«جو بایدن» رقیب دموکرات ترامپ که در زمان توافق برجام معاون اوباما بود، یکی از طرفداران برجام است. او و هم حزبیهایش اخیرا تلاش کردهاند پیشنویس برنامه حزب دموکرات را برای پیروزی احتمالی در انتخابات ارائه کنند. این سند دو گزاره مهم را در دستور کار قرار داده و بر آن تأکید کرده است که شامل «پایان مسئولانه جنگهای همیشگی» و «راهحل سیاسی پایدار و همیشگی» میشود که بخشی از آن نیز به ایران مربوط است؛ درواقع تیم بایدن به دنبال این است که بازگشتی به سیاستهای باراک اوباما، البته با میزانی از آرمانگرایی کمتر، داشته باشد. گذشته از جزئیات این سند درباره ایالات متحده، درباره جمهوری اسلامی ایران این سند نکاتی را در نظر دارد:
دولت بایدن در صورت پیروزی، به دنبال بازگشت به مذاکره و گفتوگوهای سیاسی در حوزه منطقهای است که در این زمینه سؤالات و ابهامات زیادی پیش روی بایدن است. آیا با وجود خلف وعده آمریکاییها، جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره مجدد است؟ آیا جمهوری اسلامی در زمینه مسائل منطقهای که برخی از آنها خطوط قرمز هم هستند، حاضر به گفتوگو میشود؟ این موضوع کمی دشوار به نظر میرسد.
برنامه دموکراتها همچنان اصطلاح «اقدامات تهدیدآمیز ایران» را در سند خود دارد که برنامه موشکی، سیاست داخلی و بازیگری منطقهای ایران را در بر میگیرد؛ بنابراین در خود این موضوع چند نکته نهفته است؛ نخست اینکه همچنان دولت بایدن، مانند ترامپ، تهدیدآمیز بودن اقدامات ایران را برجسته میداند؛ بنابراین این پیشفرض مانع از این میشود که در شرایط برابر گفتوگو صورت بگیرد. دوم اینکه بارها جمهوری اسلامی ایران بیان کرده است موضوع موشکی با هستهای تفاوت دارد و به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست؛ چراکه در صورت مذاکره در این حوزه «تئوری دومینوی آمریکایی» آغاز و درخواستها برای حوزههای دیگر نیز شروع میشود. سوم اینکه سند مزبور به موضوع داخلی ایران اشاره کرده که بحث داخلی ایران و موضوع حقوق بشر به تعبیر غربی خود موضوعی بسیار گسترده است که مهمترین چالش ایران با اتحادیه اروپا نیز بوده است. تمام این موضوعات، پروندههای سنگینی هستند که به نظر میرسد در حد یک طرح باقی بمانند.
حجم پروندههای مهم درباره ایران به صورتی نیست که یک دولت ایالات متحده بتواند تمام آنها را حل یا مدیریت کند؛ برخی از این اختلافات ریشهایتر از آن هستند که دولت بایدن قادر به گفتوگوی موفقیتآمیز درباره آنها باشد.
به وضعیت تحریمهای کنونی در این سند اشاره نشده است. گفتوگو تحت چه شرایطی مدنظر بایدن است؟ اگر قرار باشد تحریمها و فشارها بر ایران در همین حد باقی بمانند یا حتی افزایش یابند و دولت ایالاتمتحده به دنبال گفتوگو نیز باشد، بعید به نظر میرسد توفیقی در این زمینه حاصل آید.
اینکه در بهار 1400 چه کسی به پاستور راه یافته باشد بسیار حائز اهمیت است. اگر جریانی غیر از جریان کنونی یا جریانهای همسوی آن داخل ایران به قدرت رسیده باشند و ناهمخوانی با سیاستهای مذاکرهای داشته باشند، آیا باز هم بایدن میتواند امیدوار باشد نتیجه دلخواهی حاصل شود؟ این موضوع نیز کمی بعید به نظر میرسد.
در نهایت باید گفت دولتهای ایالات متحده، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، تا زمانی که تلاش میکنند از موضع قدرت با ایران گفتوگو کنند و تا زمانی که بهصورت تفکیکی در زمینه پروندههای مختلف نیندیشند و پیشفرض را بر تهدیدآمیز بودن سیاستهای ایران قرار دهند، احتمال توفیق کمی دارند؛ لذا در این شرایط مقاومت سیاستهای تجربهشده پیشین، همچنان انجام خواهند شد.