرد. این واقعیت را باید بدانند و این توقع را مطرح نکنند که نگذارید فلان گروه فلان کار را انجام دهد.»
در واقع از مواضع صریح روز گذشته رهبر انقلاب که دومین موضع گیری ایشان پس از عملیات طوفان الاقصی است چند نکته مهم به عنوان خط قرمزهای جبهه مقاومت قابل برداشت است:
1.ادامه بمباران های وسیع  وحشیانه و کوری که مردم غزه را هدف قرارداده و منجر به تلفات غیر نظامیان می شود، باید سریعا متوقف شود.
2.ورود زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه با رویکرد کوچ اجباری فلسطینیان خط قرمز مقاومت است.
3.تلاش برای حذف حماس در غزه و جایگزینی با هر ساختاری همچون تشکیلات خودگردان خط قرمز جریان مقاومت است.
خط قرمزهایی که به نظر می رسد؛ 
اولا بی توجهی به آن ها طبیعتا واکنش سخت جبهه مقاومت را در پی خواهد داشت که می تواند به لحاظ امنیتی و اقتصادی بسیار پرهزینه تر از عملیات 7اکتبر برای رژیم صهیونیستی  و دولت نتانیاهو باشد.
ثانیا طرف آمریکایی به عنوان اصلی ترین حامی و سیاست گذار  این روزهای رژیم صهیونیستی باید نسبت به رد شدن رژیم صهیونیستی از این خط قرمزها قبول مسئولیت کند و بداند که جهان اسلام و جبهه مقاومت، آمریکا را در اقدامات وحشیانه این روزهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه شریک جرم می داند و طبیعتا ایالات متحده باید هزینه های این شراکت را در نظر داشته باشد
 
هراس اصلی امریکا تثبیت اسلام در فلسطین است 
عباس حاجی نجاری
روند تحولات فلسطین و عملیات موفقیت‌آمیز طوفان الاقصی، که موجب صف‌بندی آشکار برخی قدرت‌های غربی در کنار رژیم صهیونیستی و حمایت از کشتار وحشیانه زنان و کودکان بی‌گناه فلسطین شده است، تنها به دلیل حمایت از این رژیم مجعول نیست، بلکه آنچه که سبب اصلی همراهی آن‌ها با این اقدامات سبعانه رژیم اشغالگر با گسیل هزاران تن بمب و موشک و اعزام ناو‌های هواپیمابر به منطقه شده است، نگرانی آن‌ها از تثبیت قدرت اسلام و وحدت بیشتر جهان اسلام در بستر این تحولات جدید در سرزمین فلسطین است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر جنبش اسلامی نیجریه با قدردانی از مجاهدت‌های وی و خانواده‌اش، قدرت روزافزون اسلام در جهان به‌رغم توطئه‌های گسترده را نتیجه این مجاهدت‌ها دانستند و با اشاره به شرایط فلسطین اشغالی و به‌ویژه غزه گفتند: امروز یکی از مظاهر قدرت اسلام همین مسائلی است که در فلسطین در حال روی دادن است. قضایای روز‌های اخیر فلسطین به‌ویژه بمباران‌ها و شهادت زنان و کودکان و مردان، دل انسان را مجروح می‌کند، اما بخش دیگری از این قضایا نشان‌دهنده قدرت باورنکردنی اسلام در فلسطین است و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغازشده است، به‌پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینی‌ها خواهد شد. همه در دنیای اسلام وظیفه‌دارند به مردم فلسطین کمک کنند. 
در تاریخ معاصر داغی بزرگ‌تر از غصب کشور فلسطین بر دل امت اسلامى نهاده نشده است. فاجعه فلسطین از روز اوّل تاکنون، ترکیبى از کشتار و ترور و ویرانگرى و غصب و تعرض به مقدسات اسلامى بوده است. وجوب ایستادگى و مبارزه در برابر این دشمن حربى و غاصب، مورد اتفاق همه مذاهب اسلامى و محل اجماع همه جریانات صادق و سالم ملى بوده است. علت آن نیز به جایگاه بیت‌المقدس در میان مسلمانان باز می‌گردد. 
سرزمین فلسطین نقطه اتصال تمدن‌ها است. فلسطین و بیت‌المقدس، سرزمین انبیا محل ظهور و گسترش ادیان الهی و نخستین قبله‌گاه مسلمین است، قدس از قداست اسلامی برخوردار است که در قلوب مسلمانان و در حافظه آن‌ها نقش بسته است. قدس به دلیل جایگاه دینی، قبله اول مسلمانان، سرزمین اسراء و معراج، سومین شهر دینی بزرگ مسلمانان، سرزمین نبوت‌ها و برکات و سرزمین دفاع و جهاد است. 
حضرت امام خمینی (ره) دفاع از مردم مظلوم فلسطین را مسئله اصلی می‌دانست و هیچ‌گاه به خاطر ملاحظه زورگویان عالم، از دفاع از مظلومین عالم دست نکشید. امام در طول زمان از مسئله فلسطین به‌عنوان یک مسئله اصلی یادکرد. امام صریحاً در وصیت‌نامه و بیانات خود به ندای یاللمسلمین ملت‌های مظلوم اهمیت داده و بر دفاع صریح از حقوق مظلومین، دفاع صریح از حقوق ملت فلسطین و هر ملت مظلوم دیگر تأکید می‌کرد. 
چرایی اهمیت این نگاه امامین انقلاب به مسئله فلسطین و تأکید بر اینکه همه در دنیای اسلام وظیفه‌دارند به مردم فلسطین کمک کنند را باید در دلایل زیر یافت:
 اول اینکه سرزمین یک کشور مسلمان را از ملت آن غصب و به بیگانگانی که از کشور‌های گوناگون گردآوری‌شده و جامعه‌ای جعلی و موزاییکی را تشکیل داده‌اند، سپرده‌اند و صاحبان اصلی آن را آواره کرده‌اند. 
 دوم اینکه این حادثه بی‌سابقه در تاریخ، با کشتار و جنایت و ظلم و اهانت مستمر انجام‌گرفته است. 
 سوم آنکه قبله اول مسلمانان و بسیاری از مراکز محترم دینی که در این سرزمین قرار دارد، به تخریب و توهین و زوال تهدید شده و در دولت کنونی صهیونیستی شدت یافته است. 
 چهارم آنکه این دولت و جامعه جعلی در حساس‌ترین نقطه جهان اسلام، از آغاز تاکنون، نقش یک پایگاه نظامی و امنیتی و سیاسی را برای دولت‌های استکباری بازی کرده و محور غرب استعماری که به علل گوناگون، دشمن اتحاد و اعتلا و پیشرفت کشور‌های اسلامی است، از آن همواره، چون خنجری در پهلوی امت اسلامی استفاده کرده و آن را به عاملی برای تقابل کشور‌های اسلامی باهم تبدیل کرده است. 
 پنجم آنکه صهیونیسم که خطر اخلاقی و سیاسی و اقتصادی بزرگی برای جامعه بشری است، این جای پا را وسیله‌ای و نقطه اتکایی برای گسترش نفوذ و سلطه خود در جهان قرارداده است. 
ششم: تشدید رنج میلیون‌ها آواره فلسطینی، که بسیاری از آنان پس از شش دهه هنوز در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند.
 هفتم: هزینه مالی و انسانی سنگینی که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کشور‌های اسلامی برای حمایت از فلسطین پرداخته و به دلیل حاکمیت افکار مارکسیستی در گروه‌های فلسطینی نتیجه‌ای جز شکست‌های زنجیره‌ای در برنداشته است.
اما به‌رغم تاریخ گذشته، آنچه برخی قدرت‌های غربی و رژیم صهیونیستی را نگران‌تر کرده و عامل اصلی تشدید جنایات صهیونیست‌ها ذیل حمایت قدرت‌های غربی علیه مقاومت فلسطین گردیده است، تحول درروند مبارزات فلسطین در دهه‌های اخیر است و آن جایگزینی انگیزه و آرمان اسلامی در مبارزات به‌جای انگیزه‌های ملی‌گرایی عربی برای آزادسازی قدس شریف قبله اول مسلمانان جهان است. این تحول که با ظهور انقلاب اسلامی شکل گرفت و پس‌ازآن با شکست همه‌جانبه غرب در جنگ تحمیلی متبلور گردید و به‌طور شاخص در میان سازمان‌های مبارز فلسطینی بارز بود، اسلامی شدن روند مبارزات و شکل‌گیری گروه‌های مبارز مسلمان در میان فلسطینی‌ها به‌جای گروه‌های مارکسیستی بود. 
نگاه به روند و ماهیت شکل‌گیری و مبارزات گروه‌های فلسطینی در طول سال‌های قبل از پیروزی انقلاب نظیر گروه جبهه خلق برای آزادی فلسطین، جبهه آزادی‌بخش فلسطین فرماندهی کل، جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین و... نشانگر آن است که اکثر این گروه‌ها پیرو اندیشه مارکسیسم لنینیسم بودند، و در میان آن‌ها تنها سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) سازمانی بود که به‌رغم ادعای مسلمان بودن، انگیزه‌های قومی و عربی در آن بر انگیزه اسلامی غلبه داشت و نکته مهم آن بود که تحرکات این گروه‌های مارکسیستی بیشتر خارج از سرزمین‌های اشغالی و معطوف به برخی از اقدامات نظیر هواپیماربایی و... برای همراه‌سازی افکار عمومی در جهان بود، اما پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش امواج انقلاب، حرکت فلسطین را متحول و گروه‌هایی نظیر حماس و جهاد اسلامی و.... به محور مبارزات تبدیل و تمامی آن گروه‌ها و حتی سازمان آزادی‌بخش فلسطین به محاق یا حاشیه رفتند؛ و متأثر از آن، روند شکست در جنگ‌های گذشته، به پیروزی تبدیل و سران رژیمی که بر اساس پروتکل‌های صهیون، خواب نیل تا فرات را دیده بودند، اکنون به‌جایی رسیده‌اند که در پشت دیوار‌های بتنی و سیم‌های خاردار، از ترس نیرو‌های مقاومت برای فروپاشی زمان‌بندی می‌کنند. 
توهم بایدن و نتانیاهو برای نابودی حماس و حزب‌الله در این جنگ به دلیل نگرانی از تقویت قدرت مقاومت نیرو‌های مسلمان وانسجام در میان آن‌ها است که علاوه بر زمینه‌چینی برای فروپاشی رژیم جعلی صهیونیستی، اخراج امریکایی‌ها از منطقه را در پی خواهد داشت.

زمینه اقدام عملی

محسن  پاک‌آیین

رهبرمعظم انقلاب اسلامی در بیانات مهمی که دیروز درجمع نخبگان داشتند حد تاب‌آوری مسلمانان جهان و نیروهای مقاومت را تبیین کرده و فرمودند که اگر وحشی‌گری‌های اسرائیل ادامه یابد مسلمانان و نیروهای مقاومت، بی‌تاب خواهند شد و دیگر کسی نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد. یعنی لازمه خویشتنداری مسلمانان و آزادگان و بخصوص محور مقاومت این است که جنایات رژیم صهیونیستی متوقف شود.

امروز مردم جهان و به‌خصوص مسلمانان از کودک‌کشی و حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه که مصداق بارز نقض حقوق بشر و مخالف قوانین بین‌المللی است واقعا منزجر هستند و زمینه برای یک اقدام عملی علیه اسرائیل برای توقف جنایات این رژیم جعلی آماده است و اگر صهیونیست‌ها ضربه دیگری بخورند که به زوال این رژیم کمک کند، مردم جهان و مسلمانان خوشحال خواهند شد. شواهد و اطلاعات نشان می‌دهد نیروهای محور مقاومت که سال‌هاست در نبرد با رژیم صهیونیستی هستند از تجهیزات و امکانات خوبی برخوردارند و این اراده را دارند تا در صورت تداوم جنایات صهیونیست‌ها دست به اقداماتی بزنند که در این صورت جنگ توسعه خواهد یافت، پس به نفع رژیم صهیونیستی است که دست از ادامه کودک‌کشی و جنایت بردارد. 

رهبرمعظم انقلاب اسلامی در سخنان خود همچنین بر این مساله تاکید کردند که سیاست‌های جنگ‌طلبانه صهیونیست‌ها از سوی آمریکا تنظیم می‌شود و مشخص است که پشت پرده کودک‌کشی و جنایات علیه مردم فلسطین، رژیم آمریکاست. این رژیم با این‌که سایر کشورها را از دخالت در جنگ پرهیز می‌دهد دو ناو هواپیمابر به منطقه اعزام کرده و صریحا اعلام می‌کند که برای کشتار مردم بی‌دفاع غزه، سلاح‌های پیشرفته به اسرائیل می‌دهد و در شورای امنیت سازمان ملل هم از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند؛ به‌ این معنی که واشنگتن تمام زمینه‌ها را برای تداوم جنایات اسرائیل و قتل عام مردم غزه فراهم کرده است. بر همین اساس آمریکا مسئول جنایات رژیم صهیونیستی است و شریک جرم آنهاست و رهبر معظم انقلاب در سخنان دیروز خود افکار عمومی جهان را نسبت به نقش آمریکا در هدایت اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی آگاه کردند. 
همین چند روز پیش اعلام شد آمریکا در کنار ارائه سلاح‌های سنگر‌شکن به رژیم صهیونیستی، مبلغ یک میلیارد دلار هم در قالب کمک‌های دیگر به آنها اختصاص داده و مشخص است که دست آمریکا در دست این رژیم است و مسئول اصلی جنایات را باید آمریکا دانست.  نکته دیگری که از سوی رهبر انقلاب در روزهای گذشته مورد تاکید قرار گرفته و تمام جهانیان به آن اعتراف دارند این است که رژیم صهیونیستی هر کاری بکند نمی‌تواند این شکست مفتضحانه را جبران کند. این شکست در تاریخ ننگین رژیم صهیونیستی بی‌سابقه است و در ابعاد مختلف اطلاعاتی، عملیاتی، حجم تلفات و خساراتی که به رژیم صهیونیستی وارد شد بی‌نظیر است. در جنگ ۳۳ روزه، صهیونیست‌ها فقط ۲۱ کشته دادند اما در عملیات اخیر نزدیک به ۲۰۰۰ صهیونیست به هلاکت رسیدند و جمع زیادی از صهیونیست‌ها نیز به اسارت نیروهای مقاومت در آمدند. فرار دسته‌جمعی سرمایه‌داران و نخبگانی که در مراکز مختلف صنعتی رژیم صهیونیستی کار می‌کردند ضربه هولناکی به این رژیم است و این افراد بعید است دیگر به سرزمین‌های اشغالی برگردند. هیمنه صهیونیست‌ها شکسته شده و دیگر نمی‌توانند سر بلند کنند و تمام جنایات فعلی آنها برای سرپوش گذاشتن بر شکست مفتضحانه اخیر است و می‌خواهند افکار عمومی جهان را منحرف کنند. 
یکی دیگر از نکات مهم در بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب، رسالت نخبگان ایران و جهان اسلام و افراد صاحب تریبون در قبال حوادث اخیر است و حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای تاکید کردند که باید افکار عمومی را نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی آگاه کرد و این رسالت بسیار مهمی است که امیدواریم نخبگان جهان اسلام به این مساله توجه کنند.

معایب یک دستی قدرت

رسول منتجب‌نیا 

آرمان امروز 

ابراهیم رییسی، رییس جمهوری در شعارهای انتخاباتی‌اش یکدست شدن قوا را مطرح می‌کرد اما یک اشکال در مورد یکدست شدن قوا وجود دارد.

ممکن است کسی تصور کند که این حسن و مزیت خوبی برای نظام است که همه یکدست شوند و قوای سه‌گانه همه از یک جناح و فکر باشند در حالی که این یک عیب و اشکال برای نظام سیاسی است که قوای سه‌گانه در اختیار یک جناح باشد و جناح‌های دیگر همگی کنار زده و به حاشیه رانده شوند و از آنها در حاکمیت استفاده نشود.

نتیجه‌اش این می‌شود که طرفداران یک جناح باقی می‌مانند و بقیه جناح‌ها، سلایق و گرایش‌ها خودشان را بی‌تفاوت جلوه می‌دهند و کناره‌گیری می‌کنند. این اشکال عمده‌ای است که به یکدست شدن قوا وارد است و الان هم همگی شاهد این مسئله هستیم. در حال حاضر همه گروه‌های حاضر در جناح اصول‌گرا که رییس دولت نمایندگی آنها را برعهده دارد پشت دولت نیستند. رئیسی نتوانست از جناح اصول‌گرا وحدت و اجماعی درست کند.

در حال حاضر مجموعه خاصی از اصولگرایان در دولت وجود دارند و مجموعه خاصی از دولت حمایت می‌کنند اما بعضی از چهره‌های شاخص اصول‌گرا و صاحب‌ نظر منتقد دولت هستند و چه‌ بسا انتقادهای تندی هم دارند.

برخی از افراد که جزو چهره‌های سرشناس اصول‌گرا محسوب می‌شود با برخی از برنامه‌‌های دولت مخالفت خود را شفاف کرده‌اند و در بسیاری از مواقع مشاهده می‌کنیم که مطالب بسیار تند و مستدل و مستندی می‌نویسند و به شدت به سیاست‌های دولت نقد وارد می‌کنند.

با این روند و در سالی که به انتخابات ختم خواهد شد. باید دقت داشته باشید که اصل تفکیک قوا و استقلال آنها برای مردم سالاری، یک رکن اساسی و نبود آن مانعی برای همکاری آنها محسوب می‌شود.

در این مورد می‌توانی به آرمان‌های انقلاب اسلامی هم توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

تلاش دیپلماتیک جمعی، راه کاهش بحران فلسطین

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
وقایع اخیر فلسطین را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد. مناقشات اسرائیل و مردم فلسطین به بیش از هفت دهه بازمی‌گردد. در همه این دهه‌ها، سیاست اسرائیل مبتنی بر حذف و زیاده‌خواهی بوده و هیچ‌گاه به قوانین و معا‌هدات بین‌المللی تن نداده است. سیاست‌های اسرائیل تاکنون منجر به جنگ‌های متعدد، آواره‌شدن میلیون‌ها نفر از مردم و اعمال قوانین تبعیض‌آمیز علیه عرب‌های ساکن بوده است. با توجه به حمایت‌های کشورهای قدرتمند جهانی و به طور کلی جهان غرب از موجودیت اسرائیل، اعطای انواع کمک‌ها به این کشور، این امکان به اسرائیل داده شده است که به رفتاری غیرانسانی دست بزند. در سال‌های اخیر اقدام به آواره‌کردن عرب‌های ساکن در نوار غزه کرده و به شهرک‌سازی و اسکان یهودیان جدید‌الورود اقدام کرده است. راه‌های مسالمت‌آمیز نیز تاکنون نتوانسته است مانع از نسل‌کشی تدریجی و سیاست‌های تهاجمی اسرائیل شود. در‌این‌میان، چندی است دولت‌های عربی نیز بدون هیچ‌گونه شرط درباره حفظ و اعمال حقوق مردم ستم‌دیده فلسطین، به عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل پرداخته‌اند. این رفتار موجب گستاخی بیشتر اسرائیل از سویی و احساس بی‌پناهی مطلق مردم فلسطین شده است. از‌‌این‌رو این سؤال مطرح می‌شود که در این شرایط در برابر آواره‌‌کردن مردم فلسطین و شهرک‌سازی، چه راهی پیش‌روی مردم ساکن قرار دارد؟ آیا راه‌حل نظامی به گونه‌ای که این روزها شاهد آن هستیم، می‌تواند بحران کنونی را به پایان رسانده و یکی از دو طرحِ دو کشور مستقل یا رفراندوم را عملی کند؟ 

برخی خوش‌بینانه قضاوت کرده و تهاجم اخیر را بی‌سابقه و تأثیرگذار می‌دانند؛ اما با توجه به فضای جهانی، حمایت‌های بی‌دریغ جهان غرب، سکوت کشورهای مسلمان، پایبند‌ نبودن اسرائیل به اصول اخلاقی و انسانی و قواعد بین‌المللی و در نهایت نابرابری توان نظامی طرفین، شاید با کمال اندوه و تأسف و تلخی و اندوه شاهد کشتار جمعی یک ملت باشیم. به‌ویژه آنکه با توجه به خطر موجودیت اسرائیل، جناح‌های سیاسی در این کشور در این زمان اختلافات خود را کنار گذاشته و یکپارچه برای نابودی حماس و مردم غزه هم‌صدا خواهند شد و اقتدار را به افراطی‌های صهیونیست خواهند داد و آنان در این جنگ نابرابر گستاخ‌تر از همیشه عمل خواهند کرد؛ به‌ویژه آنکه این بار حماس پیش‌دستی کرده است؛ بنابراین با توجه به نکات یادشده، به نظر می‌رسد خشونت و جنگ نمی‌تواند راه‌حل نهایی مسئله فلسطین باشد؛ زیرا نتیجه آن کشتار بی‌گناهان بسیار و آواره‌شدن یک ملت برای بار چندم است. پرسش این است که اگر از راه‌حل نظامی چشم‌پوشی شود، آیا راه‌حل‌های سیاسی می‌تواند به حل بحران کمک کند؟ واقعیت این است که این راه نیز بسیار سخت است. کشورهای غربی که رژیم جعلی اسرائیل را در منطقه ایجاد کردند، با انواع حمایت‌های خود پشتیبان سیاست‌های اسرائیل بوده و از طرفی لابی‌های بسیار قوی اسرائیل نیز موجب تداوم این حمایت‌ها شده و می‌شود. دولت‌های عرب نیز فقط به‌ظاهر از فلسطین حمایت کرده و برخی از آنان در عمل در حال عادی‌سازی روابط خود با این کشور هستند. این دولت‌ها اکنون نیز حتی در شرایط بحرانی کنونی نیز از حمایت جدی و عملی خودداری کرده‌اند. در این شرایط حساس که برخی کشورها انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه گرفته‌اند و خوشبختانه نظام موضع مناسبی در این زمینه گرفته و هرگونه مشارکت را نفی کرده است. نباید اجازه داد تا برخی از افراد و گروه‌های تندرو، با بیانات و رفتارهای سطحی و سخیف خود، این حمله را دستمایه خویش کرده، از کشته‌شدن انسان‌ها استقبال کرده و به دنبال ماجراجویی باشند؛ زیرا ممکن است با اقدامات نادرست برای کشور بحران ایجاد کنند. چنانچه در حمله به سفارت عربستان یا سفارت انگلستان به منافع ملی کشور ضربه زدند. نتیجه چنین اقداماتی محو اسرائیل نخواهد بود؛ اما به تشدید تحریم و تحمیل هزینه‌های گسترده برای ملت ایران منجر خواهد شد. به نظر می‌رسد با توجه به جنگ نابرابر کنونی و حمایت‌های جهانی از دولت غاصب، تنها راه مؤثر دیپلماسی فعال کشورهای منطقه است. اگر سیاست خارجی بتواند با مشارکت کشورهای منطقه، سازمان کنفرانس اسلامی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و قدرت‌های بزرگ منطقه به تفاهم برسد تا این کشورها از اهرم خویش برای فشار بر اسرائیل بهره ببرند، می‌توان امیدوار بود که آتش جنگ فروکش کند. فراموش نباید کرد که امروزه، سرمایه‌گذاری گسترده کشورهای عربی مانند عربستان و قطر و امارات در کشورهای غربی که در سال‌های اخیر دچار مشکلات اقتصادی شده‌اند، می‌تواند ابزاری مؤثر باشد. چنانچه این کشورها به‌ موقعِ بحرانی که برای‌شان پیش آمده، از اهرم تهدید استفاده کرده و اثرگذار نیز بوده است. به نظر می‌رسد ایران می‌تواند با طی این مسیر به حل بحران فلسطین کمک کند.

فرصت و تهدید ثبات نرخ ارز

مسعود پیرهادی

سال ۱۴۰۱ فارغ از وقوع یک پروژه سیاسی و فرهنگی منسجم و بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی که هزینه‌های زیادی در بر داشت، در حوزه اقتصادی و خصوصا نرخ ارز نیز خاص و نقطه عطف بود. دلار از ابتدای سال که ۲۶ هزار تومان قیمت داشت به روایت برخی کانال‌ها در اسفندماه تا ۶۱ هزار تومان جهش قیمتی پیدا کرد و برخی از اقتصاددانان، فعالان اقتصادی و پژوهشگران برای خرداد ۱۴۰۲، نرخ دلار را حداقل ۷۰ هزار تومان و این نرخ را تا پایان ۱۴۰۲ حداقل ۱۰۰ هزار تومان پیش‌بینی کردند.

اما سال ۱۴۰۲ دفتر ارزی کشور جور دیگری ورق خورد و مهر بطلانی بر پیش‌بینی‌ها زد و حتی در کوران حوادث بزرگ، عنان نرخ ارز از دست نرفت. ولی چرایی، چگونگی و آثار این اتفاق که در برخی برهه‌ها تحسین‌برانگیز و البته شاید تداومش مخاطره‌انگیز است، محل تأمل و بررسی خواهد بود. شاید یکی از مهم‌ترین علل توفیق در مهار نرخ ارز، باز گذاشتن دست بانک مرکزی به‌عنوان دستگاه تخصصی بود؛ مثل جراحی که در حین عمل باید بتواند حسب صلاحدید حرفه‌ای خودش از هر ابزاری که لازم می‌داند استفاده کند. به‌عنوان‌مثال، چند روز اخیر بازار ارز با دو حادثه مهم مواجه شد؛ یک: زلزله هرات و دو: جنگ غزه

اما چرا ثبات بازار ارز به هم نخورد؟
جواب به مداخلات به‌موقع بانک مرکزی در بازار ارز برمی‌گردد. بانک مرکزی توانست با ورود و فروش ارز به‌صورت عیان و پوششی در بازارهای مختلفی چون بازار هرات، بازار دبی و بازار فردایی، ثبات بازار را حفظ کند. این اقدام بانک مرکزی قابل‌تحسین است. اما اگر از بانک مرکزی توقع داریم در آینده نیز بتواند در مواجهه با شوک‌های بیرونی، پرقدرت و مؤثر واکنش نشان دهد سران سه قوه باید پایبندی به دو اصل زیر را تضمین نمایند:

۱. عدم‌مداخله سیاسی و قضائی نابجا در تصمیمات کارشناسی بانک مرکزی؛ به‌نحوی‌که به بدنه کارشناسی و مدیریتی بانک مرکزی اطمینان داد تا زمانی که تصمیمات کارشناسی، اخذ و اجرا می‌شوند، فارغ از نتیجه، هیچ پرونده امنیتی و قضائی برای ایشان تشکیل نمی‌شود. مانند اتفاقی که برای سیف و عراقچی، رئیس‌کل و معاون ارزی اسبق بانک مرکزی رخ داد.

۲. اطمینان از عدم فشرده شدن فنر نرخ ارز ناشی از خواست‌ها و فشارهای سیاسی
در این چند روز حسب شنیده‌ها بانک مرکزی توانست با مداخله‌ای قریب به ۴۰۰ میلیون دلار آرامش بازار را حفظ نماید و اثر کوتاه‌مدت شوک‌های وارده را از بین ببرد.
اما فرض کنیم قبل از بروز این شوک، بانک مرکزی به هر دلیلی قیمت دلار را در محدوده ۳۵ هزار تومان حفظ کرده بود. اگر چنین بود بانک مرکزی به بیش از یک و نیم میلیارد دلار ارز جهت تزریق به بازار نیاز داشت. علاوه بر اینکه نتیجه مطلوبی هم حاصل نمی‌شد.
درواقع هرچه نرخ ارز به نقطه تعادلی نزدیک‌تر باشد اثر شوک‌ها سریع‌تر و با حداقل نیاز به مداخله از بین خواهد رفت.

فشردن مصنوعی فنر نرخ ارز، تله‌ای است که تقریبا تمام دولت‌ها در آن گرفتارشده‌اند. یعنی تا جایی که توان داشته‌اند، (بخوانید منابع ارزی داشته‌اند)، نرخ ارز را مطابق دلخواه تنظیم کرده‌اند اما وقتی ذخایر تمام‌شده، نرخ خیلی بیشتر از حد واقعی پرش داشته است؛ که البته بیشترین آسیب دراین‌بین به اقتصاد و آحاد جامعه واردشده است.
لذا توقع از دولت انقلابی این است که در این خصوص درایت و تدبیر ویژه‌ای اتخاذ نماید تا به فضل خدا بتواند در این جنگ پیچیده و ترکیبی، حداقل حربه نرخ ارز را از دست دشمن بگیرد.

 
مسؤولیت جنگ با آمریکاست
ثمانه اکوان
 رئیس‌جمهور آمریکا قرار است امروز در سفر به سرزمین‌های اشغالی، حمایت کامل ایالات‌ متحده از رژیم صهیونیستی را اعلام کند. بایدن- که در طول سال‌ها حضورش در عرصه سیاست ایالات ‌متحده، معتقد بوده کمک‌های کشورش به رژیم اسرائیل، در واقع سرمایه‌گذاری پرسودی برای آمریکایی‌ها بوده است- بعد از عملیات توفان الاقصی نیز بارها حمایت خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرده و حالا تلاش دارد این رژیم را با وعده کمک 8 میلیارد دلاری و برخی اقدام‌های دیگر از مخمصه‌ای که جبهه مقاومت برایش ساخته، نجات دهد. دولتمردان آمریکا که شاهد عملیات نظامی گسترده و کور صهیونیست‌ها در غزه‌اند، بهتر از صهیونیست‌ها می‌دانند حملات وحشیانه به نوار غزه بی‌فایده است اما ظاهرا دستان نظامیان رژیم صهیونیستی را برای تداوم این حملات به غزه باز گذاشته‌اند. بایدن که می‌داند مجازات جمعی مردم و غیرنظامیان زخم نتانیاهو از عملیات فلسطینی‌ها را التیام نخواهد بخشید، تلاش دارد با تهدید جبهه مقاومت، راه را برای حمایت از جنایات  صهیونیست‌ها در غزه و ساکت کردن جهان بویژه کشورهای منطقه در این باره باز کند. در مقابل اما کشورهای منطقه بویژه بازیگران اصلی جبهه مقاومت بارها اعلام کرده‌اند توجهی به تهدیدات آمریکا یا ارسال ناوهایش به منطقه ندارند. روز گذشته رهبر انقلاب و دوشنبه شب، وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه مدیریت صحنه در سرزمین‌های اشغالی برعهده آمریکا است، تلویحا به بایدن هشدار دادند تداوم این رویه ممکن است دامنگیر آمریکا نیز بشود. جبهه مقاومت حالا می‌گوید در صورتی که محاصره غزه ادامه یابد و جنایت‌های رژیم صهیونیستی در این منطقه بیشتر شود، جبهه‌های جدیدی علیه این رژیم و حامیانش گشوده می‌شود، مانند عملیات نظامی از شمال توسط نیروهای حزب‌الله، از شرق به وسیله نیروهای عزالدین قسام در کرانه باختری و احتمالا عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی در عراق. یک گزینه مهم دیگر هم وجود دارد: یمن! جبهه‌ای که مشت پری از موشک و پهپاد دارد و دستش به راحتی به تل‌آویو می‌رسد.
زمانی که تحلیلگران بین‌المللی از چگونگی رویارویی جبهه مقاومت با صهیونیست‌ها سخن به میان می‌آورند اغلب از نظریه «موازنه تهدید» می‌گویند. نظریه‌ای که استفن والت، نظریه‌پرداز مشهور حوزه بین‌الملل درباره چگونگی شکل گرفتن اتحادها بین کشورها مطرح کرده است. والت معتقد است بر خلاف عقیده واقع‌گرایان که معتقد بودند روابط بین‌الملل بر اساس و محور «قدرت» شکل می‌گیرد، اتحادها و روابط بین کشورها بر اساس محور «تهدید» شکل می‌گیرد. در واقع این تهدید مشترک است که برخی کشورها را به ‌سمت اتحاد با یکدیگر می‌کشاند و باعث می‌شود اتحادهای خود را علیه کشوری که گمان می‌کنند تهدیدی برای موجودیت آنها است، شکل دهند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت تهدید حس‌شده از طرف کشورهای اسلامی و گروه‌های بازیگر در جبهه مقاومت آنها را به‌سمت «خودیاری جمعی» در عرصه بین‌المللی کشانده و بر همین اساس اتحادی شکل گرفته که امروز پرقدرت‌تر از همیشه در مقابل دشمن و تهدید مشترک ایستادگی می‌کند. 
شاید موازنه تهدید نظریه خوبی برای بررسی نقش گروه‌های مقاومت در محدود کردن رژیم صهیونیستی در انجام اقدامات وحشیانه و غیرانسانی در غزه باشد اما مهم‌تر از نظریه موازنه تهدید، نظریه توازن یا «موازنه وحشت» است که می‌تواند همگرایی جبهه مقاومت در این مساله را به نمایش بگذارد.  
نظریه «موازنه وحشت» در جنگ سرد و زمانی مطرح شد که روسیه و ایالات‌متحده که هر دو به قدرت‌های اتمی تبدیل شده ‌بودند، در وحشت حمله به‌ طرف مقابل قرار داشتند. بدین معنی که هر 2 کشور تلاش می‌کردند با استفاده از مساله سلاح‌های اتمی‌شان، به ‌نوعی بازدارندگی هسته‌ای برای خود ایجاد کنند اما در عین حال تولید سلاح‌های هسته‌ای هر 2 قدرت را به‌ نوعی خویشتنداری در تقابل با یکدیگر کشاند زیرا هر 2 قدرت بر این باور بودند احتمال جنگ هسته‌ای با تلفات و خسارات زیاد بالا است و باید به هر نحو ممکن جلوی آن گرفته شود. این نظریه اغلب برای رویارویی قدرت‌های اتمی استفاده می‌شود اما به نظر می‌رسد در ماجرای رویارویی رژیم صهیونیستی با فلسطینیان، همچنین دشمنی‌اش با ایران نیز بتواند مورد توجه قرار گیرد. 
مهم‌ترین مبنای تحقق نظریه توازن وحشت این است که 2 کشور یا 2 بازیگر بین‌المللی باید تقریبا در یک رده از قدرت نظامی و توانایی در ایجاد تهدید برای بازیگر مقابل قرار داشته ‌باشند. زمانی که رهبر انقلاب از ضرورت مسلح کردن مردم در غزه و کرانه باختری می‌گفتند و به گروه‌های مقاومت نیز توصیه می‌شد با سلاح‌های نوین به فکر بازدارندگی باشند، دقیقا بر همین مساله تأکید داشتند. 
اگر عملیات حماس با آن پیچیدگی و ظرافت در اجرا، انجام نمی‌شد و صهیونیست‌ها به قدرت فلسطین پی نمی‌بردند یا اینکه حزب‌الله به نمایش قدرت و سلاح‌های نقطه‌زن خود نمی‌پرداخت، توازن قدرت در منطقه همچنان به نفع رژیم صهیونیستی بود و توازن وحشت نیز نمی‌توانست شکل بگیرد. 
یکی از مبانی این نظریه، داشتن سلاح‌های نوین یا ابتکار عمل در زدن «ضربه اول» در نزاع و درگیری است؛ مساله‌ای که حماس نشان داد به‌ خوبی به آن واقف است. بازدارندگی در نظریه توازن وحشت از آنجا شکل می‌گیرد که هر 2 طرف بر این عقیده هستند که استفاده از سلاح اتمی (در اینجا سلاح مرگبار عمده و اثرگذار) تبعات بسیار فاجعه‌باری به ‌دنبال خواهد داشت. موضوع بعدی در این باره مساله‌ای است به نام «ثبات از طریق عدم قطعیت». بر این اساس موازنه وحشت بر مفهوم «ثبات استراتژیک» تکیه دارد. در سناریویی که هر دو طرف دارای قابلیت زدن ضربه دوم هستند (به‌معنای توانایی مقابله به مثل پس از متحمل شدن ضربه اول)، عنصر عدم قطعیت استراتژیک خود را به نمایش می‌گذارد. به این معنی که این عدم قطعیت باعث می‌شود هر 2 طرف زدن ضربه اول را بسیار خطرناک حس کنند، زیرا نمی‌توانند از حذف شدن قابلیت‌های تلافی‌جویانه طرف مقابل مطمئن باشند. 
در مساله حمله حماس به رژیم صهیونیستی، این قطعیت وجود داشت که رژیم صهیونیستی ممکن است با بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن این عملیات را پاسخ دهد اما رژیم صهیونیستی در این باره نمی‌تواند مطمئن باشد پس از هدف قرار دادن غزه به ‌صورت زمینی (زدن ضربه اول به حماس و غزه)، دیگر با تهدیدی از جانب گروه‌های مقاومت رو به رو نمی‌شود. بدین ترتیب موازنه وحشت این بار از طریق اتحاد گروه‌های مقاومت و آمادگی‌شان برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی ایجاد می‌شود؛ همان چیزی که «وطن امروز» پیش از این از آن با عنوان «مکانیسم ماشه» یاد کرد. 
رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا می‌دانند با وارد شدن زمینی به غزه یا افزایش میزان جنایت‌ها در غزه، در واقع وارد فاز مقابله و رویارویی با جبهه مقاومت از جبهه‌های دیگر مانند شمال می‌شوند. بر همین اساس مکانیسم ماشه نیروهای مقاومت در ماجرای بحران اخیر غزه می‌تواند به بزرگ‌ترین عامل جهت پایان‌ یافتن جنایات صهیونیست‌ها در این منطقه تبدیل شود. بیانات روز گذشته رهبر انقلاب درباره «بی‌تاب شدن نیروهای مقاومت در برابر نسل‌کشی صهیونیست‌ها» دقیقا بر همین مساله تأکید دارد. در عین حال رهبر انقلاب، آمریکا – و نه رژیم صهیونیستی- را عامل اصلی این نسل‌کشی می‌دانند و معتقدند ایالات متحده باید مسؤولیت خود را در این مساله بشناسد و نباید سیاست‌گذار و تنظیم‌کننده سیاست جاری رژیم صهیونیستی در نسل‌کشی مردم فلسطین باشد. رهبر انقلاب دیروز موضوع دیگری را نیز مورد تاکید قرار دادند: «تاکید بر فوریت خاتمه یافتن جنایت صهیونیست‌ها در بمباران غزه». این موضع رهبر انقلاب باعث شده ادامه حملات وحشیانه به غزه به عنوان موضوعی که منجر به واکنش اضلاع دیگر جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی می‌شود، تثبیت شود. در واقع اگر آمریکایی‌ها به دنبال آن بودند جلوگیری از ورود زمینی به غزه (که به مثابه خودکشی صهیونیست‌ها است)  را به عنوان امتیازی به مقاومت بفروشند و مانع باز شدن جبهه شمال علیه صهیونیست‌ها شوند، بیانات دیروز رهبر انقلاب باعث می‌شود حالا توقف حملات وحشیانه به مردم بی‌دفاع غزه، عامل تعیین‌کننده در جلوگیری از باز شدن جبهه شمال در نظر گرفته شود. این مواضع باعث شده صحنه میدان واضح‌تر از قبل شود. در روزهای اخیر برخی بر این تصور بودند آمریکا مانع ورود زمینی رژیم صهیونیستی به غزه شده است.  حالا با بیانات دیروز رهبر انقلاب، این تحلیل تبدیل به یک واقعیت شده که صحنه‌گردان آمریکا است و همه این اتفاقات می‌تواند اجزای طراحی‌شده این کارگردان باشد
نام:
ایمیل:
نظر: