یکی از سؤالات اساسی زندگی بندگان خدا این است که صلاح و مصلحت خداوند بر چه پایه و اساسی است و چطور میتوانیم تشخیص دهیم که یک اتفاق در زندگی صلاح ما بوده تا آن را تحمل کنیم و خود را تسلیم خواست خداوند کنیم؟ در این مورد باید گفت، صلاح و مصلحت خداوند بر پایه حکمت و علم بیپایان او قرار دارد. چیزی که ما آن را نداریم و در مورد آن نمیتوانیم حتی فکر کنیم. خداوند به تمامی جزئیات زندگی ما و به آنچه برای ما بهترین است، آگاه است. در واقع ما فقط خودمان را میبینیم؛ ولی خداوند همه موجودات و نظام عالم و حال و روزشان را میبیند. در قرآن کریم آمده است: «کُتِبَ عَلَیکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَعَسَى أن تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛ جنگ بر شما مقرر شد، در حالى که آن را ناخوش دارید. شاید چیزى را ناخوش بدارید و در آن خیر شما باشد و شاید چیزى را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد. خدا مىداند و شما نمىدانید. (بقره/۲۱۶) این آیه تأکید میکند که ما نمیتوانیم بهطور کامل درک کنیم که چه چیزی برای ما خوب است و چه چیزی بد، در حالیکه خداوند به تمامی امور آگاه است. ما باید باور کنیم که خداوند بهترینها را برای ما میخواهد و او همواره در زندگیمان حاضر است. این ایمان میتواند به ما آرامش بدهد و در مواقع سخت ما را یاری کند.
تشخیص اینکه آیا یک اتفاق در زندگی ما صلاح ما بوده یا نه؟ میتواند از راههای گوناگونی انجام شود که اولینش همین ندانستنهای ماست. ما باید قبول کنیم که خیلی چیزها را نمیدانیم. اما اگر آگاهیهای ما دارای قاعده و قانون درست خود نباشد، دچار اشتباه در تحلیل و استدلال میشویم و دست از تلاش و کوشش برمیداریم. بهعبارتی، اگر نتوانیم درست این موضوع را درک کنیم، فکر میکنیم دیگر هیچ کاری نباید انجام بدهیم؛ چون نمیدانیم که این کار صلاح ما هست یا نه؟ آموزههای اسلامی به ما آموزش میدهد که در زندگی باید تلاش کنیم و بهدنبال اهداف خود باشیم. این تلاش باید با نیت خالص و به امید خداوند انجام شود. مثلاً در مسائل شغلی، تحصیلی یا اجتماعی باید نهایت سعی خود را بکنیم، ولی در عین حال باید نتیجه را به خداوند واگذار کنیم.
دوم آنکه باید به نتایجی که در هر اتفاق بهدست میآوریم، توجه کنیم. گاهی اوقات، یک اتفاق ممکن است در ابتدا ناخوشایند به نظر برسد، اما با گذشت زمان، نتایج مثبت آن نمایان میشود. مثلاً از دست دادن یک شغل میتواند به فرصتی برای پیدا کردن شغل بهتر و متناسبتر بینجامد یا وقتی گرهای به کار ما میافتد و موجب میشود راه جدیدی را پیش بگیریم و رشد بیشتری داشته باشیم، یعنی این اتفاق صلاح ما بوده و به ما کمک کرده است. در اصل باید بفهمیم که خدا هوای ما را دارد و ما را تنها نمیگذارد. در زندگی، نشانههایی وجود دارد که میتواند به ما کمک کند تا مصلحتهای الهی را درک کنیم. این نشانهها ممکن است از طریق حوادث، احساسات درونی یا نظرات دیگران نمایان شود. باید به این نشانهها توجه کنیم و آنها را بهمنزله راهنمایی از سوی خداوند در نظر بگیریم. مطالعه سیره و زندگی اهل بیت (ع) و بزرگان دین هم میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از مصلحتهای الهی پیدا کنیم. آنها به ما یاد دادهاند که چگونه در برابر چالشها صبور باشیم و به خداوند اعتماد کنیم.
راهی دیگری که میتوانیم پیش بگیریم، نزدیک شدن و ارتباط دائم با خداوند است. دعا کردن و درخواست راهنمایی از خداوند میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از وضعیت خود و اتفاقات زندگیمان پیدا کنیم. دعا میتواند آرامش و روشنی در دل ما ایجاد کند و ما را در مسیر صحیح هدایت کند. دعا کردن نهتنها ما را به خدا نزدیکتر میکند، بلکه به ما آرامش و امید میدهد. ضمن آنکه احساسات ما میتواند نشانهای از صلاح و مصلحت باشد. اگر در نتیجه یک اتفاق، احساس آرامش و رضایت داریم، ممکن است نشاندهنده این باشد که آن اتفاق بهنفع ما بوده است. البته این موضوع هم ارتباط مستقیم به رابطه ما با خداوند دارد. زیرا اوست که میتواند به قلب ما آرامش و صبر عطا کند. همه ما میدانیم در مواجهه با مشکلات و ناکامیها، صبر و شکیبایی از اهمیت بالایی برخوردار است. باید یاد بگیریم که در زمانهای سخت، صبر کنیم و منتظر ظهور مصلحتهای الهی باشیم. این صبر میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از وضعیت خود پیدا کنیم. با پیروی از این اصول و تلاش برای ایجاد تعادل میان کوشش و تسلیم، میتوانیم در مسیر درک مصلحتهای الهی گام برداریم و به آرامش و رضایت در زندگی دست یابیم. یکی دیگر از کارهایی که در این زمینه باید انجام دهیم مشورت با افراد باتجربه و عاقل میتواند به ما کمک کند تا بهتر بتوانیم درک کنیم که یک واقعه چه تأثیری بر زندگی ما دارد و آیا بهنفع ماست یا خیر؟ این موضوع که چه چیزی به صلاح ما هست و چه چیزی به صلاح ما نیست؟ یک موضوع حساس است؛ بنابراین باید با علم و درک کامل آن حرکت کنیم. ایمان به حکمت و مصلحت خداوند مهمترین عامل در پذیرش وقایع زندگی است. ما باید به این باور برسیم که خداوند بهترینها را برای ما میخواهد و حتی اگر در حال حاضر چیزی را نمیفهمیم، باید به او اعتماد کنیم. با این بینش و نگرش، میتوانیم با آرامش بیشتری به زندگی نگاه کنیم و از هر واقعهای در مسیر رشد و پیشرفت خود بهره ببریم.