احمد بخشایشی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل می‌گوید: باید پذیرفت که آمریکا در پرونده سوریه و در صحنه عملی این کشور شکست خورده؛ لذا طبیعی است که واشنگتن برای برون‌رفت از این شکست به دنبال ایجاد یک جنگ روانی برای تحت‌الشعاع قرار دادن تحولات بیرونی باشد. چنانکه در منطقه شرق آسیا با به راه انداختن جنگ روانی علیه کره شمالی، هم توانست فشار خود را بر پیونگ‌یانگ داشته باشد و هم درآمد سرشار مالی را از کشورهایی مانند کره جنوبی، ژاپن و سایر کشورهای منطقه به دست آورد. 


جریان‌شناسی فکری ـ فرهنگی ایران معاصر‌ـ 9۴
 جعفر ساسان‌- داوود عسگری/  
در شماره گذشته با زمینه‌ها و عوامل گسترش سریع بهائیت در زمان پهلوی دوم آشنا شدیم. نکتۀ مهم این است که اجرای این نقشه، با کودتای 28 مرداد همزمان شده و قرار بود تا ۱۰ سال آینده به نتیجه برسد؛
نقشۀ ۱۰ ساله، شامل 28 هدف جزئی بود که به طور عمده بر افزایش عده پیروان بهائی در سرتاسر جهان، مضاعفه عدد اقالیم که در ظل امر الهی وارد گشته و مضاعفه عدد مشرق‌الاذکار در جامعۀ بهائی، خرید مکان‌های مقدس بهائی در ایران و افزایش چهار برابر تعداد محافل مرکزی روحانی متمرکز بود.(۱)
شاید مهم‌ترین هدف نقشه را بتوان تأسیس بیت‌العدل اعظم در اسرائیل (ارض اقدس) دانست که قرار بود پس از تشکیل محکمۀ بهائی در این سرزمین و انتخاب «هیئت تشریعیۀ پیروان امر الهی صورت گیرد.»(۲)
شوقی افندی که عقیم بود و فرزندی نداشت، برای رهایی بهائیت از بحران رهبری و زمینه‌سازی سلطۀ این فرقه بر ایران و دیگر کشورها، تدوین نقشۀ ۱۰‌ ساله و تأسیس بیت‌العدل را در دستور کار قرار داد، تا از فروپاشی این فرقه پس از خودش جلوگیری کند؛ اما این اقدام سبب اختلاف در بهائیان شد؛ چراکه بر طبق وصیت عباس افندی، ولی امرالله باید در زمان حیات خویش، ولی امر بعدی را تعیین و با اسم معرفی می‌کرد؛ از سویی دیگر، بیت‌العدل در کنار ولی امر مشروعیت داشت، نه بدون او؛ با این حال، وی اعضای هیئت بین‌المللی بهائي را که در واقع، جنین بیت‌العدل شناخته می‌شود، به این شرح معرفی کرد؛
1ـ ایادی امرالله امه البها، روحیه خانم ماکسول: عضو رابط بین ولی امرالله و هیئت؛
2ـ ایادی امرالله، چارلز میسن ریمی: رئیس؛
3ـ ‌ایادی امرالله، املیا کالنر: نایب رئیس؛
4ـ ‌ایادی امرالله، لیروی‌ ایواس: منشی؛
5ـ ‌ایادی امرالله، یوگوجیاگری: عضو سیار؛
6ـ ‌ایادی امرالله، امه اله جسی رول: امین صندوق؛
7ـ ‌ایادی امرالله، امه اله اتل رول: معاون منشی برای مکاتبه با غرب؛
8ـ ‌ایادی امرالله، لطف‎الله حکیم: معاون منشی برای مکاتبه با شرق؛
9ـ امه اله سیلوا‌ ایواس.(۳)
شوقی افندی با تشکیل بیت‌العدل و طراحی نقشۀ ۱۰‌ سالۀ بهائیت، در سال 1335، 27 نفر از بهائیان را در سمت‌ ایادی امرالله منصوب کرد تا به حفاظت و تبلیغ بهائیت بپردازند. وی با این کار، مأموریت خود را به سرانجام رساند و در سال 1336 درگذشت. پس از او، بر سر رهبری بهائیت میان اعضای بیت‌العدل اختلاف افتاد و گروهی پیرو ریمی، رئیس بیت‌العدل و گروه دیگر پیرو ماکسول، همسر شوقی شدند. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه در سال 1342 انتخابات عمومی تعیین اعضای بیت‌العدل برگزار شد. با پایان یافتن برنامۀ ۱۰ ساله، در سال 1343 برنامۀ نه سالۀ بهائیت از سوی بیت‌العدل ابلاغ شد که گسترش امر بهائي در جهان، هدف اصلی آن بود. در راستای اهداف این برنامه، محفل ملی ایران در سال 1345، کشور ایران را از لحاظ امری به 24 قسمت تقسیم کرد و برای هر قسمت، مرکزی معین گردید و محفل روحانی آن منطقه نیز محفل روحانی مرکز قسمت امری نامیده شد.(۴)
پس از آن، نقشۀ یک‌‌ساله (۱۳۵۳ ـ ۱۳۵۲)، نقشۀ پنج‌ساله (۱۳۵۸ ـ ۱۳۵۳) و نقشۀ هفت‌ساله (۱۳۵۸ ـ ۱۳۶۵) از سوی بیت‌العدل ابلاغ شد که چهار هدف اصلی را تعقیب می‌کردند: 
۱ـ تقویت تشکیلات فرقۀ بهائیت و گسترش کمّی و کیفی آن؛
۲ـ افزایش عده بهائیان از طریق تبلیغات گسترده؛
۳ـ نفوذ در سازمان‌های بین‌المللی؛
۴ـ نفوذ در ارکان حکومتی کشورها.
در همین دوره است که با نخست‌وزیری هویدای بهائی که طولانی‌ترین دورۀ نخست‌وزیری را در کل دورۀ پهلوی، از ابتدا تا انتها داشت، دولت ایران عملاً به دست بهائیان افتاد و افزون بر وی و برخی از وزرای کابینه، نبض اقتصاد مملکت نیز در اختیار سرمایه‌داران بهائي، نظیر هژبر یزدانی و ثابت پاسال و جان شاه مملکت شیعه در دست عبدالکریم ایادی، پزشک بهائی، قرار گرفت.
اما ظهور حضرت امام(ره)، خواب بهائیان و سردمداران صهیونیست و آمریکایی آنان را آشفته کرد؛ به گونه‌ای که به تبعید وی اقدام کردند. تفاوت امام(ره) با علمای دیگر در این بود که به ‌جای مقابله با شاخه، به مقابله با ریشه پرداخت و حکومت پهلوی را که زمینه‌ساز نفوذ بهائیت در ایران بود، هدف قرار داد. در نتیجۀ این حرکت مبنایی امام، با پیروزی انقلاب اسلامی و انقراض حکومت پهلوی، سیطرۀ حدود ۵۰ سالۀ بهائیت و صهیونیسم بر ایران پایان یافت و می‌توان آن بزرگوار را احیاگر ایران دانست؛ چنانکه احیاگر اسلام نیز بود.

نمادها، نمودها 
و آثار جریان بهائیت
مهم‌ترین نماد بهائیت در این دوره، تشکیلات بهائی است که در قالب بیت‌العدل اعظم در فلسطین اشغالی به دست شوقی افندی تأسیس شد و در واقع رهبری بهائیت را پس از او در دست گرفت. بیت‌العدل، دارای ساختاری حزبی است و بر تمام شئون جامعۀ بهائی نظارت دارد. این تشکیلات، برای رفع بحران مشروعیت در بهائیت پدید آمد؛ ولی بحران مشروعیت این فرقه را تشدید کرد؛ زیرا بنا به وصیت رهبران بهائی، بیت‌العدل در کنار ولی امرالله مشروعیت داشت، نه به ‌تنهایی. به هر حال، رهبری بهائیت پس از شوقی در دست این تشکیلات افتاد و تمام برنامه‌ها و فعالیت‌های مجامع بهائی از آن صادر شده و تاکنون نیز به فعالیت خود ادامه داده است.
نمادهای دیگر، معابد بهائیت به نام «مشرق‌الاذکار» بود که به دستور شوقی افندی یکی پس از دیگری در قاره‌های مختلف تأسیس گردید و مرکز تبلیغ، فعالیت سیاسی و گسترش نفوذ بهائیت شد. پس از مشرق‌الاذکار عشق‌آباد، ساخت مشرق‌الاذكارهایی در شهرهای شیکاگوی، فرانكفورت، سیدنی، اوگاندا، پاناما و ... در دستور کار بهائیت قرار گرفت. نخستین مشرق‌الاذکار در این دوره، در سال ۱۹۵۳م در آمریکا در شمال شیکاگو در ویلمت، کنار دریاچۀ میشیگان ساخته شد. شوقی در این ‌باره می‌گوید:
«در ‌ایالات ‌متحدۀ آمریکا که مرکز ادارۀ عملیات متنوعۀ این جهاد روحانی است، باید به نهایت همت کوشید تا مشروع تاریخی اولین مشرق‌الاذکار غرب، در موعد خود که مقارن با برگزاری جشن صد سالۀ ١٩٥٣م خواهد بود، اتمام پذیرد. مساعی فوق‌العاده‌ای که برای بنای این معبد جلیل، یعنی مقدس‌ترین معبدی که پیروان حضرت بهاءالله مرتفع ساخته‌اند و تا به حال برای آن بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار خرج شده و لااقل نیم میلیون دیگر نیز برای اتمام آن ضروری است، نباید لحظه‌ای متوقف شود.»(۵)
به نوشتۀ پایگاه اینترنتی ایرانیکا، یکی از برنامه‌های نقشۀ ۱۰ ‌ساله، ساخت مشرق‌الاذکار تهران به دستور شوقی افندی بود؛ ولی به دلیل موفق نبودن، مشرق‌الاذکار کامپالا در سال 1334 شروع و در سال 1339 تأسیس شد.(۶)
پس از آن نیز مشرق‌الاذکار سیدنی در سال 1961م (1340ش)، فرانکفورت در سال1962م و کامپالا در سال 1972م تأسیس شدند.(۷)
نمود بهائیت را در این دوره، می‌توان حضور آشکار در عرصۀ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران، همچنین فعالیت تبلیغی در دیگر کشورهای جهان دانست. در ایران به دلایلی که پیش‌تر اشاره شد، بهائیان به چنان نفوذی دست یافتند که آشکارا به تبلیغ، تشکیل محفل روحانی، انتشار کتب و نشریات، حضور در پست‌های حساس دولتی و فعالیت اقتصادی می‌پرداختند و از موضع قدرت با مردم ایران برخورد می‌کردند. از ابتدای شکل‌‎گیری بهائیت که اساسش بر باطل نهاده شده، در بین رهبران آن اختلاف و درگیری بوده است و آنان گاه تا حذف یکدیگر نیز پیش می‌رفتند. نمونۀ آشکار آن، اختلاف برادران نوری بر سر جانشینی باب و اختلاف فرزندان بهاءالله بر سر جانشینی او بود.
*پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

اندیشه سیاسی مسلمانان‌ ـ ۴۱۹
 فتح الله پریشان/ ملااحمد معروف به فاضل ‌نراقي همانند بیشتر اندیشه‌وران مسلمان و غیر مسلمان، اصل حکومت را در جامعه لازم می‌داند. به طور طبیعی دامن و شعاع کارکرد حکومت گوناگون و گسترده است و تنها در پایان دادن به نزاع‌ها و کشمکش‌های روزمره مردم یا قضاوت و نیز صدور احکام شرعی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دربرگیرنده مدیریت و برنامه‌ریزی در همه عرصه‌های اجتماع از بهداشت تا آموزش و خدمات علم و فناوری و فراهم آوردن ابزار کسب درآمد تا ایجاد شغل نیز می‌شود.
در دیدگاه حکومتی نراقی تنها صدر این فراز از قلمرو تحت نفوذ و تصرف حاکم، که فقیهی است که بر پایه معیارها و سازوکارهایی خاص از منظر فاضل نراقی به این مقام دست ‌یافته، شناخته شده است: «وبالجملة جمیع الاخبار الآمرة بالرجوع الی الفقها و حکمهم واردة فیما یتعلق بالدعاوی و القضا بین الخصوم و الفتوی فی الاحکام الشرعیّه»؛(1) در اخباری که امر به بازگشت به فقها و دستورها و فرمان‌های آنان شده است، پایان دادن به دعواها، درگیری‌ها و نزاع‌ها و داوری میان دو سوی دعوا و دشمنی و فتوا در احکام شرعی بازتاب یافته است.
پس از اثبات ضرورت شکل‌گیری حکومت برای سامان امور اجتماعی انسان‌ها، پرسش اساسي که همواره در حیات بشری و در همه جوامع مطرح بوده، این است که چه كسي حق دارد رهبري جامعه را بر عهده بگيرد و وظيفه چه كسي است كه متصدي اين مسئولیت خطير شود؟ تحقیقاً نوع پاسخ به این پرسش فصل ممیز گونه‌های حکومتی و نظام‌های سیاسی مختلف در جهان و در طول اعصار و قرون بوده است. 
همه صاحبنظران مسلمان، اعم از فيلسوفان و فقيهان و اصحاب اخلاق و عرفان، بر اين امر اتفاق نظر دارند كه خداوند حكيم كه عالم به همه ابعاد انساني و نيازهاي مادي و معنوي آدمي است، نمي‌تواند انسان‌ها را به حال خود رها كند و بر مبناي «قاعده لطف» بر او واجب عقلي است كه براي انسان‌ها رهبر و هادي منصوب كند. تعبير زيباي نراقي آن است كه خداوند آدم ابوالبشر را با «ايل و آلوس به محله وسطي و ربع مسكون زمين كوچ داده است» و در آنجا نمي‌تواند او را بدون هادي و رهبر رها كند.(2)
نراقی با دو وجه از شخصیت خود دو پاسخ به ظاهر متفاوت از منظر روش‌شناختی به این پرسش مهم می‌دهد که هر دو به نوعی بازخوانی نظر اسلام است. زمانی که وی از مجراي اخلاق مدني، نظريات سياسي خود را مطرح می‌کند، با رويكرد فضيلت و ارزش‌هاي انساني به کندوکاو موضوع می‌پردازد و مهم‌ترين سؤال فراروي وی آن است كه آيا سياست و حكومت چيزي جز ايجاد فضيلت و تقوا و تهذيب شهروندان و شهرياران است؟ 
اما فاضل نراقي زمانی که از دریچه فقه سیاسی موضوع را در بوته نقد و بررسی می‌گذارد، از آن رو كه فقيه است، براي تدبير جامعه سياسي و حكومت و زمام‌داري، قواعد، شرايط، وظايف و تكاليف را پيش مي‌كشد؛ اما در هر دو حوزه، نراقي بر اساس سنت گذشته، جامعه سياسي و حكومت را در شخص حاكم مي‌بيند و مسائل حكومتي را به حاكم نسبت مي‌دهد. از نظر او تشكيل اجتماع سياسي و تدبير آن به وسيله رهبري امكان‌پذير مي‌شود. با وجود رهبري است كه افراد جامعه مي‌توانند به اهداف مادي و معنوي خود برسند و عدالت و امنيت برقرار شود؛ از این رو در فقه سياسي با مسئله «ولايت فقيه» و در اخلاق مدني با «سلطان عادل» مواجه است. در هر دو دانش، اهداف، كارويژه‌ها، شرايط و قواعد حكومتي را از منظر حاكم بايد مطالعه كرد. با اين وصف، حاكم به دليل نقش اساسي خود در هرم قدرت بايد واجد همه فضايل و بايسته‌هاي رهبري باشد. 
با این نگاه، فاضل نراقی دو کتاب «عوائدالایام» و «معراج‌السعاده» را به رشته تحریر درمی‌آورد که در اولی تلاش می‌ورزد دست‌کم تئوری و نظریه سیاسی دینی مدرن‌تری ارائه کند که با توجه به اقتضائات و زمینه‌های فکری و اجتماعی زمانه خودش پشتوانه نظام سیاسی قرار بگیرد و در دومی از منظر اخلاق، نگاه لطیفی به فضایل و بایسته‌های حاکم اسلامی می‌‌کند که جمع این دو می‌تواند در حکومت اسلامی امروز ما نیز راهگشا باشد و آن را قرین موفقیت بیشتر کند. 
از نظرگاه اخلاقی نراقي، حاكم اسلامي كسي است كه فضايل مبتني بر اصول چهارگانه اخلاقي را در حد كمال در وجود خويش محقق کرده و متصف به فضيلت حكمت، شجاعت، عفت و عدالت است. او برخلاف نظر پدرش در جامع‌السعادات، عدالت را ثمره همه فضايل سه‌گانه قواي ناطقه، شهويه و غضبيه مي‌داند كه انسان با اصلاح و اعتدال در آنها به فضايل حكمت، عفت و شجاعت مي‌رسد و مجموع آنها در انسان ملكه‌اي به نام عدالت را به وجود مي‌آورد كه «افضل فضايل و اشرف كمالات است، زيرا مستلزم جميع صفات كماليه، بلكه عين آنها است.» از اين منظر، نراقي بر خلاف اسلاف خويش بيشتر بر فضيلت عدالت اصرار دارد و حكيم بودن سلطان را در ذيل عدالت او جست‌وجو مي‌كند و بر اين حقيقت تصريح دارد: «عادل واقعي واجب است كه حكيمي باشد دانا به قواعد شريعت الهيه و عالم به نواميس نبويه و....»(3) نراقي با تقسيم مجاري و حوزه‌هاي عدالت به پنج محور اخلاق، افعال، اموال، معاملات و سياست، عدالت در حوزه سياست و حكومت را پس از شريعت، مهم‌ترين نوع عدالت مي‌داند.
*پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.


 شهاب زمانی/چندی پیش خلاصه گزارش راهبردی از اندیشکده کارنگی، که از اتاق‌های فکر آمریکا برای تصمیم‌سازی در حوزه سیاست خارجی است، به منظور مهار چالش‌های منطقه‌ای و هسته‌ای ایران در رسانه‌های این کشور درج شد که افرادی از مسئولان هسته‌ای دولت سابق در تهیه آن نقش داشتند.
در مقدمه راهبرد پیشنهادی این اندیشکده به قلم «برنز» و «میشل فلورنی» از مقامات ارشد پنتاگون در دولت اوباما، آمده است: «برجام هرچند باید حفظ شده و به صورتی مؤثر اجرا شود، اما نباید پایان مسیر دیپلماتیک با ایران باشد. این فقط آغاز و سنگ‌بنایی برای راهبرد گسترده‌تر و بلندمدت‌تر به منظور ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و مهار رفتار تهدیدآمیز ایران‌ـ از زرادخانه رو به رشد موشک‌های بالستیک گرفته تا استفاده خطرناک این کشور از نایبان منطقه‌ای و نقض حقوق بشر در داخل کشور‌ـ است.»
پیشنهادهای تهیه‌کنندگان این گزارش به دولت و کنگره آمریکا در چهار محور تنظیم شده است:
الف‌ـ اجرای برجام: ایالات متحده با حفظ برجام و به‌کارگیری قدرتمندانه ابزارهای راستی‌آزمایی آن، می‌تواند به بهترین نحو منافع کوتاه‌مدت تا میان‌مدت خود را تأمین کند.
ب‌ـ مسائل ساختاری هسته‌ای: ایالات متحده باید به جای تلاش برای بازمذاکره یا هر رویکرد منفرد دیگری، از حالا گزینه‌های متعددی را برای محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران‌ـ پس از آنکه در سال 2023 بندهای برجام شروع به منقضی شدن می‌کنند‌ـ  بررسی کند.
ج‌ـ فشار: فشار متمرکز و هوشمند از طریق عملیات‌های نظامی، فعالیت‌های اطلاعاتی و تحریم‌های هدفمند می‌تواند ایران را از اقدامات ثبات‌زدا بازداشته، پیامدهای هزینه‌باری برای تحریکات ایران ایجاد کرده، دستیابی ایران به ثبات‌زداترین سامانه‌های تسلیحاتی را پیچیده و کند کرده و به طور مستقیم با فعالیت‌های ایران در منطقه مقابله کند.
د‌ـ تعامل: تعامل ایالات متحده با ایران، به همراه فشار برای انتقال پیام‌های روشن، ممانعت از تداخل فعالیت‌ها، رفع تنش در صورت بروز، یافتن راهکارهای دیپلماتیک برای مسائل منطقه‌ای و هسته‌ای، نمایش عقلانیت به شرکای ایالات متحده و نیروهای عملگرا در داخل ایران و ایجاد مشوق برای ایران به منظور محدود کردن فعالیت‌های نگران‌کننده منطقه‌ای و هسته‌ای، مسئله‌ای ضروری است.
مطابق با این پیشنهادها که مورد توجه تیم تیلرسون قرار گرفته، آمریکایی‌ها در پرتو سه‌گانه تعامل، فشار و در نهایت مهار جمهوری اسلامی مناسبات خود و هم‌پیمانان‌شان را با ایران تنظیم می‌کنند. از جمله نکات مهم پیشنهادی در این گزارش، استفاده از سازوکارهای تعبیه‌شده در برجام برای اجرای سفت‌ و سخت‌تر نظارت‌ها بر برنامه هسته‌ای ایران از جمله از طریق بند T ضمیمه نخست برجام و متهم کردن تهران به نقض روح توافق هسته‌ای با هدف ایجاد اجماع برای فشار به ایران به منظور پذیرش محدودیت‌های طولانی‌مدت پس از انقضای توافق هسته‌ای است.

تحلیلی بر نسل نوین جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی‌ـ قسمت هشتادودوم
 دکتر سیامک باقری‌چوکامی/ الگوی افیونی بر نوعی از نبرد نرم دلالت دارد که سلاح آن مواد مخدر، آماج آن عزم و اراده و ایستادگی و مقاومت جامعه حریف و هدف آن اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. این الگو از تبار تاریخی غمباری برخوردار است. در هر دوره قدرت‌های سلطه برای از میان برداشتن رقیب و حریف خود یا برای سلطه بر دیگر جوامع به این سلاح متوسل شده‌اند.

1ـ الگوی افیونی
 در قرن نوزدهم
جنگ افیونی برای سلطه بر جامعه هدف از سابقه تاریخی طولانی برخوردار است. این الگو را انگلیس در قرن نوزدهم علیه چین به کار برد که به جنگ «تریاک» معروف است. در آن زمان، بریتانیایی‌ها که به طور گسترده‌ در هند خشخاش می‌کاشتند، برای تأمین بازار مصرف، چینی‌ها را به استعمال تریاک فرامی‌خواندند و شرکت هند شرقی تمام مساعی خویش را برای فروش هرچه بیشتر آن در سرزمین پرجمعیت چین به کار می‌بست. پس از تلاش پادشاهی چین برای تحدید تجارت تریاک و مقابله با اعتیاد فزاینده مردم، انگلیسی‌ها تحت عنوان «دفاع از تجارت آزاد» به چین حمله کردند که فرجام کار جدا کردن هنگ‌کنگ از این کشور شد. 

2ـ الگوی افیونی
 دوران جنگ سرد
الگوی جنگ افیونی در دوران جنگ سرد پیچیده‌تر شد. در این دوره، سیاست‌های اعلامی دولت‌های بین‌المللی مبارزه با مواد مخدر و روان‌گردان است؛ اما سیاست‌های اعمالی آنها راه‌اندازی جنگی پنهان برای تخریب اجتماعی و فروپاشی سرمایه اجتماعی رقیب است. الکساندر دمارانش، رئیس سازمان اطلاعات سابق فرانسه در کتاب جنگ چهارم خود توضيح داده است كه چگونه از مواد مخدر به طور پنهاني عليه نيروهاي شوروی در افغانستان در چارچوب اجرای بخشی از طرح مُسکیتو یا پشه مالاریا با هدف از پای در آوردن ارتش سرخ شوروی سابق استفاده شده است. وي در ملاقاتي كه با رئيس‌جمهور وقت آمريكا، رونالد ريگان در سال 1980 داشت، گفت: «آقاي رئيس‌جمهور! عامل سوم شايد از همه ديو‌صفتانه‌تر باشد. راستي شما با اين همه مواد مخدر كه توسط آژانس اطلاعات دفاعي، گارد ساحلي، اف‌بي‌آي و پست خدمات گمركي توقيف مي‌شود، چه مي‌كنيد؟ ما بايد آنها را به طور مجاني پخش كنيم. اگر اين اقدام صورت گيرد، شما دولت شوروي را از كار خواهيد انداخت... اين طرحي زيركانه است و چيزي است كه براي انجام گرفتن طراحي شده است. مبارزه جنگي، بدون آن كه حتي يك گلوله از روي خشم شليك شود.»(دمارانش و اندلمن، ص14)
تحقیقات آلفرد مکی مطلب فوق را تأیید می‌کند که با گذشت دو سال از آغاز عملیات مخفی سیا در افغانستان، (1979/1358) سرزمین‌های مرزی پاکستان‌ـ افغانستان به بزرگ‌ترین تولیدکننده هروئین در جهان تبدیل شدند.(چاسودوفسکى، 1383، ص 91) 

3ـ الگوی افیونی
 پس از جنگ سرد
پس از جنگ سرد، جنگ افیونی از نظر کمّی و کیفی دچار تحول می‌شود. نسل اول مواد مخدر از جمله تریاک و نسل دوم مواد مخدر، مانند هروئین مربوط به دوران جنگ سرد بود؛ اما پس از جنگ سرد و تحولات فناوری‌ها، نسل سوم مواد مخدر تولید شد که بسیار خطرناک‌تر از نسل اول و دوم است. نسل سوم مواد مخدر روان‌گردان‌هایی هستند که حداقل 250 نوع آن را ذکر کرده‌اند و در چهار دسته محرك‌ها، سركوبگرها، توهم‌زاها و مخدرها تقسیم می‌شوند. این روان‌گردان‌ها از مواد و ترکیبات گیاهی تهیه شده که با عناوینی چون «نشاط‌آور بودن» تبلیغ می‌شوند. در این دوره سودآوری مواد مخدر به قدری است که گفته می‌شود دارای سود خالص حداقل 500 تا 600 میلیارد دلار در سال و با چرخش مالی سالیانه 1500 تا 1600 میلیون دلار است. 
نکته اساسی این است که مدیریت اصلی این تجارت در اختیار آمریکا است. کتاب «سازمان سیا به عنوان جرایم سازمان‌یافته» نشان داده است، این سازمان از جنگ ویتنام تا کنون در مدیریت بازار مواد مخدر نقش داشته است. بانک‌های بانک بین‌المللی اعتبار و تجارت (Credit & Commerce International) مستقر در لندن که پول‌های حاصل از تجارت مواد مخدر را جابه‌جا می‌کنند، روابط بسیار نزدیکی با سازمان سیا دارند. روزنامه «نیویورک‌تایمز» به تازگی با اشاره به همکاری بین سازمان سیا و قاچاقچیان مواد مخدر نوشت، جمعه خان، بزرگ‌ترین قاچاقچی افغانستان که از سال 2008 میلادی در زندان آمریکا به‌سر می‌برد، عامل سیا بوده است.
در الگوی افیونی نبرد نرم پس از جنگ سرد افزون بر نقش‌آفرینی شگردهای خاص سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی، مانند سیا در انتقال و ترویج مصرف مواد مخدر، صاحبان رسانه‌های جنگ نرم نیز در اجرای الگوی جنگ افیونی، ابزار تبلیغاتی همچون شبکه‏های ماهواره‏ای نیز به کمک آنها آمده و مصرف مواد مخدر را ترویج و چگونگی تهیه آن را آموزش می‌دهند.

4‌ـ سلاح مواد مخدر
 در براندازی جمهوری اسلامی
الگوی افیونی نبرد نرم درباره جمهوری اسلامی از پیچیدگی و گستردگی بیشتری برخوردار شده است. امروزه، مسئله اعتیاد در ایران تمام گستره جامعه را در بر گرفته است؛ به گونه‌ای که سازمان ملل ایران را حائز رتبه نخست در مصرف مواد افیونی می‌داند. آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از مشاهده ابزار سخت‌افزارانه نظامی از جمله جنگ تحمیلی، به سیاست‌های نیمه‌سخت و نرم روی آوردند که یکی از آنها، ترویج اعتیاد در ایران است. ریچارد مورفی، قائم‌مقام وزارت خارجه آمریکا، برای تحلیل جامع انقلاب ایران به کشور عربستان عزیمت کرد و پس از 45 روز گزارشی ارائه داد مبنی بر اینکه ضربه‌های خارجی، انقلاب اسلامی را محکم کرده و برای مقابله با آن فقط دو راهکار ترویج مواد مخدر و ترویج فساد و فحشا باقی مانده است. (محبوبی‌منش، 1382، ص 85)
1‌ـ4ـ بخشی از سناریوی این جنگ از طریق احداث کارخانه‌های تبدیل مواد در مناطق مرزی افغانستان دنبال می‌شود. برای نمونه، آمریکا در مناطق مرزی افغانستان تعداد کارخانه‎های تبدیل تریاک به هروئین را به ۱۰ برابر رسانده است که نتیجه آن افزایش ورود هروئین به کشور بوده است.
2ـ4ـ بخش دیگر اجرای سناریوی موصوف از طریق شبکه‌های ماهواره فارسی‌زبان و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی پیگیری می‌شود. 
3ـ4ـ سرویس‌های اطلاعاتی با مطالعات گسترده‌ درباره الگوي مصرف مواد مخدر و روان‌گردان‌ها در ايران و بده‌بستان‌هاي گسترده‌اي که با مافياي مواد افيوني دارند، به تولید و توزیع آن مبادرت می‌ورزند. 
4ـ4ـ بخشی از سناریوی الگوی افیونی براندازی، بهره‌برداری از وضعیت مواد مخدر و نگرانی ناشی از آن برای خانواده‌ها به منظور مشروعیت‌زدایی از نظام جمهوری اسلامی ایران است. مخالفان نظام سعی دارند از طریق پروپاگاندا و گزارش‌دهی ساختگی، گسترش اعتیاد در ایران را برنامه از پیش طراحی شده‌ای از سوی نظام یا نهادهای نظام معرفی کنند. 
جنگ افیونی، جنگ بدون خون‌ریزی است و سازمان‌های اطلاعاتی نظام سلطه سیاست‌های اعمالی آن را به صورت عملیات پنهان با هدف براندازی خاموش یا فراهم‌سازی زمینه‌های فروپاشی نظام‌های سیاسی اجرا کرده‌اند و اکنون به طور پیچیده‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال می‌شود.

 منازعه روبنایی و شکلی آمریکا و تروئیکای اروپایی بر سر نحوه تحدید توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران، اهمیتی برای ایران ندارد، بلکه آنچه مهم است، اتفاق‌نظر واشنگتن و شرکای اروپایی‌اش بر سر اصل این موضوعات است؛ لذا هوشمندی سیاسی و موضع قاطع انقلابی ایجاب می‌کند جنبه ظاهری «بازی منازعه» کنار زده شود و به جنبه ماهوی و زیربنایی موضوع توجه شود. در اوضاع فعلی مخالفت مطلق با هرگونه مذاکره موشکی با آنها و از سوی دیگر، تقویت روزافزون توان دفاعی کشورمان، تنها راه پیش‌ روی سیاست خارجی ماست. همچنین تروئیکای اروپایی نیز باید بابت بازی در زمین ایالات متحده آمریکا مورد بازخواست جدی دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار گیرد. بی‌شک در صورت مواجهه قاطعانه و هوشمندانه با این موضوع، تقسیم کار کاخ سفید و کاخ الیزه و دو کشور اروپایی آلمان و فرانسه در تقابل با توان دفاعی و موشکی کشورمان به جایی نخواهد رسید.


چاپ و ویرایش سوم کتاب «ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ در خیزش بیداری اسلامی» تألیف آقای دکتر حسین امیرعبداللهیان در سال 1395 از سوی اداره نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است.
خاورمیانه بزرگ از جمله مناطقی است كه در آن هویت‌های گوناگون و متضادی در كنار یكدیگر قرار دارند، مسئله هویت در خاورمیانه با دیگر نقاط جهان متفاوت است. مؤلف در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه علت ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ و رابطه آن با خیزش بیداری اسلامی چیست، درصدد است رابطه بین عوامل جامعه‌شناختی و ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ را در ارتباط با خیزش بیداری اسلامی واکاوی کند. بر این مبنا، در این کتاب تلاش شد ابعاد مختلف ناکارآمدی طرح به روش علمی و با بهره‌گیری از دیدگاه نظری سازه‌انگاری تبیین شود.
در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیه این است که عوامل جامعه‏‌شناختی، به ویژه هویت، عمده‌ترین عامل ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ و مهم‌ترین مؤلفه در بیداری اسلامی به‌ شمار می‌رود. برای تأیید این فرضیه، نقش و عوامل جامعه‏‌شناختی را بررسی کرده و با مروری بر پیشینه و جهت‌‏گیری طرح خاورمیانه بزرگ، ابعاد و نقش هویت را مورد واکاوی قرار داده و رابطه آن با تحولات اخیر منطقه، یعنی بیداری اسلامی را نشان می‌دهد. کتاب حاضر درصدد است با نگرش جامعه‌شناختی و تكیه بر ایده‌ها و هویت‌ها ادعا کند كه «ناكارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ» به این علت بوده است كه عوامل فرهنگی و هویتی در تئوری و عمل نادیده گرفته شده و عملاً به مقدمه‌اي تبديل شده كه متعاقب آن تحولات بيداري اسلامي را در منطقه رقم زده است.
کتاب حاضر هفت فصل دارد؛ در فصل اول، الگوي تئوريك بحث، اصل طرح خاورميانه بزرگ، مباني و كاركرد آن از منظر سازه‌انگاری؛ در فصل دوم عوامل جامعه‌شناختي طرح خاورميانه بزرگ؛ در فصل سوم مطالعه موردي كشور عراق پس از اشغال در سال 2003؛ در فصل چهارم تأثیر ساختار قدرت در ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ؛ در فصل پنجم بيداري اسلامي در منطقه خاورميانه؛ در فصل ششم موج دوم تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا و در فصل هفتم واکاوی و آینده‌پژوهی تحولات بحرین، سوریه و یمن بررسی و تشریح شده است.