* از جمله اهداف و ماموریتهای پارکها کمک به تجاریسازی فناوری و تحقیقات نوآورانه و افزایش توان رقابتی صنایع کشور است. به اعتقاد شما آیا این مراکز علمی توانستهاند به چنین اهدافی نزدیک شوند و به طور کلی وجود مراکز دیگری همچون شهرکهای صنعتی و علمی در پیشبرد اهداف شما خللی ایجاد نمیکنند؟
** حداقل پارک علمی و فناوری دانشگاه تهران ثابت کرده این توانایی را داشته است و البته به این مرحله از موفقیت بسنده نکرده و در بخش تحقیق، مرکزی که در حال حاضر در آن هستیم یعنی مرکز رشد واحدهای فناوری بین دانشگاه و پارک علم و فناوری برای اولین بار در کشور تشکیل شده است؛ چیزی که در تمام کشورهای پیشرفته جهان وجود دارد. این مرکز فقط پژوهشهای کاربردی محصولمحوری که بتوانند تجاری شوند را حمایت میکند و دقیقا این مرکز پلی است که ارتباط قطع شده را میان دانشگاه و صنایع برقرار خواهد کرد.
البته در کشورهای پیشرفته مثل آلمان، آمریکا و ژاپن مراکز اینچنینی را میبینید، اما در ایران تا به حال این طور نبوده، چون این مراکز یا در دل دانشگاهها هضم میشوند یا وارد صنعت شدهاند و پایههای دانشگاهی ندارند، در حالی که ما معتقدیم فناوری نوین زمانی باقی میماند که همیشه از منشأ خودش یعنی مراکز علمی تغذیه شود. من نمیدانم شهرکهای علم و فناوری یا شهرکهای صنعتی به چه معنا هستند و معتقدم شهرکهای فناوری که وزارت صنایع میزند، همان شهرکهای صنعتی هستند، چون درست است که الان اسمشان فناوری است، اما پس از مدتی به شهرک صنعتی تبدیل میشوند، چرا که به زایش علم و مراکز دانشگاهی متصل نیستند. البته شهرکهای اینچنینی ممکن است به صورت موقت البته نه پیوسته به دانشگاهها رجوع کنند، اما این موضوع دائمی نیست، بنابراین بهتر است این شهرکها با مشارکت دانشگاهها تاسیس شوند و بخش علمی و پژوهشی آنها به دانشگاهها تعلق پیدا کند. در واقع آنها پول و سرمایه را تامین کنند و دانشگاهها علم مورد نیاز را. خوشبختانه الان این الگو در یکی از شهرکها در حال شکلگیری است. اما پارکها محل شرکتهای خصوصی دانشبنیان هستند. ما معتقدیم این مجموعه را باید مثل یک قیف در نظر گرفت که انتهای آن شرکتهای بزرگ صنعتی و صنایع کشور و بدنهاش شرکتهای دانشبنیان و رشد و ... هستند تا به این ترتیب خروجی آن سیستم به صنعت تزریق شود وگرنه کار یک نخبه یا محقق دانشگاهی در بخش تجاریسازی به مشکل برمیخورد و ایدهاش با وجود حمایتهای جانبی وارد فاز صنعتی و تجاری نمیشود. به همین علت هم شهرکهای صنعتی و پارکهای فناوری وزارت صنایع که شرکتهای کوچک و زودبازده را در خود جای میدهند باید در درون خودشان اعتبار و بودجه بگذارند و یک مرکز رشد ایجاد کنند که توسط دانشگاهها اداره شود.
* با توجه به ضرورت توجه به بحث تولید علم و اتصال به مراکز علمی همچون دانشگاهها، چرا در حال حاضر این مشکل وجود دارد و آیا نباید تمام این مراکز رشد و صنعتی با هم تلفیق شوند؟
** بله و همین موضوع مشکل اصلی ما در بخش ارتباط بین صنعت و دانشگاه است. الان ما در این بخش جزیرهای عمل میکنیم. وزارت صنایع، وزارت بهداشت و وزارت علوم هر کدام یک جزیره هستند و با یکدیگر هم ارتباط ندارند، اما اینکه چطور جزایر با هم در سایه علم و فناوری و مدیریت فناوری کشور ارتباط پیدا کنند، زمانی محقق میشود که سهمها و نقشها به صورت کاملا مشخص تعیین شوند. به نظر من بزرگترین مشکل ما در توسعه علم و فناوری کل کشور مدیریت فناوری است. ما نقشه جامع علمی کشور، برنامه 5 ساله توسعه، سند چشمانداز 20 ساله و افق ایران 1404 را داریم، اما بر سر اینکه چگونه باید تحقق پیدا کند دعواست. چه کسی و در کجا چه نقشهایی را باید ایفا کند و چه کسی بر این روند نظارت و مدیریت کند، موضوعاتی هستند که باید تکلیف آنها در کشور مشخص شود وگرنه دوباره جزیرههای کوچک و بزرگ به کار خود ادامه میدهند.
* خب پارکهای علم و فناوری از جمله مراکزی هستند که به نظر میرسد برای از میان رفتن جزایر موجود در این حوزه ایجاد شدهاند. آیا وجود این پارکها نتوانسته مشکلات را رفع کند؟
** داستان پارکهای علم و فناوری کمی متفاوت است. در واقع این پارکها بخش خصوصی مراکز دانشگاهی کشور هستند و البته همین بخشهای خصوصی، چه استانی، چه دانشگاهی به وسیله مدیرانی اداره میشوند که دولتی فکر میکنند و اتفاقا اولین مرحله سقوط اینجاست. به همین علت ما در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران اعلام کردیم مدیران و پرسنلی که تفکر دولتی داشته باشند نباید بمانند؛ چون ما در حدود 70 تا 80 شرکت فناور، کارآفرین و دانشبنیان در این پارک داریم و درصدد هستیم آنها را تا آخر امسال به 200 شرکت برسانیم و شرکتهای اقماری و مجازی را هم وسعت دهیم. به یقین اینچنین گسترشی، مدیریتی متفاوت را میطلبد.
خوشبختانه موفق شدهایم در مجموع پارک مدیریتی به عنوان طرح جامع مدیریت یکپارچه پارک ایجاد و واقعا به آن عمل کنیم. براساس این طرح زیرساختهای اداری، مالی، برنامهای و ... را به صورت دقیق پیاده کردیم و توانستیم تمام برنامههای موجود در اساسنامه پارک را محقق کنیم و در مجموع به دنبال رسیدن به 2 هدف اساسی و عمده هستیم. اول اینکه نقش دانشگاه و پارک دانشگاه تهران در توسعه و ارتقای بحث علم و فناوری کشور را روشن کنیم، چرا که دانشگاه تهران بزرگترین مجموعه آموزش عالی کشور است و باید نقش خود را در بخشهای مختلف بدرستی ایفا کند. این دانشگاه در بخش توسعه علم و فناوری باید از طریق پارک عمل کند، بنابراین برنامه ما طوری بوده که بتوانیم در ارتقای جایگاه کشور در افق 1404 نقش مهمی ایفا و فضای لازم را ایجاد کنیم. اگر بخوبی این نقش را در جامعه بازی کنیم، جایگاه دانشگاه تهران در بحث علم و فناوری در سطح جهان و کشور ارتقا مییابد.
یکی از اهداف دیگر پارک، تولید ثروت است. ثروت واقعی در کشورهای پیشرفته تولید برنامه، علم و فناوری است. تمام ثروتهای دیگر واقعی و تجدیدپذیر نیستند. علم باید در توسعه کشور، عزت و جایگاه آن نقش داشته باشد. پیشرفت واقعی کشور از طریق علم و فناوری قابل عرضه و شناسایی است. یکی از مسیرهای این مهم یعنی تولید ثروت از دانش یکی از محورهای پارک علم و فناوری است.
* یعنی وظیفه اصلی پارکها در چرخه نوآوری و شکوفایی، توجه به بحث شکوفایی است؟
** بحث شکوفایی نیست. تولید ثروت از طریق علم در هر سطح مدنظر است. باید در تمام زمینههای فناوریهای بهتر، میانه و پاییندست فعال باشیم. باید بدانیم نیاز جامعه چیست. ابتدا در آن بخش حرکت کنیم و بعد به نیاز جامعه جهانی توجه داشته باشیم و به دنیا اعلام کنیم این نقش را در توسعه فناوری جهان داریم.
پارکهای علم و فناوری بخوبی میتوانند این نقش را ایفا کنند. کشورهای پیشرفته از دهه 40 این پارکها را راهاندازی کردهاند و الان از نتایج آنها بهرهبرداری میکنند. در واقع از جنگ جهانی دوم این فعالیت شکل گرفته و در دهه 80 توسعه پیدا کرده، اما در کشور ما اولین شهرک یعنی شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان با هزار مشکل همراه بوده و پارکهای استانی که نسل دوم محسوب میشوند تازه فعالیت خود را آغاز کردهاند. پارکهای دانشگاهی که منشاء علم از آنها آغاز میشود هم هنوز در مراحل اولیه رشد هستند.
برای این که بتوانیم از یک ایده ثروت تولید کنیم باید تمام حلقههای یک زنجیره را تکمیل کنیم. خوشبختانه ما هم در نرمافزار و هم در سختافزار در پارک علم و فناوری تهران تمام این حلقهها را ایجاد کردیم و از مرحله شناسایی ایده، کانونهای تفکر، کرسیهای نوآوری و شکوفایی، خلاقیت، رشد، پیشرشد، شرکتهای فناور، شرکتهای کارآفرین، شرکتهای آیندهپژوه، شرکتهای خدمات مهندسی و پشتیبانی و... را مدنظر قرار دادیم، بعلاوه مجموعه مالکیت فکری، تجاریسازی و فن بازار را هم تکمیل کردیم. خوشحالم بگویم اولین فن بازار را دانشگاه تهران در اولین جشنواره نوآوری و فنآفرینی به مردم معرفی کرده است و البته آخرین حلقه این زنجیره، مارکتینگ است که آن هم درحال تکمیل است تا بتوانیم محصول را بفروشیم.
* اتفاقا همین موضوع که صنعت چقدر از طرحها و پژوهشهای شما حمایت میکند خیلی مهم است. آیا شما به جذب بازار و عرضه محصولات پارک به بخش صنایع امیدوارید؟
** استقبال صنعت خوب خواهد بود. ما تمام اجزای زنجیره را داریم و در خروجی شرکتهای بزرگی داریم که این محصولات را میخواهند. در واقع مشتریان لازم را داریم و حتی آنها در پارک مستقر شدهاند. در واقع در حوزه نفت، خودرو، فناوری اطلاعات، نانو، بیو و... خوشههای شرکتهای فناور را در پارک ایجاد کردیم. در حال حاضر هفت خوشه داریم که همه نهالی هستند. از لحاظ نرمافزاری تمام اینها پیاده شدهاند و در سختافزاری هم مراکزی را تشکیل دادیم که نظارت و ستادی کار میکنند. ما مرکز رشد شرکتهای فناور، مرکز کارآفرینی، انتقال فناوری، مالکیت فکری و تجاریسازی، آینده پژوهی، مشاوره تخصصی صنعت و کارآفرینی داریم که تعدادی از آنها کاملا جدید هستند و در حال حاضر به صورت کاملا عملیاتی کار میکنند. در ضمن در شورایی تمام ایدهها، شرکتها و افرادی که قابلیت تولید ثروت داشته باشند مورد داوری قرار میگیرند.
در صورت تایید شورا وضعیت آنها از نظر این که در کدام حلقه قرار بگیرند مشخص میشود. سپس جزو مجموعه میشوند و فعالیتشان را شروع میکنند. این طرح در واقع بخشی از مدیریت یکپارچه پارک علم و فناوری است که در سختافزار و نرمافزار، مسائل مالی، ارتباط با جامعه و هماهنگی با خود دانشگاه کاملا رعایت میشود.
* به این ترتیب که شما میگویید پارک علم و فناوری مشکلی در خصوص ارتباط با صنایع ندارد و توانسته شکاف بین صنعت و دانشگاه را از میان بردارد؛ در حالی که بسیاری از مراکز پژوهشی و تحقیقاتی از عدم اقبال طرحهای دانشگاهی در بخش صنعت و تجاریسازی آنها گلهمند هستند.
ما در طرح مدیریت یکپارچه به گونهای عمل کردهایم که وزارتخانهها و مراکز بزرگ صنعتی احساس کنند پارکها محل گفتمان آنهاست و خواسته آنها در اینجا پاسخ داده میشود. به همین علت در مجموعه پارک شرکتهای بزرگی از بخش دولتی فعال هستند. آنها خودشان اعتبار را تامین کردهاند و خودشان شرکت دانشبنیان ایجاد میکنند.
در واقع ما فقط مدیریت فناوری میکنیم، در نتیجه هیچکدام احساس نمیکنند که ما قصد تصدیگری داریم. در واقع ما برای رفع مشکلات نه در بالای سر آنها، بلکه کنارشان قرار گرفتهایم.
اگر این احساس در صنعت و بخش خصوصی ما وجود داشته باشد دیگر مشکلی در ارتباط با همکاریهای دوطرفه وجود نخواهد داشت.
* پس شما دلیل اصلی موفقیت پارکها را نسبت به مراکز علمی دیگر، نگرش خصوصی میدانید؟
** کاملا همینطور است. فکر داخل پارک فکر، خصوصی است و البته دانشگاه هم این اعتقاد را دارد که پارک علمی بخش خصوصی دانشگاه تهران است. در واقع چون ما خصوصی فکر میکنیم صاحبان صنایع هم با ما بهتر تعامل برقرار میکنند و گواه این امر هم قراردادهای بزرگی است که تاکنون جاری شدهاند. مشکلات ما جای دیگر است. چالشهای ما در تصویب موافقت قطعی، اعتبارات عمرانی، ردیف بودجه و موارد اینچنینی است.
در واقع ما در بخش کاری هیچ مشکلی نداریم، بنابراین باید وزارت علوم، مجلس و دولت بگویند که پارک علمی دانشگاه تهران موفق است پس بیاییم و زیرساخت عمرانی آن را تجهیز کنیم؛ به عنوان مثال شهرداری باید مثل خیلی از کشورهای دیگر بیاید و حداقل سایت یک ما را که در مرکز شهر است، بسازد و در ایجاد زیرساختهای لازم به ما کمک کند. اگر در سایت پارک دانشگاه تهران 45 تا 50 هزار مترمربع زیرساخت لازم ایجاد شود قطعا شکوفایی لازم برای پارک دانشگاهی ایجاد میشود.
* یکی از مزایای وجود پارکهای علم و فناوری همانطور که شما هم اشاره کردید تولید ثروت است. آیا نباید این مراکز مستقل عمل کنند و برای تامین نیازهای خود حتی در بخش زیر ساختی و عمرانی هم منتظر کمکهای خارجی نباشند؟
** چون پارکها 3 مرحله دارند: مرحله تاسیس بلوغ و تکمیل و خدمترسانی.
* پارکهای کشور ما در حال حاضر در کدامیک از این مراحل هستند؟
** ما در حال حاضر بین تاسیس و رشد هستیم و درواقع هنوز به بلوغ نرسیدهایم. ما 4 سال را پشتسر گذاشتهایم. به طور کلی پارکها به صورت مجموعههایی هستند که اگر حمایت زیرساختی و تاسیساتی آن تامین شود، ظرف 5 سال به مرحله بلوغ میرسد و در عرض 5 4 سال هم برنامههایش تکمیل شده و به مرحله تولید ثروت وارد میشوند.
* پس برای تولید ثروت به زمان نیاز داریم و نباید از الان انتظار داشته باشیم که پارکها خروجی تجاری جدی داشته باشند؟
** چرا در طول این مدت هم تولید ثروت انجام میشود، اما این تولید بیشتر داخلی است و نمود خارجی پیدا نکرده است. دانشگاه تهران چرا پارک میزند چون یکی از مهمترین راههای استقلال دانشگاههای دنیا پارکهای علم و فناوری آنهاست. اما این پارکها باید کاملا شکل بگیرند و بعد از آنها انتظار تولید ثروت را داشت. همینطور که ابتدا دره سیلیکودل در کالیفرنیا تشکیل میشود و بعد دانشگاهMIT از آن بهرهبرداری میکند به طوری که در حال حاضر بزرگترین دانشگاهی است که سالی سیصد شرکت دانشبنیان ایجاد میکند و با این کار آمریکا را متحول کرده است. پس باید زیرساختها فراهم شوند. ما در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران دو سایت داریم که سایت یک ما قلب کار است. نوآوران، کارآفرینان، شرکتهای دانشبنیان و... در اینجا در مرحله رشد و پیش رشد قرار میگیرند و بعد با آموزش و نظارتهای لازم شکل میگیرند و به سایت دو و شهرکهای فناوری و صنعتی منتقل میشوند. در آنجا حمایتها کم میشود چون شرکت به مرحله استقلال رسیده است.
حمایتها در مرحله اول در تمام جهان روی این شرکتها انجام میشود، اما مرحله دوم است که با فروش تکنولوژی برای صاحبان آن ایجاد درآمد میکند. البته از آنجا که این شرکتها باید بعد از رشد هم درصدی را به دانشگاه بدهند، دانشگاه هم به استقلال مالی میرسد. به این ترتیب دیگر نیاز نیست یک استاد یا محقق برای تامین بودجه پژوهش ناچیز چشم به مساعدههای دولتی بدوزد. این اشتباه بزرگی است که اساتید ما به دنبال پول دولتی هستند. ده تا پروپوزال مینویسند که یکی از آنها جواب نمیگیرد. واقعیتش این است که در پارکها عزت اساتید، نخبگان و کارآفرینان حفظ میشود. زیرا ضمن این که خودش به استقلال میرسد، به استقلال دانشگاه هم کمک میکند. یک داستان دیگر هم ما در پارک داریم و آن هم بحث کلینیک صنعت و کارآفرینی است. در حال حاضر ما اولین پلی کلینیک را ایجاد کردهایم و زیرساختهای آن بخوبی فراهم شده و در حال حاضر 200 استاد و 50 متخصص صنعتی در این کلینیک عضو هستند و مشاوره میدهند تا به این ترتیب مشکلات فنی و تخصصی صنعت با همکاری پارکها مرتفع شود.
* آقای دکتر، بین صحبتهایتان به نکات جالبی اشاره کردید از جمله اینکه اساتید و پژوهشگران نباید برای هر پروپوزال یا طرح خود منتظر حمایت مالی دولت باشند. این به این معناست که تزریق این بودجهها را لازم نمیدانید و مثل بسیاری از کارشناسان دیگر معتقد هستید که نباید حوزه علم کشور به پول نفت متکی باشد؟
** خیر. آن بودجهها که باید اعمال شود. من آدم سیاسی نیستم و نمیدانم چه کسی چه کاری انجام داده است. اما فقط میدانم که مدیریت فناوری کشور ما غلط است. در واقع آنها مهم نیستند، روش کلی مشکل دارد و به اعتقاد من باید این مشکل به صورت عمده حل شود. در این روش جز این که اعتبارات خوب هزینه نشوند و نخبگان بخوبی حمایت نشوند و سرخورده شوند نتیجه دیگری ندارد. باید یک جوری این مشکل را حل کنیم.
* البته این بخش از سوال من باقی میماند که چرا وقتی نخبگان دانشگاهی توسط شما رصد میشوند و وارد مراحل مختلف فعالیت در پارک میشوند، باز هم به کمکهای دولتی و بودجههای پژوهشی نیاز دارند؟
** بودجه اولیه و اعتبار کانون تفکر، کانون شکوفایی و خلاقیت،پیش رشد و رشد از طریق همین حمایتهای دولتی تامین میشوند.
* پس حمایتهایی که در حال حاضر از طرف دولت در قالب بودجههای پژوهشی و حمایت از نخبگان صورت میگیرد جزیی از این زنجیره محسوب میشوند؟
** بله، این اعتبارات برای تکمیل این چرخه لازم هستند. اما مشکل ما اینجاست که همه وزارتخانهها مدعی امر پژوهش هستند. وزارتخانههای جهاد کشاورزی، علوم، بهداشت و... همه و همه کارهای فناوری را به صورت جزیرهای انجام میدهند و در نتیجه به آنچه میخواهیم نمیرسیم و خروجی نمیگیریم. همه هم به نفت وابستهاند در حالی که باید به گونهای مدیریت کنیم که در این سرمایهگذاری حتی اگر دو برابر برای ما بازگشت نداشته باشد، حداقل اصلش از بین نرود و بازگردد و در یک صندوقی برای پژوهشهای بعدی ذخیره شود.
* آیا نقش پارکهای علم و فناوری در سند چشمانداز توسعه علمی کشور آن طور که باید دیده شده است و به طور کلی اسناد این چنینی را چقدر در پیشبرد بهتر اهداف علمی کشور مفید میدانید؟
** بله در نقشه علمی نقش پارکها دیده شده است. به طور کلی در سیستمهای علم و فناوری و مدیریتی یک چوب خشک هم خوب است حالا اگر این چوب خشک به ابزاری هدایت شده و مناسب مبدل شود که خیلی بهتر، اما نبودن آن خیلی ضرر دارد.
* البته شاید این اهداف کمی بلندپروازانه باشند بخصوص این که بعد از 3 سال پیشنویس نقشه جامع علمی کشور قرار است تصویب شود و از طرفی دیگر حدود 5 سال از سند را پشتسر گذاشتهایم و هنوز نمیدانیم دقیقا باید چهکار کنیم.
** بزرگترین مشکل کشور ما این است که مدیریت علم و فناوری را سیاسی کنیم. کاش همه ما این موضوع را ملاک قرار دهند که پژوهش و علم سیاسی نیست. مهم کشور ایران و ایران اسلامی است. در واقع به کل دنیا تعلق دارد نه هیچ جبهه یا جناح خاص. اگر این موضوع را درک کردیم، ما جهانی میشویم. معتقدم باید این اتفاق بیفتد همان طور که در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما این مساله وجود دارد.ولی واقعیت این است مدیریتها نباید براساس امور سیاسی تغییر کنند. این موضوع معضلی است که متاسفانه مجموعه دانشگاهی ما هم با این موضوع درگیر است. به عنوان مثال چرا باید مدیر یک آزمایشگاه عوض شود. این کار اصلا غلط است. در دنیا یک نفر به سمتی براساس قابلیتهای خاص منصوب میشود تا آخر هم در همان سمت میماند مگر این که خلاف آن ثابت شود، اما در کشور ما بعد از یک دوره کوتاه مدیران تغییر میکنند. به همین علت هم یک مرکز نمیتواند براساس اهداف خود حرکت کند و با تغییر مدیریت مشکلات سلیقهای و خیلی از مسائل دیگر درگیر میشود.
* فکر نمیکنید همین موضوع به جزیرهای شدن مراکز تولید علم که به آن اشاره کردید کمک میکند؟
** چرا دیگر، این کار دقیقا در حال حاضر انجام میشود. این در حالی است که مدیریت کلان که باشد این اتفاقات نخواهند افتاد. البته پارکهای کشور یک مدیریت کلان دارند و عضو انجمن بینالمللی پارکها و عضو انجمن بینالمللی پارکهای مربوط به کشورهای اسلامی هستیم. پارکها هماهنگ هستند چون خصوصی هستند. اهداف کلان را میبینیم و به جای نظارت صرف هدایت میکنیم. برخلاف این که در نظام مدیریتی کشور ما ناظر میشوند تا ضربه بزنند و قلع و قمع کنند. باید فرهنگ استفاده از این اصطلاحات و عمل کردن درست به آن را بیاموزیم.
به اعتقاد من روسای پارکها باید مدیرعامل پارک و معاون رئیس دانشگاه مربوط باشند و این بهترین راهحل مناسب است و به این ترتیب در مقام معاونت دانشگاه برنامههای کارآفرینی و نوآوری و فنآفرینی را هدایت میکنند. یکی از نقشهای مهم پارکهای علم و فناوری که فراموش کردم به آن اشاره کنم این است که دانشگاهها سه نسل دارند: آموزش، آموزش و پژوهش، نوآور، کارآفرین و فنآفرین. در واقع نسل سوم است که ثروت تولید میکند و در راستای پیشرفت فناوری کشور حرکت میکند.
دانشگاههای ما خیلی تلاش کنند در همان نسل دوم باقی میمانند و این پارکها و مراکز رشد هستند که دانشگاهها را نسل سومی میکنند. پس این بخش نیمهخصوصی و خصوصی است که به کمک دانشگاه میآید.یک نقش پارکها در کشور این بوده که دانشگاهها را نوآور، کارآفرین و فنآفرین کند؛ در تمام حوزههای علوم دینی، علوم انسانی، تربیتی، کشاورزی و منابع طبیعی، علوم زیستی، فنی و مهندسی و فناوریهای نوین در حال حاضر اتفاقی که میافتد این است که اگر دانشگاههای استانها نتوانند از پارکها و موقعیت آنها استفاده کنند، به جاذبه و آهنربایی گرفتار میشوند که میخواهد دانشگاه را نسل اولی کند. برعکس در کشورهای غربی صنعت و جامعه در حوزههای مختلفی که به آنها اشاره کردم با کمکها و پشتیبانیهای خود بر این جاذبه فایق آمدهاند.
* در جذب شدن پارکها به سمت آهنربای نسل اولی شدن کدام بخش را بیشتر مقصر میدانید، صنعت یا دانشگاه؟
** مقصر هر دوی اینهاست. من در یک سخنرانی با عنوان تعامل جدید صنعت، جامعه و دانشگاه با محوریت پارکهای علمی فناوری هم تاکید کردم که اینها باید به هم نزدیک شوند. به نفع کشور ماست که این کار انجام شود و رویکرد مناسبی در این میان باید وجود داشته باشد. چون دانشگاهها را آهنربایی به سمت نسل اولی شدن سوق میدهد و صنعت هم فقط به پول درآوردن فکر میکند.
دانشگاهها در خیلی موارد این موضوع را درک نکردهاند. همان طور که اشاره کردم در بخش وزارت صنایع شهرکهای فناوری بعد از مدتی به شهرکهای صنعتی تبدیل میشوند. در صورت عدم تعامل بین صنعت و دانشگاه، دانشگاه به سمت نسل اول یعنی تبدیل شدن به یک مرکز تحقیقاتی و مجموعه دانشگاهی میرود. در این میان پارکها باید تلاش کنند نقش خود را حفظ کنند و دانشگاه را به سمت نسل سومی شدن سوق دهند.
* در این مسیر چقدر موفق بودهاید و آیا توانستهاید آن طور که باید نقش خود را ایفا کنید؟
** دانشگاه تهران، دانشگاهی قدیمی است که پتانسیلهای زیادی دارد. حقیقت این است که ما درخصوص ارتباط با جامعه و صنعت 80 درصد را حل کردهایم، اما درخصوص ارتباط با دانشگاه این میزان 10 درصد است.
* یعنی شما برعکس مراکز علمی و تحقیقاتی دیگر، موفق به ارتباط با صنعت شدهاید، اما چرا در بخش دیگر یعنی ارتباط با دانشگاه به خواسته مورد نظرتان نرسیدید؟ مگر به عنوان پدیدهای که از دل دانشگاه بیرون آمده، نباید با دانشگاه همهدف و همسو باشید؟
** ما اگر در دانشگاه تهران موفق به ارتباط مناسب شویم، مشکل دانشگاهها و پارکهای علمی کشور مرتفع میشود. ما باید یک الگوی مناسب برای دانشگاه تهران پیدا میکردیم. بنابراین این موضوع هم مثل یک بیماری است که اگر دارو و درمان مناسب برای آن پیدا نکنیم مشکلات مختلفی را پیشرو خواهیم داشت. ما باید فکر کنیم و درست رفتار کنیم. اتفاقا نظر ریاست دانشگاه تهران هم این است و ارتباط قوی صنعت و جامعه هم به دلیل حمایت ایشان بوده، اما در بخش دیگر یعنی ارتباط با دانشگاه درصدد پیدا کردن الگوی مناسب هستیم.
* آیا همان دانشگاهMIT نمیتواند برای ما الگو قرار بگیرد؟
** باید زیرساختها را فراهم کرد. ما در پارک این زیرساختها را فراهم کردیم و حالا نوبت دانشگاه است. چون اینجا نیمهخصوصی است، اما قالبهای دانشگاه اداری و دولتی است. خوشحالم بگویم که به این الگو رسیدهایم. مکاتبات انجام شده و باید مصوبات را بگذرانیم تا ساختاری شبیه سازمان گسترش در اینجا هم ایجاد شود.
بنابراین الگو را پیدا کردیم که در صورت تصویب هیات امنای دانشگاه قابل انجام است تا بتوانیم شبیه بهMIT عمل کنیم.
* مگر زیرساختهای ما مثل دانشگاهMIT است؟
** باید این طور باشد. آنها هم این مشکلات را داشتهاند و حل کردهاند. ما در حال حاضر، الگوی بومی آن را در ارتباط با دانشگاه تهران پیدا کردهایم و باید آن را عملیاتی کنیم. در این ارتباط، رئیس دانشگاه به عنوان رئیس هیات مدیره و رئیس پارک به عنوان مدیرعامل باید ایفای نقش کنند. در ضمن، مدیرعامل چون عضو هیات علمی است، معاون رئیس دانشگاه در بحث نوآوری، کارآفرین و فنآفرین هم باید باشد تا همرده با دیگر معاونتهای دانشگاه بشود. در ارتباط با تصمیماتی که از پارک بیرون میآید، سیاستگذاری مناسب صورت گیرد و دانشگاههای نسل اول و دوم ما به نسل سوم تبدیل شود که البته این موضوع، زمانبر خواهد بود. چالش ما در زمینه همین دو موضوع است؛ یعنی نحوه تعامل با دانشگاه که الگوی آن را پیدا کردیم و درخصوص تجهیز سایت اول و دوم پارک هم وظیفه دولت و مجموعههای حمایتی است که وارد این عرصه بشوند.
یعنی شرکتهای خصوصی، بانکها، شهرداری و استانداری در کنار دانشگاه به عنوان مرکزی که بودجه آنچنانی ندارد، قرار گیرند. در واقع دانشگاه سرمایه کلانی دارد که نخبگان و استادان آن است و بقیه باید زیرساختهای عمرانی را فراهم کنند. ما تضمین میکنیم همانند هر سرمایهگذاری دیگر که سودآوری دارد، مراکز حمایتی که برای تکمیل زیرساختها با ما قرارداد میبندند، سود مناسبی از این راه دریافت کنند تا مهمترین و موفقترین پارک علم و فناوری کشور به مرحله بلوغ برسد و تمام ایران از آن استفاده کنند.
* از نحوه تعامل دانشگاه با پارکها و تامین زیرساختهای مناسب میگذریم، اما به نظر میرسد تغییر نگرش مدیران و شیوه مدیریت قدیمی که به آن اشاره کردید، همچنان جلوی راه پارکها هستند.
** پارکهای علم و فناوری قدمتی در کشور ندارند و مدیریت آنها جوان است. مشکل اینجاست که جاهای مختلف این مدیریت را درک نمیکنند. اگر استانی است در استان و اگر دانشگاهی است در دانشگاهها مشکل داریم. برای این که ساختار آنها قدیمی است. دانشگاه تهران تنها مسیرش را برای رسیدن به استقلال همین مسیر میداند و تمام هم و غم خود را در این راه گذاشته و میتوانید جهش پارک علم و فناوری را از سال 86 ، 87 و 88 ببینید که در بعضی موارد بالای 500 درصد نسبت به سال 86 جهش داشته است.
به هر حال کار سخت است چون مدیریت یک بخش از کار را بر عهده دارد و بحث بستر مناسب گروهها، استادان و آزمایشگاههاست که همه باید درگیر کار باشند. فناور و نوآور و کارآفرین کردن یک دانشگاه به این معنا نیست که ما فقط یک مجموعه در قالب پارک ایجاد کنیم که یک تکه و جزیره از دانشگاه باشد. این کار غلط است. در واقع باید فرهنگ این موضوع در دانشگاه نفوذ کند و ما در تلاش هستیم در آینده نزدیک تمام شرکتهای مجازی را راهاندازی کنیم. کلاسهای کارآفرینی، دورههای آموزشی، انتخاب کارآفرینان و تشکیل شرکتهای دانشگاهی در همین ارتباط انجام میشود. ضمن این که سعی داریم با قطبهای علمی تعامل داشته باشیم و در کنار آنها قطبهای فناوری ایجاد و در واقع کاری کنیم که ارتباط 10 درصدی ما با دانشگاه به 80 درصد برسد.
* پس شما به آینده پارکهای علم و فناوری کشور امیدوار هستید، اما به عنوان مسوول یکی از همین پارکها چقدر نقش آنها را در رسیدن به اهداف افق 1404 موثر میدانید؟
** صددرصد امیدوارم. در افق 1404، ایران قرار است از فروش محصولاتHigh Tech به مقام اول منطقه برسد. پس داستان مشخص است. مسیر اصلی این شاهراه از دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری میگذرد که همه فاکتورهای آن پول و اعتبار نیست بلکه مدیریت و زیرساخت اهمیت دارد.