اندیشکده «راهبردهای صهیونیستی» (که به تازگی به مؤسسه میسگاو برای امنیت ملی و راهبرد صهیونیستی تغییر نام داده) یکی از تأثیرگذارترین نهادهای فکری ـ راهبردی در ساختار حکمرانی رژیم صهیونیستی به شمار میآید که با رویکردی محافظهکارانه و راستگرایانه، نقش مهمی در جهتدهی به سیاستهای کلان این رژیم ایفا میکند. این اندیشکده که آن را در سال ۲۰۰۵ میلادی «اسرائیل هارل» و «جوئل گولوونسکی» دو صهیونیست بنیادگرا در قدس اشغالی تأسیس کردند، با بهرهگیری از شبکهای از نخبگان صهیونیست و با اتکا به منابع مالی قابل توجه در دسترس این جریان، به یکی از مراکز اصلی تولید گفتمان و راهبرد برای تحکیم پایههای ایدئولوژیک رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
نقش محوری اندیشکده راهبردهای صهیونیستی در معماری ساختار حقوقیـ سیاسی رژیم صهیونیستی، به ویژه در تدوین پیشنویس قانون اساسی پیشنهادی که با محوریت تعریف این سرزمین به منزله «خانه ملی یهودیان» همراه بود، نشاندهنده عمق نفوذ و تأثیرگذاری راهبردی این نهاد در لایههای زیرین نظام تصمیمسازی رژیم صهیونیستی است. این مؤسسه که با مشارکت برجستهترین متفکران راستگرای صهیونیست شکل گرفته، توانسته است با ارائه چارچوبهای نظری و راهکارهای عملیاتی، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به گفتمان غالب در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی ایفا کند.
تمرکز راهبردی این اندیشکده بر محورهای کلیدی، همچون تقویت هویت یهودی، توسعه شهرکسازی و مقابله نظاممند با جریانهای منتقد صهیونیسم، آن را به یکی از اصلیترین پایگاههای فکری جریان راست افراطی در سرزمینهای اشغالی تبدیل کرده است. این نهاد با بهرهگیری از شبکه گستردهای از نخبگان دانشگاهی، حقوقدانان برجسته و استراتژیستهای سیاسی، توانسته است چارچوب نظری منسجمی برای توجیه و پیشبرد سیاستهای توسعهطلبانه و نژادپرستانه رژیم صهیونیستی فراهم آورد.
همکاری راهبردی این اندیشکده با سایر نهادهای همسو، به ویژه انجمن سیاستگذاری کوهلت، به شکلگیری شبکه قدرتمندی از اندیشهورزان راستگرای صهیونیست انجامیده که نه تنها در حوزه نظری، بلکه در عرصه عمل نیز تأثیر عمیقی بر جهتگیریهای کلان رژیم صهیونیستی داشتهاند. این شبکه با تأکید ویژه بر رویکردهای آخرالزمانی و باورهای مذهبی افراطی، نقش کلیدی در تقویت گفتمان برتریطلبانه و توسعهطلبانه در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی ایفا میکند.
نکته قابل توجه در عملکرد این اندیشکده، توانایی آن در تلفیق رویکردهای ایدئولوژیک با استدلالهای حقوقی و سیاسی است. این مؤسسه با بهرهگیری از تخصص حقوقدانان و سیاستمداران برجسته، موفق شده است چارچوبهای قانونی لازم را برای پیشبرد اهداف صهیونیستی در قالب ظاهراً آکادمیک و علمی ارائه دهد. این رویکرد دوگانه، یعنی ترکیب باورهای آخرالزمانی با استدلالهای حقوقیـ سیاسی، به این اندیشکده امکان داده است تا نفوذ خود را هم در میان جریانهای مذهبی افراطی و هم در محافل آکادمیک و سیاسی گسترش دهد.
یکی از مهمترین کارویژههای این اندیشکده، نظارت و کنترل بر جریانهای فکری و دانشگاهی در سرزمینهای اشغالی است. پروژه جنجالی این مؤسسه در بررسی آنچه گرایشهای پسا صهیونیستی در دانشگاههای رژیم صهیونیستی مینامد، نشاندهنده تلاش نظاممند آن برای یکدستسازی فضای فکری و آکادمیک به نفع گفتمان صهیونیستی است. این رویکرد که منتقدان آن را به مککارتیسم آکادمیک تشبیه کردهاند، بخشی از راهبرد کلان این اندیشکده برای تثبیت هژمونی ایدئولوژیک صهیونیسم در جامعه رژیم صهیونیستی است.
در توضیح پساصهیونیسم باید گفت، این دیدگاه معتقد است صهیونیسم با تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به مأموریت ایدئولوژیک خود دست یافته و باید پایان یافته تلقی شود و در قالبی جدید و فراگیرتر بسط یابد.
در مجموع، اندیشکده راهبردهای صهیونیستی یا میسگاو را میتوان یکی از مهمترین حلقههای واسط میان جریان راست افراطی و نظام تصمیمسازی در رژیم صهیونیستی دانست که با تولید محتوای فکری و ارائه راهکارهای عملیاتی، نقش مهمی در تحکیم پایههای ایدئولوژیک این رژیم و پیشبرد سیاستهای توسعهطلبانه آن ایفا میکند. باید دقت داشت که عملکرد این اندیشکده نشان میدهد، چگونه نهادهای فکریـ راهبردی میتوانند به ابزاری کارآمد برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل شوند؛ بنابراین، شناسایی و رصد مستمر این قبیل اتاقهای فکر صهیونیستی میتواند به شناخت بهتر اندیشههای پشت پرده رژیم صهیونیستی کمک شایانی کند.