(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/08/17 ـ شماره 4752 ـ صفحه 2)
معجزه هزاره سوم، حتی اگر نیاید باز هم خبرساز است و رسانهای. مرد مهرورز عدالت پرور سالهای تحریم و تخریب، در این دو سه ساله به غیر از تبیین گفتمان راه امام، خیلی کارهای دیگر هم میخواست انجام دهد... ولی نشد... حالا که معلوم شده در انتخابات 96 حضور ندارد، راه موعظه و نصیحت را بیش از گذشته در پیش گرفته و درویش مسلکتر از همیشه پشت به منصب و مقام کرده و در آخرین سخنرانی اش که در دفتر خود داشته، گفته: " به خدا اگر یک در ده هزار میلیارد موضوع انتخابات در ذهن من بود، الان آن هم نیست. انسان که تمام نمیشود. انسان که بند به عنوان نیست. دوستانی که میخواهند در انتخابات کار کنند و در انتخابات نظری دارند، بروند و در مجموعه شوراهای بازخوانی خط امام نباشند. چون آسیب میبیند. آنهایی که هستند محکم بگویند یا علی."
سلفی
اما این همه جملات محمود احمدینژاد در اظهارات (روز پنجشنبه) با هم رزمانش نبود، بلکه او در همین اظهارات متواضعانه و رمانتیک! از تداوم سفرهای استانی خود بعد از محرم و صفر میگوید... از قرار معلوم رییس نصیحت شده دولت سابق، دست بردار نیست و نمیتواند از تریبون و سخنرانی در تکیه گاههای مساجد و شرکت در نمازهای جماعت و سلفی گرفتن با گرمکن ورزشی در کوه و دست بوسی مردم پشت دوربینهای عکسبرداری چشم بپوشد!
ولی خبر تداوم سفرهای استانی احمدینژاد و رفتارهای عامه پسند او، یک طرف اظهارات اخیرش است! چرا که وی در بخشی دیگر از سخنرانیاش گفته: "میآیند فشار میآورند، وادار میکنند که آقا حمایت کن و اطلاعیه بده! من گفتم هیچ برنامهای در رقابتها ندارم؛ معنایش این است که در انتخابات شورا یا ریاست جمهوری چیزی به معنای حمایت از شخص یا لیست وجود ندارد. اگر نزدیک ترین فرد به من هم آمد و گفت؛ محترم و آزاد است. گرچه من به او میگویم این کار را نکن؛ ولی ارتباطی به من ندارد. روشن است که اگر از کسی حمایت کنم میشود همان بحث دیگر! شوخی و بازی نیست. بگویند آقا خودت نباش، اعتبارت بیاید پشت این آقا، خب خنده دار است دیگر!"
باز هم پیشبینی
در این جملات، احمدینژاد واضح اعلام کرده که در انتخابات 96 قرار نیست تا به مانند سال 92 که دستان اسفندیار رحیم مشایی را بالا برد و او را جانشین خود دانست! اقدامی کند و از کسی حمایت. دیگر هم برای کسی هزینه نخواهد کرد...
اما در کنار این نصایح، محمود سیاست ایران به پیشگویی هم دست میزند! پیشگویی از جنس همان پیشگوییهایی که در سال 94 درباره لیست اصولگرایان تهران و شکست آنها کرده بود و از قضا درست هم از آب درآمد!
بگذارید تا با فلش بکی دوساله به قبل از انتخابات 94 برگردیم!! جایی که احمدینژاد (در سخنانی منتسب به او) پس از تکمیل لیست 30 نفره اصولگرایان تهران گفته بود: " عدهای به اسم اصولگرا دور هم نشستهاند و به خودشان سهمیه میدهند و انتظار دارند مردم هم به آنها رای دهند در حالی که حداکثر از این فهرست ۳۰نفره، ۷ تا ۸ نفر بیشتر به مجلس راه پیدا نخواهند کرد. با اینکه اصلاحطلبها و اغلب رقبای جدی اصولگرایان رد صلاحیت شده و از گردونه انتخابات حذف شدهاند، اما همین افراد درجه سه اصلاح طلب و طرفدار دولت هم، اصولگرایان را کاملا شکست خواهند داد. ائتلاف اصولگرایان فاقد چهرههای کاریزماتیک در انتخابات است."
محمود احمدینژاد پیش بینی اش درست بود و بعدها از آن لیست 30 نفره، حتی یک نفر هم به مجلس راه پیدا نکرد... و حالا در آُستانه انتخاباتی دیگر در سال 96 باز هم پیشگویی دیگری میکند و در همین سخنرانی (سه روز پیش) بیان کرده: اگر با من مشورت کنند که میگویم حتما نروید چون ضرورتی ندارد و در این صحنه نمیتوانید کاری کنید و موفق نمیشوید."
از جنس کلام احمدینژاد یک موضوع به وضوح مشخص است و آن اینکه محمود باردیگر شکست اصولگرایان را در انتخابات 96 نوید میدهد. بشارتی که البته پر بیراه هم نیست! اما سوال اینجاست که چرا رفیق شفیق سالهای نه چندان دور اصولگرایان، دراین دو سه ساله شکست اصولگرایان را مدام گوشزد میکند؟
رییس دولت سابق چرا از شکست اصولگرایان خشنود میشود؟
راستش را بخواهید احمدینژاد تمام حرفهای این چند ساله اش همین بوده... اینکه بگوید اصولگرایان بدون او هیچند! شکست میخورند و البته تاکید براینکه وی حاضر نیست تا پشت اصولگرایان در بیاید بلکه این اصولگرایانند که باید حامی او شوند! و بیگمان حرفهای تازه احمدینژاد نیز مبین همین موضوع است؛ اینکه چون احمدینژاد نباید در سال 96 باشد باقی رقبای حسن روحانی محکوم به شکستند چرا که هیچ یک پایگاه رای او (احمدینژاد)را ندارند.
جریان عدالتخواهی احمدینژاد
ازحجه الاسلام بهمن شریف زاده (از نزدیکان احمدینژاد)، درباره اظهارات اخیر رییس دولت سابق و چرایی تداوم سفرهای استانی احمدینژاد پرسیدیم. وی به آفتاب یزد گفت: «برای آنکه جریان عدالتخواهی (جریان احمدینژاد)از عرصه خارج شود، مخالفین او تلاشهایی را ساماندهی کردند. یکی از این تلاشها منزوی ساختن احمدینژاد است، تلاش برای نرفتن احمدینژاد به سفرهای استانی یکی از این راههای منزویساختن او است. پس میبینیم با آنکه این سفرها دیگر شائبه انتخاباتی ندارد! اما هنوز با رفتن وی به استانهای مختلف مخالفت میکنند. برای همین احمدینژاد در اظهارات اخیر از تداوم سفرهایش میگوید چون او میداند حضور او در استانهای مختلف یعنی زنده بودن جریان عدالتخواه. "
چرا از کسی حمایت نکرد؟
همچنین از شریفزاده پیرامون این مسئله که چرا احمدینژاد حاضر نشده تا از کسی در انتخابات 96 حمایت کند، سوال میکنیم که وی پاسخ داد:" عدهای دیگر از مخالفین احمدینژاد همه سعیشان بر این است تا جایگزینی برای او تعریف کنند. آنها میخواهند علنا پرچم عدالتخواهی را از احمدینژاد گرفته و به کس دیگری بدهند! و برای رسیدن به این خواسته شان، این موضوع را علم کردهاند که جریان عدالتخواه باید برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 کاندیدا داشته باشد! ممکن است گروهی از هواداران احمدینژاد که پوسته و ظاهر این حرکت را میبینند نظرشان به آن کاندیدایی که به جای احمدینژاد معرفی شده جلب شود، غافل از اینکه اصل این حرکت، تداوم جریان عدالتخواهی در سال 96 نیست بلکه هدف آن است تا پرچم این جریان از آقای احمدینژاد گرفته شود. مخالفین احمدینژاد میدانند که این پرچم به دست هرکس دیگری غیر از او داده شود چون مبانی آن فرد (به طور کامل) منطبق با مبانی احمدینژاد نیست، جریان عدالتخواه به سمت و سوی دیگری میرود. این در حالی است که احمدینژاد میتواند هیچ مسئولیتی نداشته باشد ولی درعین حال، پیوسته رهبر این جریان باشد."
شریف زاده گفت: "تلاش دیگر مخالفین این است که بعد از توصیه به احمدینژاد در سال 96، هواداران او سکوت کرده و هیچ حرکتی نکنند طبیعی است که جریان عدالتخواهی به این منوال سرد و فراموش میشود.»
پرچمدار
وی درباره اینکه چرا احمدینژاد شکست کاندیدایی که رقیب روحانی شود را پیشبینی میکند، گفت: «سناریوی دیگر مخالفین احمدینژاد، سرگرم کردن مردم به کاندیداهای سال 96 است، کاندیداهایی که همه در یک قطب قرار میگیرند. قالیباف، حداد عادل، جلیلی و ضرغامی اینها نامهایی هستند که مطرح میشوند، اما من معتقدم به غیر از جریان عدالتخواهی بقیه در یک قطب واحد قرار دارند. (البته با تفاوتهای سلیقه ای که بین برخی از این افراد وجود دارد.) بنابراین اینکه روحانی را در مقابل قالیباف و حداد عادل قرار میدهند، تلاشی برای فراموش کردن جریان عدالتخواهی (احمدینژادی)است. چون آرای هیچ یک از این کاندیدا تفاوتی در اندازه قطب آنها ندارد."
وی افزود:" وقتی احمدینژاد نباشد کس دیگری نیز مطرح نیست. به خصوص آن کسی که میخواهند او را به جای احمدینژاد بیاورند قرار است تا جریان عدالتخواهی را خاموش کند! و پرچمدار آن را تغییر دهد. پس در چنین شرایطی بهترین راه این است که این جریان هیچ کاندیدایی را نداشته باشد و از کسی هم دفاع نکند تا مسیر جایگزین ساختن برای احمدینژاد بسته شود.»
حیف شد مشایی نیست
وی گفت:«همان طور که این روزها از میان همه اصلاح طلبان، تنها به صادق خرازی در تلویزیون بها داده میشود؛تا حدی که به گونه ای القا شود اصلاح طلبان یعنی صادق خرازی! این را برای جریان عدالتخواهی هم میخواهند بسازند که من از آن به عنوان بدلسازی یاد میکنم. در واقع کسی مثل آقای خرازی اندیشههای اصلاحطلبانه ندارد ولی برای آنکه باید اندیشههای واقعی اصلاح طلب فراموش شود، رسانه ملی تنها او را جانشین اصلاحات مطرح میکند. "
بهمن شریف زاده درباره این سوال که تا چه حد احمدینژاد با پیش بینی شکست اصولگرایان در سال 96 میخواهد بگوید که اصولگرایان در نبود وی هرگز پیروز نمیشوند؟ پاسخ داد: «منظور او شکست کاندیدای جریان عدالتخواهی است. کاندیدایی که قرار است به جای احمدینژاد معرفی شود. اصلا ما به اصولگرایان کاری نداریم البته اصولگرایان ممکن است علاقهمند باشند تا احمدینژاد پشتوانه آنها شود ولی احمدینژاد هرگز چنین نمیکند، چون جریان عدالتخواه با اصولگرایی متفاوت است. "
حجه الاسلام شریفزاده ادامه داد: «مردم، احمدینژاد را به عنوان پرچمدار جریان عدالتخواه میشناسند و به خود ایشان ایمان دارند، ما نیز به عنوان نزدیکان او، ایمان به شخص ایشان داریم. هر چند ارادت به دوست و برادر آقای احمدینژاد (اسفندیار رحیم مشایی) نیز داریم و خواهیم داشت ولی اسفندیار رحیم مشایی هم از عرصه سیاست خارج شده است. وگرنه آقای مشایی در انطباق کامل با افکار و روش و منش احمدینژاد بود و وقتی مشایی از سیاست خارج شد ما کس دیگری را نمیتوانیم در این اندازه ببینیم که منطبق با آقای احمدینژاد باشد وقتی کسی با احمدینژاد منطبق نباشد. هواداران احمدینژاد هم به آن شخص اقبال نشان نمیدهند.»
http://aftabeyazd.ir/?newsid=55165
ش.د9504966