(روزنامه جوان – 1396/02/25 – شماره 5090 – صفحه 9)
* همان طور كه ميدانيد امريكا در حال زمينگشايي براي كردها در شمال سوريه است و به نظر ميرسد اين كشور براي اين كردها حتي حاضر است جنگ نيز انجام دهد. اما از طرفي ديگر تركيه با اين كردها مخالف است و آنها را دشمن ميداند. اكنون با توجه به پيروزي اردوغان در رفراندوم اخير و تبريك ترامپ به وي و خوشحالي امريكا از اين بابت، شما تفاوتها و اختلافات اين دو كشور بر سر كردهاي سوري را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** دونالد ترامپ، تركيه را به عنوان شريكي در منطقه و عضوي از ناتو ميداند كه در حال حاضر ميزباني بيش از 50 بمب هستهاي كشور او، در پايگاه هوايي اينجرليك را بر عهده دارد. علاوه بر اين عربستان سعودي كه اكنون شريك ايالات متحده امريكا زير سايه رياست ترامپ است، با ايران، سوريه، عراق و حزبالله مخالف است. بنابراين، شريك سعوديها يعني تركيه، نسبت به دولت اوباما به امريكا نزديكتر شده است و نزديكتر نيز خواهد شد. قطعاً مشكل و دغدغه كردهاي حاضر در سوريه هميشه بين تركيه و امريكا باقي خواهد ماند و انتظار نيست كه به اين زوديها حل شود. ايالات متحده امريكا اين كردها را به عنوان نيروي زميني نياز دارد تا با تروريستهاي داعش بجنگند و پيروز شوند. بنابراين تا زماني كه داعش وجود دارد، امريكا نميتواند دست از حمايت كردها بردارد.
كردها همچنين ميتوانند به ترامپ در ساخت پايگاه نظامي در شمالي شرقي سوريه كمك كنند تا به تعادل پايداري منجر شود كه امريكا براي تنظيم روابط خود با كردها و تركيه به مدت طولاني به آن نياز دارد. آخرين نكته، بحث رژیم صهیونیستی است. كردهاي حاضر در عراق به عنوان طرفداران رژیم صهیونیستی شناخته ميشوند. اين مسئله كردهاي سوري را مستثني نميكند. آنها نيز ممكن است در بلند مدت همان سياست را در پيش بگيرند. اين روابط دوستانه بين رژیم صهیونیستی و كردها ممكن است ترامپ را وادار به محافظت و حمايت از اين كردها كند و به رژیم صهیونیستی اجازه دهد تا جايي در شمال شرقي سوريه براي خود داشته باشد.
* رفراندوم تركيه، اردوغان را در قدرت نگه داشت. آيا او مخالفت خود را عليه كردهاي سوري افزايش خواهد داد؟
** اردوغان كردهاي سوري را هميشه دشمن خود ميداند. اين كردها بخشي از گروه پ. ك. ك حاضر در عراق و تركيه هستند كه در آنكارا اعلان جنگ كردهاند و هرگز آتشبس نخواهند كرد تا اين دشمني را ادامه دهند. از اردوغان توقعي نيست كه حمايت خود را از كردها كم يا زياد كند، اما از او ميتوان اين توقع را داشت كه همان سياست اشغال بخشي از خاك سوريه (جرابلس تا الباب) را درپيش بگيرد.
* برنامه بعدي امريكا در سوريه چه خواهد بود؟ برخي بر اين باورند كه امريكا در حال جداسازي «منطقه امن» و ويژه براي اهداف خود است. به نظر شما اين موضوع تحقق مييابد؟
** اينكه امريكا چند پايگاه نظامي تحت عنوان «منطقه امن» در سوريه ايجاد كند، غيرممكن نيست. همان گونه كه اين كشور دو فرودگاه را در خاك سوريه از آن خود كرده است، كه يكي از آنها در كوباني (عينالعرب) و ديگري در الطبقه كنار رود فرات واقع شده است. با اين وجود، بعيد است امريكا قصد ساخت فرودگاهها و پايگاههاي نظامي و شكست داعش در رقه را داشته باشد و بدين وسيله منطقهاي وسيعي را به دولت دمشق ارزاني بدارد. علاوه بر اين، ممكن است امريكا قصد ديگري از ايجاد دومين «منطقه امن» در جنوب سوريه و با بهانه «مبارزه با داعش» داشته باشد. در واقع، منطقه امن امريكا براي اسرائيليها مفيد خواهد بود تا آنها بتوانند «منطقه حائل» جديدي را در مناطق حائل موجود خود ايجاد كنند. رژیم صهیونیستی از جهانيان ميخواهد ارتفاعات جولان كه در اشغال آنهاست را فراموش كنند و با اشغال سرزمينهاي جديدي از خاك سوريه، به جهانيان بقبولاند كه آنها عضو و صاحب اين سرزمينها بودهاند. آنها همچنين خواهان ايجاد «منطقه امن» فراتر از ارتفاعات جولان براي خودشان هستند.
* اگر امريكا قصد داشته باشد به طور مداوم به سوريه حمله كند، به نظر شما عكسالعمل روسيه به اين مسئله چه خواهد بود؟ رويكرد روسيه به اعزام سربازان امريكايي به خاك سوريه چيست؟
** به نظر من، امريكا ديگر به سوريه حمله نخواهد كرد؛ زيرا روسيه به اين كشور هشدار داده و به دمشق نيز اين اجازه را داده تا به جتهايي كه بدون هماهنگي روسيه در آسمان اين كشور به پرواز درميآيند شليك كند. قطعاً روسيه مجدداً بر توافق هماهنگسازي عملياتهاي هوايي را با امريكا از سرخواهد گرفت، اما اين كار منوط به اين است كه امريكا ديگر ارتش سوريه را هدف قرار ندهد. اگر رفتار امريكا عليه سوريه بار ديگر خشونتآميز باشد، روسيه نيز رويكردهاي سختتر و خشنتري نسبت به امريكا اتخاذ خواهد كرد؛ زيرا سرزمين شام دروازهاي براي روسيه رو به درياي مديترانه و آبهاي گرم است. علاوه بر اين، پتانسيل و اعتبار روسها به عنوان قدرتي عظيم در خطر خواهد افتاد. پوتين اجازه نخواهد داد روسيه در سوريه شكست بخورد؛ زيرا اين شكست، كرملين را به عقب و به زماني كه براي سالها جنبش پرسترويكا در جريان بود باز خواهد گرداند. سوريه فرصتي براي روسيه است، فرصتي كه روسيه ميتواند با آن خود را ثابت كند، تسليحات خود را به فروش برساند و به كشوري قدرتمندي كه قبلاً بود، تبديل شود. اگر روسيه شكست بخورد، بدين معني است كه به پايان نقش خود در عرصه بينالمللي رسيده است.
* به نظر شما راه حل خروج از بحران سوريه چيست؟ آيا قدرتهاي جهان، مخصوصاً امريكا، به دنبال راهحلي براي اين بحران هستند؟ راهحل شما چيست؟
** بحران سوريه بر سر ميز مذاكره و زماني كه القاعده و داعش شكست بخورند، حل ميشود. جوامع بينالملل متوجه شدهاند كه روسيه به اين راحتي سوريه را رها نخواهد كرد. اين كشور مصمم شده به جنگي كه در اين كشور به راه افتاده پايان دهد اما امريكا، انگلستان و فرانسه هيچ استراتژياي براي سوريه ندارند. اين كشورها همان رويكرد گذشته خود را تكرار ميكنند كه «اسد بايد از قدرت بيفتد». اين جمله را تا زماني تكرار خواهند كرد كه ديگر تحقق آن ممكن نباشد و ارتش سوريه با متحدانش در خاك اين كشور پيروز شوند.
روسيه و متحدانش نيت و هدف خود را بر امريكا تحميل خواهند كرد و به اين جنگ پايان خواهند داد، حتي اگر اين پيروزي نزديك نباشد؛ زيرا جنگ عليه القاعده بسيار دشوار خواهد بود. هنوز بيش از 50 هزار نيروي متعلق به گروه القاعده و نظاميان جهادي و شورشيان ديگر در ادلب حضور دارند. نابودي اين گروهها به آساني انجام نخواهد شد.
* با توجه به نگرانياسرائيليها بابت ارتفاعات جولان، نقش آنها در به تأخير انداختن يا حتي لغو فرآيند صلح سوريه چه خواهد بود؟
** رژیم صهیونیستی در سوريه هيچ اقدامي نميتواند عليه روسيه انجام دهد. دولت دمشق و متحدانش، يعني ايران و حزبالله، هيچ خط قرمزي در سوريه و خصوصاً در جنوب اين كشور ندارند. بهرغم هر اقدامي كه رژیم صهیونیستی قصد انجام آن را دارد، يك «حزبالله سوريه» بعد از شش سال جنگ در اين كشور ظهور خواهد كرد. اين گروه به همان شكلي كه حزبالله لبنان تربيت شده، رشد يافته است، همان ايدئولوژي را خواهند داشت و به محض پايان جنگ در سوريه آماده جنگ عليه رژیم صهیونیستی در مرزهاي اين كشور خواهند بود.
* آينده نظام سياسي سوريه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** سوريه مجبور است راهي پيدا كند كه مخالفان را در خاك خود جاي دهد. مخالفاني كه با دولت فعلي موافق نيستند اما بومياني هستند كه بدون مداخلههاي خارجي در اين سرزمين زندگي ميكنند. اين گروه بايد صداي خود را بالا ببرند؛ زيرا اين صدا به گوش دولتي ميرسد كه ميتواند پاسخگو باشد. اگر دمشق اين گروه از مردم را در خود و در فرآيند صلح جاي دهد، سوريه ميتواند به شرايط گذشته خود بازگردد.
ش.د9600251