رضا اشرفی/ موضوع تنها به افزایش قیمت سوخت برنمیگردد. مردم سالهاست که اعتراض دارند، اما حرفهای خود را به گونهای دیگری اعلام میکنند و هیچ یک از روشهای پیشین جواب نداده و امروز فرانسویها در خیابانها به دنبال پاسخ و راهحل میگردند.
اولین اعتراضات در 26 آبان و با افزایش قیمت سوخت آغاز شد. پس از آن معترضان به خیابانها آمده و علیه ناکارآمدی سرمایهداری شعار دادند؛ یعنی هدف معترضان امانوئل مکرون و ناتوانی در اداره درست کشور نیست؛ بلکه هدف اصل نظامی است که فرانسه و غرب سالهاست بر آن تأکید دارند و مبتنی بر آن فلسفه، سیاست و حکومت را میچرخانند.
این موضوعی نیست که دولت فرانسه و شخص رئیسجمهور آن را درک کند، بنابراین با محکوم کردن فضای شکل گرفته که به گفته خودش شبیه «صحنههای جنگی» است، به پلیس دستور داده که با مردم برخورد کند. میدان نبرد در شهرها و خیابانهای بسیاری به چشم میخورد، اما در شانزهلیزه سرکوب شدیدتر است. این خیابان که کاخ الیزه را در خود جا داده، منطقهای اعیاننشین و نماد سرمایهداری در فرانسه است.
مکرون که جوانترین رئیسجمهور فرانسه است و با کنار زدن همه احزاب سنتی پیشین، در حالی که حزبی تازه به نام «به پیش» را ساخته بود، بیش از 66 درصد آرا را به خود اختصاص داد و از سال 2017 بر کرسی ریاستجمهوری فرانسه نشست. مردم به امید اینکه شعارهای او نسبت به سیاستمردان و احزاب گذشته، بهتر و راهگشاتر است به وی رأی دادند، اما با گذشت یک سال ناتوانی در اداره دولت و پایین آمدن بیشتر رفاه اجتماعی سبب شد تا دست به شورش بزنند.
همواره این امید وجود داشت که با کنار رفتن احزاب چپ و راست و انتخاب چهرهای جدید که به لحاظ اندیشه و روش مستقل است و همچنین سابقه اقتصادی و بانکداری دارد، میتواند راه نجات مردم فرانسه را نشان دهد، در حالی که این امید نیز راه به جایی نبرد. اکنون مردم به دنبال عبور از سرمایهداری و «يک فرانسه تحصيلکرده، يک فرانسه شايسته و يک فرانسه کارآمد» هستند؛ فرانسهای که اگر چه دولت اعلام میکند، اما نمیتواند این خواسته را برآورده کند.
بر اساس قانون فرانسه، افرادی که خودروهای آنها در کنار خیابان با نقص فنی مواجه شده، باید «جلیقه زرد» بپوشند تا رفع مشکل شود. حال با افزایش مالیات بر سوخت فرانسه، هزاران فرانسوی جلیقه زرد پوشیده و به خیابانها آمدهاند. دولت فرانسه در سال 2017 این تصمیم را گرفت و طی روزهای اخیر آن را اجرایی کرده است. حال که اعتراضات خیابانی افزایش یافته مکرون از شجاعت پلیس قدردانی کرده است که کاملاً حرفهای مخالفان را سرکوب میکند. رئیسجمهور پس از اینکه متوجه شد تنها با خشونت نمیتوان راه به جایی برد، شروع به بد زبانی کرد و در توئیتی نوشت: «شرم بر کساني که به نيروهاي پليس حمله کردند. در فرانسه خشونت جايي ندارد.»
غرب که به راحتی در نظام بینالملل، هر مخالفی را در صف تروریسم قرار میدهد، در داخل نیز مخالفان را مروّجان خشونت میداند که راه تروریسم را پیش میگیرند. این موضوع اکنون در فرانسه بیش از دیگر کشورها خود را نشان میدهد. مکرون نگران فضای واکنشی در داخل و خارج فرانسه است و به همین منظور مخالفان را برنمیتابد و خواهان پایان یافتن هر چه سریعتر آنها است، در حالی که اگر دستور خشونت بیشتر به پلیس و نیروهای نظامی امنیتی بدهد، مردم بیش از گذشته به خیابانها خواهند آمد.
منتقدان این نوع برخورد با مردم را به دولت هشدار داده و تأکید دارند که راه برونرفت از این بحران، خشونت بیشتر نیست؛ بلکه باید چارهای اندیشید تا راه خروج از بحران اقتصادی را پیدا کرد، در غیر این صورت جامعه به سمت هرجومرج پیش خواهد رفت. برخی از احزاب و شخصیتهای مطرح و تأثیرگذار به صراحت اعلام کردهاند که دولت هر چه زودتر «صدای اعتراض» را بشنود، در غیر این صورت، با تشدید هرجومرج کشور به سمت انقلاب پیش میرود. برخی حتی هشدار دادهاند دیگر برای شنیدن صدای اعتراض دیر شده؛ چرا که مردم زیر فشار اقتصادی له شدهاند.
همزمان دولت که نگران جنبش ضد سرمایهداری است سعی دارد مردم را «دیو» جلوه داده و آنها را به هر شکل ممکن سرکوب کند. همزمان با اعتراضات، صحبت از ملیگرایان ضد اتحادیهگرایی و راستگرایان نیز به میان آمده است. در انتخابات سال 2017 راستگرایان ملیگرا به رهبری مارین لوپن رقیب مکرون بودند. این موضوع نشان میدهد که طی چند سال اخیر ضد نظام سرمایهداری، چقدر در فرانسه رشد یافته که نامزد آنها تا دور دوم رقابت ریاستجمهوری پیش رفته است.
البته این موضوع تنها مختص فرانسه نیست؛ زیرا همین موضوع را میتوان در دیگر کشورهای اروپایی مانند ایتالیا، آلمان، نروژ، اسپانیا و... دید. در کنار راستگرایان ضد سرمایهداری، چپها نیز فعال بوده و دولت را در تنگنا قرار دادهاند، در حالی که در سال 2017 وقتی مکرون پیروز انتخابات شد، سیاستمداران معتقد به نظام سرمایهداری بسیار خوشحال شده و به مکرون تبریک گفتند که توانسته مخالفان را شکست بدهد، حال این پیروزی مکرون در مسیر شکست قرار گرفته است و اروپا و غرب را تهدید میکند. به خصوص که اعتراضات در شهرهای کوچکتر و اطراف، بیش از پایتخت است؛ یعنی اینکه مردم فقیرتر و دور از مرکز در متن اعتراضات هستند؛ زیرا قوانین سرمایهداری بیش از همه به آنها آسیب زده است. به ویژه که سال نو میلادی پیش رو است و فشارهای اقتصادی در طبقات پایین بیشتر احساس میشود؛ بحرانی که قوانین سرمایهدارانه دولت فرانسه نتوانسته برای آن راه برونرفتی پیدا کند. میتوان گفت، چالشی که دولتهای نیکولا سارکوزی و فرانسوا اولاند را از کرسی ریاستجمهوری دور کرد، اکنون مکرون را نشانه رفته است. اما فضای کنونی نشان میدهد که این بحران تنها به دولتها و اشخاص منحصر نخواهد شد؛ بلکه مردم منتظر تغییرات بنیادی هستند. فضایی که نه تنها فرانسه، بلکه کل اروپا و حتی جهان غرب را تهدید میکند.