سهراب انعامی علمداری
1-1. دیپلماسی عمومی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران
محافظهکاران جدید بعد از یازدهم سپتامبر، خواهان ایجاد تغییراتی در ساختار و کارکرد بنیانگذاران دیپلماسی عمومی در آمریکا شدهاند. دیپلماسی عمومی از نظر آنان تنها معرفی فرهنگ و اعتقادات آمریکایی نیست بلکه هدف، پیشبرد سیاستهای یک جانبهگرایانه و استفاده از نیروی نظامی است. دیپلماسی عمومی اگرچه وظیفه وزارت امورخارجه آمریکاست، ولی محافظهکاران جدید در وزارت دفاع، وظایف مربوط به دیپلماسی عمومی را در کنترل خود نگهداشتند.
محافظهکاران جدید استدلال میکنند، آمریکا همانگونه که دیپلماسی عمومی خود را در دوران جنگ سرد علیه شوروی سابق دنبال میکرد باید به همان صورت در ایران نیز عمل نماید. سناتور «سام براون بک» از نو محافظهکاران افراطی و مخالف شدید ایران بر این باور است که آمریکا قطعاً به ایران حمله نظامی نخواهد کرد. بهترین راهحل در برخورد با این کشور گزینه دیپلماسی عمومی است؛ زیرا در ایالات متحده مهاجران ایرانی فراوانی زندگی میکنند که تماسهای زیادی با کشورشان دارند و استفاده از دیپلماسی عمومی در این بستر میتواند ابزار فوقالعاده مؤثری در برخورد با حکومت ایران باشد. به بیان بهتر، از نظر محافظهکاران جدید، دیپلماسی عمومی باید در راستای شناساندن سیاست واشنگتن در ایران و تفهیم این موضوع باشد که در صورت مخالفت و عدم حمایت از آمریکا متحمل هزینه سنگینی خواهند شد. هستهِ اصلی این استراتژی، فشارهای تبلیغاتی و فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران است و شبکههای رادیو و تلویزیونی در آمریکا و اروپا نقش مهمی ایفا میکنند و بودجه 70 الی80 میلیون دلاری جهت پیشبرد این کار در نظر گرفته شده است. کنت وای تام لینسون، رئیس هیأت مدیره ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی میگوید: «ما رادیو فردا، یک رادیوی 24 ساعته برای جوانان ایران را نیز اضافه کردهایم و در همان حال به پخش برنامههای تلویزیونی و رادیویی صدای آمریکا و برنامههای اینترنتی برای مخاطبان مسنتر نیز ادامه میدهیم».
سناتور کلمن در جلسه مذکور اظهار میدارد: «ما در این کشور یک جامعه بزرگ و متشکل از آمریکاییهای ایرانی تبار داریم. این افراد در منطقه لسآنجلس، ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی دارند. بنابراین آرزوی من این است که ما از این موفقیت بسیار بزرگ بهعنوان راهی برای استفاده از تماس خود نه بهعنوان نمایندگان دولت آمریکا با آمریکاییهای ایرانیتبار، بلکه در راستای برقراری ارتباط با جوانان ایرانی استفاده کنیم و این عملی نمیشود مگر از طریق اجرای دیپلماسی عمومی». بنابراین محافظهکاران جدید با بهکارگیری و بهرهبرداری از دیپلماسی عمومی بهعنوان ابزار در سیاست خارجی، رفتار استراتژیک خود در چارچوب کلان را دنبال میکنند. تغییر رژیم بهواسطهِ انقلاب مخملی با استفاده از ابزار دیپلماسی عمومی میتواند کمهزینهترین و کمبهاترین ابزار پیشبرد اهداف در درون جوامع هدف باشد.
1-2. اهداف دیپلماسی عمومی ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران
مهمترین اهداف دیپلماسی عمومی ایالات متحده را براساس تعاریف یادشده که ضرورتاً آمیخته به انگارههای عملیات روانی است، میتوان به شرح ذیل طبقهبندی کرد:
الف. وادارنمودن جمهوری اسلامی ایران و سمتدهی افعال آن درجهت مقاصد هدایتکنندگان دیپلماسی عمومی؛ چرا که اصولاً عمل تحریک دگرگونهشدن وضع منطقی و عقلانی و به تبع آن فعل بدون هماهنگی و برنامهریزی منطبق با منافع کشور هدف است؛
ب. ایجاد جو عدم اطمینان نسبت به رهبران تصمیمگیرنده و اختلال در فرآیند تصمیمگیری جمهوری اسلامی؛
ج. اختلال در سیستمهای تجزیه و تحلیل و مدیریت تصمیمگیری و کاهش قابلیت و توان تصمیمسازی سیستمی؛
د. کاریکاتوریزه کردن؛ یعنی بزرگ و کوچکنمایی اموری که شاخص منافع و هنجارهای ملی و حکومتی را تحت تأثیر قرار میدهند؛
هـ . انحراف افکار عمومی از اهداف معلوم به امورات دلخواه مجریان دیپلماسی عمومی و ترویج شیوههای مطلوب خود با مطالعه تفاوتها و گرایشهای مختلف رایج در جامعه؛
و. تفرقه؛ که مستلزم جدایی مردم از حاکمیت است و براساس روشهای مختلف بهویژه متهمکردن و نسبت کذب دادن انجام میشود؛
ز. انتخابات؛ یعنی دستهدستهکردن گروههای فکری، قومی، مذهبی و عمدهکردن نکات افتراق و به فراموشی سپردن نکات اشتراک که موجب اختلال در وحدت ملی میگردد.
به فراموشی سپردن نکات اشتراک که موجب اختلال در وحدت ملی میگردد. ادامه دارد...