صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۰ - ۰۸:۳۲  ، 
کد خبر : ۲۲۹۰۶۶

تلازم منافع آمریکا با نظام‌های دیکتاتوری/سیامک باقری

نگاهی به رابطه آمریکا با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکایی نشان می‌دهد که حکومت‌های دیکتاتوری همواره تحت حمایت‌های کاخ سفید بوده و این حمایت‌ها تا آخرین دقایق عمر این حکومت‌ها ادامه داشته و پس از آن نیز در صورت سقوط چنین حکومت‌هایی حمایت آمریکا به مخالفت و برخورد و براندازی حکومت‌های برآمده از متن مردم تبدیل گردید.

نگاهی به رابطه آمریکا با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکایی نشان می‌دهد که حکومت‌های دیکتاتوری همواره تحت حمایت‌های کاخ سفید بوده و این حمایت‌ها تا آخرین دقایق عمر این حکومت‌ها ادامه داشته و پس از آن نیز در صورت سقوط چنین حکومت‌هایی حمایت آمریکا به مخالفت و برخورد و براندازی حکومت‌های برآمده از متن مردم تبدیل گردید. آنچه در ادامه می‌آید مبنای نظری حمایت‌های آمریکا از دیکتاتورها و ذکر مصادیق دیکتاتورهای مورد حمایت و در نهایت ابعاد حمایت‌ها و نتایج آن است.
1. مبانی نظری رفتارهای حمایتی آمریکا
ریشه نظری رفتارهای حمایتی آمریکا از دیکتاتورها را می‌توان در اندیشه‌های ماکیاول و در آموزه غیر اخلاقی در خصوص "هدف، وسیله را توجیه می‌کند"، و تعریفی که دولتمردان آمریکا از منافع خود ارائه می‌دهند، جستجو کرد. منطق ماکیاول در سیاست خارجی دولت‌های غربی خصوصاً آمریکا، تضمین کننده منافع آنان می‌باشد. در منطق ماکیاول ویژگیهای شیر- روباه، حفظ منافع وقدرت به هر قیمت، بهره گیری از «راهبرد دروغ» در تامین هدف به روشنی بیان شده و جزء لاینفک اخلاق «قدرت وسیاست» می‌باشد. در عصر جدید نظریات لئو اشتراوس از شاگردان مکتب ماکیاول در سیاست خارجی آمریکا نفوذ قابل توجهی داشته است. لئواشتراوس اعتقاد زیادی به موثرو مفید بودن دروغ در سیاست داشت. با این حال محققانی زیادی بر این باورند که استفاده از فریب وتقلب درسیاست امروز آمریکا به طورمستقیم از نظریات فیلسوف سیاسی آلمانی لئو اشتراوس (۱۹۷۳- ۱۸۹۹) مایه می‌گیرد. در تأیید این نظر می‌توان به یافته‌های جان و "ویلیام بولوم" یکی از کارمندان سابق وزارت خارجه آمریکا و از بنیانگذاران و سردبیران روزنامه "واشنگتن‌پرس"، رجوع کرد. وی در یکی از نوشته‌های خود تحت عنوان «مداخلات نظامی ایالات متحده آمریکا از سال1945 تا به امروز» در خصوص سیاست خارجی آمریکا نوشت: «سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در هیچ مقطع زمانی از پایه اخلاقی خاصی برخوردار نبوده است.» اکثر دولت‌های انقلابی و مستقلی که به واسطه دسیسه‌های پنهان یا عملیات مداخله‌جویانه واژگون شدند، به جای آنها دولتهای دست‌نشانده مستبد و هماهنگ با سیاست‌ها و منافع آمریکا روی کار آورده شد. با سقوط آلنده، "پینوشه" روی کار آورده شد و با سقوط "سوکارنو"، "سوهارتو" آمد. با سقوط "مصدق"، "محمدرضا پهلوی" جایگزین گردید. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت هیچ اصل انسانی و اخلاقی در سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد. آنچه برای سیاستمداران این کشور اصل خطشه ناپذیر هست، کسب و افزایش قدرت و منافع مادی به هر قیمت می‌باشد. در راستا حمایت از دموکراسی و دیکتاتوری علی‌السویه و هیچ رجحانی نسبت به یکدیگر ندارند آنچه این دو را از هم متمایز ساخته و در اولویت قرار می‌دهد، عنصر قدرت و منافع بدون هر گونه اصل اخلاقی، انسانی و حقوق بشری است. جمع این تناقض را می‌توان در تفسیری که ریمون ارون از جایگاه ایده دموکراسی در سیاست خارجی آمریکا می‌کند مشاهده کرد وی معتقد است که« قدرت یک قدرت بزرگ زمانی کاهش پیدا می‌کند که حمایت از یک ایده را متوقف کند.» (http://csis.org) براین اساس حمایت آمریکا از ایده دمکراسی تنها ابزاری است که منافع و برتری قدرت این کشور حفظ و گستر یابد زیرا بدون چنین ایده‌ای برای آمریکا، کشورهای دیگر مقاومت بیشتری در برابر او می‌کنند و راحت تر می‌توانند خود را با او به تعادل برسانند. در واقع ترویج دموکراسی در سیاست خارجی آمریکا موجب بازتولید ارزشهای آمریکا، تضعیف کشورهای رقیب و اثبات قدرت آمریکا در گوشه و کنار جهان شده است. از آنجایی که معیار دموکراتیک دانستن کشورها از نظر آمریکا پایبندی به اصول و هنجارهای لیبرالیسم است و ترویج اصول دموکراتیک همواره همراه و ملازم ترویج اصول لیبرالیسم بوده است و بیشتر از خود دموکراسی به آن توجه نشان می‌دهد در نتیجه اثرات ناشی از ترویج دموکراسی در داخل بازیگرانی را رقم می‌زند که همسویی با ارزش‌های آمریکا را حس می‌کنند و چالش جدی برای منافع حیاتی آمریکا ایجاد نمی‌کنند. پذیرش لیبرال دموکراسی باعث می‌شود که بازیگران منافع خود را در جهت منافع آمریکا بازتعریف کنند و خود خواسته به سمت تامین منافع هژمون قدم بردارند. نکته اساسی دیگر این است که کارنامه حمایت آمریکا و اروپا از ترویج ایده دموکراسی زمانی تجلی بیشتری پیدا می‌کند که دیگر از دیکتاتورها به جهت حرکت‌های غیر قابل کنترل مردمی و در آستانه سقوط بودن نتوان از آنها حمایت کرد. به تعبیر نوام چامسکی الگو و روش استاندارد آمریکا در حمایت از دیکتاتورها این است که پس از تاریخ مصرف دیکتاتورها و غیر قابل دفاع بودن آنها سمت و سوی رفتارهای خود را تغییر داده و به محو کردن و سرپوش نهادن حمایت‌های بی دریغ خود از این دیکتاتوری‌ها می‌پردازد. (http://moqavemat.ir) پیوند این کشور با دیکتاتورهای مختلف در طول نیمه‌ی دوم قرن بیستم و هم اکنون فرایند دموکراسی خواهی در جهان را به تاخیر انداخته است .
2. دیکتاتورهای مورد حمایت
آمریکا حداقل در یکصد سال اخیر در کنار ادعای سیاست ترویج دموکراسی و تبلیغ پیرامون حقوق بشر و آزادی، هیچگاه عملاً حمایت بی‌دریغ خود را از حکومت‌های غیر مردمی و دیکتاتوری دست برنداشت، حمایت از دیکتاتور اندونزی ژنرال "سوهارتو"، حمایت از دیکتاتوری "محمدرضا پهلوی" در ایران، حمایت از "فردیناند آیمارکوس" دیکتاتور فیلیپین و... رفتارهای از کارنامه سیاست خارجی آمریکا است. بررسی کارنامه سیاست خارجی آمریکا در حمایت از نظام‌های غیر مردمی و دیکتاتور و مقابله با نظام‌های مردمی و مستقل تنها محدود به یک قاره نمی‌شود.:
الف) آمریکای لاتین و شمالی
ایجاد و حمایت از نظام‌های غیر مردمی و دیکتاتورهای خشن و سرکوب‌گر در آمریکای لاتین و شمالی توسط آمریکا داستان بسیار غم‌انگیزی است. آمریکای لاتین بیش از آن‌که سرزمین دیکتاتوری چپ باشد،‌ دیکتاتورهای نظامی راست‌گرا به خود دیده است. حمایت از حکومت پادشاهی "فولجنسیو واتیستا" در کوبا، حمایت از دیکتاتور "آناستاسیوسوموزا" در نیگاراگوئه، حمایت از دیکتاتور معروف "پینوشه" در شیلی، حمایت از رینالدو بنیونه دیکتاتور نظامی آرژانتین، حمایت از دووالیه در هاییتی، حمایت از ژنرال مدیسی دیکتاتور برزیلی، فرناندز مارتینز» در السالوادور، نوریه‌گا در پاناما، استرسنر در پاراگوئه و حمایت از ویدلا، باتیستا و... در کارنامه سیاست خارجی آمریکا است. به چند مورد اشاره می‌شود.
یک. نیکارگوئه: ریشه حاکمیت یافتن نظام دیکتاتوری خاندان "سوموزا" در نیکاراگوئه به غیر‌قابل توجیه شدن حضور و مداخله نظامی آمریکا در این کشور بر می‌گردد. لذا با بازگشت نیروهای آمریکایی در سال1933 از این کشور و تشکیل گارد ملی نیکاراگوئه تحت رهبری "آناستاسیو سوموزا"، خاندان "سوموزا" بعنوان حافظ منافع آمریکا بمدت 45سال در نیکاراگوئه حکومت کردند. "روزولت" در مورد "سوموزا" می‌گفت: «سوموزا یک موجودی ملعون اما از خود ماست.» زمانی که حکومت دیکتاتوری و مورد حمایت آمریکا رو به افول نهاد مقامات آمریکا از جمله "برژینسکی" و نمایندگان وزارت خارجه آمریکا معتقد بودند تا زمانی که جایگزین بهتری برای "سوموزا" پیدا نشده است نباید گامی در جهت وادار ساختن سوموزا به کناره‌گیری برداشت. (باقری، 1384)
دو- هاییتی: در سال 1959ارتش آمریکا به دووالیه کمک کرد تا دیکتاتور هائیتی شود. او پلیس مخفی مخصوص خود را با نام «تانتون ماکوتز» برای سرکوب مخالفان تشکیل داد. آنها افزون بر صد هزار نفر را در طول رژیم خانوادگی دووالیه به قتل رساندند. ایالات متحده به سابقه سیاه حقوق بشری آنان هیچ اعتراضی نمی‌کرد. (www.mindcontrolforums.com) بعدها «دان کلود والیه» توسط آمریکا حاکم مادام‌العمر هاییتی شد که در اواخر سال 1363 پس از مبارزات گسترده مردم کشورش، به ناچار با 300نفر از همراهانش با یک هواپیمای آمریکایی به فرانسه گریخت.
سه- «ژنرال آگوستینو پینوشه» از مشهورترین دیکتاتورهای جهان بود که 11 سپتامبر 1973 با حمایت مستقیم آمریکا، دولت مردمی و قانونی سالوادور آلنده را در شیلی با کودتای نظامی سرنگون و تا سال 1990 بر شیلی حکومت کرد. شهرت حکومت استبدادی 30 ساله پینوشه به دلیل خشونت فراوان، کشتار و ارتکاب جنایات غیرانسانی و سرکوب شدید مردم کشورش بود.
چهار- گوآتمالا: در این کشور آمریکا پس از سرنگون جاکوب آربنز در 1954 از طریق کودتای نظامی کرد، یک رشته دیکتاتورهای دست راستی مورد حمایت آمریکا خود را جایگزین کرد که سیاست‌های خونریزانه آنها در طول چهل سال آینده، جان بالغ بر صد هزار گوآتمالایی را گرفتند. (www.mindcontrolforums.com)
ب)آفریقا
آمریکا و اروپا به خاطر اینکه بتواند منافع شان را در این قاره حفظ کنند، دهه‌هاست که از رژیم‌های دیکتاتوری آفریقا و بویژه شمال آفریقا حمایت می‌کنند.
یک- گینه استوایی: تئودورو اوبیانگ انگوئما حدود سه دهه پیش در یک کودتای خونین، روی کار آمد. با وجود اینکه این فرد به‌عنوان یک دیکتاتور شناخته شده است اما از حمایت دولت آمریکا برخوردار است و طبق گزارش مجله پرد، در سال 2008 آمریکایی‌ها بیش از 3 میلیارد دلار محصولات نفتی از این کشور وارد کرده‌اند.
دو- چاد: در گزارش سال 2010 سازمان عفو بین‌الملل، فضای حاکم بر چاد این‌گونه به تصویر کشیده‌ شده ‌است: غیرنظامیان و فعالان حقوق‌بشری دستگیر یا کشته می‌شوند. دختران و زنان قربانیان خشونت‌های جنسی هستند. از کودکان به‌عنوان سرباز جنگ استفاده می‌شود. مقامات در تأمین امنیت غیرنظامیان در برابر سارقان و گروه‌های مسلح ناموفق بوده‌اند. با مخالفان دولت به شکلی ناعادلانه رفتار می‌شود و بازداشت‌های بی‌دلیل و شکنجه و رفتار غیرقانونی در انتظار آنهاست. خبرنگاران و فعالان حقوق‌بشر در خطر هستند. تخریب ساختمان‌ها و منازل مسکونی از سال 2009 آغاز شده و تاکنون ادامه دارد که هزاران نفر از مردم را بی‌خانمان کرده است. با این همه، دولت آمریکا هنوز هم دولت چاد را مورد حمایت خود داشته و به آموزش کماندوهای چاد مشغول است.
سه- اوگاندا: ایدی امین»‌ دیکتاتور معروف اوگاندا که مورد حمایت آمریکا و اروپا بود، در دوران حکومت خود در زمینه نقض حقوق بشر از جمله اعدام‌های خودسرانه، سرکوبی مخالفان سیاسی و اقلیت‌های قومی و اخراج آسیائیان از کشور کارنامه سیاهی از خود به جای گذاشت. مقتولان دوران فرمان‌روایی وی بین صد تا پانصد هزار نفر شمارش می‌شوند. وی که طی حکومت 8 ساله‌اش بر اوگاندا، استبداد خشونت‌باری را در این کشور پایه نهاد و سرانجام در فروردین سال 1358 سرنگون شد.
چهار- کنگو: موبوتو سسه سکو، دیکتاتور این کشور با حمایت CIA به قدرت رسید. وی از سرکوب رقبا و رهبران مخالفان خود هیچ ابایی نداشت و با حمایت آمریکا و فرانسه به ماجراجویی در کشورهای دیگر منطقه مثل آفریقای مرکزی هم دست می‌زد و مخالفان سیاست‌های ابرقدرت‌ها در آن کشور را سر جایشان می‌نشاند.
پنج- اتیوبی: «هایله سلاسی» دیکتاتور اتیوپی مورد حمایت جدی آمریکا بود. بر همین اساس آمریکا تا قبل سقوط هایله سلاسی در اتیوپی در سال 1976 با ایجاد یک اتحاد بین ایران (دوره رژیم شاه)، اتیوپی و اسرائیل توانست سه منطقه استراتژیک شمال شرق آفریقا (شاخ آفریقا)و تنگه باب المندب ،خلیج فارس و تنگه هرمز، دریای سرخ و کانال سوئز را با سیاست‌های خود همسو نموده و کمربند امنیتی در مقابل سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی ایجاد نماید این روند تا پیش از سقوط هایله سلاسی در اتیوپی ادامه داشت.
شش- تونس: به عنوان مثال حکومت «‌بن علی» با کمک و حمایت دولت‌های غربی 23 سال بر تونس حکومت کرد، در این مدت طولانی هیچ گونه اعتراض یا فشاری از جانب غربی‌ها متوجه این دولت در زمینه‌ی حقوق بشر و آزدای نبوده است، چرا که تونس نمونه‌ی خوبی از دولتی بود که با سیاست‌ها‌ی جهانی در حوزه‌ی اقتصاد و نسخه‌هایی که بازوهای لیبرالیسم اقتصادی یعنی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول پیشنهاد می‌کردند همراهی می‌کرد
هفت- مصر: حمایت آمریکا از دیکتاتوری مصر از جنبه‌هایی مختلفی دنبال می‌شد. وجود مبارک برای ثبات منافع آمریکا در منطقه بسیار حائز اهمیت بود. مبارکت با پشتیبانی مالی، نظامی و دیپلماتیک از مبارک هرنوع حرکت انقلابی در این کشور را با سرکوب شدید روبرو می‌ساخت. علی رغم سرکوب مخالفان در این کشور و نقض آزادی‌ها و حقوق بشر در مصر زمان مبارک، هیچگاه مورد تحت فشار غرب و آمریکا قرار نگرفت. برعکس همواره کمک‌های بلاعوض مالی و تسلیحاتی از سوی آنها به مبارک انجام می‌شد.
ج) اروپا
آمریکا از دیکتاتورهای اروپایی نیز به خاطر منافع جهانی خود مورد حمایت قرار داده است. افزون براین، در دوره جنگ سرد حمایت آمریکا از دموکراسی در این منطقه نیز عمدتاً برای جلوگیری از نفوذ کمونیست در یان کشورهای اروپایی بود. به دو نمونه اشاره می‌شود:
یک- پرتغال: دیکتاتوری «ژنرال سالازار» در پرتغال، مورد حمایت آمریکا بود. با وجودی که در دوره حکومت استبدادی وی اقتصاد این کشور را ویران و پرتغال به فقیرترین کشور اروپا تبدیل شده بود، اما همچنان مورد حمایت آرمیکا بود.
دو- رومانی: در رومانی، آمریکا، حمایتش را از نیکولا سوسسکو، به عنوان یکی از تبهکارترین دیکتاتورهای اروپای شرقی، حفظ کرد تا زمانی که ادامه حمایت آمریکا، دیگر غیرقابل دفاع شد. سپس واشنگتن، از سقوط و سرنگونی او استقبال کرد، و به دنبال محو حمایت گذشته خود از وی بود.
د) آسیا
قاره آسیا نیز از دیکتاتورهای مورد حمایت آمریکا و غرب در کنار دروغ‌پردازی پیرامون ترویج و حمایت از دموکراسی بی‌نصیب نماند. یکی از مهم‌ترین فراز‌های غم‌انگیز حمایت از سرکوب و شکنجه و نقض حقوق بشر مورد حمایت آمریکا و غرب را باید در خاورمیانه ملاحظه نمود. البته حمایت آمریکا در طول ده‌ها سال از حکومت‌های دیکتاتوری در این منطقه از جهان بر بر کسی پوشیده نیست. آمریکا سابقه‌ی زیادی در گماشتن و حمایت کردن از حکومت‌های مستبد و دیکتاتور در منطقه خاورمیانه دارد. کشورهای خاورمیانه در طول سال‌های متمادی، استبداد و خفقان شدیدی را تجربه کرده‌اند و این در حالی است که حامی بزرگ آن‌ها، آمریکا بوده است.
یک- فیلیپین: «فردیناند مارکوس» دیکتاتور مورد حمایت آمریکا در فیلیپین نیز سرنوشتی همانند سایر دیکتاتورها داشت که در اسفند سال 1364 به دنبال قیام مردم کشورش به آمریکا پناهنده شد.
دو- اندونزی: «ژنرال سوهارتو» از دیگر دیکتاتورهای مورد حمایت آمریکا بود که به مدت 30 سال استبدادی‌‌ترین حکومت را بر مردم اندونزی تحمیل کرد و در نهایت در پی خروش مردم کشورش در سال 1377 به غرب گریخت.
سه- ایران: رضا و محمد رضا پهلوی: دخالتهای آمریکا در ایران عمدتاً‌ به جنگ جهانی دوم بر می‌گردد. رژیم غیر مردمی ودیکتاتوری رضاشاه که مانند رژیم دیکتاتوری سومازا در نیکاراگوئه و... ناقض ابتدایی‌ترین مبانی حقوق بشر و نفی کننده اصول اولیه مربوط به آزادی‌های سیاسی و مدنی در ایران بود، مورد حمایت همه جانبه کاخ سفید بود و این حمایت تا آخرین لحظات سقوط شاه ادامه داشت. تأسیس سازمان جهنمی ساواک با کمک آمریکایی‌ها صورت گرفت. همزمان با اوجگیری تظاهرات واعتصابات مردم ایران علیه جنایات حکومت شاه، حمایت آمریکا از حکومت دیکتاتوری شاه افزایش یافت. برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا به شاه گفت: «هراقدامی راکه لازم میداند انجام دهد وکاملاً مطمئن باشد که دولت آمریکا از او با تمام قوا حمایت خواهد کرد».
چهار- عراق: صدام حسین نیز از معروف‌ترین،‌ خشن‌ترین و سرکوبگر‌ترین دیکتاتورهای اواخر قرن بیستم بود که نه‌ تنها هولناک‌ترین جنایات را علیه مردم عراق مرتکب شد بلکه با حمایت قدرت‌های بزرگ 2جنگ ویرانگر را علیه ایران و کویت به راه‌ انداخت در نهایت زمانی که منافع غرب و آمریکا از رفتارهای این دیکتاتور سفاک به خطر افتاد، توسط کاخ سفید و متحدین او سرنگون شد.
پنج- عربستان: سال‌هاست که دولت آمریکا به خاطر نفت عربستان، خانواده سلطنتی این کشور را تحت حمایت شدید خود قرار داده است. از سال 2005 که ملک‌عبدالله قدرت را در دست گرفته، در ظاهر تلاش‌های بسیاری انجام داده که نشان دهد حقوق بشر را رعایت می‌کند. اما براساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل در سال 2010، در این کشور از آزادی بیان خبری نیست و هزاران نفر به‌عنوان تروریست‌های احتمالی بازداشت شده‌اند. در میان هزاران نفری که در سال‌های گذشته به اتهام به خطر انداختن امنیت ملی، در زندان نگه داشته شده‌اند، تعدادی زندانی سیاسی نیز وجود دارد که به تازگی 330 نفر از آنان در دادگاه‌هایی ناعادلانه و غیرقانونی محاکمه شده‌اند اما هیچ‌یک آزاد نشده‌اند. (http://www.hamshahrionline.ir)
شش- بحرین: آمریکا علی رغم سرکوب ده‌ها ساله حکومت آل‌خلیفه در بحرین و نقض آشکار حقوق بشر در این کشور همچنان با به حمایت از جکومت غیر مردمی این کشور حمایت به عمل می‌آورد. در قیام اخیر مردم بحرین برای آزادی و دموکراسی آمریکا و اروپا نه تنها اقدامات سرکوب گرانه آل خلیفه را محکوم نکردند بلکه بیشتر این رژیم تشویق به سرکوب مردم شده و زمینه‌ها برای ورود سربازان عربستانی و سپر جزیره در این کشور برای سرکوب بیشتر فراهم کرد.
3. ابعاد حمایت‌ها
حمایت‌های آمریکا و اروپا از دیکتاتورهای مناطق مختلف جهان به اشکال مختلفی بوده است. این حمایت‌ها را می‌توان در یک طیفی نشان داد که یک سر آن نادیده گرفتن سرکوب‌ها و فساد در دیکتاتورهای مورد حمایت و حمایت‌های اعلامی و دیپلماتیک بوده و منتهی الیه سر دیگر طیف را کمک‌های نظامی و مشاوره‌ای برای سرکوب مخالفان دیکتاتورها را شامل می‌شود. به عنوان نمونه در اسناد محرمانه فاش شده توسط ویکی لیکس مشخص شد که سیاستگزاران و دولتمردان آمریکایی از عمق فساد فراگیر در میان هم‌پیمانان عربش در منطقه آگاهی کامل داشته‌اند و هیچ اقدامی برای جلوگیری از فعالیت این دولتهای عرب انجام ندادند سفارت آمریکا در تونس به طور کامل در جریان فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی و اختلاس‌های کلان اطرافیان رئیس جمهور تونس بوده اما به دلیل حمایت واشنگتن از دولت تونس هیچ انتقادی را مطرح نکرد. به رغم اطلاع کامل آمریکا از فساد و وجود یک حکومت استبدادی در تونس، سفارت آمریکا در ژوئیه 2009 در سندی محرمانه اعلام کرد: به رغم ناامیدی از فعالیتهای دولت تونس، ما نمی‌توانیم حمایت‌ها از تونس را کنار بگذاریم. ما به حمایت دولت تونس برای مقابله با افراطیون ظهور کرده در شبه جزیره عرب نیاز داریم. (‌جوان کول استاد تاریخ دانشگاه میشیگان است. (http://alef.ir)
مورد دیگر از نمونه‌ها کمک و حمایت آمریکا از ترور مخالفان دیکتاتورها است. در این رابطه شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی، سندی را فاش ساخت که هنری کیسینجر، وزیر امورخارجه پیشین آمریکا، در اقدام دیکتاتورهای سابق کشورهای آمریکای لاتین برای ترور مخالفان سیاسی شان همکاری داشته است. (http://www.rajanews.com)
یکی دیگر از ابعاد حمایت آمریکا کمک‌های نظامی به دیکتاتورها است. در این رستا، کمک‌های نظامی آمریکا به حاکمان مستبد برخی کشورهای عرب قدرت بیشتری برای سرکوب آزادی و دموکراسی در جهان عرب به این رهبران فاسد داده است. برای نمونه جوان کول استاد تاریخ دانشگاه میشیگان می‌نویسد که کمک‌های نظامی آمریکا به الجزایر باعث افزایش نفوذ ژنرال‌هایی در این کشور شده که قدرت را در دست دارند و این موضوع باعث گسترش خشونت در این کشور شده است. چامسکی نیز با اشاره به کمک نظامی 12 میلیون دلاری آمریکا به رژیم دیکتاتوری تونس می‌گوید تونس تنها یکی از پنج کشور خارجی دریافت کننده کمک‌های آمریکا یعنی اسرائیل دو دیکتاتوری خاورمیانه یعنی مصر و اردن و همچنین کلمبیا بود. در همین راستا، دولت اوباما در سال 2008 میلادی 46 میلیون دلار و در سال 2009 جمعا 15 میلیون دلار سلاح به معمر قذافی، رهبر دیکتاتور لیبی فروخته است. آمریکا با منعقد کردن قرارداد فروش اسلحه به عربستان به قیمت 90 میلیارد دلار، یکی از بزرگترین قراردادهای تجاری تاریخ آمریکا را عملی کرده و شرط این کشور هم این است که این اسلحه علیه رژیم صهیونیستی به هیچ وجه به کار گرفته نشود. چشم‌پوشی از نقض حقوق بشر در کشورهای غیر مردمی مورد حمایت آمریکا و اروپا یکی دیگر از ابعاد حمایت‌های غرب می‌باشد. آمریکا و غرب در هیچ یک از کشورهای غیر مردمی و فاقد کمترین عنصر دموکراسی که مملو از نقض آزادی‌های مشروع و حقوق بشری است، تحت فشار قرار نداده است. برعکس تمامی دولت‌هایی که مستقل و برآمده از انتخابات مردمی بوده‌اند، تحت فشارهای آمریکا و غرب بوده و افزون براین اقدامات بی‌شماری برای براندازی آنها انجام داده‌اند. کافی است به کارنامه سیاست خارجی آمریکا و سیا در خصوص دولت‌های انقلابی نیکاراگوئه، کوبا، شیلی، اندونزی، جمهوری اسلامی و... نگاه شود.
4. اهداف رفتاری آمریکا
اهداف رفتاری آمریکا از دیکتاتوری‌های حول چند محور دور می‌زند.
یک- بخشی از اهداف آمریکا در حمایت از رژیم‌های غیر مردمی و مخالف با دولت‌های انقلابی مردمی، منافع اقتصادی این کشور در آن پایداری آن دولت است. چنانچه چامسکی درمصاحبه‌ای با شبکه پرس‌تی‌وی گفت که دیکتاتورهای قابل اعتماد امریکا در کشورهای سرشار از نفت مانند لیبی بهتر می‌توانند منافع این کشور را در مقایسه با نظام‎های دموکراتیک حفظ کنند. (http://www.presstv.ir) وی تاکید کرد که واشنگتن تنها تا جایی از برقراری دموکراسی در کشورهای متحد خود حمایت می‌کند که مغایر اهداف اقتصادی و استراتژیک آمریکا نباشد. واشنگتن تا زمانی که دیکتاتورها برای آمریکا مفید باشند از آن‌ها حمایت می‌کند.
دو- بخش دیگر از اهداف آمریکا در حمایت از رژیم‌های دیکتاتور، منافع ژئوپلتیک و استراتژیک کشورهای مورد حمایت است. حمایت آمریکا از کشورهای غیر مردمی منطقه مانند تونس، مصر، یمن، بحرین، عربستان و... علاوه بر جنبه‌های اقتصادی دارای اهداف مهم ژئوپلتیکی و استراتژیکی نیز دارد.
سه- اهداف سیاسی یکی دیگر از جنبه‌های حمایت آمریکا و غرب از دیکتاتورها است. غرب و آمریکا برای اینکه ایده‌های مخالف لیبرال دموکراسی در کشورهای حائز اهمیت از نظر آنها رشد و تسلط پیدا نکند، همواره از دیکتاوری‌ها حمایت کرده است. در دوران جنگ سرد ایدئولوژی کمونیستی بهانه آمریکا از حنایت دیکتاتورها بود در حال حاضر نیز ایدئولوژی اسلامی را مورد تمسک قرار داده و به بهانه مبارزه با تروریسم و اسلامی‌هراسی به حمایت همه جانبه از دیکتاتورها می‌پردازد.
چهار- اهداف نظامی نیز در توجیه رفتار آمریکا و غرب برای حمایت از نظام‌های غیر مردمی وجود دارد. آمریکا برای اینکه اهداف نظامی خود را در مناطق حساس از نظر منافع ملی آن حفظ و توسعه بنماید، از هرنوع اقدامات سرکوب‌گرانه دولت‌های حامی خود پشتیبانی می‌کند. بهترین نمونه را می‌توان در مورد بحرین، عربستان و غیرو..نام برد.
5. نتیجه
یک- حمایت آمریکا و غرب از دولت‌های غیر مردمی و دیکتاتورها محدود به منطقه خاصی وی یا منحصر به دلیل و انگیزه واحدی نبوده است. غرب و آمریکا بر خلاف ادعای حمایت از دموکرسی، همواره از رژیم‌های غیر دموکراتیک حمایت به عمل آورده و حمایت از دولت‌های دموکراتیک در کارنامه آمریکا و اروپا یک استثناء است. در جاهایی که غرب و آمریکا از دموکراسی حمایت به عمل آوردند، در درجه اول ماهیت آنها لیبرالی بوده و در ثانی چنین رژیم‌های از نظر تعارض منافع مطمئن بوده‌اند.
دو- آمریکا در کشورهایی که دولت‌های غیر مردمی آن با حرکت‌های انقلابی سقوط کرده‌اند و از وابستگی به غرب و آمریکا خارج شدند، مورد سخت‌ترین فشارها و اقدامات براندازانه روبرو ساخته است. مداخلات این کشور در امور دولت‌های انقلابی و مستقل، آمریکا را به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان ارتقا داد. مداخله آمریکا در ویتنام باعث کشته و زخمی شدن 5/6میلیون نفرشد. دراین جنگ بمب‌افکن‌های آمریکا تقریبا هفت‌میلیون تن بمب یعنی قریب به سه‌برابر مجموع بمب‌هایی که درجنگ جهانی دوم و جنگ دوکره مورد استفاده قرار گرفته بود، برفراز ویتنام تخلیه کردند. در جریان کودتا علیه "سوکارنو"، 500 هزارنفر را کشتند و جاسوسان آمریکا اعتراف کردند که لیست‌های مرگ آمریکا به ارتش اندونزی کمک زیادی کرد. درحمله آمریکا علیه دولت انقلابی "گرانادا" 400 نفرکشته شدند. سرنگونی دولت انقلابی در "گواتمالا" به دست آمریکا، به وقوع یک جنگ داخلی چندساله در این کشور منتهی گردید که در پی آن بیش از 100هزار تن جان خود را ازدست دادند. مداخله آمریکا برای براندازی نظام اسلامی ایران نیز خسارات زیادی را تحمیل کرد و بر اثر تحمیل جنگ علیه ایران ده‌ها هزار تن از جوانان غیور کشور ایران به شهادت رسیدند.
منابع:
بولوم، ویلیام مداخلات نظامی ایالات متحده، صبح صادق، شماره51.
باقری، سیامک، آمریکا بزرگترین ضد انقلاب جهان، معاونت سیاسی نیروی دریایی سپاه.
سالینجر، پی بر، آمریکا در بند، انتشارات سروش.
http://csis.org/program/democracy-us-security-strategy
http://jamejamonline.ir/mobile/newstext.aspx?newsnum=100842607368
http://moqavemat.ir/?a=content.id&id=20333
http://www.hamshahrionline.ir/news-129614.aspx
http://alef.ir/1388/content/view/93953
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47857
http://www.presstv.ir/detail.fa/166811.html
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات