(روزنامه شرق ـ 1395/01/17 ـ شماره 2551 ـ صفحه 6)
بوریس یلتسین در سال ١٩٩١ یکباره جدایی روسیه از شوروی را اعلام کرد و ١٤ جمهوری دیگر که خود را در موقعیتی تازه دیده بودند، اعلام استقلال کردند. بیش از چهار دهه قبل در زمان استالین در جریان تعیین مرزها میان جمهوریهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، قرهباغ با جمعیتی که بیشتر ارمنی بودند، بخشی از آذربایجان تلقی شد و اختلافهای ارمنستان و آذربایجان از همینجا آغاز شد. در آستانه فروپاشی شوروی، درگیریهایی میان آذریها و ارمنیها رخ داد و این مسئله به برخورد نظامی - از فوریه ۱۹۸۸ تا مارس ۱۹۹۴ - در قرهباغ کشید. ایران در آن زمان نمایندگان دو کشور تازهاستقلالیافته را به تهران دعوت کرد و کوشید با میانجیگری این مسئله را فیصله دهد، اما موفق نشد. کارشناسان مسائل بینالملل اعتقاد دارند موفقنشدن ایران به این سبب بود که دیگر بازیگران منطقه و جهانی بهویژه ترکیه مایل نبودند ایران در این زمینه ایفای نقش کند. داوود هرمیداسباوند با اشاره به اینکه ترکیه زودتر از دیگران استقلال جمهوری آذربایجان را پذیرفته بود، دراینباره میگوید: «ترکیه موضعی به نفع آذربایجان گرفت و دیگران هم تمایلی نداشتند مذاکرات تهران به نتیجه برسد».
دوقطبی ایران- ترکیه
باوجود تلاش همیشگی ایران برای فیصلهبخشیدن به مناقشه، برخی مدعی هستند ایران در این مسئله از ارمنستان حمایت کرده است، در مقابل نیز ترکیه ارتباط بهتری با آذربایجان دارد، بنابراین این موضوع نیز مانند سوریه یکی از موارد مورد اختلاف ایران و ترکیه است. از سوی دیگر برخی از کارشناسان اعتقاد دارند نقش ترکیه از همان اوایل مناقشه قرهباغ سازنده نبوده است، برای مثال کارن خانلری، نماینده ارامنه تهران و شمال کشور، پیشازاین در گفتوگویی به تلاشهای ایران برای برقراری صلح و حل مسئله از طریق مذاکره اشاره کرده و گفته بود: «ترکیه به صورت یکجانبه به طرفداری از آذربایجان پرداخته است. جمله معروف آقای اردوغان - ما یک ملت در دو دولت هستیم- یکی از مسائلی است که باعث بیطرفنبودن ترکیه در مناقشات منطقهای میشود». به گفته او ارمنستان و آذربایجان میانجیگری ایران را قبول دارند، اما طرف ارمنی به دلایل تاریخی و سیاسی خود میانجیگری ترکیه را نمیپذیرد.
باوند نیز با اشاره به جانبداری ترکیه از آذربایجان، وجود دوقطبی ایران – ترکیه را در این زمینه تأیید کرد و گفت: «یکی از مسائل اثرگذار دراینباره لابی قدرتمند ارمنستان با آمریکا بود». به گفته او حتی کنگره آمریکا در جنگ قرهباغ به سوی ارمنستان تمایل داشت بنابراین آذربایجان برای خنثیکردن نفوذ آنها، با رژیم صهیونیستی رابطه نزدیکی برقرار کرد و از این طریق تا حدی موفق بود، زیرا توانست تا حدی نگرش آمریکا به آذربایجان را تعدیل کند. نباید فراموش کرد که در عرصه مبارزه بینالمللی با تروریسم بهویژه در افغانستان رابطه نزدیکی میان آذربایجان، اسرائیل و آمریکا برقرار شد. حال اگر روابط نزدیک آذربایجان با ترکیه و آمریکا و رژیم صهیونیستی را در مقابل مشکلات و اختلافهای ایران با ترکیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دهیم و نیمنگاهی هم به چالشهای موجود میان ایران و آذربایجان بیندازیم روشن میشود که معادله تا چه حد پیچیده است. مواضع مقامات ایرانی نیز نشان میدهد قرار نیست جمهوری اسلامی ایران در تنشهای اخیر از کشوری هواداری کند و طرفین را به خویشتنداری دعوت کرده است.
روسها، غایبان همیشه حاضر
روشن است که نمیتوان مسئله قرهباغ و بازیگران اثرگذار بر آن را با نادیدهگرفتن نقش روسیه بررسی کرد. ارمنستان که از لحاظ ثروت و موقعیت جغرافیایی نسبت به آذربایجان در موضع ضعف قرار دارد در این سالها به سمت روسیه مایل بوده و اکنون نیز طرح پیشنهادی روسیه با عنوان اتحاد اروپا- آسیا فعلا شامل روسیه سفید، کشورهای آسیای مرکزی و ارمنستان میشود. این طرح ابتدا اتحاد گمرکی و سپس اقتصادی، سیاسی، امنیتی را در نظر دارد. از سوی دیگر میدانیم که درخواست آذربایجان، گرجستان و اوکراین برای عضویت در ناتو نیز به خاطر روسیه تاکنون به نتیجه نرسیده است بنابراین باید به روابط روسیه با آذربایجان و ارمنستان نگاهی دقیقتر داشت. باوند در این زمینه به تلاشهای اخیر آذربایجان برای برقراری تعاملات پنج میلیاردی با روسیه اشاره کرد و گفت: «آذربایجان با این کار خواستار بهبود روابط با روسیه است. در مقابل روسیه نیز خواستار توقف تقابل فیمابین است».
موضع ایران چیست؟
بههرترتیب این مسئله که از زمان فروپاشی شوروی آغاز شده است تاکنون پیشنهادهایی مانند آنچه آمریکا درباره ایجاد یک کریدور بین نخجوان و جمهوریآذربایجان و درعینحال چشمپوشی آذربایجان از قرهباغ مطرح کرد، به نتیجه نرسید. باوند در حین تشریح مواضع ایران درباره مسئله قرهباغ در سالهای گذشته، درباره این پیشنهاد گفت: «ایران با این پیشنهاد مخالفت کرد، زیرا این کریدور سبب میشد مرز ایران و ارمنستان قطع شود»؛ بههرحال این طرح منتفی شد و حتی تلاشهای دیگری که گروه مینسک انجام داد نیز منجر به رفع این اختلافها نشد، بنابراین موضوع همچنان لاینحل است». باوند در ادامه به موازنه کنونی قدرت دراینباره اشاره کرد و گفت: «ارمنستان به ناچار در طیف روسیه قرار دارد و آذربایجان به غرب نزدیک است، اما تعاملات اقتصادی اخیر آذربایجان با روسیه، این کشور را نیز به سوی روسیه میبرد.
از سوی دیگر سیاست پوتین آن است که با نگاه به شرق به هر دو کشور نزدیک باشد. بههمیندلیل نیز در تنشهای اخیر از هر دو طرف خواسته است وارد گفتوگوی سازنده شوند. دولت ایران نیز همین کار را کرده و خواستار جلوگيري از ادامه برخورد شده است». این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به اینکه بهترین موضعی که ایران میتواند در این شرایط اتخاذ کند، چیست؟ گفت: «به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران نتواند نسبت به دفعه پیش - دعوت نمایندگان این کشورها به تهران- پیشنهاد تازهتری داشته باشد». او در ادامه پیشنهاد ایجاد ائتلافی را شبیه به آنچه در ابتدای استقلال قبرس ایجاد شده بود طرح کرد و گفت: «میتوان برای قرهباغ نیز خودمختاری مطلق قائل شد و آن کسانی را که مجبور به تخلیه قرهباغ شدند، بازگرداند. در ادامه نیز یک حکومت ائتلافی گردشی شبیه آنچه در آغاز استقلال قبرس شکل گرفت، ایجاد کرد که برای مثال رئیسجمهوری از ارمنیها و نخستوزیر از آذریها باشد». به اعتقاد این کارشناس مسائل بینالملل بهترین موضعی که ایران میتوان در این مقطع زمانی اتخاذ کند، این است که بعد از بررسیهای لازم و گفتوگوی مقدماتی و جداگانه با آذربایجان و ارمنستان - در صورت تمایل طرفین - پیشنهادی را طرح کند. زیرا اگر ایران راه حل مورد قبول نسبی طرفین را ارائه کند به یک دستاورد دیپلماسی بزرگ که بازتاب جهانی گسترده دارد، خواهد رسید.
روابط ایران با ارمنستان و آذربایجان
روابط ایران با ارمنستان و آذربایجان با وجود فرازوفرودهایی که داشته و دارد صمیمانه و مثبت است و میتواند در این زمینه مؤثر باشد. میدانیم که ایران در زمینه برق و انرژی با ارمنستان مراوداتی دارد. در ارتباط با آذربایجان نیز با مسائلی که در زمینه بهرهبرداری از میادین مشترک، پروژه خط لوله ناباکو و نزدیکی این کشور به رژیم صهیونیستی وجود دارد، به دلیل همسایگی و منافع مشترک بهویژه در عرصه انرژی، بستر گسترش و توسعه روابط وجود دارد. پیشینه روابط ایران و آذربایجان نیز نشان میدهد ایران همواره سعی کرده با همسایگان خود روابط دوستانه و مناسب داشته باشد. باوند در این زمینه به نطق «ایلچیبیک»، رئیسجمهور آذربایجان، در آغاز جدایی این کشور از شوروی اشاره کرد و گفت: «ایلچیبیک ادعای رهایی برادران آذری در جنوب ارس از یوق فارسها را طرح کرد و این موضوع برای ایرانیها که فکر میکردند طرفین باید از روی ارس بپرند، یکدیگر را در آغوش بگیرند و بر گذشتهها اشک بریزند، شوک بزرگی بود. پس از آن نیز وقتی علیاف در نخجوان بود، ایران کمکهای مالی بسیاری به او کرد، اما وقتی رئیسجمهور شد در یک برخورد غیردوستانه در کنسرسیومی که ایران پنج درصد سهم داشت، سهم ایران را به ١٠ درصد سهم ترکیه افزود. با همه اینها ایران سعی کرده است برقراری روابط حسنه با همسایگان ازجمله ارمنستان و آذربایجان را در دستور کار قرار دهد».
اجلاس باکو، فرصتی تازه
با این اوصاف روابط خوب ایران با آذربایجان و ارمنستان که با وجود همه این مسائل و در گذر سالها حفظ شده است، میتواند در ثمربخشبودن میانجیگری ایران میان دو کشور در مسئله قرهباغ، مؤثر باشد، بنابراین به نظر میرسد اجلاس سهجانبه ایران، آذربایجان، روسیه در باکو که فردا آغاز میشود فرصتی برای توجه به این موضوع است. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که هر سه کشور حوزه قفقاز – ارمنستان، آذربایجان و گرجستان- عضو شورای اروپا هستند و این شورا نیز میتواند به این مسئله ورود کند. در یک نگاه منطقی به شرایط موجود باید قرهباغ را یک منطقه ازدسترفته برای آذربایجان دانست زیرا در برخورد نظامی پیشین نیز ناموفق بودهاند. از سوی دیگر ارمنستان به روسیه نزدیک است و غربیها و آمریکا نیز به این کشور چندان بیمیل نیستند. روابط ایران نیز با ارمنستان تاکنون کمتر تنش داشته و حتی میتوان این کشور را یکی از اصلیترین مسیرهای دورزدن تحریم در سالهای گذشته به شمار آورد، بنابراین با وجود قدرت مالی و نظامی بالاتر آذربایجان، اوضاع خیلی به نفع آنها نیست و انتظار میرود از تلاشهای میانجیگرانه احتمالی استقبال کنند. به اعتقاد باوند ایران در صورت تمایل، با توجه به قدرت منطقهای و وضعیت کنونی دیپلماسی خود میتواند این نقش را بهخوبی ایفا کند.
http://www.sharghdaily.ir/News/89500
ش.د9503260