(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/07/10 ـ شماره 4723 ـ صفحه 3)
صالحی در بخشی از برنامه فوق گفت: آخرین جلسه بود وقتی که مذاکرات به سرانجام رسید و آخرین جلسهای بود که مذاکرهکنندهها و وزرای خارجه و نماینده اتحادیه اروپا، موگرینی، در آنجا جلسه حضور داشتند هر شخصیتی دو تا سه دقیقه صحبت میکرد و من در طول زمانی که آنجا نشسته بودیم از اینکه شاهد موفقیت به سرانجام رسیدن برجام بودم، در پوست خود نمیگنجیدم.وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه "زیرا این بحث مسیر طولانی را طی کرده بود و از سال ۱۳۸۲ این پرونده تصنعی کلید خورده بود و تا سال ۱۳۹۴ ادامه داشت" گفت: من از ابتدا حضور داشتم. همواره هم امیدوار بودم که یک زمانی این پرونده تمام خواهد شد. آن لحظه برای من بسیار خوشایند بود. گفتم خدایا بالاخره تا اندازهای عمر دادی که شاهد باشیم این پرونده به سرانجام رسید و از تمام آن گردنههای سخت عبور کردیم و توانستیم به لطف الهی با حفظ حقوق ملت بزرگوارمان این مسئله را به سرانجام برسانیم. لذا یک یادداشتی نوشتم و برای خودم بود. وقتی یادداشتهایم را مرور میکردم دیدم چیز بدی نیست که قاب کنیم شاید در تاریخ یک روزی جای خود را پیدا کند.
رئیس سازمان انرژی اتمیتاکید کرد: من این مذاکرات را کاملاً به یاد دارم که چطور آن سه کشور اروپایی میخواستند اراده خود را به ما تحمیل کنند. بعد هم همان زمان بود که با این پیشنهاد روبهرو شدیم که ۶ ماه به دلیل فقدان اعتماد متقابل کار را متوقف کنیم و بعد از جلب اعتماد فعالیتهای خود را مجدد آغاز نماییم. لذا ۶ ماه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامیایران متوقف شد ولی این ۶ ماه به یک سال و تا دو سال ادامه داشت.صالحی درباره رفتار آمریکا گفت: آمریکا در ظاهر میگوید که طبق برجام عمل کرده است، اما پشتپرده بانکها را میترساند که اگر کوچکترین خلافی صورت گیرد فلان و چنان میشود. مذاکره کنندگان ما همه اقدامات لازم را انجام دادند. کار سنگین بود. بحث فنی چارچوبش مشخص است. محدوده مشخص و تنها نیاز است شما استدلال علمیکنید که امتیازی از دست ندهید. در بعد سیاسی هم ظریف یک تنه همه آنها را حریف بود. در بعد تحریم بانکی و مسائلی از این دست خیلی سخت است. اینکه همه قوانین از جمله قوانین ایالتهای مختلف آمریکا را بدانید سخت است.
وی ادامه داد: عزیزانی که در مسائل بانکی و تحریم تلاش کردند با تمام قوا بود ولی شاید فکر نمیکردند چنین اتفاقی رخ دهد. من مطلبی را عرض کنم واقعاً باید سوال این باشد اگر برجام را نداشتیم چطور میشد؟ این هم یک سوال است. بارها این سوال پرسیده شده است. منصفانه اگر ارزیابی کنیم، برجام خیلی گشایش ایجاد کرد. قابل مقایسه نیست. برای خرید نیاز نیست مسیرهای پیچیده را طی کنیم. اگر بخواهیم تجهیزاتی را خریداری کنیم از طریق کانال خرید اقدام میکنیم. لذا برجام خیلی راه را باز کرده است. اعتماد کاملاً سلب شده است و طرفین نسبت به یکدیگر اعتماد ندارند. این یک واقعیت است.صالحی درباره تولید ایزوتوپهای پایدار که قرار بود در فردو انجام شود گفت: این هم کار بسیار بزرگی است. یک بار یک کلنگزنی در فردو داشتیم و چند ماه پیش رسانهها هم آمدند و بازتاب خوبی دادند. الان به بهرهبرداری رسیدیم و انشاءالله افتتاحیهای در فردو درباره ایزوتوپهای پایدار خواهیم داشت. در برجام یکسری محدودیتهایی پذیرفتیم که خیلی آن محدودیتها ما را در ماموریتهای اصلی در صنعت هستهای با مشکل روبهرو نمیکند در عوض امتیازاتی گرفتیم. یکی از اینها کمک آنها در ساخت سوخت است. سوخت هستهای کار بسیار مهمی برای نیروگاهها است. یکی هم ایزوتوپپایدار است.
صالحی در مورد ادعای سند محرمانه مذاکرات هستهای گفت: ما سند محرمانه امضا نکردیم. وقتی کشوری پروتکل الحاقی را امضا میکند برنامه بلندمدتش را به آژانس میدهد. ما برنامه بلندمدت خود را به آژانس برای ۱۵ سال آینده اعلام کردیم. هر کشوری که برنامه بلند مدت خود را به آژانس میدهد اعلام میکند که این برنامه من اعلام عمومینشود. ما هم مطابق همین رویه به آژانس اعلام کردیم این برنامه را به کسی اعلام نکند. خیلی چیزهای دیگر هست که ما از آژانس میخواهیم اعلام نکند. مثلاً اینکه چه میزان اورانیوم تولید میکنیم. دلیلی ندارد این عمومیشود.صالحی گفت: سال ۸۸ که به ایران آمدم با انتخابات دوم آقای احمدینژاد روبهرو شدیم. من به دانشگاه صنعتی برای درس رفتم تا خود را آماده کنم. از دفتر دکتر تماس گرفتند که به سازمان انرژی اتمیبروم. هر چه اصرار کردم که من در دانشگاه بمانم قبول نکردند و بعد مراحل طی شد.سال ۹۰ یکسری مذاکره با آمریکاییها شروع کردیم و مجوز گرفتیم. رهبری آن زمان ۴شرط گذاشتند. یکی اینکه با وزیر امور خارجه نباشد.
صالحی گفت: بله مذاکرهکننده در حد وزیر خارجه نباشد. یکی دیگر غیر از مسائل سیاسی یا غیرهستهای مذاکره نشود. شرط چهارم اینکه رئیسجمهور به عنوان کسی که رئیس شورای عالی امنیت ملی است- زیرا دو راه بود، آقای دکتر جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بودند و 1+5 را پیش میبردند و آقا نیز اجازه داده بودند که وزارت خارجه مذاکرات با آمریکا را محرمانه پیش ببرند- کسی باید این دو را باهم هماهنگ میکرد که شرط چهارم این بود که رئیس جمهور هماهنگکننده این دو راه باشند.
صالحی گفت: آقای رئیسجمهور آن زمان اعتقادی به مذاکرات به این صورت با آمریکا نداشت. به من هم میگفت اشتباه میکنی و جلو ما را هم نگرفت تشویق هم نکرد.وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه اگر این انجام میشد جلو میافتادیم، تاکید کرد: بله، الان هم گفتن این مسائل فایدهای ندارد. اوباما در آن زمان در آستانه انتخابات دور دوم خود بود و گزارشات آن زمان مشخص است و ببینید تقاضای آمریکاییها در آن زمان چه بود. در آن زمان این آمادگی وجود داشت به این شرایط نمیافتاد. اصلا جور دیگر شد و ابعادش بسیار وسیع شد. دکتر جلو ما را نگرفت ولی چون او ورود پیدا نکرد هماهنگی بین وزارت خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خیلی سخت شده بود
http://aftabeyazd.ir/?newsid=51312
ش.د9502213