در ادامه مجموعه مقالاتی که پیشتر درباره تأثیرات گسترده هوش مصنوعی بر زندگی بشر و حوزههای گوناگون آن تهیه شده بود، اکنون به یکی از پرچالشترین و البته حساسترین بخشها خواهیم پرداخت، آینده مشاغل در عصر هوش مصنوعی. مسئلهای که ذهن بسیاری از کارگران، کارفرمایان، متخصصان منابع انسانی و حتی سیاستگذاران اقتصادی را به خود مشغول کرده است. با گسترش روزافزون فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، این نگرانی وجود دارد که بسیاری از مشاغل سنتی از بین بروند و جای خود را به ماشینها، رباتها و الگوریتمها بدهند. اما آیا واقعاً قرار است ماشینها جای انسانها را بگیرند؟ یا اینکه آینده کاری بشر تنها نیاز به بازتعریف دارد؟
هوش مصنوعی در حال حاضر بهصورت گستردهای در صنایع گوناگون نفوذ کرده است. از خطوط تولید خودکار در کارخانهها گرفته تا الگوریتمهای تحلیل داده در شرکتهای مالی، از چتباتهای پاسخگوی مشتری در فروشگاههای آنلاین تا ابزارهای ترجمه خودکار، همه و همه نمونههایی از جایگزینی یا مکمل شدن انسان توسط ماشینها هستند. بهویژه در مشاغلی که نیاز به تکرار زیاد، دقت بالا و تصمیمگیری مبتنی بر داده دارند، استفاده از هوش مصنوعی سبب کاهش خطا، افزایش سرعت و صرفهجویی در هزینهها شده است. برای نمونه، در صنعت حملونقل، استفاده از الگوریتمهای پیشبینی ترافیک یا خودروهای خودران بهسرعت در حال توسعه است و این مسئله میتواند در آینده موقعیت شغلی رانندگان را تحت تأثیر قرار دهد.
با این حال، نگاه صفر و یکی به این تحولات نادرست است. هرچند بعضی مشاغل بهطور کامل حذف خواهند شد، اما در عوض مشاغل جدیدی نیز خلق میشوند. در واقع، روندی که با انقلاب صنعتی آغاز شد و در انقلاب دیجیتال ادامه یافت، حالا در قالب انقلاب هوش مصنوعی جلوهگر شده است. همانگونه که با ورود کامپیوتر بسیاری از مشاغل سنتی از بین رفتند. اما مشاغل مرتبط با IT و نرمافزار بهوجود آمدند، اکنون نیز بسیاری از مشاغل جدید در زمینه طراحی، پیادهسازی، نظارت و ارزیابی سیستمهای هوش مصنوعی در حال شکلگیری هستند.
یکی از ویژگیهای مهم بازار کار آینده، تغییر تمرکز از مهارتهای فقط فنی به مهارتهای ترکیبی خواهد بود. بهعبارت دیگر، تنها برنامهنویس بودن یا متخصص داده بودن کافی نخواهد بود؛ بلکه توانایی درک نیازهای انسانی، مهارت در ارتباطات، قدرت تصمیمگیری و خلاقیت نقش کلیدیتری پیدا خواهند کرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که مشاغلی که در آنها خلاقیت، هوش هیجانی و تعامل انسانی نقشی جدی دارند، در برابر هوش مصنوعی مقاومتر خواهند بود. این به آن معناست که کارهایی مانند مشاوره روانشناسی، آموزش، طراحی هنری، مدیریت منابع انسانی و حتی بعضی حوزههای حقوقی همچنان نیاز به حضور انسانی خواهند داشت.
نکته مهم دیگر، نقش آموزش و بازآموزی است. افراد شاغل در حرفههای در معرض خطر، نیاز دارند تا مهارتهای جدیدی بیاموزند و خود را با الزامات بازار کار آینده تطبیق دهند. برای نمونه، یک کارمند دفتری که سالها با ورود دادههای دستی سروکار داشته، اکنون باید توانایی کار با نرمافزارهای هوشمند را کسب کند یا حتی به یادگیری اصول تحلیل داده بپردازد. اینجاست که اهمیت سیستمهای آموزشی پویا و بهروز و همچنین سیاستهای حمایتی دولتها از برنامههای بازآموزی شغلی بیش از پیش روشن میشود.
در ایران نیز، نشانههایی از ورود این تحول دیده میشود. برخی از بانکها در حال استفاده از چتباتهای فارسیزبان برای پاسخگویی به مشتریان هستند. فروشگاههای اینترنتی با بهرهگیری از الگوریتمهای پیشنهاددهنده، تجربه خرید کاربران را بهبود میبخشند و در صنعت بیمه، تحلیل دادههای کلان برای ارزیابی ریسک بهکار گرفته شده است. اگرچه همچنان سهم هوش مصنوعی در بازار کار ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته محدود است، اما روند ورود آن غیرقابل انکار و غیرقابل بازگشت است. بنابراین، سیاستگذاری هوشمندانه برای تسهیل این گذار و آمادهسازی نیروی کار اهمیت بسیار بالایی دارد.
از سوی دیگر، نباید از مسائل اخلاقی و اجتماعی غافل شد. استفاده گسترده از هوش مصنوعی در مشاغل میتواند به تبعیض الگوریتمی، بیکاریهای ناگهانی و افزایش شکاف طبقاتی منجر شود. اگر تنها عدهای محدود بتوانند مهارتهای مورد نیاز عصر هوش مصنوعی را بیاموزند، سایر افراد دیگر از بازار کار حذف شده و این نابرابری میتواند نارضایتیهای اجتماعی و حتی بحرانهای اقتصادی بهدنبال داشته باشد. بنابراین، عدالت در دسترسی به آموزش، توانمندسازی اقشار کمبرخوردار و توسعه سیاستهای حمایتی، باید همزمان با رشد فناوری در نظر گرفته شوند.
در جمعبندی باید گفت که هوش مصنوعی نه پایان مشاغل، بلکه آغاز عصری جدید از تعریف و توزیع کار است. اگر این تغییر با آگاهی، سیاستگذاری صحیح و سرمایهگذاری روی مهارتهای انسانی همراه باشد، نهتنها نگرانیها کاهش خواهد یافت، بلکه فرصتهای تازهای برای رشد، نوآوری و پیشرفت فراهم خواهد شد. انسانها همیشه توانستهاند با موجهای فناوری همراه شوند و حالا نیز نوبت آن رسیده که با قدرت فکر و خلاقیت، نقش خود را در آینده هوشمند بازتعریف کنند.