پاتريس لومومبا رهبر استقلال کنگو (زئير) و اولين نخستوزير منتخب مردم جمهوري دموکراتيک کنگو پس از رهايي از استعمار بلژيک بود؛ کسي که مبارزات ضداستعماري او در دهه ۵۰ ميلادي، قلب و ذهن ملت کنگو و قاره آفريقا را فتح کرد و ملتي را از استعمار و بردگي نجات داد و در نهايت «شهيد راه آزادي» نام گرفت.
الياس اوکيت آسومبو ـ که بعدها به پاتريس لومومبا تغيير نام داد ـ در سال ۱۹۲۵ در زئير سابق ـ «جمهوري دموکراتيک کنگو» فعلي که براي تمايز از «جمهوري کنگو» به پايتختي برازاويل، با نامهاي کنگوي کينشاسا، کنگوي بلژيک، کنگوي آزاد و کنگوي لئوپولدويل نيز شناخته ميشد ـ به دنيا آمد. لئوپولد دوم پادشاه خونريز بلژيک در سالهاي ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۹ کنگو را به بندهاي استعمار کشيد.
کارمند اداره پست کنگوي بلژيک بعدها پس از گذراندن دورههاي تحصيلي در مدارس مذهبي، به عنوان مبلّغ مسيحي به نقاط مختلف سفر ميکرد. وي بعدها به حزب ليبرال بلژيک پيوست و در سال ۱۹۵۵ با توطئهاي سياسي به دو سال زندان محکوم شد که پس از گذشت يک سال از زندان آزاد شد و «جنبش ملي کنگو» را بنيان نهاد.
لومومبا بار ديگر در سال ۱۹۵۹ و چندماه پيش از نشست بروکسل براي تعيين سرنوشت کنگو، به دلیل فعاليتهاي استقلالطلبانه خود مورد خشم پادشاه بلژيک قرار گرفت و به ۶۹ ماه حبس محکوم شد. در همان دوران، جنبش ملي کنگو اقبال عمومي خوبي از سوي مردم کنگو داشت و در انتخابات محلي دسامبر ۱۹۵۹ اکثريت آرا را به خود اختصاص داد.
اما سرانجام فشار گروههاي مردمي و سياسي براي آزادي لومومبا مؤثر واقع شد و وي براي شرکت در نشست بروکسل آزاد شد. در اين نشست که در روز ۲۷ ژانويه ۱۹۶۰ برگزار شد، ۳۰ ژوئن را روز تاريخ استقلال کنگو نامیدند و زمان برگزاري انتخابات نيز يک هفته پيش از آن تعيين شد. در اين انتخابات حزب جنبش ملي کنگو به پيروزي رسيد و پاتريس لومومبا در مقام اولين نخستوزير اين کشور، مأمور تشکيل دولت شد.
پس از روي کار آمدن لومومبا، وي فرمان افزايش حقوق تمام اقشار کارمند در کنگو به جز نيروهاي ارتش را صادر کرد. پس از استقلال کنگو، ارتش همچنان تحت امر ژنرالهاي بلژيکي بود. اين تصميم لومومبا موجب اعتراض و شورش ارتشيان شد و پس از مدت اندکي شورشها به سراسر کشور سرايت کرد و در همين شرايط منطقه «کاتانگا» با حمايت بلژيک اعلام استقلال کرد. در همان ماههاي نخست پس از استقلال، نخستوزير جوان کنگو که از نفوذ دولت بلژيک در کاتانگا آگاه بود، دستور اخراج ديپلماتهاي بلژيکي را صادر کرد و مستشاران نظامي بلژيکي را خلعيد کرد. واکنش لومومبا به اين تحولات همانند مواضع پیشین وي، واکنشي تند و عملگرايانه بود. وي در تماس با اتحاد جماهير شوروي، از اين کشور درخواست کمکهاي نظامي، اقتصادي، غذايي و دارويي و تجهيزات ترابري کرد که چندان به مذاق «جوزف کاسا ووبو» رئيسجمهور وقت که معتقد به رويکرد سياسي متعادلتر بود، خوش نيامد.
با گذشت دوماه، سرانجام اختلافنظر شکل گرفته ميان رئيسجمهور و نخستوزير منجر به صدور حکم به برکناري لومومبا از سوی رئیسجمهور شد؛ حکمي که لومومبا آن را غيرقانوني خواند و رئيسجمهور را فاقد چنين اختياري دانست. در همين حال، جانشين معرفي شده از سوي رئيسجمهور موفق به کسب رأي اعتماد سناي کنگو نشد و نمايندگان سنا بار ديگر به لومومبا رأي اعتماد دادند.
شدت گرفتن اين اختلافات فرصت را براي هرجومرج سياسي در کنگو و دو پاره شدن اين جمهوري تازه استقلاليافته فراهم کرد، تا جایی که در تاريخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۰، با کودتاي سرهنگ جوزف موبوتو، رئيسجمهور و نخستوزير از قدرت به زير کشيده شدند و نيروهاي تحت فرمان موبوتو کنترل اوضاع را به دست گرفتند. لومومبا در محل نخستوزيري حصر شد و نيروهاي سازمان ملل نيز براي حفاظت از وي در محل مستقر شدند.
پاتريس لومومبا در حصر نيز به تلاش براي تشکيل دولت و مبارزه با کودتاگران و نيروهاي استعمارگر بلژيکي که بار ديگر پا به کنگو گذاشته بودند اقدام کرد. لومومبا که در مقر نخستوزيري محبوس شده بود به کمک خدمتکارانش توانست شبانه از محاصره خارج شده و به سوي استنليويل (در شمال شرق) روانه شود تا شايد در آنجا به کمک هوادارانش دوباره بتواند قدرت را به دست گيرد. اما نيروهاي وفادار به ژنرال موبوتو او را در حاشيه رودخانه سانکورو متوقف کردند. وي پس از مدتها انتقال به زندانهاي مختلف در کنگو و شکنجه به دست افسران بلژيکي، به ايالت خودمختار کاتانگا برده شد و تحويل يکي از دشمنان قديمي خود، يعني «موسي چمبه» شد. پس از شکنجههاي مداوم به دست نيروهاي بلژيکي، تصميم گرفته شد لومومبا و دو وزير وفادارش تيرباران شوند.
به گفته ايندارجيت رايکه، فرمانده نيروهاي وقت سازمان ملل متحد در کنگو، لومومبا در حالي که «موهايش به هم ريخته بود و عينک بر چشم نداشت» به پايتخت بازگردانده شد و در مقابل چشم روزنامهنگاران و مأموران سازمان ملل متحد و «در حالي که در عقب يک وانت با حالی نزار زنجير شده بود» به بازداشتگاه منتقل شد.
در ۱۷ ژانويه ۱۹۶۱ با تصميم موسي چمبه و با حمايت نيروهاي بلژيک، پاتريس لومومبا به همراه دو وزيرش به دسته جوخه اعدام متشکل از افسران بلژيکي سپرده شده و تيرباران شدند.
پس از به خاک سپرده شدن اجساد، دو بار محل دفن لومومبا و وزرايش نبش قبر شد و اجساد آنها به نقاط ديگري منتقل شد. سرانجام «ژرار سئورت» افسر پليس بلژيک اعتراف کرد وي و برادرش پس از دومين نبش قبر، اجساد لومومبا و دو تن ديگر را قطعهقطعه کرده و در اسيد سولفوريک حل کردهاند. به اعتراف اين دو نظامي بلژيکي، از جسد اين سه نفر، تنها تعدادي از دندانها، بخشي از استخوانها و گلولههايي که در جمجمه آنها وجود داشت، باقي ماند که آنها را برای «يادگاري» نزد خود نگه داشتند.