سیدعبدالله متولیان
بسیاری از تحلیلگران بهویژه رسانههای اردوگاه اصلاحات تلاش میکنند آشوبها و اغتشاشات اخیر را به مرگ مهسا امینی نسبت داده و به این ترتیب با فرصت طلبی آشکار و با انحراف افکار عمومی از اصل ماجرا، زمینه را برای تحقق اهداف خود مهیا کنند.
در حالیکه دولت آیتالله رئیسی اولویت خود را بر اساس «بیانیه گام دوم»، «اولویت اقتصاد در شعار سالهای اخیر»، «تحقق اقتصاد مقاومتی و خنثیسازی تحریمها»، «بیانات مقام معظم رهبری در شروع به کار دولت سیزدهم»، «پرهیز جدی از افتادن در تله و دام حاشیهسازیهای تقلبی» استوار ساخته و با تمرکز بر حل معضلات و مشکلات اقتصادی و رونق تولید در پی بازسازی و تقویت فوری امید و اعتماد آسیب دیده مردم است اصلاحطلبان بهعنوان مسببان وضع موجود پس از شکست در انتخابات (ناشی از سوءمدیریت، ناکارآمدی، بی برنامگی، تکیه و اعتماد متوهمانه به غرب و رهاشدگی امور کشور) بر حاشیهسازیهای تقلبی و دروغین و انتخاب راهبرد «غلبه حاشیه بر متن» و با همان سلاح کهنه و قدیمی «لولوسازی از جناح رقیب» متمرکز شده و برخلاف رفتار دولت که به شدت مراقبت میکند تا در تله حاشیهسازیهای ساختگی نیفتد، تلاش میکنند چنین القا کنند که اولویت دولت جدید، دیوارکشی در خیابانها!، عدم ورود زنان به ورزشگاهها، گشت ارشاد، حجاب اجباری و... است. اصلاحطلبان فریب مردم از طریق راهبرد «غلبه حاشیه بر متن» با تکیه بر تاکتیک «ضربه دارکوب» را تنها راه تطهیر خود از اتهام واقعی مسبب وضع موجود و بازگشت به عرصه حاکمیت میدانند.
مدعیان اصلاحطلبی با استفاده از ظرفیت رسانهای خود و همچنین بهرهگیری از ظرفیت دنیای مجازی طی یک سال اخیر (به بهای تضعیف وحدت ملی، تداوم و گسترش ناامیدی و بی اعتمادی مردم به نظام و آسیب دیدن امنیت ملی و...) جامعه را به لبه پرتگاهی هدایت کردند که جوانانی که طی سه سال اخیر به دلیل کرونا فارغ از حضور در مدرسه با دنیای مجازی عجین شده و با عضویت در صفحات سلبریتیها ساکن دهکدههای مجازی شده بودند با تلنگر و بهانهای نظیر مرگ مهسا امینی (با هدایت و مدیریت رسانهها و سرویسهای جاسوسی خارجی) پا در میدان آشوبگری و اغتشاش گذاشته و خسارات فراوان مادی و معنوی به خانوادهها، مردم و نظام وارد ساختند.
جرم مضاعف اصلاحطلبان بهعنوان مسببان اصلی آشوب و اغتشاش ناشی از بسترسازی یک ساله برای دوقطبیسازی دروغین درباره گشت ارشاد و... این است که پس از مرگ مهسا امینی نیز به جای دعوت معدود جوانان منفعل از تحریک دشمن به صبر و خویشتنداری، متأسفانه با تحلیل غلط و شتابزده و وارد ساختن اتهامات ناروا به نهادهای نظام بهویژه کارکنان خدوم نیروی انتظامی، بنزین لازم برای شعله ورشدن آتش را فراهم ساختند.
اینک با گذشت کمتر از دوماه از آشوبها و ناکامی و شکست مفتضحانه برنامه دشمن بیرونی برای براندازی و تجزیه ایران، وقت آن است که با بازخوانی اقدامات و مرور کارنامه مشعشع اصلاحطلبان در وقایع اخیر، ضمن تأکید بر پاسخگو ساختن آنان نسبت به نقش پررنگ خود در پیدایی و پیامدهای تلخ آشوبها بر امنیت، اقتصاد و فرهنگ کشور و سایش روح و روان و باورهای مردم بهویژه جوانان، پرده از اهداف آنان برداشته شود.
درواقع اصلاحطلبان از ضایعه مرگ مهسا امینی نردهبامی برای انتفاع سیاسی و جناحی و زمینهسازی بر بازگشت به صحنه مدیریت کشور ساختهاند. نکته مهمتر اینکه اصلاحطلبان که منافع خود را به فضای غوغاسالاری و بلبشوی سیاسی گره زده و به طور کاملاً جالب توجهی سعی میکنند از اتمام التهابات موجود در کشور جلوگیری کنند، باید نسبت به اتهامات زیر پاسخگو باشند:
۱- تخریب و تضعیف نیروی انتظامی با وارد ساختن اتهام ضرب و شتم مهسا امینی با دروغ پردازیهای پیدرپی برخلاف حقایق و شواهد موجود.
۲- پیشداوریهای گسترده درباره علت مرگ مهسا امینی و حاشیهسازیهای پی در پی که منجر به تحریک جامعه بهویژه جوانان به آشوب و اغتشاش و وارد شدن خسارات مادی مستقیم هزاران میلیارد تومانی و معنوی چند ده برابری به روح و روان، امید و آرامش و اعتماد مردم شده است. ۳- همسویی آشکار با براندازی شبکههای معاند خارجی (اینترنشنال سعودی، بیبیسی لندن و...) و جریان ضد انقلاب، در به کارگیری تاکتیک ضربه دارکوب و ضریب دادن به دروغهای گوبلزی دشمن درباره وقایع اخیر. ٤- تصویرسازی غلط از علل بروز واقعه که به برجستهسازی دوقطبی و تحریک بیشتر هیجانات جوانان در کشور شده است. ۵- ارائه آدرسهای غلط درباره مشکلات اجتماعی و سیاسی کشور و ضریب دادن و بسیار گسترده دانستن مشکلات که منجر به ایجاد التهابات اخیر شده است. ۶- تخریب و خشکانیدن نهال امید و اعتماد مردم. ۷- تلاش برای تبدیل و تغییر عنوان اغتشاشگری عده بسیار محدود و معدود به جنبش اعتراضی همه مردم تا جایی که روزنامه اعتماد رسماً نام جنبش را برای اغتشاشات به کار برده است. ۸- فرصتطلبی برای ارائه تحلیلهای غلط مبنی بر ناکارآمدی نظام و شکست سیاستهای جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف بهویژه در عرصه فرهنگ. ۹- در حالیکه شاهد عدم همراهی اکثریت مطلق مردم با برنامههای براندازانه دشمن هستیم، ضرباهنگ اصلاحطلبان تلاش برای تکثیر و انتشار تخم یأس از نظام در بین عامه است. ۱۰- تلاش برای احیا و تطهیر فتنهگران سال ۸۸ با بازخوانی ماجرای زندان کهریزک و متهم نمودن نظام با منحرف نمودن افکار عمومی از حجم بالای جنایات فتنهگران ۸۸. ۱۱- تلاش برای تطهیر جریان اصلاحطلبی از طریق دادن آدرس غلط با ارجاع سوءمدیریت و ناکارآمدی خود به نظام. ۱۲- تلاش گسترده برای جابهجایی اولویتهای نظام از حوزه اقتصادی (رونق تولید، حل مشکلات معیشتی مردم، امیدآفرینی و افزایش اعتماد مردم به نظام) به حوزههای اجتماعی نظیر رفتن زنان به ورزشگاه ها، گشت ارشاد، حجاب و... ۱۳- خود را موافق و پرچمدار آزادی و مخالف گشت ارشاد معرفی کردن با سوءاستفاده از دوقطبی ایجاد شده درباره موافقان و مخالفان گشت ارشاد. ۱۴- وهن اسلام در افکار عمومی با هجمه و زیر سؤال بردن احکام شریعت. ۱۵- تکمیل برنامه و پازل دشمن و ایجاد زمینه برای طمع ورزی و امیدوار شدن دشمن به موفقیت برنامهها.
۱۶- تلاش برای از نفس نیفتادن و کشدار شدن و استمرار بخشی به خط اعتراض و آشوبگری و القای این مطلب که اعتراضات مردم بسیار گسترده بوده و تمام نشده و مانند آتش زیر خاکستر است.
۱۷- تلاش برای ملتهب نگه داشتن فضای روانی کشور و همچنین تحریک مردم به تقابل با نظام به بهانه آسیب دیدن کسب و کارها.
اگر چه در فتنههای پیشین (۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸) نیز شاهد مواضع مشابه اصلاحطلبان بوده ایم، اما در پاسخ به این سؤال اساسی که هدف اصلاحطلبان از این حجم از تقابل با نظام و همراهی با دشمنان و تلاش برای استمرار و پایداری التهابات و نابسامانی اوضاع کشور چیست؟ به این گزاره بر میخوریم که اصلاحطلبان بهعنوان کاسبان اصلی آشوبها و اغتشاشات میدانی در پی تحقق اهداف زیر هستند:
۱- تطهیر خود از اتهام بزرگ مسببان وضع موجود. ۲- پاک کردن رد پای یکساله خود برای حاشیهسازی گشت ارشاد که منجر به آشوبهای اخیر شده است. ۳- سنگ اندازی و ممانعت از تلاشهای جهادی و انقلابی مؤثر دولت حاضر برای رفع مشکلات و امیدآفرینی و اعتمادسازی. ٤- متهمسازی دولت حاضر به مخالفت با آزادیهای اجتماعی مردم. ۵- فریب افکار عمومی برای ورود به حوزه تقابل با دولت حاضر به جای مقابله با دسیسه دشمن خارجی. ۶- و از همه موارد فوق مهمتر زنده نگه داشتن پرچم مبارزه با گشت ارشاد و حجاب الزامی تا انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال آینده. ناگفته پیداست که اصلاحطلبان اگر بتوانند با فریب مردم و با پرچم فوق الذکر مجلس شورای اسلامی دوازدهم را به تصرف خود درآورند با تقابل علنی نفس دولت را گرفته و مانع از موفقیت دولت شده و در نتیجه سنگر ریاست جمهوری چهاردهم را نیز اشغال کرده و مجدداً کشور را در سراشیبی سقوط و اعتماد ویرانگر به غرب خواهند انداخت.
ساخت 4 میلیون مسکن همچنان در پیچ و خم تامین مالی
روز گذشته یک مقام بانک مرکزی از ابلاغیه 458 هزار میلیارد تومانی برای ارائه تسهیلات به متقاضیان نهضت ملی مسکن خبر داد و اعلام کرد بخشی از موانع ارائه این تسهیلات برطرف شده است. مروری بر پرونده ساخت سالانه یک میلیون مسکن که با تصویب قانون جهش تولید مسکن در مجلس و سپس برنامه دولت سیزدهم در این باره به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های اقتصادی پیش رو،مطرح شد نشان میدهد که در تبدیل یک ایده کلان به برنامه عملیاتی چه مقدار ضعف وجود دارد و چگونه در طراحی یک ایده، الزامات اجرایی آن غیرواقعی دیده می شود. بررسی آمارهای مربوط به شکل گیری خانوارهای جدید و نیاز به نوسازی واحدهای فرسوده نشان می دهد که نیاز سالانه ما به ساخت واحدهای مسکونی جدید حدود یک میلیون واحد است و باید تا حد امکان و اقتضائات کشور برای تحقق این هدف اقدام کرد. با این حال سوال اساسی این است که تحقق این اقتضائات چگونه ممکن است. یک مسئله اصلی در این باره تامین زمین است. می توان گفت یک چهارم از فرصت دولت برای تحقق ساخت 4 میلیون مسکن، صرف تامین زمین شده است هرچند مسئله تامین زمین با وجود پیشرفت هایی که داشته هنوز به طور کامل حل نشده است. با این حال چالش اصلی، مسئله تامین منابع مالی این طرح است. آخرین برآورد وزارت راه و شهرسازی از هزینه ساخت هر متر مربع واحدهای طرح نهضت ملی مسکن براساس ضریب شاخص تعدیل سهماهه سوم سال 1400 تقریباً حدود 6 میلیون تومان است. با به روزتر شدن این ضریب و تورمی که در سال های آینده خواهیم داشت، شاید بتوان هزینه تا 10 میلیون تومان برای ساخت هر مترمربع واحدهای این طرح را نیز پیش بینی کرد. به این ترتیب برای ساخت 4 میلیون مسکن حتی با فرض حداقلی هر واحد به طور میانگین 80 متر، با هزینه تمام شدهای معادل 3 هزار و 200 هزار میلیارد تومان (3,200,000,000,000,000 تومان) مواجه هستیم. هزینه ای که با رقم تسهیلات فعلی 300 تا 450 میلیون تومانی برای هر واحد، صرفا نیمی از آن از محل تسهیلات بانکی تامین می شود. اگرچه همین میزان با این مسئله مواجه است که تغییر سهم مسکن از تسهیلات بانکی از 5 درصد فعلی به 20 درصد به سختی شدنی است، چرا که کاستن از سهم دیگر بخش ها به ویژه صنعت و خدمات که بخش عمده تسهیلات دریافتی شان سرمایه در گردش و کوتاه مدت است و اختصاص آن به تسهیلات بلندمدت مسکن، ناترازی منابع و مصارف بانک ها را تشدید می کند. از سوی دیگر تامین باقی مانده هزینه از طریق آورده متقاضیان نیز به تنهایی ممکن نیست و هم اکنون طرح با ریزش بخش چشمگیری از متقاضیان به دلیل فقدان آورده اولیه کافی مواجه است. از سوی دیگر منابع پیش بینی شده از قبیل منابع بازگشتی از خط اعتباری مسکن مهر و مالیات های بخش مسکن نیز به اندازه ای نیست که این شکاف را جبران کند.طی یک سال اخیر به ویژه وزارت اقتصاد سعی کرده است منابع جایگزینی را برای تامین مالی طرح نهضت ملی مسکن پیشنهاد دهد اما واضح است که تامین منابعی در حدود چند صد هزار و حتی هزار هزار میلیارد تومان، از مسیرهایی مانند واگذاری اموال مازاد دولت، تهاتر زمین با پیمانکاران، جذب سرمایه خارجی و تهاتر با فروش نفت و در نهایت انتشار اوراق مالی در بازار سرمایه، شدنی است اما نیاز به عزمی فراتر از یک، دو یا چند وزارتخانه دارد و باید کل دولت به طور جدی پای تامین این منابع و دیگر پیش نیازهای طرح بیاید. واقعیت این است که بیش از یک سال از استقرار دولت سیزدهم به سرعت گذشت و طرح ساخت 4 میلیون مسکن، هنوز در پیچ و خم های تامین مالی گیر کرده است. برای خروج از این پیچ و خم باید مسئله را جدی گرفت و به جمع بندی نهایی درباره راهکارهای تامین مالی این طرح بزرگ رسید.
جنگ هیبریدی و وظیفهای که بر گردن ماست
مسعود اکبری
جنگ ترکیبی که از آن با عنوان «جنگ هیبریدی» نیز نام میبرند چند سالی است که بهصورت ویژه در دستورکار اندیشکدههای غربی و رسانههای جبهه استکبار قرار گرفته است. یکی از تکنیکهای جنگ هیبریدی، نظریه برجستهسازی (agenda setting) است. «ژودیت لازار» نویسنده کتاب «افکارعمومی» (Opinion publique) در بخشی از این کتاب در شرح این نظریه آورده است: «ممکن است در اغلب اوقات، رسانهها موفق نشوند به اشخاص بگویند که چه [چگونه] فکر کنند، اما با تأثیر فوقالعادهای که بر آنها دارند میتوانند بگویند به چه چیز باید فکر کنند.» در این تکنیک رسانهای که حتی میتوان آن را یک شگرد پراستفاده در عملیات روانی نیز تلقی کرد، تمرکز بر تعداد انگشتشماری از موضوعات و سوژهها باعث میشود تا بخش قابلتوجهی از افکارعمومی در یک فضای کانالیزه شده قرار گرفته و این موضوعات را بسیار مهمتر از سایر موضوعات تلقی کنند. به این نمونه توجه کنید؛ در سال ۱۹۸۹ میلادی استعمال مواد مخدر و تبعات مخرب آن به یک نگرانی گسترده در آمریکا مبدل شد. براساس نظرسنجیهای صورت گرفته در آن سال حدود ۷۰ درصد مردم از این معضل با عنوان مهمترين مسئله ملي نام میبردند. دولت آمریکا در واکنش به این حساسیت افکارعمومی و بهدلیل ارتباط با کارتلهای موادمخدر و سودهای کلان ناشی از آن، این معضل را بهطور گسترده توسط رسانهها سانسور کرد و تلاش کرد تا موضوعات دیگر را در صدر اخبار و رویدادها قرار دهد. نتیجه این شد که 2 سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۱، تنها ۵ درصد مردم مواد مخدر را يك معضل ملي تلقي ميكردند. و اما در عمر قریب به 44 سالگی انقلاب اسلامی ایران، این تکنیک عملیات روانی به دفعات در مقاطع مختلف توسط رسانههای انبوه دشمن علیه ملت ایران به کار رفته است. در جدیدترین نمونه در هفتههای اخیر، رسانههای معاند و برخی دنبالههای دشمن در داخل کشور(در پوشش روزنامه، سایت خبری، کارشناس سیاسی، مقام سابق، عضو احزاب سیاسی و...) دروغهایی را تحت عنوان «کشته شدن زنان ایرانی توسط حاکمیت» مطرح میکنند. این طیف با بهکارگیری تکنیک «نظریه برجستهسازی» با ادعاهایی بدون سند اینگونه القاء میکند که امور کشور متوقف شده و هیچ نشانهای از «خبر خوب» نیست و «خیزش سراسری با محوریت جوانان» کلید خورده و هر چند روز یکبار یک «زن ایرانی» توسط حاکمیت به قتل میرسد و هیچ نقطه امیدی درباره موفقیت جوانان و بهخصوص دختران ایرانی قابل تصور نیست. چندی پیش یکی از اعضای فراری طیف تندروی مدعی اصلاحات، یکی از اهداف اصلی بهکارگیری این تکنیک علیه ملت ایران را افشا کرد و گفت: «ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای آمریکا، انگلیس، اسرائیل و سعودی هستیم. وظیفه ما فرو پاشاندن سازمان اجتماعی و کشاندن مردم به خشونت جمعی است... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوقبشر، فمینیست و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولتهای راست افراطی هستیم.» و حالا یک سؤال؛ به نظر شما در یکی دوماه اخیر چه اتفاقات مهمی در داخل کشور رخ داده و چه رویدادهایی به وقوع پیوسته است. شاید اولین موضوعی که به ذهن شما برسد، آشوبها و ناآرامیها در هفتههای گذشته است، خودکشی چند نوجوان و اخبار مختلف درباره آن، ناآرامی در برخی دانشگاهها و... از دیگر اخباری است که ممکن است در ابتدا به ذهن شما خطور کند. اما آیا اتفاقات رخ داده در هفتههای گذشته، همین موارد است؟! به این موارد دقت کنید: 1- در روزهای گذشته رتبهبندی بهترین دانشگاههای جهان(ویرایش ۲۰۲۳) منتشر شد و بر این اساس ۵۲ دانشگاه ایرانی در این رتبهبندی قرار گرفته است. نکته قابل توجه اینجاست که جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این رتبهبندی نسبت به سال گذشته 12 پله رشد داشته است. 2- در هفتههای گذشته خبر تولید پانسمان مخصوص بیماران پروانهای توسط جوانان نخبه اصفهانی در فضای مجازی منتشر شد. این در حالی است که آمریکا و دولتهای اروپایی واردات آن را به داخل ایران تحریم کردهاند. جوانان غیور و نخبه ایرانی توانستند پس از قریب به 4 سال تحقیق و پژوهش، این محصول بسیار مهم را تولید کنند. در تیرماه سال جاری سفیر کشورمان در سوئد در توئیتی نوشت: «شرکت سوئدی تولیدکننده ملزومات پزشکی همچنان به بهانه تحریم ظالمانه آمریکا از فروش پانسمان برای کودکان پروانهای (ای.بی) ایران امتناع میکند. این فرشتگان معصوم هر روز در مقابل چشم مدعیان حقوقبشر زجر میکشند و پرپر میشوند. آیا این نقض فاحش حقوق کودک و جنایت علیه بشریت نیست؟» 3- در روزهای گذشته «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل گفت: «تعداد افرادی که در جهان با گرسنگی روبهرو هستند رو به افزایش است.» همچنین «چو دونگ یو» دبیرکل FAO (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) اخیرا در اظهارنظری گفته است: «۸۲۸ میلیون نفر در جهان گرسنهاند و ۳.۱ میلیارد نفر، از عهده تامین یک رژیم غذایی سالم برنمیآیند.» این بحران جهانی به اروپا و آمریکا هم سرایت کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه؛ «افزایش قیمتها، نانواییهای آلمان را خفه کرده است. افزایش چند برابری قیمت گاز و کمبود و افزایش قیمت غله، باعث افزایش قیمتها در اروپا شده و بر همه بخشهای زندگی مردم از جمله نان و نانواییها تاثیر گذاشته است.» همچنین روزنامه گاردین در همین رابطه در مطلبی نوشت: «مدارس انگلیس بابت افزایش دلخراش تعداد کودکان گرسنه هشدار میدهند. خانوادهها، بین گرم کردن خانه و تهیه غذا باید یکی را انتخاب کنند.» آمریکا نیز بهعنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، از بحران در امان نمانده و تعداد گرسنگان از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشته؛ یعنی یک نفر از هر ۶ آمریکایی. به گزارش آسوشیتدپرس و براساس اطلاعات درز کرده از مرکز غذایی آمریکا؛ ناتوانی نظامیان آمریکایی در سیر کردن خانواده خود، به بحران پنهان تبدیل شده و این در حالی است که بخش نظامی، بیشترین بودجه را دریافت میکند. در این میان، کشور ما با وجود مشکلات جدی اقتصادی، توانسته بخش مهمی از بحران جهانی غذا را مهار کند و پشتسر بگذارد. براساس گزارش «گلوبال هانگر ایندکس»، ایران رتبه سیوپنجمین کشور دارای کمترین گرسنه را در بین دویست کشور دارد و شاخص گرسنگی در محدود Low قرار گرفته است. در سال جاری و با تلاش و پشتکار دولت آقای رئیسی، 7/5 میلیون تن گندم بهصورت تضمینی از کشاورزان خریداری و ضمنا تمام مطالبات آنها پرداخت شد. بر همین اساس، نیاز به واردات، آن هم در شرایط کمبود منابع ارزی و تورم جهانی، بسیار کاهش پیدا کرد. 4- اخیرا مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران گفت: «موفقیتهای صنعتی کشور منحصر به زمینههای موشکی و پهپادی نیست و اکنون ۸۵ درصد تأسیسات و تجهیزات مورد نیاز صنعت گاز در داخل کشور ساخته میشود و به پشتوانه همین توانمندی، بهتازگی قراردادی برای صادرات ۴۰ دستگاه توربین ساخت ایران به کشور روسیه امضا شده است.» وی در ادامه تصریح کرد که «تولید گاز ایران در دوران تحریم به دو برابر افزایش یافته است.» 5- در روزهای گذشته نشریه ساینس در گزارشی پیرامون رصدخانه ملی ایران نوشت: «در یک نقطه عطف بزرگ برای جامعه علمی ایران، ستارهشناسان در تهران اعلام کردند که رصدخانه ملی ایران (INO)، «اولین نور» را دیده است و تلسکوپ ۳.۴ متری کلاس جهانی که آینده آن تا سال گذشته نامعلوم به نظر میرسید اما هماکنون عملیاتی شده و نخستین تصاویر خود را به دست آورده است.» «جری گیلمور» ستارهشناس دانشگاه کمبریج و رئیس هیئت مشاوران بینالمللی رصدخانه ملی ایران در این رابطه به ساینس گفته است که هیچکس در ایران قبلا کاری در این مقیاس انجام نداده بود. وضوح این تصویر، بسیار بهتر از حد انتظار است. ساینس میافزاید: «در ساخت رصدخانه ملی ایران، ستارهشناسان این کشور باید بر موانعی غلبه میکردند که تعداد کمی از همکاران آنها در کشورهای دیگر با آنها مواجه هستند؛ از جمله تحریمهایی که واردات فناوری پیشرفته را محدود میکند و محدودیتهای ویزا که سفر آنها به خارج از کشور را محدود میسازد.» پروفسور «لورنزو زاگو» دیگر عضو هیئت مشاوران این طرح، در این رابطه به ساینس میگوید: آنچه من را شگفتزده میکند این است که محققان ایرانی این پروژه، دانشِ چگونگی ساخت سایر اجزا این تلسکوپ را به سرعت به دست آوردند. آنها سخت کار کردهاند. ساینس در این گزارش همچنین به همردگی تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با تلسکوپهای روز جهان نیز اشاره میکند. 6- در هفتههای گذشته و همزمان با فضاسازی رسانههای دشمن و پادوهای داخلی آنها درباره وضعیت زنان در ایران، تیم بانوان کشورمان در مسابقات آسیایی درخشید و 2 مدال طلا کسب کرد. اما رسانههای معاند به هیچ عنوان به این مسئله نپرداخته و آن را سانسور کردند. همچنین در روزهای گذشته «سلما همتیان» شطرنجباز ۸ ساله ایرانی در مسابقات آسیایی با حجاب کامل مدال طلا را کسب کرد. این دختر نخبه ایرانی در همین رابطه گفت: «دوست داشتم افتخار اسلام باشم به همین دلیل با چادر بالای سکوی قهرمانی آسیا ایستادم.» 7- در طول تابستان سال جاری شاهد رکوردشکنیهای پیاپی در زمینه ساخت واحدهای نیروگاهی بودیم. برای مثال رکورد ساخت ظرفیت نیروگاهی که در سال ۱۳۸۹ با ساخت ۴۹۳۵ مگاوات شکسته شده بود، در سال جاری با ساخت ۶۰۰۰ مگاوات نیروگاه بار دیگر جابهجا شد. در این بین یکی از مهمترین رکوردهای حوزه صنعت برق، کاهش نرخ خروج اضطراری واحدهای نیروگاهها به کمتر از ۲ درصد بود، در حالیکه نصاب جهانی این شاخص در بازه زمانی پیک فراتر از ۵ درصد است. تجربه موفق سال ۱۴۰۱ سبب شده تا برنامه تعمیرات اوج بار سال ۱۴۰۲ در دستورکار قرار گرفته تا رکوردهای تابستان سال جاری در سال آینده نیز تکرار شود. این رکوردشکنی و همت دولت سیزدهم موجب شد تا ما در تابستان شاهد قطعی برق نباشیم. 8- در هفتههای گذشته در خبرها اعلام شد که ٢٢ کشور جهان تقاضای خرید هواپیمای بدون سرنشین(پهپاد) از ایران را دارند. جمهوری اسلامی ایران اکنون با همت جوانان غیور و نخبه در ردیف برترین کشورهای جهان در حوزه ساخت پهپاد است. نکته قابل توجه اینجاست که این تکنولوژی دارای کاربردهای بسیار متنوع و گستردهای در صنایع مختلف است. 9- اخیرا در خبرها اعلام شد که ۱۸۷۰ پژوهشگر ایرانی در زمره پژوهشگران پراستناد ۲ درصد برتر دنیا قرار گرفتند. بر همین اساس فقط در سال 2021، تعداد 1870 پژوهشگر از بین تعداد کل 200409 پژوهشگر بینالمللی با وابستگی سازمانی جمهوری اسلامی ایران در بین برترینها حضور دارند. قطعا اتفاقات مثبت و خبرهای خوب در هفتههای اخیر به موارد مذکور ختم نمیشود و ذکر تمامی موارد از حوصله این نوشتار خارج است. ناگفته نماند که ذکر این موارد و مصادیق اصلا به معنی انکار نقاط ضعف و کمبودها نیست. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با جمعی از نخبگان فرمودند: «هرگز نقاط ضعف را انکار نکردهایم و در اینباره ما بیش از همه در جلسات رمضانیِ مسئولان نظام و در جلسات خصوصی، تذکر دادهایم و بارها گفتهایم که عقب هستیم.اما واقعیت قابل توجه این است که جمهوری اسلامی حرکت پر شتابی را که از انتهای قافله آغاز کرده بود ادامه داده و امروز به نزدیکیهای جلوی قافله رسیده است.» ما باید با همت و تلاش و همبستگی، پیچ و مهرههای ماشین تبلیغاتی دشمن در جنگ ترکیبی را از هم باز کنیم.
سبک چینی مدیریت روابط بینالمللی
محمد کاظم جادپور
برگزاری بیستمین کنگره حزب کمونیست جمهوری خلق چین، بیتردید رویدادی مهم است. سخنرانی شی، رهبر چین که از سال ۲۰۱۲ سکان زمامداری این کشور را بهعهده دارد، مورد توجه خاص دستاندرکاران امور بینالمللی و سیاست خارجی در سراسر جهان قرار گرفت. در پرتو سخنان آقای شی در کنگره بیستم حزب کمونیست چین، رفتار بینالمللی چین را چگونه میتوان تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ ابتدا به اهمیت و جایگاه کنگره در نظام حزبی چین باید توجه داشت و سپس باید اشارهای به آنچه او گفت و آنچه او نگفت داشت.
در اهمیت کنگره بیستم باید گفت که چین نظامی تک حزبی دارد و هر پنج سال یکبار، کنگره حزب تشکیل و مهمترین تصمیمات سیاستگذارانه و همچنین انتخابات افراد کلیدی اتخاذ می شود. در این کنگره بیش از ۲۳۰۰ نفر از اعضای حزب کمونیست چین جمع می شوند. آنها نماینده ۹۷ میلیون عضو حزب کمونیست هستند که این کشور پهناور را اداره میکنند. در این کنگره تمامی رهبران حزب از جمله بیش از ۲۰۰ عضو کمیته مرکزی و مهمتر ۳۵ عضو دفتر سیاسی که مهمترین کانون سیاسی و فکری حزب است انتخاب میشوند. سخنرانی آقای شی، دو وجهی بود. وجه اول دفاع از سیاستهای اعمال شده در فاصله دو کنگره بود. کنگره قبلی پنج سال پیش برگزار شد. یکی از نکات جالب دفاع از سیاست سختگیرانه موسوم به «کویدومنو» در دوره شیوع همهگیری کرونا بود. آقای شی از طرف برخی از رهبران حزبی از این جهت مورد انتقاد بود اما او سرسختانه از مفهوم و عمل انضباط دفاع کرد. وجه دوم دستاوردهای همهجانبهای بود که او به آنها پرداخت. از جمله خروج ۱۰۰ میلیون نفر از مدار و خط فقر که در سالیان اخیر انجام گرفته است اما فراتر از دفاع از دستاوردها، تأکید او بر ایدئولوژی و تطبیق دادن مارکسیسم با شرایط چین است. چندی پیش بود که حزب کمونیست چین، صدمین سال تأسیس خود را جشن گرفت. در این یک قرن، «ایدئولوژی» و «انضباط» در مفهوم برجستهای حرکتهای درونی و بیرونی حزب کمونیست بوده و از طریق اعمال انضباط شدید و بازخوانی و بازتولید ایدئولوژی، حزب کمونیست در مسیر تسلّط بر رفتار داخلی و خارجی چین حرکت کرده است و البته در این میان تأکید بر هویت چینی و پردازش نوعی از ناسیونالیسم خاص حائز اهمیت است. بهگونهای که عدهای از کارشناسان سخنرانی شی را در چارچوب دو مفهوم «سیاست هویتی» و «تودهگرایی» تفسیر میکنند. شی بر مفهوم «قدرت چین» تأکید فوقالعادهای داشت و «رهبران قوی» را در این زمانه پرآشوب و طوفانی ضرورتی غیر قابل انکار برای چین معرفی کرد. شرایط جهانی را بسیار پرآشوب ترسیم کرده و در این میان به تایوان و لزوم بازگشت آن به مام وطن پرداخته و در صورت لزوم، برآمادگی چین از نظر نظامی در این راستا تأکید کرد. جالب آن که شی، در سخنرانی خود نه اسمی از ایالات متحده برد و نه یادی از روسیه و اوکراین کرد. عدم ارجاع زیاد ایالات متحده بهطور مستقیم بسیار حائز اهمیت است. هرچند که آمریکا سایه سنگینی بر سخنرانی او از جمیع جهات داشت. جایی از سخنان او را نمیتوان یافت که به نحوی موضوع آمریکا مطرح نباشد. از لزوم قدرتیابی نظامی بیشتر چین و تقویت ارتش خلق که صدمین سالگرد آن در پیش است تا تأکید بر تقویت تکنولوژیهای پیشرفته، آمریکا، به تعبیر هویتگرایان، «رگ» چین است و البته بحث تایوان که با جمعیت ۲۴ میلیونی، مهمترین کانون تنش بین آمریکا و چین است. از عدم ذکر نام آمریکا و نام روسیه، میتوان استنباطی از سبک چینی مدیریت روابط بینالمللی مخصوصاً در روابط پیچیده با ایالات متحده کرد.
بیتردید چین قدرتی در حال برآمدن در نظام بینالمللی است. این قدرت تازهنفس، پرتحرک و مشحون از انرژی و امکانات نوین است. ایالات متحده، به تعبیر دانشمند علوم سیاسی آمریکا، جانمی شایر، قدرت هژمون و البته پرچالش نظام بینالمللی است. هژمونی و موقعیت برتر آمریکا در نظام بینالمللی مورد چالش چین نوظهور است. چگونگی رابطهای که بین این دو شکل خواهد گرفت، ماهیت نظام بینالمللی آینده را شکل خواهد داد. آمریکا تمایل دارد، با قدرت برتر نظامی خود، چین را وارد درگیریهایی کند که در نهایت انرژی و توان نوظهورگرایانه آن را مهار و نابود کند تا خود در موقعیت برتر باقی بماند. اما سبک چینی مدیریت چالش ایالات متحده، منحصربهفرد است.