مسعود اکبری
1- «ما با ایرانیها شوخی میکنیم که ایران با پنبه سر میبرد، اما میگویم که همه ما در محور مقاومت، با پنبه سر خواهیم برید. آینده سختی در انتظار دشمن است. دشمن در سراسر اراضی اشغالی، یک لنگهپا ایستاده و منتظر پاسخ مقاومت است. آنها میگویند حمله کنید و ما را راحت کنید.» این بخشی از اظهارات اخیر سید حسن نصرالله در مراسم هفتمین روز شهدای حمله رژیم صهیونیستی به حومه جنوبی بیروت است.
2- صهیونیستها در داخل سرزمینهای اشغالی در وضعیت بغرنجی به سر میبرند. آنچه صهیونیستها را کلافه و سردرگم کرده است، این است که از زمان و شدت انتقام ایران بیاطلاع هستند و این مسئله، آنان را «جان به لب» کرده است.
در روزهای گذشته شهردار کریاتشمونه، از مقامات ارشد صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی با انتقاد شدید از وضعیت متشنج این رژیم اعلام کرد:«9 میلیون اسرائیلی در وحشت بهسر میبرند.»
همچنین «یائیر لاپید» رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی با هجمه تند علیه «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم و کابینه وی، بهدلیل ادامه وضعیت متشنج اسرائیل در نتیجه وحشت و انتظار برای پاسخ ایران و حزبالله، اعلام کرد: «آیا منطقی است که کل اسرائیل از یک هفته قبل در حالت آمادهباش و تنش باقی بماند؟!»
روزنامه «تایمز اسرائیل» هم در گزارشی نوشت: «یک سند توسط ارتش اسرائیل میان سران مقامات محلی در مناطق شمالی توزیع شده است که در آن سناریوهایی برای گسترش جنگ با حزبالله نشان داده میشود. سند مذکور شامل سناریوهای ترسناکی همچون قطعی برق بهمدت 3 روز در اغلب شهرها، قطعی آب که ممکن است تا چند روز طول بکشد، قطعی خطوط تلفن ثابت تا 8 ساعت، قطعی ارتباطات تلفن همراه تا 24 ساعت و قطعی رادیو و اینترنت است.»
کانال صهیونیستی کان در گزارشی نوشت: «با توجه به ترس از واکنش ایران، مقامات ارشد اسرائیل یک گفتوگوی اضطراری برای وزارت نیرو برگزار کردند و در آنجا تصمیم به افزایش ذخایر زغال سنگ و گازوئیل به دلیل ترس از توقف کار سکوهای گاز گرفته شد.»
همچنین وبگاه صهیونیستی واللا در گزارشی اعلام کرد: «شاباک در بحبوحه نگرانیها از حمله ایران، در حال آمادهسازی یک مخفیگاه زیرزمینی در بیتالمقدس برای نتانیاهو و فرماندهان امنیتی است.»
مقامات رژیم صهیونیستی میگویند به مسئولان محلی هشدار و دستور دادهاند که پناهگاههای خود را آماده کنند. در همین راستا، شهرداری قدس اشغالی دستورالعملهایی را به ساکنان در مورد تمهیدات در صورت حمله به شهر صادر کرده که در آن به ساکنان تاکید شده باید بتوانند در عرض تنها ۹۰ ثانیه به یک پناهگاه دسترسی پیدا کنند.
شبکه خبری سی ان ان در گزارشی اعلام کرد که موضوع فراتر از اعلام آمادهباش حداکثری ارتش رژیم صهیونیستی است و ساکنان اراضی اشغالی با هجوم به فروشگاهها در حال خرید کالاهای اساسی و ذخیرهسازی آنها هستند.
3- روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» به نقل از یک دیپلمات رژیم اسرائیل نوشت: «صهیونیستها و دیپلماتهای اسرائیلی در خارج از سرزمینهای اشغالی نسبت به حملات احتمالی ایران و حزبالله احساس نگرانی میکنند. اوضاع بسیار خطرناک است و بسیاری از نمایندگان اسرائیل احساس میکنند که در معرض تهدید هستند.»
4- اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در تحلیل سفر اخیر «سرگئی شویگو» دبیر شورای امنیت ملی روسیه به تهران و دیدار با مقامات ارشد کشورمان نوشت: «این سفر همزمان با افزایش نگرانیها از حمله ایران به اسرائیل صورت گرفت. شویگو، یکی از افراد نزدیک به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه است. همزمان که روسیه ترور هنیه را بهشدت محکوم کرده است، رئیسجمهوری ایران نیز روسیه را همپیمان استراتژیک ارزشمندی توصیف کرد.»
این اندیشکده آمریکایی در ادامه تاکید کرد: «همکاری و شراکت رهبران جمهوری اسلامی ایران و روسیه به شکلی عمیق در مخالفت ایدئولوژیک آنها با نظم بینالمللی «آمریکامحور» ریشه دارد.» طبق این گزارش، آمریکا از چنین سفر مهمی ناخرسند است.
همزمان با سفر مقام روسی، سفر وزیر خارجه اردن به ایران و همچنین نشست سرپرست وزارت خارجه ایران با سفرای خارجی مقیم ایران، بیش از پیش بر نگرانی و اضطراب صهیونیستها و مقامات غربی افزود.
5- رسانههای عبری گزارش دادند: «مسئولان آمریکایی میترسند حمله آتی ایران علیه اسرائیل با حمله قبلی فرق کند. در این گزارش آمده است: آنها نگران هستند این حمله با همکاری حزبالله لبنان، یمنیها و نیروهای مسلح در عراق صورت پذیرد.»
پیش از این، شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از منابع آگاه گزارش داد که رژیم صهیونیستی با آمریکا و کشورهای غربی تماسهای متعدد برقرار کرده تا از مشارکت آنها در پاسخ به حملات محور مقاومت مطمئن شود.
نشریه پولیتیکو به تازگی در مطلبی نوشت: «اسرائیل از کمبود مهمات لازم برای دفع حمله بزرگ ایران و حزبالله رنج میبرد.» این نشریه به نقل از یک دیپلمات سابق آمریکایی گزارش داد: «مشخص نیست که کشورهای همسایه اسرائیل، مانند ماه آوریل برای کمک به آن وارد عمل خواهند شد یا خیر.»
این دیپلمات آمریکایی گفت: «مقصر عدم حمایت کشورهای عربی در دفع حمله ایران، نتانیاهو خواهد بود.»
والاستریت ژورنال نیز در گزارشی نوشت: «ایران دارای پهپادها و موشکهای بالستیکی است که سامانه گنبد آهنین برای متوقف کردن آنها طراحی نشده است. همچنین حزبالله زرادخانهای با دهها هزار خمپاره، راکت و موشکهای هدایتشونده دقیق دارد که میتواند دفاع اسرائیل را به صورت اساسی تحت فشار قرار دهد.»
6- همزمان با وحشت و استیصال صهیونیستها از پاسخ ایران، یحیی سنوار، مغز متفکر و یکی از طراحان اصلی عملیات تاریخی «طوفان الاقصی» و کابوس بزرگ صهیونیستها جانشین شهید «اسماعیل هنیه» شد. برخی در واکنش به این انتخاب هوشمندانه نوشتهاند: «حماس با این انتخاب، از اسر۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) حماس به سرزمینهای اشغالی خواند و انتخاب وی را به عنوان رهبر جدید حماس، نشانهای از تمایل این گروه مقاومت برای تداوم جنگ حتی پس از ترور هنیه دانست.
شبکه خبری انگلیسی اسکای نیوز نیز با پرداختن به این موضوع نوشت: «انتخاب سنوار به عنوان جانشین هنیه در حالی است که برخی این رهبر جدید را در مقایسه با سلف خود دارای مواضع سختتری میدانند. یحیی سنوار، روزنامههای اسرائیل را هر روز میخواند. درک بهتری از اسرائیلیها نسبت به آنچه که آنها از وی ارائه میکنند، دارد و با حملات ۷ اکتبر نشان داد که توانایی بهتری در فریب و غافلگیر کردن آنها دارد.»
7 – این روزها اوضاع سرزمینهای اشغالی در وضعیت بحرانی قرار دارد. تنها در یک نمونه، منابع صهیونیستی از یورش گروهی از یهودیان حریدی به پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی خبر دادند. رسانههای عبری در این باره گزارش دادند که حریدیها به پایگاه «تلهاشومر» هجوم بردند تا حریدیهایی را که برای سربازی گرفته شده بودند از این پایگاه خارج کنند. طبق این گزارش، این یهودیان پس از نفوذ به پایگاه مذکور علیه خدمت وظیفه حریدیها شعار دادند و سربازی آنها را بدتر از مرگ دانستند.
«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی با درماندگی از استمرار جنگ، در تلاش است تا پیشنویس قانونی را اعمال کند که خدمت نظامی شامل همه جوانان شهرکنشین از جمله حریدیها شود و دوره خدمت اجباری را از ۳۲ ماه به ۳۶ ماه افزایش دهد و در عین حال این قانون درباره سربازان وظیفه فعلی نیز اجرا شود. محافل اسرائیلی، مسئله حریدیها را پروندهای لاینحل میدانند و معتقدند که درگیری میان نتانیاهو و رهبران مذهبی آن ادامه خواهد داشت و غافلگیریهای بیشتری را به همراه دارد.
8- موارد مذکور، تنها روایتگر بخش کوچکی از درماندگی و استیصال رژیم صهیونیستی است. بله، ایران و محور مقاومت، با پنبه سر دشمن را میبرند. آینده سختی در انتظار دشمن است. دشمن در سراسر اراضی اشغالی، یک لنگهپا ایستاده و منتظر پاسخ مقاومت است. آنها میگویند حمله کنید و ما را راحت کنید.
نشست جده و مسئولیت کشورهای اسلامی
احمدکاظم زاده
در بحبوحه آمادگی ایران و محور مقاومت برای پاسخ به اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی، نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی در جده برگزار شد. این نشست اضطراری با دستور کار بررسی تداوم جنایات صهیونیست ها علیه مردم فلسطین و همچنین ابعاد تجاوز رژیم جنایتکار صهیونیستی در به شهادت رساندن «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و نقض حریم حاکمیت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران توسط این رژیم و بهدنبال تلاشهای فشرده و دیپلماسی فعال ایران از طریق رایزنیها و تماسهای متعدد سرپرست وزارت امور خارجه با دبیرکل سازمان همکاری اسلامی و وزرای خارجه کشورهای عضو این سازمان برگزار شد.این نشست در شرایطی که شورای امنیت سازمان ملل نتوانسته به مسئولیت تعریف شده خود در قبال تامین صلح و امنیت بین المللی عمل کند، اهمیت مضاعف یافته است.در حالی که کشورهای منطقه و در راس آن دو کشور بزرگ ایران و عربستان تحقق برنامه های توسعه خود را در اولویت قرار داده اند و در این راستا به عادی سازی روابط خود اقدام کرده و منافع خود و منطقه را در تثبیت ثبات و امنیت می دانند، اما رژیم صهیونیستی و جناح راستگرای حاکم به رهبری «بنیامین نتانیاهو» منافع و بقای خود را در استمرار و تشدید بی ثباتی و ناامنی جست وجو می کند و ازاین طریق برنامه های توسعه را در منطقه به چالش گرفته است.برگزاری این نشست و مصوبات آن پشتوانه قوی برای تحقق حق دفاع مشروع ایران و محور مقاومت در برابر ترورهای اخیر رژیم صهیونیستی ایجاد می کند. برخی این احتمال را مطرح می کنند که پاسخ به ترورهای اخیر می تواند به جنگ منطقه ای منتهی شود و نتانیاهو را به هدف خود یعنی ایجاد جنگ منطقه ای برای ادامه بقای دولت شکننده خود نزدیک می کند، اما بررسی سوابق رژیم صهیونیستی نشان می دهد در صورتی که این رژیم پاسخ لازم و بازدارنده را دریافت نکند، به ترورهای دیگر دست خواهد زد و باز از خطوط قرمز عبور خواهد کرد. سازمان همکاری اسلامی مسئولیت صریح و آشکاری نیز در قبال مسئله فلسطین دارد و اساسا فلسفه وجودی تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی را دفاع از فلسطین و مسجد الاقصی تشکیل می دهد و هیچ وقت تهدید موجودیتی علیه فلسطین مثل الان جدی و گسترده نبوده است.اگر تا پیش از این، این احتمال وجود داشت که روزی فلسطینی ها نیز صاحب تشکیل دولت محدود فلسطینی در نوار غزه و بخش هایی از کرانه باختری شوند، اما در طول 10 ماه جنگ غزه کاملا مشخص شد که این رژیم با کشتارها و ویرانی های گسترده در پی این بوده و است که ساکنان این منطقه را به دیگر کشورها از جمله مصر کوچ دهد و در فرصت مناسب همان سناریو را در کرانه باختری اجرا کند و به کوچ فلسطینی های ساکن در کرانه باختری به اردن اقدام کند.همچنین شواهد موجود حاکی از این است که این رژیم برای اعراب ساکن اراضی اشغالی سال 1948 موسوم به اسرائیل نیز برنامه دارد و در صورت کسب فرصت مناسب در راستای طرح تشکیل دولت خالص یهودی اقدام به کوچاندن آن ها به خارج از اراضی اشغالی خواهد شد. ایران نیز قاطعانه معتقد است اعمال جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی تمامی فلسطینیان را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین در هر پروسه تصمیمگیری و یا اقدام سیاسی و دیپلماتیک در مورد چگونگی برخورد با جنایات رژیم صهیونیستی، دیدگاه و آمال همه مردم و گروههای فلسطینی باید در نظر گرفته شود.قطع ارتباط سیاسی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی، حمایت از اجرای حکم بازداشت نتانیاهو به عنوان جنایتکار جنگی و درخواست برای محاکمه بین المللی آن، درخواست اخراج رژیم صهیونیستی از سازمان ملل و نهادهای وابسته و همچنین حمایت از حق دفاع مشروع محور مقاومت در پاسخ به ترورهای اخیر ازجمله مواردی است که سازمان همکاری اسلامی با به کارگیری آن می تواند به بخشی از مسئولیت های خود در قبال مسئله فلسطین و اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی عمل کند.
تفاوت نگاه جزیی نگر با کلان نگر اقتصادی
محمدرضا منجذب
برای مدیریت اقتصاد یک کشور همواره دو رویکرد مطرح است. ایندو دیدگاه گاه با هم همراه و گاه متضاد یکدیگر هستند و عمل می کنند.
ویژگیهای این دو رویکرد به شرح زیر است:
اولی مشکلات را در بازارهای متفاوت می بیند و تلاش در تنظیم تک تک آنها بصورت منفک دارد، دومی همگی بازارها را بصورت ظروف مرتبطه نگاه میکند. اولی گرانفروشی و دلالی را مشکل می داند، دومی تورم و راهکارهای مقابله با آن را بررسی میکند.
اولی تعزیرات را راهکار می داند، دومی تنظیمات و ارشاد بازار را راهکار می داند.
اولی بصورت پوپولیستی و گفتار درمانی وارد عمل میشود، دومی مدیریت بازارهای موازی را تنظیم گر تلقی می کند. اولی نگاه مهندسی و مکانیکی به اقتصاد دارد، دومی رویکرد توسعه ای و کلان به اقتصاد دارد. اولی بصورت منفک به هر بازار نگاه می کند، دومی به جمعی از بازارهای موثر بر یکدیگر و نیز یک پدیده کلی نگاه میکند.
اما این دو رویکرد هنگامی هماهنگ عمل می کنند و هم افزایی دارند که طراحی توسعه ای و کلان نگر موجب تنظیمات عرضه کل و تقاضای کل در اقتصاد شود و در این راستا تک تک بازارها تعریف و تنظیم میشوند. در این راستا برنامه صادرات و واردات و رشد و توسعه تعریف و اجرا می شود.
کشورهایی که توسعه یافتند با چنین رویکردی پیش رفتند.
بنظرم وظایف اقتصاددان ها در هر کشور تبیین کامل این موضوع و ارایه آن به سیاستگذارانی هستند که لزوما اقتصاد نخواندهاند.
نامه به آقای رئیسجمهور پزشکیان
سیدکامران طباطبایی
با درود و احترام، بنا داشتم نامه را شش ماه بعد از شروع به کار هیئت دولت چهاردهم بنویسم، اما سیل و سرعت وقایع که از قضا قراری پایدار با تلخی و تشویش دارند، برآنم داشت تا زودتر دست به کار شوم؛ خاصه اینکه در خاورمیانه حتی شش روز هم میتواند آینده غیرقابل پیشبینی به حساب آید، آنهم برای ما که خاورمیانهترین جای جغرافیای همین حوالی زندهایم.
خوب است در ابتدا به دوران تبلیغات انتخاباتی سری بزنیم؛ به آن روز که با صدای بلند و خسته گفتید: «مردم! من به شما هرگز دروغ نخواهم گفت» و خیلیها باور کردند و حتی باور کردند که سیاست هم میتواند پدر و مادر داشته باشد. همان روزها و شبها سخنان بسیار زیبای دیگری هم گفتید. ازجمله اینکه «اگر روزی نتوانستم به وعدههایم عمل کنم، علت را به مردم خواهم گفت و کنار خواهم رفت».
تنها خدا میداند هنگامی که از برابری حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و بهکارگیری همه ایرانیان با هر دین و باور و زبان و از هر جنسیت و جغرافیایی سخن میراندید، چه تعداد از مردمان همین خاک، اشک شوق ریختند و خدای را سپاس گفتند؟
میدانید سخنان ساده و صداقت تردیدناپذیر نهفته در کلماتتان، چه موهبت گرانبهایی را در قلوب بیشتر مردم -حتی بسیاری از آنها که رأی ندادند- زنده کرد؟ امید؛ امیدی که از پس سالها سختی و بدعهدی از دل و جان خیلیها رخت بسته بود.
جناب رئیسجمهور
یکی از اصلیترین رمز و رازهای پیروزی شما، تأکید بر مبنا قراردادن عدالت و انصاف در انجام وظایف رئیسجمهور است که در منش و روش حکمرانی مولا علی(ع) نیز برجسته و بارز بوده است.
اما چند نکته پایانی!
این روزها یحتمل مهمترین مشغله جنابعالی، تشکیل کابینه و انتخاب معاونان رئیسجمهور و وزرا بوده است. عموم مردم تنها از انتصاب چند نفر که اکثرا معاونان جنابعالی هستند، باخبر شدهاند. از اسم و رسم و سنوسال و سابقه آنها نیز بیشوکم در میان مردم حرفهایی هست. آقای ظریف در برنامه تلویزیونی از روشهای قبول یا رد نامزدهایی گفت که از جنبههای گوناگون با استانداردهای مدنظر دولت چهاردهم و ریاستجمهوری تطبیق دارند یا ندارند. اما به یاد داشته باشیم که صرفنظر از کارگروهها و شورای راهبری، یک شورای عالی ۸۵ میلیونی بر همه انتصابها نظارت میکند؛ شورایی به نام ملت بزرگ ایران که تکتک وعدههای شما را در حافظه خود دارد و این یکی از نکات بسیار حساس و مهمی است که جنابعالی بهعنوان ویژگیهای همکارانتان به 85 میلیون ایرانی وعده دادهاید. وعده تشکیل دولتی عمدتا جوان، متخصص و کارآمد که حتیالامکان سابقه وزارت در دولتهای پیشین را نداشته باشند. افرادی که به گفته آقای ظریف، چنانچه کمترین سابقه فساد را در کارنامه داشته باشند، بلافاصله حذف خواهند شد و قس علیهذا... .
یک پیشنهاد به رئیسجمهور محترم
سخن به درازا کشیده اما نکتههای بسیارتری ناگفته مانده که انشاءالله اگر عمر وفا کند، تقدیم خواهم کرد.
اما پیشنهادی که به امید توفیق جنابعالی در عبور از راه صعب و پرسنگلاخ پیشرو عرض میشود، این است که هر آنچه را بهعنوان وعده به مردم گفتهاید -حتی کوچکترین آنها را- با دقت و خطی خوش بنویسید و در کنار آینهای که هر صبح و شام در آن مینگرید، بچسبانید و هر روز به دقت بخوانید؛ بخوانید و باز و باز و باز بخوانید؛ زیرا مردم با دقت تمام، یکیک سخنان و وعدههای شما را در اعماق وجودشان حفظ کردهاند و امیدوارانه منتظر دکتر پزشکیان در میدان عمل هستند.
خوشا آن دم که امید در چهره خسته این ملت، برجا و استوار بماند.
خویشتنداری معنایی ندارد
حنیف غفاری
اکثر سران اروپایی ، نهتنها کمترین انتقاد و محکومیتی را متوجه رژیم جعلی و سفاک صهیونیستی در قبال ترور شهید اسماعیل هنیه صورت ندادهاند، بلکه با ارسال پیامهایی رسمی یا غیررسمی خواستار خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت در قبال این جنایت غیرقابلگذشت شدهاند. اروپائیان در حالی به جبهه مقاومت التماس خویشتنداری میکنند که در طول ماههای سپریشده از جنگ غزه، از حامیان تسلیحاتی، نظامی، امنیتی، سیاسی و تبلیغاتی رژیم اشغالگر قدس و آمریکا بوده و مسیر نسلکشی فلسطینیان بیگناه توسط رژیم اسرائیل را هموارساختهاند.
تکنیکهای رسانهای و تبلیغاتی به کار گرفتهشده از سوی اروپائیان و رسانههایی مانند دویچه وله، خبرگزاری فرانسه و یورونیوز در این خصوص قابلتأمل است:آنها بهگونهای مسئله را روایت میکنند که گویا طرف صهیونیستی هیچگونه اقدام و کنشی تروریستی صورت نداده و اکنون باید در تحلیل معادلهای که شکلگرفته، مؤلفهای تحت عنوان تقصیر دشمن اسرائیلی و حامی اصلی آن یعنی آمریکا را کنار گذاشت! این وقاحت بیپایان اروپایی ، منبعث از راهبردهای کلان اتحادیه اروپا در صیانت مطلق از کالبد منحوس رژیم اشغالگر قدس است. قدرت لابیهای صهیونیستی در کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، مجارستان، لهستان و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا کمتر از لابی آیپک در آمریکا نیست. لابیهای سوسیال -صهیونیست و محافظه کار-صهیونیست در اروپا سالهاست بر دستگاه سیاست خارجی این کشورها تسلط دارند، تا جایی که راهبردها و اصول کلان این بازیگران در نظام بینالملل و غرب آسیا را خود تعیین و تحمیل میکنند.
بدیهی است که در شرایط کنونی، اروپا بازیگری واسطهگر یا بیطرف نبوده و خود در ایجاد و استمرار تروریسم صهیونیستی ( که یکی از مصادیق بارز آن شهادت مظلومانه رئیس دفتر سیاسی حماس است) نقش پررنگ و غیرقابلانکاری ایفا کردهاند.
ازاینرو مقامات اروپایی نهتنها در جایگاه نسخهنویسی و توصیه پردازی در خصوص جلوگیری از انتقام قطعی و گسترده جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی نیستند، بلکه خود نیز باید پذیرای آثار و تبعات حمایت خود از نسلکشی مردم غزه باشند. در این میان، نقش سیاستمدارانی مانند امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان بیشترین و پررنگترین نقش را در حمایتهای آشکار و پشت پرده از صهیونیستها ایفا کردهاند.در اکثریت قریب بهاتفاق پروندههای ترور رهبران و مسئولین ارشد جبهه مقاومت، رد پای دستگاههای اطلاعاتی و حتی نظامی و عملیاتی کشورهای اروپایی( مخصوصا انگلیس، آلمان و فرانسه) غیرقابلانکار بوده است. ازاینرو توصیهها و به عبارت بهتر، التماس مقامات اروپایی که باهدف جلوگیری از پاسخ قاطعانه جبهه مقاومت به شهادت اسماعیل هنیه صورت میگیرد، کمترین اعتبار و اصالتی برای جمهوری اسلامی ایران و دیگر گروههای مقاومت مانند حماس، حزبالله لبنان، حشد الشعبی عراق و انصارالله یمن ندارد. زمان آن رسیده است که اتحادیه اروپا هزینههای بازی مطلق خود در زمین صهیونیستها را پرداخت کند. هزینهای که حتی تصور آن برای مقامات خودکامه و تروریست پرور آمریکایی دشوار است....