تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۹۸۸۴۶

فتنه‌گران 88 در كمين انتخابات 96

پایگاه بصیرت / محمود فرشيدي

(روزنامه رسالت ـ 1395/10/08 ـ شماره 8836 ـ صفحه 1)

از جمله دستاوردهاي انقلاب اسلامي كه ناشناخته مانده است، خلق واژه‌ها و تغيير ملموس كلمات و عمق بخشيدن به آنها و نشان دادن ابعاد و گستره وسيع معاني آنهاست كه در گذر زمان، مفاهيمي بسيار محدود و سطحي از آنها برداشت مي‌شد. واژه‌هايي نظير بسيج، مستضعفان، جهاد، جهاد كبير، ولايت فقيه، عدالت، استكبارستيزي و امثال اينها، امروز نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي اسلامي و حتي در عرصه بين‌المللي، به نام انقلاب اسلامي ثبت شده و بار معنايي خود را القاء كرده است و مرزها را درمي‌نوردد و در اين ميان واژه‌هاي «فتنه» و «بصيرت» نيز در قاموس انقلاب از سال 1388، معنا و جايگاهي ويژه يافته است و همانند ديگر واژه‌هاي نوآورانه انقلاب، از ويژگي‌هاي «بصيرت» و «فتنه» تعميم معنايي عميق و پيچيده به زباني ساده و در گستره عموم جامعه است چندان كه غالب افراد در حد توان خود از اين دو واژه برداشتي مشترك را استنباط مي‌كنند. نهم دي ماه سالگرد حماسه‌آفريني و نمايش اوج بصيرت ملت ايران در خنثي ساختن فتنه سياسي سال 1388 مي‌باشد و اگر 12 فروردين نماد قانونمداري، سوم خرداد نماد پايداري و 19 دي‌ نماد ولايتمداري ملت ايران است، نهم دي ماه هم نماد هوشياري مردم عزيزمان مي‌باشد و از آنجا كه هنوز ريشه آن فتنه چنان كه بايد خشكانده نشده است و با توجه به آنكه فتنه‌انگيزي، صفت ذاتي و هميشگي دشمن و عوامل او مي‌باشد، تاملي ديگر در اين مقوله ضروري به نظر مي‌رسد:

از فتنه 88 آموختيم كه اركان اجرايي آن را مي‌توان به چهار گروه تقسيم كرد:

گروه اول

طراحان اصلي نقشه، يعني بدخواهان ملت ايران و در راس آنها آمريكا و اسرائيل و انگليس بودند كه همانند كژدم و به اقتضاي طبيعت خويش با ملت‌ها و عدالت و استقلال و ارزش‌هاي انساني ضديت دارند و نظام اسلامي، با بيدار ساختن ملت‌ها، هويت آنها را آشكار و ادامه حيات‌شان را به مخاطره انداخته و اين مبارزه‌اي هميشگي ميان جبهه حق و باطل است.

گروه دوم

حاميان پيدا و پنهان و نظريه‌پردازان داخلي فتنه بودند يعني كساني كه روزگاري جايگاهي رفيع در مسندهاي قدرت نظام اسلامي داشته‌اند. اين گروه معمولا يا رد پاي روشني در ماجراي فتنه از خود بر جاي نگذاشتند يا آنچنان صاحب قدرت بودند كه برخورد نظام با آنان هزينه سنگين اجتماعي در پي داشت و سياست منطقي آن بود كه ماهيت‌شان با رعايت جوانب احتياط براي مردم بازگو شده و تغيير مواضع انقلابي آنان و برنامه‌ريزي‌هاي قدرت‌طلبانه و وابستگي‌هاي حزبي و خويشاوندي و احيانا ارتباطاتشان با بيگانگان به تدريج آشكار گردد.

گروه سوم

كارگزاران و مديران اجرايي فتنه بودند كه غالبا از چرب و شيرين دنيا سوءاستفاده كرده و حاضر نبودند و نيستند از اين خوان نعمت كنار بروند و در عين حال نگران آن مي‌باشند كه استمرار حاكميت ارزش‌هاي انقلاب و بخصوص عدالت‌خواهي و مبارزه با مفاسد اقتصادي، آنان را به پاي ميز محاكمه بكشاند. برخورد نظام اسلامي با اين گروه به موازات آگاهي‌بخشي به مردم درباره ماهيت آنان بايد با اعمال قاطعيت و قدرت مطابق با قانون باشد و بخصوص سوءاستفاده‌هاي اقتصادي آنان پرده از رياكاري سياسي‌شان برمي‌دارد و با توجه به شواهد و قرائن، اين تحليل واقع‌بينانه به نظر مي‌رسد كه انگيزه اصلي اين گروه، به جز افراد معدود، دنياطلبي بوده است و دليل اين ادعا آنكه با فراهم شدن شرايط براي نفوذ دوباره برخي عوامل فتنه به دستگاه‌هاي اجرايي كشور، پرونده‌هاي مفاسد اقتصادي و حقوق‌هاي نجومي، يكي پس از ديگري در محاكم قضائي مطرح مي‌شود و حتي نشانه‌هايي وجود دارد كه عوامل فتنه از چپاول اندوخته معلمان و سوء استفاده هزاران ميليارد توماني از صندوق ذخيره فرهنگيان و بانك سرمايه هم دريغ نكرده‌اند.

گروه چهارم

گروه چهارم عوامل خط مقدم، بي‌بصيرت‌ها و شايد بتوان گفت قربانيان فتنه بودند و در حقيقت سرنوشت فتنه را اين گروه تعيين كردند و اگر دشمن مي‌توانست بخش قابل توجهي از افراد جامعه را كه در ماجراي فتنه تحريك شده بودند، در ميدان رويارويي با نظام نگه دارد، آتش فتنه شعله‌ور مي‌ماند. به همين دليل فرهنگ‌سازي و آگاهي‌بخشي و بصيرت‌افزايي جامعه در برابر القائات شوم سردمداران فتنه، كارآمدترين سياست نظام براي خنثي‌سازي توطئه دشمن بود كه با امدادهاي الهي نتيجه بخشيد. اما ضرورت مبارزه با ريشه‌هاي فتنه و بصيرت‌افزايي افراد جامعه، در شرايط كنوني، به اين دليل است كه نبايد با فروكش كردن غائله فتنه، آن را خاتمه يافته پنداشت بلكه فتنه به عنوان يك بيماري مزمن و زخم كهنه است كه در صورت فراهم شدن شرايط تا مدت‌ها امكان بازگشت آن وجود دارد و دشمن با تكيه بر تمامي ترفندهاي خود و بخصوص رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي، تلاش مي‌كند به كينه‌ها و كدورت‌ها و خونخواهي‌هاي دروغين و مظلوم‌نمايي‌هاي بي‌پايه دامن بزند و مانع اتحاد ملت شود تا شايد در فرصتي ديگر فتنه‌اي به راه اندازد. چنانكه با گذشت سال‌ها از فرار منافقين، دشمن هنوز هم تلاش مي‌كند از طريق پيوند دادن عوامل باقي مانده از فتنه منافقين با بقاياي فتنه شيخ ساده‌لوح، افكار عمومي را عليه امام خميني(ره) و نظام اسلامي تحريك كند يا اين روزها برخي اصحاب فراري فتنه 88 با همدستي جرثومه‌هاي فتنه منافقين، از رئيس‌جمهور جديد آمريكا تقاضا كرده‌اند فشارهاي اقتصادي بيشتري را بر ايران اعمال نمايد.

بر اين اساس، واكاوي، ريشه‌يابي و شناسايي عناصر وابسته و فعال فتنه 88 همچنان ضرورت و اهميت دارد و كساني كه با سوء استفاده از تريبوني كه در مجلس يا جاهاي ديگر در اختيار دارند در حضور اصحاب رسانه و مجامع عمومي، سعي مي‌كنند فتنه 88 را كمرنگ جلوه دهند يا آن را تمام شده قلمداد نمايند، به احتمال زياد با برنامه‌ريزي حساب شده قصد دارند فعالان فتنه را تطهير و آنان را به صحنه سياست كشور بازگردانند و واقعيت آن است كه اخيرا با توجه به برخي ساده‌انديشي‌ها يا خيانت‌ها، تا حدودي هم به هدف خود دست يافته‌اند. نكته ديگري كه ضرورت هوشياري و حساسيت دستگاه‌هاي مسئول را در زمينه مبارزه پي‌گير با ريشه‌هاي فتنه 88 نشان مي‌دهد، در پيش بودن انتخابات آينده شوراها و رياست جمهوري است. چرا كه فتنه‌انگيزان معمولا شرايط التهاب و تب و تاب جامعه را فرصت مغتنمي براي اجراي نقشه‌هاي شوم و براندازانه خويش مي‌پندارند و اين روزها شايعاتي شنيده مي‌شود كه يكي از حاميان اصلي و سردمداران فتنه 88، علي‌رغم برخي ممنوعيت‌ها و محدوديت‌ها، بار ديگر در انتخابات شوراها و رياست جمهوري فعال شده و با به كارگيري عوامل خويش، جنگ رواني و تخريب‌ها را آغاز كرده است. با توجه به اينكه نظام اسلامي همواره مستظهر به حضور و مشاركت گسترده مردم در صحنه انتخابات بوده است و در انتخابات سال 1396 نيز از مشاركت چشمگير نزديك به 50 ميليون واجد راي استقبال خواهد شد، پيش از آنكه اين گونه توطئه‌گران فتنه بخواهند از شور و نشاط انتخابات سوء استفاده كنند بايد توطئه‌هاي آنان رصد شده و با تحريكات فتنه‌انگيز و براندازانه آنان برخورد شود.

ش.د9503278

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات