(روزنامه ايران – 1395/10/14 – شماره 6398 – صفحه 13)
تل آویو 23 دسامبر 2016 به جهان اعلام جنگ داد. اینکاری بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از صدور رأی اخیر شورای امنیت سازمان ملل در مخالفت با شهرکسازیهای بیرویه این رژیم در سرزمینهای اشغالی با اظهاراتی خطاب به موری مک کال، وزیر خارجه نیوزیلند بر زبان آورد و گفت: «اگر به حمایت از این قطعنامه ادامه بدهی، ما آن را یک اعلام جنگ رسمی علیه اسرائیل تلقی خواهیم کرد.» البته نتانیاهو قصد ندارد موشکهای دور برد اسرائیل را به سمت ولینگتون- پایتخت سیاسی نیوزیلند- بگیرد و منظور او نه جنگ سنتی تسلیحاتی بلکه یک نبرد سیاسی بود. نتانیاهو پس از آن به اعلام جنگ علیه نیوزیلند اکتفا نکرده و در عمل نشان داد مقصود او کل جهان و تمامی کشورهایی است که با قطعنامه اخیر شورای امنیت در مخالفت با شهرک سازیهای مورد بحث موافقند و این اقدام را خلاف قانون میانگارند.
نتانیاهو میداند که پس از این قطعنامه و خودداری شریک بزرگش -امریکا- از وتوی آن، بیش از هر زمانی به در دردسر افتاده و کمتر از هر زمانی امکان ادامه دادن به شهرک سازیهای بیرویه خود را دارد و باید به تندرویهایش پایان بدهد. عکسالعمل او در نیویورک بیش از اینکه نشانگر تجربه و پختگیاش در صحنههای بینالملل و در مواجهه با چنین مشکلاتی باشد، از استیصال وی در قبال بیداری جهان سخن میگفت. او البته همیشه از درگیری با فلسطینیها استقبال کرده و حتی یک بار به یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی گفته بود: «ما فقط به هنگام جنگ با فلسطینیها است که احساس میکنیم در جای درست و موضعی که برایمان مفید و حیاتی است، قرار گرفتهایم.»
بواقع فلسفه وجودی و فاکتور حیاتی اسرائیلیها در جنگی شکل میگیرد که به شکلی بیرحمانه علیه مردم شریف فلسطین به راه انداخته اند و سالهاست که بر پایه آن نفس میکشند.
مردی کاملاً بدبین
شولکیمهی ازدپارتمان مطالعات روانی- رفتاری در آکادمی «تلهای» بر پایه گزارشی که در سال 2001 تنظیم و ارائه شد، نتانیاهو را مردی توصیف کرده که روحیات منفی دارد و رویکردهایش از سر بدبینی است. در این گزارش تصریح شده رهبران از این دست همواره میپندارند از هر سو علیه آنها نشانهگیری شده و معترضان به آنها آدمهای مغرضیاند حال آنکه بیسیاستی و افراطیگری و موضعگیریهای معیوب ویژگی اصلی خود آنهاست و خبری از سازندگی و خلاقیت مثبت نزد آنها نیست. اینگونه سیاستمداران که نتانیاهو نمونه روشن و واضح آنها است، از طرق ناجوانمردانه برای سرکوب رقبای خود بهرهمیگیرند اما تحمل یک دهم اینگونه برخوردها را در قبال خویش ندارند. برای آنها دموکراسی یعنی چیزی که به نفع آنها تمام شود و بیعدالتی یعنی هرچیزی که آنها را از مناصب قدرت دور سازد. حرف و وعده آخر آنها این است که خوب میدانند چطور با مخالفت سایرین برخورد کنند و با تمام وجود به دشمنان خود بتازند اما در مانیفست آنها هیچ توضیح عقلایی و مفهومی در توصیف دشمنان آنها مشاهده نمیشود و استدلالی بر حق در کینه ورزی با رقبای خویش ندارند.
نتانیاهو را میتوان با تمام مصادیق فوق توصیف کرد زیرا سالهاست بر طبل جنگی میکوبد که ساخته زیاده خواهیهای خود او و اسرائیل است ولی آن را به دیگران نسبت میدهد.
اقدام بدون مشاوره
رفتار نتانیاهو بویژه پس از صدور قطعنامه اخیر شورای امنیت سند تازهای در خصوص صحت گمانه زنیهای فوق است. او در شرایطی اعلام جنگ دیپلماتیک با کشورهای متعدد را صادر میکند که اولاً این قطعنامه محصول یک حرکت گروهی و اجماع جهانی علیه حرکت ضد قانونی رژیم صهیونیستی است و ثانیاً در اعلام این جنگ هرگز با مشاوران ارشد و سیاستگذاران نظامی و دیپلماتیک رژیم خویش گفتوگو و مشورت نکرده و موضوع را با آنها در میان نگذاشته بود تا مشخص شود، چیزی از آن حاصل میآید یا فقط اتلاف وقت و سرمایه با نتیجهای همچون بیآبرویی سیاسی هرچه بیشتر است. نخستین خصلت لازمه هر سیاستمدار بیان جملات به شکلی پوشیده حتی در زمان مشخص بودن طرفهای مورد اشاره و محرز بودن خطاکاران احتمالی است و نه اینکه در زمان وجود انواع شائبهها تمامی کشورهای دیگر متهم به خصومت ورزی علیه یک نظام خاص شوند.
دور از روالهای معمول
حتی در کابینه اسرائیل نیز اکثریت با کسانی است که نمیتوانند خود را با اظهار نظرهای غیر مسئولانه نتانیاهو همسو سازند و سعی داشتهاند از او فاصله بگیرند. از آن قبیلاند یواو گالانت، وزیر تعاون و خانهسازی و مایکل اورن، معاون وزیر امور داخلی صهیونیستی که پیشتر سفیر اسرائیل در امریکا هم بوده است و هر دو معتقدند موضعگیریهای نتانیاهو افراطی و دور از روال جاری و روند متداول در صحنه سیاست کنونی دنیا است. این در حالی است که نتانیاهو در سالهای اخیر بارها از دستیاران ارشد خود و وزیران اسرائیل خواسته است به مخالفان سیاستگذاریهای بینالمللیاش و بویژه شهرک سازیهای بیمارگونه و انحصارطلبانه در سرزمینهای اشغالی بتازند و از این طریق امریکا را در یک حالت انفعالی قرار بدهند و وادار به حمایت از خویش در این زمینه کنند و فلسطین را به خیال خویش در حالت انزوا قرار دهند.
25 سال پیش هم که آریل دری وزیر امور داخلی وقت اسرائیل کوشید رأی سایر اعضای کابینه اسرائیل در زمینه تهاجم هوایی به عراق را بیاثر و از وارد شدن به این امر برحذر سازد، اسلاف نتانیاهو او را تنها گذاشتند تا مأیوس شود و تک صدا ماندن وی اسباب شکستاش در این فراخوان انفرادی شود و یک ربعقرن بعد نتانیاهو میخواهد همان کار را انجام بدهد اما آن را علیه یک فوج از مخالفان داخلی خود به سامان برساند.
مردان سرافکنده
این روزها مردان ارشد سیاست خارجی در حالی مشاهده میشوند که سرشان به نشانه تأسف به سمت پایین گرفته شده و حالات و حرفهایشان نشانگر ورشکستگی سیاسی است. نتانیاهو حتی بهخودش زحمت نداده ایدهها و نظرات آنها در خصوص مسائل اخیر را بپرسد و بداند چرا شورای امنیت هم پس از سالها حمایت آشکار یا پنهان از اسرائیل و اتخاذ سیاست سکوت در قبال زیاده خواهیهای این رژیم جنایتکار قطعنامهای در محکومیت آنها صادر کرده است. نتانیاهو به جای بررسی در این خصوص و ریشهیابی مشکلات اسرائیل در عرصههای جهانی ادعا کرده است که وزارت خارجه اسرائیل سرشار از آدمهای چپگرا و فاقد حسهای لازم رادیکال برای حفظ این رژیم است. یک مقام وزارت خارجه اسرائیل که مایل نیست نامش اعلام شود، پس از عکسالعملهای اخیر نتانیاهو در نیویورک گفت که او و همکارانش بسیار خوشحالاند که مجبور نیستند در قبال کارهای نخستوزیر پاسخی ارائه بدهند زیرا به سبب تعطیلات سال نو میلادی از محل کار خود دورند و به اینجا و آنجا رفتهاند.
اطمینانی به ترامپ هم نیست
این نخستین بار نیست که نتانیاهو علیه خویش و رژیمی که وی خود را بهترین مدافع آن میانگارد و بواقع برای کل جهان مشکلسازی میکند. او لابد خوشحال است که دونالدترامپ رهبر محبوبش از 20 ژانویه 2017 در کاخ سفید سرکار میآید و جای باراک اوباما را که بسیار دیر شروع به گفتن حقایق درباره اسرائیل کرده خواهد گرفت اما ترامپ مانند نتانیاهو چنان خود محور و معتقد به درستی سیاستهای تعیین شده توسط خویش است که نمیتوان با اطمینان به برقراری یک همکاری دیرپا بین او و نتانیاهو اندیشید.
منبع: Al-Montitor
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6398/13/165184/0
ش.د9503364