به نظرتان چرا اصلاح نظام مالیاتی اهمیت دارد تا جایی که همواره طی این سالها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده است. ضمن اینکه واقعاً چرا اصلاح آن اینقدر با تأخیر مواجه بوده است؟
اصلاح نظام مالیاتی یکی از کلیدیترین موضوعاتی است که رهبر معظم انقلاب همواره در دیدار با گروههای مختلف مسئولان و مردم به آن اشاره داشتهاند. از سال 1383 تا 1393 و حتی بعد از آن بارها بر پیگیری این امر تأکید شده است؛ اما متأسفانه هیچ مسئولی تا کنون در این باره به اقدام عملی دست نزده است. از سوی دیگر با اینکه بر مسئله اصلاح نظام مالیاتی بسیار تأکید میشود، هیچ مسئولی تا کنون از خود این سؤال را نپرسیده که نظام مالیاتی اصلاح شده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29 بهمن ماه سال 1393 در سخنرانی که در دیدار با مردم آذربایجان شرقی داشتند، درباره ویژگیهای این موضوع گفتند بودجه کشور و اداره کشور باید به وسیله درآمدهایی از درون مردم و جامعه تأمین شود که به نوعی همان قطع نیاز بودجه از درآمدهای نفت است. بنابراین تا کنون تنها ویژگی از ویژگیهای نظام مالیاتی اصلاح شده، از جانب رهبر معظم انقلاب و نه دولتهای مختلف بیان شده است. این در حالی است که نگاه مسئولان به موضوع اصلاح نظام مالیاتی در تمام دولتها، صرفا یک نگاه پروژه محور بوده است. برای نمونه، طی این سالها موردی چون اخذ مالیات از هنرمندان، پزشکان، معافیتهای مالیاتی برخی سامانهها و فروشگاهها و پروژههایی از این قبیل مطرح شده است؛ یعنی نگاه به موضوع اصلام نظام مالیاتی صرفا پروژهای و موردی بوده است.
خب به هرحال این پروژهها با نظام مالیاتی یک نسبتی داشتهاند. به نظرتان کدام یک از این پروژهها در اولویت بودند؟
برای پاسخ به این پرسش باید گفت، قبل از ورود به موضوع اصلاح نظام مالیاتی اول باید نگاه مسئولان به موضوع مالیات به شدت تغییر کند، به این معنا که اصلاح نظام مالیات باید به صورت یک فرآیند نه یک یک پروژه دنبال شود. درحالی که بیش از 41 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، در طول همه این سالها، رؤسایجمهور و وزرایی که روی کار آمدهاند همگی بر اصلاح نظام مالیاتی تأکید کرده و مدعی بودهاند که حتماً برای انجام آن برنامههای خوبی خواهند داشت؛ اما هیچ یک از مسئولان به این موضوع مهم اشاره نکردهاند که در پروژههایی که برای نظام مالیاتی اصلاح شده یا در فرآیند نظام مالیاتی باید تبیین شود، چه ویژگیهایی باید لحاظ شود؟ برای نمونه، در نظام مالیاتی اصلاح شده نباید بیجهت معافیتهای مالیاتی به فرد یا گروهی داده شود، یا در اصلاح نظام مالیاتی به هیچ وجه نباید بودجه کشور به فروش نفت و درآمدهای نفتی وابستگی داشته باشد. نباید به هیچ وجه هیچ کالای قاچاقی وارد کشور شود تا مصرف آن اتفاق بیفتد.این نکات از این رو حائز اهمیت است که نباید به اصلاح نظام مالیاتی فقط یک وجه بدهیم و آن را تنها به محلی برای تأمین درآمدهای دولت معطوف کنیم، بلکه دولتها در این فرآیند باید نقش تنظیمگری خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.
در این فرآیند باید چه سیاستهایی از سوی دولت عمال شود؟
وقتی در برخی کشورها میخواهند مصرف کالایی پایین بیاید؛ برای نمونه وقتی پزشکان نگران روند افزایشی دیابت در کشور خود هستند، سیاستگذار به نوشابههای گازدار مالیات بر مصرف میبندد که این موضوع در میانمدت و بلندمدت باعث کاهش هزینههای نظام سلامت کشور میشود. یا کشوری که با کشوری دیگر در تقابل اقتصادی یا در رقابت صنعتی است، وقتی میخواهد از چای کاران خود حمایت کند، چون در یک توافقنامه خارجی با کشور دیگری است طبیعتاً نمیتواند به صورت مستقیم روی آن کالا تعرفه ببندد، لذا به جای اینکه بر روی واردات چای خارجی تعرفه ببندد، با بستن مالیات به کالای مکمل یعنی قند تصمیم میگیرد به صورت غیر مستقیم بر روی مصرف چای خارجی تأثیر بگذارد. با این کاربعد از گذشت یک پروسه زمانی، واردات چای خارجی کاهش یافته و به تبع آن تولید چای در کشور تقویت میشود. لذا نگاه ما به مالیات و اصلاح نظام مالیاتی نباید صرفاً یک وجهی بوده و آن را تنها راهی برای تأمین بودجه دولت بدانیم.
اگر قرار باشد نگاه به اصلاح نظام مالیاتی تغییر کند به نظرتان چه محورهایی در این نگاه جدید میگنجد؟
نقشهای متعددی در کارکردهای مختلف، حتی در نظام سلامت کشور باید به وجود آید. مواردی مانند وضع مالیات بر مصرف سیگار یا نوشابههای گازدار میتواند به نظام سلامت ما کمک کند. همانگونه که با اجرای طرح ریجستری در کشور قاچاق گوشی تلفن همراه به کشور را تقریباً به صفر رسید. در واقع طرح ریجستری مانند یک ابزار مالیاتی عمل کرد.
معایب نظام مالیاتی پروژه محور چیست؟
اگر نظام مالیاتی پروژه محور باشد هر مسئولی که روی کار میآید، میتواند برای مدت زمانی که در مسئولیت است مثلاً بیست پروژه تعریف کند. با توجه به اینکه منابع و زمان مسئولیتها نیز محدود است، در نهایت چند مورد از این پروژهها انجام میشود و باقی روی زمین میماند، لذا در گام اول باید نسبت این پروژهها را اولویتبندی کنیم. اینکه اساساً باید به موضوع مالیات به صورت یک فرآیند دائمی نگاه کنیم. وقتی از اصلاح مالیاتی سخن میگوییم چون موردی با آن برخورد شده، اصلاً نمیدانیم برای این موضوع چه اقداماتی انجام شده و چقدر در آن پیشرفت داشتهایم، با ادامه این روند گویا رهبر معظم انقلاب باید چندین سال دیگر نیز بر این موضوع مهم تأکید کنند؛ شاید کسی به خود بیاید و برای انجام آن آستین بالا بزند، اما آخر سر هیچ کس دراین کشوربه عنوان مسئول نمیگوید که نظام مالیاتی اصلاح شد و دیگر مسئله یا مشکلی در این موضوع پیش روی کشور و اقتصاد وجود ندارد؛ چرا که متأسفانه هر مسئولی میآید و میرود و مسئول دیگر جایش مینشیند هر مسئول هم در نهایت یکی دو پروژه تعریف میکند و میرود.
اگر بخواهیم کمی مصداقیتر صحبت کنیم، به نظرتان کدام یک از سیاستها و رویکردهای ما در اخذ مالیات غلط است؟
همین رودربایستیها با برخی اصناف یکی از این موارد است. برآوردها نشان میدهد، مالیات پزشکان آمریکایی در سال 2015 حدود سه برابر درآمدهای نفتی ایران در بهترین شرایط فروش نفت بوده است. برای نمونه، اگر صادرات نفت ایران را 50 میلیارد دلار در نظر بگیرید سه برابر این عدد، یعنی 150 میلیارد دلار که طبق آمار پنج سال پیش پزشکان آمریکایی این مقدار مالیات به دولت میدهند، این رقم نشان میدهد در ایران فرار مالیاتی و معافیتهای بیجای مالیاتی چقدر زیاد است در حالی که هیچ کجای دنیا چنین روالی وجود ندارد. نه تنها پزشکان، بلکه بسیاری از اقشار جامعه مانند وکلا، هنرمندان و اقشار مختلف مالیات نمیپردازند؛ در حالی که گسترش پایههای مالیاتی یکی از وجوه غیر قابل انکار اصلاح نظام مالیاتی است. یا در شرایط فعلی که ویروس کرونا کسبوکارها را از درآمد انداخته و با رکود مواجه کرده است، دولت باید مالیات بر ارزش افزوده را کاهش میداد تا موجب افزایش تقاضا شود و کسب و کارها تا حدی رونق بگیرد. در حالی که همه کشورها مالیات بر مصرف را برای ایجاد تقاضا کاهش دادند و دستکاریهایی در آن صورت دادند؛ اما ما در هیچ کدام از رویههای معمولی که در دنیا انجام میشود، موفق نبودهایم و عجیب عمل کردهایم.