صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۰۶۰

راز ماندگاری قیام

علی دارابی

چرا قیام و نهضت امام حسین علیه السلام جاویدان شده است و ماه محرم را همه شیعیان به خصوص ایرانیان در هر کجای جهان که هستند به سوگ و نوحه سرایی و بازخوانی این نهضت بزرگ تاریخی می‌پردازند؟درست است که امام حسین علیه السلام نوه پیامبر خاتم حضرت محمد(ص)  و فرزند حضرت علی(ع) امام برحق، وصی و جانشین پیامبر(ص) و حضرت فاطمه (س) دخت مکرم پیامبر(ص) و خود، امام مسلمانان بوده است و از حیث حسب و نسب و برخورداری از مقام عصمت، بر اساس عقاید شیعی جایگاه، منزلت وتشخص ویژه‌ای داشته است و به شهادت رساندن امام حسین(ع) به دست گروهی از مسلمانان دیگر، خود درس‌ها و عبرت‌ها دارد که در همه عصرها، زمان‌ها و نسل‌ها درس‌آموز است … . اما در یک دسته‌بندی کلی دلایل جاویدان شدن نهضت امام حسین علیه السلام را باید در اهداف و فلسفه قیام امام بررسی کرد؛

  1. احیای دین و سنت پیامبر خاتم (ص)

بعد از رحلت رسول مکرم بدعت‌های فراوانی در دوران خلفا بر اسلام  وارد شده بود و پالایش اسلام محمدی از اسلام اموی نیاز به یک کار بزرگ توسط یک انسان برجسته و بزرگ داشت و این کار از نوه عزیز پیامبر(ص) ساخته بود امام در نامه ای به جمعی از بزرگان بصره هدف از قیام بر ضد حکومت یزید را احیای سنت پیامبر(ص) اعلام مى فرمایند که این گروه (یزید و همراهان) سنت پیامبر را از بین برده‌اند. پس احیای حدود الهی را باید مهمترین هدف قیام بر شمرد.

  1. امر به معروف و نهی از منکر

 که بزرگترین منکر زمانه حاکم بودن یزید و ظلم و ستم و ناروایی‌هایی که به نام دین بر مردم صورت می‌گرفت. امام حسین (ع) برای مبارزه با ستم، استبداد، فساد، ظلم و تلاش برای حاکمیت اسلام و عدالت قیام کرد. امام چنانکه در وصیتش به محمد بن حنفیه آمده است بازگرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح و مبارزه با انحرافات، اصلاح امت جدم و امر به معروف و نهی از منکر را مورد تاکید قرار می‌دهد.۳. امام حسین علیه السلام در خطبه‌ای که پس از نماز عصر در جمع لشکریان حرخواند فرمود: «ای مردم من فرزند دختر رسول خدایم و ما به ولایت این امور بر شما از مدعیان دروغین سزاوارتریم…‌» بسیاری از مفسران، «تشکیل حکومت» را بر این اساس از دیگر اهداف قیام امام حسین (ع) می‌دانند.

ادامه دارد…

سفر وزیر خارجه عمان به تهران با ۳‌ماموریت
حسن هانی‌زاده
بدر بن حمد البوسعیدی، وزیر خارجه عمان دیروز به تهران سفر کرد و در محل دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه مورد استقبال حسین امیرعبداللهیان، همتای ایرانی خود قرار گرفت.
این سومین سفر وزیر خارجه عمان به تهران در دولت سیزدهم است و وی دوبار دیگر ۲۸ آبان ۱۴۰۱ و اسفند ۱۴۰۰ هم به تهران سفر کرده بود. وزیر خارجه عمان در سفر جدید به تهران با سه هدف حضور یافته است، نخست نزدیک ساختن دیدگاه ایران و آمریکا برای از سرگیری مذاکرات ایران و کشور‌های ۴+۱ در وین، چراکه با توجه به این‌که در گذشته آمریکایی‌ها تلاش کردند از ایران امتیاز بگیرند و ایران هم تحت هیچ شرایطی به آمریکا امتیاز نداد در حال حاضر با توجه به شرایط منطقه، آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی دچار اختلاف شده‌اند و این اختلاف موجب شده که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به‌شدت از رفتار تهاجمی کابینه بنیامین نتانیاهو انتقاد کند. از سوی دیگر تلقی مقامات پادشاهی عمان این است که در حال حاضر شرایط برای از سرگیری مذاکرات در حوزه برجام نسبت به گذشته بهتر شده است. اکنون فضا برای مذاکره غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در حوزه برجام کاملا مناسب است، زیرا شکاف شدیدی بین کاخ سفید و کابینه نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به وجود آمده که از نظر پادشاهی عمان اکنون بهترین زمان است تا مذاکره تهران ـــ واشنگتن برقرار شود.
اما موضوع دوم در باب سفر وزیر خارجه عمان به تهران به مناسبات و ارتقای روابط ایران و مصر برمی‌گردد، به‌ویژه این‌که عمان در گذشته هم برای ایجاد رابطه بین تهران و قاهره تلاش کرده بود؛ بنابراین اکنون فضای مناسبی برای رابطه ایران و مصر و توسعه مناسبات این دو کشور به وجود آمده است. به نظر می‌رسد تلاش وزیر خارجه عمان بر این است که این مناسبات را به سطح قابل قبولی برساند، ضمن این‌که بیانیه اخیر روسیه و شش کشور شورای همکاری خلیج‌فارس موجب دلخوری ایران شده، بنابراین سفر وزیر خارجه عمان به تهران می‌تواند در عین حال به مناسبات ایران و کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج‌فارس کمک کند و آن را به سطح خوبی برساند، چراکه موضوع جزایر سه گانه اخیرا مورد بحث قرار گرفته و روسیه هم از حاکمیت امارات جانبداری کرده از این رو از نظر پادشاهی عمان ممکن است این موضوع نقطه‌اختلاف باشد، اما می‌تواند به کاهش تنش‌های اخیر ایجاد شده بین ایران و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس هم منجر شود.
جهاد تبیین عاشورایی تنها راه مقابله با جنگ شناختی
حسین عبداللهی فر

قریب به ۱۴۰۰ سال قبل در چنین روزی پسر رسول خدا (ص) وارد سرزمینی به نام کربلا شد تا با اهدای خون خود مسلمان را از چنبره جنگ شناختی معاویه نجات داده و به فرموده خویش اجازه ندهد فاتحه اسلام را بخوانند.
حسین بن علی (ع) در این راه از همه ابزار‌ها و شیوه‌های تبلیغی برای افزایش آگاهی و بصیرت مسلمانان استفاده کرد، اما غلبه امویان بر ذهن و اراده مردم امکان بیداری آن‌ها را فراهم نساخت تا عاشورا با همه مصائبش به وقوع پیوست.
هنوز خورشید دهم محرم غروب نکرده بود که جهاد تبیین طلوع کرد و از محرم بستری ساخت تا برای همیشه تاریخ محملی برای روشنگری علیه ظلم و استکبار و نجات انسان از جنگ شناختی شیاطین و دولت‌های شیطانی باشد. جهاد تبیین عاشورایی ویژگی‌هایی دارد که در همه قرون و اعصار کاربرد و کارایی دارد. برخی از مختصات جهاد تبیین عاشورایی عبارتند از:
۱- تبیین مدبرانه
حسین بن علی (ع) از همه ابزار‌ها و شیوه‌ها در راستای احیای دین خدا و تبلیغ اهدافش بهره گرفت که اعزام سفیر، مکاتبات و دعوت شفاهی و کتبی، گفت‌وگوی چهره به چهره، سخنرانی‌های حماسی و منطقی، احتجاج و اتمام حجت از جمله آن‌ها بود. اما یکی از مختصات این تبلیغ تدبیر در استفاده از فرصت‌های مناسب بود. بنابراین حرکت را از مکه و در ایام حج آغاز کرد تا این سوال برای قاطبه مسلمین ایجاد شود که چه امر مهمی سبب شده تا پسر رسول خدا (ص) مراسم حج خود را رها و مکه را ترک کند.
۲- تبیین‌گری زنانه
جهاد تبیین زن و مرد نمی‌شناسد و تکلیفی همگانی است، اما عدم ورود زنان به معنای تعطیلی نیمی از جامعه است. در حالی که ورود زنان به این عرصه به دلیل ویژگی‌های زن به‌ویژه نقش مادرانه در کانون خانواده می‌تواند اهداف این جهاد را با سرعت و سهولت بیشتری تأمین نماید. چنانکه ورود حضرت زینت کبری به تبیین‌­گری و روشنگری سبب بیداری هر چه زودتر مسلمانان در آن روز گردید. اکنون می‌توان قاطعانه گفت تا زمانی که زنان از انقلاب اسلامی دفاع کنند از دشمن کاری ساخته نیست.
۳- روشنگری شجاعانه
یکی از شاخصه‌های بارز جهاد تبیین زینبی افشای چهره واقعی یزیدیان بود که تأثیر زیادی در تنبه و بیداری مسلمانان داشت. این شیرزن کربلا با لحنی حیدری و ادبیاتی فاطمی در کمال شجاعت به ایراد خطبه پرداخت و فرمود: «به خدا سوگند هر چه کنی نمی‌توانی نام و نشان ما را محو کنی و سروش ما را بمیرانی و به حد ما نتوانی رسید و ننگ این اعمال ننگین و ستم‌ها را نتوانی شست و بدان که رأی و تدبیرت سست و روزگارت اندک و انگشت‌شمار و جمعیتت روبه پراکندگی است...»
۴- تبیین گری خلاقانه
بهره‌گیری از صنایع ادبی، تشبیه و تمثیل تا بلاغت و فصاحت به سبک کلام الهی در قرآن کریم شیوه‌ای بود که در جهاد تبیین حسینی مشهود است. حضرت اباعبدالله ‏ (ع) در تشریح اهداف قیام خویش از شیوه تمثیل بهره گرفته و اشتیاق خود را براى شهادت در راه حق چنین بیان مى‏کند: «مرگ براى انسان‌ها همچون گردنبند برگردن دختران جوان زینت ‏بخش و لازم است و من به دیدار نیاکانم آن چنان اشتیاق دارم که یعقوب به دیدار یوسف مشتاق بود.»
رجز‌ها و اشعار پرمحتواى امام حسین‏ (ع) یاران با وفایش و تمسک آنان به اشعار و ابیات مناسب و لازم در موارد خاص، مى‏تواند نشانگر اهمیت این موضوع در حماسه جاودانى کربلا باشد.
۵- تبیین­‌گری متواضعانه
امام حسین‏ (ع) براى پیشبرد اهداف مقدس خویش، متواضعانه قدم پیش گذاشته و در جذب و جلب افراد، خودش مستقیم به سراغ آنان می‌رفت. هنگامى که امام حسین‏ (ع) با یاران خود در یکى از توقفگاه‌هاى مسیر خود به کربلا رسیدند، متوجه شدند که عبید الله بن حر جعفى در گوشه‏اى فرود آمده است. آن حضرت حجاج بن مسروق را به سوى او فرستاد و او را به یارى و همراهى دعوت کرد. هنگامى که پاسخ مناسبى نداد، امام حسین‏ (ع) به همراه گروهى از یاران خویش به نزد او رفت و به همکارى و مبارزه با طاغوتیان دعوت نمود. عبیدالله باز هم امتناع کرد، امام حسین‏ (ع) فرمود: «اگر ما را یارى نمى‏کنى پس از خدا بترس از اینکه با دشمنان ما همراهى کنى! به خدا سوگند! هرگاه کسى صداى داد خواهى ما را بشنود و به یارى ما نشتابد هلاک خواهد شد.»
امروز، اما اگر جامعه اسلامی شاهد قربانیان جنگ شناختی دشمن در ام‌القرای جهان اسلام می‌باشد، نشانگر عدم پایبندی مسلمین به جهاد تبیین است. عدم اطلاع ۸۵ درصدی یک جامعه آماری ۹۹۲ نفره از بانوان بی‌حجاب شهر تهران از اینکه حجاب امری الهی است گواهی بر این ادعاست.

این «آموزشی» کافی نیست
سعید برند
روز گذشته سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با همراهی امیر سرلشکر ‌موسوی فرمانده ‌کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با حضور در نقطه صفر مرزی شهرستان پلدشت آخرین وضعیت نیروهای مستقر در این مرز را بررسی کردند. اقتدار کم نظیر نیروهای نظامی و انتظامی در حفاظت از مرزهای آبی، خاکی و هوایی ایران اسلامی باعث شده است، دشمن حتی تصور تجاوز به حریم کشورمان را نیز  از سر بیرون کند. اگر امروز مرزهای کشور از امن ترین مرزهای منطقه به شمار می رود، به مدد به کارگیری تجهیزات و ادوات مدرن و به روز مرزبانی است و صد البته از آن والاتر، مرهون به کارگیری کادر انقلابی، معتقد، متخصص و کارآزموده است. سربازان و افسرانی که واژه «جان بر کف» را معنای واقعی بخشیدند و در این راه از جان و مال و خانواده شان گذشتند که اگر نباشد آن رشادت‌ها، آسایش و امنیت حتی از شهرها و روستاهای مرکزی هم رخت برخواهد بست. شاید اگر کسی برای اولین بار نقطه صفر مرزی را ببیند، باورش نشود که مرزنشینان ما حتی در نوار شرقی کشور که به دلیل حضور سوداگران مرگ و مافیای بزرگ مواد مخدر، هر از گاهی دچار درگیری های مرزی است، چگونه در امنیت کامل سرگرم رمه داری و کشاورزی و گذران روزگار خویش اند. پس اگر به نقطه صفر مرزی رفتید و گوش تان صدای موتور پمپ های کشاورزی را شنید که آب را از چاه به مزارع گندم می کشد، تعجب نکنید. بله «حیات» حتی در نقاط صفر مرزی ما پابرجاست، حیاتی که مرهون آن جان فشانی هاست. اما یکی از چالش های این حوزه، استفاده از سربازان با رده خدمتی پایین و کم تجربه است که صرفا همان آموزش های نظامی روال و معمول در ابتدای خدمت را فرا گرفته اند. برخی معتقدند سربازان در طول دوره دو ماهه آموزشی، آموزش های لازم و کافی برای صیانت از خاک و حریم کشور را فرا نمی گیرند و این مهم نیازمند بازنگری در سطح آموزش های تخصصی به سربازان مرزبانی است. 
مرخصی میان دوره و پایان دوره را که کم کنید، حداکثرش می شود 50 روز. از کلاس های تئوری که بگذریم بیشتر تمرکز کلاس های عملی در دوره آموزشی سربازی با محوریت «رژه» است. این که پایت صاف و کشیده بالا بیاید و شش دانگ حواست به این باشد که طبل بزرگ زیر پای چپ صدا دهد و البته تنظیف اسلحه و مراقبت های اولیه نگهبانی نیز از دیگر تمرین ها و آموزش های نظامی این دوره است. به انضمام ورزش که سرآمد همه آن ها، دویدن دور میدان صبحگاه است. دویدن تا سر حد از نفس افتادن و بعد پامرغی و سینه‌خیز. البته برخی آموزش های تخصصی نظامی از جمله نحوه استفاده از سلاح های سبک جنگی نیز به سربازان ارائه می شود و از نظر برخی آقایان مسئول، این میزان از تمرین و فراگیری آموزش نظامی برای سربازی که قرار است از حریم مرزی کشور صیانت کند، کافی است. 
درگیری های مرزی همواره اتفاق می افتد، آن جا اولین اشتباه می تواند حکم آخرین اشتباه را داشته باشد، واقعیت این است که صرف آموزش به چپ، چپ و عقبگرد برای جوانی که می خواهد در مرز خدمت کند کافی نیست. دوره آموزش سرباز پلیس راهنمایی و رانندگی که دراصطلاح سر چهارراه و تقاطع خدمت می کند، باید با دوره آموزش سربازی که قرار است روی دکل مرزبانی، حافظ خاک مملکت باشد، متفاوت باشد. به طور قطع یک راهکار اساسی، پرورش «سربازان متخصص» برای رسته های مختلف خدمتی است، تا بعد از آموزش های پایه و عمومی، آموزش های تخصصی یگان خدمتی مربوط هم به سربازان ارائه شود. به غیر از مباحث آموزشی، بهره مندی از حقوق و مزایا متناسب با سختی محل خدمت نیز باید متوجه دست اندرکاران قرار گیرد. اگر چه سربازان پس از حضور در یگان خدمتی، آموزش های تکمیلی را حین خدمت در یگان مربوط دریافت می کنند، اما روش اصولی تر این است که پیش از اعزام به محل خدمت، این آموزش های تخصصی را فرا گرفته باشند و به نوعی درس پس دهند تا میزان آمادگی آن ها سنجیده شود. نه تنها آمادگی های فنی و جسمانی آنان باید ارزیابی شود، بلکه سربازان باید از نظر روحی و روانی هم برای امر خطیر مرزبانی آماده شوند.  
در ماه های گذشته و به دنبال درگیری های مرزی، یکی دو حادثه تلخ را تجربه کردیم و متاسفانه در این درگیری ها چند سرباز عزیزمان نیز در راه دفاع از میهن به شهادت رسیدند، یقین داریم که شهدا اینک زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می گیرند. اما ضروری است که مجلس و دولت با همکاری نهادهای نظامی به موضوع «آموزش تخصصی سربازان، مناسب با یگان و محل خدمتی آنان» دقیق تر ورود کنند و برای هر کدام آموزش و شرایط خاص خود را ترتیب دهند. 

هویت یک موزه و یک خیابان

ترانه یلدا
به واسطه همسایگی با موزه ایران باستان و علاقه به تاریخ و میراث باقی‌مانده از کشور کهن‌سالم، همیشه دلبسته این موزه بوده‌ام. هر میهمان را به‌خصوص اگر جوان و نوجوان بوده، به دیدن موزه‌ها برده‌ام. چند وقت پیش با یک دوست دوران نوجوانی‌ام به این نتیجه رسیدیم که هر‌چه از دوران قبل از هخامنشی از کاوش‌ها به دست آمده، به لحاظ هنری به‌مراتب زیباتر و شگفت‌انگیزتر از اشیای تولیدشده پس از دوران رسمی پادشاهی‌های باستان و بعد از آن است. البته این نظر کاملا شخصی ماست، اما نشان از مداقه و مقایسه ما در احوالات اشیای موزه‌ای دارد؛ کوزه‌های بزرگ، مجسمه‌ها و ریتون‌های سفالی، مُهرهای کوچک با نقوش دل‌انگیز، گچ‌بُری در آرایه‌ها و تزیینات معماری، تا ستون‌های سنگی سیاه و نقش‌برجسته‌های تخت جمشید و مجسمه‌های شیر و گربه و پادشاهانی ریشو با تن شیر و بال عقاب و نیز تزیینات طلا برای لباس‌های رسمی و دهانه اسب‌های جنگی و... از همان‌ها که خشایارشاه و سپاهش در لشکرکشی به آتن به لباس‌های فاخر و زربفت خود آویزان می‌کردند. از سوی دیگر رفت‌وآمد پیاده و روزانه من به پارک شهر باعث می‌شود روزی دو بار از خیابان زیبا و سنگفرش‌شده سی‌تیر (قوام‌السلطنه) در بخشی که به میدان مشق قدیم (شامل وزارت خارجه، کتابخانه ملی، دانشگاه هنر و...) و موزه ایران باستان منتهی می‌شود، عبور کنم و در رابطه این ساختمان‌های مهم شهرمان با خیابانی که دیگر به محور تفریحی و مردمی غذای فست‌فود ترکی و بندری برای مردم تهران تبدیل شده نیز دقیق شوم. 

تازه شنیده‌ام که این وضعیت ناهماهنگ و بی‌اعتنا به اهالی خیابان، می‌خواهد به بقیه بخش‌های خیابان هم تسری پیدا کند، تحت عنوان توسعه و ساماندهی... .

در‌حال‌حاضر اهالی فرهنگ و موزه از محور دکه‌های ردیفی غذا رضایتی ندارند. یادم هست قدیم‌تر هم موزه رسما اعتراض‌هایی کرده بود که به جایی نرسید. تعداد موش و گربه در جوی و خاکروبه و لای دست و پای مشتریان زیاد است. خدا می‌داند آب و برق غرفه‌ها از کجا تأمین می‌شود، ولی کارگران گرمازده از همان دستشویی‌های نصب‌شده برای شستن سر و بدن‌شان هم استفاده می‌کنند. هر روز هم ده‌ها کپسول گاز دم دکه‌ها با وانت در‌حال جابه‌جایی است؛ درست زمان بازدید تورها از موزه. خانواده‌ها در یک باریکه تنگ از خیابان در مجاورت دکه‌ها می‌ایستند و غذا را که گرفتند به آن سوی خیابان می‌برند تا در پشت میز و صندلی‌هایی از بشکه‌های رنگ‌شده کوچک و بزرگ صرف کنند. در این بین، ماشین‌ها و موتورها هم رد می‌شوند و چون اینجا پیاده‌راه نیست، هر آن ممکن است بچه‌ای یا توریستی زیر گرفته شود. لاینقطع صدای موسیقی نیمه‌مبتذل در فضا منتشر است و این صداها از موزه هم شنیده می‌شود. غذاها اغلب ایرانی نیست؛ همه پیش‌پاافتاده و فست‌فودی است‌ اما مردم دوست دارند و با ولع می‌خورند و خوش‌اند. من هم به خوشی آنها راضی‌ام و نمی‌گویم اینها باید برچیده شود؛ چون دلخوشی دیگری ندارند. البته «لول‌کباب» تنها نوع تهران قدیمی، غذای خیابانی است که در قسمت شمالی خیابان، بالاتر از جمهوری و در خیابان میرزا کوچک‌خان، در دو مغازه دیگر نیز به جماعت عظیمی خورانده می‌شود. گاهی هم فروشندگان شب‌ها برای بازارگرمی مقداری دنبه یا چربی‌های دیگر روی آتش می‌گذارند تا دود چربی همه آسمان را بگیرد و ما گاهی از روی پشت‌بام‌مان فکر می‌کنیم موزه آتش گرفته است. البته خدا نکند! و من مطمئنم که این دودهای چرب برای ساختمان و اشیای موزه بد و سم است! البته مدرکی هم ندارم، اما وقتی کنده درخت می‌سوزانند یا روی آن اسپری می‌پاشند تا دود بپیچد، واقعا برای آثار موزه خوب نیست. چند وقت پیش یک کپسول ترکیده بود و تمام جلوی آن دکه سوخته بود. یادآور می‌شوم که «موزه سبز» اصطلاحی برای موزه‌هایی است که محیط اطراف‌شان برای سالم‌نگه‌داشتن اشیا و آثار موزه طراحی شده باشد.

به خیابان سی‌تیر سال‌هاست «گذر ادیان» هم می‌گویند؛ به‌خاطر اماکن مذهبی چهار دین جهانی و معابد و مسجدی که پیروان ساخته‌اند. کسانی که موزه را ساخته‌اند، امیدوار بودند که این قطب فرهنگی و نشانه‌ای که هویت ملی ماست، با فرهنگ موزه‌گردی، گسترش پیدا کند که با موزه آبگینه چنین هم شد. آنها افتخار می‌کردند که هم‌جوار خیابانی هستند که نام «گذر ادیان» را با خود حمل می‌کند‌ و هرگز تصور نمی‌کردند که اینجا محل تردد کسانی شود که خواسته یا ناخواسته، نه‌تنها بار معنوی نام خیابان‌ بلکه ساختمانی را که میزبان آنهاست نیز نادیده بگیرند. کاش شهرداری تهران تجدیدنظری در کلیت و کیفیت این مکان به‌عنوان محور گردشگری می‌کرد. البته در جهت محدودکردن آن و بردن بخشی از آن به دیگر خیابان‌های «قلب تهران».

امروز دیگر با این گذرِ خوراک‌های مردم‌پسند و زیست شبانه، شاهد انواع چراغانی‌ها، برنامه‌های تجاری‌-تفریحی در پارک زیبای پایین‌دست موزه، سازه‌های بازی بچه‌ها روی پیاده‌رو و حتی کارتن‌خواب‌ها و فال‌فروش‌ها و دیگر افرادی که برای اندکی درآمد در حاشیه این فضا قرار می‌گیرند نیز هستیم.

بدون شک زیست شبانه مردمی برای شهری به بزرگی تهران لازم است و قبلا هم درباره مکان‌هایش همین‌جا یادداشتی نوشتم. بااین‌حال، شاید بشود جاهای بهتری را هم در نظر گرفت. مثلا دوستی می‌گفت در ضوابط یا تعاریفی که برای فرهنگسراهای شهرداری که همه بعد از جنگ ساخته شدند، آمده بود که در آنها می‌توانند کتابخانه، گالری، فضای بازی کودکان، سینما و سالن نمایش و کنفرانس و نیز جایی برای حضور خانواده‌ها برای زیست شبانه داشته باشند. نمی‌دانم امروز در آن فرهنگسراهای سال‌های 68 به بعد چه خبر است، اما بی‌شک این‌گونه مجموعه‌های خوراک خیابانی مردمی، می‌توانند به گوشه و کنار برخی پارک‌ها و محلات تهران که خاصیت گردشگری بیشتری دارند نیز منتقل شوند. در ضمن یادمان باشد که قرار بود هر محله جذابیت‌های خود را برای جلب گردشگر پرورش دهد و مراکز محلات به کمک شهرداری احیا شوند.

با وجود این حرف‌ها، تصمیم نهایی با شهرداری تهران است. اگر می‌خواهد این دکه‌ها را همچنان اجاره دهد، لااقل پیاده‌روها را تمیز نگه دارد. چندی پیش دوستی مشهدی با دیدن محیط دکه‌های سی ‌تیر گفت: شهرداری مشهد غیرممکن بود به چنین جاهایی اجازه کار بدهد! و من کمی به جای تهران خجالت کشیدم. از قرار معلوم در شهرستان‌ها بیشتر به شهرشان اهمیت می‌دهند.

مکتب انسان‌سازی که مورد طمع دشمنان است

عباس شمسعلی
«محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سیدالشهدا- سلام‌الله‌علیه- است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است؛... این خون سیدالشهداست که خون‌های همه ملت‌های اسلامی را به جوش می‌آورد و این دسته‌جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می‌آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می‌کند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود.»  این بخشی از سخنان ماندگار امام خمینی(ره) در چهارم آبان 1360 و در جمع وعاظ و خطبا است که به رمز و راز مهمی از اهمیت عزاداری محرم و صفر ‌اشاره می‌کند، یعنی ماندگاری و زنده بودن اسلام به برکت خون مطهر و مجالس عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام.
رهبر معظم انقلاب هم به نقش عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام و برپایی هیئت‌ها در جوامع شیعه و مسلمان از گذشته تا عصر ما از جمله حرکت مردم در پیروزی انقلاب اسلامی و ایستادگی در سال‌های دفاع مقدس ‌اشاره داشته‌اند. 
در واقع هیئت‌ها و مراسمات با محوریت اهل‌بیت علیهم‌السلام از گذشته تاکنون علاوه ‌بر محملی برای نشر معارف اسلامی و اخلاقی؛ موتور محرک و پیش‌برنده در بزنگاه‌هایی مهم و خطیر همچون مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، پیروزی در جنگ تحمیلی بوده است و در ادامه و در مواقع مختلف دیگر این اجتماعات منظم و تشکل‌های ایجاد شده در بستر هیئت‌ها نقش ارزشمند خود در رفع مشکلات و باز شدن گره‌ها را نشان داده‌اند، از جمله در امدادرسانی به مناطق سیل‌زده و زلزله‌زده یا اعزام نیروهای مخلص و خدمتگزار از جوانان هیئتی به اردوهای جهادی مناطق محروم یا در کمک‌رسانی چشمگیر در ایام کرونا چه در قالب کمک به کادر درمان یا در ایجاد و اثربخشی بی‌نظیر رزمایش «همدلی و مواسات» با هدف کمک به آسیب‌دیدگان از صدمات جانبی کرونا و نمونه‌های مختلف دیگر.
از سوی دیگر در سال‌های گذشته به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی که خود نتیجه الگو گرفتن از آزادی‌خواهی سالار شهیدان و قیام علیه ظلم و ستم بود، گویا در سطحی فراتر از کشورمان ایمان به اثربخش بودن تبعیت از الگوی عاشورا و تمرین درس آزادگی و مبارزه با ظلم و تأسی از فرهنگ شهادت این میراث ارزشمند سید و سالار شهیدان، رشدی مضاعف و شاید غیرقابل تصور پیدا کرده است؛ از تغییر در مسیر و توفیقات مبارزه مردم و گروه‌های جهادی فلسطین در مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی (بارها این الگو گرفتن از امام حسین علیه‌السلام در کلام فرماندهان جهادی فلسطین بیان شده است)، یا ایجاد حزب‌الله قهرمان در لبنان که با گرد هم آمدن جوانان شیعه پیرو و عاشق قیام و راه اباعبدالله علیه‌السلام ورق را در مبارزه با اسرائیل غاصب برگرداندند و طومار این رژیم جعلی را پیچیده‌اند. الگو گرفتن جوانان مقاوم، صبور و شیعه در یمن که همچون امام خود از عده و توان دشمنشان نترسیدند و پای دفاع از میهن و عقیده خود رشادت‌ها کردند و دشمنشان را پس از چندین سال به زانو درآوردند هم نمونه دیگری از اثر بخشی مکتب عاشوراست.
مبارزه با داعش، این گروه پلید تروریستی دست‌پرورده آمریکا و سران استکباری غرب که برای از بین بردن محور و جبهه مقاومت و در نهایت ضربه کاری به جمهوری اسلامی سر برآورد و از انواع حمایت‌ها و تامین منابع و تجهیزات هم برخوردار بود، جز با تأسی از مکتب عاشورا و ایستادگی تا پای جان برای حفظ اسلام و جمهوری اسلامی میسر نبود. خداوند بر درجات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز، این علمدار سپاه اسلام بیفزاید که یکی از تربیت‌شدگان همین روضه‌ها و هیئت‌ها و شاگرد ممتاز دانشگاه حسین و عباس بود و با الگو گرفتن از راه آن بزرگواران و همراه با پاک‌ترین و مظلوم‌ترین جوانان عاشورایی نه‌تنها اجازه دست‌درازی داعش به این کشور پایگاه اهل بیت علیهم‌السلام و رسیدن دشمنان این سرزمین به اهداف شومشان را نداد بلکه عراق و سوریه را از لوث این یزیدیان بی‌رحم زمان پاک کرد تا جایی که مردم این دو کشور خود را مدیون سردار سلیمانی و همرزمانش می‌دانند.
نترسیدن از تحریم و خباثت دشمن و عقب ننشستن از راهی که به حقانیت آن ایمان داریم و تلاش جهادی برای خنثی کردن این توطئه‌ها که منجر به گام‌های موفقیت‌آمیز متعددی شده است یکی دیگر از نتایج الگو گرفتن از مکتب عاشوراست.
این اثرات معجزه‌گون مکتب نورانی امام حسین (ع) و اثرات تربیتی و بی‌نظیر اخلاقی و معرفتی هیئت‌ها و مجالس اهل بیت علیه‌السلام و نقل معارف و ارزش‌های اسلامی و انسان‌ساز در این جلسات چیزی است که دشمن را به ستوه آورده است. تربیت جوانان پاک مکتبی و هیئتی در حالی است که جوانان در غرب با انواع بحران‌های اخلاقی دست به‌گریبان هستند. وقتی دشمن این مجالس و محافل نورانی و این راه و مکتب سازنده را سدی محکم و خنثی‌کننده نقشه‌ها و فراتر از آن منشأ ضربات متعدد بر پیکر خود می‌داند و می‌بیند، طبیعی است که از هر راه و روشی برای آسیب زدن به این منبع مهم و اثرگذار دریغ نکند.
دشمنی که یک روز به دست نوکر مزدورش رضاخان حجاب و برپایی محافل عزاداری سیدالشهدا را ممنوع کرده بود و در نهایت سیلی سختی از این مردم اهل‌بیتی و انقلاب اسلامی خورد، اکنون ایجاد شبهات مختلف اعتقادی و پمپاژ پرحجم آن در شبکه‌های اجتماعی و مجازی، تلاش برای ایجاد جاذبه‌ها و سرگرمی‌های پوچ هم‌جنس‌بازی، سینمای بی‌محتوا، موسیقی‌های ناسالم و منتهی به انحراف، ترویج سبک زندگی غیراسلامی از جمله تبلیغ و ترویج پرحجم بی‌حجابی و برهنگی و... را برای دور کردن جوانان و نوجوانان ما از گرایش به مکتب عاشورا و محافل و مجالس مذهبی در برنامه‌ریزی‌های خود قرار داده است. از سوی دیگر تبلیغ اینکه جوانان در کشورمان نسبت به دین و ارزش‌های اسلامی بی‌اعتنا شده‌اند نیز بخش دیگی از پروپاگاندای غرب و رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در خدمت غرب است.
با همه اینها اما اگر تحت تاثیر این القائات و تبلیغ قرار نگیریم خواهیم دید در همین شب‌های ماه محرم انبوه جوانان و نوجوانان و زنان و دختران این سرزمین با ظواهر مختلف در اقصی نقاط این کشور با چه عشق و شوری در مجالس عزاداری محرم شرکت می‌کنند. بارها و بارها نمونه‌های مختلفی از تحول‌های مثبت اعتقادی در زمینه‌های مختلفی همچون حجاب و مسائل اخلاقی در این محافل نورانی رخ داده است. این حضور پر حجم و ارزشمند را در شب‌ها و محافل ماه رمضان امسال و سال‌های قبل و اعتکاف و زیارت اربعین یا در اماکن مقدسه و حرم‌های مطهر نیز مشاهده می‌کنیم. 
حال سؤال این است که آیا وقتی دشمن خود را در بازداشتن جوانان و نوجوانان از حضور در مجالس مذهبی و اثرپذیری سازنده این محافل نورانی ناکام می‌بیند، از اقدامات خبیثانه خود دست می‌کشد؟ تجربه ثابت کرده است که چنین نیست.
راهی که دشمن در سال‌های گذشته به‌ویژه سال‌های اخیر برای 
خنثی کردن اثرات این مجالس و محافل بر جوانان و نوجوانان برگزیده است، ایجاد تغییر شکلی و محتوایی و انحراف مسیر این جلسات و محافل است. موضوعی که بارها از سوی رهبر انقلاب و بزرگان مورد تذکر قرار گرفته است.
اینکه تلاش می‌شود در برخی محافل به جای عرضه معارف ناب و بیان راه و رسم انسان‌ساز مکتب اهل بیت علیهم‌السلام، یا به جای ترویج ‌اشعار پرمغز و حماسی و تربیتی، جوانان هیئتی به موسیقی و آهنگ و فلان سبکِ سبُک در مداحی و ‌اشعار سطحی کم محتوا و تصویرپردازی‌های آنچنانی و چشمگیر شبیه کنسرت سرگرم شوند یا اینکه در برخی محافل به جای بیان مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بین‌المللی و منطقه‌ای یا پاسخ به شبهات اعتقادی پمپاژ شده، بیان این موضوعات و مسائل روز عیب شمرده شود و همه چیز منتهی به ظاهر عزاداری شود می‌تواند نشانه‌هایی نگران‌کننده از تلاش دشمن برای تغییر مسیر و ذائقه‌ها در هیئت‌ها و مجالس مذهبی باشد. موضوعی که هوشیاری خطبا، مداحان، شعرای آئینی و عزاداران را می‌طلبد.
رهبر انقلاب در خصوص تلاش برای به اصطلاح جدایی هیئت و سیاست تصریح می‌فرمایند: «هیئت‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هر کس علاقه‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین(ع) این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه‌ سیاسی در کشور اتّفاق می‌افتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی- حالا یا این طرف، یا آن طرف- بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی در مجموعه‌ها و مانند اینها حضور داشته باشد.»
تلاش برای حفظ میراث ماندگار و گنجینه ارزشمند این محافل ارزشمند و ترویج صحیح مکتب عاشورا و راه و رسم ائمه معصومین علیهم‌السلام و انتقال در امان مانده آن از تحریفات و تغییرات خطرناک به نسل‌های آینده وظیفه‌ای خطیر است که بر عهده همه عاشقان این مسیر نورانی سنگینی است.

معدن، از تحریم خارجی تا تحریم داخلی

سیدمحمد بحرینیان
یک. بخش معدن یکی از فرصت‌های مهم در اقتصاد کشور است. به دلیل ذات زمین‌شناسی استقرار معادن در خاک کشورمان، این فرصت گستره عظیمی در عمده بخش‌های ایران داشته و جالب‌تر آن‌که عمده معادن در مناطق محروم و  کمتر برخوردار واقع هستند. از سوی دیگر توسعه معادن و صنایع معدنی، محرک اصلی رونق اقتصادی در بسیاری از مناطق اقتصادی کشور بوده و شکل‌گیری معادن در بسیاری از مناطق سبب بهبود آمارهای اقتصادی و معیشتی مردم منطقه شده است.

دو. معدن و زنجیره آن می‌تواند نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی از طریق ارزآوری در شرایط تحریمی داشته باشد. بااین‌حال، فعالیت فعلی در این صنعت با ضعف‌های عمده‌ای همراه است. اولین و مهم‌ترین موضوع، ضعف اکتشافات است. سرمایه‌گذاری در بخش اکتشافات بسیار پرریسک است و نیازمند رویکردهای جدیدی در مدیریت و توزیع ریسک است.
 از سوی دیگر، فعالیت‌های اکتشافی دولت از طریق سازمان‌های محدودی انجام می‌شود و درعین‌حال دولت و حتی بخش خصوصی بدون انجام اقدامات اکتشافی خاص، اقدام به بلوکه سازی پهنه‌ها و محدوده‌های مستعد معدنی نموده‌اند که درنتیجه سبب فرصت ازدست‌رفته قابل‌توجهی برای اقتصاد کشور و اقتصاد محلی و منطقه‌ای و معیشت مردم گردیده است.
 از سوی دیگر، بررسی تجهیزات و تکنولوژی استخراج، حاکی از فرسودگی گسترده و بالاتر بودن قیمت‌های دستگاه‌ها و تجهیزات در بازار معدن کشور نسبت به بازارهای جهانی است به حدی که بیش از آن‌که به کسب‌وکار شبیه باشد، به بازار خودروهای وارداتی شبیه گردیده است.
سه. به‌روزرسانی تجهیزات و تکنولوژی استخراج امری ضروری در راستای بهینه‌سازی مصرف انرژی و سوخت و همچنین افزایش تولید است که باید در دستور کار قرار گیرد. نکته دیگر در بررسی عملکرد فرآوری آن است که شاهد متوسط راندمان پایینی هستیم.
در بسیاری از معادن، باطله خروجی کارخانه، عیاری بیش از معادن اقتصادی و سودآور در بسیاری از مناطق جهان دارند که نشان‌دهنده هزینه فرصت ازدست‌رفته قابل‌توجهی است که با تحقیق و توسعه و رویکرد دانش‌بنیان، می‌تواند افزایش قابل‌توجهی یافته و درنتیجه اثر مناسبی در رشد تولید داشته باشد. اما محدودیت‌های قانونی در فعالیت‌های معدنی سبب کُندی یا توقف بسیاری از فعالیت‌های معدنی به‌خصوص در حوزه آغاز فعالیت استخراج گردیده است که باید قوانین در این حوزه با رویکرد اولویت اشتغال، محرومیت‌زدایی و همچنین افزایش تولید و افزایش درآمدهای ارزی اصلاح گردد.
چهار. خلاصه ماجرا آن است که بخش معدن به علت خاصیت ذاتی‌اش، کمتر می‌تواند مورد تحریم خارجی قرار گیرد اما از سوی ساختارها و مدیریت‌های معیوب داخلی، دچار خودتحریمی شده است.
 
فرسنگ‌ها دور از درایت سیاسی!
محمدحسین مهدوی‌زادگان
 رجب طیب اردوغان پس از پیروزی سخت و حداقلی در انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه، استراتژی «بازگشت به گذشته» را در پیش گرفته است! مسیری که اردوغان از سال 2005 میلادی به صورت رسمی در حوزه سیاست خارجی آنکارا با هدف عضویت دائم در اتحادیه اروپایی در پیش گرفت و به تباهی و شکست منجر شد، دوباره از سوی وی و حزب عدالت و توسعه و این بار در سال 2023 میلادی بازتعریف شده است. با این حال به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور ترکیه این بار نیز مانند گذشته، بازی را نه از یک نقطه روشن، بلکه از یک سراب آغاز کرده است! 
صورت ماجرا از این قرار است که اردوغان موافقت رسمی دولت متبوعش را درباره پیوستن سوئد به پیمان آتلانتیک شمالی اعلام کرده و از مخالفت خود با این موضوع عقب‌نشینی کرده است. در ازای این موافقت و چراغ سبز، سوئدی‌ها به آنکارا تعهد داده‌اند در عملیات جست‌وجوی گروه‌های تروریستی داخلی خود، گروه «پ‌ک‌ک» را نیز در لیست گروه‌های هدف قرار داده و فعالیت‌ها، میتینگ‌ها و تظاهرات‌های آنها را علیه دولت ترکیه ممنوع کنند. همچنین سوئدی‌ها متعهد شده‌اند به عنوان رئیس دوره‌ای کنونی اتحادیه اروپایی، روند مذاکرات عضویت ترکیه در اتحادیه را بار دیگر به جریان انداخته و از کلیت این روند نیز حمایت کنند. 
واقعیت امر این است که اردوغان به گونه‌ای ساده‌لوحانه و کودکانه از سوئدی‌ها و ناتو رکب خورده است! او تعهد داده است پارلمان ترکیه متشکل از اکثریت طرفدار حزب حاکم و احزاب مخالف، عضویت سوئد در ناتو را در نهایت تا ماه اکتبر امسال (مهرماه) مورد تایید قرار دهند. به عبارت بهتر، وی در حال دادن امتیازی نقد به طرف مقابل است اما در مقابل، ناتو و اتحادیه اروپایی وعده‌های نسیه‌ای را به رئیس‌جمهور ترکیه داده‌اند. در بخش نخست، یعنی تغییر قانون اساسی سوئد در موضوع مبارزه با گروه‌های تروریستی و گنجاندن گروه «پ‌ک‌ک» به عنوان یکی از گروه‌های نامطلوب، پای نوعی شوخی آشکار در میان است! بسیاری از اعضای «پ‌ک‌ک» که در خاک سوئد به سر می‌برند، اکنون شهروند این کشور اروپایی بوده و استرداد آنها به ترکیه امکانپذیر نیست. محدود‌سازی فعالیت آنها نیز در عمل از سوی دستگاه اطلاعاتی سوئد صورت نخواهد گرفت زیرا سیاست‌های اعمالی سوئدی‌ها (برخلاف سیاست‌های اعلامی) در هماهنگی مطلق با دستگاه‌های امنیتی 2 کشور فرانسه و آلمان صورت می‌گیرد. پس در اینجا، پای تصمیم و رویکردی جمعی در میان است نه یک تصمیم خاص از سوی دولت و سازمان اطلاعاتی سوئد! ضمن آنکه برخی گروه‌های سیاسی در سوئد نیز از اکنون به بهانه مغایرت تعهد دولت استکهلم به آنکارا با اصول قانون اساسی سوئد، آن را غیرقابل قبول دانسته و خواستار آزادی عمل گروه‌های کرد تجزبه‌طلب ساکن استکهلم، مالمو، لوند، گوتنبرگ و دیگر شهرهای سوئد در برگزاری انواع فعالیت‌های آشکار تبلیغاتی - سیاسی علیه دولت ترکیه شده‌اند. 
در بخش دوم ماجرا نیز اردوغان بازی را از اکنون باخته است! گویا رئیس‌جمهور ترکیه فراموش کرده است مخالفت برخی اعضای اتحادیه اروپایی با عضویت ترکیه در این مجموعه، ناظر بر ماهیت جامعه ترکیه و تسلط اسلام بر این کشور است. نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهور اسبق فرانسه قبلا این موضوع را به گونه‌ای صریح ابراز  کرده بود: «ترکیه باید فکر عضویت در اتحادیه اروپایی را از سر بیرون کند اما باید روابط تنگاتنگی با این کشور داشته باشیم. دلیلی ندارد یک کشور مسلمان به عضویت باشگاهی از کشورهای مسیحی درآید! گفتن این دروغ به ترکیه مبنی بر اینکه شما می‌توانید به عضویت اتحادیه اروپایی درآیید، اشتباه خواهد بود».
اکنون سارکوزی دیگر در کاخ الیزه حضور ندارد اما بسیاری از سران اروپا نظری مشابه وی دارند! فارغ از آن، مانور رو به رشد گروه‌های ملی‌گرا و افراطی در کشورهای گوناگون اروپایی منجر به تشدید مخالفت اتحادیه اروپایی با عضویت دائم و رسمی ترکیه در این مجموعه خواهد شد. فراتر از آن، اختلافات عمیقی که میان ترکیه و 2 عضو فعلی اتحادیه اروپایی یعنی یونان و قبرس بر سر مسائل سرزمینی و جغرافیایی وجود دارد، مانع موافقت این دو با این موضوع خواهد شد. این در حالی است که در نهایت، همه اعضای اتحادیه اروپایی باید موافقت خود را با عضویت کشورهای جدید در جمع خود اعلام کنند، بنابراین بخشی از مخالفت‌ها با عضویت ترکیه در اروپای واحد، ماهوی و بخشی دیگر، معطوف به اختلافات اساسی و انباشته‌شده‌ای است که حل و فصل آنها حتی در یک پروسه چند ساله امکانپذیر نیست. 
بدون شک اگر روزی قرار باشد در آینده و در کتاب‌های تاریخ روابط بین‌الملل، نمونه‌ای از تصمیمات ساده‌انگارانه و خطا در حوزه سیاست خارجی یک کشور مورد توجه و استناد قرار گیرد، تصمیم اخیر اردوغان و تعهدپذیری یک‌طرفه آن در قبال سوئدی‌ها و ناتو، بارزترین نمونه ممکن خواهد بود!
نام:
ایمیل:
نظر: