حرکت مبارزاتی حضرت امام خمینی(ره) با پشتوانه قرار دادن مردم بنیان گذاشته شد و ادامه یافت. حضرت امام(ره) مردم را محرم میدانستند و تا آنجا که مصالح کشور اقتضا میکرد، مسئله پنهانی با مردم نداشتند. ایشان معتقد بودند، بسیاری از مسائل و مشکلات کشور باید به سمع و نظر مردم رسیده شود. نمونههای فراوانی از این قبیل تصمیمگیریها از حضرت امام راحل به جا مانده است که شنیدنی است. آنطور که نقل شده، در فروردین ماه سال 1359، پیام خصوصی «کارتر» رئیسجمهور آمریکا درباره درخواست آزادی گروگانهای آمریکایی بهدست امام(ره) میرسد. این نامه چند روز قبل از سوی کاردار «سوئیس» به دست صادق قطبزاده رسیده و وی آن را به امام(ره) تحویل میدهند. مرحوم «سید احمد خمینی» نقل میکند که وقتی امام(ره) پیام را دیدند، فرمودند: «این باید منتشر بشود. برای اینکه ما چیزی را از ملت پنهان نمیکنیم و در ثانی به احتمال قوی اینها ممکن است خودشان منتشر کنند و بعد یک چیزهایی فکر کنند و مردم هم فکر کنند که چیزهایی زیر پرده است و ما باید آنچه را که میگذرد به مردم بگوییم و خود مردم تصمیمشان را میگیرند» و به همین دلیل گفتند: «فوراً ما آن پیام را منتشر کنیم.»
ماجرای دیگر قصه فتنهگری «مهدی هاشمی» و بیاعتبارسازی آقای «منتظری» بود که در نهایت به اعترافات صریح مهدی هاشمی انجامید. حضرت امام(ره) در این زمینه نیز طرفدار شفافیت با مردم بود. وزیر اطلاعات آقای «ریشهری» تعریف میکند: «سران سه قوه و همچنین بنده با پخش مصاحبه اعترافات مهدی هاشمی موافق نبودیم، زیرا معتقد بودیم که این مصاحبه به اعتبار آقای منتظری لطمه خواهد زد. من نظر خود را از طریق دفتر به اطلاع امام(ره) رساندم. در پاسخ به این جانب گفته شد، نظر امام این است که آنچه در این مصاحبه در رابطه با آقای منتظری است، باید پخش شود تا مردم در جریان مسائل باشند.»
هرچقدر ایمان امام(ره) نسبت به ملت عمیق و خللناپذیر بود، در عوض به گروهها و احزاب سیاسی قدرتطلب، بیاعتمادی نمایانی از خود نشان میدادند و این نكته تأملبرانگیزی است كه باید به آن توجه کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره فرمودند: «امام به مردم اعتماد داشتند، انقلاب كه پیروز شد امام(ره) میتوانستند اعلان كنند كه نظام ما یک نظام جمهوری اسلامی است، از مردم هم هیچ نظری نخواهند، هیچ كس هم اعتراضی نمیكرد، اما این كار را نكردند. درباره اصل نظام و كیفیت نظام، رفراندوم راه انداختند و از مردم نظر خواستند، مردم هم گفتند «جمهوری اسلامی» و این نظام تحكیم شد. برای تعیین قانون اساسی امام(ره) میتوانست یك قانون اساسی مطرح كند، همه مردم یا یك اكثریت قاطعی از مردم هم یقیناً قبول میكردند. میتوانست عدهای را معین كند و بگوید اینها بروند قانون اساسی بنویسند، هیچكس هم اعتراض نمیكرد، اما امام(ره) این كار را نكرد. امام انتخابات خبرگان را به راه انداختند، حتی عجله داشتند كه این كار هرچه زودتر انجام بگیرد. امام به معنای واقعی كلمه معتقد به آرای مردم بود، یعنی آنچه را كه مردم میخواهند و آرایشان بر آن متمركز میشود. البته در این كارها هیچ وقت سررشته كار را هم به دست سیاستبازان نمیداد. مردم غیر از سیاستبازهایند، غیر از مدعیان سیاستند، غیر از مدعیان طرفداری مردمند. امام(ره) به مردم اعتماد داشت. خیلی از گروهها و احزاب و داعیهداران و سیاستبازها و حزببازها و امثال اینها بودند، امام(ره) به اینها كاری نداشت، میدان هم به اینها نمیداد كه بیایند زیادهطلبی كنند، به نام مردم حرف بزنند و عوض مردم تصمیم بگیرند، لیكن به آرای مردم احترام میگذاشت.»
در حکومت اسلامی مطلوب حضرت امام(ره)، مردم ولی نعمتان انقلاب هستند و این «ولی نعمت» بودن باید از سوی مسئولان نظام اسلامی فهم شود. حضرت امام(ره) خطاب به مسئولان کشور تأکید دارند: «با مردم كه شما سروكار دارید این مردم را باید رضایتشان را به دست بیاورید. همین مردم كوچه و بازار و كشاورزهای بسیار عزیز و كارمندان و كسانی كه در كارخانهها زحمت میكشند. اینها هستند كه مایه افتخار یک ملت و مایه پیروزی یک ملت است. پیروزی را برای ما و شما اینها به دست آوردند و اینها ولی نعمت ما هستند و ما باید این معنا را در قلبمان احساس كنیم كه با این ولی نعمتهای خودمان رفتاری بكنیم كه خدا از آن رفتار راضی باشد، گمان نكنید آن كسی كه فرماندار یک جایی است باید به رعیت آنجا، به مردم عادی آنجا، به بازاری آنجا، یك وقت خدای نخواسته یک بالاتری بفروشد آنطوری كه ساخت فرمانداران زمان سابق بود.»
در بیانات به کار رفته در باب نسبت میان مردم و حکومت از سوی حضرت امام(ره)، با تعابیری مواجه هستیم که بنیان اعتبار مسئولیت را در رأی و اعتبار ملت تعریف میکند. اعتباری از جنس وکالت با همه آن نسبتی که بین وکیل و موکل در نظام حقوقی جاری و ساری است. در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری «محمدعلی رجایی» نیز حضرت امام(ره) بر خدمتگزاری تأکید دارند و میفرمایند: «شما باید خدمت کنید به این مردم. شما، ما، همه باید خدمتگزار اینها باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم، اینها بندگان خدا هستند. خدای تبارک و تعالی علاقه دارد به این بندگان و ما مسئولیم باید خدمت بکنیم.»
همین سختگیری را در مواجهه با اعضای کابینه دولت نیز دارند و در دیدار ایشان تأکید میکنند: «اختیار دست خود شماهاست و شماها باید برای این ملت خدمت کنید و خودتان را خدمتگزار مردم بدانید. اگر در ذهنتان بیاورید که من وزیرم و باید مردم از من [اطاعت] بکنند، بدانید اصلاح نشدید. در ذهنتان حتی خلجان بکند، آقای رئیسجمهور در ذهنش خلجان بکند که من شخص اول مملکت هستم و چه و کذا، این اصلاح نشده است خلجانش هم از شیطان است.»