پايگاه بصيرت، گروه سياسي/ در راستاي تبيين ابعاد نامگذاري سال جديد با عنوان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي خبرنگار پايگاه بصيرت گفت و گوي تفضيلي را با سردار دکتر يدالله جواني مشاور عالي نماينده ولي فقيه در سپاه ترتيب داده که شما را به خواندن آن دعوت ميکنيم.
* مبتني بر کدام شرايط سياسي اجتماعي رهبر معظم انقلاب اسلامي سال 93 را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي ناميدند؟
براي تبيين شعار سال و اينکه به چه دلايلي اين نام گذاري صورت گرفته و چه اهدافي را دنبال ميکند بايد به فرمايشات مقام معظم رهبري مراجعه کرد، چراکه ايشان با آن اشرافي که بر مسائل سياسي، اجتماعي کشور و شرايط داخلي و خارجي دارند نامگذاريها را انجام ميدهند. از فرمايشات مقام معظم رهبري اينطور برداشت مي شود که ملت ما در يک شرايط خاصي قرار دارند و براي اينکه بتوانند در مسير تحقق آرمان هاي انقلاب اسلامي گام هاي خود را محکم و استوار بردارند نياز به يک نقشهي راه متناسب با شرايط دارد، شرايط امروزي به گونهاي است که ملت ما با نظام سلطه به صورت جدي درگير است و نظام سلطه با محوريت آمريکا مبتني بر سياست و راهبرد فشار و مذاکره به دنبال به تسليم کشاندن ملت ايران است يعني در واقع آنها با فشارها، تحريمها و تهديدها به دنبال آن هستند تا ايران را تضعيف کرده و ملت ايران را پاي ميز مذاکره تسليم خود کنند، در چنين شرايطي مقام معظم رهبري راه برون رفت از اين وضعيت را قوي شدن ملت ايران ميدانند و براي اينکه ملت ايران قوي شده و با قدرت در مقابل زياده خواهان و باجگيران بايستد نياز به نقشه راه و راهبرد دارد که اين نامگذاري در واقع همان نقشه ي راه و راهبرد براي ايستادن در مقابل نظام سلطه است.
اگر ملت ايران به اين نامگذاري دقت و توجه کرده و مسئولان اهتمام لازم را داشته باشند که بر مبناي اين راهبرد حرکت کنند مي توانند متناسب با اين شرايط در مقابل زياده خواهان عالم ايستاده و با قوي کردن خود و بالا بردن ميزان اقتدار ملي از وضعتي که دشمنان به ان اميد بسته اند عبور کنند. لذا مقام معظم رهبري با نام گذاري سال با عنوان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي نقشهي راهي را در پيش پاي ملت نهادند تا بتواند بر دشمن غلبه کنند و از اين مرحله به خوبي مثل دوران 35 سال گذشته عبور کنند .
* به راهبرد اشاره کرديد اما تعبير سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي چه تعبيري است و در اين راهبرد عزم ملي و مديريت جهادي به چه اشاره دارد؟
در واقع در اين نقشه راه که راهبرد حرکت ملت ايران است در مقطع کنوني دو عنصر اقتصاد و فرهنگ به شکل خاصي مورد توجه قرار ميگيرد. اگر ملتي بخواهد خود را قوي کرده و با اقتدار باشد تا در پرتوي اين قوت و اقتدار ملي به سمت آرمانهاي خود حرکت کند بايد به مسائل و موضوعاتي توجه خاص کند. از منظر مقام معظم رهبري سه عنصر در قوي شدن يک ملت، از اهميت بالايي برخوردار است که آنها اقتصاد، فرهنگ و علم و دانش است. يعني اگر جامعه اي از فرهنگ پويا و اقتصاد مقاوم باشد و علم و دانش بهره مند باشد در پرتوي اين سه عنصر مهم ميتواند با اقتدار به راه خود ادامه و به قلههاي موفقيت برسد و در مقابل زياده خواهيهاي سلطهگران بايستد.
بر اساس نگاه مقام معظم رهبري الحمدلله ملت ايران طي يک دهه ي گذشته حرکتهاي جهشي خوبي را در حوزهي علم و دانش داشته و ما امروزه در مسير پيشرفت علمي قرار داريم و الحمدلله توليد علم و دانش در کشور ما از وضعيت قابل قبولي برخوردار است و اين وضعيت هم ناشي از مديريت راهبردي مقام معظم رهبري است. اگر ما دههي اخير را مورد توجه قرار دهيم ملاحظه ميکنيم معظمله در دههي گذشته تاکيدهاي خاصي را بر توليد علم و دانش داشته و بحث جهاد علمي و جنبش نرم افزاري را مطرح کرده و خود ايشان مستقيما عرصههايي را مديريت کردند به گونهاي که امروزه بر اساس شاخصها و بر آوردهايي که صورت گرفته سرعت توليد علم در ايران خيلي عالي و قابل قبول است بطوري که سرعت توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين سرعت توليد علم در جهان است، به اين معنا که ملت ايران به سرعت فاصله ي خود را نسبت به کشورهاي پيشرفته در جهان کم ميکند و انشاالله روزي برسد که ما در تمامي حوزه ها حرف اول را بزنيم.
البته در دو عنصر اقتصاد و فرهنگ اشکالاتي را داريم چون ما طي دو دهه ي گذشته مورد تهاجم فرهنگي و از ابتداي انقلاب هم مورد فشارهاي اقتصادي قرار داشتيم به ويژه طي دو، سه سال اخير که اقتصاد ما به شدت مورد هجوم واقع شد. بنابراين براي اينکه بتوانيم اين وضعيت را به سرعت اصلاح کنيم مقام معظم رهبري با نام گذاري سال 93 با عنوان سال اقتصاد و فرهنگ اين موضوع را مورد توجه قرار دادند و اين دو عنصر بايد براي مسئولان ما، نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران در اولويت قرار بگيرد تا بتوانيم در کنار توليد علم و پيشرفت هاي علمي به اقتدار لازم برسيم.
اما اينکه چگونه ميتوان در دو حوزه ي اقتصاد و فرهنگ حرکتي جهشي داشت و بر کاستيها، مشکلات و نواقصي که وجود دارد غلبه کرد مقام معظم رهبري بحث عزم ملي و مديريت جهادي را مورد توجه قرار دادند يعني اشکالاتي که در اقتصاد کشور و حوزه ي فرهنگ با آن مواجه هستيم را بايد براي قدرتمندتر شدن در کوتاه ترين زمان ممکن بر طرف کنيم و اين نيازمند "عزم ملي" و "مديريت جهادي" است، يعني بايد از يک طرف مردم در اين صحنه نقش آفريني کنند و از طرف ديگر مديريت حاکم بر حرکت ملي بايد يک مديريت جهادي باشد. مديريت جهادي با مديريت غيرجهادي تفاوتهايي دارد و جايي که عزم ملي هم شکل ميگيرد با شرايطي که افراد خاصي و مجموعههاي محدودي بخواهند حرکت کنند وضعيت متفاوتي دارد. کارهاي بزرگ در پرتوي عزم ملي محقق ميشود. عزم ملي زماني در يک مسئله تجلي پيدا ميکند که يک مديريت عالي وجود داشته باشد و براي اينکه بتوانيم در عرصه ي اقتصاد و فرهنگ عزم ملي را براي عبور از وضعيت فعلي داشته باشيم نيازمند مديريت جهادي هستيم.
تعبير سال اقتصاد و فرهنگ به خاطر نيازمنديها و اولويتهاي ما براي قدرتمند شدن است و عزم ملي و مديريت جهادي در مقابل فشارها و تحريمهاي حوزه اقتصاد و تهاجم فرهنگي و جنگ نرمي که در حوزهي فرهنگ وجود دارد نحوهي رسيدن به يک اقتصاد و فرهنگ پويا را نشان ميدهد.
* توجه ويژه به مساله تحريمها، توجه به اقتصاد مقاومتي در سال 93 قابل پيش بيني بود، اما پر رنگ شدن فرهنگ در کنار اقتصاد با چه هدف و منظوري مورد تاکيد مقام معظم رهبري بوده است؟
در سال هاي اخير فشار هاي اقتصادي و مشکلاتي که در عرصه ي اقتصاد براي کشور ما بوجود آمد زمينه هاي يک نوع غفلتي را در حوزه ي فرهنگ بوجود آورده است. متاسفانه فرهنگ در جامعهي ما مظلوم واقع شده و مسئولان و متوليان امر آنگونه که بايد و شايد به مسئله ي فرهنگ توجه نکردهاند، اين در حالي است که از منظر اسلام و در ديدگاه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري فرهنگ به مراتب از اقتصاد مهمتر و از جايگاه برتري برخوردار است. طبيعي است که وقتي چنين غفلتي صورت ميگيرد خسارتهاي غير قابل جبراني را به همراه داشته باشد، چون دشمنان ما در حوزهي اقتصادي، فشارها را بيشتر کرده و مسئولان و برخي گروه ها و جريانها به دليل ملموس بودن مشکلات اقتصادي تمرکز بيشتري بر مسائل اقتصادي کردند.
مقام معظم رهبري با اين نام گذاري هم فرهنگ را از مظلوميت خارج کردند و هم هشدارهايي را دادند که بايد مسئولان از اين غفلتي که دچار آن شدند فاصله بگيرند. به هر حال فرهنگ يک مسئلهي اساسي و مبنايي است که اگر غفلت در آن استمرار داشته باشد بايد در آينده شاهد خسارتهايي باشيم که اساسا جبرانناپذير است.
اگر بخواهيم اهميت فرهنگ را مورد توجه قرار دهيم کافي است اين جملهي حضرت امام خميني(ره) را به ياد آوريم که فرمودند "منشا همه ي خوشبختي ها و بدبختي هاي يک ملت فرهنگ است". در واقع ملتي که ميخواهد موفق و پيشرو بوده و به قلهها برسد بايد فرهنگ خود را اصلاح کرده و از فرهنگي پيشرو پويا بر خوردار باشد و چنانچه گرفتارغفلت شود دچار انحتاط فرهنگي ميشود، ملتي که دچار انحطاط فرهنگي شود اساسا سقوط ميکند.
ما اگر به اقتصاد توجه و در زمينههاي گوناگون آن سرمايهگذاري کنيم و ا�� فرهنگ غفلت کنيم ممکن است به ظاهر در برخي مسائل پيشرفت داشته باشيم اما در نهايت سقوط خواهيم کرد، اتفاقي که در غرب امروزه در حال رخ دادن است. در غرب پيشرفت هاي علمي، مادي و تکنولوژي فراواني ديده ميشود اما غربيها، انديشمندان و جامعهشناسان به شدت نگران هستند چرا که غرب از لحاظ فرهنگي در حال سقوط است.
مقام معظم رهبري در چنين شرايطي است که با مطرح کردن مسئله ي فرهنگ در کنار اقتصاد به مردم و مسئولان هشدار دادند که مبادا دچار غفلت شده و در مسيري حرکت کنند که در آينده خسارتهاي اين مسير جبران ناپذير باشد. مقام معظم رهبري تصريح فرمودند که فرهنگ همانند هوا است که الزاما همه بايد تنفس کنند ما در يک جامعه نميتوانيم بگوييم کسي با فرهنگ کاري ندارد چون نميتوان گفت که کسي نياز به تنفس هوا ندارد و هر انساني براي ادامه ي حيات خود بايد هوا و اکسيژن را تنفس کند. در هر جامعه ارتباط انسان ها با فرهنگ چنين است اگر ما فرهنگ را با هوا مقايسه کنيم طبيعي است که آثار و پيامدهاي هواي پاکي که تنفس ميشود با آثار و پيامدهاي هواي آلوده اي که تنفس مي شود بسيار متفاوت است. مقام معظم رهبري براي جلوگيري از برخي خسارتهاي آينده، درسال 93 فرهنگ را هم مورد توجه قرار دادند.
* تاکيد توامان بر فرهنگ و اقتصاد چه اهميتي داشته و چه نسبتي بين اين دو وجود دارد؟
فرهنگ از منظر ديني و اسلامي اساس و زير بنا است البته زير بنا بودن فرهنگ به معناي ناديده انگاشتن اقتصاد و کم توجهي به اقتصاد نيست، اما فرهنگ جايگاه متفاوتي را از مقوله هاي ديگر دارد و اين تفاوت را زماني ميتوان فهميد که به معناي فرهنگ توجه کنيم. توجه به معناي فرهنگ خود به خود رابطه ي بين فرهنگ و ديگر مسائل از جمله اقتصاد را مشخص ميکند و ما متوجه مي شويم که چرا اين دو در کنار هم قرار گرفته اند.
فرهنگ عاملي است که به انسان و جامعه معنا و هويت بخشيده و بر مبناي آن جهت مي دهد. مجموعه اي از باورها، اعتقادات، ارزش ها، آداب رسوم و سنتها را فرهنگ ميگويند. در چنين وضعيتي نميتوانيم بگوييم بين فرهنگ و مسائل ديگر ازجمله اقتصاد نسبتي وجود ندارد. اگر ميگوييم اقتصاد اسلامي از اقتصاد سرمايهداري و اقتصاد سوسياليستي متفاوت است ريشه آن در همين مسئلهي فرهنگ است. يعني فرهنگ اسلامي و فرهنگ سرمايهداري متفاوت است و از دل فرهنگ اسلامي اقتصاد اسلامي بيرون ميآيد.
اقتصاد اسلامي از جهات مختلف با اقتصاد سرمايه داري متفاوت است که در واقع ميتوان گفت يکي از تفاوت هاي اساسي آن در بحث عدالت است. در اقتصاد اسلامي به عدالت به عنوان يک رکن توجه ميشود بر همين اساس مقام معظم رهبري دهه ي چهارم انقلاب را دهه ي پيشرفت و عدالت نام گذاري فرمودند و امروزه وقتي که سخن از اقتصاد گفته مي شود بر عنصر عدالت تاکيد فراواني صورت ميگيرد و اگر ما بخواهيم اقتصاد خوبي را داشته باشيم اين اقتصاد خوب بايد مختصات خود را از فرهنگ غني اسلامي و ايراني بگيرد.
امروزه وقتي که بحث الگوي پيشرفت ايراني اسلامي را مطرح ميکنيم مباني اين پيشرفت ايراني و اسلامي ريشه در فرهنگ ايراني و اسلامي ما قرار دارد. اينجا است که در نام گذاري سال وقتي که صحبت از اقتصاد مقاومتي ميشود مقام معظم رهبري در برابر فشار ها و تحريم ها مسئله ي فرهنگ را هم مورد توجه قرار مي.دهند چراکه اساسا پياده سازي اقتصاد مقاومتي بدون توجه و بهرهگيري از فرهنگ ممکن نيست. اين دو يک رابطهي خاصي را با يکديگر دارند که با ريز شدن در مسئلهي فرهنگ ميتوان به اين رابطه به خوبي پي برد.
بنده با مثالي اين قضيه را شرح ميدهم، به عنوان مثال در بحث اقتصاد مقاومتي معتقديم که بايد به توليد داخلي توجه و کالاي ايراني را خريداري کرد و از رفتن به سمت مصرفگرايي و اسراف پرهيز کنيم. اين خود يک نوع فرهنگ است يعني فرهنگ استفاده از توليد ملي و پرهيز از اسراف را داشته باشيم. اگر بحث کار و تلاش مطرح ميشود که همه بايد کار و تلاش کنند، اينجا در واقع بحث فرهنگ کار مورد نظر است، فلذا وقتي که مقام معظم رهبري مسئله فرهنگ را در کنار اقتصاد مطرح ميکنند به اين خاطر است که فرهنگ و به فعاليت هاي اقتصادي جهت مي دهد و بدون يک فرهنگ پويا و غني نميتوان اقتصاد را ساماندهي کرد.
فرهنگ ديني ما براي رسيدن به يک اقتصاد مقاومتي از ظرفيت هاي بسيار بالايي برخوردار است به عنوان مثال يکي از راههاي مقاوم و مستحکم کردن اقتصاد اين است که وابستگي ها را کاهش داده و توليدات داخل را افزايش دهيم، در فرهنگ ديني ما روي اين مسائل تاکيد خاصي شده است مثلا کار و تلاش در فرهنگ ديني ما از جايگاه خاصي برخوردار است و در روايات آمده "الكَادِّ عَلَى عِيَالِهِ كَالمُجَاهِدِ في سَبِيلِ اللَّهِ" کسي که در مسير بدست آوردن رزق و روزي براي عيال خود و کساني که تحت سرپرستي او هستند کار ميکند مانند مجاهدي است که در راه خدا جهاد مي کند.
* اهميت و جايگاه فرهنگ جهادي درتحقق اقتصاد مقاومتي را تا چه اندازه ميدانيد؟
اساس فر هنگ جهادي کار، تلاش و مجاهدت مستمر و خستگي تاپذير در راه خدا و مبارزه ي با دشمنان دين است. امروز ملت ما مورد تهاجم قرار گرفته و اين تحريم ها و فشار هاي اقتصادي در واقع يک نوع جنگ اقتصادي با ملت ايران و نظام اسلامي است که اين جنگ در واقع جنگ با اسلام، قرآن و خداوند است. ملت ايران به خاطر اينکه پرچم اسلام را بر افراشته و دعوت به حق ميکند مورد جنگ اقتصادي قرار گرفته است. نظام سلطه براي اينکه اسلام را با شکست مواجه و از پيشرفت مسلمانها جلوگيري کند به جنگ اقتصادي با ملت ايران روي آورده است در اينجا است که براي مبارزهي با نظام سلطه و آمريکا نياز به مجاهدت در راه خدا داريم و در اين شرايط مسئله فرهنگ و مديريت جهادي مطرح ميشود. در مديريت جهادي، فرهنگ جهادي حاکم است و اساس فرهنگ جهادي هم کار، تلاش و مجاهدت در راه خدا و مبارزه با دشمنان خدا است. کساني که از فرهنگ جهادي برخوردارند در مديريت خود، کار را براي خدا انجام ميدهند و کسي که کار را براي خدا انجام ميدهد هرگز خسته نشده و از يک پشتکار بالايي برخوردار است و هيچگاه مايوس نمي شود. چنين شخصي همواره به موفقيت هاي روز افزون اميد دارد چراکه خداوند و قدرت الهي را در کنار خود مي بيند. اين نوع نگاه از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و نيازمند به گفتمان سازي دارد يعني ما امروزه در عرصه ي جهاد اقتصادي قرار داريم و مردم ما طعم مديريت جهادي را در دوران دفاع مقدس چشيده اند، در مديريت جهادي تفکر حاکم ، يک تفکر ديني و کاملا الهي است که اگر امروزه در حوزهي اقتصاد، مديريت ما جهادي باشد به سرعت ميتوانيم اقتصاد مقاومتي را با مولفه هاي مد نظر مقام معظم رهبري تحقق ببخشيم.
* مردم در تحقق راهبرد سال 93 چه وظايفي داشته و تا چه اندازه ميتوانند در اين باره نقش آفرين باشند؟
اگر به تبيين مقام معظم رهبري در اولين روز سال جاري دقت کنيم متوجه مي شويم که اساسا اقتصاد مقاومتي يک نوع اقتصاد متکي به مردم و مردم بنياد است، نه اقتصاد دولت محور. مقام معظم رهبري اقتصاد مقاومتي را به اقتصاد درونزا تعبير ميکنند يعني توجه به همه ي ظرفيت هاي دروني، در يک کشوري که 75 ميليون جمعيت دارد تنها راهي که بتوان به همه ي ظرفيت هاي دروني توجه کرد اين است که مردم در اين صحنه فعال شوند چون مهمترين ظرفيت منابع انساني و مردم هستند و اقتصاد مقاومتي را بدون نقش آفريني مردم نميتوان تحقق بخشيد. مردم در داخل کشور ما صاحبان سرمايه هستند، اگر در اقتصاد مقاومتي اساس کار بايد توليد و سرمايه گذاري براي توليد باشد اين مردم هستند که بايد سرمايه هاي خود را در بخش توليد فعال کنند. اگر در اقتصاد مقاومتي اساس کار بايد حمايت از توليد داخلي با مصرف کالاي داخلي باشد اين مردم هستند که بايد با مصرف توليدات داخلي از توليد داخل حمايت کنند، بنابراين نميتوان تقش مردم را يک نقش فرعي در نظر گرفت. در استفاده از ظرفيتهاي گوناگون و حمايت از توليد و پرهيز از اسرافها ميتوان گفت که نقش مردم يک نقش اصلي است و بر اين اساس مردم وظايف بسيار سنگيني دارند و عنوان عزم ملي هم به همين معناست. اقتصاد مقاومتي براي قوي کردن جامعه و کشور نيز با عزم ملي ميسر است چون اين مردم هستند که در بخشهاي مختلف بايد نقشآفريني کنند تا ما به يک اقتصاد مقاوم دسترسي پيدا کنيم.
* مسئولين چه نقشي در تحقق اين راهبرد دارند؟
همان طور که گفته شد اقتصاد مقاومتي مردم بنياد است نه دولت محور، اما اين عبارت به معناي ناديده نگاشتن نقش دولت نيست. نقش دولت عمدتا در سياستگذاريها، برنامهريزي ها، هدايت ها، نظارت و کتنرلها است. اگر ما بخواهيم مردم را در اقتصاد فعال کنيم نيازمند وضع قوانين مناسبي هستيم و وظيفه ي مسئولان بررسي و اصلاح قوانين است. نقش دولت يک نقش مهم و اساسي است، اگر بگوييم مردم بايد سرمايههاي خود را در بخش توليد فعال کنند در اين راستا مردم نيز بايد اطمينان خاطر و امنيت لازم را براي سرمايهگذاري داشته باشند و اينجا است که مسئولان بايد نقش آفريني کرده و از وضعيت امکانات کشور برآورد دقيقي داشته و قابليت و ظرفيتهاي موجود را شناسايي و مردم را مطلع و آگاه کنند.
* مديريت جهادي مد نظر مقام معظم رهبري چه مولفه ها و شاخصه هايي دارد؟
مديريت جهادي يک نوع مديريتي مبتني بر نگاه آرمانگراي واقع نگر است که در اين مديريت، مديران از ��نگيزه هاي الهي برخوردارند. خردگرا بوده و حرکت شان مبتني بر عقلانيت و محاسبهگري است، داراي پشتکار عميق و روحيه خستگي ناپذير هستند، ريسک پذيري در کارهايشان بالا و اساسا بنبست شکن هستند و از کارهاي بزرگ نميهراسند. اينها را ميتوان در مجموع مهمترين شاخصهها و مولفههاي مديريت جهادي دانست که ما اين سبک مديريت را در دوران دفاع مقدس تجربه کردهايم.
* مجموعهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چه سهم و نقشي در اين امر بايد داشته باشد؟
تجربه ي 35 سال گذشته نشان مي دهد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامي براي انجام کارهاي بزرگ از ظرفيت ها و قابليت هاي بالايي برخوردار است. سپاه مجموعه ي عظيمي از منابع انساني ارزشمند و امکانات بسيار خوب است که در هر دو حوزه اين تواناييها ميتواند فعال شود، شايد يکي از مهمترين کارها در حوزهي اقتصاد و فرهنگ بحث گفتمانسازي باشد. سپاه از ابزارهاي فرهنگي و قدرت رسانهاي بسيار خوبي برخوردار است و از طريق اقشار بسيج در جامعه ميتواند نسبت به گفتمان سازي و تبديل اين رويکرد ها به گفتمان نقش آفريني کند. عملکرد سپاه پاسداران در 35 سال گذشته مبتني بر مديريت جهادي بوده و اساسا سپاه ميتواند به عنوان مدل و الگو در حوزههاي مختلف هم براي مسئولان و دولتمردان و هم براي آحاد مردم ايفاي نقش کند و در اين مقطع نيز چنين انتظاري از سپاه پاسداران ميرود. به هر حال سپاه يک نهاد انقلابي است و نهاد انقلابي بايد در هر مقطعي بتواند به نيازهاي انقلاب پاسخ دهد.
تعيين نام براي يک سال از سوي مقام معظم رهبري در واقع توجه دادن به نيازها است. اگر امسال عنوان اقتصاد و فرهنگ را به خود گرفته نشان دهنده ي اين است که انقلاب ما در اين مقطع در حوزه ي اقتصاد و فرهنگ نيازمندي هايي را دارد و سپاه قطعاً مي تواند با توجه به انعطاف پذيري، قابليت و ظرفيت هايي که دارد نقش آفريني کند .
* چه موانع و آسيب هايي را به عنوان مانع بر تحقق راهبرد سال 93 در جامعه و کشور مشاهده ميکنيد که بايد بر آنها غلبه نمود؟
مقام معظم رهبري سال 92 را سال حماسه سياسي و اقتصادي نام گذاري فرمودند، حماسه سياسي الحمد لله تحقق پيدا کرد اما در حوزه ي اقتصاد شاهد اين حماسه نبوديم. خود مقام معظم رهبري هم اين مطلب را مورد توجه قرار دادند، البته مسئله ي اقتصاد و فرهنگ از جمله مسائلي نيست که ما بتوانيم در کوتاه مدت به همهي خواستههاي خود برسيم. به هر حال چون طي دو دهه ي گذشته مورد تهاجم فرهنگي و در سالهاي گذشته مورد هجوم اقتصادي بودهايم، لذا به يک حرکت مستمري در اين حوزه نيازمنديم اما با توجه به نام گذاريهاي چندين سال گذشته ي مقام معظم رهبري در حوزه ي اقتصاد چرا همچنان با مشکلات اقتصادي دست و پنجه نرم ميکنيم و حماسه اقتصادي محقق نشده ميتوان گفت که مهمترين مانع آن در حوزه مسائل فرهنگي است و شايد به همين خاطر مقام معظم رهبري امسال در کنار اقتصاد، فرهنگ را نيز مورد توجه قرار دادند يعني اين دو رابطهاي با هم دارند که يکي بدون ديگري نميتواند خود را به کمال برساند. يعني ما نميتوانيم اقتصاد خود را پويا، مقاوم و مستحکم کنيم بدون اينکه در حوزه فرهنگ توجه لازم را داشته باشيم.
مهمترين مانع بر سر راه اقصاد مقاومتي کم توجهي به ظرفيت هاي دروني و عمدتا نگاه هاي به خارج است که مقام معظم رهبري مورد تاکيد قرار دادند و بحث اقتصاد درون زا را مطرح کردند.
مسئلهي ديگر مسئلهي باور به اين موضوع است و اينکه ميتوان به اقتصاد مقاومتي دسترسي پيدا کرد.
اگر فهم درست و صحيح از اقتصاد مقاومتي حاصل نشود خود يک مانع است مانند برداشتهاي غلط و ناصحيح که ميتواند موانعي بر سر راه شعارهاي سال باشد. ما بايد در ابتدا فهم درستي از اقتصاد مقاومتي و مقوله ي فرهنگ داشته باشيم و رابطه ي اين دو را به خوبي درک کنيم سپس ظرفيت هاي داخلي کشور را به خوبي شناسايي کنيم و باور و ايمان تحقق اقتصاد مقاومتي در جامعه را در مسئولان بويژه دولت مردان بوجود آورده و نهادينه کنيم در اين صورت است که مي توان شاهد تحقق شعار هاي سال بود.
تهيه و تنظيم: سيد محمد مشکوة الممالک