(ويژهنامه روزنامه اعتماد - 1395/04/23 - شماره 11 - صفحه 22)
* باتوجه به اينكه به عنوان سخنگوي كميسيون ويژه برجام و يكي از اعضاي كميسيون امنيت ملي در مجلس نهم و همچنين به عنوان سخنگوي كميسيون امنيت در مجلس دهم، از نزديك در جريان توافق هستهاي و برجام بودهايد، براي ورود به بحث عملكرد مجلس در اين مدت را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** پرونده هستهاي جمهوري اسلامي ايران به ناحق به پروندهاي بحراني تبديل شد، چرا كه ايران هيچ اقدامي خارج از چارچوب انپيتي انجام نداده بود و آنچه به عنوان پيامدي و انحراف جمهوري اسلامي ايران از اين چارچوبها مطرح شد، در ادامه ثابت شد كه اتهامهايي ناروا بوده است. با اين حال، پرونده هستهاي به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارجاع شد. بماند كه اين مساله نيز بياشكال نبود و ارجاع پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت با انگيزههاي سياسي انجام گرفت اما نهايتا اين امر صورت گرفت و پرونده هستهاي ايران بحراني شد.
نظام جمهوري اسلامي در ادامه تصميم گرفت اين مشكل را با مذاكره حل كند و انجام مذاكرات تصميم نظام بود و هيچكس نميتواند فرد، جناح يا دولت خاصي را به اين دليل كه وارد مذاكرات شدهاند، محكوم كند. ما براي حل پرونده هستهاي بيش از دو راه پيش رو نداشتيم: اول اينكه مقابله كنيم. دوم اينكه مذاكره كنيم و نظام مذاكره را انتخاب كرد و اين مذاكره هم مربوط به دو، سه سال اخير نيست؛ ما بيش از ۱۲ سال است كه درحال مذاكره هستيم.
در طول اين ۱۲ سال دو طرف آرام آرام به يكديگر نزديك شدند و نهايتا طي دو، سه سال اخير مذاكرات جديتر شد و به نتيجه رسيد و ما به برجام رسيديم. برجام دو مرحله داشت كه اول توافق برجام و سپس توافق ژنو در نهايت نيز وارد بحث اجراي برجام شديم كه اين مرحله از ۲۶ ديماه سال ۹۴ آغاز شد و بنابر قانون، نظارت بر برجام در مجلس شوراي اسلامي برعهده كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي گذاشته شود و بنا شد اين كميسيون هر شش ماه يكبار گزارشي از روند اجراي برجام به صحن علني ارايه كند و از آنسو وزارت امور خارجه نيز موظف شد هر سه ماه يكبار در اين خصوص به كميسيون امنيت ملي گزارش دهد.
در كنار اين دو گزارش كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي چندين نشست با دستگاههاي مربوط به برجام همچون مسوولان بيمهها، بانكها، هواپيمايي و ديگر اركاني كه به دليل بحث تحريمهاي اقتصادي به برجام مربوط ميشدند و در كنار آن بازديدهاي ميداني از فوردو، نطنز و آب سنگين اراك براي مشاهده نحوه اجراي برجام انجام شد و در حال حاضر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي خود را آماده ميكند تا اولين گزارش ششماهه خود را در تاريخ ٢٦ تيرماه به صحن علني مجلس ارايه كند.
* شما به نقش كميسيون امنيت ملي در ادامه مسير برجام اشاره كرديد. با اين حال در آخرين ماههاي كار مجلس نهم و زماني كه صحبت از ورود مجلس به برجام و لزوم تاييد و تصويب توافق هستهاي در مجلس به ميان آمد، عدهاي از نمايندگان پيشنهاد تشكيل كميسيون ويژهاي براي بررسي برجام را مطرح كردند و درنهايت نيز اين كميسيون به رياست عليرضا زاكاني مسووليت بررسي برجام در مجلس را برعهده گرفت و شما سخنگوي آن كميسيون ويژه بوديد. در ادامه شايبههاي فراواني درخصوص سياسيبودن نحوه تشكيل و شيوه برخورد اين كميسيون ويژه مطرح شد و درنهايت نيز ٥ نفر از اعضاي كميسيون با خروج از كميسيون، اعلام كردند گزارش نهايي خارج از مجلس تهيه شده است. نظرتان درباره اين شايبهها چيست؟
** كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در طول مذاكرات جلسههاي مفصلي برگزار ميكرد و حتي در بازه زماني پس از توافق ژنو تا اجرايي شدن برجام نيز جلسههاي خوبي در اين كميسيون برگزار شد و طرفهاي مختلف ايراني مذاكره را به اين جلسهها مطرح كرديم و بنابر قانون، ورود به بحث برجام و مذاكرات هستهاي در راستاي وظيفه ذاتي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس بود اما تشكيل كميسيون ويژه نيز برخلاف قانون صورت نگرفت و جمعي از نمايندگان بنابر آييننامه پيشنهاد تشكيل چنين كميسيون ويژهاي را مطرح كرده و در صحن از پيشنهاد خود دفاع كردند.
از آنجا كه موضوع مذاكره هستهاي، موضوعي ملي است ، باتوجه به پيامدهاي گسترده اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، نفتي، حقوقي و... فراتر از حدود اختيار و تصميمگيري يك كميسيون است و بنابراين مجلس بايد در اين زمينه تصميمگيري كند. البته من در دوران پيش از تشكيل كميسيون ويژه، موافق بررسي برجام در كميسيون امنيت بودم اما موافقان تشكيل اين كميسيون از پيشنهادشان در صحن دفاع كردند و درنهايت كميسيون ويژه بررسي برجام مطابق آييننامه تشكيل شد و پس از آن، نبايد مشروعيت اين كميسيون را زيرسوال ببريم و انصافا اين كميسيون به وظيفه خود بهخوبي عمل كرد.
* با اين وجود بسياري شايبه برخورد سياسي كميسيون ويژه با برجام را مطرح كردند و گفتند كميسيون ويژه به دليل اينكه مذاكرات توسط روحاني و ظريف و به طوركلي جريان اصلاحطلب و طيف مقابل مجلس اصولگراي نهم اداره ميشود، برخي از اعضاي اين كميسيون با رجحان منافع سياسي و حزبي خود نسبت به مصالح ملي، سعي در سنگاندازي در مسير تصويب برجام در مجلس دارند.
** دو ديدگاه در مورد برجام وجود داشت كه به نظرم هر دو ديدگاه اشتباه بود و اين مساله را در مصاحبههايي كه پيش از تصويب برجام داشتم، مطرح كرده بودم. رييسجمهور در يكي از بياناتشان گفتهبودند ما در برجام غرب را وادار به زانوزدن در برابر ملت ايران كرديم و ديدگاه اول مربوط به كساني بود كه برجام را فتحالفتوح ميدانستند كه اينگونه نبود و درمقابل گروهي نيز برجام را به كاپيتولاسيون و تركمانچاي تشبيه ميكردند. من همان زمان در مصاحبهاي گفتم هردو ديدگاه غلط است؛ برجام يك توافق سياسي و حاصل زحمات ديپلماتيك است و نه ميتوان آن را فتحالفتوح دانست و نه تركمانچاي!
متاسفانه در ابتدا هر دو نگاه سياسي در مجلس هم وجود داشت اما آرام آرام مجلس به يك واقعيبيني رسيد و متوجه شد برجام توافقي است كه به امضا رسيده و بايد تلاش كنيم حداكثر منافع ملي را تامين كنيم و درعين حال كه حداقل امتيازها را ميدهيم، حداكثر امتيازها را بگيريم.
* با اين حال، شما به عنوان سخنگوي كميسيون ويژه گزارشي را در صحن قرائت كرديد كه صرفا بر ابعاد منفي برجام تاكيد ميكرد و همزمان ۵ نفر از اعضاي اين كميسيون ۱۵ نفره با خروج از كميسيون، بيانيهاي ارايه كردند و به ۱۶۵ دستاورد برجام ميپرداخت.
** من همان زمان از مصوبه و گزارش كميسيون برجام دفاع كردم و هماكنون نيز مدافع آن هستم و مبناي استدلالم نيز اين است كه اگر برجام خالي بود از ايرادهايي كه در گزارش ما موردتاكيد قرار گرفت، چرا در نهايت نمايندگان در صحن با ۹ شرط آن را تصويب كردند و مقام معظم رهبري نيز اجراي برجام را به ۸ شرط منوط كردند؟! درواقع اين شروط همان مسائلي بود كه در گزارش ما آمده بود. بنابر اين من همچنان از مصوبه كميسيون برجام دفاع ميكنم و باوجود اينكه به برخي از شخصيتهاي حاضر در مجموعه ۵ عضو منتقد گزارش و عملكرد كميسيون ويژه، ارادت ويژه دارم و همچنان نيز حامي آنها هستم اما اقدام آنها را نادرست ميدانم و معتقدم خروج آنها از كميسيون با انگيزه سياسي انجام شد و همچنان در عجبم كه چرا برخي از اين دوستان وارد اين فضا شدند.
چراكه واقعا اين ضعفها وجود دارد و كميسيون برجام موظف بود به اين ضعفها اشاره كند. در واقع افكار عمومي نبايد فكر كند كه امريكا همه توانش را گذاشته كه برجام اجرا شود، تحريمها برداشته شود، ملت ايران لذت ببرد! اگر آن روز ما به ضعفها اشاره نميكرديم، امروز چگونه ميتوانستيم پاسخگوي افكار عمومي باشيم و بگوييم كه امريكا عهدشكني ميكند.
من اينكه برخي افراد در كميسيون برجام يا در صحن علني با رويكرد سياسي موضعگيري كردند را رد نميكنم اما اين انتقادها باعث نميشود كه مصوبه و گزارش كميسيون برجام را زيرسوال ببريم. اگر آن نشستها برگزار نميشد و آقاي ظريف و جليلي به كميسيون نميآمدند، هنوز بحثها درباره فتحالفتوح و تركمانچاي ادامه داشت و عدهاي لشكركشي ميكردند كه برجام فتحالفتوح است و گروهي ديگر هم ميگفتند كه برجام تركمانچاي است و خوشبختانه امروز اين بحثها به اتمام رسيده است.
* آقاي پزشكيان و برخي ديگر از اعضاي جمع پنج نفرهاي كه از كميسيون خروج كردند، به نحوه نگارش گزارش كميسيون هم انتقاد داشتند و ميگفتند اين گزارش چند دانشجو و خارج از مجلس تهيه شده است. نظرتان درباره اين انتقادها چيست؟
** اگر آقاي پزشكيان فايل صوتي جلسههاي كميسيون را گوش دهند، متوجه ميشوند كه تمام مسائلي كه در گزارش آمده، در جلسههاي كميسيون برجام مطرح شده است. از همان ابتداي فعاليت كميسيون ويژه، باتوجه به اينكه نمايندگان فرصت نميكردند گزارش نهايي را بنويسند، از دو سه نفر از دوستان به اين منظور دعوت شده بود و اين عزيزان در تمامي جلسههاي كميسيون حضور داشتند. ايكاش دكتر پزشكيان و ديگر منتقدان از همان ابتدا ميگفتند اين افراد چه كساني هستند و كارشان چيست و چهكسي گفته اين افراد براي تهيه گزارش حضور پيدا كنند يا خودشان چند نفر را به اين منظور دعوت ميكردند.
* منتقدان اصل را بر اعتماد به رييس كميسيون گذاشتهاند و بر اساس اين اعتماد به انتخاب افراد ازسوي آقاي زاكاني به عنوان رييس كميسيون انتقاد نكردند اما روز آخر ناگهان با گزارشي برخلاف انتظارشان مواجه شدند كه به گفته آنها ارتباطي به بحثهاي كميسيون نداشته است.
** گزارش متفاوتي در كار نبود. گزارش برجام در صحن قرائت شده و چيزي نيست كه بتوانيم تغييري در آن ايجاد كنيم اما اينكه گزارش بيرون از مجلس تهيه شده، اتهام به كميسيون برجام بود. اينكه گفته شد عدهاي بيرون از مجلس اين گزارش را تهيه كردهاند، ظلم در حق كميسيون برجام بود. تمام موضوعاتي كه در گزارش آمده، در جلسههاي كميسيون مورد بحث قرار گرفته است و گلايه من از برخي همكاران منتقد اين بود كه مگر فلان ماده را خودشان پيشنهاد نداده بودند! به يكي از دوستان در اين مورد گفتم مگر شما در مورد يكي از بخشها پيشنهاد اصلاح نداده بوديد؟ پيشنهادهاي اين همكاران در جلسهها مطرح شده و برخي از آن پيشنهادها راي آورده و برخي نيز به تصويب نرسيده است. اين درست نيست كه بعد از آن بگوييم گزارش بيرون از مجلس تهيه شده و اين رفتارها است كه ما را گلهمند ميكند.
* يكي از دلائلي كه منجر به سياسيشدن بررسي برجام در مجلس مطرح شد، ورود مجلس به بحث برجام در آخرين ماههاي كار خود در دوه نهم و نزديكي انتخابات مجلس دهم بود كه برجام را به يكي از مهمترين كليدواژههاي انتخابات هفتم اسفندماه تبديل كرد. از طرفي تغييرات گسترده در مجلس دهم نسبت به مجلس نهم و بهويژه نتيجه انتخابات در تهران و شكست كامل اصولگرايان و مخالفان برجام و پيروزي موافقان آن، اصلاحطلبان و حاميان دولت اين گمانه را تقويت كرد كه نظر مردم به دسته دوم نزديكتر بود؛ نظرتان در اين باره چيست؟
** اجازه بدهيد پاسخ به سوال قبلي را در اين سوال تكميل كنم. به گمان من، دولت بيش از هر گروه ديگري در آتش سياسي شدن برجام دميد و درواقع اين دولت بود كه سعي در سياسيكردن برجام داشت و مخالفان صرفا نسبت به تلاشهاي دولت واكنش نشان ميدادند. به عبارت ديگر دولت سرمايهگذاري سياسي گستردهاي درمورد برجام انجام داده و حتي در بيانات بسياري از مسوولان ارشد كشور ديديد كه ميگويند به كساني كه موافق برجام هستند، راي دهيد و درواقع در قبال برجام موضع انتخاباتي اتخاذ كردند. درحالي كه در رفتار و گفتههاي مخالفان آنها چنين نبود و به عنوان مثال، مخالفان هيچگاه به مردم نگفتند به كساني كه مخالف برجام هستند، راي دهيد.
* با اين حال شما پس از انتخابات دليل پيروزيتان را مخالفت با برجام دانستيد و در مصاحبهاي گفتيد در ورامين به شما توصيه شده نظرتان درباره برجام را تغيير دهيد اما شما به مردم گفتهايد كه چنين نميكنيد و همچنان مخالف برجام هستيد.
** در جريان انتخابات برخي به بنده توصيه ميكردند چون برخي طرفدار برجام هستند، نظرم را در قبال دولت و برجام تغيير دهم و اما من اين رفتار را خلاف صداقت ميدانستم و در تمام جلسهها و ميتينگهاي انتخاباتي گفتم كه من موافق برجام نيستم و انتقادهايي به آن دارم، با اين حال برجام يك توافق بينالمللي است و بايد آن را اجرا كنيم.
* آقاي نقويحسيني، شما فرموديد كه برجام تصميم نظام بوده و با اراده نظام تحقق يافته و از سويي ميگوييد گروهي به شما توصيه كردند در آستانه انتخابات نظرتان را درباره برجام تعديل كنيد. آيا نميتوان نتيجهگيري كرد كه هم نظام و هم مردم خواستار اجراي برجام هستند و اكثريت جامعه با آن موافق هستند؟
** برجام هم موافق دارد و هم مخالف و براي اينكه بفهميم كدام گروه در اكثريت قرار دارند، بايد شاخصي براي انجام اين سنجش پيدا كنيم و من انتخابات را شاخص مناسبي براي اينكه نظر مردم را صرفا درباره برجام بسنجيم، نميدانم. مگر زماني كه مردم به آقاي روحاني راي دادند و ايشان رييسجمهور شد، برجام وجود داشت؟
* به هرحال شعار مذاكرات در سال ۹۲ مطرح بود و اين مساله مهمترين تفاوت روحاني با رقبايش در انتخابات بود.
** واقعيت اين است كه شعار مذاكرات، آنچنان محور تبليغات روحاني نبود و مذاكرات، تنها يكي از مسائلي بود كه مطرح شده بود. بنابر اين اعتقاد دارم، دولت منجر به سياسيشدن برجام شد و با اين حال، نميتوان ادعا كرد كه مردم به موافقان برجام راي دادند. در مشهد مردم به ۵ نفر از مخالفان برجام راي دادند و بنده نيز باوجود اينكه تغيير موضع ندادم و تاكتيكي عمل نكردم، راي آوردم و در مقابل، نامزد دولت كه با آقاي روحاني و هاشمي هم عكس انداخت، تنها ۴۰ هزار راي به دست آورد و من ۹۵ هزار راي به دست آوردم. واقعيت اين است كه انتخابات مجلس به عوامل مختلفي بستگي دارد. شما اگر به انتخابات مجالس گذشته نگاه كنيد، درخواهيد يافت كه هميشه شاهد چنين تغييراتي در مجلس بودهايم.
* باتوجه به عضويت رييس كميسيون امنيت مجلس نهم و دهم در كميته هستهاي شوراي عالي امنيت ملي و نقش محوري رييس مجلس در مذاكرات هستهاي در ۱۲ ساله گذشته و سابقه ايشان به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي، به طور كلي نقش مجلس را مسير اجراي برجام چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** بگذاريد بحث را با اشاره به نكتهاي درخصوص موضع دكترلاريجاني در رابطه با برجام آغاز كنم. مقايسه، سنجش و ارزيابي رييس قوه مقننه با بنده به عنوان عضو كميسيون امنيت ملي مقايسه درستي نيست. چراكه ايشان از موضع رييس قوه صحبت ميكند و بنده از موضع نماينده مردم. طبيعي است كه رييس قوه با موضوع از منظر كلان روبهرو ميشود و با تاكيد بر مصالح نظام قصد دارد كشور و نظام را از اين پيچ عبور دهد و آنچنان به جزييات كاري ندارد ولي من به عنوان عضو كميسيون امنيت ملي درگير جزييات و دادهها و ستاندهها ميشوم. بنابر اين بايد اين مساله را براي فهم مشترك درك كنيم و ميان اين دو رويكرد تفكيك قايل شويم و نبايد هيچكدام را متهم كنيم. چرا كه من حق دارم انتقاد كنم و شايد اگر رييس قوه بودم، موضعي مشابه آقاي لاريجاني اتخاذ ميكردم.
* عملكرد مجلس در بحث نظارت بر اجراي برجام را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** نمايندگان مجلس دو وظيفه دارند: قانونگذاري و نظارت بر اجراي قانون. من ناظر بر رييسجمهور و وزيران هستم. شما اگر مواضع بنده را در دوران دولت دهم بخوانيد، ميبينيد مواضع بسيار تندي در انتقاد از دولت احمدينژاد داشتم اما امروز بسياري بنده را يك چهره احمدينژادي ميدانند و حتي از بنده به عنوان عضو جبهه پايداري ياد ميكنند. باوجود اينكه بچههاي پايداري را دوست دارم و آنها را افرادي ارزشي ميدانم اما عضو پايداري نيستم.
من از منتقدان جدي آقاي احمدينژاد بودم و نطقي كه عليه ايشان داشتم، كمنظير بود. اگر فرجيدانا را استيضاح كردم، آقاي حسيني، وزير اقتصاد دولت احمدينژاد را هم استيضاح كردم. چراكه من به عنوان نماينده مردم ناظر بر عملكرد دولت هستم و اگر نمايندهاي وظيفه نظارتي خود را انجام ندهد، به ملت و كشور خيانت كرده است. بماند كه هيچ نمايندهاي حق ندارد از اين وظيفه نظارتي سوءاستفاده سياسي كند و اگر دولتي در جناح خودش بود، از دولت تعريف كند و درغير اين صورت، صرفا انتقاد كند. بلكه بايد اگر دوست و همفكر سياسياش مرتكب خطايي شد، مردانه جلوي اين خطا بايستد.
در رابطه با بحث حقوقهاي نجومي اولين انتقاد به ديوان محاسبات مجلس وارد است. چرا كه ديوان محاسبات چشم نظارتي مجلس در رابطه با بودجه و اعتبارات است و بايد بداند كه يك ريال كجا ميرود و از كجا ميآيد و به صورت ماهانه به نمايندگان گزارش دهد. اگر ديوان محاسبات از حقوق ۲۵۰ ميليوني يك مدير بيخبر است، چه ديوان محاسباتي است و اگر باخبر بوده و اين مساله را مطرح نكرده است، متهم است. چرا كه اصليترين وظيفه ديوان محاسبات مجلس نظارت بر همين پرداختها است و پس از اين ديوان، نوبت به بازرسي كل كشور و ساير نهادها ميرسد. بنابر اين مجلس بايد در بحث نظارت ورود كند و تعارف را كنار بگذارد. گاهي اوقات هم نمايندگان تهديد ميشوند و ميگويند به اين نماينده كمك نكنيد و پروژههايش را انجام ندهيد كه چارهاي نيست. براي اينكه ما اين وظيفه را پذيرفتهايم و بايد همه مشكلات و آن را نيز تحمل كنيم.
* و عملكرد نظارتي مجلس دهم را در مقايسه با مجلس نهم چگونه تحليل ميكنيد؟
** احساس ميكنم مجلس دهم تا اين لحظه درمورد نظارت بر نحوه اجراي برجام آنچنان كه بايد، با قدرت عمل نميكند كه شايد دليل آن تغيير اكثريت نمايندگان باشد و تا نمايندگان بخواهند خودشان را پيدا كنند، نياز به سپري شدن زمان است و بنابر اين معتقدم مجلس دهم تاكنون نتوانسته نقش خود را بهلحاظ نظارتي به درستي ايفا كند. با اين حال، كميسيون امنيت آهسته آهسته خودش را پيدا خواهد كرد و فكر ميكنم در هفتههاي آتي خبرهاي خوبي در اين خصوص بشنويد و قرار است نشستهاي هستهاي در كميسيون امنيت برگزار شود.
* باتوجه به مسائلي كه در رابطه با وظيفه نظارتي مجلس مطرح كرديد، به عنوان يك نماينده ناظر بر عملكرد دولت، مديريت سهساله ظريف در بحث هستهاي را نسبت به مديريت ششساله جليلي چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** تلاشهاي هر دو گروه ارزشمند بوده و هر دو گروه نيز نقايصي در كارشان داشتهاند كه قابل انكار نيست و نميتوان با اين ديدگاه مقايسهاي به بحث مذاكرات ورود كرد. اجازه دهيد مذاكرات را پيوسته ببينيم و بگوييم ايران پروژهاي را شروع كرد و با موفقيت به اتمام رساند.
* اما درحالي از آقاي ظريف كه بارها به نمايندگان گزارش داده، انتقادهاي شديدي ميشود كه آقاي جليلي هيچگاه گزارشي به مجلس نميداد!
** جايگاه اين دو با يكديگر متفاوت بود. آقاي ظريف به عنوان وزير موظف است كه به نمايندگان پاسخ دهد اما آقاي جليلي موظف نبود كه پاسخگوي مجلس باشد. چرا كه ايشان به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي تحت نظارت مجلس نبود.
* در دولت نهم و دهم همواره تاكيد ميشد قطعنامههاي شوراي امنيت بيتاثير هستند و از آن به عنوان كاغذپاره ياد ميشد و تحليل دولت اين بود درصورتي كه قطعنامهاي در اين شورا عليه ايران مطرح شود، روسيه و چين آن را وتو ميكنند اما اينگونه نشد و قطعنامهها و تحريمهاي منتج از آن بسيار موثر بود. علت اين اشتباه تحليلي دولت احمدينژاد چه بود؟ آيا واقعا دليل اتخاذ مواضع دولت احمدينژاد درك نادرست شرايط بود؟
** معتقدم هر دولتي، چه دولت احمدينژاد و چه هر دولت ديگري، به تصميمهاي بينالمللي نپردازد و براي يافتن راهحل براي مقابله با آن تلاش نكند، متضرر ميشود. ممكن است در موقعيتي نظام به اين تصميم برسد كه فلان قطعنامه كاغذپاره است كه در آن صورت شرايط متفاوت است و نظام پاي عواقب تصميم خود ميايستد اما ممكن است در موقعيتي ديگر مثلا يك وزير امور خارجه چنين تصميمي بگيرد كه اين بحث متفاوت است. بالاخره يك نهادي به نام شوراي امنيت سازمان ملل متحد قطعنامه صادر كرده است. آقاي عراقچي هم اعلام كرد كه اينها كاغذپاره هستند. اگر هم كاغذپاره است، بايد براي رفع ضررهاي آن اقدام و تلاش كنيم منافع آن را افزايش دهيم.
* آيا چنين تحليلي در دولت احمدينژاد وجود داشت يا طرح اين مسائل صرفا رويكرد ظاهري و شعاري دولت بود؟
** فكر نميكنم اينگونه بوده باشد. به هر حال، دولت احمدينژاد هم نسبت به مسائل بينالمللي درك و فهم داشت. منتها تلاشهاي آنها به نتيجه نرسيد. ممكن است روشهاي ديپلماتيكشان موفقيتآميز نبوده باشد يا جايگاهي كه به لحاظ سياسي داشتند، مانع از تحقق روشهاي آنها شده باشد. بعيد است كه دولت احمدينژاد قطعنامهها را به هيچ ميانگاشتند.
* و سوال پاياني: همانطور كه شما تاكيد داشتيد برجام نه فتحالفتوح است و نه تركمانچاي. آقاي ظريف هم گفتهاند كه برجام يا پنج است يا نودوپنج (صفر و صد نيست) كه به هرحال، بنابر اراده و تصميم نظام تحقق يافته است. به عنوان يك سياستمدار چه تحليلي درباره آينده برجام داريد؟
** بسياري از انتقادهاي ما به برجام، موضعگيري در مقابل امريكاييها و دشمن بود. من همان موقع هم در مصاحبهها ميگفتم كه اگر ما انتقادي را مطرح ميكنيم، نميگوييم ظريف خائن است يا روحاني حامي امريكا است. ميگوييم امريكا دشمن ملت است و هيچگاه خواهان ارتقاي اين ملت نخواهد بود و باتوجه به اينكه همواره تلاش ميكند اين ملت را به ذلت بكشاند. بنابر اين بايد حواسمان جمع باشد و اهرمهاي لازم براي مقابله را از دست ندهيم. بايد دادوستدمان نسيه نباشد و نقد- نقد معامله كنيم. حرف ما هميشه همين بوده و هيچگاه نخواستهايم كه جامعه دوقطبي شود. چراكه اين مساله را برخلاف منافع ملي ميدانيم.
ما همگي در يك كشتي نشستهايم و يك موضع داريم و مقابله با امريكا و توطئههاي دشمنان را مدنظر داشتيم و به دوستانمان در دولت انتقاد ميكرديم كه هميشه امريكا را دشمن بدانيد و فريب لبخند آنها را نخوريد. چرا كه امريكا به ظاهر به شما لبخند ميزند اما در باطن به شما خنجر ميزند. آيا اگر امريكاييها در ايران مسلط شوند، ميان ظريف و زاكاني تفاوت قايل ميشوند؟ بنابر اين نگاه و هدف ما از بيان آن انتقادها جلبتوجه دولت به اين مسائل بود.
http://etemadnewspaper.ir/VijehNO.aspx?V_NPN_Id=22&PageNO=22
ش.د9501352