حجتالاسلام احمد سالك نايبرئيس كميسيون فرهنگي مجلس با اشاره به تصويب كليات طرح زيست شبانه در شوراي شهر تهران گفت: ما نبايد به هيچ وجه از سبك زندگي غربي الگوبرداري كنيم، چرا كه آن را ضدارزش ميدانيم. اين طرح مقدمهاي ديگر براي حركت در مسير زندگي غربي و ظلمي بزرگ به خانواده و جريان انقلاب است.
محبوبه ابراهيمي/ طعم آبدوغ خيار ظهرهاي تابستان، دور سفره پارچهاي خانه مادربزرگ از شيرينترين خاطرات كودكي ماست كه هنوز طعمش را به ياد داريم. خسته از بازي و دويدنها برميگشتيم و هوس غذايي خنك و دلچسب، شادي كودكانهمان را كامل ميكرد. مادربزرگ كنار نانخشك، گردو و كشمش و سبزي هم در سفره ميگذاشت تا سردي غذا اذيتمان نكند. شايد در كودكي هيچوقت دقت نكرده بوديم؛ اما حالا كه گذشتهمان را مرور ميكنيم، راز بزرگ جامانده در سفره مادربزرگ مبهوتمان ميكند؛ سفرهاي كه تابستانش بوي خيار و ماست ميداد و زمستانش با گرماي آبگوشت و كلهپاچه حرارت ميگرفت. راز سفره مادربزرگ در تغيير همزمان با فصل و هماهنگياش با نظام طبيعت بود.
آن روزها، مادرها و مادربزرگها حسابي مشغله و فعاليت داشتند؛ اما بيش از هر چيز توجهشان به تغذيه خانواده بود و از سفره خانه غافل نميشدند. مواد غذايي و امكانات، اندك بود؛ اما با همان محدوديتها، مناسبترين غذاها را تهيه ميكردند و سلامت روح و روان خانواده را در گرو سلامت سفره ميدانستند. هر فصل، غذاهايشان را با مواد طبيعي و محصولات غذايي همان فصل ميپختند و ميوه و صيفيجات همان فصل را چاشني دورهميها ميكردند. اين را از مادرانشان به ارث برده بودند و به دست دخترانشان نسل به نسل منتقل ميكردند؛ اما با مدرن شدن سبك زندگي، سبك تغذيه هم دچار دگرگوني شد و غذاها شكل و ظاهري متفاوت به خود گرفتند. ميوهها به ياري گلخانهها، چهارفصل شدند و آدمها ذوقزده از اين پيشرفت علمي كه هر زمان هر ميوهاي را اراده كنند، تهيه ميكنند و ميخورند؛ در حالي كه طبيعت، ميوه هر فصلي را به تناسب همان فصل به ثمر ميرساند و فايدهاش در همان فصل است و ضررش در فصلهاي ديگر. از سوي ديگر مواد غذايي متنوع و انواع غذاهاي آماده طبخ، فروشگاهها را پر كردند و زنها ترجيح دادند كه اشتهاي فرزندانشان را با آنها بيشتر كنند و دلشان خوش باشد كه بچهها سير از سفره بلند ميشوند. در عين حال فريزرهاي آشپزخانهها سبزي و گوشت و مرغ را براي زمانهاي طولاني نگهداري ميكنند و كافي است مادر خانواده براي پخت غذا سري به فريزر بزند و با تركيب چند ماده غذايي، غذايي لذيذ آماده كند؛ بدون اينكه به تناسب فصلي و آب و هوايي مواد اهميت بدهد. تنوع و فراواني فستفود و ساندويچ و رستورانها هم به ياري مادرها آمدهاند تا كمتر به تنوع و سلامت تغذيه توجه كرده و راحتي را بر هر چيزي مقدم كنند؛ غافل از اينكه سلامت خانواده در گرو تغذيه سالم است و معده، بخش مهم و حياتي بدن است كه سلامت جسم و روح را تعيين ميكند. اين روزها مادرها تنها به دنبال غذاهاي لذيذ با ظاهري جذاب و پختي راحت هستند و هيچ توجهي به پيامدهاي ناگوار تغذيه نادرست ندارند.
حقيقت اين است كه آنچه نسلهاي گذشته به آن پايبند بودند، كاملاً با اصول طب سنتي منطبق بوده كه براي تغذيه هر فصل توصيههايي خاص دارد. اين روزها متخصصان طب سنتي تلاش ميكنند تا آن اصول از ياد رفته را احيا و در زندگيها فراگير كنند. به همين دليل تأكيد دارند در فصل تابستان كه گرما در آخرين حد خود است و طبيعت و هوا خشك، بايد از مواد غذايياي استفاده كنند كه گرما و خشكي اين فصل را تشديد نكند؛ براي نمونه كنجد، فلفل، زنجبيل، دارچين، زعفران، سس، ادويه، شيرينيها، شكلات و عسل از جمله خوراكيهايي هستند كه حرارت و خشكي بدن را بالا ميبرند و بايد مصرفشان را در اين ماههاي سال محدود كرد. گوشت قرمز به ويژه گوشت كبك، بلدرچين و شتر نيز به دليل گرما و حرارت زياد نبايد در تابستان زياد استفاده شوند. در عوض، نوشيدنيهاي سنتي و خنك مثل شربت آبليمو، گلاب، بهارنارنج و بيدمشك حرارت بدن را كم ميكنند و به ويژه اگر با تخمشربتي و خاكشير تركيب شوند، مانع گرمازدگي ميشوند. هندوانه، سكنجبين، خيار، كاهو، خرفه و ميوههاي ملس مانند شاتوت، گوجهسبز، هلو، آلبالو، آلو و گيلاس نيز از خوراكيهاي پرطرفدار و مفيد در تابستان هستند كه بايد جدي گرفته شوند. به توصيه متخصصان طب سنتي، بايد از غذاهاي سرخكردني در اين ايام سال پرهيز كرد و در عوض غذاهايي مثل ماست و اسفناج، آبدوغخيار، سوپ جو و آش جوي كم حبوبات را كه طبع خنكي دارند جايگزين كرد. همچنين خوراك سبزيجات سرخ نشده كه با غوره و ليمو و نارنج كمي ترش شده گزينه خوبي براي كاهش عطش و حرارت بدن است.
نكته مهم اينكه خواب و استراحت كافي، پوشيدن لباسهاي نخي، دوش آب خنك، شنا و ورزشهاي سالني هم ميتواند به خنك شدن بدن كمك كند و مكملي براي تغذيه درست باشد تا بدن در برابر گرماي اين فصل ايمن بماند.
اينها همه يعني ميتوان نوستالژي شيرين كودكي را زنده كرد و طعم خنكي را به سفرههاي تابستان گره زد. بايد با تدبير و مديريت به استقبال گرما رفت و سلامتي را با تغذيه درست بيمه كرد.
ندا كرمانشاهي/ خاتمكاريهاي اصفهان، چاقو و ظروف مسي زنجان، معرقكاري، سوزنكاري، منبتكاري، حصيربافي، سراميك، سفال لالهجين، قاليهاي تركمني، تذهيب و بسياري موارد ديگر از جمله زمينههايي هستند كه ميتوان به كمك آنها اشتغال فراواني ايجاد كرد. به جز موضوع اشتغال، آنچه بيش از هر چيز ديگر اهميت دارد، سر پا نگه داشتن فرهنگي است كه ممكن است با فناوري به فراموشي سپرده شده يا كمرنگتر شود؛ در حالي كه هر يك از اين صنايع يا بهتر بگوييم هنر، پيشينهاي تاريخي از مملكتمان را در خود پنهان كرده است.
ميراث فرهنگي يكي از پايههاي هويت فرهنگي است. يكي از مصداقهاي مهم اين ميراث نيز صنايع دستي است؛ بنابراين صنايع دستي و حفظ آن ميتواند به حفظ هويت و فرهنگ يك مملكت منجر شود.
صنايع دستي نسل به نسل و از پدران و مادران به فرزندانشان رسيده است. امروز نيز بيش از 295 رشته صنايع دستي در كشورمان فعال است و اين مديون دست هنرمنداني است كه با زحمت خود توانستهاند اين صنايع را حفظ و ماندگار كنند.
اين صنعت چنان اهميت دارد كه از آن به عنوان «اقتصاد سبز» نام ميبرند. اشتغال فراوان كمترين بركت اين صنعت قديمي، حفظ و دفاع از هويت فرهنگي اصليترين موضوع مطرح در اين رابطه است.
صنايع دستي به نام صنعت است؛ اما در واقع هنري محسوب ميشود كه ميتوان از آن بهرههاي فرهنگي و اقتصادي بسياري برد. در بعد اقتصادي آن كافي است به ارتزاق حدود 3 ميليون استادكار هنرمند به همراه خانوادههاي خود از اين راه اشاره كنيم؛ اما از نظر فرهنگي، كسي نيست كه تأثير اين هنر را در آشنايي با فرهنگ و آداب و رسوم گذشته ايران انكار كند.
ارائه محصولات صنايع دستي پيامد مثبت ديگري نيز دارد كه آن جذب توريست به واسطه عرضه اين محصولات در كشورهاي ديگر است. همين جذب توريست نيز قدم بسيار بزرگي براي آشنايي بيشتر با فرهنگ ايران خواهد بود؛ اما مديران و مسئولان تا چه حد به اين هنر اهميت ميدهند!
فراهم كردن امكاناتي براي به نمايش گذاشتن و بيشتر و بهتر ديده شدن اين صنايع، از جمله نمايشگاههاي دائمي يا موقتي كه گهگاهي در گوشه و كنار خيابانهاي شهر به چشم ميخورد، بزرگترين قدمي است كه ميتوان در اين رابطه برداشت.
افزايش جشنوارهها در اين حوزه منجر ميشود تا جوانان، رغبت بيشتري براي ورود به اين عرصه داشته باشند. از سوي ديگر دادن تسهيلات ويژه براي راهاندازي كارگاههاي اين گونه صنايع ميتواند قدم بسيار مهمي براي رونق گرفتن اين هنر و جلوگيري از مهاجرت روستاييان به شهرها براي يافتن شغل باشد.
نبايد فراموش كرد كه مهمترين راه تبادل فرهنگ و به رخ كشيدن فرهنگ اصيل ايراني معرفي آثار هنري آن كشور است؛ بنابراين قرار دادن مشوقهاي صادراتي و كمك به هنرمندان اين عرصه براي معرفي آثارشان به بازارهاي جهاني مهمترين وظيفه مديران اين بخش خواهد بود.
البته نقش بيبديل هنرمندان اين عرصه در معرفي و زنده نگه داشتن صنايع دستي بيش از هر چيز ديگري مهم است، به اين ترتيب كه آنها بايد با استفاده از امكانات گوناگوني اعم از فناوريهاي روز و فضاي مجازي تلاش كنند تا خود و توليدات خود را بيش از پيش در معرض نمايش و معرفي قرار دهند. به اين ترتيب ميتوان دريافت كه هميشه فناوري روز در مغايرت با آن چيزي كه به نوعي وابسته به گذشته است نخواهد بود.
ليلا وطنخواه/دختر 17 سالهاي دارم، خواستگاري دارد كه خدمت سربازي نرفته و وضع مالي خوبي هم ندارد. با اين شرايط چه كنيم؟
براي ازدواج تنها رسيدن به بلوغ جنسي كافي نيست؛ بلكه فرد بايد به بلوغ هيجاني، فكري، رواني يا عاطفي نيز برسد. منظور از بلوغ رواني اين است كه نگاه به زندگي فرد با يك كودك يا نوجوان تغيير كند. از جمله ويژگيها و مشخصههاي بلوغ عاطفي، هيجاني و اجتماعي كه شما بايد آن را بررسي كنيد، به شرح زير است:
ـ بايد دو طرف اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشند؛
ـ بايد بتوانند تكيهگاه هم باشند؛
ـ توان ترك عادت بد را داشته باشند و به دنبال اصلاح خود باشند؛
ـ بايد درك بالايي داشته و بتوانند با مشكلات كنار بيايند و احساسات خود را كنترل كنند؛
ـ بايد آيندهنگر باشند و بتوانند مديريت خود و خانواده را عهدهدار شوند؛
ـ مسئوليتپذير باشند و به شناختي نسبي از خود رسيده باشند ؛
ـ سعي كنند جنس مخالفشان را بفهمند و انعطافپذير باشند.
البته گفتني است، تشخيص اينكه فرد به بلوغ رواني و اجتماعي رسيده است، كار آساني نيست و مشاوره گرفتن از يك روانشناس ميتواند به شما كمك كند تا به شناخت بهتري از خود و شرايطتان برسيد. حال ميتوان گفت سن مناسب براي ازدواج واقعاً محدود به يك عدد و سن خاصي نيست و اصل تفاوتهاي فردي ميگويد، سن و زمان مناسب براي ازدواج در هر كس تفاوت دارد.
بايد توجه داشت كه كسي كه دائماً تحت حمايت و مديريت خانواده بوده است، به طور طبيعي يكسري از تجربههاي لازم را براي زندگي مشترك كسب نكرده است.
آقا پسر بايد توانايي تأمين هزينههاي زندگي را داشته باشد. منظور از پشتوانه مناسب هم پول و خانواده نيست، بلكه داشتن هنر يا تحصيلات است كه سوپاپ اطميناني براي روزهاي آينده است. هر دو طرف بايد وضعيت جسمي مناسب داشته باشند. همچنين بايد مطمئن باشيد از نظر رواني و روحي سلامت نسبي داشته باشند كه اين دو مورد با يك بررسي ساده پزشك و روانشناس مشخص ميشود.
در نهايت بايد بگوييم مهمترين لازمه ازدواج پس از بلوغ عاطفي و اجتماعي، «عشق» است؛ اما فراموش نكنيد، عقل و عشق بايد هر دو به يك اندازه در هر ازدواجي دخيل باشند؛ از اين رو مشاوره ازدواج به شما كمك ميكند در هر شرايطي كه هستيد، بهترين تصميم را بگيريد.
شهناز سلطاني / فشار خون بالا مهمترين علت مرگ يا مهمترين عامل بيماريزاي ما ايرانيها در ده سال اخير بوده است كه آن را چندان جدي نگرفتهايم. تا دلمان خواسته غذا و نمك مصرف كردهايم و بيتحرك بودهايم و اينگونه فشار خونمان افزايش يافته است. اكنون كه از اين بيماري بيسر و صدا و مهلك غافل بودهايم، طرحي براي اجرا به ميدان آمده كه سبب شده سراغي از فشار خونمان بگيريم.
از فشار خونمان بيخبريم
بسيج ملي كنترل فشار خون كه از 27 ارديبهشت ماه سال جاري شروع شده و تا 15 تير ادامه دارد، نگاهها را به فشار خون بالا در كشور نشانه رفته است؛ عاملي كه مهمترين متهم سكتههاي قلبي و مغزي و مرگهاي زودرس در ايران محسوب ميشود؛ اين گفته دكتر رضا ملكزاده، معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت است. وي همچنين از افزايش 40 درصدي مرگهاي ناشي از فشار خون بالا طي 25 سال گذشته خبر ميدهد. وي بر مرگ سالانه 33 هزار هموطن زير 55 سال به دليل سكتههاي قلبي و مغزي ناشي از فشار خون نيز تأكيد ميكند.
دكتر سعيد نمكي وزير بهداشت نيز از بيخبري بسياري از مردم از مشكل فشار خونشان خبر ميدهد. به گفته وي، در برخي مناطق 40 و در برخي مناطق 60 درصد مردم از مشكل فشار خون بالايي كه دارند بياطلاع هستند. نمكي اميدوار است در طرح ملي كنترل فشار خون كه قرار است در جمعيت 40 ميليوني بالاي 30 سال اجرا شود، 2 ميليون بيمار جديد شناسايي شوند. دكتر ايرج حريرچي معاون وزارت بهداشت نيز از احتمال افزايش50 درصدي كمكاري كليه در اثر افزايش فشار خون خبر ميدهد و تأكيد ميكند كه بيماري فشار خون صد درصد درمان شدني است.
كاهش چشمگير مرگ و مير
پژوهشها و آمار و ارقام مطالعه بيماريها و مسبب آنها در كشور نشان ميدهد فشار خون ما ايرانيها بيش از آنكه تصور كنيم بالاست و خطرآفرين و نبايد به هيچ عنوان آن را دست كم گرفت. براساس شواهد فشار خون بالا در همه دنيا مهم و اثرگذار است. تعيين يك روز و نامگذاري آن به روز جهاني فشار خون نشاندهنده همين اهميت است. شعار امسال اين روز «فشار خون، بدانيم و اقدام كنيم» است. اتفاقاً همزمان با اين روز بسيج كنترل فشار خون در ايران كليد خورده است. همه مراكز بهداشتيـ درماني در شهرها و روستاها و پايگاههاي بسيج، كارخانهها و مراكز فعال صنايع، ايستگاههاي سيار در معابر و مساجد، تمام بيمارستانهاي دولتي و خصوصي، داروخانهها و مراكز برگزاري نماز جمعه، در كنترل فشار خون همكاري خواهند داشت. متوليان اجراي اين طرح اميدوارند با شناسايي و كنترل بيماران پرفشاري خون 25 درصد سكتههاي قلبي و مغزي و مرگهاي زودرس در كشور را كاهش دهند.
آيا بيحال و خستهايد؟
اين بيماري خاموش و كشنده چه علائمي دارد؟ اگر بيحالي و خستگي عمومي داريد آنها را خيلي مهم بدانيد و پيگيري كنيد. علاوه بر اين توصيه پزشكان اين است كه از 35 سالگي به بعد هر ماه، يا هر دو سه ماه يكبار، فشار خونتان را كنترل كنيد و اگر مشخص شد به اين بيماري درمان شدني مبتلا هستيد، آن را به طور جدي پيگيري و درمان كنيد. متأسفانه در بيشتر مواقع ديده شده است كساني كه متوجه بيماري خود ميشوند آن را جدي نميگيرند و درمان آن را هم همين طور. همين سبب ميشود كه صدمات جبرانناپذيري به آنها وارد شود.
عوامل پيدايش فشار خون بالا
مصرف بالاي نمك و چاقي دو عامل مهم پيدايش فشار خون بالاست؛ اما عوامل ديگر هم كم نيستند؛ مثل كمتحركي، چربي خون بالا، مصرف الكل، رژيم غذايي، منطقه و محل سكونت، سبك زندگي، ژنتيك، آلودگي هوا و استرس و برخي عوامل در فرايند رشد جنين.
مصرف سرانه نمك در دنيا 5 گرم است؛ اما ايرانيها 11 گرم مصرف ميكنيم؛ يعني دو برابر مصرف جهاني. اين را دست كم نگيريم. مطالعه ملي بار بيماريها در كشور در سال 1395 نشان ميدهد فقط 12 درصد از ما در محدوده سالم نمك مصرف ميكنيم و 88 درصد باقي مانده پرمصرف هستيم؛ بنابراين بايد سعي كنيم به اندازه و كافي استفاده كنيم.
مواد غذايي كنسروي و آماده نمك زيادي دارند كه اگر پيش از مصرف آنها را آبكشي كنيد، مقادير زيادي از نمك آنها از بين ميرود. برچسب مواد غذايي را حتماً بخوانيد. آنهايي را كه سديم بالايي دارند از دور خارج كنيد.
به جاي نمك از طعمدهندههاي ديگر مثل ليموترش و فلفل دلمهاي و ادويههاي سالمتر استفاده كنيد. حتيالامكان سر ميز و سفره نمكدان نگذاريد و هنگام پخت غدا نمك كمتري مصرف كنيد.
درباره چاقي هم بايد گفت ما ايرانيها هم غذاي بيشتري مصرف ميكنيم و هم تحرك كمتري داريم؛ به طوري كه 30 درصد غذاي مصرفي ما اضافه است و بيش از 50 درصد ما اضافه وزن داريم و در فهرست كمتحركان دنيا هستيم؛ يعني 90 درصد ما تحرك كافي نداريم؛ بنابراين به طور كلي اگر سبك زندگيمان را بازبيني نكنيم، نه تنها بخش عمدهاي از بيماريهاي ما پيشگيري و درمان نخواهد شد كه احتمال افزايش مشكلات بيشتر هم قوت ميگيرد. اگر آگاه باشيم بيخبري و بيتفاوتي ما به وضعيت سلامتمان و وضعيت هزينههاي درمان بيماريها و تبعات ناشي از بيماريها تا چه اندازه بر خانواده و جامعه تأثير ميگذارند، حتماً قدمي روبه جلو برميداريم.