علم و اخبار علمی در هیچ برههای از تاریخ همچون امروز پراهمیت نبوده است. شهروندان در سراسر جهان هرروز و هر لحظه با مسائل بحثبرانگیز مختلفی روبهرو میشوند که ریشه در موضوعات علمی دارند. اثرات احتمالی موادغذایی تراریخته، مواد ارگانیک، سلولهای بنیادی، آلودگی هوا، ریزگردها، شیوههای درمانی جدید، تغییرات اقلیمی و احتمال بازگرداندن گونههای منقرضشده به حیات، از جمله این مسائل هستند. دراینمیان، امکان چندانی برای دسترسی به اطلاعات مستقل و مبتنیبر شواهد عینی وجود ندارد. از گذشته تاکنون، بیشتر مردم برای بهدستآوردن اطلاعات، به رسانههای واسطه متکی بودهاند و این رسانهها نیز بستههایی از اطلاعات را عرضه میکردند که برای طیف گستردهای از خوانندگان، شنوندگان و بینندگان تهیه میشد.
دراینمیان، مردم بهطور ناخواسته طی تماشای اخبار تلویزیون، خواندن روزنامه صبح یا ورقزدن مجلههای چیدهشده روی پیشخوان دکه مطبوعاتی، با اخبار علمی روبهرو میشدند. با اینکه هنوز در بسیاری از کشورها، این رویه همچنان پابرجاست، اما امروزه شهروندان بهطور گستردهای به جستوجوی آگاهانه در اینترنت برای یافتن اطلاعات مدنظر خود میپردازند. روزنامهنگاران علمی نیز در این عرصه حضور دارند و با وبلاگنویسی، اخبار و مطالب مختلف را در طیف گستردهای از خروجیهای مبتنیبر وب قرار میدهند. اما پیداکردن اطلاعات خوب، نیازمند تلاش فرد جستوجوکننده است و دراینمیان، عامه مردم معمولا جستوجوی دقیقی در فضای وب انجام نمیدهند.
حضور اخبار علم در رسانههای جهان
سابقه درج اخبار و مطالب علمی در رسانههای گروهی را باید در ابتدای شکلگیری این رسانهها جست. بااینحال، تاریخچه نویسندگان این مطالب که طی زمان و در کشورهای مختلف، متفاوت بوده است. تاکنون چند پژوهشگر در کشورهای مختلف به بررسی سیر تکامل «دانش همگانی» در سرزمین خود پرداختهاند. این پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که این فرایند در ابتدا توسط دانشمندانی آغاز شد که میخواستند دانش خود را تا حد امکان در اختیار عموم قرار دهند. در مرحله بعدی این فرایند، نوعی جبههگیری در برابر این روند ایجاد شد که دانشمندان را از تماس مستقیم با عامه مردم برحذر میداشت. برای نمونه، دانشمندان سالهای واپسین قرن هجدهم در بریتانیا، میکوشیدند تا دانش خود را به مردم و فرهنگ منتقل کنند. آنها بر این باور بودند که درهمآمیزی دانش با دنیای روزمره شهروندان معمولی میتواند منافعی اساسی برای جامعه بههمراه داشته باشد.
اما قرن نوزدهم و پیشرفت چشمگیر دانش تخصصی سبب ایجاد نوعی شکاف بین جامعه و دانشمندان شد. هرقدر دانشمندان از دنیای مردمیسازی دانش فاصله میگرفتند، اطلاعرسانی در مورد دانش بهطور روزافزونی برعهده روزنامهنگاران و رسانهها قرار میگرفت. بااینحال، افزایش روزافزون تخصصگرایی در اوایل قرن بیستم سبب شد تا دانشمندان خود را از عامه مردم جدا ببینند. دانشمندان در این زمان بهطور تدریجی، زبانی ویژه را برای خود شکل دادند (و از اصطلاحات ویژه و تخصصی استفاده میکردند که برای عموم مردم قابلدرک نبود) و بهاینترتیب، آموزشهای ویژه آنها و نیز سیستمهای پاداش و ارتباط آنها با افرادی که خارج از حوزه تخصصشان، بودند کمرنگتر شد.
بدتر اینکه، انجمنهای اصلی حوزه دانش، دانشمندانی را تنبیه کرد که به سراغ ترویج دانش میرفتند و با افراد خاطی برخورد شدیدی میکردند و حتی دسترسی آنها به پاداشهایی نظیر عضویت در انجمنهای عالی حوزه دانش را ممنوع میکردند. بااینحال، با وجود آشتی مجدد بسیاری از دانشمندان با ترویج علم، هنوز آن رویکرد خصمانه قبلی تا حدی در برخی جوامع علمی باقی مانده است و حتی امروز هم شاهد هستیم که تلاش دانشمندان برای ترویج علم در برخی حوزهها موجب برخورد ناخوشایند با آنها میشود. در کشور ما هم تاریخچه روزنامهنگاری علم نشان میدهد که نویسندگی درباره موضوعات علمی به اولین روزهای آغاز روزنامهنگاری در ایران بازمیگردد. کاغذ اخبار اولین روزنامه ایران در سال ١٨٣٧ میلادی منتشر شده است.
پس از آن روزنامه «زاهر یرادی باهرا» در سال ١٨٤٩ میلادی بهعنوان دومین روزنامه ایرانی، از اولین شماره خود به انتشار مطالبی با محتوای علمی پرداخته است. (نکته خواندنی در مورد این نشریه اینکه در سال ١٢٦٥ هجریقمری در ارومیه، مرکز آذربایجانغربی و به زبان آشوری منتشر میشد و بهاینترتیب اولین روزنامه شهرستانی ایران هم هست). اما نخستین نشریه علمی در تاریخ روزنامهنگاری ایران در سال١٨٦٤ میلادی با نام «علمیه دولت علیه ایران» چاپ شده است. این نشریه ٢٧ سال پس از انتشار نخستین روزنامه ایران و به صورت ماهانه منتشر میشد. پس از این دوره میتوان به نشریات دیگری که به صورت تخصصی به علم و دانش و ترویج آن میپرداختند، اشاره کرد:
- روزنامه علمیه و ادبیه که از سال ١٢٩٣ هـجریقمری منتشر میشد.
- روزنامه علمی که یک ماه پس از روزنامه علمیه و ادبیه در سال ١٢٩٣ هـجریقمری منتشر میشد و در آن اندکی به مناقشات علمی آن دوره نیز میپرداخت.
- روزنامه دانش، از سال ١٢٩٩ هـجریقمری بهعنوان ارگان علمی مدرسه دارالفنون منتشر و رایگان توزیع شده است. تحول واقعی در انتشار نشریات علمی در ایران، از سالهای ١٣٤٤ شمسی (١٩٦٥ میلادی) بهبعد انجام گرفت زیرا تعداد محصلان ٢,٦ برابر ١٠ سال قبل، تعداد پزشکان ٤.٧ برابر ١٠سال قبل و میزان واردات ماشینآلات ٢.٩ برابر ١٠ سال قبل شده بود، درحالیکه در آن دوران تعداد نشریات علمی فقط شش نسخه بود و ١٠سال قبل از آن نیز تعداد نشریات علمی پنج نسخه بود. در همین دوران تحول، مجلهای به نام «دانشمند» پا به عرصه مطبوعات میگذارد که انتشار آن تا به امروز ادامه دارد. اولین شماره این مجله با شعار «ماهنامه صبح امروز برای نسل دانشمند» در تاریخ اول آبان ١٣٤٢ به دست چاپ سپرده میشود. مجله دانشمند پرسابقهترین نشریه علمی کشور تاکنون است.
رسانههای اطلاعرسانی علوم
امروزه رسانههای مختلفی به امر اطلاعرسانی علمی مشغول هستند. بهطورکلی میتوان این رسانهها را به دستههای زیر طبقهبندی کرد:
الف- رسانههای علمی با مخاطب عام: مجلات علمی، برنامههای علمی تلویزیونی و رادیویی و وبسایتهای آموزشی و ترویجی مخاطب خود را در بین مردم عادی جستوجو میکنند. این رسانهها از یکسو به جریان تولید علم متصل هستند و از سوی دیگر به زبانی قابلفهم، یافتههای علمی را به مردم انتقال میدهند و در پس پرده این روند، روش علمی و تفکر علمی را نیز به مخاطب خود منتقل میکنند. برخلاف تصور برخی، این نشریات با حفظ اصول علمی خود، در زمره پرتیراژترین نشریات جهان بهشمار میروند کمااینکه مجله پاپیولارساینس با شمارگانی معادل یکمیلیونو ٣٢٠ هزار شماره چاپی، در رده پرتیراژترین مجلات انگلیسیزبان بهشمار میرود.
ب- رسانههای علمی برای مخاطب علمی: رسانههایی مانند ساینتیفیکآمریکن یا آمریکنساینتیست یا ساینسنیوز، بیشتر با هدف مرور دستاوردهای مهم علمی برای مخاطبی که دارای آگاهی علمی بالاتری است، منتشر میشوند. مقالات آنها تخصصیتر اما به زبانی است که برای فهم آن نیاز نیست همه پیشینه یک رشته تخصصی را بدانیم.
پ- رسانههای ویژه دانشمندان: این رسانهها که در قالبهای مختلف از نشریات ادواری گرفته تا وبسایتها و خبرگزاریهای مختلف منتشر میشوند، به انتشار یافتههای نوین و جدید علمی در زمینههای مختلف میپردازند و مخاطب آنها، دانشمندان آن حوزهها هستند. اکثر این نشریات و ژورنالها، مقالات را پس از گذر از داوریهای دقیق هیأت داوران خود مناسب نشر تشخیص میدهند و درواقع بخشی از سازوکار تولید علم در حوزه آکادمیک در جهان هستند. انتشار مقاله در یک ژورنال تخصصی برای یک دانشمند به معنی بهرسمیتشناختهشدن اولیه فعالیتهای اوست و طبیعتا این مقالات با زبانی فوقالعاده فنی و برای متخصصان همان رشته نوشته شدهاند و هدف آنها آگاهیرسانی عمومی به جامعه نیست.
در هر حوزه علمی دهها نشریه تخصصی اینگونه وجود دارد که هر یک دارای ضریب نفوذ و جایگاه متفاوتی است. چهار نشریه بزرگ و مهم حوزه علوم و پزشکی که بین روزنامهنگاران علمی به Big Four مشهور هستند عبارتند از ساینس، نیچر، ژورنال پزشکی نیوانگلند و ژورنال آمریکنمدیکالاسوسیشن. دراینبین، برخی از خبرگزاریهای علمی، فراتر از ناشر اصلی مقالات، به انتشار خلاصهمقاله برای همگان و متن کامل مقاله برای مشترکان خود میپردازند. آنها هرروزه دستاوردهای جدیدی را منتشر میکنند. یکی از معروفترین این سامانهها «www.eurekalert.org» متعلق به «انجمن توسعه علوم آمریکا» (AAAS) است.
همچنین، وبسایتهایی مانند «ساینسدیلی» (Sciencedaily) با انتشار روزانه خبرهای علمی در قالب مقالههای اولیه و بدون توضیحات تکمیلی و تنها براساس دریافت دادههای تولیدشده در مراکز پژوهشی، رویدادهای علمی روز را منتشر میکنند. با توجه به ماهیت جهانی علم و اعتبار بینالمللی نشریات علمی در گوشهوکنار جهان، عمده خبرهای کاوشها و تحقیقات اصیل از طریق پایگاههای ژورنالهای تخصصی یا بانکهای اطلاعرسانی متصل به آنها (با رعایت قوانین سختگیرانهای مانند قرنطینه و انحصار خبر) منتشر میشوند.
اما در کشورهای مختلف، سازمانها و نهادهای مختلف برای ایجاد پلی میان رویدادهای نوین در مرز علم و سایر متخصصان و همچنین بدنه مردم، شبکههای رسانهای مختلفی را ایجاد میکنند. در ژاپن سازمان علوم و فناوری ژاپن (JST) بهطور فعال به اطلاعرسانی درباره فعالیتهای علمی این کشور میپردازد. در استرالیا سازمان ملی علوم و در ایالات متحده بنیاد ملی علوم این نقش را برعهده دارند.
هیجانها از واقعیت قدرتمندترند
در کنار انواع و اقسام مجلات، نشریات و وبلاگها، پایگاههای علمی شبکههای اجتماعی در میان مردم از اقبال بهتری برخوردارند. متأسفانه شایعات به آسانی آب خوردن منتشر میشوند چون بازنشر آنها در شبکههای اجتماعی بسیار سریع و گسترده است. بسیاری بر این باورند که شایعات و اخبار نادرست نیز بخشی از زندگی روزمره محسوب میشوند و باید با آنها کنار آمد اما افراد و گروههایی که در اثر این شایعات آسیب میبینند و آبرو، اعتبار یا سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهند، چنین اعتقادی ندارند. بهطورکلی شایعات، اطلاعات یا اخباری هستند که صحت آنها تأیید نشده است. بههمیندلیل هنگامی که در دسترس مخاطب قرار میگیرند، گیرنده پیام نمیتواند درستی یا نادرستی آنها را تشخیص دهد. عموم مردم در برخورد با چنین پیامهایی کمتر میاندیشند و کمتر خود را برای بررسی درستی محتوا به دردسر میاندازند.
شایعات به آسانی آب خوردن منتشر میشوند چون بازنشر آنها در شبکههای اجتماعی بسیار سریع و گسترده است، ضمن آنکه در فضای مجازی (که کنترل مستقیمی بر محتوا وجود ندارد و عملا فرایند دروازهبانی پیام صورت نمیگیرد)، هر کاربر میتواند تولیدکننده محتوا و نشردهنده آن باشد، بیآنکه صلاحیت تولید پیام را داشته باشد. بدتر آنکه در فرایند نشر و بازنشر هر شایعه، هر کاربر میتواند در محتوا دخلوتصرف انجام دهد، اطلاعاتی را بردارد یا بیفزاید. بنابراین پیام هربار که منتقل میشود، تغییرات جزئی پیدا میکند و بهعبارتی یک کلاغ، چهلکلاغ میشود و در نتیجه، به مرور زمان ضمن انتشار گسترده، یک شایعه ممکن است بزرگنمایی شود یا کاملا دگرگونی پیدا کند.
سواد رسانهای از ملزومات زندگی در دنیای رسانههای مدرن است
در چنین شرایطی سواد رسانهای همواره از ملزومات زندگی در دنیای رسانههای مدرن است و در نتیجه مردم، خبرنگاران و دولتمردان باید در این زمینه آموزش ببینند. بهطورکلی سواد رسانهای (Media Literacy) مجموعهای از مهارتهای قابلیادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی بهشمار میرود. برای حرکت در محیط رسانهای پیچیده امروز باید قادر به درک بهتر پیامهای رسانهای باشیم. افراد دارای سواد رسانهای، میتوانند پیامهای پیچیده موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، کتابها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و دیگر رسانههای مستقل را کشف کنند. آنها همچنین میتوانند رسانههای خود را ایجاد کرده و در شکلگیری فرهنگ رسانهای مشارکت فعالانه داشته باشند، این امر سبب میشود مردم از حالت مصرفی خارج شده، از رسانهها به صورت هوشمندانهای بهرهمند شوند.
نقش رسانهها در ترویج علم انکارناپذیر است
در چنین شرایطی نقش رسانهها و بهخصوص رسانههای علمی که تلاش دارند از درون نهاد علمی، علم را خارج و در عرصه عمومی گسترش دهند، بیش از هر زمان دیگری مهم و درعینحال مؤثر است. میانجیگری بین دانشمندان و مردم وظیفه اصلی روزنامهنگار علم است، بهطوریکه زبان دانشمندان را به زبان مردم و زبان مردم را برای دانشمندان ترجمه کند. روزنامهنگاران علمی، آدمهای دولبهای هستند، از یک طرف به جامعه و مردم تعلق دارند و از طرف دیگر در یک گرایش علمی فعالیت میکنند.
همچنین روزنامهنگاری علمی باید به گفتوگو در علم دامن بزند و به دوصداییشدن علم کمک و نگرانیهای مردم را به دانشمندان منتقل کند. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند که در جامعه ایرانی، بیش از آنکه مردم زبان دانشمندان را نفهمند، دانشمندان زبان مردم را نمیفهمند. بههمیندلیل هم باید به یک الگوی متقارنی از ترویج علم برسیم که یک طرف آن علم و طرف دیگر آن جامعه باشد، یک طرف آن دانشمند و یک طرف آن مردم باشند که در این الگوی متقارن، هم علم پیش میرود و هم میتواند با نیازها و نگرانیهای مردم تطبیق پیدا کند.
http://www.sharghdaily.ir/News/81656
ش.د9405294