دفتر تروریسم و اطلاعات مالی (TFI)، بازوی مالی و اطلاعاتی وزارت خزانهداری آمریکا در دل ساختار پیچیده و چند لایه حکمرانی ایالات متحده، نهادی قدرتمند و در عین حال تا حد زیادی پنهان از دید عموم است. این نهاد، که در سال ۲۰۰۴ تأسیس شد، نقشی فراتر از یک سازمان اطلاعاتی صرف را دارد. در واقع، این نهاد به یک ابزار قدرتمند در دست نظام سلطه برای اعمال فشار و پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. این نهاد، با ادغام توانمندیهای اطلاعاتی، مالی و حقوقی، به طور فعال در جنگ نامتقارن مالی و اقتصادی علیه کشورهایی که با سیاستهای ایالات متحده همسو نیستند به ویژه کشور ما، مشارکت دارد. به عبارت بهتر این نهاد نه تنها یک سازمان ضد تروریستی، بلکه یک بازوی اصلی در جنگی خاموش و در عین حال پردامنه است که ایالات متحده علیه کشورهای مستقل و مخالف سیاستهای خود به کار میگیرد.
این نهاد اطلاعاتی با در اختیار داشتن شبکه گستردهای از دفاتر و کارشناسان در سراسر جهان بهویژه در کشورهای همسایه ما، از جمله در «اسلام آباد» و «ابوظبی»، به جمعآوری، تحلیل و انتشار اطلاعات مالی مرتبط با فعالیتهای مالی کشورهای هدف میپردازد. اما این سازمان فراتر از جمعآوری صرف اطلاعات عمل میکند چرا که این نهاد با استفاده از ابزارهای تحریمهای اقتصادی و مالی، به طور مستقیم بر اقتصاد کشورها و نهادهای هدف تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، این نهاد نه تنها اطلاعات را جمعآوری میکند، بلکه به طور فعال در اجرای سیاستهای تحریمی و اعمال فشار اقتصادی نقش دارد. این رویکرد، به ویژه در مورد کشورهایی مانند ایران و روسیه، به وضوح قابل مشاهده است.
جمهوری اسلامی ایران در طول دو دهه اخیر یکی از اهداف اصلی این نهاد اطلاعاتی در سالهای اخیر بوده است. این سازمان با استفاده از اطلاعات مالی و شبکههای بینالمللی، تلاش کرده است تا دسترسی کشورمان به سیستم مالی جهانی را محدود کند و منابع مالی ما را مسدود کند. تحریمهای اعمال شده ازسوی این نهاد علیه بانکها، شرکتها و اشخاص ایرانی در گوشه و کنار جهان، تأثیرات قابل توجهی داشته و موجب کاهش درآمدهای نفتی کشورمان شده است. این اقدامات، نه تنها به اقتصاد کشورهای هدف ضربه میزند، بلکه زندگی مردم عادی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، بنابراین عملاً نوعی جنگ اقتصادی است که هدف آن، ایجاد رنج و سختی به مردم و در نهایت تشویق آنها به تسلیم در برابر خواستهای نظام سلطه است.
این نهاد اطلاعاتی به منزله یک ابزار جنگ نامتقارن در دست نظام سلطه عمل میکند. در این نوع جنگ، هدف اصلی نه تنها شکست نظامی، بلکه تضعیف اقتصادی و اجتماعی کشورهای هدف است. این نهاد با اعمال تحریمهای اقتصادی و مالی، تلاش میکند تا اقتصاد کشورهای هدف را فلج کند، نارضایتی عمومی را افزایش دهد و در نهایت، زمینه را برای تغییر نظام سیاسی فراهم سازد. همانگونه که مشخص است نهاد اطلاعاتی فراتر از دیگر نهادهای اطلاعاتی مشابه در ایالات متحده آمریکا، به ابزاری برای اعمال سلطه و فشار و تحمیل استعمار به ملتهای آزاد جهان تبدیل شده است.
البته با وجود قدرت و نفوذ گسترده این نهاد کمتر شناخته شده، این سازمان با چالشهای متعددی روبهرو است. افزایش پیچیدگی سیستم مالی جهانی و ظهور روشهای جدید تبادل مالی و دور زدن تحریمها، کار این نهاد را دشوارتر کرده است. مقاومت کشورهای هدف در برابر تحریمها و تلاش آنها برای ایجاد سیستمهای مالی جایگزین مانند ارز جدید بریکس، اثربخشی اقدامات این نهاد را کاهش داده است.
در مواجهه با قدرت و نفوذ این نهاد، کشورهای هدف و جنبشهای انقلابی باید راهکارهای متعددی را در پیش گیرند. تقویت اقتصاد داخلی و کاهش وابستگی به سیستم مالی جهانی، از جمله اقدامات ضروری است. ایجاد سیستمهای مالی جایگزین و همکاریهای اقتصادی منطقهای، میتواند به کاهش تأثیر تحریمها و خنثیسازی فعالیتهای اطلاعاتی این نهاد کمک کند. افشاگری و آگاهی بخشی در مورد نقش این نهاد به منزله ابزار جنگ نامتقارن، میتواند به افزایش فشار بینالمللی بر این سازمان و فعالیتهای آن بینجامد. توسعه فناوریهای بومی و استفاده از ارزهای دیجیتال نیز میتواند به دور زدن تحریمها کمک کند. فرای آنچه بیان شد ایجاد جبهه متحد
ضد تحریم با دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی بهویژه در آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی میتواند به مقابله با تهدیدات این سازمان و دولت متبوعش کمک شایانی کند.