(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/30 ـ شماره 69 ـ صفحه 13)
در بیانیه پایانی این نشست و در کنار موضوعات مطرح شده، مشخصا به گروههای شبهنظامی در افغانستان و پاکستان اشاره و طالبان و اقداماتش بهشدت محکوم شد. گروههای افراطی دیگر شامل داعش، القاعده، جنبش ترکستانشرقی، جنبش ازبکستان، شبکه حقانی، لشکر طیبه، جیش محمد و حزب التحریر نیز در این بیانیه مورد اشاره قرار گرفته بودند. حداقل سه گروه از این جریانها رابطه نزدیک با سازمان امنیتی ارتش پاکستان دارند و طی سالهای اخیر رابطه غرب با پاکستان بهدلیل این حمایتها سردتر از همیشه شده است. اظهارات تند ترامپ با واکنش نهادهای مدنی، سیاسی و نظامی پاکستان روبهرو شد. اما بیانیه ژیامن از سوی آمریکا صادر نشده بود. اینبار چین و روسیه بهعنوان دو دوست اسلامآباد با همراهی سه کشور دیگر این هشدار را به پاکستان دادند. این پنج کشور به روشی محترمانه به پاکستان اعلام کردند ادامه حمایت این کشور از گروههای شبهنظامی را نخواهند پذیرفت. یکروز پس از صدور بیانیه 43صفحهای بریکس، خواجه آصف، وزیرخارجه پاکستان در برنامه تلویزیونی اعلام کرد:«اگر میخواهیم در سطح بین المللی با چالش روبهرو نشویم باید به آنچه در کشورمان میگذرد نظم ببخشیم.» نکتهای که باید توجه اسلامآباد را در بیانیه اخیر برانگیزد امضای دوست و دشمن پاکستان پای آن است. چین بهعنوان بهترین دوست و هند در جایگاه بدترین دشمن پاکستان، این بیانیه را امضا کردند و همین نکته نشاندهنده اهمیت این بیانیه و جدیت صادرکنندگان آن است.
نگرانیهای متحد نزدیک
ابتدا باید
دید چرا بریکس چنین بیانیهای صادر کرده است. عوامل متعددی در توجیه این اقدام
وجود دارد و در این میان چین مهمترین عامل بهشمار میآید. در سال 2016، چین پیشنهاد
هند به سازمان ملل برای قراردادن منصور اظهر، رهبر گروه شبهنظامی جیش محمد که پایگاه
اصلی آن در پاکستان قرار دارد را وتو کرد. مقامهای هند، منصور اظهر را مغز متفکر
حملات تروریستی به پتهنکوت میدانند. در ماههای اخیر هم دونالد ترامپ رئیس جمهوری
آمریکا در واکنش به رویکرد آشوبطلبانه پاکستان در افغانستان بهشدت به رهبران این
کشور حمله کرد. پس از اظهارات ترامپ، بلافاصله وزیر خارجه چین وارد عمل شد و با
انتشار بیانیهای از جامعه بینالملل خواست تا «پاکستان بهعنوان قربانی جنگ علیه
تروریسم مورد توجه قرار گیرد.» در کنار این حمایتهای سیاسی و اخلاقی، چین از نظر
اقتصادی نیز سرمایه گذاری گستردهای در پاکستان انجام داد. پکن میلیاردها دلار برای
توسعه زیرساختهای پاکستان و در چارچوب توافق CPEC (کریدور اقتصادی چین و
پاکستان) هزینه کرده و قرار است سرمایهگذاری بیشتری هم در این کشور انجام دهد. این
کریدور که یکی از مهم ترین مسیرهای ارتباطی جدید چین به اروپا و آفریقا است و
جاده ابریشم نام دارد را میتوان هدیهای از سوی چین به پاکستان دانست.
چینیها در دوستیهای خود بهدنبال منافع اقتصادی و استراتژیک هستند و درمورد پاکستان هم چینیها انتظارات متقابلی داشتند. زمانی که پکن به این نکته پی برد که دوستی شیرین و عمیقش با پاکستان نه تنها سودی ندارد، بلکه با ادامه حمایت پاکستان از گروههای تروریستی در داخل و خارج از مرزهایش، منافع پکن در مخاطره قرار گرفته است. نگرانی پکن تنها وخیمتر شدن وضعیت امنیتی افغانستان نیست که تداوم جنگ در این کشور و تشدید درگیریها بر تعداد و استحکام گروههای افراطی افزوده است. در میان گروههای شبهنظامی فعال در افغانستان و پاکستان که مورد حمایت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان قرار دارند،جنبش ترکستانشرقی بیش ازدیگر گروههای شبهنظامی چین را مضطرب کرده است. نگرانی اصلی چین، برهم خوردن امنیت و ثبات آسیای میانه است؛ منطقهای که ابتکار راه ابریشم برای ارتباط با اروپا و آفریقا را با خطر روبهرو میسازد.
افراسیاب ختاک تحلیلگر تحولات پاکستان در دیپلمات مینویسد:«اسلامآباد اگر میخواهد رابطه گرم خود با پکن را ادامه دهد چارهای جز قطع حمایت و سرکوب بازوهای شبهنظامی خود ندارد. بیانیه بریکس کاملا روشن است. رویکرد سیاسی، امنیتی و اقتصادی چین به آسیای میانه اخیرا و با پیشرفت مسیر جاده ابریشم تغییر کرده است. پکن دیگر از نگاه پاکستان، تحولات هند و افغانستان را مورد توجه قرار نمیدهد.» عامل دیگری که باید مورد توجه دولتمردان پاکستان قرار گیرد، روسیه است. اسلامآباد اخیرا و درپی افزایش تنش در رابطه با واشنگتن، بهسوی مسکو چرخش داشته و روابط نظامی و دیپلماتیک خود را با روسیه گسترش داده است. روسیه و پاکستان که در دوران جنگ سرد رقبای هم بودند اینروزها میزبان دیپلماتها و نظامیان ارشد یکدیگر هستند و در بیسابقه ترین تحول، به تازگی هیئت بلندپایهای از مقامهای نظامی روس به وزیرستان شمالی سفر کردند تا از نزدیک شاهد نمایش «عملیات ارتش پاکستان علیه طالبان» در این منطقه باشند. این دیدارها از یکسو نگرانی پاکستان درمورد منزوی شدن در پی رابطه بحرانی با آمریکا را تسکین داد و ازسوی دیگر این پیام را به واشنگتن فرستاد که یکی دیگر از متحدان آمریکا هم به کمپ روسیه پیوست. با اینحال چرخش پاکستان بهسوی روسیه به این معنی نخواهد بود که روسیه چشم خود را بر حمایت اسلامآباد از طالبان و دیگر گروهی شبهنظامی ببندد.
زمان تغییر رفتار
زمان تجدیدنظر
اسلامآباد در محاسبات امنیتی خود فرا رسیده است. از زمانی که ایالات متحده برای
مقابله با گسترش مناطق تحت کنترل طالبان در افغانستان اقدام به اعزام نظامیان بیشتری
به این کشور کرد، همزمان هند نیز تصمیم گرفت تا نقش اقتصادی خود در این منطقه را
افزایش دهد. با این تحولات، پاکستان بیش از پیش نیاز به بهبود رابطه خود با رهبران
افغانستان دارد. دولت جدید آمریکا تمرکز بیشتری را بر مبارزه با گروههای تروریستی
و ایجاد امنیت در مقابله با حملات تروریستی معطوف کرده است. افغانستان میتواند
آزمایش خوبی برای سیاست ترامپ در مقابله با گروههای تروریستی باشد. چین و روسیه نیز
بیش از هر زمان نیاز به برقراری امنیت و ثبات در مرزهای خود دارند. باتوجه به این
واقعیات، ادامه حمایت پاکستان از گروههای شبهنظامی ازجمله طالبان نهتنها باعث
انزوای اسلامآباد میشود بلکه خشم پکن و مسکو دو متحد کلیدی اش را هم در پی خواهد
داشت. تامس فرامکین تحلیلگر تحولات جنوب آسیا، تغییر قدرت در اسلامآباد را فرصتی
طلایی برای بهبود رابطه با افغانستان و توقف حمایت از گروههای شبهنظامی میداند.
«برای بهبود رابطه با کابل، پشتونهای پاکستان که بهتازگی به قدرت بازگشتهاند
نقشی کلیدی ایفا خواهند کرد.
شکاف ایجاد شده میان افغانستان و پاکستان بر سر حمایت اسلامآباد از گروههای تروریستی با تضمین چین، روسیه و آمریکا میتواند از بین برود. اقدام بریکس هشداری محترمانه به پاکستان برای تغییر رویه کنونی این کشور بود.» اشرف جهانگیرقاضی سفیر سابق پاکستان در آمریکا، چین و هند نیز اینگونه به دولتمردان کنونی کشورش هشدار میدهد: «اگر پاکستان هنوز آنچنان احمق باشد که پیام بریکس را درک نکند، هزینهای گزاف پرداخت خواهد کرد و چین در رابطه استراتژیک خود با این کشور تجدید نظر میکند. این به منزله مشت محکم پاکستان به صورت خودش خواهد بود.»
https://asemandaily.ir/post/2618
ش.د9602533