(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1396/04/17 – شماره 446 – صفحه 5)
در خاورميانه بحراني، آرامش، امنيت، آزادي، برگزاري انتخابات باشکوهي را که در سايه وحدت تحقق يافته است، پاس بداريم. از حادثه تروريستي تهران درس بگيريم و اگر نگيريم، تاوان آن را خواهيم داد. پيشگيري قبل از درمان، تبلور عقلانيت است. از خويش گذشته، فقط به ايران بينديشم. خانههاي امان ما، حاصل خيابانهاي امن است. با خويشتنداري همچنان بر مدار وحدت و تقويت انسجام ملي گام برداريم.
بس است. بايد به آنها که آتش به اختيار را تفسير به رأي کردهاند، فرمان آتشبس داد. تلخي روز قدس، تريبون نماز جمعه و تاختن به رئيسجمهوری، پاسخهاي تند، دعواها، شمشير را از رو بستن و ترس از اينکه اين شمشير رخ يار را به جاي دشمن زخمي کند، ميرود که به دغدغه اصلي ايرانيان تبديل شود. اين درحالي است که ايران بايد دغدغه اصلي همه ما باشد. نگرانيم و حق داريم که نگران باشيم. هر آن کس که به ايران و سربلندي آن ميانديشد، بايد نگران باشد. نگاهي به وضعيت منطقه و در اين ميان نگاهي به عراق و سوريه، شايد براي دلايل اين نگراني کافي باشد. درحاليکه خاورميانه دچار بحران و بازي چندوجهي و پيچيده است، ما در ايران، بيش از هر زماني به وحدت، آرامش و همدلي نياز داريم. امروز آن مرد بزرگي که وحدت کلمه را کليد موفقيت و استقلال ايران ميدانست، در ميان ما نيست اما کلام او بايد همچنان نافذ بوده و مهمترين سلاح و عامل عبور موفق ايران، از دوران پرتلاطم خاورميانه باشد.
تنوع قومي، مذهبي، اعتقادي، آزادگي انديشه و... براي هر ملتي در خاورميانه اگر يک تهديد بوده، براي ايران و ايرانيان فرصتي براي تبلور يکرنگي، در تنوع رنگها بوده است. غناي فرهنگي حاصلشده از تعامل و مداراي ايرانيان با يگديگر، سبب شده مردم ايران، بحرانهايي چون درگيريهاي داخلي عراق، ترکيه و... را تجربه نکنند، تجربهاي که اين کشورها هنوز درگير تلخيهاي آن هستند.
چندصدايي عامل پويش اجتماعي، رشد سياسي، توسعه اقتصادي و از همه مهمتر، غناي فرهنگي بوده و است. ايران کانون وحدت اين چندصدايي است. همه ايرانيان فقط و تنها در ذيل نام ايران و براي حفظ تماميت ارضي، از چندصدايي به وحدت يکصدايي ميرسند. آنچه ايران را از خطرات مترتب بر آن تاکنون حفظ کرده است، وحدت مردم در چارچوب منافع ملي بوده است؛ همان وحدتي که جنگ و بحران هستهاي را قرين پيروزي کرد.
استيلاي مغول، افغان، نفوذ روس، انگليس و آمريکا بر ايران، بيش از هر چيزي در سايه افتراق ملي بوده است. تاريخ گواه آن است که ما بيش از هر چيزي زخمخورده تفرقه و چنددستگي بودهايم. با انقلاب و در سايه وحدت کلمه آن مرد بزرگ، توانستيم ضمن غلبه بر اين نقيصه ملي، به استقلال، احترام و بزرگي دست يابيم. ما در ايران براي اولينبار در تاريخ معاصر در جنگي نه با عراق، بلکه با دنيا، نهتنها خاکي از دست نداديم، بلکه باوجود همه دشواريها، جنگ بسترساز نهادينهشدن هويت ملي ايرانيان در خاورميانهاي شد که کشورهاي آن، همچنان درگير بحران هويت هستند.
باور کنيم که حفظ اين وحدت و انسجام ملي، زير سايه نام ايران، بايد امروز کماکان مهمترين دغدغه ايرانيان از هر جنس و مرام باشد. هوشيار باشيم تلاش براي دوقطبيکردن جامعه، بحرانسازي، نشاندادن ناکارآمدي دولت، ايجاد شبهه مشروعيت با محاسبه معادلات داخلي، ميتواند هزينه سنگين خارجي غيرقابل جبراني، به ايران تحميل کند. انتخاباتي باشکوه برگزار شد، آن را ذبح نکنيم و بهجاي مرثيهسرايي جناحي، به مدح مشارکت و نظام مردمسالاري ايران پرداخته، تعمق کنیم که اين شکوه بيش از هر سلاح و موشکي، عامل بازدانده ايران از هر گزند و تجاوزي بوده و خواهد بود. ما خسته و نااميد نيستيم اما دوستان ناآگاه و دشمنان آگاه، دستاندرکار خستهکردن ما هستند. تلاش دارند با دست خود، ما را نااميد کرده و به بيتفاوتي بکشند.
سخنان محمد بن سلمان مبنيبر کشاندن درگيريها به خاک ايران را فقط به حمايت از گروههاي مسلح محدود نکنیم. سلمان و تمام دشمنان و رقباي ايران ميدانند که انسجام داخلي ايران، زرهي است که بايد شکسته شود؛ لذا او و اربابش آمريکا، بيش از هرچيزي، وحدت ايرانيان را نشانه گرفته است. از خودزني دست بکشيم و از حق خود به خاطر ايران کوتاه بيايم. اخلاق، خروش و سکوت، خانهنشيني و حکومتمداري را از علي(ع) ياد بگيريم؛ نه براي خويش، بلکه براي ايران اسلامي فرياد بزنيم.
نکته آنکه هر تريبون و صحنهاي که در خدمت تزريق اختلاف ميان رهبري و رياستجمهوري باشد، در خدمت اهداف دشمن بوده و خواهد بود. قامت بلند جامعه و مقامات ايراني نشان داده است دوره شاهقلي و نادرقليها پايان يافته است. ايرانيان وارد کاريزماي سيستمي عدالتمحور ميشوند که بيش از هر چيزي بر مدار عقلانيت ميچرخد. با قبول و تندادن به قواعد دموکراسي، بدانيم امروز جامعه و صحنه سياسي ايران بيش از هر زمان ديگري نيازمند وحدت در سايه اعتدال است. به افراطگرايان اصولگرا و اصلاحطلب نهتنها نبايد ميدان داد، بلکه بايد آنان را دعوت به اصلاح راه و اگر ميسر نشد، قانوني تأديب کرد.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/76224
ش.د9601281