صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۳۲۵۶۵۹

روزنامه کیهان **

 

اولین سه‌شنبه نوامبر و پیش‌بینی انتخابات آمریکا! / جعفر بلوری

  پنجاه و نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که سه‌شنبه هفته آینده (سوم نوامبر برابر با 13 آبان‌ماه) برگزار می‌شود، شاید یکی از «حساس‌ترین» انتخابات تاریخ این کشور باشد. «حساس» از این باب که، نامزدهای شرکت‌کننده در آن، هر دو به شکلی،

(جو بایدن به تلویح و دونالد ‌ترامپ به تصریح) بارها اعلام کرده‌اند، اگر نام آنها به‌عنوان پیروز انتخابات اعلام نشود، در انتخابات تقلب شده و نتایج را نخواهند پذیرفت. این انتخابات به یک دلیل دیگر «خاص» و «حساس» است و آن دلیل، خودِ شخصیت‌های خاص

دو نامزد انتخابات است. هر دو نامزد بنابر اعلام روانشناسان، دچار زوال عقلند و یکی از آنها حتی دچار معجونی از بیماری‌های روانی از جمله خودبرتربینی و خودشیفتگی مفرط است. همین مسائل در کنار برخی دلایل اقتصادی و جامعه‌شناختی جامعه آمریکا باعث شده بسیاری از کارشناسان ‌تراز اول دنیا پیش‌بینی کنند، این انتخابات با انتخابات قبلی ریاست‌جمهوری آمریکا متفاوت خواهد بود. در این‌باره اگرچه پیش از این گفته و نوشته‌ایم اما به‌دلیل حساسیت موضوع و نزدیک بودن روز انتخابات (7 روز دیگر) گفتنی‌های دیگری هست که مطرح کنیم. بخوانید:

1- «جنگ داخلی»، «هرج و مرج»، «تجزیه»، «تقویت گروه‌های ناسیونالیست و نژادپرست» و در یک کلام «افول آمریکا» از جمله تعابیری است که طی یکی سه چهار ماه گذشته در توصیف ایام پس از انتخابات ریاست‌جمهوری2020 آمریکا از دهان کارشناسان زیادی خارج شده و رسانه‌های معتبر متعددی نیز چه در آمریکا و چه خارج از این کشور وقوع آنها را «محتمل» خوانده‌اند. به‌عنوان فقط یک مثال، «توماس فریدمن»، ستون‌نویس مطرح نیویورک‌تایمز ماه‌گذشته طی گفت‌و‌گویی با سی‌ان‌ان گفت، این انتخابات می‌تواند به جنگ داخلی منجر شود چون، علائمی ‌وجود دارد که، پیش از آغاز جنگ‌های داخلی، بروز می‌کند:

«می‌دانید که من کارم را به‌عنوان خبرنگار در لبنان و با پوشش اخبار دومین جنگ داخلی در تاریخ لبنان شروع کردم اما به شدت وحشت دارم که خودم را در موقعیتی بیابم که کارم را به‌عنوان خبرنگار با پوشش خبرهای جنگ دوم داخلی بالقوه آمریکا در تاریخش به پایان برسانم... به‌نظر من آنچه طی روزهای گذشته رخ داده است، هشدار درجه ششم درباره احتمال آتش‌افروزی است... رئیس‌جمهور ایالات متحده به همه ما گفته است که یا من برنده انتخابات می‌شوم یا اینکه من مشروعیت انتخابات را زیر سؤال می‌برم و این انتخابی است که شماها دارید... اگر شما هم‌اکنون نگران اوضاع نیستید و از اینکه چه اتفاقی ممکن است بیفتد وحشت‌زده نیستید، باید بگویم که این‌طور نیست که ما شاید یک انتخابات مناقشه‌برانگیز داشته باشیم بلکه اوضاع این است که ما تقریبا به‌طور قطع و یقین، یک انتخابات مناقشه‌برانگیز خواهیم داشت مگر اینکه ‌ترامپ برنده شود».

2- اوضاع وقتی پیچیده‌تر و حساس‌تر می‌شود که بدانیم، موضوع فقط جو بایدن و دونالد ‌ترامپ نیست! میلیون‌ها نفر از مردم آمریکا نیز اعلام کرده‌اند، اگر نامزد مورد حمایت‌شان پیروز انتخابات اعلام نشود، یعنی تقلب شده و آنها نتایج را نخواهند پذیرفت. این خبر را دیروز خبرگزاری رویترز منتشر کرد. نظرسنجی این خبرگزاری که با مشارکت موسسه «ایپسوس» صورت گرفته نشان می‌دهد، بیش از

43 درصد از حامیان «جو بایدن» و 41 درصد از حامیان «دونالد ‌ترامپ» گفته‌اند، فقط در صورتی نتایج انتخابات را خواهند پذیرفت که پیروز انتخابات نامزد مورد حمایت آنها باشد! در جامعه‌ای که نه نامزدهای انتخابات نتایج را بپذیرند و نه حامیان نامزدها، رسیدن به نتیجه‌ای که امثال «توماس فریدمن» به آن رسیده‌اند، اصلا عجیب نیست.

3- وقتی صحبت هرج و مرج و جنگ داخلی می‌شود، عمدتاً «حفظ جان» تبدیل به اولویت نخست شهروندان آن کشور خواهد شد. اگر با جامعه‌ای مثل جامعه آمریکا سروکار داشته باشی، اوضاع کمی ‌پیچیده‌تر هم خواهد شد. دیروز خبری به نقل از «بلومبرگ» منتشر شد مبنی بر اینکه، مردم آمریکا دیوانه‌وار به فروشگاه‌های اسلحه‌فروشی هجوم آورده و در حال خرید سلاح و جلیقه‌های ضدگلوله‌اند: «به‌تازگی شاهد موج دوم علاقه آمریکایی‌ها به خرید انواع تسلیحات هستیم؛ چرا که مردم نگران ناآرامی‌هایی هستند که در روز‌های نزدیک به انتخابات، روز انتخابات و بعد از آن رخ می‌دهند...در نتیجه این شرایط، جلیقه‌های ضدگلوله، و ماسک‌های مقاوم در برابر گلوله‌های ساچمه‌ای فروخته می‌شوند و مردم عادی علاقه زیادی به خرید این اقلام از خود نشان می‌دهند. اینها افرادی هستند که در کوئینز و سانفرانسیسکو زندگی می‌کنند و تا همین اواخر هرگز علاقه‌ای به خرید این تجهیزات نظامی نشان نمی‌دادند، اما اکنون احساس می‌کنند باید این کار را انجام دهند».

4- ‌ترجیح ما در انتخابات آمریکا، پیروزی کدام نامزد است؟ این سؤال شاید، سؤال بسیاری از مردم کشور ما باشد. وقتی چنین سؤالی مطرح می‌شود - لااقل بین ما ایرانی‌ها - باید توجه داشت از پیروزی یک نامزد عادی در انتخابات ریاست‌جمهوری یک کشور عادی حرف نمی‌زنیم! ما داریم راجع به «دشمن» حرف می‌زنیم. فقط یک رئیس‌جمهور در آمریکا نشان دهید که در همین چهل و چند سال گذشته، با ملت ایران دشمنی نکرده و تحریمی‌ علیه ما وضع نکرده باشد. تلاش برای کودتای رنگی و نظامی، تحمیل جنگ 8 ساله، ‌ترور دانشمندان و... که جای خود دارد. این دشمنی منحصر به پس از انقلاب اسلامی هم نیست. اینکه کسی بگوید بین ‌ترامپ و جو بایدن تفاوتی نیست، قطعا اشتباه می‌کند. این دو حتما با هم تفاوت دارند. این را می‌شود از برنامه‌ها، شعارها، مواضع و سیاست‌های بعضا متضادشان در مواجهه با مسائل مختلف داخلی و خارجی فهمید. آنها حتی وقتی به «ایران» می‌رسند نیز، مواضع متفاوتی می‌گیرند اما این تفاوت موضع، به هیچ وجه در «هدف» آنها نیست. آنها چون دشمنند، صرفا در «روش دشمنی» با ایران دچار اختلافند. یکی می‌گوید، با برجام «باید ایران را

مهار کرد»، دیگری می‌گوید، با یک مذاکره جدید «باید ایران را مهار کرد». هر دو به زعم خود، دنبال مهار ایرانند!

5- اینکه چرا برخی در کشور تنها راه‌حل برون‌رفت از وضع موجود را «مذاکره» می‌دانند نیز مسئله جالبی است. طرفداران این روش غالباً (نه همه آنها) چند ویژگی مشخص دارند. یک) تنها کاری که بلد نیستند، همین «مذاکره» است! این را می‌توان از بلایی که با اسم مذاکره و برجام بر سر اقتصاد و معیشت این مردم آوردند فهمید. غالباً، پشت «مردم» و مشکلات آنها پنهان می‌شوند. پشت مشکلاتی که خود، عامل ایجادشان هستند! اعتقادی به توانایی داخلی و اینکه، به غیر از آمریکا، کشورهای دیگری هم هستند که بتوان با آنها تعامل کرد، ندارند، قطب‌نمایشان همیشه و تحت هر شرایطی، «غرب» را نشان می‌دهد! برای رسیدن به مقصود، از ابزار تحریف بهره می‌برند و در این راه هیچ حد و اندازه‌ای را نمی‌شناسند، حتی اسلام و اهل‌بیت علیهم‌السلام را! «چاره‌ای نداریم» دائم وِرد زبانشان است اما هیچ وقت نمی‌گویند، وضعیت را با همین استدلال‌ها و روش‌ها به این نقطه(چاره‌ای نداریم) رسانده‌اند! هیچ‌گاه مسئولیت صریح‌ترین مواضع و وعده‌هایی را که داده‌اند، برعهده نمی‌گیرند و چه‌بسا حتی، با اظهار ضعف، به دشمن پالس «موثر واقع شدن تحریم‌ها» را می‌فرستند تا باز هم تحریم شویم. آن‌قدر تحریم شویم که «آبرامز» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران دیروز بگوید، تحریم‌های ضدایرانی، تَه کشید. چیزی برای تحریم این کشور باقی نمانده است!

6- نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهور اسبق فرانسه با روی کار آمدن دونالد ‌ترامپ در آمریکا گفته بود: «محوریت جهان در حال عبور از غرب به شرق است. ما برخلاف گذشته، بر جهان مسلط نیستیم. روی کار آمدن فردی مثل ‌ترامپ که باورکردنی نبود، نشانه وخامت شرایط است نه علت آن». این و خیلی موارد مشابه دیگر که اینجا جای بررسی آنها نیست یعنی، غربی‌ها خود وخامت اوضاع را درک کرده‌اند. یعنی فهمیده‌اند در حال افولند و دور، دور غرب نیست. خدا می‌داند پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا یعنی 7 روز دیگر، این کشور در چه وضعیتی خواهد بود. شاید جنگ شود، شاید هم حاکمیت با ابزار قدرت و خشونت اوضاع را کنترل کند. اما آنچه تا اینجای کار مسلم شده اینکه، هم ‌ترامپ و هم بایدن شمشیر را از رو بسته و گفته‌اند، پیروز انتخابات هستند. پیش‌بینی نتیجه انتخابات سخت است. یا ‌ترامپ پیروز می‌شود، یا بایدن، یا هر دو با هم؟‌

ترجیح ما همین، گزینه سوم است!

***************************************

روزنامه وطن امروز**

پایان پروژه «جان یا نان»/محسن جندقی

 چالش کرونا از همان زمانی که دولت قدرت وزارت بهداشت را در ستاد ملی مقابله با کرونا کاهش داد، تبدیل به بحران شد. با وجود مخالفت‌های گسترده جامعه سلامت، بازگشایی مشاغل و اصناف بدون ابلاغیه پروتکلی جامع و بازدارنده و بدون نظارت قوی برای رعایت همان دستورالعمل‌های نیم‌بند انجام شد، دورکاری 30 درصد کارمندان به پایان رسید و در ادامه در کمال شگفتی و ناباوری، مدارس نیز با حضور محصلان مقاطع مختلف بازگشایی شد! روحانی از همان روزهای ابتدایی سال در اظهارات خود کلیدواژه‌های مشابه «سلامت» و «معیشت» را در کنار هم به کار می‌برد تا عملا شاهد ایجاد دوگانه «جان و نان» توسط رئیس دولت باشیم. به عنوان مثال رئیس‌جمهور 27 فروردین در جلسه هیأت دولت گفت: «امروز سلامت و معیشت مهم‌ترین مساله و دغدغه مردم است» یا در همان روز گفت: «باید همزمان با بیماری و بیکاری مقابله کنیم».

حتی اگر مسؤولان دولتی نیت عادی جلوه دادن شرایط را نداشتند، رفتار دولت عملا به جامعه اینگونه القا کرد شرایط کرونا آنقدرها که گفته می‌شود بحرانی نیست. در چنین شرایطی بود که رعایت پروتکل‌های بهداشتی از 80 درصد به 60 درصد کاهش یافت. از طرفی دولتی که اعتقاد داشت سلامت در کنار معیشت و جان در کنار نان و رسیدگی به معضلات اقتصادی در کنار مبارزه با بیماری مهم است، عملکرد افتضاحی در حوزه اقتصاد داشت و رکوردهای جدید در نقدینگی و پایه پولی و تورم خلق کرد. کاهش شدید ارزش پول ملی به همراه رفتار غیرطبیعی و دیوانه‌وار بازار سرمایه و بازارهای موازی، عیار اقتصادی دولت را بیش از پیش نمایان کرد و بخوبی نشان داد ضعف شدید مدیریت، موتور محرک تحریم‌های آمریکاست. به عبارت بهتر دولت حتی در مقوله ادعایی اقتصاد نتوانست کمترین انتظارات موجود را برآورده کند و حتی حامیان خود را ناامید کرد. از طرفی دولت در کنترل کرونا ناموفق عمل کرد و رکوردهای جدید ابتلا و مرگ‌و‌میر ثبت شد و از طرف دیگر معیشت مردم تحت تاثیر تورم و گرانی قرار گرفت؛ در نتیجه عملا پروژه دوگانه‌سازی «جان / نان» یا «سلامت / معیشت» شکست خورد. دولت می‌توانست با اعمال برنامه‌ای جامع، زنجیره انتقال را قطع کند و هزینه مقابله با کرونا را بشدت کاهش دهد و بعد از وقفه‌ای کوتاه فعالیت‌های اقتصادی را از سر بگیرد. رهبر حکیم انقلاب در جلسه شنبه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره مستقیم به این مساله و برشمردن جنبه‌های سلامت‌محور، امنیتی و اقتصادی تصمیم‌گیری‌ها درباره این بیماری و احتمال تعارض این جنبه‌ها با یکدیگر گفتند: «از آنجا که جنبه‌های امنیتی و اقتصادی نیز نشأت‌ گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیم‌گیری‌ها، سلامت مردم است».

بیانات رهبر انقلاب همان اظهارات متخصصان و کارشناسان است که اعتقاد دارند دولت در شرایط فعلی که توازن و تناسب این مؤلفه‌های اقتصادی، امنیتی و سلامت از بین رفته باید سلامت را در اولویت قرار دهد؛ بارها متخصصان گفتند اگر دولت با تعطیلی متناوب در کنار محدودیت‌های کرونایی موافقت کند و بعد از آن بر اجرای پروتکل‌ها نظارت کند، زنجیره انتقال قطع خواهد شد. در این حالت می‌توان امیدوار بود توازن مؤلفه‌های اقتصاد، امنیت و سلامت مجدداً محقق گردد. دولت نه‌تنها این کار را نکرد، بلکه تصمیم‌های اشتباهی مانند بازگشایی مدارس را هم عملی کرد!

در کنار این نکته مشخص شد هر چه نقش وزارت بهداشت در تصمیم‌گیری‌ها کم شود، شرایط بحرانی‌تر می‌شود و تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش می‌یابد. رهبر انقلاب به این مساله نیز اشاره مستقیم داشتند و وزارت بهداشت را محور تعیین مصادیق محدودیت‌ها دانستند و گفتند: «هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه دستگاه‌ها باید ـ بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگرـ آنها را رعایت و اجرا کنند».

اگر دولت بتواند در سیاست‌های مقابله با کرونای خود تجدیدنظر کند و انسجام در تصمیم‌گیری را جایگزین آشفتگی کند، می‌توان به آینده امیدوار بود. قطعا خود دولتی‌ها تا الان متوجه شده‌اند هزینه مقابله با کرونا در روزهایی که تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش می‌یابد و رکورد می‌شکند، بسیار بیشتر از چند روز تعطیلی و محدودیت‌های شدید بهداشتی خواهد بود. می‌توان با توجه به فرمان رهبر بزرگوار انقلاب در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا امیدوار بود رویه دولت تغییر کند و دیگر شاهد دوگانه‌سازی‌ها نباشیم؛ دوگانه‌سازی‌هایی که اول از همه گریبان ملت و بعد خود دولت را خواهد گرفت.

***************************************

روزنامه خراسان**

معادله پیچیده برنده و جنگ خیابانی !/امیرعلی ابوالفتح

یک هفته پیش از پایان رای گیری های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در روز سوم نوامبر 2020 ، فعالیت موسسات نظرسنجی برای پیش‌بینی برنده انتخابات 2020 در این کشور شدت گرفته است. در روزهای اخیر اغلب موسسات نظرسنجی، از کاهش چند درصدی فاصله دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در مقابل جوبایدن، نامزد دموکرات ها، به ویژه در ایالت های حساس موسوم به «صحنه نبرد» خبر داده اند. با این حال، هنوز بایدن از برتری حدود 8 درصدی در میانگین نظرسنجی های ملی در سطح آمریکا برخوردار است. سی ان ان در گزارشی نوشت: «بررسی های آماری و نظرسنجی های انجام شده در سه ایالت با آرای نامشخص و سرنوشت ساز در غرب آمریکا نشان می دهد بایدن با فاصله ای چشمگیر، از رقیب جمهوری خواه خود دونالد ترامپ پیش افتاده است.»به گزارش این شبکه تلویزیونی ، با وجود این که ترامپ در انتخابات 2016 در ایالت های میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین پیروزی قاطعی به دست آورد ، ولی نظرسنجی های انجام شده در این سه ایالت در انتخابات ، نشان می دهد رقیب دموکرات وی در هر سه ایالت پیشتازی محسوسی نسبت به وی دارد . این میزان آرای احتمالی که نظرسنجی ها نشان می دهند، حد نصابی است که هیلاری کلینتون هرگز نتوانست به آن ها دست پیدا کند.هر چند که هیچ تضمینی مبنی بر این که این آرا تا روز انتخابات باقی بماند وجود ندارد، ولی نگاه به نظرسنجی های انجام شده در سطح ملی در میان دو گروه بسیار مهم در جامعه آمریکا، یعنی سفید پوستانی که تحصیلات ندارند و زنان سفید پوست نشان می دهد ترامپ در سال 2016 در حالی که 30 درصد از رقیب دموکرات خود در آرای سفید پوستان بدون تحصیلات دانشگاهی پیش بود، این میزان اکنون به 17 درصد رسیده است . پیشتازی ترامپ در میان زنان سفید پوست نیز که در 2016،  5 درصد بود، جای خود را به پیشتازی بایدن در 2020 با 12 درصد داده است.از سوی دیگر ، بر اساس میانگین نظرسنجی های ملی فاصله دونالد ترامپ با جو بایدن طی 14 روز منتهی به 24 اکتبر، با 1.9 درصد کاهش، از عدد 10 درصد به عدد 8.1 درصد کاهش یافته است. با این حال، برتری بایدن در برابر ترامپ حتی یک هفته پیش از پایان رای گیری ها در روز سوم نوامبر، تضمین کننده پیروزی نامزد دموکرات ها بر نامزد جمهوری خواهان نیست. زیرا چه بسا، نامزد دموکرات ها همچون سال 2016 ، رای مردمی بیشتری کسب کند اما در نهایت، این نامزد جمهوری خواهان باشد که با اتکا به برتری آرای الکترال، برای چهار سال دیگر در کاخ سفید ماندگار شود.البته تنش های سیاسی کنونی در آمریکا، بر پیچیدگی معمول انتخابات ریاست جمهوری افزوده است. ترامپ بارها اعلام کرده که یا در انتخابات پیروز می شود یا در انتخابات تقلب شده است. به عبارت دیگر اگر ترامپ به پیروزی قاطع دست نیابد، ستاد انتخاباتی جمهوری خواهان به بهانه تقلب در انتخابات، به ویژه با زیر سوال بردن روند انتخابات پستی، موضوع را به دادگاه خواهند کشاند. پایان فرایند قضایی شکایات انتخاباتی نیز دیوان عالی فدرال خواهد بود، نهادی که در آن، قضات محافظه کار به لحاظ عددی، برتری دارند. به نظر می رسد ترامپ روی آرای قضات دیوان عالی فدرال برای پیروزی در انتخابات حساب ویژه ای باز کرده است.اما اگر آرای الکترال کالج به گونه ای میان دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات تقسیم شود که هیچ یک نتوانند حداقل 270 رای را کسب کنند، مسئولیت انتخاب رئیس جمهوری بعدی آمریکا برعهده کنگره قرار خواهد گرفت. در این حالت، حتی با وجود برتری عددی دموکرات ها در مجلس نمایندگان بعدی، شانس ترامپ برای پیروزی بیشتر است. زیرا هر ایالت در زمان رای گیری فقط دارای یک رای خواهد بود و ایالت هایی با اکثریت نمایندگان جمهوری خواه از ایالت هایی با اکثریت نمایندگان دموکرات بیشتر خواهند بود.به هرحال، با توجه به پیچیدگی فراوان نظام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هرگونه پیش بینی نتایج آن بر اساس نظرسنجی ها تقریبا غیر ممکن است. با این حال، به نظر می رسد یک موضوع  دور از انتظار نخواهد بود و آن این که انتخابات 2020 با اعتراضات و تنش های خیابانی همراه شود. از هم اکنون تدابیر امنیتی برای جلوگیری از اعتراضات خشن خیابانی علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در برخی از شهرها و ایالت های این کشور تشدید شده و حتی در برخی از مناطق، حضور افراد با اسلحه در اطراف حوزه های رای گیری در روز انتخابات در سوم نوامبر ممنوع شده است. اظهارات جنجالی ترامپ از جمله این که در مناظره نخست با بایدن خطاب به شبه نظامیان گفت « کنار بایستید و منتظر بمانید» به عنوان اشاره ای برای به آشوب کشاندن انتخابات آمریکا توصیف شد.این نگرانی تا جایی افزایش یافته است که سازمان عفو بین‌الملل نیز اعلام کرد در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، امنیت معترضان و رأی‌ دهندگان، دیگر تضمینی ندارد. بر اساس گزارشی که عفو بین‌الملل منتشر کرده است، نیروهای امنیتی آمریکا هم اکنون قادر به جلوگیری از بر هم زدن گردهمایی‌ های مسالمت ‌آمیز نیستند.با توجه به این که در سال های اخیر سلامت و امنیت انتخابات در برابر مداخلات داخلی و خارجی به شدت زیر سوال رفته است، به نظر می رسد نامزد و جریان سیاسی شکست خورده در انتخابات 2020 ، نتایج را به راحتی نپذیرد و به مقاومت خیابانی روی بیاورد، موضوعی که می تواند در جامعه چند پاره آمریکا، فاجعه بیافریند.

***************************************

روزنامه ایران**

مصونيت جان و مال و حيثيت مردم از تعرض/لعیاجنیدی

معاون حقوقی رئیس جمهوری

درخصــــوص مـــرگ يكي از شهروندان اهل خراسان كه براساس روايـــت تصــــاويـــر و ويديوهاي منتشر شده، در معرض رفتار آشكارا خلاف قانون مأمور نيروي انتظامي (ضابط دادگستري) قرار گرفته بود، از منظر بايسته‌هاي نظام حقوقي، موازين حقوق اسلامي، تعهدات بين‌المللي دولت و اقتضائات مصالح كلان ملي، گزارشي از سوي معاونت حقوقي رئيس‌جمهور در مقام پيگيري اجراي اصول قانون اساسي تنظيم گرديده كه بر ملاحظات زير استوار است:

 1- اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كرامت و ارزش والاي انسان و اصل بيست و دوم مصونيت از تعرض به جان، حيثيت و غيره افراد را مورد تأكيد قرار مي‌دهد. بر همين مبناست كه در اصل سي و نهم قانون اساسي با تأكيد صريح بر وضعيت كساني كه از آزادي و قدرت محرومند، اعلام شده است كه ...

«هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است». هيچ يك از قوانين موضوعه كشور، تعرض به جان و حيثيت افراد، مانند آنچه در واقعه فوق ديده مي‌شود را تجويز نكرده است و بر همين مبنا، هيچ مقام قضايي و به طريق اولي هيچ ضابط قوه قضائيه حق ندارد از حدود پيش‌بيني شده در قوانين انحراف حاصل كند.

2- قانون اساسي بر مبناي همين اصل كرامت والاي انسان، تمام شهروندان را در موضعي برابر قرار داده است. بند 14 اصل سوم قانون اساسي «تأمين حقوق همه‌جانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون» را در شمار اهداف بنياديني قرار داده است كه دولت (حكومت) بايد براي نيل به آن بكوشد. در اصول بيستم، سي و ششم، سي و هفتم و سي و هشتم نيز همين رويكرد شناسايي شده است.

3- در حقوق اسلام حتي نسبت به كسي كه ارتكاب جرم قتل عمد توسط او پس از رسيدگي قضايي به طور قطعي احراز شده است، هيچ مجازاتي جز مجازات مقرر در حكم قطعي را نمي‌توان اعمال نمود.

4- اين مواضع قانون اساسي و موازين فقهي با مفاد اسناد بين‌المللي مورد تعهد دولت نيز همسوست. مطابق ماده يك اعلاميه جهاني حقوق بشر: «همه افراد بشر آزاد و با حيثيت و حقوق يكسان زاييده مي‌شوند و داراي موهبت خرد و وجدان هستند و بايد با يكديگر با روحيه برادري رفتار كنند». همچنين به موجب ماده (7) ميثاق بين‌المللي حقوق مدني و سياسي (مصوب 1966 م) كه دولت ايران نيز آن را پذيرفته است و طبق ماده 9 قانون مدني در حكم قانون داخلي محسوب مي‌شود: «هيچ كس را نمي‌توان مورد آزار و شكنجه يا مجازات‌ها يا رفتارهاي ظالمانه يا خلاف انساني يا ترذيلي قرار داد.»

5- نظام حقوقي كيفري كشور تنها آنگاه به كمال مي‌رسد كه پاسدار كرامت و حيثيت ذاتي و برابر همه شهروندان در مقابل هر نوع تعرضي باشد و بر بنياد هدف اصلاح و اعاده حيثيت اجتماعي بزهكاران سامان يافته باشد و به آينده محكومان و زندانيان پس از خروج از زندان بينديشد. متأسفانه آنچه در خصوص شهروند مورد اشاره به وسيله ضابطان دادگستري اتفاق افتاده است، نقض آشكار قواعد مسلم حقوقي درخصوص رفتار با شهرونداني است كه در مظان اتهام قرار گرفته‌اند.

6- فصل دهم (در تقصيرات مقامات و مأمورين دولتي) از كتاب پنجم قانون مجازات اسلامي (قانون تعزيرات و مجازات‌هاي بازدارنده) ضمانت اجراهاي ناظر بر تخلف از موازين فوق را بيان كرده است. براساس ماده (570) اين قانون: «هر يك از مقامات و مأمورين وابسته به نهادها و دستگاه‌هاي حكومتي كه بر خلاف قانون، آزادي شخصي افراد ملت را سلب كند يا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران محروم نمايد علاوه بر انفصال از خدمت و محروميت يك تا پنج سال از مشاغل حكومتي به حبس از دو ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.» در همين زمينه مي‌توان به ماده (579) نيز توجه داشت. ماده (7) قانون آيين دادرسي كيفري نيز رعايت حقوق شهروندي مقرر در قانون احترام به آزادي‌هاي مشروع و حقوق شهروندي از سوي تمام ضابطان دادگستري را تابع تضمين ماده (570) قانون تعزيرات و مجازات‌هاي بازدارنده قرار داده است.

7- نظر به ضرورت «تلاش مداوم و مستمر در جهت حاكميت كامل فرهنگ و ضوابط اسلامي در نيروي انتظامي» (بند 26 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) و با عنايت به مباني پيش گفته، از نيروي انتظامي كشور به عنوان مأمور «استقرار نظم و امنيت و تأمين آسايش عمومي و فردي» (بند 1 ماده 4 قانون تأسيس نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) انتظار مي‌رود چنين اعمال مخل به اصل حاكميت قانون و احترام حقوق شهروندي را از منظر قانوني و علوم جامعه‌شناسي و جرم‌شناسي مورد تحليل و بازنگري و نظارت مجدانه قرار دهد و با ارائه و تقويت و توسعه آموزش‌هاي قانوني و حرفه‌اي لازم به نيروهاي تحت امر، ضمن برخورد مقتضي با خاطيان و اطلاع‌رساني در اين خصوص، از تكرار چنين وقايع ناگواري پيشگيري نمايد.

همچنين ضروري است، قوه قضائيه به موجب فصل دوم از بخش دوم قانون آيين دادرسي كيفري، اعمال نظارت‌هاي قانوني بر ضابطان دادگستري درخصوص انجام وظايف مقرر را بيش از پيش وجهه همت خود قرار دهد تا خودسري‌هايي اين چنين، موجب تضييع حقوق شهروندان نشود و هزينه‌هاي جبران‌ناپذير بر كشور تحميل ننمايد.

در پايان تأكيد مي‌نمايد كه مأموريت نيروي انتظامي براي دستگيري و بازداشت شهروندان در معرض اتهام، مأموريتي است كه در جايگاه ضابط دادگستري اعمال مي‌شود و به موجب ماده (30) قانون آيين دادرسي كيفري، دادستان مكلف است به‌طور مستمر دوره‌هاي آموزشي حين خدمت را جهت كسب مهارت‌هاي لازم و ايفای وظايف قانوني براي ضابطان دادگستري برگزار نمايد. به موجب ماده (12) آيين‌نامه اجرايي احراز عنوان ضابط دادگستري نيز صدور كارت ويژه ضابط دادگستري منوط به دريافت گواهينامه گذراندن دوره آموزشي و تأييد دادستان خواهد بود.

بديهي است كه براي اطمينان از پيشگيري از چنين تخلفاتي، تكاليف قانوني فوق بايد با جديت و ممارست، پيگيري و اجرا شود.

***************************************

 روزنامه شرق **

چین و انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا/حسین ملائک . ‌سفیر سابق در چین

اعداد و ارقام و افکارسنجی‌های گسترده می‌گویند که بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا بر دونالد ترامپ پیروز خواهد شد و در 21 ژانویه 2021 به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا سوگند خواهد خورد. اما «پل رابرتسون» از پرنفوذترین روحانیون مسیحی اوانجلیست معتقد است خداوند به او گفته: «ترامپ انتخابات را خواهد برد ولی آمریکا در ناآرامی گسترده‌ای وارد خواهد شد و شاید بازگشت مسیح محقق شود و پایان جهان باشد». آنچه این روحانی به آن اشاره می‌کند، در واقع عقیده بسیاری از مردم آمریکاست که پایه رأی ترامپ را تشکیل می‌دهند. او را فرستاده مسیح می‌دانند و دور قبل نیز وی را به مسند ریاست‌جمهوری رساندند. ‌وقتی از رابطه چین و آمریکا صحبت می‌شود، قطعا از رابطه دو سیستم بالغ و جاافتاده، دو اقتصاد بزرگ دنیا با درهم‌تنیدگی بسیار زیاد که غیر‌قابل‌مقایسه با روابط سایر کشورهاست، صحبت می‌شود. این دو سیستم قطعا ترجیحاتی برای خود در کشور مقابل قائل هستند اما این ترجیحات قبل از اینکه آرزویی استراتژیک باشد، جنبه تاکتیکی دارد.‌بر اساس گزارش World Economic Outlook 2020 منتشر‌شده توسط IMF اقتصاد چین با بزرگی معادل 24.2 تریلیون دلار حدود چهار تریلیون دلار از اقتصاد آمریکا جلو افتاده و بزرگ‌تر شده و اقتصاد اول دنیا محسوب می‌شود. این گزارش توسط سازمان سیا نیز تأیید می‌شود. بر همین اساس تعداد افرادی که بیش از یک‌میلیارد دلار ثروت دارند، در چین 878 نفر یعنی 90 نفر از آمریکا بیشتر شده است.‌اقتصاد چین قطعا ترجیحاتی برای بهینه‌کردن ارتباط خود با آمریکا دارد. این ترجیحات می‌تواند در دو زمینه باشد:

‌ترجیح سیستمی، به این مفهوم که سیستم آمریکا مانند دهه 80 از رشد و توسعه چین حمایت کند که دیگر آرزویی بیش نیست و نظام اقتصادی سیاسی آمریکا از سال 2000 به بعد چین را اول رقیب و بعد یک تهدید تعریف کرده است. انتخاب بعد ورود به رقابتی نفسگیر است که چین باید آمریکا را قانع کند که در غیاب هر نوع رویارویی نظامی همکاری دو کشور می‌تواند برد-برد باشد. در این مسیر نقش کارگزار (رئیس‌جمهور) و رفتار و چگونگی شکل‌گیری تصمیمات اهمیت پیدا خواهد کرد. از این منظر تفاوت‌هایی بین بایدن و ترامپ برای چین وجود دارد.

سفیر چین در آمریکا آقای Cui Tiankai در مصاحبه‌ای گفته است: «ما آماده‌ایم با دولت فعلی برای حل مسائل روز در هر نقطه، هر مکان، امروز یا فردا ملاقات داشته باشیم. تعاملات و سیاست داخلی آمریکا بسیار فراتر از آن چیزی است که ما بتوانیم بر آن اثر گذاشته یا آن را پیش‌بینی کنیم. چین هیچ منفعتی و علاقه‌ای در ورود به آن ندارد».

بیان این مواضع از زاویه سیستمی کاملا درست است. اما از زاویه رفتاری و سلیقه حتما آقای سفیر یک فرد را بر دیگری ترجیح خواهد داد.

آمریکا و چین در دوران ترامپ غیر از تخاصم‌های دوجانبه در اموری مثل تجارت، سرمایه‌گذاری، موضوع تایوان و هنگ‌کنگ و سین‌کیانگ و دریای جنوبی چین، در موضوع کنوانسیون تغییر آب‌و‌هوا، سازمان تجارت جهانی، همکاری ترانس پاسیفیک (Trans Pacific Partnership)، برجام و سازمان بهداشت جهانی در سیاست‌های جهانی نیز با یکدیگر اصطکاک و اختلاف داشتند. برخی از این اختلافات د‌رواقع بر اثر ثقل ناشی از رشد اقتصاد چین و جابه‌جایی جهانی قدرت است و هرکدام از کاندیدا‌ها که پیروز شوند، چاره‌ای جز اتخاذ سیاست واحد محدود‌کردن چین ندارند. برای مثال از آغاز دولت ترامپ موضوع تجدید‌نظر در زنجیره تولید اقلام استراتژیک در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفته است. امتیازات زیادی برای شرکت‌هایی که تولید خود را از چین خارج یا کارخانه خود را در آمریکا به وجود آورند، در نظر گرفته شده است یا تنبیهاتی برای شرکت‌هایی که تولید خود را به چین منتقل می‌کنند، مشخص شده است. این سیاست دو‌حزبی آمریکاست و چین باید خود را برای دورانی این‌چنینی آماده کند که توجه صنعت آمریکا به هند، ویتنام، کره، آمریکای لاتین به قیمت خروج از چین افزایش یابد. این اقدام در صنایع الکترونیک و استراتژیک در اولویت قرار دارد و ممکن است به سایر بخش‌هایی که استراتژیک تشخیص داده شود، گسترش یابد. بنابر‌این دو حزب روش‌های متفاوتی برای تحقق یک هدف متعهد‌شده دنبال خواهند کرد. ترامپ تلاش کرد برخی از اروپایی‌ها را از به‌کارگیری تکنولوژی چینی دور نگه‌ دارد. این سیاست با بایدن با همان شدت دنبال خواهد شد.

هر دو حزب، چین را در موضوع هنگ‌کنگ و سین‌کیانگ محکوم کرده‌اند و سیاست مشابهی را دنبال خواهند کرد.جنگ تجاری با چین نه از زمان ترامپ که از زمان کلینتون آغاز شد. در زمان ترامپ به جنگ تعرفه‌ها و حمایت از کالاها انجامید. در ژانویه 2020 برخی از تعرفه‌ها برداشته شد ولی از دشمنی‌ها کاسته نشد. اما کسری موازنه تجاری بین دو کشور با وجود قول ترامپ در 2016 همچنان باقی است. همین وضعیت فشار و تحریم از زمان کلینتون به این طرف بوده است و هرساله نیز کسری موازنه تجاری به ضرر آمریکا تجدید شده است.

زیرا روابط چین و آمریکا به زندگی صدها میلیون انسان گره خورده است و به‌سادگی قابل تغییر و تحول نیست. اختلاف چین و آمریکا در موضوع اپلیکیشن تیک‌تاک نشان داد که حتی کاخ سفید با تمام توان هم نمی‌تواند هرآنچه بخواهد را محقق کند. برای مثال گروه Haier که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تولید لوازم خانگی چین است، بخش لوازم خانگی جنرال الکتریک آمریکا را خریداری کرده و هم‌اکنون مشغول سرمایه‌گذاری در ایالت‌های مختلف آمریکاست. البته سرمایه‌گذاری چین در آمریکا از 46.5 میلیارد دلار در 2016 در نتیجه جنگ تجاری به 5.4 میلیارد دلار در 2018 کاهش یافته است.

اکثر کارشناسان چینی بر این موضوع تأکید دارند که بایدن و دموکرات‌ها برای چین خطرناک‌تر از ترامپ هستند؛ چون آنها ظرفیت اجماع‌سازی غربی و جهانی دارند و سیاست‌های پیچیده‌تری از ترامپ علیه چین دنبال خواهند کرد. این بیشترین احساس خطری است که از طرف چینی درباره بایدن بیان شده است.

اگرچه فعلا کاخ سفید چین را مایه شر و فساد اصلی جهان می‌نامد و پمپئو چین را دشمن تاریخی آمریکا که دنبال هژمونی مارکسیستی است معرفی کرده است اما ترامپ برای چین با وجود رفتارهای غیر‌قابل‌پیش‌بینی و منزجرکننده خود، می‌تواند از چند زاویه ارزش داشته باشد‌:

از نظر کلی سیاست‌های خشن ترامپ و آمریکا علیه شهروندان چینی باعث بروز انزجار در مردم عادی و رشد ملی‌گرایی در چین شده است. این به نفع حزب کمونیست تمام شده است.

در صورت انتخاب در چهار سال بعد ترامپ دیگر به‌عنوان یک سرمایه‌دار به چین نگاه خواهد کرد که در پایان ریاست‌جمهوری خود باید به املاک، امتیازات و شرکت‌های خود برسد؛ بنابراین احتمالا کمتر سعی خواهد کرد که به چین فشار بیاید که در درازمدت به نفع چین محسوب می‌شود. ترامپ 123 عنوان تجاری در چین تحت نام خود به ثبت رسانده است.

با همین سیاست در 2019 بانک دولتی چین سه طبقه از برج ترامپ در نیویورک را به رقم گزافی اجاره کرده است و در گزارش اخیر نیویورک‌تایمز شرکت‌ها و چینی‌های متعددی از امکانات شرکت‌های ترامپ در آمریکا و کانادا استفاده می‌کنند که شائبه این ساخت‌و‌پاخت را افزایش داده است.

بنابر‌این با یک حساب ساده چین باید ترجیحش ترامپ باشد.

**************************************

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: