در تاریخ اسلام، شاهد هستیم که نشناختن صحیح «حق» و «باطل»، همیشه به فتنهها و اختلافات جدی میان مسلمانان منجر شده است. برای نمونه، جنگهای داخلی مانند جنگ جمل، صفین و خوارج نشاندهنده این واقعیت است که در صورت عدم شناخت صحیح حق و باطل، حتی نزدیکترین افراد به یکدیگر ممکن است به جان هم بیفتند. شناخت حق و باطل به افراد این امکان را میدهد که در مواجهه با چالشها و بحرانها، تصمیمهای صحیحی اتخاذ کنند. این شناخت نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی نیز اهمیت دارد. خداوند در قرآن میفرماید: «اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند.» (انعام/۱۱۵) این آیه هشدار میدهد که پیروی از اکثریت همیشه به معنای درست بودن نیست و ممکن است انسان را از راه حق منحرف کند. بنابراین، باید به عقل و درک خود تکیه کرده و از پیروی کورکورانه پرهیز کنیم.
جامعهای که اعضای آن توانایی تشخیص حق از باطل را داشته باشند، میتوانند در برابر فساد و انحرافات ایستادگی کرده، به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کنند. در واقع، شناخت حق و باطل به مثابه یک ابزار دفاعی در برابر تهاجمات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عمل میکند و به مسلمانان کمک میکند تا هویت دینی و فرهنگی خود را حفظ کنند. از سوی دیگر، شناخت حق و باطل به تقویت وحدت و همبستگی در جوامع اسلامی کمک میکند. زمانی که افراد به درک مشترکی از حق و باطل برسند، میتوانند بر سر اصول مشترک توافق کنند و از اختلافات بیمورد بپرهیزند و اجازه ورود دشمنان به حیطه تصمیمگیری و سیاستورزی را ندهند. در این راستا، آموزههای دینی و تعالیم اهل بیت (ع) میتوانند به مثابه راهنما عمل کنند و افراد را به سمت درک صحیح و عمیقتری از دین هدایت کنند. افزون بر این، شناخت حق و باطل به افراد کمک میکند تا در انتخابهای روزمره خود، از جمله در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تصمیمات بهتری بگیرند. در دنیای معاصر، با وجود تبلیغات و رسانههای گوناگون، تشخیص حق از باطل میتواند چالشبرانگیز باشد. رسانهها سعی دارند حق و باطل را طوری معرفی کنند که به نفع خودشان باشد.
نیاز جامعه اسلامی به شناخت حق و باطل نه تنها به مثابه یک ضرورت دینی، بلکه به منزله یک نیاز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز مطرح میشود. این شناخت میتواند به ایجاد جامعهای سالم، پویا و متعهد به اصول اخلاقی و انسانی کمک کند و در نهایت به سعادت فردی و اجتماعی منجر شود. امام علی (ع) میفرمایند: «حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمىشود شناخت. این صحیح نیست که تو اول، شخصیتهایى را مقیاس قرار دهى و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجى.» (روضه الواعظین، ص ۳۱) امام (ع) میخواهند ملاک و معیاری به ما بدهند که اسباب نجاتمان از هر بلا و مصیبتی باشد. ایشان میفرمایند اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این بیان به ما میآموزد که نباید به ظواهر و شخصیتها توجه کنیم، بلکه باید به محتوای سخنان و اعمال توجه کنیم.