بنا بر اعلام ریاست امنیت ملی افغانستان، «اسلم فاروقی» رهبر شاخه خراسان داعش همراه با دو سرکرده و 19 تروریست دیگر، ازجمله «قاری زاهد» و «سیفالله» مشهور به «ابوطلحه پاکستانی» طی عملیاتی هدفمند و پیچیده از سوی نیروهای ویژه امنیت ملی افغانستان دستگیر شدند. حال با اتفاق رخداده دو پرسش به ذهن متبادر میشود: اول، چه سرنوشتی برای داعش افغانستان رخ خواهد داد؟ دوم، چه سناریوهایی برای آینده این گروه میتوان ترسیم کرد؟
در پاسخ به پرسش اول باید گفت در میان گروههای تروریستی، بهویژه القاعده و داعش، رویکرد فردمحوری یا رهبری حاکم نیست و آنچه برای این گروهها اهمیت دارد، ایدئولوژی حاکم بر آن است. هرچند کشته شدن رهبران این گروههای تروریستی خللهایی در برخی اصول سازماندهی آنها ایجاد کرده است؛ اما با کشته شدن برخی رهبران این گروهها، همچون بنلادن، همچنان شاهد فعالیت القاعده در مناطق مختلف جهان هستیم؛ از این رو با دستگیر شدن رهبر داعش در افغانستان نمیتوان گفت عمر این گروه رو به اتمام است؛ همچنان که با کشته شدن رهبران قبلی آن، فعالیت داعش در این کشور متوقف نشد.
در پاسخ به پرسش دوم سه سناریو برای آینده این گروه در نظر گرفت:
1ـ ادامه روند کنونی؛ بر اساس پاسخ به پرسش اول و آنچه در گذشته از این گروه مشاهده شده است، داعش همچنان بر روند کشتار و تخریب خود ادامه خواهد داد، هرچند ممکن است در برخی فعالیتهای آن اختلال به وجود آید.
2ـ ادغام در میان سایر گروهها؛ این سناریو تا حدود زیادی بعید به نظر میرسد؛ زیرا داعش از نظر ایدئولوژی با هیچ کدام از گروههای افغانستانی اشتراک فکری ندارد و همین مانع بزرگی برای پیوستن یا ادغام با سایر گروههاست؛ اما احتمال پیوستن نیروهای آن به سایر گروهها وجود دارد.
3ـ پراکندگی داعش؛ این سناریو تا حد زیادی محتملتر است. بر اساس این سناریو بسیاری از عناصر داعش یا به گروههای تروریستی دیگر میپیوندند یا خود را تسلیم نیروهای دولتی خواهند کرد؛ امری که در گذشته شاهد آن بودهایم.